فهرست مطالب

نشریه پژوهشهای سیاسی جهان اسلام
سال دهم شماره 3 (پیاپی 36، پاییز 1399)

  • تاریخ انتشار: 1399/12/12
  • تعداد عناوین: 8
|
  • صبا بخشایشی اردستانی، ابوالفضل دانایی*، فرشاد فائزی رازی صفحات 1-40

    امروزه بازاریابی ویروسی با مزایایی همچون هزینه ی کم تر و تاثیر گذاری بیش تر، به گزینه ای ایده آل برای استراتژی تبلیغاتی تبدیل شده است. این پژوهش آمیخته (کمی) با هدف ارایه مدل بازایابی ویروسی در انتخابات مجلس شورای اسلامی ایران انجام گرفته است. ولی جامعه آماری پژوهش در بخش کمی شامل نمایندگان مجلس شورای اسلامی منتها محدود به دوره های دهم و یازدهم مجلس شورای اسلامی  بودند. برای تعیین حجم نمونه از قرعه کشی استفاده شد و با تقسیم جغرافیایی کشور به پنج منطقه شرق، غرب، شمال، جنوب و مرکز از هر منطقه به قید قرعه یک استان انتخاب شد. در منطقه غرب استان ایلام، در شرق استان خراسان رضوی، در شمال استان گیلان، در جنوب استان خوزستان و در منطقه مرکزی استان یزد انتخاب شدند. تعداد نمایندگان این استان ها در دو دوره دهم و یازدهم مجلس شورای اسلامی 112 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و فرمول کوکران حجم نمونه 87 نفر تعیین شد. پس از گردآوری داده ها این داده ها با استفاده از نرم افزار اسمارت PLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و روابط بین اجزای مدل پارادایمی کوربین که به صورت نه فرضیه مطرح شده بودند نیز تایید شدند که حاکی از تبیین مدل پژوهش است. متغیرهای شرایط علی  شامل تحلیل رفتاری و محیطی می باشد. متغیرهای شرایط زمینه ای شامل عملکرد بازاریابی ویروسی است .متغیرهای پدیده اصلی تمرکز و درک استراتژیک می باشد . متغیر کیفیت خدمات بازاریابی ویروسی در دسته راهبردها قرار می گیرد.و در آخر متغیر توسعه بازاریابی سیاسی متعلق به پیامدها است . مدیریت داده ها و اطلاعات ویروسی شرایط مداخله گر در مدل هستند و فرضیات عبارت بودند از اینکه: شرایط علی بر شرایط زمینه ای دارای اثر معنا داری است و شرایط علی بر شرایط مداخله گر دارای اثر معناداری است و همچنین شرایط علی بر پدیده اصلی اثری معنادار دارد که در آن شرایط زمینه بر پدیده اصلی دارای اثری معنادار است و شرایط مداخله گر بر پدیده اصلی دارای تاثیری معنادار است شرایط زمینه ای بر راهبردها دارای تاثیری معنادار است و شرایط مداخله گر بر راهبردها دارای تاثیری معنار است پدیده اصلی بر راهبردها دارای تاثیری معنادار است راهبردها بر پیامدها تاثیری معنادار دارند. در پایان نیز پیشنهادات و محدودیت های مرتبط با موضوع پژوهش ارایه شد.

    کلیدواژگان: بازاریابی، بازاریابی ویروسی، انتخابات مجلس.جمهوری اسلامی ایران
  • ناصر محمدنژاد، محمد توحیدفام*، مرتضی محمودی صفحات 41-64

