فهرست مطالب

نشریه دانش علفهای هرز
سال هفدهم شماره 1 (بهار و تابستان 1400)

  • تاریخ انتشار: 1400/04/26
  • تعداد عناوین: 12
|
  • مجتبی حسینی*، رضا قربانی، محمدحسن راشد محصل، محسن یاسائی صفحات 1-16

    در این تحقیق، پاسخ 29 جمعیت مختلف جودره به علف کش سولفوسولفورون مورد مطالعه قرار گرفت. آزمایش در سال 1394-1393 به صورت فاکتوریل و بر پایه بلوک کامل تصادفی با سه تکرار، در گلدان در فضای آزاد مزرعه، در مرکز تحقیقات و آموزش کشاوررزی و منابع طبیعی فارس، انجام شد. فاکتور اول، 29 جمعیت مختلف جودره شامل 28 جمعیت شهرستان های مختلف استان فارس، به همراه یک نمونه از استان کرمانشاه بود. فاکتور دوم، دز علف کش سولفوسولفورون در پنج سطح شامل صفر، 3/13، 6/26، 9/39 و دز خرد شده 3/13+3/13 (در دو مرحله) گرم در هکتار بود و فاکتور سوم، زمان سم پاشی شامل مراحل یک تا سه برگی (ZGS11-13)، مرحله ابتدای پنجه زنی (ZGS21-23) و مرحله ابتدای ساقه رفتن (ZGS31-33) بود. نتایج نشان دادند که اثر زمان بر ارتفاع بوته معنی دار بود. همچنین اثر فاکتورهای دیگر و اثرات متقابل آن ها معنی دار بود. با افزایش دز علف کش، درصد کاهش ارتفاع و وزن تر جودره بیشتر بود. دزهای کمتر از دز توصیه شده و دز خرد شده، اثر اندکی بر کاهش رشد گیاه داشت. بیشترین و کمترین کاهش درصد وزن تر نسبت به شاهد، به ترتیب در جمعیت بوانات با دز 9/39 گرم بر هکتار در مرحله ZGS11-13 (28/85 درصد) و فسا با دز 3/13 گرم درهکتار در مرحله ZGS31-33 (51/0 درصد) مشاهده شد. بر اساس نتایج این آزمایش، پاسخ ها به علف کش سولفوسولفورون متفاوت بود که احتمالا دلیل آن، تنوع درون جمعیت ها و تحمل آن ها به علف کش سولفوسولفورن است.

    کلیدواژگان: تحمل به علف کش، تنوع ژنتیکی، زمان مصرف علف کش، علف کش بازدارنده ALS، مدیریت علف هرز
  • صبا یزدانی پور، حسن علیزاده*، ایرج نصرتی، صحبت بهرامی نژاد صفحات 17-26

    به منظور بررسی تحمل ارقام مختلف گندم نان، جو و یولاف زراعی، به کاربرد علف کش تری فلورالین مطالعات گلخانه ای و مزرعه ای در سال های 1394 و 1395 در پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی کرمانشاه انجام گردید. در مطالعه گلخانه ای تحمل 64 رقم گندم، 38 رقم یولاف زراعی و 12 رقم جو نسبت به کاربرد علف کش تری فلورالین با دوز مصرفی 5/2 لیتر در هکتار (ترفلان، امولسیون 48%) مورد بررسی قرار گرفت. صفات مورد اندازه گیری در بخش گلخانه ای شامل درصد سبز شدن و وزن خشک بوته ها بودند. در مطالعه مزرعه ای تحمل دو رقم گندم نان (پیشتاز و پارسی)، جو (نصرت و ریحان) و 11 رقم یولاف زراعی (Ozark، UPF775456، Wallaroo، Euro، Wintaroo، GA Mitchell، Potoroo، Brusher، Quall، Swan و Mortlock) نسبت به کاربرد علف کش تری فلورالین با دوز مصرفی 5/2 لیتر در هکتار (از فرم تجاری) مورد بررسی قرار گرفت. انتخاب این ارقام براساس مطالعات گلخانه ای بود. آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی(گلخانه ای) و طرح بلوک کامل تصادفی (مزرعه ای) در سه تکرار اجرا شد. صفات مورد اندازه گیری در شرایط مزرعه ای شامل عملکرد دانه، درصد سبزشدن و طول کلیوپتیل بودند. نتایج نشان داد که درصد افزایش عملکرد دانه یولاف زراعی بیشتر از جو و گندم نان بود، ولی در سایر صفات جو و گندم نان بیشتر بودند. در بین صفات درصد افزایش عملکرد دانه یولاف زراعی بیشتر از جو، ولی در سایر صفات جو بهتر از یولاف زراعی بود. یولاف زراعی در عملکرد دانه از گندم نان بیشتر است. در بین صفات عملکرد دانه یولاف زراعی بیشتر از جو، ولی در سایر صفات جو بهتر از یولاف زراعی بود.

    کلیدواژگان: پیشتاز، پارسی، ریحان، طول کلئوپتیل، نصرت
  • زهرا پوررضا، جعفر اصغری*، المیرا محمدوند، حبیب الله سمیع زاده صفحات 27-41

