فهرست مطالب

آموزش در علوم انتظامی - سال هشتم شماره 4 (پیاپی 31، زمستان 1399)

فصلنامه آموزش در علوم انتظامی
سال هشتم شماره 4 (پیاپی 31، زمستان 1399)

  • تاریخ انتشار: 1399/12/23
  • تعداد عناوین: 15
|
  • علیرضا حیدرنژاد*، محمدعلی عامری صفحات 11-35

    این پژوهش با هدف ارزیابی اثربخشی دوره های استانداردسازی و تعالی کارکنان فرماندهی انتظامی استان خراسان جنوبی و ارایه راه کارهای عملی انجام گرفته است. این تحقیق از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش، توصیفی و پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق شامل شامل کلیه کارکنان صفی و ستادی شرکت کننده در دوره های دوره های استانداردسازی و تعالی فرماندهی انتظامی استان خراسان جنوبی می باشد که حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 130 نفر تعیین شده و شیوه نمونه گیری نیز به صورت تصادفی ساده بوده است. به منظور تعیین اثربخشی دوره های استانداردسازی و تعالی در این تحقیق از مدل کرک پاتریک استفاده می شود. همچنین جهت سنجش اثربخشی دوره های آموزشی در سطوح اول و دوم از الگوی کرک پاتریک، از روش های توصیفی و برای ارزیابی اثربخشی سطوح سوم و چهارم از تحقیقات پس رویدادی استفاده گردید. بر اساس دیدگاه مدیران و فرماندهان میانگین متغیرهای قابلیت ارتباطی، فنی- اجرایی و قابلیت ادراکی قبل و بعد از اجرای دوره های استانداردسازی و تعالی بیش از نرم متوسط(با میانگین4 از 5) است. نتایج تحلیل استنباطی در خصوص فرضیات تحقیق نشان داد که قابلیت های مهارت های ارتباطی، فنی- اجرایی و ادراکی آنان در محیط کار، پس از شرکت در دوره های استانداردسازی و تعالی با توجه به مقدار Sig (000 %) افزایش یافته است. همچنین مدیران و فرماندهان انتظامی استان خراسان جنوبی کیفیت فرآیند برنامه ریزی دوره های استانداردسازی و تعالی در این فرماندهی را نسبتا مطلوب ارزیابی می نمایند

    کلیدواژگان: اثربخشی، دوره های آموزشی، استانداردسازی و تعالی رفتار، کارکنان، فرماندهی انتظامی خراسان جنوبی
  • محبوبه سیدی*، فرزانه واصفیان، مهدی کشاورزی صفحات 37-57

    آموزش عالی از مهم ترین مکان هایی هست که در ترویج عدالت و آموزش آن، نقش مهمی ایفا می کند. عدالت در آموزش از ابعاد گوناگون قابل بررسی است،از جمله این ابعاد، عدالت در روش های تدریس و فرصتهای یادگیری مناسب است.اگر روش تدریس به نحوی باشد،که صرفا تعدادی از یادگیرنده ها فعال باشند،یا برای افراد محدودی امکان فعالیت و پیگیری مسایل باشد،این روش تدریس، ناعادلانه و غیر انسانی است.این پژوهش با هدف طراحی الگوی روش های تدریس مبتنی بر عدالت آموزشی در آموزش عالی انجام شد.روش پژوهش از جمله پژوهش های ترکیبی بود که در دو مرحله کیفی و کمی اجرا گردید. بخش کیفی،با استفاده از روش گراندد تیوری و بخش کمی با استفاده از روش توصیفی پیمایشی انجام شده است.مشارکت کنندگان در بخش کیفی،تمامی متخصصان حوزه برنامه درسی و تعلیم و تربیت بودندکه با استفاده از تکنیک نمونه گیری هدفمند و اشباع نظری، با 13 نفر از مطلعان کلیدی مصاحبه به عمل آمد.جامعه آماری در بخش کمی، کلیه اساتید علوم تربیتی در سراسر کشور بودند که بر اساس جدول مورگان تعداد 390 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند.برای تحلیل داده های کیفی از نرم افزار MAXQDA 12 و برای تحلیل داده های کمی جهت تحلیل عاملی تاییدی و مدل معادلات ساختاری از نرم افزار LISREL استفاده گردید. نتایج تحلیل داده ها،طی سه مرحله،کدگذاری باز،کدگذاری محوری وکدگذاری گزینشی به مفاهیم مجزا تفکیک شدندو در این راستا 43 کد به دست آمد.این مقاله،یافته های مطالعه را در چارچوب مدل پارادایمی شامل:شرایط علی7(مقوله)،پدیده محوری(استفاده از روش فعال وتعاملی)،استراتژیها13(مقوله)،زمینه3(مقوله)،شرایط مداخله گر3(مقوله) و پیامدها17(مقوله)تحلیل کرده است.

