فهرست مطالب

پژوهشنامه جغرافیای انتظامی
پیاپی 31 (پاییز 1399)

  • تاریخ انتشار: 1399/08/01
  • تعداد عناوین: 6
|
  • حسین نوائی، زهره فنی*، بهمن کارگر، محسن کلانتری صفحات 1-24
    امروزه مدیریت آسیب های اجتماعی در بافت های فرسوده به یکی از ضرورت های توسعه شهری تبدیل شده است. دولت و مدیریت شهری برای تامین منابع مالی پروژه های احیاء بافت های شهری با محدودیت های جدی مواجه اند. به همین منظور در این پژوهش بسترهای جلب مشارکت عمومی-خصوصی در چنین پروژه هایی تبیین و تشریح می شود. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و نوع آن کاربردی و توسعه ای است. فن جمع آوری اطلاعات به صورت اسنادی و میدانی و ابزار تجزیه وتحلیل داده ها نرم افزار «اس پی اس اس»[1] است. نتایج نشان می دهد که با تاسیس یک نهاد نیمه دولتی با قدرت اجرایی کافی، به عنوان محرک اجتماعی که برقرارکننده مشارکت بین بخش خصوصی، عمومی و اجتماعی باشد، می توان با ایجاد اطمینان و اعتماد لازم موجبات تحقق یک نوزایی شهری موفق را فراهم آورد. برنامه ریزی راهبردی بر اساس امکانات نهادهای محلی، جامعه محلی و مشارکت محلی استوار است و برخلاف روال گذشته بر برنامه ریزی و طراحی شهری در مقایسه ای کوچک و مشخص تاکید می ورزد. نتایج تحلیل عاملی حاکی از آن است که مهم ترین عوامل در مشارکت بخش خصوصی به ترتیب از عوامل (1) تا (8) دسته بندی می شوند که عامل اول (مالی-اداری) با مقدار ویژه (125/3) و درصد تغییرات (62/15) درصد، نسبت به سایر متغیرها تاثیر قابل توجهی در مشارکت بخش خصوصی در مدیریت آسیب های اجتماعی بافت های فرسوده ایران دارد و عامل هشتم به عنوان طرح و الگو با مقدار ویژه (060/1) و درصد تغییرات (29/5)، از کل واریانس کمترین تاثیر را دارا است. [1] - SPSS
    کلیدواژگان: مشارکت عمومی-خصوصی، آسیب های اجتماعی، بافت فرسوده
  • محمدرضا پورزرگر*، محمدجواد مهدوی نژاد، حسن عسکری خوزنکلایی، حامد عابدینی صفحات 25-54

    شهر تهران در طول یک صد سال اخیر دچار تحولات بسیاری در ساختار کالبدی و روابط اجتماعی میان شهروندان خود شده است. دراین میان پهنه تاریخی شهر به دلیل فقدان خدمات زیربنایی که محصول ورود صنعت و مدرنیسم در اوایل قرن بود، درگیر تغییرات کالبدی بنیادین شده و بسیاری از محله های تاریخی با مهاجرت درون شهری روبه رو شده اند. به دنبال آن اصالت مندی تاریخی محله ها به دلیل نبود تعلق خاطر ساکنین جدید درگیر چالش جدی شده و با توجه به سکنی گزیدن افرادی که از سطح اقتصادی و اجتماعی پایین تری نسبت به ساکنین قبلی برخوردارند، این قبیل محله ها به بستر جرم و آسیب های اجتماعی در شهر تبدیل شده اند. شناسایی محله هرندی و واکاوی آسیب های اجتماعی وارد به آن با نگرش کیفی و به صورت کاربردی-تحلیلی انجام شد. مسئله پژوهش، بررسی معضلات محله هرندی از دیدگاه معماری، شهرسازی و اجتماعی است و یافته های آن، شناسایی محله هرندی و بررسی روند شکل گیری قانونمند محله های تاریخی در بستر شهر هستند که ساکنین آن ها بر اساس فصل مشترک هایی نظیر قومیت، کسب وکار و یا مذهب از یکدیگر تفکیک شده اند. مداخله کالبدی بدون شناخت در محله های تاریخی شهر تهران، تاثیری بنیادین بر سازمان فضایی محله خواهد داشت و حاصل آن مهاجرت درون شهری، بی سازمانی اجتماعی، فقدان هویت و حذف تعلق خاطر خواهد بود که عامل افزایش جرم و آسیب های اجتماعی است. نتیجه نهایی پژوهش حاضر، واکاوی عوامل ایجاد ناهنجاری در محله هرندی از دیدگاه معماری (معضلات کالبدی)، شهرسازی (شکل گیری فضای بی دفاع شهری) و اجتماعی (آسیب های اجتماعی) است که بر اساس آن راهکارهایی برای برون رفت محله از نابسامانی، ارایه می شود.