    به منظور بررسی اثر تراکم ارقام لوبیا (Phaseolus vulgaris L.) بر قابلیت رقابت با علف های هرز، این آزمایش به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. عامل اصلی عبارت از ارقام لوبیا شامل سه رقم لوبیا قرمز اختر، درخشان و یاقوت، و دو رقم لوبیاسفید درسا و شکوفا و عامل فرعی عبارت از تراکم کاشت شامل 15، 25 و 35 بوته در مترمربع در شرایط آلوده به علف های هرز بود. کلیه ی صفات مورد بررسی به جز ارتفاع بوته، تحت تاثیر رقم، تراکم و یا برهمکنش دو عامل قرار گرفتند. ارقام درسا و شکوفا به ترتیب بیشترین و کمترین تعداد شاخه فرعی و غلاف در بوته را تولید کردند. رقم یاقوت، در تراکم های 25 و 35 و رقم درسا در تراکم 25 بوته در مترمربع بیشترین تعداد گره در بوته را دارا بودند؛ همچنین این ارقام دارای بیشترین تعداد دانه در غلاف نیز بودند. درخشان در بین سایر ارقام، بیشترین طول غلاف و وزن خشک تک بوته را تولید نمود. ارقام درخشان و درسا به ترتیب در تراکم های 15 و 25 بوته در مترمربع از بیشترین مقدار وزن تر تک بوته برخوردار بودند. بیشترین وزن صددانه در رقم درخشان مشهود بود. در بین ارقام، رقم یاقوت در میانگین سه تراکم دارای بیشترین عملکرد دانه بود. تعداد شاخه فرعی و تعداد دانه در غلاف ارقام لوبیا در تراکم های 25 و 35 بوته بیشتر از 15 بوته در مترمربع بود. به طورکلی به نظر می رسد رقم لوبیا قرمز و لوبیاسفید مناسب کاشت در منطقه از نظر تولید عملکرد بیشتر یاقوت و درسا باشد.

    کلیدواژگان: اختر، درخشان، درسا، شکوفا، یاقوت
  • محسن الهی نژاد*، مصطفی اویسی، حمید رحیمیان صفحات 43-56

    به منظور ارزیابی اثر تراکم کاشت و کاربرد دز های کاهش یافته علف کش در بهینه سازی کنترل و مدیریت علف های هرز درکشت مخلوط ارقام لوبیا قرمز، آزمایشی در سال 1395 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه تهران با استفاده از دز های کاهش یافته علف کش ایمازتاپیر در پنج سطح (0، 25، 50، 75 و 100% از دز توصیه شده علف کش به همراه تیمار وجین دستی) به عنوان کرت اصلی و تراکم های مختلف کاشت لوبیا (40، 50 و 60 بوته در مترمربع) به عنوان کرت فرعی و سیستم کشت خالص و مخلوط رقم ایستاده و رونده به عنوان کرت فرعی فرعی انجام شد. نتایج نشان داد اثرات متقابل مصرف علف کش بر سیستم کشت و مصرف علف کش بر تراکم کاشت، بر وزن خشک و عملکرد لوبیا معنی دار بود و همچنین با افزایش دز علف کش و تراکم بوته میزان وزن خشک گیاه لوبیا و عملکرد دانه لوبیا افزایش و وزن خشک علف هرز و تراکم علف هرز کاهش پیدا کرد. در دز های پایین علف کش استفاده از سیستم کشت مخلوط بیشتر از افزایش تراکم در کاهش تراکم علف هرز و افزایش زیست توده لوبیا نقش داشت؛ اما در دز های بالای علف کش نقش افزایش تراکم نسبت به کشت مخلوط برتری داشت لذا جهت حفظ محیط زیست و کاهش هزینه های اقتصادی سم پاشی می توان از دزهای کاهش یافته علف کش به جهت کاهش زیست توده و تراکم علف هرز که منجر به کاهش توان رقابتی آن با گیاه زراعی می شود به همراه افزایش تراکم و سیستم کشت مخلوط استفاده نمود.

    کلیدواژگان: تداخل، دزهای کاهش یافته علف کش، کشت مخلوط، مدیریت علف های هرز
  • ناهید افندیده، علیرضا باقری*، فرزاد مندنی، حمیدرضا چقازردی صفحات 57-69

    به منظور بررسی اثر علف های هرز روی عدس و تعیین مهمترین آنها، آزمایشی در سال زراعی 96-1395 در مزرعه ای واقع در پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی کرمانشاه انجام شد. سطوح آلودگی به علف های هرز در قسمت های مختلف مزرعه در یک طیف شش کلاسه طبقه بندی و نمونه برداری در واحد متر مربع با استفاده از کوادرات یک متر مربعی و طی پنج مرحله در طول فصل رشد عدس انجام شد. نتایج نشان داد که در سطح آلودگی بیشتر از 50 درصد (بیشترین سطح آلودگی) تعداد دانه، وزن دانه، تعداد غلاف، وزن غلاف و وزن هزار دانه نسبت به سطح آلودگی کمتر از 10 درصد (کمترین سطح آلودگی) به ترتیب 5/79، 7/81، 1/80، 4/85 و 5/13 کاهش یافتند. نتایج مربوط به مدل های رگرسیونی نشان داد که حضور علف های هرز در مراحل اول و چهارم نمونه برداری (30 و 60 روز پس از سبز شدن گیاه) اثر معنی داری بر صفات عدس داشت. در مرحله اول نمونه برداری علف های هرز پیچک (Convolvulus arvensis) و شیرپنیر (Galium aparine) به عنوان مهمترین علف های هرز مزرعه دارای ضریب منفی و معنی دار بر تعداد غلاف (به ترتیب 3/12- و 4/11-)، وزن غلاف (به ترتیب 21/0- و 19/0-)، تعداد دانه (به ترتیب 25/12- و 20/12-) و وزن دانه (به ترتیب 62/0- و 59/0-) بودند. و در مرحله چهارم نیز علف هرز شیرپنیر و کاهوی وحشی (Lactuca serriola) دارای ضریب منفی و معنی داری بر تعداد غلاف (به ترتیب 65/11- و 23/2-)، تعداد دانه (به ترتیب 74/12- و 23/2-) و وزن دانه (62/0- و 11/0-) بودند.