    کلیدواژگان: مدل پارادایمی، روش های یاددهی یادگیری، برنامه درسی، عدالت آموزشی، آموزش عالی
  • سید محمدحامد حسینی، علیرضا پیرخائفی*، اکبر محمدی صفحات 59-87

    موفقیت تحصیلی مفهومی است که با عوامل متعددی رابطه دارد. از این رو کشف ارتباط موفقیت تحصیلی با عوامل مرتبط با تحصیل، از اهمیت زیادی برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر خلاقیت بر موفقیت تحصیلی با میانجیگری تاب آوری و احساس تعلق به مدرسه در دانش آموزان مقطع متوسطه دوم خانواده های نیروهای مسلح در یکی از شهرک های نظامی صورت گرفت.این پژوهش از نظر هدف کاربردی و بر اساس گردآوری داده ها، در مقوله ی توصیفی- پیمایشی می باشد و از نظر روش تجزیه و تحلیل داده ها، از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم فرزندان کارکنان نیروهای مسلح در یکی از شهرک های نظامی در سال تحصیلی 99-1398 بود که با استفاده از فرمول کوکران 90 دانش آموز به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. از پرسش نامه های احساس تعلق به مدرسه بتی و بری، تاب آوری کانر و دیویدسون و خلاقیت عابدی و همچنین معدل دانش آموزان برای اندازه گیری متغیر ها استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار اسمارت پی آل اس استفاده شد.از هشت فرضیه این پژوهش، پنج فرضیه تایید و سه فرضیه رد شد که علت آن در بخش بحث و نتیجه گیری مورد ارزیابی قرار گرفت.نتایج این پژوهش نشان داد که رابطه متغیرهای خلاقیت، احساس تعلق به مدرسه و همچنین موفقیت تحصیلی تاثیر مثبت و معنا داری باهم دارند و در خصوص متغیرهای خلاقیت و موفقیت تحصیلی نشان داد که عوامل دیگری می تواند باشد که تاثیر خلاقیت بر موفقیت تحصیلی را تحت تاثیر قرار داده و کاهش داده است، لذا پیشنهاداتی جهت برانگیختن خلاقیت در متون درسی، روش تدریس و محیط آموزشی ارایه گردید.

    کلیدواژگان: خلاقیت، تاب آوری، موفقیت تحصیلی، احساس تعلق به مدرسه، دانش آموزان خانواده های نیروهای مسلح
  • امیر امیری رشخوار، مهدی زیرک*، محمود قربانی، علی حسین زاده صفحات 89-107

    هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی کیفیت محوری آموزش مبتنی بر رضایت دانشجویان بود. روش پژوهش از نوع کیفی و کمی و جامعه آماری برای بخش کیفی اعضای‎ ‎هییت‎ ‎علمی و‎ ‎خبرگان‎ ‎دانشگاه آزاد اسلامی به تعداد 20 نفر و در بخش کمی کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد به تعداد 32000 نفر بودند که طبق فرمول کوکران تعداد 384 نفر به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل مصاحبه و پرسشنامه 53 سوالی محقق ساخته بود. بر اساس تجزیه و تحلیل داده های کیفی حاصل از مصاحبه های عمیق و اکتشافی و کدگذاری و تحلیل محتوای متن مصاحبه ها و در عین حال مطابقت آن ها با مبانی نظری، یافته های مقاله در بخش کیفی بیانگر آن بود که درعوامل اصلی تاثیرگذار درکیفیت خدمات آموزش، عامل امکانات وتجهیزات آموزشی(4 مولفه)، عامل کارکنان دانشگاه (7مولفه)، عامل خدمات آموزشی (7 مولفه)، عامل دانشجویان (4 مولفه)، عامل اساتید دانشگاه(8مولفه) شناسایی شدند. دربخش کمی مقاله یافته ها نشان داد ،بعد امکانات و تجهیزات آموزشی با بار عاملی 89/0 رتبه اول،اساتید دانشگاه با بارعاملی 828/0 رتبه دوم، خدمات آموزشی با بارعاملی 821/0 رتبه سوم، دانشجویان با بارعاملی 77/0 دررتبه چهارم ضریب تاثیرگذاری و بعد کارکنان و مسیولین دانشگاه با بار عاملی 63/0 کمترین ضریب تاثیرگذاری را در عوامل موثر در کیفیت خدمات آموزش نقش دارند.

    کلیدواژگان: کیفیت، خدمات آموزشی، رضایت مندی، دانشجویان، اساتید دانشگاه
  • حسن محسنی، زهره سعادتمند*، نرگس کشتی آرای صفحات 109-131

    هدف از اجرای این پژوهش مدل مفهومی جذب هییت علمی دانشگاه فرهنگیان بر اساس مولفه های مستخرج از متون اسلامی بود. حوزه پژوهش حاضر کلیه متون اسلامی و به طور مشخص، قرآن کریم و نهج البلاغه با استفاده از رویکرد هدفمند بود. روش پژوهش از نوع تحلیل محتوا بود که ابتدا مولفه های معلمی بر اساس تحلیل متون اسلامی و به طور مشخص، قرآن کریم و نهج البلاغه استخراج شده و سپس مفاهیم با مقوله های جایگزین شده، هم دسته شده است و در ادامه بر اساس مفاهیم استخراج شده، مدل مفهومی جذب هییت علمی در دانشگاه فرهنگیان ارایه شد. در تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری استفاده شد که در مجموع کدمفاهیم همدسته در 2 محور کلی الزامات شناختی و رفتاری و الزامات شخصیتی و اخلاقی دسته بندی شدند. یافته ها نشان داد که برونداد چارچوب ارایه مدل مفهومی بر اساس جذب هییت علمی در دانشگاه فرهنگیان می تواند با در نظر گرفتن ویژگی هایی چون؛ تهذیب نفس و تقوای الهی، صلاحیت و دانش علمی، سعه صدر، عطوفت و مهربانی، عدل و عدالت، عشق ورزیدن به معلمی، هدایت و راهنمایی، تواضع و فروتنی، آراستگی، عفو و گذشت، اهل عمل بودن و احترام به فراگیران چارچوبی نظام مند و در جهت تربیت معلمانی توانمند به خود بگیرد و نقطه آغازی برای تغییر و تحول در نظام آموزشی باشد.

