فهرست مطالب

مطالعات میان فرهنگی - پیاپی 42 (بهار 1399)

فصلنامه مطالعات میان فرهنگی
پیاپی 42 (بهار 1399)

  • تاریخ انتشار: 1400/02/14
  • تعداد عناوین: 6
|
  • محسن فرهادی نژاد*، سکینه جعفری صفحات 9-34

    هدف پژوهش حاضر ارزیابی معیارهای مدیریت رفتار اخلاقی در بستر فرهنگ جامعه ایرانی بود. پژوهش حاضر با توجه به هدف، کاربردی و با توجه به نحوه گردآوری داده ها از نوع پژوهش های توصیفی پیمایشی محسوب می شود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام شهروندان 45-18 سال شهرهای تهران، مشهد، اصفهان، اهواز، کرج و سمنان در سال 1398 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای 500 نفر به عنوان نمونه پژوهش (306 نفر زن و 194 نفر مرد) انتخاب شدند. همه شهروندان نمونه پژوهش پرسشنامه معیارهای مدیریت رفتار اخلاقی در کنترل رفتارهای غیراخلاقی را تکمیل کردند. ضریب آلفای کرونباخ ابزار پژوهش (752/0) توسط پژوهشگر محاسبه شده است. داده ها با آزمون های تحلیل عامل اکتشافی و تاییدی، تی تک نمونه ای و آزمون فریدمن با استفاده از نرم افزارهای SPSS و LISREL تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که: معیارهای مدیریت رفتار اخلاقی در کنترل رفتارهای غیراخلاقی در سه عامل فردی، اجتماعی و دینی دسته بندی شدند. میانگین قواعد مدیریت رفتار اخلاقی در کنترل رفتارهای غیراخلاقی (قاعده رسانه ها، قاعده مادر، قاعده کیفیت خواب، قاعده منافع شخصی، قاعده طلایی، قاعده فضایل شخصی، قاعده تعمیم رفتار، قاعده الگو بودن، قاعده قانونی بودن، قاعده آینه، قاعده عبرت دیگران شدن، قاعده باور به نظارت مستمر، قاعده نوع دوستانه، قاعده عمل به فرامین دینی) بالاتر از سطح قابل قبول بود. همچنین از میان قواعد مدیریت رفتار اخلاقی در کنترل رفتارهای غیراخلاقی، قاعده طلایی در رتبه اول، قاعده فضایل شخصی در رتبه دوم و قاعده مادر در رتبه سوم قرار دارند؛ اما قاعده نوع دوستی در رتبه آخر قرار دارد.

    کلیدواژگان: عمل اخلاقی، عمل غیراخلاقی، رفتار اخلاقی، فرهنگ ایرانی
  • مرتضی مقتدائی*، صادق زیبا کلام صفحات 35-62

    ابزارهای رسانه ای پیشرفته که محصول جهانی شدن و انقلاب ارتباطات و اطلاعات هستند، نقش قابل توجهی در به چالش کشیدن ارزش ها و هنجارهای حاکم بر جمهوری اسلامی ایران دارند. سرعت این تحولات به گونه ای است که زندگی، رشد و بلوغ جوانان را تحت تاثیر قرارداده و با اختلال در امر جامعه پذیری نسل جوان؛ علاوه بر اینکه جوانان را از اهداف انقلاب اسلامی از جمله حرکت به سوی آرمان تمدن نوین اسلامی دور می کند، سبب بروز شکاف بین نسل ها شده است. این مقاله با استفاده از« تیوری تناقض پرورش اجتماعی اولیه و ثانویه برگر و لاکمن و نظریه کارکردگرایی تالکوت پارسونز» به روش توصیفی- تحلیلی، با نگاهی به بیانیه گام دوم انقلاب به بررسی تاثیر انقلاب ارتباطات و اطلاعات بر تعاملات بین نسل ها در ایران پرداخته است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که انقلاب ارتباطات و اطلاعات و متعاقب آن ظهور ابزارهای رسانه ای پیشرفته و سریع مانند اینترنت، ماهواره و شبکه های اجتماعی مجازی از طریق کاهش نقش نهادهایی مانند خانواده و مدرسه، در امر جامعه پذیری اختلال وارد نموده و انتقال ارزش ها، آموزه های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی را از نسلی به نسل دیگر با چالش روبرو می کنند. نتیجه تحقیق بیانگر تاثیر ابزارهای رسانه ای پیشرفته و سریع در ایجاد شکاف بین نسل ها در ایران می باشد.

