فهرست مطالب

مجله پژوهش های اعتقادی کلامی
پیاپی 41 (بهار 1400)

  • تاریخ انتشار: 1399/12/26
  • تعداد عناوین: 11
|
  • ابوطالب احمدی مقدم، مهدی گلجان*، رامین یلفانی صفحات 7-30

    بر اساس منابع مکتوب، تدریس و آموزش در اسلام تا قرن چهارم هجری قمری به شیوه کاملا سنتی و در مساجد و مکتب خانه ها صورت می گرفت. به تدریج از اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم هجری علما و امراء به تاسیس دارالعلوم و مدارسی اقدام ورزیدند و از قرن پنجم هجری قمری، تحول عظیمی در شیوه آموزشی در ایران و سرزمینهای تحت حاکمیت سلاجقه رخ داد و مدارس بیشماری در سراسر کشور تاسیس گردید. این روند در طی دو دوره ایلخانی و تیموری تداوم یافت و در نهایت در عصر صفویه به اوج خود رسید. دوره صفویه به عنوان عصر کلاسیک در تاریخ مدارس ایران اسلامی معرفی گشته است. طی این دوره دو عامل مهم: تشکیل دولت متمرکز ایرانی و رسمی بافتن مذهب شیعی، راه را برای ایجاد نظام آموزشی پویا و جدید و در قالبی نو فراهم کرد و نتیجه این امر فزونی مدارس و تاسیسات علمی و آموزشی را موجب گردید. پژوهش پیش رو به شیوه کتابخانه ای و میدانی و به روش توصیفی - تحلیلی و تاریخی، به دنبال تاثیر مدارس عصر صفوی خصوصا دو مدرسه خان شیراز و مدرسه چهارباغ اصفهان بر توسعه فرهنگی در ایران و جهان اسلام است. بررسی ها و مطالعات صورت گرفته نشان می دهد که مدارس عصر صفوی، خصوصا دو مدرسه خان شیراز و چهار باغ اصفهان، با توجه به اهمیت ویژه و حضور اساتید و مدرسان برجسته شیعی در آنها، نقش مهمی در رونق نظام آموزشی و تربیت جوانان ایران و در نهایت شکوفایی فرهنگ ایرانی - اسلامی داشته اند. بر این اساس در جامعه عصر صفوی، این مدارس و نظام آموزشی هستند که موجب هویت بخشی به جامعه صفوی گشته و همین گسترش روزافزون نظام های آموزشی در بافت جامعه شیعی مذهب صفویان، منجر به تغییر رفتارهای اجتماعی و و در نهایت رشد و پیشرفت تدریجی فرهنگ و تمدن جامعه اسلامی آن دوران گشته است.

    کلیدواژگان: مدارس، نظام آموزشی، عصر صفوی، مدرسه خان، مدرسه چهارباغ، تمدن اسلامی
  • محمدعلی اخویان*، امیرعباس مهدوی فرد، رحمان زارع صفحات 31-60

    اشتغال زنان ازجمله مباحث مهم در حوزه مطالعات زنان است که نظریه ها و آراء متفاوتی را در پی داشته است. مسیلهای که ما به دنبال تحلیل آن هستیم این است که در رویکرد دینی و آموزه های وحیانی در تزاحم میان نقش های کلیدی زن همچون همسرداری و فرزندآوری با اشتغال خارج از خانه اولویت با کدام است؟ این پژوهش با نگاهی تحلیلی ضمن بررسی رویکردهای سه گانه در مورد اشتغال زنان و بیان معایب و محاسن آن به این نتیجه دست یافت که از منظر آیات و روایات، نقش همسری و مادری برای زنان در اولویت تکالیف الهی و دارای بار ارزشی و اخلاقی است و اشتغال هرچند حق زنان است؛ اما تکلیف ایشان نیست. بنابراین در موارد تزاحم اشتغال با نقش های اصلی زنانه یعنی همسری و مادری، ضمن رعایت این اولویت باید انگاره های اخلاقی و فقهی موردتوجه خاص قرار گیرد و با رعایت سلامت اخلاقی در روابط اجتماعی زن و مرد، حفظ حرمت و کرامت زن، اولویت مصالح خانواده، لحاظ تفاوت های تکوینی بین زن و مرد و نیز توجه به معایب و محاسن اشتغال به این مسئله توجه نمود. پژوهش حاضر درنهایت راهکارهایی را جهت حل تزاحم ارایه می دهد. این نوشتار با روش توصیفی و تحلیلی با رویکرد وحیانی و استناد به آیات و روایات و آراء اندیشمندان به تحلیل آراء می پردازد.