    کلیدواژگان: معلم، مولفه های معلمی، متون اسلامی، دانشگاه فرهنگیان
  • سید علی امیرزاده، سعید صفاریان همدانی*، ترانه عنایتی صفحات 133-154
    هدف

    پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخصها و مولفه های الگوی فلسفی تربیت بدنی مبتنی با رویکرد تربیت اخلاقی انجام شده است.

    روش

    روش پژوهش برحسب هدف، کاربردی برحسب نوع داده، کیفی بود. نمونه آماری پژوهش، شامل خبرگان و مدیران سازمان ورزش شهرداری تهران به تعداد 20 نفر بودند که بر اساس نمونه گیری هدفمند، انتخاب شدند. روایی و پایایی ابزار، با استفاده از معیارهای کیفیت (موثق بودن) سنجیده شد و مورد تایید قرار گرفت. که همگی مورد تایید قرار گرفتند. روش تجزیه و تحلیل داده در پژوهش حاضر ، کدگذاری نظری بود.

    یافته ها

    نتایج حاصل از پژوهش نشان دادند که مولفه های الگوی فلسفی تربیت بدنی مبتنی با رویکرد تربیت اخلاقی را می توان بر اساس سه رویکرد فلسفی مورد بررسی قرار داد که شامل، ایدیالیسم، ریالیسم و پرگماتیسم اسلامی بودند.

    نتیجه گیری

    در پژوهش حاضر بیان شد که الگوی فلسفی تربیت بدنی مبتنی بر رویکرد تربیت اخلاقی را میتوان بر مبنای سه الگوی فلسفی مطرح بیان کرد چراکه مولفه های آنها همپوشانی دارد.

    کلیدواژگان: الگوی فلسفی، تربیت بدنی، رویکرد تربیت اخلاقی
  • نازنین صادق زاده، علیرضا ابراهیم پور*، مهناز ربیعی، فائزه درمان صفحات 155-176

    در زمینه تغییر و تحول سازمانی، مدل های زیادی هست که هرکدام با تاکید بر مفروضات مختلف به بررسی سازمان می پردازند و از مهم ترین ابزارها در این زمینه ، ابزار تحول فرهنگی است. در راستای بهره مندی و پیاده سازی تحول فرهنگی مبتنی بر ارزش ، تصمیم به ارایه یک الگوی عملی و کارآمد از این مقوله مهم، با تاکید بر یادگیری سازمانی گرفته شد. ازاین رو، هدف غایی این پژوهش ارایه الگوی تحول فرهنگی مبتنی بر ارزش با تاکید بر یادگیری سازمانی در دانشگاه آزاد اسلامی بوده است. این پژوهش به لحاظ روش شناسی صبغه کیفی دارد و ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته با 15 نفر از استادان واحد تهران جنوب است .نمونه گیری تا زمانی ادامه پیدا کرد که مصاحبه ها به مرحله اشباع رسید. تحلیل داده ها با استفاده از روش کدگذاری سه مرحله ای اشتراوس و کوربین (1990) انجام شده است. یافته ها در قالب الگوی پارادایمی برای استفاده مدیران و مسیولان حوزه فرهنگی دانشگاه ارایه شده است .نتایج نشان می دهد که ابعاد شش گانه مدل پارادایمی شامل شرایط علی (چهار مقوله)، پدیده اصلی (یک مقوله)، راهبرد (چهار مقوله)، شرایط زمینه ای (سه مقوله)، شرایط مداخله گر (سه مقوله) و پیامد (پنج مقوله)، الگوی تحول فرهنگی مبتنی بر ارزش را تشکیل دادند.

    کلیدواژگان: تحول فرهنگی مبتنی بر ارزش، یادگیری سازمانی، دانشگاه
  • طاهر جعفری، بهارک شیرزاد کبریا*، عباس خورشیدی صفحات 177-203
    هدف

    پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد و مولفه های مدیریت نیروهای داوطلب با رویکرد ترتبیت دینی در چارچوب کمیته امداد امام خمینی انجام شده است.

    روش

    روش پژوهش برحسب هدف، کاربردی برحسب نوع داده، کیفی بود. نمونه آماری پژوهش، شامل خبرگان و مدیران منابع انسانی کمیته امداد به تعداد 20 نفر بودند که بر اساس نمونه گیری هدفمند، انتخاب شدند. روایی و پایایی ابزار، با استفاده از معیارهای کیفیت سنجیده شد و مورد تایید قرار گرفت. که همگی مورد تایید قرار گرفتند. روش تجزیه و تحلیل داده در پژوهش حاضر، کدگذاری نظری بود.

    یافته ها: 

    نتایج حاصل از پژوهش نشان دادند که ابعاد مدیریت نیروهای داوطلب در چارچوب کمیته امداد امام خمینی شامل ابعاد رهبری، کارتیمی و فرهنگ سازمانی بودند.

