فهرست مطالب

نشریه فیزیولوژی گیاهان زراعی
پیاپی 49 (بهار 1400)

  • تاریخ انتشار: 1400/02/05
  • تعداد عناوین: 9
|
  • محمد خادمی، فائزه زعفریان*، شهرام نظری، محمدعلی اسماعیلی صفحات 5-23

    تکنیک پرایمینگ (پیش تیمار) بذر یکی از روش های موثر در استقرار سریع و بهبود ویژگی زایشی برنج در شرایط کشت مستقیم است. به منظور بررسی اثر پیش تیمار اسمزی و آب (اسموپرایمینگ و هیدروپرایمینگ) در بهبود عملکرد و اجزای عملکرد دو رقم برنج آزمایشی در بهار سال 1398 در مزرعه پژوهشی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل دو رقم برنج طارم و شیرودی و پیش تیمار در پنج سطح شامل پیش تیمار با آب (24 ساعت)، کلرید کلسیم (پتانسیل اسمزی 25/1- مگاپاسکال در 24 ساعت)، کلرید پتاسیم (پتانسیل اسمزی 25/1- مگاپاسکال در 24 ساعت)، اسید اسکوربات (10 میلی گرم در یک لیتر آب به مدت 24 ساعت) و شاهد (عدم پیش تیمار) بود. نتایج اثر رقم نشان داد درصد سبز شدن با 88 و 78 و سرعت سبز شدن با 2/0 و 15/0 در روز به ترتیب در ارقام شیرودی و طارم به دست آمد. هم چنین اثر پیش تیمار بر سرعت سبز شدن در سطح احتمال یک درصد معنی دار بود، به طوری که بالاترین سرعت سبز شدن در پیش تیمار با کلرید کلسیم، کلرید پتاسیم و آب به دست آمد که به ترتیب 50، 36 و 29 درصد نسبت به تیمار شاهد افزایش داشت. بیش ترین ارتفاع بوته برنج در رقم شیرودی تحت پیش تیمار با کلرید کلسیم، کلرید پتاسیم و آب به ترتیب با 107، 104 و 103 سانتی متر به دست آمد. نتایج نشان داد که مقدار شاخص کلروفیل لایه های مختلف پوشش گیاهی در کلیه تیمارهای پیش تیمار در رقم شیرودی بالاتر از رقم طارم بود. بالاترین عملکرد دانه و بیولوژیک بالاتری به ترتیب با 5513 و 13223 کیلوگرم در هکتار در رقم شیرودی به دست آمد. پیش تیمار با کلرید کلسیم، کلرید پتاسیم، آسکوربات و آب به ترتیب 19، 14، 10 و 14 درصد نسبت به تیمار شاهد سبب افزایش عملکرد دانه گردید. به طورکلی نتایج نشان داد پیش تیمار با کلرید کلسیم و کلرید پتاسیم موجب بهبود کارکرد بذر و در نتیجه افزایش عملکرد در شرایط کشت مستقیم برنج می شود.

    کلیدواژگان: برنج، پیش تیمار، کلرید کلسیم و عملکرد دانه
  • صونیا بهمنش، مهرداد یارنیا*، داوود حسن پناه، ابراهیم خلیلوند بهروزیار، بهرام میرشکاری صفحات 25-43