    کلیدواژگان: اشتغال زنان، نقش مادری، نقش همسری، تزاحم، آیات و روایات
  • منصوره اسکندری، عبدالحسین طریقی*، بهزاد سالکی صفحات 61-86

    درآغاز، چیزی وجودنداشت فقط اهورامزدا خدای خردوفرزانگی ، که درنوربی پایان میزیست و برادردوقلویش ، اهریمن آن روح شیطان که درتاریکی مطلق بود ، وجودداشتندومیان آنها فقط خلاء و پوچی بود. اگراین دونیروی متضاددرمقابل یکدیگر نبودند زندگی بشرتنوعی نداشت . همچنین اگر جهان فقط برمبنای یکی از این نیروها (خیر یا شر) خلق شده بود، بازهم زندگی معنایی نداشت .لذا تقابل این دو نیروی متضاد با یکدیگرمواضع بشررا معلوم کرده. بطوریکه این دو نیرو یکی بعنوان محور نیکی ها ودیگری بعنوان محوربدی ها ظاهرگشته ، ودرنهایت، نبرد میان خیروشر با درایت وآگاهی انسان به پایان می رسد.و نیروی خیردراین نبرد پیروز می گردد.بدین ترتیب پژوهش حاضر به بحث وبررسی درباره چرایی اهمیت نیروهای خیروشر درکیهان شناسی وانسانی شناسی زرتشتی می پردازد.

    کلیدواژگان: خیروشر، کیهان شناسی، انسان شناسی، اهورامزدا، اهریمن، امشاسپندان
  • محمدرضا پاکباز*، عبدالحسین خسرو پناه، جوادی ابوالقاسمی صفحات 87-110

    اثبات امامت حضرت علی ع بواسطه قول و فعل حضرت زهراء س معصومه هدف مقاله بوده که ادله افضلیت و علم یا عصمت را نیز شامل است لذا عصمت حضرت زهراء س و همچنین ضرورت اطاعت امام حق بنابر حدیث «من مات ولم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه» از پیش فرض های این مقاله است. مدعای مقاله با دو قیاس استثنایی و اقترانی ثابت شده و در هر قیاس مقدمه ای بدیهی و مقدمه دیگر محل بحث است. اما در قیاس استثنایی با نفی قابلیت مدعیان خلافت برای جانشینی پیامبر و بنابر ضرورت در تحت ولایت امام حق بودن، امامت حضرت علی ع برای ایشان ثابت خواهد بود. اما در قیاس اقترانی با نقل روایات و بیان ملاکات خلافت و با سیره عملی، توسط حضرت زهراء س امامت حضرت علی ع ثابت شده است.

    کلیدواژگان: امامت حضرت علی (ع)، امام حضرت زهرا(س)، نفی مدعیان خلافت، دفاع از امام علی (ع)
  • مریم پیراسته، سمیرا رستمی*، محمدعلی آتش سودا صفحات 111-138

    یکی از ویژگی های برجسته ی اشعار عرفانی، بیان اندیشه های بلند عرفانی با بهره گیری از عناصر متقابل عرفانی است. این متقابل گویی ها عمدتا برآمده از تجربیات و مکاشفات درونی شاعران عارف است که با درگذشتن از دنیای مادی و دریافت حقیقت به بیان آن ها پرداخته اند. اسیری لاهیجی از جمله شاعران عارف مسلک قرن نهم هجری است که عناصر متقابلی از این دست در اشعار او به خوب بازتاب یافته است؛ این سخن بدان معناست که وی تجربه های عرفانی خود در قالب مضامینی پارادوکسیکال برای مخاطب تعریف نموده و این مهم ریشه در مشرب فکری او دارد. در میان اشعار وی، غزلیات او دربرگیرنده ی مضامین بلند عرفانی است که شاعر در آن با بیانی پارادوکسیکال، به شرح آن ها پرداخته است. یکی از مهم ترین و برجسته ترین تقابل های عرفانی در اشعار این شاعر، تقابل میان دو مفهوم عشق و عقل می باشد. تقابل میان عشق و عقل از دیرباز در آثار عرفانی بازتاب داشته و شاعران بسیاری از جمله اسیری لاهیجی عقل را در مقابل عشق، بی مقدار پنداشته اند. مبتنی بر آن چه گفته شد، در پژوهش حاضر، جهت بررسی تقابل میان عشق و عقل، غزلیات اسیری لاهیجی مورد بررسی قرار گرفته و شکل های گوناگون تقابل میان این دو مفهوم، از آن استخراج گردید. روش پژوهش حاضر مبتنی بر تحلیل محتواست و جمع آوری اطلاعات به روش کتاب خانه ای صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که اسیری لاهیجی دیدگاه مثبتی به عقل ندارد و در تقابل میان عقل و عشق، اصالت را را به عشق داده است. در واقع عقل مذموم در غزلیات این شاعر، عقل جزوی است و لاهیجی آن را در مقابل عشق، خوار و زبون می شمارد. به باور او سالک هنگامی می تواند به عشق حقیقی دست یابد که ترک عقل گفته باشد.