    نتیجه گیری

    در پژوهش حاضر بیان شد که برای مدیریت نیروهای داوطلب در چارچوب کمیته امداد امام خمینی باید همواره به نوع رهبری این نیروها، یادگیری مشارکتی و سازگاری توجه ویژه داشت. در این پژوهش عنوان شد که بدون شک زمانی سازمان کمیته امداد امام خمینی، نقش خود را در امداد رسانی و کمک به افراد کم توان و محروم جامعه، به نحو احسن ایفا می کند که بتواند با استفاده از گروه های مردمی داوطلب آگاه و کارآمد که در حقیقت عضو اساسی، هسته مرکزی و به اصطلاح روح سازمان محسوب می شوند به اهداف از پیش تعیین شده خود دسترسی پیدا کند. از آنجایی که یکی از ارکان تحقق رسالت های سازمان کمیته امداد، جذب نیروی انسانی داوطلب کارآمد و موثر بوده و این نیروی انسانی داوطلب یکی از ایفا کنندگان نقش های اصلی و بنیادین در این سازمان به شمار می روند

    کلیدواژگان: مدیریت، نیروهای داوطلب، چارچوب کمیته امداد امام خمینی
  • میثم رضایی، علیرضا منظری توکلی*، سنجر سلاجقه صفحات 205-234

    هدف پژوهش، ارایه الگوی نظام جامع آموزش کارکنان شرکت نفت فلات قاره ایران می باشد. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های توصیفی- همبستگی است. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه (4 پرسشنامه) بود که از روایی و پایایی مطلوب برخوردار بودند. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه کارکنان شرکت نفت فلات قاره ایران می باشد که در زمان پژوهش تعداد آن ها 4874 نفر برآورد شده است و از آنجا که در این پژوهش از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است، در نهایت 465 نفر مبنای تحلیل آماری قرار گرفت. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افزار AMOS ویراست 24 استفاده شده است. یافته های پژوهش ضمن تایید الگوی پیشنهادی پژوهش، نشان می دهد که اصول آموزش علاوه بر تاثیر مستقیم، به طور غیرمستقیم و از طریق فرایند آموزش نیز بر اصول سازمان یادگیرنده تاثیر می گذارد. همچنین فرایند آموزش علاوه بر تاثیر مستقیم، به طور غیرمستقیم و از طریق اصول سازمان یادگیرنده بر توسعه منابع انسانی تاثیر می گذارد و متغیر اصول آموزش بدون تاثیر مستقیم، به طور غیرمستقیم بر توسعه منابع انسانی از طریق فرایند آموزش و اصول سازمان یادگیرنده تاثیر می گذارد. میزان تاثیر مستقیم اصول آموزش بر اصول سازمان یادگیرنده برابر با (124/0) و میزان تاثیر غیرمستقیم از طریق فرایند آموزش برابر با (089/0) است. میزان تاثیر مستقیم فرایند آموزش بر توسعه منابع انسانی برابر با (593/0) و میزان تاثیر غیرمستقیم از طریق اصول سازمان یادگیرنده برابر با (283/0) است. همچنین میزان تاثیر غیرمستقیم اصول آموزش بر توسعه منابع انسانی از طریق فرایند آموزش و اصول سازمان یادگیرنده برابر با (464/0) است.

    کلیدواژگان: اصول آموزش کارکنان، فرایند آموزش کارکنان، اصول سازمان یادگیرنده، توسعه منابع انسانی، شرکت نفت فلات قاره
  • محمدحسن رفعت، سید احمد هاشمی*، علی اصغر ماشینچی، محمد بهروزی صفحات 235-259

    هدف از اجرای این پژوهش طراحی و اعتباربخشی اهداف برنامه درسی ادبیات فارسی مهارت بنیان دوره متوسطه اول بود. روش پژوهش، آمیخته (کیفی- کمی) از نوع طرح های متوالی- اکتشافی بود. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 60 نفر از متخصصان برنامه درسی و کارشناسان ادبیات فارسی و در بخش کمی 830 نفر از دبیران ادبیات فارسی در سال تحصیلی 1399-1398 بود که به ترتیب از بین آنان 20 و 263 نفر حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب گردید. ابزار مورد استفاده در بخش کیفی مصاحبه ها و خلاصه اسناد و مدارک بود که با استفاده از روش تحلیل محتوا مدل ترتیبی مایرینگ و نظام مقوله بندی استقرایی 9 تم 87 کدمفهوم و در بخش کمی، ابزار مورد استفاده یک پرسشنامه محقق ساخته بود که با استفاده از روش تحلیل عاملی مفاهیم استخراج شده مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که ایجاد نگرش مثبت به مسایل اجتماعی از طریق تقویت مهارت های چندگانه در بین فراگیران، توانایی بیان باورها، احساسات و خواسته ها از طریق مهارت های چندگانه در بین فراگیران، کمک به رشد فراگیران از طریق ارزش های مهارت بنیان، آشنایی با حقوق و وظایف اجتماعی از طریق ارزش های مهارت بنیان در بین فراگیران، آشنایی با مباحث و موضوعات مربوط به مهارت های چندگانه در بین فراگیران، کسب روحیه نقدپذیری و تحمل عقاید دیگران از طریق ارزش های مهارت بنیان در بین فراگیران، تعریف عملیاتی مهارت های چندگانه و مشخص کردن سطوح انتظارات در بین فراگیران و نهادینه سازی ارزش های مهارت بنیان در بین فراگیران بسیار ضرورت دارد.

