فهرست مطالب
مجله دانش تفسیر سیاسی
پیاپی 6 (زمستان 1399)
- تاریخ انتشار: 1400/02/07
- تعداد عناوین: 7
-
صفحات 1-28
دیپلماسی رسانهای یکی از مهمترین ابزارهای مبادلات سیاسی و تعامل بین کشورها در سطح جهانی محسوب شده و بخش مهمی از دیپلماسی عمومی کشورهای قدرتمند جهان را به خود اختصاص داده است. رسانه های اجتماعی بهعنوان بستر تعاملات اجتماعی و سیاسی نقش یگانهای در توسعه و رشد دیپلماسی رسانهای داشتهاند. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی نقش شبکه اجتماعی در شکلگیری دیپلماسی فضای مجازی است. در این تحقیق از روش کیفی تیوری داده بنیاد استفادهشده است. جمع آوری اطلاعات با استفاده از تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته و مسئله محور بوده و به این منظور با 10 نفر از اساتید دانشگاه در حوزه علوم سیاسی و ارتباطات و کارشناسان روابط بینالملل در خصوص تاثیر فضای مجازی و با اشاره به یکی از این شبکهها (توییتر) مصاحبه انجامگرفته و دادهها با استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیلشده است. مدل نهایی تحقیق شامل موقعیت، کاربران، عوامل توسعه ای، فرصت در حوزه عمومی، فرصت در حوزه دیپلماسی داخلی، فرصت در دیپلماسی خارجی، تهدیدات رسانهای دیپلماسی، مزایا و چالشها است. یافته های تحقیق نشان داد که به دلیل ظرفیت سیاسی و اجتماعی بالای شبکه اجتماعی توییتر، شتاب در اطلاعرسانی و انتقال اطلاعات و برتری نسبی نسبت به شبکه های اجتماعی دیگر، نقش و تاثیر آن در دیپلماسی رسانهای ایران بهشدت محسوس و قابلتوجه است.
کلیدواژگان: دیپلماسی رسانه، فضای مجازی، شبکه اجتماعی، ارتباطات -
صفحات 29-63
نقض حقوق بشر و جنایت علیه بشریت امروزه در زمره نقض صلح و امنیت بینالمللی قلمداد میشود که در پاسخ ابزار و راهکارهای متعددی نظیر دکترین مسئولیت حمایت، مجمع عمومی، شورای امنیت، دکترین مسئولیت حمایت، مجمع عمومی و شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد تدارک دیده و در بسیاری از موارد نقض حقوق بشر و جنایت علیه بشریت نظیر روآندا، سومالی، بالکان، کوزوو و لیبی از این ابزار استفادهشده است. در پرونده جنایت مردم مسلمان میانمار که وضعیت نقض حقوق بشر در این کشور بهمراتب شدیدتر و ازنظر مدتزمان، بهمراتب طولانیتر از این موارد بوده جامعه جهانی به دلایل گوناگون و مختلف هیچگونه اقدام عملی از سوی شورای امنیت علیرغم وجود گزارشهای دبیر کل و شورای حقوق بشر و سایر ارکان تابعه سازمان ملل متحد نشان نداده است. این پژوهش به روش تحلیلی توصیفی و گردآوریشده به روش کتابخانهای ضمن بررسی بحران میانمار و صلاحیت حقوقی دخالت شورای امنیت به دنبال پاسخ به این پرسش است که میزان صلاحیت شورای امنیت در بحران میانمار برای اعمال زور از سوی شورای امنیت چیست؟ فرضیه مقاله این است که بحران میانمار با توجه وقایعی که در آن اتفاق افتاده است بهعنوان نقض صلح و امنیت بینالمللی شناختهشده و قابلیت اعمال زور از جانب شورای امنیت را دارا است.