    زراعت سیب زمینی نقش تعیین کننده ای در اقتصاد استان اردبیل دارد و اساس تغییرات اقتصادی و حتی معیشتی مردم متاثر از تولید و عرضه این محصول استراتژیک بوده و به نوعی در جریان زندگی اقتصادی مردم دخالت دارد. این تحقیق با هدف افزایش بهره وری آب و عملکرد غده سیب زمینی با انتخاب آرایش کاشت مناسب برای منطقه اردبیل طی سال های 97-1396 اجرا شد. در این آزمایش دو فاکتور شامل (آرایش کاشت و ارقام سیب زمینی) هر کدام در چهارسطح (دو ردیف با عرض کاشت 150 سانتی متر با دو نوار تیپ در دو پشته، سه ردیف با عرض کاشت 150 سانتی متر با دو نوار تیپ در روی یک پشته، چهار ردیف با عرض کاشت 150 سانتی متر در روی دو پشته و در هر پشته دو ردیف و روش مرسوم یعنی یک نوار تیپ و دو ردیف با عرض کاشت 150 سانتی متر با آبیاری غرقابی) و ارقام سیب زمینی به نام های (آگریا، میلوا، جلی و بانبا) با طبقه بذری گواهی شده بر اساس آزمایش اسپیلت بلوک بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار اجرا گردید. بر اساس نتایج به دست آمده آرایش کاشت بر ارتفاع بوته، تعداد ساقه اصلی در بوته، تعداد غده در بوته، عملکرد غده، کارایی مصرف آب، درصد نیتروژن کل، ویتامین ث و قندهای احیایی غده معنی دار شد. حداکثر عملکرد غده و کارایی مصرف آب مربوط به ارقام میلوا و جلی با آرایش کاشت چهار ردیف با فاصله عرض کاشت 150 سانتی متر در روی دو پشته و در هر پشته دو ردیف و یک نوار تیپ، به ترتیب 80/75 و32/72 تن در هکتار و 13/10 و 66/9 کیلوگرم بر متر مکعب حاصل شد، به طوری که عملکرد غده این دو رقم نسبت به روش مرسوم کشت به ترتیب 49 و 85/41 تن در هکتار و کارایی مصرف آب 25/8 و 52/7 کیلوگرم بر متر مکعب افزایش نشان داد. بر اساس نتایج تجزیه به عامل ها، صفات ارتفاع بوته، تعداد ساقه اصلی در بوته، عملکرد غده و کارایی مصرف آب در آرایش کشت چهار ردیف با فاصله عرض کاشت 150 سانتی متر در رقم میلوا دارای بیشترین مقدار بودند. باتوجه به افزایش قابل توجه عملکرد وکاهش مصرف آب درآرایش کاشت چهار ردیف با فاصله عرض کاشت 150 سانتی متر در روی دو پشته و در هر پشته دو ردیف و یک نوار تیپ، این الگوی کشت برای منطقه اردبیل و مناطق هم اقلیم قابل توصیه است.

    کلیدواژگان: آبیاری تیپ، آرایش کاشت، سیب زمینی، عملکرد غده و کارایی مصرف آب
  • ندا عبادی، رئوف سید شریفی*، محمد صدقی صفحات 45-69

    به منظور بررسی اثر آبیاری تکمیلی و کاربرد میکوریزا و ازتوباکتر بر عملکرد، محتوای آنتوسیانین و مالون دی الدیید و روند تغییرات فلورسانس کلروفیل جو تحت شرایط دیم، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در سال 1395 انجام شد. فاکتورهای مورد بررسی شامل آبیاری در سه سطح [عدم آبیاری یا کشت دیم (I1)، آبیاری تکمیلی در50 درصد مرحله آبستنی (I2)، تکمیلی در 50 درصد مرحله ظهور سنبله (I3) و کودهای زیستی در چهار سطح (شاهد یا بدون کاربرد کود (Q1)، کاربرد میکوریزا (Q2)، ازتوباکتر (Q3)، کاربرد توام ازتوباکتر و میکوریزا (Q4) بودند. نتایج نشان داد که اثر آبیاری تکمیلی و کاربرد کودهای زیستی بر عملکرد دانه، محتوای مالون دی الدیید و آنتوسیانین، شاخص کلروفیل، هدایت الکتریکی و محتوای نسبی آب برگ پرچم، فلورسانس حداقل و فلورسانس متغیر معنی دار بود. آبیاری تکمیلی در مرحله آبستنی و کاربرد توام میکوریزا و ازتوباکتر، هدایت الکتریکی (2/34%) و محتوای مالون دی الدیید (157%) را کاهش داد، اما عملکرد کوانتومی (122%)، شاخص کلروفیل (98%)، آنتوسیانین (82%) و محتوای نسبی آب برگ پرچم (7/58%) را نسبت به عدم کاربرد کودهای زیستی تحت شرایط دیم افزایش داد. بیش ترین عملکرد دانه (2/268 گرم در مترمربع) در آبیاری تکمیلی در مرحله آبستنی با کاربرد توام میکوریزا و ازتوباکتر به دست آمد که عملکرد دانه را 87/29 درصد در مقایسه با عدم کاربرد کودهای زیستی تحت شرایط دیم افزایش داد.

