فهرست مطالب
نشریه معرفت اخلاقی
پیاپی 28 (پاییز و زمستان 1399)
- تاریخ انتشار: 1399/11/26
- تعداد عناوین: 7
-
-
صفحه 5
شناخت هویت انسانی و ویژگیهای آن، نقشی انکارناپذیر در مسایل علوم انسانی دارد. هدف این مقاله، پاسخ به این مسئله است که اولا، ملاصدرا ویژگی هویت انسانی را چه میداند؛ یعنی چه ویژگی یا ویژگیهایی لازم است تا واقعیت وجودی در جرگه انسانیت وارد شده و از سایر موجودات متمایز شود؟ ثانیا، این نوع نگاه ملاصدرا، چه تاثیری در هدف اخلاق دارد. روش این پژوهش، توصیفی و تحلیلی است؛ زیرا در ابتدا باید با توجه به مبانی فلسفی و انسانشناختی ملاصدرا، نظر او را در مورد ویژگی هویت انسانی به دست آوریم. سپس، دلالتهای این نگاه را در هدف اخلاق تحلیل کنیم. ملاصدرا با توجه به مبانی خاص خود، اعم از فلسفی و انسانشناختی، ویژگی خاص انسانی را «ناطقیت» میداند و طبیعتا دلالت آن در هدف اخلاق، به این صورت است که هدفهایی همچون لذت شخصی یا آزادی به معنای الحادی آن را رد میکند و نهایت حرکت انسان را در آگاهی هرچه بیشتر به فقر ذاتی و عینالربط بودن خود، به خالق و درک توحید خاص و فنای فیالله میداند.
کلیدواژگان: هویت انسان، غایت، اخلاق، ملاصدرا، حکمت متعالیه -
صفحه 21
در نگاه توحیدی، همه کارها حتی افعال اختیاری انسان، متعلق قضا و قدر الهی است. از سوی دیگر، با توجه به کامل مطلق بودن خدا و احسن بودن نظامش، لازم است که همواره راضی به قضای الهی باشیم. حال وظیفه انسان در موارد کفر و عصیان چیست؟ رضا یا عدم رضا؟ اندیشمندان اسلامی از دیرزمان پاسخهای متعددی به این مسئله دادهاند که مهمترین آنها بدینقرار است: 1. صاحب رساله قشیریه با تخصیص؛ 2. برخی عرفا با تفکیک بین قضا و مقضی؛ 3. میرداماد با تفکیک بالذات از بالعرض؛ 4. ملاصدرا با تدقیق در معنای قضاء و لازمه آن؛ 5. ربانی گلپایگانی با تفکیک قضاء تکوینی از قضاء تشریعی؛ 6. شهید مطهری با تفکیک کار منسوب به خدا از کار منسوب به بنده؛ 7. راهحل دیگر، توجه به ملاک رضایت و عدم رضایت؛ یعنی حسن و قبح عمل است که به نظر نگارنده ریشه حل مشکل است. در این نوشتار، با طرح و بررسی پاسخهای مذکور به روش توصیفی تحلیلی درصدد حل این معمای اخلاقی هستیم.
کلیدواژگان: قضا و قدر، رضا به قضا، رضا به کفر، تعارض اخلاقی -
صفحه 35
این پژوهش، با هدف بررسی مبانی انسانشناختی و اهداف تربیت اخلاقی، از دیدگاه علامه طباطبایی با تاکید بر تفسیر المیزان و با روش توصیفی تحلیلی انجام شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که علامه طباطبایی ضمن اشاره به دو ساحت جسمانی و روحانی، «روح» را مبدا حیات انسان میداند. مفطور بودن به فطرت الهی، عقل، کمالجویی و حد یقف نداشتن آن، تفاوت در قابلیتهای فردی، اجتماعگرایی، اختیار و اراده، سعادت و رجوع الیالله و غیره، از جمله مبانی انسانشناسی هستند که در دیدگاه علامه مورد توجه قرار گرفته است. علامه طباطبایی، هدف غایی تربیت اخلاقی را رسیدن به مقام قرب الهی دانسته و درک وابستگی تام انسان به خداوند و مرآتیت (حیثیت آینه بودن) ماسوی الله، مقدمه قرار دادن دنیا برای آخرت، تبعیت از حق در گفتار و رفتار، دوری از صفات رذیله، تشخیص جایگاه خود در همه امور، تسخیر محیط و استفاده از امکانات مادی، تصدیق عملی یومالدین و عدم وثوق به عمل خود را نیز به عنوان اهداف میانی و مقدمات نیل به قرب الهی معرفی کرده است.