    کلیدواژگان: فضای بی دفاع شهری، آسیب های اجتماعی، بی سازمانی اجتماعی، مهاجرت درون شهری، امنیت اجتماعی
  • عزت الله نصرتی پایانی، علی اصغر عباسی اسفجیر*، علی رحمانی فیروزجاه صفحات 55-76

    آسیب های اجتماعی یکی از مهم ترین معضلات جامعه و بخش جدایی ناپذیری از زندگی امروزی در مناطق حاشیه ای استان مازندران را تشکیل می دهند. پژوهش حاضر با هدف بررسی بی سازمانی و آسیب های اجتماعی در مناطق حاشیه ای (19 منطقه آلوده) استان مازندران در سال (1398) انجام شده است. روش پژوهش از نوع پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است. جامعه آماری آن به تعداد (20000) نفر را تشکیل می دهند که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه ای به تعداد (189) نفر انتخاب و از روش نمونه گیری هدفمند در دسترس استفاده شد. رویکرد کمی پژوهش تلاشی به منظور گروه بندی آسیب ها بر مبنای دسته بندی موضوع و همچنین تعیین علل آسیب ها می باشد؛ همچنین به کمک روش کمی با تحلیل عاملی اکتشافی، مفاهیم شناسایی و مورد آزمون تجربی قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان می دهند از بین متغیرها، «خانواده های ازهم گسیخته» با ضریب بتای (257/0)، تاثیرگذاری بیشتری از سایر متغیرها داشته است؛ یعنی با کنترل سایر متغیرها، به ازای یک واحد تغییر در پایگاه اقتصادی و اجتماعی، آسیب های اجتماعی (398/0) واحد تغییر می کند. مقایسه صورت گرفته بین یافته های پژوهش و نتایج ادبیات تجربی نشانگر آن است که ساختار مناطق حاشیه ای در استان مازندران با وضعیت بی سازمانی مواجه اند و این وضعیت سبب بروز انواع آسیب های اجتماعی می شود؛ بنابراین به منظور برون رفت از این آسیب ها می بایست ریشه بروز این مشکلات را با استفاده از متخصصین مجرب مورد شناسایی قرار داد و ضرورت تغییر رویکرد از اقدامات انتظامی، امنیتی، روان شناختی، فردی و فقط مددکارانه به سمت رویکردهای اجتماعی متناسب با هر منطقه به شدت احساس می شود.

    کلیدواژگان: آسیب های اجتماعی، مناطق حاشیه ای، بی سازمانی اجتماعی، مازندران
  • فاطمه پیری*، محمدعلی فیروزی صفحات 77-100

    مناطق مرزی کشور بخشی از عرصه سرزمین ملی محسوب می شوند که به دلیل موقعیت جغرافیایی خود و دوری از مرکز اصلی سرزمین، شرایط متمایزی را دارا هستند.پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر مرزها بر امنیت پایدار مناطق مرزی با تاکید بر رویکرد توسعه اقتصادی شهرآبادان انجام شده است. این پژوهش از نوع کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی-تحلیلی با فن پیمایشی است. نمونه گیری از نوع تصادفی و حجم نمونه (383) نفر برآورد شده؛ در تجزیه وتحلیل داده ها نیز از آزمون های آماری تی تست تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و همچنین رگرسیون چندگانه، استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان دهنده تاثیر مثبت مرز در کلیه شاخص های موردنظر پژوهش می باشد. بعد امنیت اقتصادی و امنیت معیشت نسبت به سایر ابعاد در سطح بالاتری قرار دارند. با توجه به مقدار (000/0=p<) ارتباط معنی داری بین نقش مرز و امنیت مناطق مرزی وجود دارد. همچنین بین اشتغال و توسعه اقتصادی با سطح معناداری (000/0>p)، رابطه مستقیم و قوی وجود دارد. سنجش و رتبه بندی مهم ترین موانع و تهدیدات امنیتی در منطقه مرزی موردمطالعه نشان داد که تهدیدات زیست محیطی و رفت وآمدهای غیرقانونی، به ترتیب با میزان بتای (565/0) و (537/0)، بیشترین میزان تاثیر را بر متغیر امنیت مرزی دارند؛ همچنین متغیرهای اعتماد به مرزنشینان و اقلیت های قومی و مذهبی به ترتیب با میزان بتای (227/0) و (231/0)، کمترین تاثیر را بر ناامنی مرزی در منطقه موردمطالعه دارند.