    کلیدواژگان: حبوبات، رقابت، پیچک صحرایی، شیرپنیر، کاهوی وحشی
  • فرزین پورامیر*، بیژن یعقوبی صفحات 71-84

    سوروف برنج، علف هرز انحصاری شالیزار است که در سال 1385 برای اولین بار از گیلان گزارش شد و اکنون، ده ها هزار هکتار از شالیزارها را آلوده کرده است. در این تحقیق، برخی ویژگی های سوروف برنج و سوروف رایج و نیز واکنش آن ها به برخی علف کش های انتخابی برنج جهت ارایه راهکاری برای مدیریت آن ها مطالعه شد. نتایج بررسی بیولوژی تطبیقی سوروف برنج در مقایسه با برنج و سوروف رایج نشان داد که زمان ظهور خوشه در گونه جدید، به ترتیب 11 و 21 روز زودتر از برنج هاشمی و سوروف بود. به علاوه خوشه گونه جدید، دارای رنگ روشن تر و طول کوتاه تری (8/12 سانتی متر) نسبت به سوروف رایج (23 سانتی متر) و برنج (6/27 سانتی متر) بود. ریزش بذر در سوروف برنج و برنج، کمتر از یک درصد و در گونه رایج سوروف، حدود 99 درصد بود. وزن هزار دانه سوروف برنج (5/4 گرم) بیشتر از سوروف رایج (5/2 گرم) و کمتر از برنج (25 گرم) بود. میزان جوانه زنی بذرهای یک ساله سوروف و سوروف برنج، به ترتیب نه و شش درصد و بذرهای سه ساله، به ترتیب 30 و 73 درصد بود. نتایج آزمایشات دزپاسخ نشان داد که حساسیت دو گونه سوروف به علف کش های پرتیلاکلر و تیوبنکارب مشابه بود، ولی گونه جدید، دارای حساسیت بیشتری به علف کش بن سولفورون متیل بود. بنابراین با توجه به نتایج به دست آمده در این تحقیق، به دلیل رنگ روشن و ظهور زود هنگام خوشه که امکان شناسایی آسان سوروف برنج را امکان پذیر می سازد و نیز عدم ریزش بذر و حساسیت بیشتر به علف کش ها، برای مدیریت این علف هرز، حذف فیزیکی قبل از برداشت برنج و رعایت تناوب علف کش ها به ویژه در مزارع بذری توصیه می شود.

    کلیدواژگان: برنج، علف کش، علف هرز، گونه ی جدید، مدیریت علف هرز
  • دلاور بهروزی*، فریبا میقانی صفحات 85-99

    علف های هرز پهن برگ، خسارت قابل توجهی به یونجه تازه کاشت وارد می نمایند. به منظور ارزیابی کارایی تعدادی از علف کش ها در کنترل علف های هرز پهن برگ مزارع یونجه تازه کاشت، آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با هشت تیمار و چهار تکرار درایستگاه چهارتخته مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان چهارمحال و بختیاری (شهرکرد) اجرا شد. تیمارها شامل پنج لیتر در هکتار اپتام (ارادیکان 82 درصد EC) ، 750 گرم در هکتار متری بیوزین (سنکور 70 درصد WP) ، سه و سه نیم لیتر در هکتار توفوردی بی (بوترس 3/42 درصد) ، سه لیتر در هکتار بنتازون (بازاگران 48 درصدSL) ، نیم و یک لیتر در هکتار ایمازتاپیر (پرسوییت 10 درصد SL)  به همراه 200 میلی‏لیتر سیتوگیت و شاهد بدون کنترل علف هرز بودند. نتایج نشان داد که یک لیتر ایمازتاپیر در هکتار با بیشترین کارایی طی سه چین یونجه، تراکم علف های هرز سوزن چوپان، غربیلک و گاو زبان را 83 تا 5/89 درصد و وزن خشک آن ها را 5/82 تا 6/97 درصد کاهش داد. همچنین بیشترین افزایش وزن خشک یونجه طی چین های اول و سوم، تحت تاثیر یک لیتر ایمازتاپیر در هکتار به میزان 9/53 تا 1/87 درصد و در چین دوم، تحت تاثیر  5/3 لیتر توفوردی‏بی در هکتار، 4/90 درصد مشاهده شد. در مجموع، علف کش یک لیتر ایمازتاپیر در هکتار، علف های هرز را به نحو مطلوبی کنترل کرد و به دلیل دوز مصرف پایین و کاهش اثرات نامطلوب زیست محیطی، علف کش مناسبی برای مزارع یونجه می باشد.

    کلیدواژگان: ایماز تاپیر، توفوردی‏بی، چین یونجه، علف هرز پهن برگ
  • سیروان بابائی*، قدریه محمودی صفحات 101-110

    به‌منظور تعیین دماهای کاردینال و بررسی تغییرات سرعت جوانه‌زنی بذر عروسک‌پشت‌پرده، آزمایشی در قالب طرح کاملا تصادفی و در شرایط کنترل شده آزمایشگاه علوم علف‌های‌هرز دانشکده کشاورزی دانشگاه کردستان در سال 1397 اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل دماهای مختلف پنج، 10، 15، 20، 25، 30، 35، 40 و 5/42 درجه سانتی‌گراد بود که در چهار تکرار اجرا شد. همچنین جهت بررسی اثر طول مدت دفن بذرها در عمق 20 سانتی‌متری خاک بر جوانه‌زنی بذرهای این گونه، آزمایش دیگری در قالب طرح کاملا تصادفی و با تیمار زمان دفن بذرها در هشت سطح، یک هفته، دو هفته، یک‌ماه، دو ماه، سه ماه، چهار ماه، پنج ماه و شش ماه در چهار تکرار اجرا گردید. جهت بررسی وضعیت جوانه‌زنی، دو پارامتر جوانه‌زنی تجمعی و سرعت جوانه‌زنی در هر دو آزمایش مورد اندازه‌گیری قرار گرفت. نتایج آزمایش اول نشان داد که دماهای پنج و 10 درجه، تاثیری بر جوانه‌زنی بذرهای عروسک‌پشت‌پرده نداشتند، اما سایر دماها، به‌طور معنی‌داری سبب تغییر جوانه‌زنی تجمعی و سرعت جوانه‌زنی شدند. میزان جوانه‌زنی تجمعی، تحت تاثیر دمای 40 و 5/42 درجه سانتی‌گراد بود و دمای 20 درجه سانتی‌گراد، تقریبا کمترین تاثیر را در میان تیمارها به خود اختصاص داد. همچنین در تمام تیمارهای زمانی دفن، هر دو پارامتر جوانه‌زنی تجمعی و سرعت جوانه‌زنی، دچار تغییرات معنی‌داری شدند، به‌طوری‌که هر سه پارامتر حداکثر زمان جوانه زدن تجمعی، تغییرات شیب جوانه‌زنی و زمان رسیدن به 50 درصد جوانه‌زدن بذرها در تمام تیمارها به حداقل رسیدند، اما بین تیمارهای مدت زمان دفن بذرها، تفاوت معنی‌دار مخصوصا در بین مدت زمان‌های کوتاه نسبت به مدت زمانهای طولانی‌تر وجود داشت. در نهایت می‌توان گفت که در اراضی آلوده به عروسک‌پشت‌پرده با استفاده شخم عمیق و دفن بذر در اعماق خاک و متعاقبا استفاده از شخم حداقل یا بدون شخم، ممکن است میزان آلودگی کاهش چشمگیری داشته باشد.