کلیدواژگان: تربیت اخلاقی، مبانی انسان شناسی، اهداف، علامه طباطبائی، المیزان -
صفحه 51
نفس، یکی از ابعاد وجودی انسان است که دارای مراتب مختلفی و به حالات و شیون مختلفی متصف میشود. یکی از این حالات، حالت لوامگی آن است که پس از اتصاف به آن، «نفس لوامه» خوانده میشود. اینکه نفس لوامه چیست و چه عواملی در فعلیت و بیداری آن نقش دارند، مسیلهای است که این پژوهش به دنبال پاسخ به آنها است. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی است و در جمعآوری دادههای، از منابع کتابخانهای استفاده شده است. با مطالعه و بررسی منابع مربوطه، به دست آمد که نفس لوامه یکی از حالات، مراتب و شیون نفس است که؛ هنگام ارتکاب معاصی توسط آدمی، بدان متصف میشود؛ بدین معنا که تمامی انسانها از بر و فاجر، بعضی هم در دنیا و هم در قیامت و بعضی صرفا در قیامت، بر اثر حضور و بروز عواملی بیداری آفرین، این حالت لوامگی را در خود احساس کرده و در نتیجه، به دلیل انجام فجور و یا قلت انجام کار نیک، ندامت حاصل شده و به ملامت خود میپردازند.
کلیدواژگان: نفس، نفس لوامه، ضمیر، وجدان، بیداری -
صفحه 67
انسانها به دنبال سعادت در دنیا و آخرت هستند و از هلاکت و عذاب اخروی گریزانند. آدمی ناچار است برای هدایت خویش، به آیات و روایات مراجعه کرده و به آموزههای اخلاقی معصومان عمل کند. یکی از رذیلههای زیانبار اخلاقی، عجب است که موجب هلاکت، فاسد شدن و حبط اعمال میشود. برای رهایی از عجب و آسیبهای خودپسندی، ابتدا باید عوامل ایجاد آن و زیانها و پیامدهای آن از روایات استنباط شود؛ زیرا با شناخت علل عجب، میتوان از آن عوامل دوری کرد و با آگاهی از زیانهای حاصل از عجب، زمینه تنبه انسان فراهم آمده، و برای دوری از عجب، تلاش میکند. بر اساس روایات، عواملی مانند بزرگپنداشتن اعمال و کوچک شمردن و فراموشی گناهان علل ایجاد عجب هستند. همچنین، طبق روایات پیامدهایی مانند تسلط شیطان بر انسان، دوری از خداوند، ایجاد کینه و دشمنی در اطرافیان، تنهایی، وحشت، توقف رشد علمی، جهالت، کاهش اعمال نیک و پوشیده ماندن عیوب، برخی از زیانهای حاصل از عجب هستند.
کلیدواژگان: عجب، خودپسندی، خودبینی، رذیله اخلاقی -
صفحه 83
کنترل جمعیت و راههای آن، یکی از مسایل مهم و تاثیرگذار اجتماعی، اخلاقی و حقوقی مورد بحث در جوامع بشری است. جواز یا عدم جواز آن، موضوع نزاع موافقان و مخالفان است. موافقان، به ادلهای همچون محدودیت منابع، اصول لذتگرایی، سودگرایی و آرمانگرایی، مفهوم حقوق طبیعی، مبنای تحقق عدالت اجتماعی و مدرنیته تمسک جسته که همگی قابل خدشهاند. در مقابل، مخالفان نیز ادلهای ارایه کردهاند؛ اما در این مقاله از منظر اخلاق کاربردی، با کاربست اصول، مبانی و ارزشهای مکتب اخلاقی اسلام، به مسئله کنترل جمعیت پرداخته و ضمن بررسی ادله موافق و مخالف، آن، با کشف قیود پنهان به حل تعارض و در نهایت، اتصاف این مسئله به خوبی یا بدی دست یافتهایم. التبه خوبی یا بدی آن، مطلق نبوده و تابع مصالح و مفاسد است که در صورت تزاحم با مصلحت برتر، تنها حکم مصلحت برتر فعلیت مییابد.
کلیدواژگان: کنترل جمعیت، اخلاق کاربردی، اخلاق اسلامی، فرااخلاق، اخلاق هنجاری -
صفحه 99
«مدارا» به معنای لطف، تساهل، نرمی و دوری از درگیری با فرد به خاطر شر اوست. در قرآن کریم، مدارا بهعنوان برکت و رافت یاد شده است. در خانواده و اجتماع، اگر انسان با دیگران مدرا نکند و در سختیها و ناگواریها با عصبانیت و خشم رفتار کند، به اعتماد اجتماعی، صحت تربیتی و اخلاقی خود ضربه خواهد زد. هدف این پژوهش، بررسی قلمروهای مختلف مدارا در سیره امام علی علیه السلام است که برای جمعآوری اطلاعات، از روش کتابخانهای استفاده شده و دادهها با استفاده از روش توصیفی و تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گرفته است. یافتههای پژوهشی حاکی از این است که در فضلیت مدارا، بسیاری از فضایل مانند خضوع و خشوع، نوعدوستی، صبر و خویشتنداری، کظم غیظ، نداشتن کینهتوزی، دوری از خشم، دوری از جنگ، دوری از ناسزاگویی و سهلگیری وجود دارد. امام علی علیه السلام، متناسب با شریعت اسلام نگاهش بر آسانگیری بوده است، اما در بعضی مسایل مانند اموال عمومی، اجرای حدود الهی و برخورد با منکران دین به شدت برخورد کرده و هرگز اجازه نمیدادند کسانی به اموال عمومی و حدود الهی و دین خدشه وارد کنند. سیره عملی آن حضرت نیز، اجرای دقیق حدود الهی و تقسیم مساوی بیتالمال بوده است.
کلیدواژگان: امام علی علیه السلام، مدارا، مخالفان، دین