فهرست مطالب

مجله پایش
سال بیستم شماره 4 (پیاپی 98، امرداد و شهریور 1400)

  • تاریخ انتشار: 1400/06/21
  • تعداد عناوین: 10
|
  • افسون آیین پرست*، فرانک فرزدی، علی اصغر حائری مهریزی صفحات 407-414
    مقدمه

    امروزه خدمات سرپایی سهم قابل توجهی از خدمات سلامت را به خود اختصاص داده است. سیستم های نوبت دهی سرپایی با نظم دهی به ورود بیماران و منابع در تسریع و یکنواخت کردن جریان کار موثر است. هدف این مطالعه تعیین وضعیت نوبت دهی و مدیریت زمان انتظار بیماران سرپایی در مطب های پزشکی شهر تهران بود.

    مواد و روش کار

    این مطالعه مقطعی بر روی مطب های پزشکی شهر تهران در سال 98 اجرا گردید. حجم نمونه حداقل 196 نفر برآورد شده بود که با در نظر گرفتن ریزش های احتمالی در نهایت  208 پرسشنامه تکمیل گردید. نمونه گیری به روش آسان بود. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته ای بود که اعتبار و پایایی آن پیش از جمع آوری داده ها مورد بررسی و تایید قرار گرفت. تکمیل پرسشنامه به صورت خود ایفا بود. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 23 مورد انجام گرفت.

    یافته ها

    بیش از نیمی از مطب های مورد بررسی مطب پزشکان متخصص بود. بررسی وضعیت نوبت دهی مطب ها نشان داد که در85/6 درصد از مطب های مورد بررسی، امکان پذیرش بیماران بر اساس نوبت قبلی وجود دارد. 69/8 درصد مطبها از از هر دو شیوه پذیرش شامل دادن نوبت قبلی و پذیرش بیماران بدون نوبت استفاده می کردند. در 59/3 درصد مطبها، اولویت ویزیت بیماران با بیمارانی بود که نوبت قبلی داشتند و بیماران بدون نوبت در انتهای زمان کاری ویزیت می شدند. مسیول پذیرش در اکثر مطبها آموزشی مرتبط با روش های نوبت دهی بیماران سرپایی ندیده بودند. افزایش سن پزشک و سابقه طبابت احتمال عدم استفاده از روش ها و سیستم های نوبت دهی را افزایش می داد. با این حال در آنالیز تاثیر همزمان متغیر ها فقط سابقه طبابت بر استفاده از روش های نوبت دهی موثر بود.

    نتیجه گیری

    به طور کلی شواهد مطالعه نشان داد که سن و سابقه کاری پزشک نقش مهمی در استفاده از سیستم های نوبت دهی در مطب ها دارد. این متغیر اگرچه قابل تغییر نیست ولی نشان می دهد که پزشکان مسن و با سابقه تمایل کمتری به استفاده از روش های نوین نوبت دهی دارند. در این خصوص به نظر می رسد که ساده کردن و قابل اجرا کردن روش های نوبت دهی در حد نیاز مطبها می تواند در بهبود مدیریت زمان انتظار بیماران سرپایی در مطب ها موثر باشد. این مهم بر عهده مدیران و کارشناسان نظام سلامت است تا ابزار ها و روش هایی ساده و بدون نیاز به فناوری پیچیده برای این گروه از ارایه دهندگان خدمات سرپایی تولید نمایند. بدیهی است که این تلاش نقش مهمی در استفاده موثر از روش های نوبت دهی و ارتقای مدیریت مطب ها خواهد داشت.

    کلیدواژگان: زمان انتظار، بیمار سرپایی، نوبت دهی بیماران
  • بهنام رضا مخصوصی، حسین امیری، نسیم ایوانی*، شرمین رحمانی، سهیلا کزازی صفحات 415-425
    مقدمه

    با توجه به اینکه اغلب سازمان‏ های بیمه ‏گر در بازپرداخت بهای صورت حساب‏ها با اعمال کسورات و تاخیر زیاد همراه هستند، موجب نارضایتی بیمارستان‏ های طرف قرارداد می‏ شوند. بنابراین مطالعه‏ حاضر با هدف تعیین میزان و علل کسورات دارویی در کرمانشاه در سال 1397 انجام گردید.

    مواد و روش کار

    در این مطالعه مقطعی و توصیفی- تحلیلی تمامی 560 پرونده‏ ی مربوط به سال 1397 که تحت پوشش بیمه‏ ی بیمارستان کرمانشاه بودند، تحت بررسی قرار گرفتند. داده‏ ها در نرم‏ افزار SPSS نسخه‏ 23، وارد و در سطح معنی‏ دار 5 درصد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    نتایج پژوهش حاضر نشان داد که میانگین و انحراف معیار کسورات دارویی در این بیمارستان طی سال 1397، به ترتیب 16596782/90 و 335966366/43 ریال  بوده است. بیشترین مبلغ کسورات دارویی در دی ماه و کمترین آن در اسفندماه ثبت گردید. بیشترین علت کسورات دارویی از نظر شرکت‏ کنندگان با فراوانی 44/4درصد مربوط به عدم ثبت درست و دقیق، دارو و تجهیزات در برگه‏ دستورات پزشک و گزارش پرستاری بوده است.