    کلیدواژگان: جوانه زنی تجمعی، سرعت جوانه زنی، دفن بذرها، دمای بهینه
  • محمدحسین زمانی، اسحاق کشتکار *، اسکندر زند، حمیدرضا ساسان فر صفحات 111-121

    مقاومت علف‌های‌هرز به علف‌کش‌ها در ایران رو به گسترش است؛ بنابراین پایش مقاومت به علف‌کش‌های رایج و ارزیابی مقاومت عرضی به این علف‌کش‌ها در 38 توده خونی‏واش جمع‌آوری شده از مزارع گندم پنج استان کشور (استآن‌های گلستان، فارس، خوزستان، اردبیل و تهران) انجام شد. آزمایش غربال‌گری به‌صورت زیست‏سنجی گیاه کامل با چهار تکرار در سال 1397 در گلخانه‌های موسسه تحقیقات گیاه‏پزشکی کشور انجام شد. گیاهان درمرحلهدوتاسهبرگی‏ در معرض دز توصیه‏شده علف‌کش‌ها قرار گرفتند. چهار هفته بعد از سم‏پاشی، درصدوزن‏تر و خشک وزنده‌مانیاندازه‏گیریشد. نتایج نشان داد که از بین 38 توده، به‌ترتیب 13 (34 درصد)، هشت (21 درصد)، دو (پنج درصد) و یک (حدود دو و نیم درصد) توده‌ در گروه بسیار مقاوم تا مشکوک به مقاومت به علف‌کش‌های مزوسولفورون+یدوسولفورون+مفن‏پایردی‏اتیل (آتلانتیس)، کلودینافوپ–پروپارژیل (تاپیک)، پینوکسادن (آکسیال) و مزوسولفورون+یدوسولفورون+دیفلوفنیکان+مفن‏پایردی‏اتیل (اتللو) قرار گرفتند. در ‏مجموع، مزوسولفورون+یدوسولفورون+دیفلوفنیکان+مفن‏پایردی‏اتیل و پینوکسادن نسبت به دو علف‌کش دیگر، کارایی بالاتری روی توده‌ها نشان دادند. مقاومت عرضی به دو علف‏کش کلودینافوپ–پروپارژیل و پینوکسادن (بازدارنده ACCase) در دو توده (GM1 از استان گلستان، PA1 از استان اردبیل) مشاهده شد. مقاومت به دو علف‏کش مزوسولفورون+یدوسولفورون+مفن‏پایردی‏اتیل و مزوسولفورون+یدوسولفورون+دیفلوفنیکان+مفن‏پایردی‏اتیل در یک توده (AL1) از استان گلستان مشاهده شد. مقاومت توده‌های استان خوزستان به علف‌کش‌های بازدارنده‌های ACCase و مقاومت عرضی در بین توده‌های استآن‌های گلستان و اردبیل، نشان دهنده گسترش سریع خطر پدیده مقاومت در کشور، به‌ویژه در این استآن‌ها است. بر این اساس، توجه بیشتر به امر پیشگیری، در به‌تاخیر انداختن و مدیریت توده‌های علف‌های خونی‌واش‌ مقاوم به‌ علف‌کش‌ها ضروری است.

    کلیدواژگان: بازدارنده ACCase، بازدارنده ALS، علف قناری، مقاومت به علف‏کش
  • مهناز میرزایی *، اسکندر زند، حمیدرضا ساسان فر صفحات 123-133

    به منظور بررسی اثر سطوح مختلف سختی آب بر کارایی علف‌کش‌های کلودینافوپ‌‌‌پروپارژیل‌ و مزوسولفورون+ یدوسولفورون+ ایمن کننده مفن‌پایر‌دی‌اتیل در شرایط کاربرد و عدم کاربرد ماده افزودنی در کنترل یولاف وحشی زمستانه Avena ludoviciana)) پژوهشی در گلخانه تحقیقاتی بخش تحقیقات علف‌های‌هرز موسسه تحقیقات گیاهپزشکی کشور طی سال‌های 97-1396 به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌‌ کامل تصادفی انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل دز علف‌کش در چهار سطح 25، 50، 75 و 100 درصد دز توصیه‏شده در مزرعه از هر علف‏کش (دز توصیه شده تاپیک 64 گرم ماده موثره در هکتار و آتلانتیس 18 گرم ماده موثره در هکتار می‌باشد)‌‌‌‌، سطوح مختلف سختی در پنج سطح شامل (0، 250، 500، 750، 1000 قسمت در میلیون کربنات کلسیم) و سطوح مختلف مواد افزودنی شامل سولفات آمونیوم و نیترات آمونیوم اوره در سه سطح (0، 1 و 2 درصد) با سه تکرار بود. سه هفته پس از سم‏پاشی، وزن‏تر اندام هوایی یولاف وحشی زمستانه اندازه‌گیری شد. نتایج آزمایش نشان داد که سختی آب بیش از 500 پی‌پی‌ام، کاهش کارآیی علف‏کش تاپیک‌ در کنترل یولاف وحشی زمستانه را به همراه داشت. اماکارآیی علف‏کش آتلانتیس تحت تاثیر هیچ درجه‌ای از سختی آب قرار نگرفت. در این آزمایش کاربرد سولفات آمونیوم دو درصد یا نیترات آمونیوم اوره یک تا دو درصد سبب کاهش اثرات منفی آب سخت حاوی کربنات کلسیم بر کارآیی علف‏کش‌ کلودینافوپ‌پروپارژیل‌‌‌‌‌ و کاهش دز توصیه شده ی این علف‌کش به میزان 25 تا 50 درصد گردید. همچنین کاربرد سولفات آمونیوم دو درصد و نیترات آمونیوم اوره یک درصد باعث افزایش کارایی علف‌کش آتلانتیس شد.

