فهرست مطالب

نشریه حدیث حوزه
سال نهم شماره 2 (پیاپی 19، پاییز و زمستان 1398)

  • تاریخ انتشار: 1400/06/13
  • تعداد عناوین: 6
|
  • عباس پسندیده صفحات 5-31

    سلامت اجتماعی از ابعاد مهم سلامت انسان است که یکی از دو تلقی آن، تلقی بین فردی به معنی چگونگی روابط، مناسبات و تعامل های اجتماعی است. هدف این پژوهش، بررسی این تلقی از سلامت اجتماعی در منابع اسلامی است. در این پژوهش از روش توصیفی - تحلیلی کلاسیک در دین پژوهی استفاده شده است. منبع پژوهش آثار مرتبط چاپ شده و چاپ نشده پژوهشکده علوم و معارف حدیثی بود. یافته پژوهش آن است که بیست مفهوم اصلی سلامت اجتماعی در منابع اسلامی وجود دارد. نتیجه این که این یافته ها می توانند در رصد سلامت اجتماعی و برنامه ریزی برای ارتقاء و آسیب شناسی وضعیت موجود مورد استفاده قرار گیرند.

    کلیدواژگان: سلامت اجتماعی، مفاهیم اسلامی سلامت اجتماعی، اسلام
  • سید محمد موسوی، مرتضی سازجینی، مصطفی عباسی مقدم صفحات 33-60

    حدیث "زیاره الاربعین" دو طریق اصلی دارد که به امام صادق علیه السلام می رسد. محدثین متقدم و متاخر مانند شیخ طوسی در مصباح المتهجد و تهذیب الاحکام، شهید اول در المزار و شیخ حر عاملی در وسایل الشیعه، روایت را در کتب خود ذکر کرده و نیز بعضا بر اساس آن فتوا داده اند. حدیث "زیاره الاربعین" حدیثی راهبردی برای زیارت امام حسین علیه السلام در روز بیستم صفر در کربلای معلی است. حدیث پژوهان امامیه از این روایت دو تقریر متفاوت داشته اند: گروهی معتقدند این روایت ظهور بر حضور زایر در کربلا داشته و با درنگی کوتاه به سوی دیار خود بازگردد. برخی دیگر حضور زایر در کربلا را از این روایت برداشت ننموده و آن را حدیثی ضعیف السند و دارای حجیت نمیدانند. از این رو نوشتار حاضر از یک سو به بررسی سندی این روایت به روش توصیفی-تحلیلی پرداخته که براساس آن معلوم شد در یکی از این دو طریق، یک راوی مجهول الحال وجود دارد؛ بدین روی از نظر علم درایه الحدیث یک طریق این سند "ضعیف" بوده و طریق دیگر "صحیح" تلقی می شود.همچنین عرضه این حدیث به قرآن و همچنین توجه به اقوال دانشمندان امامیه، می تواند ضعف سندی این روایت را جبران نماید؛ زیرا با تحلیل متن این روایت، عدم مخالفت با قرآن کریم احراز می شود و نیز با تمسک به قاعده "عمل اصحاب جابر ضعف سند است" می توان آن را دارای اعتبار دانست. با بررسی انجام شده بر روی این حدیث، می توان معامله روایت ماثور از ناحیه مقدسه معصومین با آن نمود .

    کلیدواژگان: امام حسین، زیاره الاربعین، اعتبار سنجی سندی-دلالی
  • محسن رفعت صفحات 61-93

    تذکره الشهداء میرزا حبیب شریف کاشانی (م 1340 ه) از جمله آثاری است که در چگونگی نقل واقعه کربلا تاثیر فراوانی نهاده است، این اثر به سبب اشتمال بر اخبار ضعیف، به گونه ای است که پایه واساسی برای نقل علما و وعاظ و مادحین شیعی شده است. مسئله پژوهش پیش رو بررسی متفردات روایی اوست که نخستین بار از این کتاب برخاسته و به دیگر منابع وارد شده است. مقتل الحسین (ع) این کتاب، در برخی موارد با سنت، عقل و عرف، وقایع مسلم و یا روایات تاریخی دیگر ناسازگار بوده و در مواردی شان امام معصوم (ع) و یا خاندان ایشان خدشه دار شده به گونه ای که رکاکت معنوی سبب بی پایه دانستن گزارش وی خواهد بود. اهمیت پرداختن به این کتاب ازاین روست که پایه نقل عالمان و واعظان در قرن پس از خود شده است؛ ضمن اینکه شیعه را تحت تاثیر اعتقاداتی خاص قرار داده است. این مقاله می کوشد با رویکردی تحلیلی وانتقادی، روایات تحریفی مهم و برجسته آن را در سنجه نقد نهد.