    نتیجه‏ گیری:

     بازبینی برگه‏ های درخواست دارویی حداقل توسط دو نفر، تذکر و آموزش به پزشکان، بازرسی از پرسنل بیمه و درآمد به‏ طور منظم، تشویق‏ پرسنل در صورت کاهش کسورات، استفاده از پزشک مقیم به تعداد کافی، کاهش فاصله‏ ی زمانی شیفت پزشکان و پرستاران، همکاری بیشتر  بین پرسنل بیمه و درآمد با بخش داروخانه و استفاده از متخصصین برجسته جهت به‏ روز رسانی قیمت‏ داروها قبل از ورود به داروخانه می ‏تواند جهت کاهش کسورات راه گشا باشد.

    کلیدواژگان: بیمارستان، کسورات دارویی، بیمه
  • احمد دراهکی*، رضا نوبخت صفحات 427-437
    مقدمه

    در ایران داده های رسمی از روند رو به رشد تعداد زنان سرپرست خانوار در دهه های اخیر حکایت دارند. از سوی دیگر زنان سرپرست خانوار از جمله گروه های آسیب پذیر جامعه شناخته می شوند که از جهات گوناگون اجتماعی، اقتصادی و سلامت نیازمند توجه هستند.

    مواد و روش کار

    در این پژوهش از تحلیل، جمع آوری شده فایل تلفیق شده ویژگی های خانوار و ویژگی های فردی دو درصد داده های سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395، جمع آوری شده توسط مرکز آمار ایران استفاده شد. متغیرهای استخراج شده در سطح فردی شامل سن، تعداد فرزند، وضعیت زناشویی، محل سکونت، وضعیت مهاجرت، تحصیلات، وضعیت سواد، وضع فعالیت و متغیرهای سطح خانوار شامل تعداد اعضای خانوار، متراژ واحد مسکونی، مالکیت منزل مسکونی و نوع منزل مسکونی تحلیل شد.

    یافته ها

    بر اساس تحلیل داده های دو درصد سرشماری، زنان سرپرست خانوار 12/5 درصد از سرپرستان خانوار ایرانی را تشکیل می د هند. درصد سرپرستی ارتباط معنادار با سن داشته و حدود 50 درصد از زنان سرپرست خانوار 60 سال و بالاتر بودند.  وفق نتایج وضعیت زناشویی نیز بیانگر این موضوع که 68 درصد از علت سرپرستی زنان، فوت همسر و 12 درصد به دلیل طلاق است. همچنین 14 درصد از زنان دارای همسر، نیز سرپرست خانوار هستند. 44 درصد از خانوارهای زن سرپرست، تک نفره می باشد و زنان سرپرست به لحاظ مهاجرتی توانمندی تحرک و جابه جایی کمتری نسبت به مردان سرپرست خانوار دارند. وضعیت سواد ارتباط معنادار با جنسیت دارد و  54 درصد از زنان سرپرست خانوار بی سواد هستند. تنها 14 درصد از زنان سرپرست خانوار شاغل هستند. 24/8 درصد از زنان سرپرست خانوار در منازل رهن و اجاره ای ساکن بوده و حدود 7 درصد از آنها در منازل با متراژ 40 متر و کمتر ساکن هستند.

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان گفت چالش های پیشرو زنان سرپرست خانوار از سه بعد فرهنگی مانند مسایل مرتبط با بیوگی و موانع ازدواج مجدد، بعد اقتصادی مانند مسکن و اشتغال و مسایل جمعیتی مانند زندگی در خانوارهای تک نفره پیروی می کنند که سیاستگذاری در هر سه بعد لازم و ضروری است.

    کلیدواژگان: زنان سرپرست خانوار، سرشماری، وضعیت اقتصادی و اجتماعی، ایران
  • مینور لمیعیان، کتایون جلالی آریا، معصومه علیجان پور، رزا هورسان، زهرا دانشفر، محبوبه رسول زاده بیدگلی* صفحات 439-449
    مقدمه

    اصلاحات نظام سلامت یکی از راهبردی ترین مباحث در سراسر دنیا و مورد توجه همه دولت ها بوده است که در بردارنده اعمال تغییرات پایدار و هدفمند برای افزایش کارایی، برابری و اثربخشی در بخش سلامت است. در ایران طرح تحول نظام سلامت از 15 اردیبهشت ماه سال 1393 با 8 بسته خدمتی که یکی از آنها برنامه ترویج زایمان طبیعی بود، اجرا شد. این مقاله مروری نقدی بر اجرای این بخش از بسته خدمتی بود.

    مواد و روش کار

    ابتدا با جستجو در پایگاه های اطلاعاتی Google، Google Scholar، ISD، PubMed مقالات مربوطه به دست آمد. کلید واژه ها عبارت بودند از: طرح تحول سلامت، زایمان،Health care - Labour . از 83 مقاله پژوهشی در مورد طرح تحول سلامت، 9 مقاله مرتبط و 3 گزارش عملکرد مورد بررسی قرار گرفت.

