فهرست مطالب
مجله امنیت بین الملل
پیاپی 30 (تیر 1400)
- بهای روی جلد: 500,000ريال
- تاریخ انتشار: 1400/04/10
- تعداد عناوین: 11
-
صفحه 6
-
صفحه 10
روابط دوجانبه ایران و عراق بعد از پیروزی بغداد بر تروریسم شاهد جهشها و پیشرفتهای مهمی بود. پیشرفت و اهتمامی که اساس ریشه در بروز یک سیاست همسایگی سازنده و راهبردی از سوی تهران در ابر چالش های بغداد داشت. ایران در شرایط سخت اشغال و ترور با عراق در یک سنگر واحد علیه تهدیدات مشترکش ایستاد؛ و پس از پیروزی حمایت و همکاری عراق را در پرونده ها و مسایل مهمی به دست آورد. مسیلهای که به مذاق خیلی از قدرت های رقیب ایران در منطقه و جهان خوش نیامد و این طرفها، مدتهاست سیاست تخریب و توطیه را علیه تهران در بغداد پیگیری میکنند. اما روابط مستحکم ملی بین دو ملت [که برآمده از رویکرد سیاسی و مثبت و سازنده ایران در عراق است] ظرفیت عبور و خنثی کردن این نظریات اتهامات را دارد. ظرفیتی که با توجه و ارزش نهادن به چند نکته در ابعاد فرهنگی و اقتصادی می تواند تقویت شود؛ در ادامه به ذکر اهمیت این نکات در ابعاد مختلف خواهیم پرداخت.
این مقاله به دنبال پاسخ به این سوال است که الزامات تا امکانات روابط پایدارتر بین تهران بغداد چیست. در پاسخ چند متغیر همچون تغییر نوع حضور،اولویت تبادلات فرهنگی برمناسبات تجاری، حمایت از انسجام سیاسی در داخل و تقویت همکاری آموزشی میان طرفین مطرح شده است که در سطور زیر به آن پرداخته می شود. -
صفحه 16
برای ارایه تحلیل در خصوص این موضوع لازم است ابتدا محورهای اصلی آن را مشخص کنیم: نخست؛ ظرفیت سیاسی منطقهای عراق. دوم؛روشهای کاهش تنش و سوم نحوه برقراری روابط بین ایران و نظامهای عربی.
-
صفحه 20
رابطه جمهوری اسلامی ایران با دولت عراق بعد از سقوط رژیم بعث جنایتکار، با تمام معیارها به عنوان یک رابطه استثنایی در حوزه های مختلف مورد توجه قرار گرفته است. اشتراکاتی هم که این دولت و ملت را به هم گره زده، بیش از اشتراکات سایر کشورهاست. عراق طولانی ترین مرز جغرافیایی خود را در مقایسه با دیگر دولتهای مجاور، با ایران دارد؛ همچنین اشتراکی که این دو در وابستگی دینی و مذهبی بین خود دارند، قابل قیاس با هیچ کدام از ملل کشورهای همسایه نیست. مخصوصا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی که ایران برای بار اول در تاریخ تشیع [بعد از حکومت امیرالمومنین و امام حسن (علیه السلام)] به یک دولت اسلامی، بر اساس مذهب جعفری تبدیل شد.
-
صفحه 24
نخبگان سیاسی عراق در خصوص چشمانداز سیاست خارجی آمریکا، در دوره بایدن و در قبال عراق چند دیدگاه دارند. برخی تحلیلگران به بایدن به عنوان ایدهپرداز پروژهی تقسیم عراق مینگرند و معتقدند وی مجددا در جهت اجرای این طرح تلاش خواهد کرد. برخی دیگر شرایط را برای تقسیم و پیگیری این طرح نامناسب میدانند و ایالات متحده را به دنبال خروج از عراق تصور میکنند؛ اینها معتقدند در زمان کنونی چین و روسیه پروندههای مهمتری برای واشنگتن هستند. من دیدگاه خاص خود را در این خصوص دارم و معتقدم که ایالات متحده از عراق خارج نخواهد شد، مگر بعد از تحقق چند مورد از اهدافی که برای این کشور تسلط سیاسی، اقتصادی و امنیتی بر عراق ایجاد خواهند کرد. در حالی که تلاشها برای سناریوی تقسیم همچنان به وسیله ابزارهای مختلف تکرار شود.