    کلیدواژگان: مرز، امنیت پایدار، توسعه اقتصادی، شهر آبادان، خوزستان
  • وحید ریاضی*، امیرحسین الهامی صفحات 101-132
    مرزهای غرب آسیا  به طورکلی و جمهوری اسلامی ایران به طور خاص با توجه به بافت قومی-مذهبی، تاثیر استعمار در طول تاریخ و رقابت بین قدرت ها در منطقه، همواره محل درگیری ها، کشمکش ها و مشکلات امنیتی بوده است و حیات سیاسی کشورها را با تهدید مواجه کرده است؛ به طوری که هیچ ناحیه جغرافیایی به تنهایی و در انزوا نمی تواند اهمیت و ارزشی داشته باشد و فقط با ترکیب با عوامل دیگر است که به یک منطقه جغرافیایی معنی و هویت معین می دهد. دراین میان استان کردستان به عنوان یک سازه منطقه ای از عناصر اصلی ژیواستراتژیک همچون سرزمین (منطقه)، جمعیت، جامعه (قومیت، مذهب، نژاد و...)، اقتصاد و سیاست برخوردار است. این منطقه جزء نواحی ژیواستراتژیک مرزی ایران در محیط پیرامونی خود با مخاطرات، چالش ها و تحولاتی عمده در محیط امنیتی روبه رو است. رویکرد آمیخته (پژوهش کمی-کیفی) با روش پیمایشی است. جامعه آماری با توجه به گستردگی آن و بر اساس جدول مورگان به صورت تصادفی خوشه ای با حجم نمونه (384) نفر با استفاده از فرمول جامعه آماری نامحدود استفاده شده است. هدف پژوهش با ماهیت توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و میدانی، «تبیین و تحلیل عوامل امنیتی در آمایش نواحی مرزی استان کردستان از منظر ژیواستراتژیک» است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در عوامل اثرگذار امنیتی از منظر ژیواستراتژیک، موقعیت جدید کردها و بهبود وضعیت آن ها در منطقه اثرات زیادی بر نگاه امنیتی نسبت به آمایش نواحی مرزی استان کردستان ایفا کرده و در اولویت نخست قرار گرفته است. در اولویت دوم پدیده تروریسم در منطقه و حساسیت انتشار آن در نواحی مرزی باعث نگاه امنیتی در آمایش نواحی مرزی استان کردستان شده است. در اولویت سوم حضور نظامی قدرت های جهانی در نزدیکی مرزهای استان و در اولویت چهارم رقابت ژیوپلیتیکی قدرت های منطقه ای و در اولویت پنجم خلا قدرت در کشورهای دارای جمعیت کرد سبب نگاه امنیتی نسبت به آمایش نواحی مرزی استان کردستان شده اند.
    کلیدواژگان: آمایش، کردستان، ژئواستراتژیک، مرز
  • مجید ریاحی پور*، محسن کلانتری، عیسی پیری صفحات 133-162
    امروزه توجه به مفهوم امنیت شهروندان و روش های ارتقاء آن، به عنوان یکی از اولویت های اساسی حرفه مندان و نظریه پردازان شهری تبدیل شده است. جدای از اثرات اجتماعی و فرهنگی ناشی از برنامه ریزی و طراحی محیط های امن شهری بر الگوهای رفتار شهروندی و بهبود کیفیت محیطی نواحی سکونتی، تبیین ویژگی ها و اثرات مترتب بر نقش کالبدی شهر بر کاهش جرایم شهری و یا کاستن از وقوع جرم، موضوع مستقل و با اهمیتی است که در قالب نظریه های نوین شهرسازی و برنامه ریزی شهری بدان اشاره می شود؛ بنابراین توجه به نقش کالبدی شهر (برنامه ریزی و طراحی شهری) در کاهش و پیشگیری از جرایم شهری اهمیت اساسی دارد و بایستی مفاهیم، اصول، پارادایم ها و راهبردهای مربوط به آن، مورداشاره قرار گیرد. هدف از این پژوهش بررسی و تحلیل مفاهیم و اصول مرتبط با رویکرد ایمن سازی فضاهای