    یافته ها

    بر مبنای نتایج مطالعات مشخص شد که این طرح موجب شده تا از میزان شیوع سزارین در مراکز آموزشی درمانی تابعه دانشگاه های علوم پزشکی کاسته شود، اما این کاهش هنوز با استانداردهای جهانی فاصله دارد. همچنین نتایج نشانگر افزایش میزان رضایت مندی مادران باردار بستری بود. اگر چه پزشکان به دلیل افزایش درآمد بیش از سایرین از اجرای طرح رضایت داشتند، اما در مورد سایر، ناعدالتی در میزان درآمد، مهمترین دلیل عدم رضایت آنها در این طرح بود.

    نتیجه گیری

    در مطالعات بررسی شده، یکی از مهمترین عوامل سوق دهنده بیماران به سمت زایمان طبیعی و بیمارستانهای دولتی علاوه بر بهره مندی از مزایای مالی طرح، ماماهای شاغل در این مراکز بودند که به عنوان ذینفعان این طرح در نظر گرفته نشده اند. هرچند حتی ماماهای شاغل در بیمارستانها نیز به دلیل بی عدالتی نظام پرداخت از اجرای طرح ناراضی هستند. با توجه موارد گفته شده و همچنین مشکلات بیمه سلامت به دلیل کمبود بودجه، لازم است طرح تحول سلامت مورد تجدید نظر قرار گیرد.

    کلیدواژگان: طرح تحول سلامت، زایمان طبیعی، سزارین
  • شیما حیدری، هایده حیدری*، رویا چوپانی، مرتضی سدهی صفحات 451-460
    مقدمه

    تولد نوزاد نارس می تواند به تمام احساسات خوب والد شدن والدین پایان دهد و استرس را جایگزین کند. شناسایی عوامل تشدید کننده و تسکین دهنده استرس مادران و اتخاذ راهکارهایی جهت کاهش آن ضروری به نظر می رسد. بدین منظور مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر برنامه مراقبت حمایتی مبتنی بر خودکارآمدی بندورا بر عوامل تشدیدکننده و تسکین دهنده استرس مادران نوزادان بستری در بخش مراقبت های ویژه نوزادان انجام شد

    مواد و روش کار

    مطالعه نیمه تجربی حاضر در سال 1399-1398 بر روی 90 مادر نوزاد نارس بستری در بخش مراقبت ویژه نوزادان یک بیمارستان در شهرکرد به شیوه ی نمونه گیری آسان انجام شد. گروه آزمون مداخله ی آموزشی مبتنی بر نظریه خودکارآمدی را در قالب چهار جلسه ی دو ساعته با ارایه کتابچه ی آموزشی دریافت کردند. داده ها با استفاده از پرسشنامه استرس حیدری و همکاران قبل و بعد از مداخله در هر دو گروه گردآوری شد و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 24 و آزمون آماری تی زوجی، مستقل و کای اسکویر مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرارگرفت.

    یافته ها

    نتایج بیانگر آن است که میانگین نمره ی عوامل تنش زا مادران نوزادان نارس در گروه کنترل از 6/26±42/73 به 7/09 ± 42/62 کاهش یافت که از نظر آماری معنی دار نبود:اما در گروه آزمون از 4/36±48/78 به 4/84±25/33 کاهش یافت، که از نظر آماری تفاوت معنی دار مشاهده شد(001/0>P). همچنین در گروه کنترل میانگین نمره عوامل تسکین دهنده مادران نوزادان نارس از 2/61±2/98 به 2/29±3/07 افزایش یافت که از نظر آماری معنی دار نبود.  اما در گروه آزمون از 1/72±4/51 به 1/16±7/29 افزایش یافت، که از نظر آماری تفاوت معنی داری داشت.

    نتیجه‏ گیری: 

    بر مبنای یافته های پژوهش، پیشنهاد می شود پس از تولد، به والدین نوزادان نارس، بخصوص مادران، آمادگی های لازم برای مواجهه با نوزاد در بخش مراقبت های ویژه و برقراری ارتباط مناسب با نوزاد ارایه شود.

    کلیدواژگان: استرس، مادر، بخش مراقبت ویژه نوزادان، برنامه مراقبتی
  • آمنه حیاتی نیا، مجیده هروی کریموی*، ناهید رژه، علی منتظری صفحات 461-469
    مقدمه

    جهت ارزیابی رضایتمندی خانواده بیماران بخش مراقبت ویژه طراحی و بکارگیری ابزاری معتبر و پایا ضروری بود. این مطالعه با هدف ترجمه و اعتباریابی اولیه نسخه فارسی پرسشنامه 24 گویه ای سنجش رضایتمندی خانواده بیماران بستری در بخش مراقبت ویژه 24-FS-ICU انجام شد.