    کلیدواژگان: تذکرهالشهداء، مقتل الحسین(ع)، روایات عاشورایی، شریف کاشانی، تحریفات
  • میثم خلیلی، حسین مقدس صفحات 95-118

    کتاب «القرایات» نوشته احمدبن محمد بن سیار از جمله کتاب های متقدم در نقل روایات تحریف و از مهم-ترین منابع مورد استناد محدث نوری در اثبات تحریف قرآن کریم است. با توجه به اینکه اکثر حجم کتاب «القرایات» به روایات تحریف اختصاص یافته، بررسی صحت یا عدم صحت این احادیث ضرورتی ویژه می طلبد. این پژوهش درصدد است با اتخاذ روش توصیفی- تحلیلی به بررسی و نقد سندی و محتوایی روایات کتاب «القرایات» ذیل آیات سوره «یس» بپردازد. یافته ها نشان می دهد از چهارده روایت سیاری ذیل آیات سوره «یس»، هفت روایت تحریف نماست. روایات قرایت عبارات «سنکتب» به جای «و نکتب» ذیل آیه دوازدهم، و قرایت «لامستقر» به جای کلمه «لمستقر» ذیل آیه 38 سوره «یس»، از نظر سندی ضعیف اند و از نظر محتوایی این قرایات به دلیل نارسایی در افاده معنا نمی توانند قرایت اصیل تلقی شوند. در چهار روایت با سند یکسان اضافات تفسیری نقل شده که به دلیل وجود «ابن حمزه بطاینی» در سلسله سند، ضعیف اند؛ از نظر دلالی نیز با توجه به عدم سازگاری با سیاق و تناسب آیات نمی توان این اضافات تفسیری را جزو متن قرآنی محسوب نمود. تبدیل عبارت «مما لا یعلمون» به «مما یاکلون» در آیه 36 سوره «یس»، تناسب آیه را از بین برده و معنای آیه را ناقص جلوه می دهد. روایات مروبط به جری و تطبیق و تفسیر آیه نیز بی ارتباط با موضوع تحریف قرآن است.

    کلیدواژگان: سوره &#171، یس&#187، القرائات سیاری، روایات تحریف&#172، نما، سند و دلالت
  • البرز محقق گرفمی صفحات 119-146

    یکی از ریشه های باور به فرخندگی یا گجستگی پاره های زمان را در کتب روایی میتوان جست.جستار نخستین در این روایات ،عمل کردن به محتوای آنها را رهنمون میشود.اما بازخوانی روایات موضوع ودسته بندی آنها روی دیگر این سکه یعنی بی اعتبار بودن پدیده ها در آفرینش نیک فرجامی یا نگون بختی را هویدا میسازد.سنجه هایی چون قرآن محوری،عرضه به روایات قطعی،سپهر رفتاری پیشوایان دین وسایه سار عقل رشدیافته ،ارزشمندترین ابزارها برای ترازیدن گفتارهای پیوند خورده به معصومان خواهند بود.این نوشتار به روش توصیفی-تحلیلی وبا استفاده از منابع کتابخانه ای درپی اعتبار سنجی جان مایه روایات نامبارک پنداری چهارشنبه است وسرانجام با استفاده از راهکارهای حدیث پژوهی محتوایی به رفوزش انگاره نحوست چهارشنبه در سنجه نقل وعقل دست می یابد.

    کلیدواژگان: نحوست، چهارشنبه، روایات، بررسی محتوایی، قرآن، ذاتی وعرضی
  • کاظم استادی صفحات 147-168

    یکی از کتاب هایی که در دهه ها اخیر چاپ شده و مورد توجه و استناد در نوشته ها قرار می گیرد، کتاب مناقب منسوب به محمد بن سلیمان کوفی است. این کتاب، وضعیت مبهمی دارد؛ که در این مقاله ضمن گزارش برخی از مسایل کتاب، به بررسی برخی از ابهامات قابل توجه آن پرداخته می شود. کتاب در منابع شیعی امامیه و سنی، شناخته شده نیست؛ و تا سال چاپ کتاب، اطلاع روشنی از آن در آثار و مقالات به چشم نمی خورد؛ و در فهارس نیز معرفی نگشته است. نسخه های کتاب مناقب، مشکلات اساسی دارند و انتساب این کتاب به محمد بن سلیمان کوفی (م322ق) دقیقا روشن نیست. در کل منابع حدیثی شیعه، فقط یک حدیث از وی وجود دارد. حتی نام محمد بن سلیمان کوفی نیز، در منابع حدیث و رجالی شیعه، ناشناخته و مجهول است؛ و اطلاعاتی پیرامون وی وجود ندارد. همچنین، اکثر مشایخ حدیثی کتاب مناقب منسوب به کوفی، مجهول هستند؛ و غالب احادیث مرسل و بسیاری از احادیث کتاب نیز، متفردات هستند

    کلیدواژگان: البراهین الصریحه، مناقب، محمد بن سلیمان کوفی، منابع شیعه
|
  • seyyed mohammad mousavi, mortaza sazjini, Mustafa Abbasi Muqaddam Pages 33-60