    در این مقاله با مراجعه به آثار مکتوب برجای مانده از آخوندخراسانی به بررسی دیدگاه این شخصیت برجسته روحانی طرفدار نهضت مشروطه درمورد چگونگی سازماندهی امور عمومی جامعه پرداخته شده است. هدف هدف آن است که با بررسی دقیق تر دیدگاه های ایشان در یک چارچوب مفهومی مشخص دریابیم که راهکار پشنهادی ایشان درمورد اداره جامعه، کاهش ظلم شاهان و جبران عقب ماندگی ایران چه بوده است. در این راستا با بهره گیری از رهیافت عقلانیت سیاسی فوکویی که به رابطه حاکم و مردم مربوط می شود، سه عقلانیت سیاسی تا کنون تحقق یافته از دید فوکو یعنی عقلانیت سیاسی «امیرنشینی»، «شبانوارگی قدیم» و «شبانوارگی جدید» را مورد توجه قرار داده و با عنایت به اصلاحات دینی تحقق یافته در مسیحیت غرب و مفاهیم مطروحه در فلسفه غرب در زمینه امور عمومی، ویژگی های سه عقلانیت مذکور بازشناسی، تفکیک و دسته بندی شده است. بدین ترتیب معیار لازم برای شناسایی عقلانیت مستقر در ادوار مختلف به دست آمده و در یافتن پاسخ به دو سوال: 1- آخوندخراسانی برای تغییر کدام عقلانیت سیاسی تلاش کرده است؟ 2- عقلانیت سیاسی مطلوب وی کدام بوده است؟ به این نتیجه رسیده ایم که عقلانیت سیاسی مستقر در دوران متصل به مشروطه برخلاف نظر عده ای از نویسندگان نه «شبانوارگی» بلکه «امیرنشینی» بوده و عقلانیت مطلوب این عالم دینی «شبانوارگی قدیم» بوده است. فرضیه: به نظر می رسد که عقلانیت سیاسی مطلوب آخوندخراسانی بر مبنای عقلانیت دینی و شرع بوده است.

    کلیدواژگان: عقلانیت دینی، عقلانیت سیاسی، شبانوارگی، آخوندخراسانی
  • طاهره زاغری، احمد بخشایشی اردستانی*، اکبر اشرفی صفحات 65-98

    پژوهش حاضر با هدف تحلیل اخلاق سیاسی از دید خواجه نظام الملک طوسی و خواجه نصیر الدین طوسی به روش تحلیل محتوای کیفی صورت گرفته است. سه نظریه ای که پژوهشگر در این پژوهش مورد استفاده قرار داده، نظریات غایت انگار، وظیفه گرا و فضیلت محور بودند. بدین صورت که با بهره گیری از این نظریات، متناسب با نیازهای تیوریک پژوهش حاضر، به تدوین چارچوبی نظری برای قالب بندی مباحث پرداخته شد. مواضع و دیدگاه های این دو اندیشمند درمورد تعریف اخلاق سیاسی، جامعه مدنی، اقسام اجتماعات مدنی و عوامل ثبات اجتماعات مدنی در قالب سه نظریه یادشده غایت انگار، وظیفه گرا و فضیلت محور مورد بحث قرارگرفته است.

    کلیدواژگان: اخلاق سیاسی، خواجه نظام الملک طوسی، خواجه نصیرالدین طوسی، اندیشمند اسلامی
  • احمد ترحمی بهابادی، عنایت الله یزدانی*، محمدعلی بصیری صفحات 99-135