    مواد و روش کار

    مطالعه حاضر یک پژوهش روش شناختی است که روی150 نفر از اعضای خانواده بیماران بستری در بخش های مراقبت ویژه بیمارستان های شهر شیراز انجام شد. ترجمه پرسشنامه اصلی با استفاده از روش backward forward انجام گردید. روایی محتوایی پرسشنامه با نظرخواهی از 15 نفر از متخصصان در این زمینه و روایی صوری به روش کیفی از طریق مصاحبه با 10 همراه بیمار انجام شد. سپس روایی سازه با استفاده از مقایسه گروه های شناخته شده، روایی همگرا از طریق سنجش همبستگی بین نسخه فارسی پرسشنامه 24-FS-ICU و پرسشنامه فارسی سنجش نیازهای خانواده بیماران (CCFNI) و پایایی ابزار با تحلیل همسانی درونی بررسی شد.

    یافته ها

    نتایج تحلیل مقایسه گروه های شناخته شده نشان داد که میانگین نمره کل مقیاس نسخه فارسی پرسشنامه  24-FS-ICU در همراهان مرد به طور معنی دار بیشتر از همراهان زن است. روایی همگرا بیانگر همبستگی معنی دار بین نسخه فارسی پرسشنامه 24-FS-ICU و CCFNI بود. ضریب آلفای کرونباخ برای ابعاد و کل پرسشنامه بین 0/758-0/789 بود.

    نتیجه گیری

    یافته های پژوهش، نشان دهنده روایی و پایایی مناسب نسخه فارسی پرسشنامه سنجش رضایتمندی خانواده بیماران 24-FS-ICU است. به طوری که قابلیت به کارگیری در موقعیت های مختلف از جمله محیط های بالینی و تحقیقاتی را دارد. پیشنهاد می گردد در مطالعات آینده روایی سازه پرسشنامه  24-FS-ICU  با استفاده از تحلیل عاملی در نمونه بیشتری مورد بررسی قرار گیرد.

    کلیدواژگان: اعتباریابی، مراقبت ویژه، پرسشنامه سنجش رضایتمندی خانواده بیماران بستری در بخش مراقبت ویژه 24-FS-ICU
  • عزالدین علی دوستی، عبدالرضا ادهمی*، شهلا کاظمی پور صفحات 471-485
    مقدمه

    در سالهای اخیرکاهش باروری در ایران به یکی از مشکلات جمعیتی تبدیل شده که مورد توجه سیاست گذاران قرار گرفته است. هدف از انجام این مطالعه، شناسایی عوامل اجتماعی مرتبط با نگرش به فرزند آوری بود.

    مواد و روش کار

    روش پژوهش پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود. بدین منظور از بخشی از داده های طرح تحولات باروری در ایران و از اطلاعات 374 مرد و زن همسردار 49-15در شهرکرمانشاه استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار 22 SPSS استفاده شد. سپس داده ها با استفاده از رگرسیون خطی، همبستگی پیرسون، آزمون t و تحلیل واریانس تحلیل شدند.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که بین متغیرهای محل سکونت، نوع مسکن، اندازه مسکن، وضع فعالیت، تحصیلات و پایگاه اقتصادی - اجتماعی با نگرش به فرزندآوری رابطه معنادار آماری وجود ندارد. اما متغیرهای ترجیح جنسیتی، جنسیت، سن همسر، فاصله سنی مطلوب بین فرزندان، مدت زمان استفاده از اینترنت، فاصله ازدواج تا تولد اولین فرزند رابطه معناداری با نگرش به فرزند آوری دارند. در مجموع متغیرهای تحقیق توانسته اند 23 درصد از تغییرات نگرش به فرزند آوری را تبیین کنند.

    نتیجه گیری

    یافته های پژوهش نشان داد که تعداد مطلوب فرزندان زوجین جوان متاثر از شرایط زندگی آنهاست، لذا موفقیت سیاست های تشویق موالید منوط به ایجاد تغییرات در ساختارهای اقتصادی و اجتماعی به نحوی است که فرزندآوری زوجین جوان را تسهیل کند.

    کلیدواژگان: پایگاه اجتماعی اقتصادی، باروری، فرزند آوری
  • مهدی حیدرزاده، حبیبه محرم زاده*، نادر محرم زاده صفحات 487-495
    مقدمه

     زخم های فشاری یک مشکل بهداشتی مهم در سراسر جهان است. پرستاران به عنوان یکی از اعضای اصلی تیم سلامت نقش مهمی در پیشگیری، ارزیابی عوامل خطر و درمان زخم فشاری دارند. یکی از متغیرهای تاثیرگذار بر پیشگیری از زخم فشاری نگرش پرستاران است. نگرش مثبت نسبت به پیشگیری از زخم فشاری تاثیر مثبتی بر مراقبت های پیشگیرانه دارد. پژوهش حاضر با هدف روان سنجی و تعیین ساختار عاملی ابزار نگرش نسبت به پیشگیری از زخم فشاری (APuP) در پرستاران ایرانی انجام شد.

