فهرست مطالب

راهبرد فرهنگ - پیاپی 52 (زمستان 1399)

فصلنامه راهبرد فرهنگ
پیاپی 52 (زمستان 1399)

  • تاریخ انتشار: 1400/04/19
  • تعداد عناوین: 7
|
  • محمدرضا پویافر* صفحات 7-41
    آیین پیاده روی اربعین یکی از بزرگ ترین اجتماعات زیارتی سالانه در دنیا است. از ویژگی های این آیین پیاده روی در کنار تجربه دینی حاصل از حضور در آن، مشارکت در فعالیت ها و خدمات رایگان داوطلبانه برای زایران است که مصداق مفهوم خیر دینی است. نمودهای این فعالیت ها و مشارکت های خیر دینی، دو سپهر عراقی و ایرانی دارد. از یک سو، عراقیان سهم اصلی و اکثریت در خدمات به زایران را بر عهده دارند. از سوی دیگر همراه با توجه به افزایش تعداد زایران ایرانی، مشارکت آنان در خدمات به زایران هم در حال افزایش است. روش پژوهش کیفی و با استفاده از تکنیک های مصاحبه و مشاهده مشارکتی با ثبت داده هایی همچون عکس، فیلم و یادداشت های میدانی بوده است. بر اساس یافته های پژوهش هفت نوع فعالیت خیر دینی در خدمات دهی داوطلبانه به زایران شناسایی شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که فعالیت ها و خدمات عراقیان و ایرانیان به رغم شباهت های کلی، شامل تفاوت های اساسی، از جمله در شیوه مدیریت و تاسیس موکب ها، نقش حکومت در سازماندهی اجرایی اربعین، انگیزه های سیاسی و انقلابی از فعالیت های خیر دینی و میزان رقابت برای خدمت رسانی می شود. بر این اساس، دلالت های نتایج پژوهش برای سیاستگذاری مناسب در نحوه مواجهه نظام حکمرانی با امر دینی و کنش های خیر در آیین پیاده روی اربعین مورد بحث قرار گرفته است.
    کلیدواژگان: خیر دینی، زیارت، اربعین، تجربه دینی
  • مهدی قربانخانی، کیوان صالحی* صفحات 43-77
    کیفیت و کمیت خلق دانش در هر جامعه ای، بستر تحول بنیادین و توسعه پایدار و متوازن را قوام می بخشد. پژوهش حاضر با هدف تحلیل ادراک نخبگان و فرهیختگان دانشگاهی از موانع خلق دانش در حوزه علوم انسانی انجام شده است. بدین منظور با بهره گیری از ظرفیت شگرف روش های کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی به شناسایی و بازنمایی عمق پدیده مورد بررسی پرداخته شد. داده ها با استفاده از نمونه گیری هدفمند از نوع زنجیره ای و مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با 27 نفر از نخبگان و استادان دانشگاه تهران گردآوری شد و بر پایه راهبرد هفت مرحله ای کلایزی تحلیل گردید؛ تحلیل داده ها به شناسایی 7 مضمون اصلی شامل «موانع فرهنگی و اجتماعی»، «موانع اقتصادی»، «موانع ارتباطی»، «موانع فردی»، «موانع مرتبط با امکانات» و «موانع مرتبط با سیاست گذاری و برنامه ریزی» منتهی گردید. استیلای رویکرد کمی گرا در تصمیم گیری های آموزشی و پژوهشی، زمینه شکل گیری گفتمان خلق دانش بومی و حرکت در راستای تحقق مرجعیت علمی را با چالش هایی جدی همراه ساخته است. ضرورت دارد ضمن حرکت در راستای نهادینه سازی گفتمان تحول، جایگزینی رویه های خلق دانش و ارزش آفرینی بجای تمرکز و تاکید افراطی بر تولید و تعدد مقاله ها و بازاندیشی و بازنگری در سیاست ها و به تبع آن، تدوین برنامه جامع اقدام، در دستور کار قرار گیرد.
    کلیدواژگان: خلق دانش، موانع، نخبگان و فرهیختگان دانشگاهی، تحول در علوم انسانی، مرجعیت علمی
  • مسعود کوثری، محمد مهدی مولایی* صفحات 79-104