    یکی از مهمترین نتایج تحولات سال 2011 میلادی در جهان عربی که بعدها به نام «بهار عربی» یا «بیداری اسلامی» موسوم شد، سقوط حکومت حسنی مبارک در مصر و به قدرت رسیدن محمد مرسی در انتخاباتی دموکراتیک بود. این تحولات که در آغاز چشم انداز رویایی از دموکراتیک شدن یکی از مهمترین کشورهای اسلامی را نوید می داد به سرعت به بحران هایی متوالی در جامعه مصر منجر شد و نهایتا با کودتای نظامیان در سال بعد به شکست انجامید. دغدغه این تحقیق، مطالعه تحولات مصر با تمرکز بر علت یابی سقوط دولت محمد مرسی از خلال بررسی فراز و فرود فکری جنبش اخوان المسلمین بوده و به این سوال اصلی می پردازد که: «مولفه های موثر بر سقوط دولت محمد مرسی و افول جنبش اخوان المسلمین در عرصه سیاسی مصر چیست؟». با توجه به ماهیت تحقیق که از نوع «توصیفی- تحلیلی موردی (ژرفا نگر)» می باشد، فرضیه توصیفی تحقیق بدین گونه صورت بندی شده است که: «نظریه پیوستگی جیمز روزنا می تواند تبیینی مناسب از مکانیسم تاثیر متغیرهای داخلی و خارجی در سطوح خرد و کلان در حوزه های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی از تحولات منجر به سقوط محمد مرسی در مصر ارایه نماید». ویژگی نظریه های نوین روابط بین الملل فرا رفتن از تعصبات روشی در مواردی مثل تحلیل سطوح خرد و کلان و یا تمرکز بر روش های پوزیتیویستی یا عقلی و در مقابل تمرکز بر بصیرت افزایی نظریات و مکمل بودن تکنیک های مختلف تحلیلی می باشد. بر این اساس نوآوری تحقیق حاضر به کار گیری این روش برای واکاوی لایه های مختلف علی موثر بر پدیده سقوط حکومت محمد مرسی می باشد و با استفاده از منابع کتابخانه ای نهایتا نقشه و مکانیسم اثر لایه های فروان متغیرهای مستقل در این پدیده را به عنوان نتیجه ارایه می نماید.

    کلیدواژگان: اخوان المسلمین، انقلاب مردمی مصر، محمد مرسی، سیاست خارجی، نظریه پیوستگی جیمز روزنا
  • عبدالرحمن ولایتی، سید جلال دهقانی فیروز آبادی*، احسان شاکری خویی، جواد علی پور صفحات 137-167
    هدف

    هدف مقاله حاضر بررسی انگاره های دینی حاکم بر سیاست خارجی رژیم صهیونیستی از طریق تحلیل گفتمانی اظهارنظرها، سخنرانی ها و برنامه های نخست وزیران آن طی دو دهه اخیر است. پرسش اصلی پژوهش آن است که اعتقادات دینی یهودی چگونه در کلام نخست وزیران رژیم صهیونیستی در حوزه سیاست خارجی بازتولید می شود؟

    روش شناسی تحقیق: 

    روش تحقیق تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف است که براساس سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین متون منتخب را واکاوی می کنیم و نشان می دهیم که این عوامل متنی چه روایتی از روابط اجتماعی و به طور خاص سیاست خارجی این رژیم را بازتاب می دهند.

    یافته های تحقیق: 

    یافته های تحقیق نشان می دهد که گفتمان سیاست خارجی نخست وزیران اسراییل (از احزاب و طیف های مختلف سیاسی) متاثر شدید از فرهنگ سیاسی دینی یهود است که بر خط و مشی های کلان رفتار خارجی و به ویژه موضوع اساسی تر آن یعنی منازعه با مسلمانان، اعراب و فلسطینیان بازتاب دارد.

    نتیجه گیری:

     نتایج ارزیابی ها از عوامل متنی و مواضع گفتمانی سه نخست وزیر رژیم صهیونیستی نشان می دهد که این رهبران عمدتا سیاست خارجی خود را بر هویت دینی متضاد، تعارضات گفتمانی، امر و دستورات مقدس یهود، وجود تعارض و کشمش اساسی با مسلمانان مبتنی می سازند و از این طریق به خشونت ها، توسعه طلبی ها و تجاوزات مستمر 70 ساله اخیر خود علیه فلسطینیان مشروعیت می بخشند.

    کلیدواژگان: تحلیل گفتمان انتقادی، دین، رژیم صهیونیستی، سیاست خارجی، اسرائیل
  • مهدی ذوالفقاری*، اسما امامی، محمد نصیرزاده صفحات 169-195