کلیدواژگان: حقوق بشر، بحران میانمار، نقض صلح و امنیت بین المللی، سازمان ملل متحد -
صفحات 64-94
تحقیق حاضر با هدف نقش شبکههای مجازی اجتماعی برکاهش خشونت در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی و دانشگاه علامه طباطبایی بررسی و انجام شده است. روش تحقیق تحلیلی-توصیفی است با رویکرد آمیخته (کیفی-کمی) است. جامعه آماری تحقیق در بخش کیفی خبرگان مجتمع دانشگاهی ولایت و در بخش کمی، دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی و دانشگاه علامه طباطبایی هستند. با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 نفر به عنوان نمونه آماری تعیین و به روش تصادفی در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامه محقق ساخته است که روایی آن به صورت روایی محتوا و با مراجعه به نظر 5 نفر از خبرگان و اساتید فن بررسی و تایید گردید. پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ بررسی شد که نتایج نشان می دهد ضریب آلفا بیشتر از مقدار ملاک 7/0 است لذا پرسشنامه از پایایی مناسب برخوردار است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرمافزارهای لیزرل و SPSS20 انجام شده است. نتایج نشان میدهد که مولفههای شبکههای اجتماعی شامل بعد فرهنگی، بعد ارزشهای اجتماعی، بعد ارتباطات و بعد ایدیولوژیک میتوانند با مدیریت سیاستگذاری فضای مجازی توام با افزایش سواد رسانهای از طریق انسجام بخشی، هویت بخشی، پرورش شخصیت مدنی و سازگاری جوانان دانشجو موجبات دوری آنها از خشونت را فراهم آورد.
کلیدواژگان: شبکه های مجازی اجتماعی، خشونت، ارزش های اجتماعی، ارتباطات -
صفحات 95-122
این پژوهش کیفی با روش پارادایمی مترصد پاسخ به این سوال است که پارادایمهای توسعهنیافتگی ایران در دوره قاجاریه چه بوده است؟ یافته پژوهش نشان میدهد که ایران در عصر قاجار در عرصهی خارجی با پارادایم مداخلهی خارجی و پارادایم تحتالحمایگی روبرو شد. در این دوران با عهدنامههای گلستان، ترکمان چای، آخال، پاریس و همچنین عهدنامههای 1907 م و 1919 م ، عملا استقلال سیاسی و اقتصادی نفی گردید؛ که برآیند این نفی پارادایم امتیازدهی بود. اما در عرصهی داخلی پارادایمهای جمعیت، شهرنشینی، مالکیت، طبقه، ناامنی، غیر انباشتی، استبداد، امتیازدهی، مهاجرت، قحطی و تیولداری زمینهی توسعهنیافتگی آن را رقم زد؛ زیرا اولا. پارادایم جمعیتی ایران در این دوره نهتنها براثر مولفههایی چون قحطی، جنگ و مهاجرت کاهش یافت، بلکه نودوپنج درصد آن، در بیسوادی محض به سر میبرد؛ دوم اینکه پارادایم شهرنشینی در عصر قاجاریه توسعه پیدا نکرد، زیرا ترکیب جمعیتی ایران، ایلیاتی بود؛ سوم اینکه پارادایم مالکیت، طبقه، ناامنی و نا انباشتی، در این عصر شکل نگرفت زیرا زمینهای قاجاری از نوع سلطنتی، تیولی، وقفی و بایر بودند. چهارم؛ طبق پارادایم استبداد و تیولداری، شاهان قاجاریه معتقد بودند چون سلطنت بازور شمشیر به دست خاندان آنها افتاده است میبایست همانند یک مملکت تسخیرشده با مردم رفتار کرد و تا آنجا که امکان دارد، باید از آنها مالیات گرفت. بنابراین پارادایمهای مطروحه در کنار یکدیگر قرار گرفتند و توسعهنیافتگی جامعهی ایران را در این دوران رقم زدند.
کلیدواژگان: استبداد، پارادایم، توسعه نیافتگی، تحت الحمایگی، تیول داری، قاجاریه، مداخله ی خارجی -
صفحات 123-141
جهانیشدن از یکسو برای جهان «جرایم اقتصادی» را به ارمغان آورده و از دیگر سو باعث تقریب راهبردها و عملکردها در مسیر پاسخدهی به این دسته جرایم شده، امری که در کالبد سیاستهای جهانی نمود یافته است. ازجمله سیاستهایی که پس از حوادث 11 سپتامبر 2001 ایالاتمتحده مرزها را درنوردید و در تاروپود نظامهای حقوقی کشورهای مختلف اعم از داعیهدار دموکراسی و غیر آن رسوخ نمود گفتمان دشمن مداری سیاست جنایی است. گفتمان دشمن مدار که از طریق تزریق مفاهیم دوگانه «شهروند» و «دشمن» به سیاست جنایی و حقوق کیفری و تشبیه منظومه عدالت کیفری به صحنه مصاف میان جرم و امنیت با وامگیری مولفههای حقوق جنگ و بازتعریف جنگ از جرم، در تکاپوی استحاله حقوق کیفری و نظامی سازی شیوههای پاسخدهی به جرم است، خود، پاسخ شدیدی است به نقصان و ناکارآمدی مدرنیسم کیفری و چیدمان اجتماعی جامعه لیت مدرن که با عدول از قوانین هنجار باور و منقلب نمودن ارزشهایی که قوانین روی آن بنانهاده شدهاند سعی دارد تا جلاء کارکردی خود را جبران و از طریق جنگ با دشمن (غیر شهروند)، جرایم جهانی شده نظیر جرایم اقتصادی را برچیند. در این جستار به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای خوانشی مختصر بر چرایی ظهور و مبنای تیوریک این گفتمان و برخی از جلوههای دشمن مداری که در مسیر رسیدگی به جرایم اقتصادی به منصه ظهور رسیده است خواهیم داشت.