    کیفیت محتوا در فضای مجازی تحت تاثیر مجموعه گسترده‏ ای از عوامل ملی و بین المللی در موضوعات مختلف است. در این مقاله در چارچوب آینده نگاری راهبردی مکتب فرانسوی (لا پراسپکتیو) و با بهره گیری از نرم افزار تخصصی میک مک، ساختار محیط و عوامل موثر بر آینده کیفیت محتوا در افق ایران 1404 تحلیل شده است. بدین منظور روابط متقابل تعداد 51 متغیر در هفت گروه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فناورانه، حقوقی و زیست محیطی و نیرو های کلیدی داخلی که از پویش محیط به دست آمده بودند شناسایی شد. ارزیابی رابطه هر متغیر بر متغیر دیگر براساس دستورالعمل، از تحلیل کیفی به مقداری کمی تبدیل شد و در نهایت ماتریسی از روابط متقابل به دست آمد. با بهره گیری از نرم افزار، تحلیل ساختاری در سه بخش روابط مستقیم، روابط غیرمستقیم و روابط نهفته انجام گرفت. نتایج نشان داد مهم ترین عوامل اثرگذار بر کیفیت محتوا به این شرح است: امکان های کاربران (متغیر تقویت کننده)، تصاویر متناقض از آینده مطلوب (متغیر ریسک)، گردش آزاد محتوا در فضای مجازی (متغیر هدف)، رابطه ایران با نظام غالب در جهان (متغیر محیطی)، شبکه های ارتباطی آینده و فناوری های شزان (متغیر های دارای اثر نهفته بسیار بالا). همچنین تعداد 16 عامل نیز در جایگاه متغیر های نافذ قرار گرفتند.

    کلیدواژگان: آینده نگاری راهبردی، لا پراسپکتیو، تحلیل ساختاری، آینده پژوهی، آینده فضای مجازی
  • بهزاد ملک پور اصل*، علی اصغر قائمی نیا صفحات 105-129

    یافته های جدید فلاسفه علم، مفاهیم اثباتی در خصوص شمول شرایط شناخت، خنثی بودن مشاهده و استقلال داده ها از تفاسیر نظری، همچنین تمایز میان علوم طبیعی و اجتماعی را مورد پرسش و چالش جدی قرار داده است. در مقابل رهیافت اثباتی، داده ها، نظریه ها و انتظام های مختلف همچون علم اخلاق به عنوان بخشی از زمینه های گسترده اجتماعی و تاریخی بسط یافته اند. این تاثیر چشم گیر به کمک رهیافت های مختلف، از جمله رهیافت های مشارکتی، پسا نوباور و نو عمل باوری شکل گرفته است. تحولات مذکور در حوزه اندیشه، علوم اجتماعی و برنامه ریزی را به موقعیت پسااثبات باوری سوق داد و زمینه های اخلاقی برنامه ریزی را پررنگ تر نموده و این تاثیر در زمینه کاربست برنامه ریزی نیز قابل ردیابی است. هدف از این مقاله بیان ویژگی های نظریه برنامه ریزی در چارچوب پسااثبات باوری و تبیین زمینه های ورود اخلاق به عرصه برنامه ریزی به مفهوم کلی و چگونگی اثرگذاری آن بر فرآیند برنامه ریزی است. دستاورد مقاله ارایه روند کار نوین در فرآیند برنامه ریزی مبتنی بر توجه به زمینه های نوین اخلاقی است که آن را از فرآیند های پیشین که ر ها از ارزش محسوب می شدند، متمایز می کند. همچنین به منظور انضمامی کردن ادعای مقاله، رهیافت غالب برنامه ریزی پنج ساله توسعه در کشور به عنوان یکی از اسناد برنامه ریزی میان مدت مورد مداقه قرار گرفته است؛ به طوری که ر ها از ارزش بودن این برنامه ها نیز قابل ردیابی بوده و نیاز ضروری به بازنگری در این برنامه ها از این منظر را آشکار می سازد.