    کلیدواژگان: تقابل‎ های عرفانی، عقل، عشق، اسیری لاهیجی، غزلیات
  • آرزو حقیقی، سید محسن ساجدی راد*، محمدعلی آتش سودا صفحات 139-156

    کتاب تذکره الاولیاء از آثار ارزشمند عرفانی است که عطار نیشابوری در هر ذکر آن با آوردن روایات و سخنان حکمتآموز به معرفی مشایخ و عرفای بزرگ پرداخته است. قسمت اعظم این کتاب را روایاتی از زندگی و منش مشایخ با ساختار روایی تشکیل میدهد. در این روایات به جز شیخ، شخصیتهای نسبتا ثابت دیگری نیز وجود دارند که یکی از این شخصیتها کودکان هستند. کودکان در این کتاب دو چهره متفاوت دارند؛ گاه تنها کودک هستند در معنای خاص خود وگاه شخصیتی در حد «پیر» و «زبان غیب» دارند. در این مقاله با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و تحلیل محتوا در تذکرهالاولیاء عطار، به معرفی نمودهای شخصیتی کودکان به عنوان انسانی در بطن جامعه پرداخته شده است تا ضمن بررسی دوران کودکی و دیدگاه مشایخ آورده شده در این کتاب نسبت به کودکان، جلوه های مختلف شخصیتی و ایفای نقش آنان در روایات این اثر عرفانی نشان داده شود.

    کلیدواژگان: ادبیات عرفانی، تذکره الاولیاء، کودکی، کودک، شخصیت پردازی
  • مهین شهریور، محمدعلی ربی پور*، علیرضا رادبین، صدرا علیپور صفحات 157-174

    عبارت "شعایر" در قرآن مجید مخصوصا درسوره مایده به صراحت بیان شده است. خداوندبا بیان برخی از مصادیق آیین اسلام، به مسلمانان فرمان داده است که شعایر الاهی را بزرگ شمرده و آن را گرامی دارند، و تکریم و پیروی از شعایر را نشانه تقوای قلبی مومنان می داند. شعایر اسلامی، مکان ها و نشان هایی می باشند که خدا آنها را برای عبادت قرار داده و انسان را به یاد خدا می اندازد. برای نمونه، صفا و مروه در قرآن کریم، دو مکان برای عبادتند که در مراسم حج خدا در آن یاد می شود.البته مصادیق دیگری نیز برای شعایر اسلام ذکر شده است؛ مانند: نماز، روزه، حج، زکات و اذان و اقامه و... که نشانی از مسلمانی افراد است. ومسلمانان بر محور آن گرد آمده و ازگمراهی و ضلالت مصون می مانند. به همین سبب شعایر به صورت دین و اوامر و نواهی خداوند معنا شده است.

    کلیدواژگان: شعائر، ماهیت، حرمات، هتک، مصادیق
  • زهره عرب، ابوالقاسم امیراحمدی*، علی عشقی سردهی صفحات 175-190

    اندیشیدن درباره ی مرگ، موضوعی است که عمر آن به اندازه ی تاریخ زندگی بشر است؛ تقریبا هیچ انسانی را نمی توان یافت که در طول زندگی، ساعت ها به مرگ نیندیشیده باشد و شاید بتوان گفت کمتر کسی به اندازه ی شاعران و فیلسوفان، مجال آن را داشته باشند که دیدگاه و احساس خود را در پیوند با مرگ بیان کنند و گفته هایشان را در لابه لای تاریخ به یادگار بگذارند. شاعر، اما در این میان، به دلیل نگاه هنری، جایگاه ویژه ای دارد؛ به همین دلیل در این مقاله، اندیشه و احساس حزین لاهیجی درباره ی مرگ ارزیابی شد. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی بر آن است تا با تفحص و کنکاش در زندگی و اشعار حزین لاهیجی، پیری و مرگ اندیشی را که یکی از مولفه های نوستالژی است، مورد نقد و تحلیل قرار دهد..شعر حزین لاهیجی از دیدگاه نوستالژی تابلویی را می ماند که در آن سیمای مردی خسته، همدم تنهایی و غربت، با انبوهی از تجربه ی آوارگی و دربدری ناشی از جنگ های داخلی و... به تصویر کشیده شده است.