    کلیدواژگان: سولفات آمونیوم، کربنات کلسیم، نیترات آمونیوم اوره، وزن تر
  • سپیده ساجدی*، مهدی مین باشی معینی، معصومه یونس آبادی صفحات 135-139

    جنس گل جالیز Orobancheدر دنیا به‌عنوان یکی از مهم‌ترین علف‌های هرز انگلی چندین محصول مهم مانند ماش، کلزا، لوبیا، سیب زمینی، توتون، گوجه فرنگی و هویج مطرح است. تهدید گل جالیز در کلزا و سایر محصولات متعلق به جنسBrassica جدی است و در مناطق نیمه گرمسیری جهان موجب از بین رفتن 5 الی 100 درصد عملکرد این دانه روغنی می‌شود. در ایران 39 گونه از جنس Orobanche وجود دارد اما تا کنون گزارشی از حضور آنها در مزارع کلزای کشور نشده است. بر اساس بررسی های انجام شده در سال های زراعی 1396-1398، ، وجود پنج گونه انگلی، O. aegyptiaca ، O. nana ، O. oxyloba ، O.hirtiflora و O. mutelii از این جنس برای اولین بار بر روی محصول کلزا در ایران به ترتیب در مزارع کلزای استان های ایلام (شهرستان دهلران، موسیان، دشت عباس)، گلستان (شهرستان گرگان، کوه گالیکش)، گلستان، ایلام (شهرستان دهلران) و گلستان (شهرستان گنبد، سیمین شهر، گامیشلی نزار، قره تپه، قره سو، بندر ترکمن، قره‌تپه) مشاهده شدند.

    کلیدواژگان: دانه روغنی، انگل، انتشار، پراکنش
  • مختار آقاعلیخانی*، حسن علیزاده، مصطفی اویسی، مجتبی میراب زاده اردکانی صفحات 141-152

     به منظور بررسی کنترل گل جالیز با علف کش های خاک مصرف در زمان خاکورزی آزمایشی در مزرعه با سه رقم آفتابگردان Helianthus annus.L (پروگراس، فرخی و آجیلی) انجام شد. موقعیت آزمایش روستای خیارج از توابع شهرستان بویین زهرا، استان قزوین بود که در سال زراعی 1396 اجرا گردید. این آزمایش در قالب بلوک های کاملا تصادفی با کاربرد 18 تیمار، یک تیمار آن غرقاب و 17 تیمار دیگر علف کش خاک مصرف با سه غلظت (صفر درصد، هفتاد و پنج درصد و صد درصد توصیه شده) با سه تکرار مورد بررسی قرار گرفت. صفات اندازه گیری شده شامل تراکم، وزن تر، وزن خشک گل جالیز و شاخص های زیستی آفتابگردان بود. نتایج آزمایش نشان داد بهترین کنترل گل جالیز به ترتیب در تیمارهای تری فلوکسی سولفورون (انوک 75 درصد دبلوی جی) 20 گرم در هکتار، روش غرقابی، بوتاکلر (ماچتی 60 درصد ای سی) 3 لیتر در هکتار، سیکلوات (رونیت 72 درصد ای سی) 5/1 لیتر در هکتار و اتال فلورالین (سونالان 3/33 درصد ای سی) 4 لیتر در هکتار بود. تیمارهای فوق به ترتیب 2/92 درصد، 1/90 درصد، 1/88 درصد، 88 درصد و 87 درصد نسبت به شاهد، گل جالیز را کنترل نمودند. در بررسی بعمل آمده در بین سه رقم آفتابگردان، به ترتیب آجیلی، فرخی و پروگراس نسبت به گل جالیز حساس بودند. تاثیر علف کش ها بر ارقام آفتابگردان معنی دار نشد.

    کلیدواژگان: انگل، تحمل، حساسیت، خاکورزی، گل جالیز
|
  • Mojtaba Hosseini *, Reza Ghorbani, MohammadHassan Rashed Mohassel, Mohsen Yassaie Pages 1-16

    The main purpose of this research was to investigate the effect of sulfosulfuron, as a chemical herbicide, on different populations of wild barley in Iran. A factorial experiment was conducted under outdoor condition based on randomized complete block design (RCBD) with three replications at Fars Agricultural and Natural Resources Research and Education Center during 2014-2015. The main factors were 29 different populations of wild barley, application of sulfosulfuron WG 75% at 5 doses (0, 9.97, 9.97+9.97 (as a split dose at two stages), 19.95 and 29.92 g ai h-1) and different application times of sulfosulfuron (one- to three-leaf of Zadoks growth stage (ZGS11-13), at an early stage of tillering (ZGS21-23), and stage of stem elongation (ZGS31-33)). The growth traits of wild barley were evaluated 45 days after herbicide treatments. The results showed that sulfosulfuron decreased the growth of all wild barley populations, and the lowest fresh weight was obtained by the highest level of herbicide (29.92 g aih-1). Application a split dose (i.e. 9.97+9.97 g ai h-1) showed to slightly retard the growth of wild barely. Using sulfosulfuron at ZGS11-13 was found to have better effect on controlling wild barley. Populations of wild barley displayed various responses to different times and doses of herbicide application. Overall, the response of wild barley to the applied herbicide could probably be attributed to their inter-population variability and their ability to tolerate the herbicide.