-
صفحه 33
در گذشته تهاجمات و جنگ ها را در قبایل بین خود راه میانداختند؛ که در آنها مردان و زنان و کودکان کشته میشدند. اموال به سرقت میرفت و داراییها به عنوان غنیمت تقسیم میشد. حال امروزه روشهای جنگ به قدری پیشرفت کردهاند که تسخیر یک کشور با کل سرمایهها و داراییها به یک هدف تبدیل شده است. جایی که کشورهای قدرتمند به اشغال کشورهای ضعیفتر از خود میپردازند و نفوذ خود را در آن گسترش داده و ثروت هایشان را خارج میکنند. در این بین کشورهای غنی به لحاظ منابع طبیعی و وسیع به لحاظ اراضی مرغوب، بیشتر محل تاخت و تاز و قدرتها قرار میگیرند. حال اگر ارتش و حکومت در این کشورها ضعیف باشد و نتواند از مرزها و امنیت در مقابل تهاجم دفاع کند، قدرتهای بزرگ با استدلالات واهی و بهانههای بیشتری درصدد و مداخله در امور این کشور بر میآیند.
-
صفحه 40
شکل گیری روابط بین عراق و چین از ریشههای باستانی تا روابط تمدنی و تجاری در تاریخ گسترده است؛ روابطی که به راه ابریشم قدیم باز میگردد. این روابط با چین زمانی بیشتر گسترش یافت که بغداد به عنوان همسایه در دوران شکوفایی دولت اسلامی، پایتخت و مرکز خلافت بود. این روابط یک بازار محبوب تجاری برای کالاهای چینی فراهم آورد. در عصر مدرن و شکلگیری روابط دیپلماتیک بین دو کشور، از سال 1958 تاکنون روابط عراق با کشور چین بر اساس هماهنگی و انسجام بوده است.
چرا که اولا چین در منطقه، سیاستهای استعماری را دنبال نمیکند و ثانیا چین در روابط سیاسیاش با دولتهای منطقه، کشوری متعادل محسوب می شود. به همین دلیل است که روابط بغداد و پکن دچار تنش نشده است. بعد از مدتی در سال 2003 این روابط پیشرفت قابل ملاحظهای، خصوصا در بخش اقتصادی به خود دید و سپس کالاهای چینی با قدرت جای خود را در بازار عراق پیدا کردند. در مقابل چین هم تسهیلات زیادی در اختیار تاجران عراقی قرارداد. پروژه آرمانی چین، بعد از آغاز پرش اقتصادی بزرگش [جاده ابریشم و احیای مجدد آن] باعث شده تا منطقهی ما به طور کلی و عراق به طور خاص مورد توجه چینیها واقع شود. -
صفحه 44
اقتصاد، همیشه به عنوان ستون فقرات سیاست در نظر گرفته می شود. اگر سیاست را وسیلهای همانند چرخ تصور کنیم، محرکه آن اقتصاد خواهد بود. چنانچه بنیانهای اقتصادی کشوری قوی باشند و یا نیروهای محرک متعددی داشته باشد، آنگاه سیاست با قدرت همراه خواهد شد. بنابراین میبینیم که کشورها تلاش میکنند تا زیرساختهای اقتصادی خود را به صورتی قدرتمند بنا کنند و یا زیرساختهای موجود را به شکل مطلوبی تقویت نمایند. جهت تحقق این مهم برخی ها به ایجاد اتحادیههای اقتصادی، بر اساس منافع خود مبادرت میورزند و برخیهای دیگر هم اجرای دستورات قدرت های بزرگ را به عنوان وسیلهای برای مدیریت این صحنه پیگیری میکنند. این تلاش ها تحت عنوان مصالح و منافع ملی مطرح میشوند.