    The hadith of Ziyārat al-Arba‘īn (visiting Imam Husayn’s tomb forty days after his martyrdom) has two major paths ending (in the isnads) with Imam al-Ṣādiq (‘a.s.). Such early and late traditionists as Shaykh al-Ṭūsī in his Miṣbāḥ al-Mutahajjid and Tahdhīb al-Aḥkām, al-Shahīd al-Awwal in his al-Mazār and Shaykh al-Ḥurr al-‘Āmilī in his Wasā’il al-Shī‘ah have all mentioned this tradition and some of them have issued their fatwas accordingly in their works. The hadith of Ziyārat al-Arba‘īn is a strategic hadith about visiting the tomb of Imam Husayn (‘a.s.) on the twentieth day of the month of Safar in Karbala. The Imami scholars of hadith have had two expositions (taqrīr) for this hadith: Some believe that this tradition apparently denotes that the pilgrim should be present in Karbala and should leave it towards his homeland after a short stay. Some others do not deduce from this tradition the presence of the pilgrim in Karbala but rather they consider it as a hadith with a weak isnad and void of authoritativeness (ḥujjiyyah). Therefore, this article deals – on the one hand – with the evaluation of the isnad of this hadith by applying a descriptive-analytical method. On this basis it has become clear that an unknown narrator exists in either of these two paths, and as a result and based on the science of dirāyat al-ḥadīth one of these two paths is deemed weak, but the other one is authentic. Similarly, the evaluation of this hadith by the criterion of the Qur’an, and considering the opinions of Imami scholars can compensate the weakness of its isnad. Because after the text of this tradition is analyzed, it becomes ascertained that it does not contradict the Qur’an. Also, by resorting to the rule “the companion’s act in accordance with this hadith compensates the weakness in the isnad” it can be considered as valid. After this analysis on the hadith, it can be dealt with as a tradition [definitely] issued by the Infallibles.

    Keywords: Imam Husayn (‘as), Ziyārat al-Arba‘īn, validity assessment of the isnad, denotation
  • meysam khalili, hosseyn moghadas Pages 95-118

    The book "Al-Qara'at" written by Ahmad Ibn Muhammad Ibn Banisar is one of the oldest books in quoting distorted narrations and one of the most important sources cited by Muhaddith Nouri in proving the distortion of the Holy Quran. Considering that most of the volume of the book "Al-Qarayat" is dedicated to the narrations of distortion, it is necessary to examine the authenticity or inaccuracy of these hadiths. This study seeks to examine and document the documentary and content of the narrations of the book "Al-Qara'at" under the verses of Surah Yasin by adopting a descriptive-analytical method. The findings show that out of the fourteen narrations of the following verses of Surah Yasin, seven narrations are distorted. The narrations of reciting the phrases of "Sanktub" instead of "and Naqtab" under the twelfth verse, and reciting "Lamstaqr" instead of the word "Lamstaqr" under verse 38 of Surah Yasin, are weak in terms of evidence and in terms of content. .The original reading cannot be considered as a reason for failure to express meaning. In four narrations, with the same document, interpretive additions have been quoted, which are weakened due to the existence of "Ibn Hamza Batayani" in the chain of the document; It was considered as a Quranic text. The conversion of the phrase "Mamma la Ya'lamun" to "Mamma Yaklon" in verse 36 of Surah Yasin destroys the appropriateness of the verse and makes the meaning of the verse incomplete. The narrations related to Jari and the application and interpretation of the verse are also unrelated to the subject of distorting the Qur'an.

    Keywords: Surah Yasin, mobile recitations, distorted narrations, documents, indications
  • Pages 119-146

    An origin of the belief in auspiciousness or inauspiciousness of temporal units can be traced in the traditions of hadith collections. An essay on such traditions may apparently guide one to act according to their content. However, reviewing the issue of fabricated traditions (riwāyāt mawḍū‘ah) and their classification makes the other side of the coin clear, that is the invalidity of the idea that the phenomena have influence on the generation of auspiciousness or inauspiciousness. Such criteria as: Qur’an-basedness, consulting with the indisputable traditions, behavioral models of the Prophet (s.‘a.w) and the Imams (‘a.s.) and the judgment of the developed intellect are the most valuable tools for evaluation of the discourses that have been attributed to the Infallibles.Having applied a descriptive-analytical method and having used the library-oriented sources, this article aims at assessing the validity of the main theme o traditions that deem Wednesday inauspicious. By means of working methods for criticizing the content, such as consulting with the Qur’an, the indisputable precedent (sunnnah qat‘iyyah), life and conduct of the Infallibles and the judgment of the intellect, this article concludes that the supposition of inauspiciousness of Wednesday is denied.

    Keywords: inauspiciousness, Wednesday, traditions, criticism of the content, intrinsic, extrinsic