    کلیدواژگان: حزین لاهیجی، شعر، دیوان اشعار، مرگ، نوستالژی
  • حسن محمدی احمدآبادی*، سعید متقی فر صفحات 191-228

    قاعده «معطی الشیی» یکی از قواعد پرکاربرد در الهیات اسلامی است. این قاعده به دو شیوه در براهین اثبات صفات واجب به کار رفته است. در یک کاربرد در راستای اثبات مطلق صفات کمالیه و در کاربردی دیگر در جهت اثبات تک تک صفات کمالیه از جمله تمام اقسام علم واجب از جمله اثبات علم حضوری ذاتی، علم به غیر پیش از ایجاد، علم به غیر پس از ایجاد، علم فعلی و علم حضوری به غیر بهره برده اند. همچنانکه در اثبات صفات و ذاتی بودن صفاتی همچون قدرت، حیات، اراده، وجوب، خیریت، حقیت، بساطت، غناء و مالکیت به کار رفته است. این قاعده در اثبات گزاره های اساسی مرتبط با حوزه افعال الهی مانند قاعده الواحد، وجود منبسط، عوالم وجود، ابداع عالم و اتقان صنع نیز نقش آفرین است. نوشتار حاضر با اثبات نفوذ این قاعده در عمق مهمترین مسایل الهیات اسلامی، توصیف الهیات اسلامی به «الهیات اعطایی» را امری توجیه پذیر می داند.

    کلیدواژگان: معطی الشیئ، خداشناسی، الهیات، صفات، افعال
  • علی آقانوری * صفحات 229-246

    تاریخ شیعه در عصرحضورامامت شاهد اختلافات درون گروهی درعرصه های متعددکلامی وسیاسی بود.باواکاوی تاریخی این اختلافات وتنازعاتی که گاهی منجر به انشعابات درونی نیز می شد به روشنی درمی یابیم که همه آنها برمحورامامت وشیون ومصادیق آن بوده است.نگارنده دراین نوشتار باتکیه برمنابع کهن تاریخی وروایی درصدد تبیین چرایی وچگونگی آن دسته ازمشکلاتی است که اصحاب ایمه درباره مصادیق وتعیین اعیان امامت والگوهای حقیقی آن داشته اند.روشن است که بحث وبررسی دیدگاه های شیعیان نخستین درباره نقش وویژگی ونیز اسباب اختلافات ونزاع های فرقه ای درمیان شیعیان مجال دیگری می طلبد.

    کلیدواژگان: امامت، امامان مصادیق امامت، اصحاب ائمه، نص
  • ابراهیم آرش، محسن فهیم*، مجتبی جعفری اشکاوندی صفحات 247-272

    در این تحقیق نظریه ملاصدرا درباره اتحاد حاس و محسوس در ادراک حسی بر اساس موضوع صدوری بودن ادراک حسی و یقین آور بودن آن بررسی شد. اهمیت موضوع از این لحاظ است که ملاصدرا در رابطه با این موضوع، متاثر از نظریه رواقیان بوده، و خود به این موضوع تصریح داشته است. نظریه ملاصدرا درباره معرفت حسی، به فعلیت درآمدن صور محسوسات برای نفس و به فعال بودن نفس حاسه در عالم حسی است. این نوع رویکرد به معرفت به عنوان شکلی هستی شناسانه که رابطه حاس با محسوس را نوعی رابطه تکاملی می داند، متفاوت از نظریه مشاییان است. در نظریه مشاییان، صور محسوسات در نفس مقدمه ای برای معرفت عقلانی از طریق تجرید این صور است. در صورتیکه نزد ملاصدرا نفس در مرتبه حس از این رو که صادر کننده صور محسوسات است، بجای منفعل بودن، فعال است و بنابراین معرفت در این مرحله نیز علمی و یقینی است. ملاصدرا بیان کرده که پیش از او نیز بسیاری متفکران به این قول قایل بوده اند. بنا بر همین گفته، در این تحقیق نظریه معرفت حسی ملاصدرا با نظریه انطباع معرفتی رواقیان تطبیق داده شده است. در نظریه انطباع معرفتی، رواقیان متقدم ادراک حسی را صورت برای ماده نفس می دانند که بر آن حک می شود. رواقیان متقدم یقینی بودن انطباع معرفتی را همسنخ بودن آن با نفس می دانند و از آن در جهت تعالی حکمت و اخلاق در افراد سود می برند. نتایج تحقیق نشان دهنده توجه ملاصدرا و رواقیان متقدم درباره هم سنخ بودن حاس و محسوس و همچنین فعال بودن نفس در ادراک حسی برای بدست دادن معرفت یقینی حسی است. روش انجام تحقیق تحلیل محتوای آراء و نوآوری تحقیق در زمینه بدست دادن امکان گفتگو میان آراء ملاصدرا و فلسفه رواقی متقدم در زمینه معرفت شناسی است.

    کلیدواژگان: ادراک، قیام صدوری، معرفت حسی، ملاصدرا، انطباع معرفتی، رواقیان متقدم