    کلیدواژگان: طراحی اهداف برنامه درسی، ادبیات فارسی، مهارت بنیان، دوره متوسطه اول
  • رضوان شیرمحمدی، فرزانه واصفیان*، عباس قلتاش صفحات 251-270

    در دنیای تعلیم و تربیت ،برنامه ریزی درسی مطلوب یکی از مهمترین چالش های نظامهای آموزشی محسوب می شود به این دلیل که مطلوبیت برنامه های درسی، اهداف آموزشی و تربیتی را محقق می سازد و جوامع را در پیمودن راه توسعه و پیشرفت یاری می نماید. یکی از ویژگیهای مهم جوامع انسانی برتر، وجود پدیده ی مشارکت در بین افراد، نهادها و سازمانهای آن جوامع به خصوص در برنامه ریزی نظام آموزشی است. پژوهش حاضر به طراحی الگوی مداخله اولیای دانش آموزان در فعالیتهای آموزشی و پژوهشی دانش آموزان متوسطه اول پرداخته است. روش پژوهش، کیفی به روش استدلال قیاسی بوده است. به منظور طراحی الگوی مداخله اولیای دانش آموزان از روش پژوهش اسنادی و تحلیل محتوای کیفی با رویکرد قیاسی و روش توصیفی استنتاجی استفاده و داده های مورد نیاز جمع آوری شده است. نتایج تحقیق نشان داد ابعاد الگوی مداخله اولیای دانش آموزان در فعالیتهای آموزشی و پژوهشی عبارتند از: مشارکت در تهیه و تدوین برنامه های درسی، کمک اولیا به معلمان در تدریس (یادگیری در خانه)، ایجاد انگیزه تحصیلی، ارزشیابی از دانش آموزان، نظارت بر اجرای برنامه های مدرسه، طراحی وکمک به فعالیتهای فوق برنامه و نظارت و مشارکت در درامدها و هزینه های مدرسه.

    کلیدواژگان: الگوی مداخله اولیای دانش آموزان، فعالیت های آموزشی، فعالیت های پژوهشی
  • مریم ضیائی، نرگس کشتی آرای*، حمیدرضا کاشفی صفحات 261-285

    هدف از اجرای این پژوهش تغییر برنامه درسی ریاضیات متوسطه در سطح دانش آموز مبتنی بر یادگیری عمیق بود. روش پژوهش، تلفیقی (سنتز پژوهی) بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان متوسطه در سال تحصیلی 1399-1398 بود. حوزه پژوهش شامل کلیه منابع مکتوب و دیجیتال در دسترس مرتبط با برنامه درسی ریاضیات دوره متوسطه بود. روش گردآوری اطلاعات روش کتابخانه ای بود که بر همین اساس برای جمع آوری داده ها از ابزار فیش برداری استفاده شد. در این پژوهش برای تعیین باورپذیری و اطمینان پذیری یافته ها در سطح سنتز پژوهشی پس از تجزیه و تحلیل مبانی نظری به روش کدگذاری موضوعی، نتایج به دست آمده در اختیار افرادی که در حوزه ی سنتزپژوهشی و برنامه درسی ریاضیات صاحب نظر بودند قرار داده شد و پس از اخذ نظرات آن ها اقدامات اصلاحی انجام و تجدیدنظرهایی به عمل آمد. روش تجزیه و تحلیل داده ها از طریق روش کدگذاری موضوعی صورت گرفت. نتایج نشان داد که ایجاد خلاقیت فردی، خلاقیت گروهی، ارتباط با دنیای واقعی، ارتباط میان فردی، تفکر منطقی، تفکر علمی، تفکر تدبیری، خودتنطیمی، آموزش شخصیت، تفکر انتقادی، کار تیمی، یادگیری ترکیبی و یادگیری در آینده در برنامه درسی ریاضیات متوسطه باعث ایجاد یادگیری عمیق در بین دانش آموزان می گردد و این مساله بسیار ضرورت دارد.

    کلیدواژگان: تغییر برنامه درسی ریاضیات، یادگیری عمیق، دانش آموزان
  • علی افشار*، بهنام مدبری، مهدی صالحی صفحات 287-319

    هدف این پژوهش بررسی میزان اثربخشی آموزش های رزم ویژه بر توان عملیاتی کارکنان یگان های ویژه ناجا است. پژوهش حاضر از نظر هدف و نتیجه کاربردی و شیوه جمع آوری داده ها و تحلیل آنها، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش عبارت است از480 نفر از کارکنان یگان های ویژه ناجا شامل فرماندهان، معاونان، مدیران و روسا می باشند که تعداد 214 نفر از طریق جدول مورگان نمونه آماری به شکل تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری این پژوهش انتخاب شدند. در این تحقیق برای تهیه داده های پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته که روایی آن از نوع محتوایی بوده و پایایی آن 97 صدم بدست آمد و با شرکت جمع زیادی از کارشناسان شاخص های نهایی مورد آزمون قرار گرفتند. برای تحلیل داده های پرسشنامه از نرم افزار SPSS و آزمونt تحلیل به منظور پاسخ به سوالات اساسی تحقیق استفاده گردیده است. بعد از تجزیه و تحلیل مشخص گردید مقدار تی بدست آمده برابر 47/9 است که این مقدار بزرگتر از تی بحرانی(p<0/05) بوده و این نشانگر این است که آموزش های رزم ویژه بر توان عملیاتی کارکنان یگان های ویژه به شکل معناداری اثربخشی داشته است. همچنین در خصوص رضایت مندی کارکنان در گویه های مربوط به شرایط محیطی و محل برگزاری کلاس های رزم ویژه (نور، دما و فضای فیزیکی) رضایت کافی نداشته اند. همچنین میزان یادگیری کارکنان از آموزش رزم ویژه در حد قابل قبولی رقم خورده و همین امر باعث ایجاد تغییرات رفتاری و عملکردی مورد انتظار در محیط واقعی کار شده است.