بی دفاع شهری برای پیشگیری از وقوع جرایم با تاکید بر طراحی محیطی در شهر یاسوج است و روش آن، توصیفی-تحلیلی است که برای تدوین راهبردهای منفعل سازی کانون های جرم خیز و تشریح قوت ها، فرصت ها، آرمان ها و نتایج از تکنیک SOAR استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که توجه به اصول و شاخص های طراحی بهینه محیطی از جمله نظارت شهرداری بر تاسیسات و امکانات، توزیع متعادل کاربری ها، توجه به کاربری اراضی شهر و مکان یابی کاربری ها، سازگاری کاربری های شهری، استفاده از دوربین های مداربسته و روشنایی فضاهای شهری و... می تواند در کاهش وقوع جرایم و ایمن سازی فضاهای بی دفاع نقش بسزایی ایفا کند؛ و در نهایت متناسب با تکنیک SOAR در ایمن سازی و طراحی فضاهای بی دفاع شهری، (40) راهبرد ارایه شده است.
    کلیدواژگان: ایمن سازی، طراحی، فضاهای بی دفاع شهری، جرایم شهری
|
  • Hosein Navaei, Zohreh Fanni *, Bahman Kargar, Mohsen Kalantari Pages 1-24
    Today, the management of social harms in worn-out areas has become one of the necessities of urban development. The government and the urban management face serious restrictions to finance urban remediation projects. Therefore, in this study, the contexts for attracting public-private participation in such projects are explained. The research method in this research is descriptive-analytical and its type is applied and developmental. The technique of data collection is documentary and field survey. The data analysis tool is SPSS. The research results emphasize that by establishing a quasi-governmental institution with sufficient executive power, as a social stimulus that establishes partnership between the private, public and social sectors, it can achieved a successful urban regeneration by creating the necessary trust and confidence. Strategic planning is based on the capabilities of local institutions, local community and local participation and, unlike the previous routine, emphasizes urban planning and design in small and specific comparisons. The results of factor analysis indicate that the most important factors in private sector participation are classified from factors 1 to 8, respectively, the first factor (financial-administrative) with a specific value of 3.125 and a percentage change of 15.62% compared to other variables has a significant impact on the participation of the private sector in the management of social harms in the worn-out tissues of Iran.in contrast,the eighth factor as design and pattern, with a specific value of 1/060 and a percentage change of 5/29 of the total variance has the least impact
    Keywords: public-private participation, social harms, worn-out tissue
  • Ezat Ollah Nosrati Payani, AliAsghar Abbasi Asfajir *, Ali Rahmani Firouzjah Pages 55-76
    Objective