    Keywords: ALS inhibitor herbicide, Genetic diversity, herbicide tolerance, time of herbicide application, weed management
  • Saba Yazdanipoor, Hassan Alizadeh *, Iraj Nosratti Pages 17-26

    To evaluate the effectiveness of trifluralin tolerance of in different varieties of wheat, barley and oats crops, greenhouse and field experiments were conducted in the College of Agriculture and Natural Resources, Razi University, Kermanshah, Iran, in 2015 and 2016. In greenhouse study, 64, 12, and 38 varieties of wheat, barley and oats were tested, respectively. In field study 11 oat varieties (Ugf775456, Wallaroo, Euro, Wintaroo, Gamitchell, Potoroo, Brusher, Quall, Swan and Mortlock) two barley (Nosrat and Ryhan), and two wheat (Psrsi and Pishtaz) varieties were examined. Trifluralin dose of 2. 5 liters per hectare of its commercial form was used in both study. A factorial experiment in a randomized complete block design (greenhouse) and a randomized complete block design (field) with three replications were used. Traits measured in greenhouse study were, germination percentage and dry weight; in field study grain yield, emergence percentage and length of coleoptile were recorded. In percentage yield better crops of barley, oats and wheat, but barley and wheat were better in other traits. Oat crops in grain yield and germination percentage is higher than bread wheat. The oat crop yield and germination percentage than barley Tolerant varieties of wheat, the first year the percentage of germination percentage was the leading figure, but the second year the Community had a higher percentage of the vanguard

    Keywords: Coleoptile, Nosrat, Pishtaz, Parsy, Rihan
  • Zahra Pourreza, Jafar Asghari *, Elmira Mohammadvand, Habib Samizadeh Pages 27-41

    In order to evaluate the effects of planting density of bean cultivars on competitive ability with weeds, this field experiment was arranged as a split plot in a randomized complete block design with three replications in Tobacco Research Institute of Rasht, Iran, in 2017. Treatments included five cultivars of bean (Akhtar, Derakhshan, Yaghout, Dorsa and Shokoufa) and three planting densities (15, 25 and 35 plant.m-2 in weedy conditions). The results showed that all evaluated characteristics were affected by cultivar, density or interaction of two factors except for plant height. Dorsa and Shokofa cultivars resulted in the highest and lowest secondary branch number per plant and pod number per plant respectively. The highest nod number per plant was showed at densities of 25 and 35 for Yaghout cultivar, and at 25 plants.m-2 for Dorsa cultivar. Also these cultivars showed the highest grain number per pod. Derakhshan among other varieties, produced the highest pod length and plant dry weight. Derakhshan and Dorsa cultivars had the highest plant fresh weight at densities of 15 and 25 plants.m-2. Maximum 100-grain weight observed in the Derakhshan cultivar. Among all cultivars, Yaghout cultivar (averaged on three densities) produced the highest grain yields. Secondary branch number per plant and Grain number per pod of bean cultivars were higher in densities of 25 and 35 than 15 plants.m-2. In general, it seems that suitable red and white bean cultivars for planting in this region based on yield, are Yaghout and Dorsa.

    Keywords: Akhtar, Derakhshan, Dorsa, Shokufa, Yaghout
  • Mohsen Elahinejad *, Mostafa Oveisi, Hamid Rahimian Pages 43-56

    In order to evaluate the effect of planting density and application of reduced herbicide doses in optimizing weed control and management in intercropping of red bean cultivars, an experiment was conducted in 2016 at the University of Tehran Research Farm using reduced doses of Imaztapir herbicide at five levels (0, 25, 50, 75). And 100% of the recommended dose of herbicide with manual weeding (as the main plot and different bean planting densities (40, 50 and 60 plants per square meter) as a sub-plot and pure and mixed cultivation system of standing and climbing cultivar was performed as a sub-plot. The results showed that the interaction effects of herbicide application on cultivation system and herbicide application on planting density, dry weight and bean yield were significant and also with increasing herbicide dose and plant density bean dry weight and bean seed yield increased and weed dry weight and Weed density decreased. At low herbicide doses, the use of a mixed culture system was more involved in reducing weed density and increasing bean biomass than increasing density; However, in high doses of herbicides, the role of increasing density was superior to intercropping, so to preserve the environment and reduce the economic costs of spraying, reduced doses of herbicides can be used to reduce biomass and weed density, which reduces its competitiveness with the crop. Density and mixed culture system used.

    Keywords: Intercropping, Interference, Reduced herbicide doses, Weed management
  • Nahid Afandideh, Alireza Bagheri *, Farzad Mondani, Hamisreza Chaghazardi Pages 57-69

    In order to investigate the effect of weeds on lentil, an experiment was conducted on a farm located in the Razi university, Kermanshah. The levels of weed infestation in different parts of the farm were classified into six classes from low to high. Sampling was performed using a 1m2 quadrat during the lentil growth season. The results showed that at the weed infestation level of greater than 50% (highest infestation level), the rate of reduction in the seed number, seed weight, pod number, pod weight, thousand seed weight were 79.5%, 81.7%, 80.1%, 85.4% and 13.5% respectively in comparison with the weed infestation level of less than 10% (minimum infestation level). The results of stepwise regression models showed that the presence of weeds during the first (30 days after emergence) and fourth sampling stage (60 days after emergence) had a significant effect on different traits of lentil. In the first sampling stage, Convolvulus arvensis and Galium aparine were detected as the most important weeds with a significant negative coefficient on the number of pods (-12.3 and -11.4, respectively), pod weight (-0.21 and -0.19, respectively), seed number (-12.25 and -12.20, respectively) and seed weight (-0.62 and -0.59, respectively). In the fourth stage of sampling, G. aparine and Lactuca serriola with a significant negative coefficient; number of pods (-11.65 and -2.23, respectively), the seed number (-12.74 and -2.23, respectively) and seed weight (-0.62 and -0.11) were the most important weeds of the field.