    کلیدواژگان: انقلاب ارتباطات و اطلاعات، ایران، بیانیه گام دوم، شکاف نسلی، فضای مجازی
  • سیده حکیمه هاشمی، سید رضا صالحی امیری*، شهلا کاظمی پور ثابت، میثم موسائی، علی بقائی سرابی صفحات 63-86

    کشور ایران در زمره کشورهای ناهمگون و متکثر دینی و مذهبی است و ساختار جمعیتی در ایران با پدیده کثرتگرایی قومی، دینی و مذهبی مواجه است و عدم توجه به نیاز های اقلیت ها در سیاست ها و برنامه ریزی های اجتماعی و توسعه ای دولت، ضمن ایجاد نگرش اقلیت گرایانه در افراد، به تضعیف اعتماد آنان نسبت به دولت و دیگر افراد منجر می گردد. از اینرو هدف اصلی این تحقیق بررسی جامعه شناختی تاثیر احساس تبعیض اجتماعی بر اعتماد اجتماعی در جامعه زرتشتیان شهر تهران میباشد. در پژوهش حاضر، نظریات پاتنام، گیدنز، زتومکا، اوفه، راجرز، اسلانر و کلمن به عنوان چارچوب نظری تحقیق انتخاب شده است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع پیمایشی، نمونه گیری از نوع خوشه ای چند مرحله ای و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه میباشد. جامعه آماری تحقیق را کلیه زرتشتیان ساکن در شهر تهران تشکیل می دهند که برابر آمار انجمن زرتشتیان تهران حدود هفت هزار نفر می باشند و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، برابر با 191 است که برای اطمینان بیشتر 210 پرسشنامه جمعآوری شد. نتایج تحقیق نشان می دهد میزان اعتماد اجتماعی 9/20 درصد پاسخگویان در سطح پایین، 4/52 درصد در سطح متوسط و 7/26 درصد در سطح بالا قرار دارد. همچنین یافته های تحقیق نشان می دهد در جامعه زرتشتیان شهر تهران، ویژگی‏های فردی پاسخگویان بر میزان اعتماد اجتماعی آنان موثر نبوده؛ اما متغیرهای پایگاه اقتصادی-اجتماعی و احساس تبعیض بر میزان اعتماد اجتماعی زرتشتیان موثر بوده-اند

    کلیدواژگان: احساس تبعیض، اعتماد بین شخصی، اعتماد تعمیم یافته، اعتماد نهادی، جامعه زرتشتیان شهر تهران
  • فاطمه محقق، فرهاد امام جمعه*، سید مرتضی موسویان، فائزه درمان صفحات 87-116

    این مقاله با هدف پاسخگویی به این دو سوال اساسی تنظیم شده که رویکرد جدید به مفهوم سواد فرهنگی چیست و چه تکنیک هایی برای آموزش سواد فرهنگی به دانشجویان قابل استفاده است. روش مورد استفاده، کیفی و از نوع تحلیلی اسنادی است. این تحقیق از منظر هدف، توسعه ای کاربردی، و از نظر ماهیت، مطالعه ای توصیفی است و برای پاسخگویی به سوالات پژوهشی از استنتاج مبتنی بر توصیف و تحلیل مفاهیم استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان داد رویکرد جدید و فعال به مفهوم سواد فرهنگی، «توان خواندن و درک فرهنگ و مصنوعات فرهنگی» است. در مقام مقایسه، این توانایی مانند قدرت خواندن و درک متون است. آموزش این مهارت به دانشجویان، نیازمند به کارگیری روش هایی همچون "تجربه و تمرین کردن"، "غوطه وری در تجربیات واقعی"، "آموزش به روش ناپایدار سازی" و "آموزش در فضای باز"، است که همگی با مرحله تامل و تحلیل، برای استخراج معنا توسط خود دانشجو همراه هستند. تجهیز دانشجویان به سواد فرهنگی با رویکرد جدید و برنامه ریزی دقیق دانشگاه ها برای روبرو کردن دانشجویان با موضوعات فرهنگی که در دنیای واقعی انتظار آنها را می کشد، بازآفرینی ادراک دانشجویان و افزایش ظرفیت تغییر و اصلاح فرهنگی را موجب می شود.