    کلیدواژگان: عملکرد کوانتومی، محدودیت آبی و محتوای نسبی آب
  • جابر خردادی ورامین، فرزاد فنودی*، جعفر مسعود سینکی، شهرام رضوان، علی دماوندی صفحات 71-88

    به منظور بررسی اثر کیتوزان و کود نانو منیزیم بر عملکرد و صفات فیزیولوژیک دو رقم کنجد در شرایط تنش خشکی، آزمایشی به صورت اسپیلت فاکتوریل بر مبنای بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در منطقه ورامین استان تهران در سال زراعی 97-1396 انجام شد. قطع آبیاری بر اساس مقیاس BBCH به عنوان فاکتور اصلی (آبیاری مطلوب، قطع آبیاری در مراحل 65 و 75 BBCH) و فاکتورهای فرعی شامل ارقام اولتان و دشتستان 2 و محلول پاشی نانو منیزیم (محلول پاشی و عدم محلول پاشی) و کیتوزان (صفر، 8/4 و 4/6 گرم بر لیتر) بودند. نتایج نشان داد که تنش خشکی، نانو کود و کیتوزان بر صفات عملکرد و اجزای عملکرد و صفات فیزیولوژیک ارقام کنجد معنی دار بودند. بیشترین تعداد کپسول در تیمار آبیاری مطلوب با میانگین 7/110 عدد در بوته بود. کمترین عملکرد دانه در تیمار عدم کاربرد کیتوزان تحت شرایط تنش شدید (آبیاری تا BBCH65) مشاهده شد که در مقایسه با آبیاری مطلوب و کاربرد 4/6 گرم بر لیتر کیتوزان کاهش 8/69 درصدی داشت. آبیاری تا BBCH65 در هر دو شرایط کودی کاربرد و عدم کاربرد نانو کود منجر به افت 8/23 و  9/21 درصدی محتوی روغن شد. تیمار آبیاری مطلوب دارای بیشترین درصد روغن (25/50 درصد) و عملکرد روغن (5/578 کیلوگرم در هکتار) بود و آبیاری تا BBCH65 کمترین میانگین درصد روغن (05/40 درصد) و عملکرد روغن (0/199 کیلوگرم در هکتار) را داشت. ژنوتیپ دشتستان-2 تحت شرایط آبیاری مطلوب بیشترین محتوی کلروفیل کل را داشت که در مقایسه با تنش شدید افزایش 4/30 درصدی نشان داد. در مقایسه مابین دو ژنوتیپ مورد آزمایش، دشتستان 2 از نظر صفات عملکرد و اجزای عملکرد و میزان روغن در مقایسه با رقم اولتان از میانگین بالاتری برخوردار بود. به طور کلی نتایج نشان داد که قطع آبیاری در مرحله 65BBCH منجر به کاهش عملکرد و اجزای عملکرد شد که با محلول پاشی نانو کود منیزیم و کیتوزان اثرات منفی ناشی از تنش تعدیل شد. همچنین میزان تحمل ژنوتیپ دشتستان-2 در مقایسه با اولتان بالاتر بود و واکنش مثبت بیشتری به کاربرد این کودها نشان داد.

    کلیدواژگان: دانه روغنی، عملکرد دانه، فعالیت آنتی اکسیدانی و کلروفیل کل
  • الناز احمدخانی، سید منصور سیدنژاد، آزاده نیرومند*، علیرضا ابدالی مشهدی صفحات 89-108