    عدم توازن ساختاری و فرایندی، نبود نقاط تعادلی و محدود بودن کانالهای ارتباطی میان بازیگران در نظام امنیتی منطقه خاورمیانه سبب شده است که ترتیبات امنیتی در این منطقه در یک چرخه گذار از جنگ سرد به جنگ گرم گرفتارگردد. این امر سبب شده است که برخی از کشورها با درک بحرانهای منطقه خاورمیانه بهعنوان تهدیدی برای بقای خود به دیپلماسی میانجیگرانه روی آورند. یکی از کشورهایی که بنا به موقعیت ژیوپلیتیکی ژیوکالچری خود دیپلماسی میانجیگرایانه را به نمایش گذاشته کشور عمان است. بر همین اساس، این پژوهش باهدف تبیین نقش عمان در نظام امنیتی خاورمیانه این سوال را مطرح کرده است که دیپلماسی عمان چگونه نظام امنیتی منطقه خاورمیانه را تحت تاثیر قرار داده است؟ در پاسخ، نویسندگان فرضیه سیاست کاهش بحران از طریق برقراری روابط متوازان با همه بازیگران دخیل در ترتیبات امنیتی خاورمیانه را با استفاده از مفهوم دیپلماسی میانجیگرانه به محک آزمون نهادهاند. یافته های تحقیق حاکی از آن است که عمان توانسته است ضمن برقراری روابط متوازن با بازیگران دخیل درامنیت خاورمیانه بهعنوان یک نقطه ثبات وکانال ارتباطی جهت جلوگیری از تزاید بحران و مدیریت مناقشات بهعنوان یک میانجیگر موفق به ایفای نقش بپردازد و نقش تسهیلکننده انتقال پیام در منازعه میان ایران و امریکا، ایران و اعراب، و اعراب و اسراییل و اختالفات داخل کشورهای عربی را بر عهده داشته باشد.

    کلیدواژگان: عمان، خاورمیانه، دیپلماسی میانجیگری، نظام امنیتی
  • بهزاد مرادیان مرادحاصلی، احمد آذین*، مسعود جعفری نژاد صفحات 197-223

    مقاله حاضر با تکیه بر اندیشه سیاسی نظریه مردم سالاری دینی، تهیه گردید. که در این رابطه، امام خامنه ای مردم سالاری دینی را هدیه امام خمینی (ره) دانسته و در مقابل آن دموکراسی یکی از رژیم هایی تلقی می شد که در تقسیم بندی انواع حکومت های یونان باستان مطرح بود و در اندیشه غربی ها دموکراسی مشارکتی بهترین نوع دموکراسی، مطرح در جهان غرب است، که دیوید هلد در کتاب مدل های دمکراسی، به آن پرداخته است. روش اجرای این تحقیق روش «مقایسه ای» [1] بوده و ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات، کتاب های ارزشمند در این زمینه و مقاله های موجود در کتابخانه ها و سایت های اینترنتی معتبر و نیز منابع و گزارش های منتشر شده توسط مراکز تحقیقاتی و پژوهشی، بوده است. برای تعیین درجه اهمیت و اولویت بندی این مقایسه از معیارها و شاخص های مردم سالاری دینی برگرفته از اندیشه های مقام معظم رهبری با دموکراسی مشارکتی استفاده شده است. تلاش اصلی این پژوهش که هدف اصلی آن تبیین نظریه مردم سالاری دینی اندیشه های سیاسی امام خامنه ای (مدظله العالی)  با دموکراسی مشارکتی بود، واکاوی این مسئله است که مشخص گردد؛ آیا مابین مردم سالاری دینی و دموکراسی مشارکتی تفاوت، شباهت و یا تضاد وجود دارد، یا خیر؟ و یا این که می توان شاخص های برتری اندیشه مردم سالاری دینی مقام معظم رهبری را نسبت به دموکراسی مشارکتی را برشمرد؟ که در این زمینه، پس از بررسی پژوهشگران مشخص شد، که در نهایت مردم سالاری دینی به طور کلی، از نظر مبانی و اصول پایه ای و محتوایی و با وجود دارا بودن فاکتور ویژه ای مانند خدامحوری، در تضاد با دموکراسی مشارکتی که محور اصلی آن بر انسان محوری استوار است، می باشد. [1] - روش مقایسه ای راهی برای استنباط علمی (توصیفی یا علی) از طریق مقایسه نظام مند تفاوت های پدیده های اجتماعی و سیاسی با یکدیگر است. لذا روش مقایسه ای یکی از قدیمی ترین روش های تحقیق در علوم سیاسی به شمار می رود، به طوری که ارسطو در کتاب «سیاست»، برای تفکیک حکومت ها از این روش بهره برده است (منوچهری، 1396: 255-254).