    کلیدواژگان: اثربخشی، آموزش، رزم ویژه، توان عملیاتی و یگان ویژه
  • میثم حیدری، حیدر تورانی*، قدسی احقر صفحات 321-340

    پژوهش حاضر با هدف ارایه مدل چرخش از تمرکزگرایی به کاهش تمرکز در زمینه مدرسه محوری در آموزش و پرورش شهر تهران انجام شد. روش تحقیق، ترکیبی (آمیخته) می باشد که بخشی از آن به صورت کمی و بخشی از آن به صورت کیفی است و بر حسب هدف تحقیق توسعه ای-کاربردی می باشد. جامعه آماری پژوهش، کلیه مدیران و کارکنان حوزه ستادی وزارت آموزش و پرورش و همچنین مدیران و دبیران مدارس دوره متوسطه دوم شهر تهران به همراه متخصصین در رشته مدیریت (مدیریت آموزش عالی، مدیریت دولتی، مدیریت آموزشی، مدیریت اجرایی، مدیریت فناوری اطلاعات) درسال تحصیلی 98- 1397 است. طبق فرمول کوکران و با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای تعداد 440 نفرانتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه محقق ساخته 37 سوالی بوده است. نتایج نشان داد که مدیریت مدرسه محور بر کاهش تمرکز در آموزش و پرورش تاثیر مثبت و معناداری دارد. یعنی هرچه مدیریت مدرسه محور درسازمان آموزش و پروش افزایش یابد، تمرکز در آموزش و پرورش کاهش می یابد (05/0 p<). بر اساس یافته های پژوهش مدل چرخش از تمرکزگرایی به کاهش تمرکز در آموزش و پرورش از اعتبار مناسبی برخوردار است.

    کلیدواژگان: تمرکزگرایی، مدرسه محوری، آموزش و پرورش
  • اکبر قاسمی پیربلوطی*، حمیدرضا محمدزاده مهنه صفحات 361-388

    پژوهش حاضر، که به‌منظور ارزیابی و بررسی میزان تحقق شایسته‌سالاری در به‌کارگیری کادر تربیتی مراکز اجرایی آموزش ناجا (مورد مطالعه: مرکز آموزش مرزبانی محمد رسول‌الله (ص) ناجا- بیرجند) انجام شده؛ دارای رویکرد کمی بوده و از حیث هدف کاربردی، از حیث شیوه گردآوری داده‌ها توصیفی پیمایشی و در زمره مطالعات میدانی است. جامعه آماری این تحقیق، کارکنان مرکز آموزش محمد رسول‌الله (ص) ناجا به تعداد 190 نفر بوده و به‌منظور جمع‌آوری اطلاعات موردنیاز، از ابزار پرسش‌نامه استاندارد 24 سوالی، با مقیاس پنج درجه‌ای لیکرت، استفاده شده که در نهایت تعداد 170 پرسش‌نامه جمع‌آوری گردیده است. پایایی این پرسش‌نامه و سازگاری درونی آن، به کمک نرم‌افزارSPSS و با ضریب آلفای کرونباخ به دست آمده و برای اطمینان از روایی پرسش‌نامه نیز از روش تعیین اعتبار محتوا توسط اساتید و کارشناسان امر بهره گیری شده است. در این پژوهش؛ شایسته‌سالاری در ابعاد شایسته‌خواهی، شایسته‌یابی، شایسته‌گزینی، شایسته‌گماری، شایسته‌پروری و شایسته‌داری کادر تربیتی مرکز آموزش محمد رسول‌الله (ص) ناجا اعم از: فرماندهان صف آموزش، مدرسان و مربیان، مورد بررسی قرار گرفته و فرضیه‌های تحقیق با استفاده از روش آزمون t تک متغیره بررسی گردیده‌اند. نتایج حاکی از آن است که شایسته‌سالاری در ابعاد شایسته خواهی، شایسته‌یابی و شایسته‌گزینی در سطح بالایی قرار داشته و در ابعاد شایسته‌گماری، شایسته‌پروری و شایسته‌داری از سطح بالایی برخوردار نیست. در پایان، پیشنهادهایی برای اجرا در سازمان ارایه شده است.

    کلیدواژگان: شایسته سالاری، شایستگی، کادر تربیتی
|
  • Alireza Haydarnejad *, MohammadAli Ameri Pages 11-35

    The aim of this study was to evaluate the effectiveness of standardization and excellence courses for the staff of the Disciplinary Command of South Khorasan Province and to present practical solutions.. The statistical population of this study includes all line staff and staff participating in standardization and excellence courses of the South Khorasan Police Command. The sample size was determined using Morgan table of 130 people and the sampling method was random. It has been simple. In order to determine the effectiveness of standardization and excellence courses in this research, Kirk Patrick model is used. Also, to measure the effectiveness of training courses in the first and second levels of the Kirkpatrick model, descriptive methods were used and to evaluate the effectiveness of the third and fourth levels, post-event research was used. According to managers and commanders, the average of variables of communication, technical-executive and perceptual ability before and after the implementation of standardization and excellence courses is more than the average (with an average of 4 out of 5). The results of inferential analysis of the research hypotheses showed that the capabilities of their communication, technical-executive and perceptual skills in the workplace, after participating in standardization and excellence courses with respect to the value of Sig (000%) has increased. Also, the managers and law enforcement commanders of South Khorasan Province evaluate the quality of the planning process of standardization and excellence courses in this command as relatively desirable.