    کلیدواژگان: اثبات باوری، پسااثبات باوری، اخلاق، برنامه ریزی پسااثبات باورانه، برنامه های توسعه
  • اکبر شیرینی، مریم سادات غیاثیان*، علی افخمی عقدا، محمدرضا احمدخانی صفحات 131-161

    این مقاله به واکاوی شگرد های گفتمان سازی سینمای هالیوود هنگام معرفی مشکلات زیست محیطی و راه حل های پیشنهادی در پویانمایی لوراکس می پردازد. پژوهش پیش رو توصیفی تحلیلی است و در آن با بهره گیری از انگاره هم جوارسازی و خوانش انتقادی گفتمان نظام جهانی سرمایه داری، از ساز و کار های تثبیت و تحکیم نظام معنایی گفتمان غرب رمزگشایی می شود. پویانمایی لوراکس که بازنموده ای از این گفتمان است تلاش دارد نمایی تازه از معضلات فراگیر زیست محیطی، مقصرین، مسئولیت ها و راه حل ها فراروی بیننده قرار دهد. اما یافته های پژوهش نشان می دهد که مشکلات زیستی، مثل قطع درختان و آلودگی هوا، صرفا بهانه ای است برای مشروعیت بخشی به گفتمان مصرف گرایی، بازاریابی برای شرکت های چندملیتی و مهم تر از همه، اشاعه اومانیسم. بازنمایی مومنین به خدا و نبوت در این پویانمایی به صورت موجوداتی مسلوب الاختیار و درمانده است. اما اومانیسم با بیان روشن تر، نیرومندتر و شگرف تر اندیشه ها و توانمندی های انسان مستقل، قهرمان خود را تا قلمرو اثیری الاهگان عروج می دهد تا در آنجا موضوع تامل تماشاگرانه بینندگان باشد. بیننده این پویانمایی در پایان درمی یابد که برای اولین بار در تاریخ جهان، گفتمان غرب در قالب یک نظام دادگر جهانی پدیدار شده است که برآیند «گرایش ها و تمایلات عمیق جهان اجتماعی» است و می تواند بدون نیاز به هدایت الهی، گزینه های گوناگون معنابخشی به زندگی سعادتمند را در اختیار انسان گذارد.

    کلیدواژگان: پویانمایی، تحلیل گفتمان، سینمای هالیوود، اومانیسم، همجوارسازی
  • ابوالقاسم نادری، مقصود فراستخواه، سید جلال موسوی خطیر* صفحات 163-200

    هدف این مقاله شناسایی و اولویت بندی مولفه های سازمان دانش محور است. برای این ‍ منظور از روش تحقیق آمیخته در دو بخش کیفی و کمی استفاده شد. در بخش کیفی جهت شناسایی مولفه های سازمان دانش محور از روش فراترکیب استفاده گردید. در قدم اول با کلیدواژه های مختلف در مهم ترین بانک های اطلاعاتی خارجی و داخلی جستجو و تعداد 670 اثر پژوهشی مرتبط در این زمینه شناسایی شد. در قدم بعد با بررسی اولیه این پژوهش ها براساس شاخص های معین، تعداد 40 اثر علمی و پژوهشی از آنها که مستقیم به بررسی مولفه های سازمان دانش محور پرداخته بودند انتخاب شدند. سپس با تکنیک کدگذاری، مفاهیم مرتبط، شناسایی و ذیل هشت مولفه دسته بندی گردید. این مولفه ها عبارت است از: «مدیریت حامی دانش محوری»، «فرهنگ حامی دانش محوری»، «ساختار و قوانین حامی دانش محوری»، «فرایند مدیریت دانش»، «راهبرد حامی دانش محوری»، «محیط حامی دانش محوری»، «فناوری اطلاعات و ارتباطات حامی دانش محوری». در بخش کمی تحقیق، جامعه آماری، خبرگان و پژوهشگران دانش محورند که تعداد 18 نفر از آنها به وسیله نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه مقایسات زوجی استفاده شد که روایی آن به تایید خبرگان دانش محور رسید. داده ها با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت و مولفه های سازمان دانش محور و ملاک های مرتبط با هر یک از آنها اولویت گذاری شد. نتایج بخش کمی پژوهش نشان داد که مولفه «فرهنگ حامی دانش محوری» با وزن نسبی 0/221 دارای بیشترین میزان اهمیت است.