    کلیدواژگان: مقایسه، دموکراسی، مردم سالاری دینی، دموکراسی مشارکتی، مدل های دموکراسی، اندیشه های سیاسی امام خامنه ای (مدظله العالی)
  • مجید صادقی نیارکی، موسی فقیه حقانی*، موسی نجفی صفحات 249-296

    فرح پهلوی به عنوان جزیی از چرخه ی فرهنگی دهه ی پایانی حکومت پهلوی، در جهت تثبیت هویت سه گانه سلطنت، با تاسیس زیر مجموعه های متعددی در بنیاد تحت مدیریت خود با اقداماتی: در حوزه سینما، تیاتر، موسیقی با تاکید بر رویکرد پیشروانه (نوآوری بر خلاف هنجارهای جامعه)، در حوزه نشر با انگیزه ی کنترل عناصر چپ و با تشکیل موسساتی اعم از موزه ها، جشنواره ها و مراکز... در تحقق و ترویج پیوست های فرهنگی متاثر از سیاست های پهلوی یعنی: تجدد سطحی و مبتذل، باستان ستایی و شاه ستایی ایفای نقش نمود. بنا بر فرضیه فوق الاشاره، در پژوهش حاضر سعی شد با شیوه ی توصیفی- تحلیلی و گزیده، اولا اقدام به دسته بندی موسسات بر پایه ی اهداف و نوع عملکرد شان و در ثانی در یک اتمسفر بزرگتر، به بررسی نسبت فعالیت های فرح پهلوی و موسسات ذی ربط وی در چگونگی تحقق پیوست های فرهنگی سلطنت، پرداخته شود. آن چه به عنوان یافته این پژوهش می توان متصور بود آن است که: اگرچه فرح و دیگر عوامل فرهنگی سلطنت در تلاش بودند ماهیت حکومت پهلوی را با پیوست های فرهنگی برآمده از همان اصول، جایگزین سه عامل به هم پیوسته ی معنوی آن روز ایران یعنی: اعتقاد به ایدیولوژی اسلام، ملیت برآمده از اسلامیت و ایرانیت و علما به عنوان مقلدان حوزه دیانت؛ نمایند. اما در عمل نتوانستند ما به ازایی جز مدرنیسم مبتذل و تجدد ظلی و مقهور پیشرفت های ابزاری غربی شدن را به ارمغان آورند.

    کلیدواژگان: فرح پهلوی، بنیاد فرح، ماهیت سلسله پهلوی، پیوست های فرهنگی متاثر از ماهیت حکومت پهلوی
|
  • Saba Bakhshayeshiardestani, Abulfazl Danaye*, Farshad Faezi Razi Pages 1-40

    Today, viral marketing with benefits such as lower cost and greater effectiveness, has become an ideal option for advertising strategy. This study was conducted with the aim of presenting a viral recovery model in the elections of the Islamic Consultative Assembly in the tenth and eleventh terms of Iran. Required data were collected using a questionnaire. The statistical population in this study included members of the Islamic Consultative Assembly in the tenth and eleventh terms. To determine the sample size, a lottery was used and by dividing the country geographically into five regions of east, west, north, south and center, one province was selected from each region by lot. They were selected in the western region of Ilam province, in the east of Khorasan Razavi province, in the north of Gilan province, in the south of Khuzestan province and in the central region of Yazd province. The number of representatives of these provinces in the two tenth and eleventh terms of the Islamic Consultative Assembly was 112, which was determined using a simple random sampling method and Cochranchr('39')s formula of 87 people. After collecting the data, these data were analyzed using Smart PLS software and the relationships between the components of the model, which were presented as nine hypotheses, were also confirmed, which indicates the explanation of the research model.