    Keywords: Cereals, Competition, Convolvulus arvensis, Galium aparine, Lactuca serriola
  • Farzin Pouramir *, Bijan Yaghoubi Pages 71-84

    Echinochloa oryzoides is a new specific weed of paddy fields that was first reported in Guilan in 2006 and now has infested tens of thousands of hectares of paddy fields. Characteristics of new and common species of barnyardgrass and their response to some selective rice herbicides were studied to provide a solution for their management. Results showed that panicle emergence time of new species was 11 and 21 days earlier than Hashemi rice and barnyardgrass, respectively. In addition, new one had lighter color and shorter panicle length (12.8 cm) than the common one (23 cm) and rice (27.6 cm). Seed shattering was less than 1% in new species and rice and was about 99% in barnyardgrass. Weight of 1000-seed in new species (4.5 g) was more than common species (2.5 g) and less than rice (25 g). Germination rate of one year old seeds of barnyardgrass and new barnyardgrass were 9 and 6% and it was 30 and 73% for three years seeds, respectively. The results of dose-response experiments showed that two species susceptibility to Thiobencab and Pertilachlor herbicides was similar, but the new species was more susceptible to bensulfuron-methyl. Therefore, according to the results of this study, due to the bright color and early panicle initiation, which enable easy identification of new barnyardgrass, as well as lack of seed shattering and greater susceptibility to herbicides, to manage new species, physical removing before rice harvest and also herbicide rotation especially in the fields that planted for seed production is recommended.

    Keywords: herbicide, management, new species, rice, weed
  • Delavar Behrouzi *, Fariba Meighani Pages 85-99

    Broadleaf weeds cause serious damages in the new established alfalfa fields.In order to evaluate the efficacy of some herbicides in controlling broadleaf weeds in newly planted alfalfa fields,an experiment was conducted in a randomized complete block design with 8 treatments and 4 replications in Chahar takhteh station of Research and Education Center of Agriculture and Natural Resources Chaharmahal and Bakhtiari Province (Shahr-e-kord) during the summer of 2013-2014. Treatments were Eptam (Eradicane EC 82%) dose 5 Lha-1, Metribuzin (Sencor WP 70%) dose 750 gha-1, 2,4-DB (Butress EC 42.3%) doses 3 and 3.5 Lha-1, Bentazon (Bazagran SL 48%) dose 3 Lha-1, Imazethapyr (Pursuit SL 10%) doses 0.5 and 1 Lha-1 (with 200 ml citogit), and control (weed infested).The results showed that the highest efficiency was observed in 1 L Imazethapyr ha-1 that on average, in all three harvesting, the density and biomass of shepherd needle, nettle and bogloss was decreased 83 to 89.5% and 82.5.to 97.6%, respectively. Also 1 L imazethapyr ha-1 resulted the highest alfalfa biomass in the first and third harvesting of  (53.9 to 87.1%),and in the second harvesting, 3.5 L 2,4-DB (Butress EC 42.3%) ha-1 resulted in the highest alfalfa biomass (90.4%). Overall, imazethapyr controlled weeds well and it was a suitable herbicide for alfalfa fields due to low dose and reduction of adverse environmental effects.

    Keywords: Alfalfa harvesting, broad leaf weed, imazethapyr, 4-DB
  • Sirwan Babaei *, Ghadrie Mahmoudi Pages 101-110

    To determine the cardinal temperatures and variation of ground cherry′s germination, an experimentwas conducted based on a completely randomized design with 4replications in the weed laboratory at Kurdistan University in 2018. Treatments were 5, 10, 15, 20, 25, 30, 35, 40 and 42.5 ºC. Also, the effect of seed burial (20 cm) duration on germination variations, another experiment was conducted based on completely randomized design with 8 levels of seed burial time (1 and 2 weeks, 1, 2, 3, 4, 5 and 6 months) with 4replications. Furthermore, to investigate the germination, the cumulative germination and germination speed were measured in both tests. Results showed that 5 and 10 ºC have no effect on ground cherry′s germination but others temperatures significantly (p= 0.05) changed germination speed and cumulative germination. The best temperatures for cumulative germination parameter were 40 and 42.5 ºC and the worst was the 20 ºC. Additionally, both parameters were significantly (p= 0.05) affected by the seed burial duration in all treatments, so that the maximum cumulative germination (a), slope of germination variation (b), and time to 50% of germination (t0) parameters were minimized in all seed burial duration treatments but there was a significant difference between seed burial duration, especially between short periods and longer periods. Finally, it can be said that in infested area with ground cherry′s, using deep tillage and burying seeds deep in the soil and after that using minimum or no tillage, the rate of contamination may be significantly reduced.