    کلیدواژگان: دانش محوری، سازمان دانش محور، فراترکیب، فرایند تحلیل سلسله مراتبی
  • زهرا مطهری نسب*، فرشاد محسن زاده، کیانوش زهراکار صفحات 203-221

    هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر واقعیت درمانی بر کاهش اهمال کاری و افزایش خودنظم بخشی دانش آموزان بوده است. روش پژوهش نیمه آزمایشی است و جامعه آماری آن را، دانش آموزان دختر 16 تا 18 ساله دبیرستان دخترانه حسنیه (متوسطه دوم) ، منطقه 2 شهر تهران که در سال تحصیلی 94-95 مشغول به تحصیل بودند، تشکیل می دهند. برای انجام این پژوهش از روش نمونه گیری خوشه ای و هدفمند و برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه های اهمال کاری تحصیلی اتکین (1982) و پرسشنامه خودنظم بخشی پنتریچ و دی گروت (1990) (MSLQ) استفاده شد. بر این اساس پرسشنامه ها در بین 100 نفر از دانش آموزان مقطع دوم، سوم و چهارم دبیرستان، توزیع شد و سپس به روش نمونه گیری هدفمند، 30 نفر از دانش آموزانی که میزان بالای اهمال کاری تحصیلی و میزان پایین خودنظم بخشی، داشتند، انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش در معرض پنج جلسه مداخله واقعیت درمانی که براساس رویه WDEP طراحی شده بود قرار گرفت، اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. برای آزمون فرضیه های آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیره اجرا شد. نتایج نشان داد که مداخله واقعیت درمانی به طور معناداری موجب کاهش اهمال کاری تحصیلی می گردد و همچنین میزان نمرات خودنظم بخشی گروه آزمایش به طور معناداری از نمرات خودنظم بخشی گروه کنترل افزایش یافته است.

    کلیدواژگان: اهمال کاری، واقعیت درمانی، خودنظم بخشی
|
  • Mohammad Reza Pouyafar * Pages 7-41
    The Arabeen Ritual March is one of the world’s greatest annual pilgrimage assemblies. In addition to the acquired religious experience through presentence in this march, participation in the voluntary gratuitous activates and services for the pilgrims is a referent of the concept of religious good. The manifestations of these activities and contributions to religious good have two spheres, i.e. Iranian and Iraqi. On the one hand, the Iraqis have the main contribution and render greatest chunk of services to the pilgrims, and, on the other hand, simultaneous with the increase in the number of Iranian pilgrims, their contribution to the services to the pilgrims too are increasing. Qualitative research method was employed and the necessary data was collected through interview and participative observation, including photos, films and field notes. The findings of the research indicate that despite similarities between the Iranian and Iraqi services and activities, there are basic differences between them regarding their management style, establishment of makeshift service stations (mokebs), role of government in organizing the executive affairs of the Arabaeen March, political and revolutionary incentives behind the religious good activities and the level of competition for rendering services. On the basis of the abovementioned findings, the connotations of the findings of this research have been discussed for suitable policymaking related to the way of government’s handling of the religious and good actions during the Arabaeen Ritual March.
    Keywords: Religious Good, Pilgrimage, Arabaeen, religious experience
  • Mahdi Ghorbankhani, Keyvan Salehi * Pages 43-77
    The quantity and quality of creation of knowledge prepares the grounds for a fundamental change and sustainable and balanced development in every society. The present paper aims to analyze the perception of the university elites and scholars about the obstacles in the way of creation of knowledge in humanities. To this end, by employing the capacity of qualitative methods and phenomenological approach, the subject under study has been identified and its depth represented. The data was collected through targeted sampling (chain-referral method) and semi-structured in-depth interview with 27 elites and professors of the University of Tehran and analyzed based on Colaizzi seven-step method. The analysis of the data culminated in the identification of seven main themes: The cultural and social obstacles; economic obstacles; communication obstacles; individual obstacles; obstacles related to facilities; and, obstacles related to policymaking and planning. The domination of the advocates of quantitative approach over the educational and research decision-making processes has created serious challenges in the way of the formation of the discourse of creation of local or indigenous knowledge and moving towards the realization of scientific authority. While moving towards the institutionalization of the discourse of transformation, it is pertinent to put the following measures on the agenda: Replacing centralization and extreme emphasis on the production and number of research articles with the trends of creation of knowledge and value; revising and readdressing the policies; and consequently preparing a comprehensive action plan.
    Keywords: creation of knowledge, Obstacles, University Elites, Scholars, Transformation in Humanities, Scientific Authority
  • Masoud Kousari, Mohammad Mahdi Mowlaei * Pages 79-104