    مواد و روش کار

     مطالعه حاضر یک مطالعه روش شناختی بود. جامعه پژوهش شامل 190 پرستار شاغل در بخش های مراقبت های ویژه، داخلی، جراحی، ارتوپدی، قلب و عروق، داخلی مغز و اعصاب و جراحی مغز و اعصاب در 4 بیمارستان آموزشی- درمانی شهر اردبیل بود که به روش نمونه گیری در دسترس وارد مطالعه شدند. برای تعیین خصوصیات روان سنجی ابزار از روایی سازه (تحلیل عامل تاییدی)، پایایی همسانی درونی و پایایی ثبات استفاده گردید. جهت بررسی سازه عاملی ابزار، از تحلیل عامل تاییدی با استفاده از نرم افزار لیزرل نسخه 8/8 و برای سایر موارد از نرم افزار SPSS نسخه 16 استفاده شد.

    یافته ها

     در این مطالعه، 190 پرستار شرکت کردند که از این تعداد 76 نفر در بخش های مراقبت های ویژه و 114 نفر در بخش های عمومی مشغول به کار بودند. نتایج مطالعه نشان داد 93/4 درصد از پرستاران مراقبت های ویژه و 97/4 درصد از پرستاران عمومی دارای مدرک کارشناسی بودند. میانگین سنی پرستاران شاغل در بخش های مراقبت های ویژه و پرستاران شاغل در بخش های عمومی  بود. با توجه به مناسب بودن شاخص های نیکویی برازش از جمله GFI، AGFI، CFI، RMSEA در تحلیل عاملی تاییدی ابزار 5 عاملی با تمام 13 گویه مورد تایید قرار گرفت. ضریب آلفای کرونباخ برای کل ابزار 0/70 و همبستگی بین دوبار آزمون با فاصله 20 روز در 30 نمونه 0/85 به دست آمد.

    نتیجه گیری

     با توجه به تایید روایی سازه و پایایی ثبات این ابزار، می توان نتیجه گرفت که نسخه فارسی ابزار نگرش نسبت به پیشگیری از زخم فشار می تواند به عنوان ابزاری استاندارد برای ارزیابی نگرش پرستاران در مورد پیشگیری از زخم فشاری و انجام سایر تحقیقات مرتبط با این موضوع مورد استفاده قرار گیرد.

    کلیدواژگان: زخم فشاری، روانسنجی، نگرش، پرستار، پیشگیری
  • مژگان افتخارپور فاطمی*، فرحناز محمدی شاهبلاغی، راضیه بندری، کیان نوروزی تبریزی، اکبر بیگلریان صفحات 497-504
    مقدمه

    کاتاراکت، یکی از علل شایع ناتوانی در سالمندان است. سالمندان منتخب عمل جراحی کاتاراکت، مانند هر نوع عمل جراحی دیگر، اضطراب فراوانی را تجربه می کنند که این اضطراب، بر ابعاد روانی و فیزیولوژیکی آنان تاثیر نامطلوبی دارد. مداخله آموزشی، ازجمله مداخلات پرستاری رایج و مناسب جهت کاهش اضطراب است که ضمن نداشتن هزینه، عوارضی نیز در بر ندارد؛ بنابراین، مطالعه حاضر، با هدف بررسی تاثیر آموزش به روش نمایش فیلم بر میزان اضطراب قبل از عمل سالمندان کاندید جراحی کاتاراکت انجام گرفت.

    مواد و روش کار

    این پژوهش، یک مطالعه مداخله ای تصادفی بود که طی آن 50 بیمار سالمند منتخب عمل جراحی کاتاراکت که واجد شرایط ورود به مطالعه بودند، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به صورت تصادفی به روش بلوک های جای گشتی در دو گروه مداخله و شاهد قرار گرفتند. گروه مداخله، آموزش آمادگی را از طریق فیلم طراحی شده دریافت نمود و گروه شاهد، آموزشی دریافت نکرد. این فیلم، حاوی اطلاعاتی درباره آمادگی قبل از عمل، آشنایی با فضا و تجهیزات اتاق عمل، قسمتی از انجام جراحی، فضای ریکاوری و همچنین اطلاعاتی درباره ی مراقبت های بعد از عمل و زمان مراجعات بعدی به پزشک بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 16، در سطح معناداری 0/05 تجزیه و تحلیل شد و از آزمون های آماری تی زوجی، مجذورکای و آنالیز کواریانس استفاده گردید.

    یافته ها: 

    میانگین نمره ی متغیر اضطراب در گروه مداخله و شاهد، تفاوت معنادار داشت. همچنین تحلیل های آنالیز کواریانس تک متغیری، نشان داد که تفاوت معنی دار بین دو گروه در کاهش اضطراب در مرحله ی پس آزمون وجود ندارد.

    نتیجه گیری: 

    نتیجه مطالعه حاضر، نشان داد که آموزش به روش نمایش فیلم، بر روی اضطراب قبل از عمل سالمندان کاندید جراحی کاتاراکت تاثیری نداشته است. با توجه به اهمیت مدیریت اضطراب در سالمندان کاندید جراحی، پیشنهاد می شود که پرستاران به همراه استفاده از روش نمایش فیلم، از روش های آموزشی دیگری مانند استفاده از پمفلت و یا آموزش چهره به چهره نیز بهره ببرند.