کلیدواژگان: استبداد، پارادایم، توسعه نیافتگی، تحت الحمایگی، تیول داری، قاجاریه، مداخله ی خارجی -
صفحات 142-168
تلاشها و مجاهدتهای شهید سلیمانی در قالب سپاه قدس و جبهه مقاومت در منطقه غرب آسیا در برابر تجاوز، ظلم و بیعدالتی قدرتهای استکباری بدون شک یکی از عناصر صلح ساز و ثبات ساز منطقه با تکیهبر نظریه استقرار صلح عادلانه بهویژه در منازعه فلسطین و اسراییل و مقابله با نیروهای افراطگر، خشونتطلب و تروریست داعش و تکفیری بوده است. شهید بزرگوار در تداوم تقویت جبهه مقاومت و ایجاد صلح عادلانه که از آن تعبیر به صلح حقیقی میشود، ضمن تقویت نیروهای مقاومت در لبنان و فلسطین برای احقاق حقوق خود در برابر تجاوزات رژیم اشغالگر قدس، با ظهور داعش در منطقه و جنایات و خشونتهای غیرقابلباور آن، با دعوت مقامات رسمی سوریه و عراق و تایید رهبری معظم انقلاب اسلامی برای کمک به این کشورها اقدام کرد و نقش اساسی در ریشه کردن تروریسم و داعش در منطقه و برقراری مجدد صلح و ثبات در عراق و سوریه داشت و در مسیر استقرار صلح عادلانه در منطقه جان خویش را فدا کرد. جهاد درراه خدا و مقابله با ظلم و بیعدالتی و استقرار صلح حقیقی (صلح عادلانه) هدف اصلی رویکرد شهید سلیمانی بود که از آن بهعنوان "مکتب شهید سلیمانی" نامبرده میشود. در این مقاله، با روش تحلیلی و توصیفی تلاش است تا به این سوال پاسخ داده شوکه نسبت نظریه صلح عادلانه بهعنوان یک نظریه متعلق به اندیشمندان مسلمان در حوزه روابط بینالملل با جبهه مقاومت و مکتب شهید سلیمانی چیست؟
کلیدواژگان: شهید سلیمانی، جبهه مقاومت، صلح عادلانه، روابط بین الملل -
صفحات 169-191
هدف از پژوهش حاضر، بررسی جامعه مدنی سنتی بر عملکرد احزاب سیاسی در ایران از مشروطه تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی است. در این راستا سوال اصلی تحقیق این است که تاثیر بنیانهای اجتماعی و سیاسی جامعه مدنی سنتی بر عملکرد احزاب سیاسی در ایران چیست؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که وضعیت سیاسی و اجتماعی ایران بیانگر وجود شرایطی است که بر شکلگیری و عملکرد احزاب سیاسی در ایران تاثیرگذار بوده است. مهمترین زمینه سیاسی وجود حکومت مستبدان و قدرتمندان و ممانعت از شکلگیری نهادهای مدنی در طی تاریخ بوده است. بر همین اساس از یکسو نهادینگی و پذیرش تحزب، به عنوان نهادی مدرن، در بخش سنتی جامعه ایرانی با دشواریهایی نیز همراه بوده و از سوی دیگر بدبینی و ناآگاهی عمومی نسبت به جایگاه احزاب هم مانع رشد تحزب در ایران شده است که از دلایل این بدبینیها میتوان به فقدان همسویی عملکرد احزاب با سنن، آداب و اعتقادات عمومی و مذهبی، نبود طبقه اجتماعی در ایران، وابستگی به اجانب و بیتوجهی به خواست عمومی و منفعت طلبی گروهی و حزبی در عمل اشاره کرد.
کلیدواژگان: احزاب، جامعه مدنی سنتی، توسعه سیاسی، امنیت سیاسی، تجدد