    Due to the wide range of dimensions of social harms and its increasing expansion in the present research community, the economic and social causes of social harms in acute and crisis areas of Mazandaran province have been studied.

    Method

    The research method is survey method. Therefore, with a quantitative approach, an attempt is made to group the injuries based on the classification of the subject and also to determine the causes of the injuries. The statistical population of the study was 20,000 people (nineteen infected areas) using Cochran's formula, the sample size was estimated to be 189 people, each of which 10 people were collected by interview and observation. Also, in this study, the available purposive sampling method has been used. In other words, 19 acute areas, 10 samples in each area have been studied..

    Results

    Research findings show that acute and crisis areas in the cities of Mazandaran province are classified into three categories: personality, individual, cultural, social, economic, and the indicators in each category are based on the measurement model and the factor of accuracy and stability. It has.

    Conclusion

    A comparison of the research findings and the results of the experimental literature shows that one of the reasons for the increase Social and economic damage is the lack of proper inference from the current situation, which has added to the problems of combating them, so that in some statistics a very high prevalence of social harms and in others a lower prevalence is reported.

    Keywords: social harms, acute, crisis areas, economic causes, social causes, Mazandaran
  • Fateme Piri *, MohammadAli Firoozi Pages 77-100

    Abstract the present study will be an applied descriptive-analytical one with the purpose of determining the extent of border impact on security of urban areas of Abadan. The technique used in this study is surveying. The technique used in this study is surveying. Random sampling was used to calculate the sample size and thus the sample size was 383 people. In data analysis, one-sample t-test, Pearson correlation coefficient and multiple regression were used.. The results show the positive impact of the boundary on all the indicators considered and environmental safety is higher than other dimensions. The results show that the border has a positive effect on all research indicators and the dimension of economic security and livelihood security is at a higher level than other dimensions. According to the value of p <0.000, there is a significant relationship between the role of border and security of border areas. Also, there is a direct and strong relationship between employment and economic development with a significant level (P <0.000). Evaluation and ranking of the most important security barriers and threats in the study area showed; Environmental threats, smuggling, with beta (beta = 0.565), beta = 0.57, respectively, have the greatest impact on the border security variable. The variables of trust in border residents and ethnic and religious minorities with beta = 0.227, 0.231, respectively, showed the least effect on border insecurity in the study area.

    Keywords: Border, Sustainable security, Economic Development, Abadan City, Khuzestan
  • Vahid Riazi *, Amirhosain Elhami Pages 101-132
    The borders of West Asia in general and the Islamic Republic of Iran in particular, with regard to the ethnic-religious context, the influence of colonialism throughout history and the rivalry between powers in the region, have always been the site of conflicts, conflicts and security problems. In such a way that the geographical area gives a certain identity to a geographical area by combining other factors.Kurdistan Province, as a regional structure in its surroundings, faces major risks, challenges and developments in the security environment. The purpose of this article is descriptive-analytical in nature and using library and field resources to "explain and analyze security factors in the planning of border areas of Kurdistan province from a geostrategic perspective." Findings and results show that in the effective factors of security from a geostrategic perspective, the new position of the Kurds and the improvement of their situation in the region has played a great impact on the security of the border areas of Kurdistan province and has been given first priority. second priority, the phenomenon of terrorism in the region and the sensitivity of its spread in the border areas has caused a security look in the border areas of Kurdistan province. third priority, the military presence of world powers near the borders of the province, and in the fourth priority, the geopolitical rivalry of regional powers, and in the fifth priority, the power vacuum in Kurdish-populated countries have led to a security view of the border areas of Kurdistan province.
    Keywords: segmentation, Kurdistan, Geostrategy, Security, Border
  • Majid Riyahipoor *, Mohsen Kalantari, Eisa Piri Pages 133-162
    Today, paying attention to the concept of citizen security and ways to promote it has become one of the key priorities of urban professionals and theorists. Apart from the social and cultural effects of planning and designing urban safe environments on citizenship behavior patterns and improving the quality of residential environments, explaining the attributes and effects on the physical role of the city in reducing or reducing crime is an independent subject. It is important to note in the context of modern urban theories. Therefore, paying attention to the physical role of the city (urban planning and design) in the reduction and prevention of urban crime is essential and its concepts, principles, paradigms and strategies should be mentioned. The purpose of the present article is to analyze and analyze the concepts and principles related to the approach of securing and designing defensible urban spaces and its role in reducing the occurrence of urban crime. The research method of this paper is descriptive-analytical which is used to formulate passive strategies for crime centers and to describe the strengths, opportunities, aspirations and results of the SOAR technique. The results show that the safety and design of urban defensible spaces through environmental design in urban crime mitigation have 29 factors (strengths, opportunities, aspirations and outcomes) and are in line with the SOAR technique in safety and design. 40 defensive urban spaces have been proposed. Ultimately, solutions are offered to create and improve these spaces and reduce the incidence of urban crime.
    Keywords: Safety, design, Urban Defensible Spaces, Urban crimes