    کلیدواژگان: کاتاراکت، سالمندی، آموزش، اضطراب
  • علی محمد مصدق راد* صفحات 505-507

     قلدری Mobbing و زورگویی Bullying در محیط کار یکی از چالش های بزرگ مدیریت منابع انسانی است که اثرات فردی و سازمانی منفی به دنبال دارد. قلدری و زورگویی یک آسیب سازمانی است که فرد یا گروهی با تحقیر، طرد، اتهامات بی اساس و آزار و اذیت، همکار دیگر خود را وادار به ترک سازمان می کنند[1]. قربانی با فشار روانی زیادی مواجه شده و  این امر باعث کاهش انگیزه و رضایت شغلی،  ناتوانی در کار، بیماری های جسمی و روحی و حتی مرگ (خودکشی) او می شود. قلدری و زورگویی آکادمیک نوعی رفتار هدفمند پیچیده، پنهان و بدون خشونت علنی در محیط دانشگاه توسط یک یا چند نفر از اعضای هیات علمی بر علیه یک همکار است که با هدف تهدید، تحقیر، طرد و آزار و اذیت او برای تبعیت از آنها یا ترک سازمان انجام می شود. این نوع قلدری با توجه به استعداد، شخصیت، اهداف و رفتارهای فرد زورگو نسبت به زورگویی های معمول سازمانی، آثار مخرب بیشتری به دنبال دارد. با توجه به اینکه فرد زورگو استاد دانشگاه و با هوش است، فرآیند پیچیده ای را برای به دام انداختن قربانی طراحی و اجرا می کند و تلاش می کند تا ردی از خود باقی نگذارد...

    کلیدواژگان: قلدری آکادمیک، دانشگاه، آموزش عالی
|
  • Afsoon Aeenparast*, Faranak Farzadi, AliAsghar Heari Mehrizi Pages 407-414
    Objective (s)

    outpatient services are an important part of health services. One important aspect of outpatient services is outpatient appointments. The study aimed to investigate the outpatient appointments and time management status in private practices.

    Methods

    This was a cross-sectional study that was conducted in Tehran in 2020.  Two hundred and eight practices were selected by using convenient sampling. Data was collected using a 50-items self-designed questionnaire. The validity and reliability of questionnaires were tested before data collection. SPSS software version 23 was used for data analyses.

    Results

    More than half of the practices (56.3%) were specialists’ offices. In 85.6% of the practices patients were admitted on schedule. Data indicated that in most clinics scheduled patients were in priority for being visited by the physician (59.3%). Compared to younger physicians, the possibility of not using appointment systems was higher in older physicians and among physicians with higher working experiences (P value=0.01 and P value=0.039 respectively).

    Conclusions

    In general, the findings showed that the age and work experience of the physicians might play an important role in the use of queuing systems in medical practices. It seems that simplifying the appointment methods can be effective in increasing the use of appointment systems and improving the management of waiting time for outpatients in private practices. It is the responsibility of health system managers and experts to produce simple tools and methods without the need for sophisticated technology for this group of outpatient service providers.

    Keywords: Waiting time, Outpatient, Appointment
  • Behnam Reza Makhsosi, Hossein Amiri, Nasim Evani*, Sharmin Rahmani, Soheila Kazazi Pages 415-425
    Objectives

    Due to the fact that most of insurance companies have deductions and long delays in the reimbursement of bills. They are causing dissatisfaction in the hospitals of the contracting party. Therefore, the present study was conducted with the aim of determining the causes of prescription deductibles in a teaching hospital in Kermanshah, Iran in 2018.

    Methods

    In this cross-sectional and descriptive-analytical study, all 560 cases related to 2018 year that were covered by the insurance of the hospital were examined. Data were analyzed using the SPSS software version 23. The significant level was set at 5 percent.

    Results

    The results of the present study showed that the mean and standard deviation of prescription deductibles in the hospital during 2019 were 16596782.90 and 335966366.43 Rails, respectively. The highest amount of prescription deductibles was recorded in January and the lowest was recorded in March. The highest cause of prescription deductibles in the opinion of the participants with a frequency of 44.4% was related to the lack of accurate and precise registration of drugs and equipment in the doctorchr('39')s and nursing notes.

    Conclusion

    The findings suggest review of medication application forms by at least two people, reminding and educating doctors, inspection by insurance and income personnel regularly, encouraging staff if deductions are reduced, reducing the time interval between shifts of physicians and nurses, increasing cooperation between  insurance companies and income personnel with the pharmacy department, and using specialists to update the price of medicines before entering the pharmacy might help to lessen prescription deductibles

    Keywords: Hospital, Drug Deductions, Insurance
  • Ahmad Dorahaki*, Reza Noubahkt Pages 427-437

    Objective (s):

     In Iran, recent official data show a growing trend in the number of female-headed households. On the other hand, female-headed households are known as vulnerable groups in society that need attention in various social, economic and health aspects. 

    Methods

    This study used the secondary analysis of the combined file of household characteristics and personal characteristics of 2% of the general population and housing census data of 2016, which was collected by the Statistics Center of Iran. The extracted variables analyzed by individual level included age, number of children, marital status, place of residence, migration status, education, literacy, working status and household level variables included number of household members, living area measured in square meters, residential house ownership and type of residential house.