    A combination of several national and international factors in different fields affect the content quality of cyber space. In this paper, the structure of environment and factors affecting the future of content quality in Iran’s 2025 Vision are analyzed within the framework of the French school’s strategic foresight (La Perspective), and, by using MICMAC software. For this purpose, interactions between 51 variables in seven groups (economic, political, social, technological, legal, environmental and internal key forces), which were gained through diligent search in the environment, were identified. The assessment of interaction between each couple of variables was converted from qualitative analysis to a quantitative figure and ultimately a matrix of interactions was attained. Structural analysis was carried out with the help of software in three parts: Direct relations, indirect relations and latent relations. The results show that the most important factors affecting the content quality are as follows: Users’ facilities (reinforcing variable), contradictory pictures of the desirable future (risk variable), free circulation of content in the cyberspace (target variable), Iran’s relation with the world’s hegemonic system (environmental variable), the future communication networks, and Convergent Technologies (NBIC - nano-bio-info-cogno provinces of science and technology) (highly effective latent variables). Also, 16 factors were identified as influential variables.

    Keywords: Strategic Foresight, La Perspective, structural analysis, Futures Studies, The Future of Cyberspace
  • Behzad Malekpourasl *, Ali Asghar Ghaeminia Pages 105-129

    New findings of philosophy of science question and challenge positive concepts regarding the inclusion of conditions of knowledge, neutrality of observation and data’s independence from theoretical interpretations as well as the distinction between natural and social sciences in a serious manner. In contrast to positive approach, data, theories, and different disciplines, like ethics have expanded as a part of social and historical contexts. This outstanding effect has developed with the help of different approaches, including contributive postmodernist and neo-pragmatic approaches. The mentioned developments in the field of thought, directed social sciences and planning towards post-positivist situation and highlighted the ethical contexts of planning; this effect is traceable in the application context of planning. The purpose of this paper is to express the features of planning theory within the framework of post-positivism, and, also to explain the contexts of involvement of ethics in the field of planning, in its broad sense, as well as the way it affects the planning process. The result of this paper is presentation of the process of new work in the planning process based on attention to new ethical contexts that distinguishes this process from the previous ones, which were regarded as value-free. Also, for practical evaluation of this paper’s hypothesis, the dominant approach of the Five-Year Development Plans of the country has been carefully studied as one of the mid-term planning documents. The findings of the research indicate that value-freeness of these plans is traceable and it sheds light on the necessity of revision of these plans from this perspective.