  • Farzaneh Vasefian, Mehdi Keshavarzi Pages 37-57

    Higher education is one of the most important places that plays an important role in promoting and educating justice. Justice in education can be examined from various dimensions, including justice in teaching methods and learning opportunities. If the teaching method is such that only a few learners are active, or for a limited number of people the opportunity to work and pursue Problems, this teaching method is unfair and inhumane. This study was conducted to design a model of teaching methods based on educational justice in higher education. The research method was a combination of research that was conducted in two stages: qualitative and quantitative. The qualitative part has been done using grounded theory method and the quantitative part has been done using descriptive survey method. Participants in the qualitative section were all experts in the field of curriculum and education who were interviewed with 13 key informants using purposive sampling and theoretical saturation techniques. Statistical population in the quantitative section, all professors of educational sciences throughout 390 people were selected as a sample based on Morgan table. MAXQDA 12 software was used for qualitative data analysis and LISREL software was used for quantitative data analysis for confirmatory factor analysis and structural equation modeling. The results of data analysis were divided into separate concepts in three stages: open coding, axial coding and selective coding, and in this regard, 43 codes were obtained. This paper presents the findings of the study in the framework of a paradigm model including: causal conditions

  • Amir Amiri Roshkhar, Mehdi Zirak *, Mahmood Ghorbani, Ali Hosseinzadeh Pages 89-107

    The current study aimed at designing pattern for educational services quality based on students' satisfaction. A qualitative and quantities research method was employed. The sample for the qualitative part consisted of 20 faculty members and experts of Islamic Azad University, while the sample of the quantitative part included 32000 people, out of whom a sample size of 384 was selected based on Cochran Formula and through simple random sampling. The research instrument included an interview and a researcher-made questionnaire consisted of 53 questions. Based on the analysis of the qualitative data obtained from in-depth and exploratory interviews, coding and content analysis of the texts of interviews, and corresponding them to theoretical principles, the findings of the qualitative part of the study indicated that the factors effective in quality of educational services included Educational Equipment And Facilities (4 factors), University Staff and Authorities (7 factors), Educational Services (7 factors), Students (4 factors), University Professors (8 factors). The findings of the quantitative part indicated that Educational Equipment and Facilities having factor loading of 0.89, University Professors having factor loading of 0.828, Educational Services having factor loadings of 0.821, Students having factor loading of 0.77, respectively achieved the first, second, third and fourth ranks of effectiveness, while University Authorities having factor loading of 0.63 had the lowest impact on educational services quality. Considering the obtained results, various factors affect the quality of educational services provided by the university; therefore, it would be better to take meritocracy into consideration when selecting the university chancellor

  • Hassan Mohseni, Zohreh Saadatmand *, Narges Keshtiaray Pages 109-131

    The purpose of this study was a conceptual model of faculty recruitment of Farhangian University based on components extracted from Islamic texts. The scope of the present study was all Islamic texts and specifically, the Holy Quran and Nahj al-Balaghah using a purposeful approach. The research method was content analysis. First, the components of the teacher were extracted based on the analysis of Islamic texts, specifically the Holy Quran and Nahj al-Balaghah, and then the concepts were grouped with the alternative categories, and then based on the concepts extracted. , A conceptual model of faculty recruitment was presented at Farhangian University. In data analysis, coding method was used, which in total, categorical code concepts were classified into two general axes: cognitive and behavioral requirements and personality and moral requirements. The findings showed that the output of the conceptual model presentation framework based on faculty recruitment in Farhangian University can be considered by considering features such as; Self-purification and divine piety, competence and scientific knowledge, generosity, compassion and kindness, justice and fairness, loving a teacher, guidance and guidance, humility, beauty, forgiveness, practicality and respect for learners of the system framework Mand and in order to train capable teachers and be the starting point for change and transformation in the educational system.

  • Seyed Ali Amir Zadeh, Saeid Safarian Hamedani *, Taraneh Enayati Pages 133-154
    Objective

    The aim of this study was to identify the indicators and components of the philosophical model of physical education based on the Islamic approach.

    Method

    The research method was qualitative in terms of purpose and applied in terms of data type. The statistical sample of the study included 20 experts and managers of Tehran Municipality Sports Organization who were selected based on purposive sampling. The validity and reliability of the instrument were measured and approved using quality criteria (reliability) which were all approved. The method of data analysis in the present study was theoretical coding.

    Findings

    The results of the study showed that the components of the philosophical model of physical education based on the Islamic approach can be examined based on three philosophical approaches, which included idealism, realism and Islamic pragmatism.

    Conclusion

    In the present study, it was stated that the philosophical model of physical education based on the Islamic approach can be expressed on the basis of three philosophical models because their components overlap.

  • Nazanin Sadeghzadeh, Alireza Ebrahimpour *, Mahnaz Rabiee, Faeze Darman Pages 155-176

    In the field of organizational change, there are many models, each of which examines the organization with emphasis on different assumptions, and one of the most important tools in this field is the tool of cultural change. In order to benefit and implement cultural change based on value, the decision was made to provide a practical and efficient model of this important category, with an emphasis on organizational learning. Therefore, the ultimate goal of this study was to present a model of cultural transformation based on value with emphasis on organizational learning in the Islamic Azad University. This research is qualitative in terms of methodology and the data collection tool is a semi-structured interview with 15 professors of the South Tehran Branch. Sampling continued until the interviews reached saturation. Data analysis was performed using the three-step coding method of Strauss and Corbin (1990). Findings are presented in the form of a paradigm model for the use of managers and officials of the cultural field of Islamic Azad University, South Tehran Branch. The results show that the six dimensions of the paradigm model include causal conditions (four categories), main phenomenon (one category), strategy (Four categories), contextual conditions (three categories), Interfering conditions (three categories) and outcome (five categories), formed the pattern of cultural change based on value with emphasis on organizational learning.