    کلیدواژگان: سواد فرهنگی، آموزش مهارت ها، ناپایدار سازی، بازآفرینی ادراک
  • احمد ساعی*، مریم خالقی نژد، علی اشرف نظری، مجید توسلی رکن آبادی صفحات 117-148

    امروزه کنشگران فروملی خواهان فعالیت های بیشتر فرهنگی در عرصه ارتباطات برون مرزی می باشند. این فعالیت تحت عنوان پارادیپلماسی در چارچوب برخی قوانین، منجر به افزایش قدرت ملی یک کشور و حکومت می شود، از جهت اهمیت فرهنگ در دنیای حاضر و کارکردهای آن، در این مقاله بر آنیم تا با ذکر ظرفیت های کشورهای حوزه ایران فرهنگی به نظریه جدید پارادیپلماسی فرامرزی فرهنگی بپردازیم و نشان دهیم که چه ظرفیت هایی از جهت برقراری پارادیپلماسی فرامرزی فرهنگی مابین ایران و کشورهای مورد بررسی وجود دارد. طبق بررسی انجام شده یافته های پژوهش بر وجود ظرفیت های فرهنگی مختلف اعم از زبان، قومیت، دین، هویت، معماری، ادبیات و مشاهیر و آداب و رسوم تاکید دارد. لذا مساله مقاله آن است که چه ظرفیت های فرهنگی مشترکی مابین کشورهای حوزه ایران فرهنگی هنوز وجود دارد؟ در پاسخ فرضیه مقاله بر این استوار است که زمینه های مختلف فرهنگی اعم از زبان، قومیت، دین، تا معماری و هنر و زمینه های علمی مختلف برای ارتباطات فرامرزی پارادیپلماتیک فرهنگی وجود دارد قابل ذکر است که این مقاله برگرفته از رساله می باشد.

    کلیدواژگان: پارادیپلماسی فرامرزی، فرهنگ، هویت و قومیت، زبان و مذهب، معماری
  • حسن بشیر، مصطفی مصطفوی* صفحات 149-170

    همزیستی افغانی ها با ایرانیان تاریخ طولانی دارد. همسایگی دو کشور از نظر جغرافیایی، قرابت فرهنگی و اشتراکات فرهنگی موجب شده آنها در دهه های اخیر بیشتر ارتباط داشته باشند. زبان، دین، اشتراکات فرهنگی زمینه امکاناتی نظیر تحصیلات در مراتب بالا را برای آنها فراهم نموده است. اما ارتباطات میان ایرانی ها و افغانی ها به رغم اشتراکات، از اختلافات فرهنگی برخوردار است. بر اساس نظریه «مدیریت اضطراب/عدم قطعیت گادیکانست و انطباق میان فرهنگی غریبه ها» به عنوان رویکرد جدید ارتباطات میان فرهنگی با هدف تعامل ما با غریبه (دیگری)؛ و حفظ و نگهداشت آن در سطح مطلوب - جایی میان آستانه حداکثر و حداقل- به منظور برقراری «ارتباط موثر» با «دیگری» در نظر گرفته شده است. روش تحقیق از نوع کیفی انتخاب و با 15 نفر از دانشجویان مهاجر افغانی مقیم تهران صورت پذیرفت و تحلیل رفتارهای آنها مطابق با نظریه گادیکانست مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد دانشجویان افغانستانی در ایران احساس مثبت و خوبی دارند و از نظر ارتباطات فرهنگی در محیط دانشگاهی مشکلات کمتری با ایرانی ها دارند، آنها تبعیض کمتری نسبت به خود احساس می کنند و معتقدند با بالارفتن سطح آگاهیشان؛ مدیریت اضطراب در مواجهه با ایرانی ها تقویت شده و با قطعیت بیشتری از جامعه میزبان به پیش بینی می پردازند. افزایش آگاهی، آموزش، برنامه های رسانه ای می تواند در جهت افزایش همکاری و همدلی میان ایرانیان و افغانی ها در سطح وسیع و کاستن سطح اختلاف میان ایشان ارایه گردد.

    کلیدواژگان: مهاجرین افغانستانی، ایرانیان، ارتباطات میان فرهنگی، عدم قطعیت، مدیریت اضطراب