    Keywords: Marketing, viral marketing, parliamentary elections
  • Naser Mohammadnezhad, Mohammad Tohidfam*, Morteza Mahmodi Pages 41-64

    The answer to the question "What was the political thought of Mullah Mohammad Kazem Khorasani in the field of legitimacy of the government in the era of absence, and what did this idea have to do with his constitutionalism?" We express "fixed political thought", and the result of another perspective "political model". "Fixed political thought" is a set of abstract, general and permanent propositions in the field of politics that do not originally refer to the political environment; In contrast, the "political model" is a part of political thought that is originally presented in response to the political environment according to fixed political principles and thought. Therefore, in the present article, which has been done in a descriptive-analytical method with the aim of analyzing the political rationality of the Khorasani clergy regarding governance, it was found that among the research and analytical sources on the political thought of the clergy, there are two important groups. The basis of the legitimacy of the government is the will of the people. By relying on some documents, reports and analyzes of the political positions of the mullahs during the constitutional movement, they have tried to make their thinking in a way compatible with Western democratic ideas, and in contrast. Put other Shiite jurists with political thought. On the contrary of this approach, there is a different and, of course, correct view and interpretation that the mullahs, like other jurists, have expressed in favor of the monopoly of the legitimacy of ruling over the jurists in the age of occultation.

    Keywords: Political Rationality, Khorasani Clergy, Velayat-e-Faqih, Legitimacy
  • Tahereh Zaghary, Ahmad Bakhshayeshi Ardestani*, Akbar Ashrafi Pages 65-98

    The present study aims to analyze political ethics from the perspective of Khajeh Nizam-ol-Molk Tusi and Khajeh Nasir al-Din Tusi by qualitative content analysis. The three theories used by the researcher in this study were goal-oriented, task-oriented, and virtue-oriented. Thus, by using these theories, in accordance with the theoretical needs of the present study, a theoretical framework for formatting the topics was developed. The positions and views of these two thinkers on the definition of political ethics, civil society, types of civil society and the factors of stability of civil society have been discussed in the form of these three theories: goal-oriented, duty-oriented and virtue-oriented.

    Keywords: Political ethics, Khajeh Nizam al-Mulk Tusi, Khajeh Nasir al-Din Tusi, Islamic thinker
  • Ahmad Tarahomibahabadi, Anayatolah Yazdani*, Mohamadali Basiri Pages 99-135

    One of the most important results of the developments in the Arab world in 2011, later known as the "Arab Spring" or "Islamic Awakening", was the fall of the government of Hosni Mubarak in Egypt and the coming to power of Mohamed Morsi in a democratic election. These developments, which initially promised a vision of democratization of one of the most important Islamic countries, quickly led to a series of crises in Egyptian society, culminating in a military coup the following year. The focus of this study is to study the developments in Egypt with a focus on finding the cause of the fall of the government of Mohamed Morsi through the study of the intellectual ups and downs of the Muslim Brotherhood movement and addresses the main question: "What is Egyptian politics?" Due to the nature of the research, which is of the "descriptive-analytic case (in-depth) type", the descriptive hypothesis of the research is formulated as follows: "James Rosenachr('39')s theory of continuity can be an appropriate explanation of the mechanism of internal and external variables at the micro and "Macro in the cultural, political and economic spheres of developments leading to the fall of Mohamed Morsi in Egypt." New theories of international relations are characterized by overcoming methodological biases in cases such as micro- and macro-level analysis or focusing on positivist or rational methods, as well as focusing on enlightening theories and complementing various analytical techniques. Accordingly, the innovation of the present study is the use of this method to analyze the different causal layers affecting the phenomenon of the fall of the government of Mohamed Morsi and using library resources finally presents the map and mechanism of the effect of many layers of independent variables in this phenomenon.