    Keywords: Positivism, Post-positivism, ethics, Post-Positivism Planning, Development plans
  • Akbar Shirini, Mayam Sadat Ghiasian *, Ali Afkhami Oghada, Mohammadreza Ahmadkhani Pages 131-161

    This paper is concerned with analyzing the tricks of the Hollywood Cinema’s discourse formation when introducing the environmental problems and their proposed solutions in the Lorax animation. Descriptive-analytical research method was employed and by using the idea of juxtaposition and critical reading of the discourse of capitalist global system, the mechanisms of stabilization and consolidation of the Western semantic discourse system was decoded or deciphered. The Lorax animation, which is a representation of this discourse, tries to present a new profile of widespread environmental problems, culprits, responsibilities and solutions to the audience. But, the findings of this research show that environmental problems, like cutting the trees and air pollution, are just an excuse for legitimization of consumerist discourse, marketing for multinational corporations, and more importantly, promotion of humanism. Believers and theists in this animation are represented as impotent and helpless beings. But, through a clearer, more powerful, and deeper expression of thoughts and abilities of independent human being, humanism uplifts its hero to the etheric domain of gods until he/she becomes the subject of observational reflection of the audience. At the end of this animation, the audience will find out that for the first time in the world history, the Western discourse has appeared in the form of a just global system that is the output of “the profound orientations and tendencies of the social world,” and, without any need to the divine guidance, can provide man with various options of semanticization of a happy life.

    Keywords: animation, Discourse Analysis, Hollywood Cinema’s, Humanism, Juxtaposition
  • Abolghasem Naderi, Maqsood Farasatkhah, Sayed Jalal Mousavi Khatir * Pages 163-200

    The purpose of this paper is to identify and prioritize the components of knowledge-based organization. To this end, mixed method was used in two parts, i.e. quantitative and qualitative. In the qualitative part, meta-synthesis method was used to identify the components of knowledge-based organization. In the first step, 670 relevant researches were identified through searching the most important local (domestic) and global databases. In the next step, 40 researches, which directly discussed the components of knowledge-based organization, were identified based on definite indexes. Then, using the coding technique, related concepts were identified and classified in eight categories. These components are: knowledge-baseness supportive management; knowledge-baseness supportive culture; knowledge-baseness supportive structures and laws; process of knowledge management; knowledge-baseness supportive strategy; knowledge-baseness supportive environment; knowledge-baseness supportive information and communication technology. The statistical population of the quantitative part are knowledge-based experts and researchers and 18 from amongst them were selected through targeted sampling method. The required data was collected by couple comparisons questionnaires, whose reliability was confirmed by the knowledge-based experts. The data was analyzed using Analytic Hierarchy Process (AHP) and components of knowledge-based organization and relevant criteria for each one were prioritized. The result of the quantitative part shows that the “knowledge-baseness supportive culture” component with relative 0.221 weight enjoys the highest degree of significance.

    Keywords: Knowledge-based, Knowledge-based organization, Meta-Synthesis, Analytic Hierarchy Process
  • Zahra Motaharinasab *, Farshad Mohsenzadeh, Kianoosh Zahrakar Pages 203-221

    The purpose of this paper is to study the effect of reality-therapy on reducing negligence and increasing self-regulation of school students. The method of the study is quasi-experimental and 16-18 girl students of Hassanieh Girls’ High school (Second Middle) of Tehran District 2, who educated in 2015-2016, constituted the target population. For this purpose, cluster and judgmental sampling methods were used and the data was collected through questionnaires of Educational Negligence (Atkin, 1982) and Self-Regulation Inventory (Pintrich & Digroot, 1990). The questionnaires were distributed among 100 high school students (grades two, three, and four). Then, using judgmental sampling method, 30 students, who had high level of educational negligence and low self-regulation, were selected and were randomly placed into two groups of 15 students: experimental and control groups. The experimental group members were exposed to 5 sessions of reality-therapy intervention based on WDEP; but the control group members were not. Multivariate analysis of covariance was used to test the hypotheses. The findings show that reality-therapy intervention significantly reduces educational negligence; also, the level of the marks of self-regulation of experimental group significantly increased compared to those of the group control.

    Keywords: Negligence, Reality-Therapy, self-regulation