    خاکپوش ها با ایجاد پوشش بر روی خاک می توانند در حفظ رطوبت، دمای متعادل خاک، کاهش جمعیت علف های هرز و جلوگیری از فرسایش خاک اثر گذار باشند و رشد گیاه را بهبود بخشند. به منظور ارزیابی اثر خاکپوش های مختلف (عدم کاربرد، کاه و کلش گندم، پوشش سبز ماش، پلاستیک سفید و پلاستیک مشکی) و شیوه کاشت (کشت درون جوی، کشت روی پشته و روی سطح صاف) بر فعالیت برخی از آنزیم ها (کاتالاز، آسکوربات پراکسیداز، پراکسیداز)، مالون دی آلدیید، میزان کربوهیدرات های محلول و مقدار پروتئین های سیتوپلاسمی در آفتابگردان آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مرحله گل دهی در تابستان 1397 در شهرستان باوی خوزستان اجرا شد. انجام آنالیز واریانس مشخص شد که اثر متقابل همه صفات بجز پروتئین های سیتوپلاسمی و کاتالاز معنی دار هستند.  بیش ترین و کم ترین پروتئین های سیتوپلاسمی به ترتیب از کاربرد خاک پوش پلاستیک سیاه و سفید به دست آمد.  بیش ترین و کم ترین غلظت کاتالاز  به ترتیب در شیوه کشت درون جوی و روی پشته مشاهده شد. بیشینه و کمینه غلظت آنزیم های آسکوربات پراکسیداز، پراکسیداز و مالون دی آلدیید در ترکیبات تیماری متفاوت بود. بالاترین مقدار پروتئین سیتوپلاسمی و فعالیت کاتالاز به ترتیب با کاربرد خاک پوش پلاستیک سیاه و کشت در جوی به دست آمد. بالاترین مقادیر مالون دی آلدیید و کربوهیدرات های محلول با کاشت بر روی پشته و عدم کاربرد خاکپوش به دست آمد. بالاترین فعالیت آسکوربات پراکسیداز و کم ترین فعالیت پراکسیدازدر کاشت درون جوی و پوشش سبز ماش مشاهده شد.

    کلیدواژگان: آفتابگردان، رنگیزه، کاتالاز و مالچ
  • مهرناز زارعی، هرمز فلاح آملی*، یوسف نیک نژاد، داوود براری تاری صفحات 109-127

    تا کنون تلاش های محققان جهت افزایش کمیت و کیفیت محصولات کشاورزی در کشور از طریق بهبود فرمولاسیون کودهای شیمیایی مرسوم با موفقیت اندکی همراه بوده است. به منظور بررسی بهینه سازی در کیفیت غذایی برنج تحت اثر نانو کودها در شرایط مختلف آبیاری، این آزمایش به صورت اسپیلت پلات فاکتوریل در قالب بلوک کامل تصادفی در سه تکرار در دو سال زراعی 96-1395 در ساری اجرا گردید. تیمارها شامل دو رقم برنج (شیرودی و هاشمی) به عنوان عامل اسپلیت و چهار مرحله قطع آبیاری (شاهد یا آبیاری دایم در طول دوره رشد، یک روز پس از ناپدید شدن آب از سطح خاک، سه روز پس از ناپدید شدن آب از سطح خاک و پنج روز پس از ناپدید شدن آب از سطح خاک) و سه سطح محلول پاشی نانوکود (نانو سیلیکون، نانو اکسید روی و نانو سیلیکون+ نانو اکسید روی) به عنوان عامل فاکتوریل بود. نتایج نشان داد که صفات انرژی تولیدی دانه، رطوبت، کربوهیدرات، چربی، ویتامین B1، ویتامین B2، ویتامین B3 تحت اثر محلول پاشی نانو کود در سطح احتمال یک و پنج درصد معنی دار شد. نتایج مقایسه میانگین اثر سه گانه عملکرد دانه نشان داد در رقم شیرودی با تیمار آبیاری دایم در طول دوره رشد به همراه مصرف نانو اکسید روی برابر با 529/7 تن در هکتار و کم ترین میزان در رقم هاشمی درمرحله پنج روز پس از ناپدید شدن آب از سطح خاک به همراه مصرف نانو سیلیکون برابر با 243/4 تن در هکتار به دست آمد. به طور کلی نتایج نشان داد که کاربرد نانو اکسید روی و نانو سیلیکون در شرایط قطع آبیاری اثر مثبتی بر ویژگی های کمی و کیفی برنج دارد.