    Results

    Based on the analysis of 2% of the census data, female-headed households constitute 12.5% of the Iranian heads of households. The percentage of caretaker is significantly related to age and about 50% of women-headed households are 60 years and older. Marital status also indicates that 68% of the reasons for headed women are due to the death of the husband and 12% are due to divorce. Also, 14% of women who have a husband are heads of households. 44% of women-headed households are living in single family, and female-headed households are less mobile than male-headed households. Literacy is significantly related to gender and 54% of female-headed households are illiterate. Only 14% of women -headed households are employed. 24.8% of women -headed households live in mortgaged and rented houses and about 7% of them live in houses with 40 square meters and less.

    Conclusion

    According to the results of the present study, it can be said that the leading challenges of women -headed households follow three cultural dimensions such as issues related to widowhood and barriers to remarriage, economic dimensions such as housing and employment and demographic issues such as living in single family. Policy-making is necessary in all three dimensions.

    Keywords: Women Heads of Household, Census, Economic, Social Status, Iran
  • Minoor Lamyian, Katayoun Jalali Aria, Massoumeh Alijanpoor, Roza Hoorsun, Zahra Daneshfar, Mahboobeh Rasoulzadeh Bidgoli* Pages 439-449

    Objective (s): 

    The Iranian Health System Transformation Plan was implemented on May 6 (2014) and consisted of 8 service packages. As such a program was to promote Normal Vaginal Delivery. This article aimed to critically review the implementation of this service package.

    Methods

    Several databases including Google Scholar, ISD, and PubMed were search for relevant papers. Keywords included Health Transformation Plan, Childbirth, Health care, and Labour. Out of 83 research articles on the Health Transformation Plan, 9 related articles and 3 reports were retrieved and reviewed.

    Results

    Based on the results, the costs paid by patients and the rate of cesarean delivery reduced. This prevalence reduction was in hospitals that affiliated to medical universities. However, the reduction was still far from global standards. However, midwives were dissatisfied with the implementation of the plan due to the injustice of the payment system.

    Conclusion

    One of the most important factors driving women to Natural Vaginal Delivery and public hospitals, in addition to financial benefits, were the role midwives who did not receive appropriate gain form the project. In view of the above, it is necessary to revise the health transformation plan to ensure that all parties gain benefit from this service package.

    Keywords: Health Transformation Plan, Normal Vaginal Delivery, Cesarean section
  • Shima Heidary, Haydeh Heydari*, Roya Choopani, Morteza Sedehi Pages 451-460
    Objectives

    The birth of a premature baby can change all the emotions of parents and replace stress. It is necessary to identify the factors that aggravate and relieve maternal stress and adopt strategies to reduce it. The aim of this study was to analyze the effect of supportive care program based on Bandura’s self-efficacy on aggravating and stress relieving factors of mothers of neonates admitted to the neonatal intensive care unit

    Methods

    A quasi-experimental study was performed in 2020 on 90 mothers of premature infants admitted to the neonatal intensive care unit of a Hospital in Shahrekord by convenience sampling method. The experimental group has received an educational intervention based on the theory of self-efficacy in four two-hour sessions with the presentation of an educational booklet. Data were collected using a self-designed questionnaire before and after the intervention in both groups and were analyzed using SPSS software version 24 performing paired t-test, independent t-test, and Chi-square.

    Results

    The results showed that the mean score of stressors in mothers of preterm infants in the control group decreased from 42.73 ± 6.26 to 42.62 ± 7.09, which was not statistically significant (P= 0.906) while in the experimental group it was decreased from 48.78 ± 4.36 to 25.33 ± 4.84, which was statistically significant (P <0.001). The mean score of soothing agents for mothers of preterm infants increased from 2.98 ± 2.61 to 3.07 ± 2.29 in the control group which was not statistically significant (P = 0.415) and in the experimental group it was increased from 4.51±1.72 to 7.29 ± 1.16, which was statistically significant (P <0.001).

    Conclusion

    Based on the findings of the study, it is recommended to implement interventions to make parents of premature infants, especially mothers ready to face the baby in the intensive care unit.

    Keywords: Stress, mother, newborn intensive care units, care program
  • Ameneh Hayatinia, Majideh Heravi Karimooi*, Nahid Rejeh, Ali Montazeri Pages 461-469

    Objective (s): 

    This study aimed to translate and initially validate the Persian version of 24- item Family Satisfaction in the Intensive Care Unit (FS-ICU-24).

    Methods

    This was a methodological study and conducted on 150 family members hospitalized in the Intensive Care Units of hospitals in Shiraz, Iran. The translation of the main questionnaire was done using the backward-forward method. The content validity of the questionnaire was performed by interviewing 15 experts and the face validity was carried out qualitatively through interviewing 10 family members of hospitalized patients. Then, the structural validity was assessed using the known groups comparison. Convergent validity was assessed by measuring the correlation between the Persian version of the FS-ICU-24 and the Persian version of the Patients Needs Assessment Questionnaire (CCFNI). Reliability was evaluated using internal consistency analysis (Cronbachchr('39')s alpha).