  • Taher Jafari, Baharak Shirzadkebria *, Abbas Khorshidi Pages 177-203
    Objective

    The present study aimed to identify the dimensions and components of volunteer force management within the framework of Imam Khomeini Relief Committee.

    Method

    The research method was qualitative in terms of purpose and applied in terms of data type. The statistical sample of the study included 20 experts and human resources managers of the Relief Committee who were selected based on purposive sampling. The validity and reliability of the instrument were measured and approved using quality criteria (reliability) which were all approved The method of data analysis in the present study was theoretical coding.

    Results

    The results of the study showed that the dimensions of volunteer force management within the framework of Imam Khomeini Relief Committee included the dimensions of leadership, carte blanche and organizational culture.

    Conclusion

    In the present study, it was stated that in order to manage the volunteer forces within the framework of Imam Khomeini Relief Committee, special attention should always be paid to the type of leadership of these forces, participatory learning and adaptation. In this study, it was stated that without a doubt, the organization of Imam Khomeini Relief Committee, plays its role in providing relief and help to the disabled and deprived people of the society, in a way that it can use informed and efficient groups of volunteer people who Truth is the core member, the core and the so-called soul of the organization to achieve its predetermined goals. Since one of the pillars of fulfilling the missions of the Relief Committee

  • Meysam Rezaei, Alireza Manzari Tavakoli *, Sanjar Salajegheh Pages 205-234

    The present study is a descriptive-correlational research. The data collection tool was a questionnaire (4 questionnaires) that had good validity and reliability. The statistical population of this study includes all employees of the Iranian Offshore Oil Company, whose number at the time of the study was estimated at 4874 people. . In this study, AMOS software version 24 was used to analyze the data. Findings of the research, while confirming the proposed research model, show that the principles of education, in addition to the direct effect, indirectly affect the principles of the learning organization through the educational process. Also, in addition to the direct effect, the education process indirectly affects the development of human resources through the principles of the learning organization, and the variable of the principles of education indirectly affects the development of human resources through the training process and the principles of the learning organization. The amount of direct effect of the principles of education on the principles of the learning organization is equal to (0.124) and the amount of indirect effect through the process of education is equal to (0.089). The amount of direct effect of the education process on human resource development is equal to (0.593) and the amount of indirect effect through the principles of learning organization is equal to (0.283). Also, the indirect effect of the principles of education on the development of human resources through the process of education and the principles of the learning organization is equal to (0.464).

  • Mohammad Hassan Rafat, Seyed Ahmad Hashemi *, AliAsghar Mashinchi, Mohammad Behroozi Pages 235-259

    The purpose of this study was to design and validate the objectives of the Persian literature curriculum for the foundation of junior high school. The research method was mixed (qualitative-quantitative) of successive-exploratory designs. The statistical population in the qualitative section included 60 curriculum specialists and Persian literature experts and in the quantitative section 830 Persian literature teachers in the academic year 1399-1398, of which 20 and 263 people, respectively, the sample size using the sample method. Cluster sampling was selected. The tools used in the qualitative part were interviews and summaries of documents. Using the content analysis method, the Meering sequential model and the inductive categorization system of 9 themes, 87 codes, and in the quantitative part, the tool used was a researcher-made questionnaire. Factor analysis method The extracted concepts were analyzed. The results showed that creating a positive attitude to social issues by strengthening multiple skills among learners, the ability to express beliefs, feelings and desires through multiple skills among learners, helping learners grow through skill-based values, familiarity with social rights and duties. Through the values ​​of skill-based skills among learners, familiarity with topics and topics related to multiple skills among learners, gaining a spirit of critique and tolerance of others' opinions through the values ​​of skill-based skills among learners, operational definition of multiple skills and defining expectations among learners And institutionalizing the values ​​of skill-based skills among learners is essential.

  • Maryam Ziaei, Narges Keshtiaray *, Hamidreza Kashefi Pages 261-285

    The purpose of this study was to change the curriculum of secondary mathematics at the student level based on deep learning. The research method was synthesis. The statistical population included all high school students in the academic year 1398-1399. The research area included all available written and digital resources related to the high school mathematics curriculum. The method of data collection was the library method, based on which fish collection tools were used to collect data. In this study, in order to determine the reliability and reliability of the findings at the level of research synthesis, after analyzing the theoretical foundations by thematic coding method, the obtained results were provided to people who were experts in the field of research synthesis and mathematics curriculum. After obtaining their opinions, corrective measures were taken and revisions were made. Data analysis method was done through thematic coding method. The results showed that individual creativity, group creativity, real-world communication, interpersonal communication,, tactful thinking, self-regulation, personality training, critical thinking, teamwork, combined learning and future learning in the mathematics curriculum High school creates deep learning among students and this is very necessary.

  • Meysam Heydari, Heidar Toorani *, Ghodsi Ahqa Pages 321-340

    The present study aimed to Presenting model of a rotational of centralization to reduce the focus on School-Based Concentration in Tehran Education. The research method is a mixed one part of which is quantitative and part of it qualitative and according to the purpose of developmental-applied research. The statistical population of the study consisted of all managers and staffs of the Ministry of Education staff as well as the managers and teachers of secondary schools in Tehran with experts in management (higher education management, public administration, educational management, executive management, information technology management) the academic year is 1397-98. According to Cochran formula, 440 people were selected using multi-stage sampling. The researcher-made questionnaire was used for measuring 37 questions The results showed that school-based management had a positive and significant effect on the reduction of focus in education. That is, the more school-based management increases in the education organization, the less the focus on education (p <0.05). According to the findings of the study, the rotation model has a good validity from the centralization to the reduction of the focus on education.