    کلیدواژگان: برنج، تیامین، نانو سیلیکون، نانو روی و نیاسین
  • محمدباقر عالی زاده، آتوسا شفارودی*، علی عبادی صفحات 129-147

    اثر کودهای آلی، شیمیایی و بیولوژیک بر عملکرد کلاله و ویژگی های کیفی زعفران باتوجه به شرایط اقلیمی استان اردبیل طی آزمایشی به صورت کرت های دوبار خرد شده در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در دو سال زراعی 95-1394 و 96-1395 در مرکز تحقیقات کشاورزی اردبیل مورد بررسی قرار گرفت. تیمارهای آزمایش شامل کود آلی در سه سطح (شاهد، کود دامی (20 تن در هکتار) و ورمی کمپوست (10 تن در هکتار) که در کرت های اصلی قرار گرفت. مخلوط کود شیمیایی نیتروژن و فسفر (NP) در دو سطح (شامل 50 و 100 درصد نیاز کودی) در کرت های فرعی و پنج سطح کود زیستی در پنج سطح (عدم تلقیح (شاهد) و تلقیح با ازتوباکتر، تلقیح با سودوموناس، تلقیح با باسیلوس سوبتیلیس و تلقیح سه گانه آن ها (ازتوباکتر+ سودوموناس + باسیلوس سوبتیلیس) در کرت های فرعی فرعی بود. نتایج نشان داد که تیمارهای کودی اثر معنی داری بر روی تعداد گل، عملکرد تر و خشک کلاله و ویژگی های کیفی زعفران داشت، به طوری که تاثیر کاربرد کودهای زیستی باعث افزایش 92 درصدی تعداد گل نسبت به تیمار شاهد شد. هم چنین، بیش ترین عملکرد تر و خشک کلاله به ترتیب (1/3 و 85/1 کیلوگرم در هکتار) در تیمار کودهای آلی توام با کودهای زیستی به صورت تلفیقی به دست آمد. نتایج ویژگی های کیفی نیز نشان داد که بیش ترین درصد کروسین و پیکروکروسین تحت تیمار با کودهای آلی (کود دامی و ورمی کمپوست) همراه با کاربرد تلفیقی کود های زیستی به دست آمد. هم چنین کاربرد کودهای زیستی به صورت تلفیقی باعث افزایش 53 درصدی میزان سافرانال نسبت به تیمار شاهد شد.

    کلیدواژگان: پیکروکروسین، سافرانال، عملکرد کلاله زعفران، کروسین و کود زیستی
  • اسحاق میره کی، محمدرضا اردکانی، فرید گل زردی*، فرزاد پاک نژاد، علی ماهرخ صفحات 149-166

    به منظور بررسی اثر کشت نشایی بر بهره وری آب برای تولید علوفه تازه، ماده خشک، پروتئین و انرژی در ارقام سورگوم علوفه ای تحت تاریخ های مختلف کاشت، آزمایشی به صورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج طی سال زراعی 1396 انجام شد. تاریخ های کاشت در چهار سطح (10 تیر، 20 تیر، 1 مرداد و 10 مرداد) به عنوان عامل اصلی و فاکتوریل روش های کاشت (کشت مستقیم بذر و کشت نشایی) و ارقام سورگوم (اسپیدفید و پگاه) به عنوان عامل فرعی بررسی شدند. نتایج نشان داد که تاخیر کاشت از 10 تیر به 20 تیر، 1 مرداد و 10 مرداد سبب شد عملکرد ماده ی خشک به ترتیب 96/12، 31/22، 06/35 درصد، کارآیی مصرف آب برای تولید ماده ی خشک به ترتیب 41/8، 47/6 و 07/11 درصد و عملکرد پروتئین قابل هضم به ترتیب 36/6، 52/13 و 26/23 درصد کاهش یابد. روش کشت نشایی نسبت به کشت مستقیم بذر در تاریخ های کاشت 10 تیر، 20 تیر، 1 مرداد و 10 مرداد به ترتیب 77/14، 81/7، 04/8 و 11/19 درصد عملکرد ماده ی خشک، 24/28، 02/18، 64/16 و 41/18 درصد کارآیی مصرف آب برای تولید ماده ی خشک و 36/10، 57/5، 45/1 و 71/7 درصد عملکرد پروتئین قابل هضم را افزایش داد. تفاوت رقم پگاه نسبت به هیبرید اسپیدفید در تاریخ های کاشت 10 تیر، 20 تیر، 1 مرداد و 10 مرداد برای عملکرد ماده ی خشک به ترتیب 82/26، 19/21، 33/11 و 66/5- درصد، برای کارآیی مصرف آب برای تولید ماده ی خشک به ترتیب 09/8-، 08/0، 53/0 و 66/5- درصد و برای عملکرد پروتئین قابل هضم به ترتیب 45/18، 14/15، 75/19 و 16/5 درصد بود. به طورکلی بالاترین کارآیی مصرف آب برای تولید علوفه تر، ماده ی خشک و پروتئین قابل هضم (به ترتیب 55/29، 75/6 و 34/0 کیلوگرم بر مترمکعب آب) با نشاکاری هیبرید اسپیدفید در تاریخ 10 تیرماه حاصل شد؛ بنابراین تیمار مذکور برای رسیدن به حداکثر بهره وری آب به خصوص در شرایط محدودیت منابع آبی قابل توصیه خواهد بود.