-
صفحه 48
اظهارات وزیر خارجه ترکیه سلیمان سویلو درباره نیت آنکارا مبنی بر ادامهی عملیات خود در شمال عراق و تاسیس یک پایگاه نظامی [شبیه به آنچه که در سوریه انجام دادند] باهدف تسلط و کنترل بر اوضاع نزدیک به مرزهای خود، واکنشهای مختلفی را از سوی سیاستمداران، فعالان رسانهای و پژوهشگران در مسایل سیاسی برانگیخت. گویی که اولین بار است یکی از مقامات دولت ترکیه، با یک تصریح حاکمیت عراق را به چالش میکشد. برای مثال این وضعیت محدود به نقشه برای حضور ارتش ترکیه در شمال عراق [که سایت ریاست جمهوری ترکیه آن را 2020 منتشر و سپس حذف کرد] نیست؛ آن طرح نشان میداد که عراق از دید آنها تقسیم شده است. این یک تعبیر ناگهانی از نیات گوناگون آنهاست؛ که شاید بتوانیم برخی از آنها را در بخش های این پرونده پوشش دهیم. با این وجود این آخرین نشانه از این سیاست نبود؛ بازدید وزیر دفاع ترکیه از پایگاه دفاعی ترکیه در شمال عراق به همراه سران اقلیم کردستان، حد فاصل بین مرحله جدید و دوره قبل از آن است. دورهای که با سوء استفاده ترکها از موقعیت عراق در دوره ریاست جمهوری رجب طیب اردوغان آغاز شده بود. سوء استفادهای که با تسلط اقتصادی در بازار عراق، حمایت پنهانی از حرکت گروههای تکفیری و تسهیل عبور و مرور آنها به عراق از مرزهای ترکیه و همینطور فشار رسانهای همراه شد؛ خصوصا در پوشش اظهارات اردوغان که مخالف مشارکت حشدالشعبی در عملیات آزادسازی تلعفر بود. آن مخالفت مبنای فرقهای داشت. گذشته از این فشار سیاسی که از بارزترین وجوه آن احضار سفیر عراق توسط وزارت خارجه ترکیه، در آنکارا و در سال 2016 بود؛ دلیل احضار محکومیت تصمیم پارلمان ترکیه توسط پارلمان عراق، به خاطر تمدید حضور نیروهای ترکیه در شمال عراق برای یک سال دیگر بود. این مرحله جدید به یک سلسله تسلیحات نظامی اشاره دارد، که گویا نمیتوان افقی برای پایان یافتن آن پیش بینی کرد؛ چرا که گفته میشود دلیل اصلی برای وجود نیروهای ترکیه شمال عراق، مبارزه با حزب کارگر کردستان بود که معارض جمهوری ترکیه هستند.
-
صفحه 57
«روابط شکننده، نگرانکننده و متغیر" این یک توصیف تاریخی از روابط بین دولت عراق و پادشاهی عربستان سعودی است. این مسئله یک استثناء هم دارد و آن دورهی جنگ صدام علیه ایران در سالهای 1980-1988است؛ که مرحلهای متمایز و استثنایی در تحول ماهیت روابط دو کشور بود. تغییری که البته به واسطهی منافع مشترک سیاسی و انگیزههای بینالمللیای که در آن زمان وجود داشت، تحمیل شد. هدف از آن هم سرنگونی دولت نوظهور در ایران و خنثی کردن انقلابی بود که در مسیر درست گام برمیداشت. ماهیت چالشهای در حال ظهور در سطوح منطقهای و بینالمللی، روابط بین بغداد-ریاض را احیاء کرد؛ چرا که پس از این جنگ تحمیلشده بر مردم عراق و ایران، وضعیتی از اضطراب و شکنندگی بر مبنای عوامل تاریخی و دیالکتیک مشروعیت و عدم مشروعیت ایجاد شده بود. از زمان تاسیس دولت عراق در سال 1921 و قبل از کنترل خانواده آل سعود بر کل قلمرو پادشاهی و متحد کردن آن تحت یک پرچم در سال 1932، سیاستهای اغلب متناقض این کشور در قبال بغداد تقویت شد. سیاستهایی که متاثر از اختلافات مستمر ملی مذهبی و رقابتهای ژیوپلیتیکی ادامهدار در یک محیط جمعیتی تحت سلطه هر دو طرف و حتی ایران، عمیقتر شده است.
-
صفحه 71