    Keywords: Muslim Brotherhood, Egyptian People's Revolution, Mohamed Morsi, Foreign Policy, Theory of James Rosena
  • Seyed Jalal Dehghani Firoozabadi*, Ehsan Shakerikhoee, Javad Alipor Pages 137-167
    Objective

    The purpose of this article is to examine the religious ideas governing the foreign policy of the Zionist regime through discourse analysis of the statements, speeches and programs of its prime ministers over the past two decades. The main question of the research is how Jewish religious beliefs are reproduced in the words of the Israeli prime ministers in the field of foreign policy?
    Research

    Methodology

    The research method is Fairclough critical discourse analysis, which we analyze based on three levels of description, interpretation and explanation of selected texts and show what narrative of these textual factors reflects the social relations and in particular the foreign policy of this regime.

    Findings

    The findings show that the foreign policy discourse of the Israeli Prime Ministers (from various political parties and spectrums) is strongly influenced by the Jewish religious political culture, which is based on the general policies of foreign behavior, especially its conflict with Muslims, Arabs and It reflects the Palestinians.

    Conclusion

    The results of assessments of the textual factors and discourse positions of the three prime ministers of the Zionist regime show that these leaders base their foreign policy mainly on conflicting religious identities, discourse conflicts, Jewish holy precepts, the existence of fundamental conflicts and conflicts with Muslims. In this way, they legitimize their 70-year-old violence, expansionism, and continuing aggression against the Palestinians.

    Keywords: Critical Discourse Analysis, Religion, Zionism, Foreign Policy, Israel
  • Mehdi Zoalfaghari*, Asma Emami, Mohammad Nasirzadeh Pages 169-195

    The structural and process imbalances, the lack of stability and equilibrium points, and the limited communication channels between actors in the Middle East security system have made security arrangements in this region always caught in a systematic cycle of transition from the Cold War to the real war. This has led some countries to take active diplomacy and pursue mediated diplomacy, realizing the threats posed by the critical dynamics of the Middle Eastchr(chr('39')39chr('39'))s security arrangements. Oman is one of the countries that has shown mediatory diplomacy through its understanding of systemic threats in the Middle East as a threat to its survival and national security. Accordingly, the main question of this study is how Oman diplomacy has affected the security system in the Middle East. In answering this question, the authors, using the notion of mediated diplomacy, conclude that Oman has come to the conclusion that Oman has sought to reduce the crisis in the Middle East by establishing balanced relations with all actors involved in security arrangements. Due to its unique geopolitical and geo-cultural position, it has been able to establish balanced relations between all actors involved in the Middle East as a point of equilibrium stability and a unique communication channel to prevent crisis escalation and manage conflicts as a mediator. The Middle East will play a role.

    Keywords: Oman, Middle East, mediation diplomacy, security system
  • Behzad Moradian, Ahmad Azin*, Masoud Jafarinezhad Pages 197-223

    The present article was prepared based on the political thought of the theory of religious democracy. In this regard, Imam Khamenei considered religious democracy as a gift of Imam Khomeini, and in contrast, democracy was considered one of the regimes in the division of various types of ancient Greek governments, and in Western thought, participatory democracy is the best kind of democracy. It is prominent in the Western world, which is addressed by David Held in his book Models of Democracy. The method of conducting this research was "comparative" and the data collection tool was valuable books in this field and articles available in libraries and reputable websites, as well as sources and reports published by research centers. Is. To determine the degree of importance and prioritization of this comparison, the criteria and indicators of religious democracy based on the ideas of the Supreme Leader with participatory democracy have been used. The main purpose of this study, the main purpose of which was to explain the comparison of religious democracy of Imam Khameneichr('39')s political ideas with participatory democracy, is to investigate this issue to determine; Is there a difference, similarity or contradiction between religious democracy and participatory democracy? Or can we count the indicators of the superiority of the Supreme Leaderchr('39')s idea of ​​religious democracy over participatory democracy? In this regard, after reviewing the researchers, it was found that in the end, religious democracy in general, in terms of basic principles and content, and despite having a special factor such as God-centeredness, in contrast to participatory democracy that is centered Its core is human-centered.

    Keywords: Comparison, Democracy, Religious Democracy, Participatory Democracy, Democracy Models, Imam Khamenei's Political Thoughts