    کلیدواژگان: رقم، پروتئین، ماده خشک و انرژی
  • نورالله زیدی طولابی، عیسی خمری*، علیرضا سیروس مهر، ماشالله دانشور، محمد گلوی، مهدی دهمرده صفحات 167-182

    با توجه به اهمیت گیاهان علوفه ای جهت تغذیه دام و کم بودن تولیدات گیاهی، آزمایشی به منظور ارزیابی کمی و کیفی کشت مخلوط ماشک و جو در شرایط دیم خرم آباد تحت تاثیر کود زیستی ازتوبارور-1 و ماده سوپرجاذب، به صورت دیم در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه لرستان در سال زراعی (97 - 96) به صورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. فاکتور اول در 5 سطح: 1- تک کشتی ماشک (100% ماشک) 2- تک کشتی جو (100% جو) 3- ترکیب (ماشک 25% : 75% جو) 4- ترکیب (ماشک 50% : 50% جو) 5- ترکیب (ماشک 75% : 25% جو) به روش جایگزینی و فاکتور دوم در چهار سطح 1- عدم مصرف ازتوبارور-1 و ماده سوپرجاذب (شاهد) 2- ازتوبارور-1 (بذرمال و محلول پاشی) 3- سوپرجاذب 4- ازتوبارور-1 (بذرمال و محلول پاشی) + سوپرجاذب منظور گردید. نتایج نشان داد که بیشترین مجموع عملکرد علوفه خشک و نسبت برابری زمین از تیمار (50% ماشک: 50% جو)، بیشترین درصد پروتئین و عملکرد پروتئین خام علوفه، همچنین شاخص سطح برگ از کشت خالص ماشک و جو حاصل شد که با افزایش نسبت ماشک در ترکیب، افزایش پروتئین در علوفه جو حادث شد. در گیاه ماشک افزایش تراکم گیاهی موجب کاهش صفات ضد تغذیه ای علوفه (الیاف نامحلول در شوینده های خنثی) و بالعکس در گیاه جو این صفات افزایش یافت. نتایج نشان داد که سهم ماشک در همزیستی با جو در جهت تولید اثرگذار بود، از طرف دیگر تلفیق کود زیستی ازتوبارور-1 به عنوان جایگزینی مطمین برای کودهای شیمیایی نیتروژن دار و ماده سوپرجاذب با قابلیت ذخیره آب باران به خصوص در پایان فصل رشد توانستند علاوه بر افزایش عملکرد کمی و کیفی علوفه، نقش مهمی در راستای کشاورزی پایدار و تولید سالم به عنوان بهترین راهکار در مناطق دیم و کم باران داشته باشند.

    کلیدواژگان: عملکرد، پروتئین خام، بذرمال، محلول پاشی و سودمندی