    Results

    The results obtained from known groups comparison indicated that the mean satisfaction score in male was significantly higher than female as expected (p=0.001). Convergent validity showed a significant correlation between the Persian version of the FS-ICU-24 and the CCFNI questionnaires (p<0.01). The Cronbachchr('39')s alpha coefficient for the dimensions and total questionnaire was higher than 0.7.

    Conclusion

    The findings indicated that the Persian version of the FS-ICU-24 Questionnaire is a valid instrument and can be used in a variety of situations, including clinical and research settings. It is suggested that the future studies assess the structural validity of the FS-ICU-24 using factor analysis with a bigger sample size.

    Keywords: Validation, Intensive Care Unit, FS-ICU-24
  • Ezddin Alidousti, AbdulReza Adhami*, Shahla Kazemipour Pages 471-485

    Objective (s): 

    In recent years decreasing fertility in Iran has become one of the demographic problems which has attracted the attention of policymakers. The purpose of this study was to identify the association between socio-economic factors with childbearing tendency.

    Methods

    This was a cross sectional study. A sub-sample of data from the “2017 Iran Fertility Transition Survey” was used. The sample comprised of 374 ever married men and women aged 15-49 in Kermanshah, Iran. They were selected through the clustered sampling and the data was analyzed via SPSS 22 software using linear regression, Pearson correlation, independent t-test, and one-way analysis of variance

    Results

    The results obtained from data analysis indicated no significant relationships between residency, housing, home size, employment, education and social class and attitudes toward childbearing (p>0.05). However, significant relationships between sex preference, gender, spouse age, birth interval, Internet consumption, birth space and attitudes toward childbearing was observed (p<0.05). Overall the result indicated that independent variables could explain 23% of variance of dependent variables.

    Conclusion

      The findings suggest that the ideal number of children of young couples is affected by their living conditions. So, the success of any potential population polices depends on the improvement of coupleschr('39') living conditions.

    Keywords: Socio-economic status, Fertility, childbearing
  • Mehdi Heidarzadeh, Habibeh Moharramzadeh*, Nader Moharramzadeh Pages 487-495

    Objective (s):

     Pressure ulcers are a significant health problem worldwide. Positive attitudes towards pressure ulcer prevention have a positive impact on preventive care. This study aimed to determine the psychometric properties and factor structure of the Attitude towards Pressure ulcer Prevention instrument (APuP) in Iranian nurses.

    Methods

    This was a cross sectional study on a sample of nurses working in ICUs and the internal medicine, surgery, orthopedics, cardiovascular, neurology, and neurosurgery departments in four teaching hospitals in Ardabil, Iran. construct validity (confirmatory factor analysis), internal consistency, and test-retest analyses were performed to determine the psychometric properties of the APuP.

    Results

    In all 190 nurses partipated in the study. With regard to fitness indices including GFI، AGFI، CFI، RMSEA factor structure of the APuP with five factor and 13 items were confirmed. The Cronbach’s alpha for the overall APuP was 0.70, and correlation coefficient between test-retest was 0.85 (ICC=0.85, p<0.0001).

    Conclusion

    The findings showed that the Persian version of Attitude towards Pressure ulcer Prevention instrument could be used as a standard tool to assess nurseschr('39') attitudes about pressure ulcer prevention.

    Keywords: Pressure ulcer, psychometric, Attitude, nurse, Prevention
  • Mozhgan Eftekharpour Fatemi*, Farahnaz Mohammadi Shahboulaghi, Razieh Bandari, Kian Nourozi Tabrizi, Akbar Biglarian Pages 497-504
    Objective(s)

    Cataract is one of the main reasons for visual acuity reduction in elderly. Like any other surgery, the elderly who are candidates for cataract surgery, experience a great deal of anxiety, having adverse effects on them, mentally and physiologically. Training interventions are a common and suitable type of nursing intervention having neither cast nor side effects. Thus, this study aimed to evaluate the effect of preparation-for-surgery training on the anxiety of the elderly before cataract surgery.

    Methods

     This was a randomized clinical trial. Fifty old patients were selected from October 2020 to February 2021 using a targeted sampling method. They then divided randomly into two groups in the selected hospitals in Semnan, Iran. The intervention group took the training through the designed short film while the control group did not. The film included some information about the preparation before surgery, getting familiar with the environment and facilities of the surgery room, a part of surgical operation, recovery environment, some information about post-surgical cares, and times of subsequent visits of the doctor. The data were analyzed by SPSS v16 software using independent t-test, paired t-test, chi-square, and analysis of covariance.

    Results

     The mean score of the anxiety in the intervention and control groups had a significant difference (p<0.05). Also, the covariance analysis showed that there was no significant difference between the two groups in the anxiety reduction in the post-test.

    Conclusion

     The findings suggest that the nurses are better at using other training methods such as pamphlets or face-to-face training along with film screening training.

    Keywords: Cataract, old age, training, anxiety
  • Alimohamad Mosadeghrad* Pages 505-507