    Keywords: cumulative germination, germination speed, Optimum temperature, seed burial
  • Mohammad Hosein Zamani, Eshagh Keshtkar*, Eskandar Zand, Hamidreza Sasanfar Pages 111-121

    The spread of weed resistance to herbicides is expanding in Iran; therefore, monitoring of resistance to the most commonly used herbicides and evaluation of cross-resistance to the herbicides were carried out on 38 canarygrass accessions collected from wheat fields in five provinces (Golestan, Fars, Khuzestan, Ardabil and Tehran provinces) of Iran. The whole plant screening test was conducted with four replications in the greenhouse of Iranian Research Institute of Plant Protection in 2019. Plants at the two- to -three leaves stage were exposed to the recommended field dose of herbicides. Four weeks after spraying, the percentage of fresh and dry weights and plants survival were measured. Of the 38 accessions, 13 (34%), eight (21%), two (5%) and one (about 2.5%) accessions were classified to being high resistant and suspected resistant to mesosulfuron+iodosulfuron+mefenpyr-diethyl (Atlantis), clodinafop-propargyl (Topik), pinoxaden (Axial), and mesosulfuron+iodosulfuron+difloficane+mefenpyr- diethyl (Othello), respectively. Overall, mesosulfuron+iodosulfuron+diflufenican+mefenpyr- diethyl and pinoxaden showed higher efficiency on the accessions than the other two herbicides. Cross-resistance to clodinafop-propargyl and pinoxaden herbicides was observed in two accessions (GM1 from Golestan, PA1 from Ardabil). One accession (AL1) from Golestan province showed resistance to mesosulfuron+iodosulfuron+mefenpyr-diethyl and mesosulfuron+iodosulfuron+diflufenican+mefenpyr- diethyl. Resistance to ACCase inhibitors in the accessions collected from Khuzestan province and the cross-resistance in the accessions collected from Golestan and Ardabil provinces showed the rapid development of herbicide resistance problem in Iran, especially in the mentioned provinces. Therefore, it is necessary to pay more attention to the prevention, delay and management of canarygrass herbicide-resistant accessions.

    Keywords: Accase Inhibitors, ALS Inhibitors, littleseed, Herbicide resistance
  • Mahnaz Mirzaei*, Eskandar Zand, Hamidreza Sasanfar Pages 123-133

    The present study was conducted to investigate the effect of different water hardness levels on the efficacy of clodinafop-propargyl and mesosulfuron+iodosulfuron+mefenpyr-diethyl with and without adjuvants in control of winter wild oat (Avena ludoviciana). The experiment was conducted as a randomized complete block design in factorial arrangement with three replications at the research greenhouse of Iranian Research Institute of Plant Protection during 2017-2019. The experiment factors included herbicides doses at four levels of 25, 50, 75% and 100% of the recommended field rate of each herbicide (the recommended dose for Topik and Atlantis were 64 and 18 g a.i ha-1 , respectively), concentrations of hardness at five levels (0, 250, 500, 750 and 1000 ppm of Calcium bicarbonate) and different levels of ammonium sulfate and urea ammonium nitrate adjuvants at three levels (0, 1 and 2% v/v). The results indicated that the water hardness higher than 500 ppm led to a reduction in the efficacy of clodinafop-propargyl in control of winter wild oat. However, the efficacy of mesosulfuron+iodosulfuron+mefenpyr-diethyl was not influenced by any level of water hardness. According to the results of this experiment, the use of ammonium sulfate 2% or ammonium urea nitrate 1 to 2% reduced the negative effects of hard water containing calcium carbonate with a concentration of more than 500 ppm on the effectiveness of the herbicide clodinafop-propargyl, and reduced the recommended dose of this herbicide by 25 to 50%. Furthermore, the use of ammonium sulfate 2% or urea ammonium nitrate 1% increased the efficacy of mesosulfuron+iodosulfuron+mefenpyr-diethyl.

    Keywords: ammonium sulfate, Calcium carbonate, fresh weight, Urea ammonium nitrate
  • Sepideh Sajedi *, Mehdi Minbashi, Masoumeh Younes Abadi Pages 135-139

    Genus Orobanche is one of the most important parasitic weeds worldwide in several crops such as mushroom, rapeseed, bean, potato, tobacco, tomato, carrot, and other products belonging to Solanaceae, Apiaceae, and Asteraceae families. These weeds are considered as a serious threat to rapeseeds and other crops of the genus Brassica. They cause 5-100 percent yield loss in rapeseed in semi-tropical regions. There are 39 species of Orobanche in Iran. So far, there was no report of parasitic broomrape species in the Iranian rapeseed farms. As a result of a study conducted during the 2017-2019 cropping seasons, five parasite species, O. aegyptiaca, O. nana, O. oxyloba, O. hirtiflora and O. mutelii are reported for the first time on rapeseed farms from, , Ilam (Dehloran Township, Musian, Dasht-e-Abbas), Golestan (Gorgan Township, Galikesh Mountain), Golestan, Ilam (Dehloran Township), and Golestan (Gonbad Township, Simin Shahr, Gamishli Nazar, Ghareh Tappeh, Bandar Torkman, Ghareh Tappeh) Provinces, respectively, in Iran.

    Keywords: Oilseeds, Parasite, dispersal, distribution
  • Mokhtar Aghaalikhani *, Hassan Alizadeh, Mostafa Oveisi, Mojtaba Mirabzadeh Ardekani Pages 141-152

     The experiment was conducted to evaluate soil applicant herbicides effects on controlling growth of Orobanche among 3 Sunflower cultivars (Prograss, Farrokhi & Confectionary (Ajili)) The location of the experiment was Khayraj village, Buin Zahra city, Qazvin province, which was conducted in the year 2017. The experiment was conducted in a completely randomized block design with 18 treatments, one waterlogging treatment and 17 other herbicide treatments with three concentrations (0%, 75% and 100% recommended) with three replications. The measured traits included density, Fresh weight, dry weight of Orobanche and biological indicators of sunflower. The results of the experiment showed that the best control of Orobanche was in the treatment of trifloxysulfuron (Envoke) WG 75%) 20g/ha (92.2%), Flooding method (90.1%), Butacchlor (Machete) 3L/ha (88.1%), cycloate (Ro-Neet EC 72%) 1.5L/ha (88%) and etal-fluoraline (Sonalan EC33. 3%) 4L/ha (87%). In this study, among the three sunflower cultivars, respectively Ajili, Farokhi and Progres were sensitive to Orobanche. The effect of herbicide on sunflower cultivars was not significant.

    Keywords: Parasitic, Phelipanche Sensitivity, tolerance, Tillage