فهرست مطالب
فصلنامه مدیریت دولتی
پیاپی 47 (پاییز 1400)
- تاریخ انتشار: 1400/12/08
- تعداد عناوین: 9
-
-
صفحات 378-418هدف
هدف این پژوهش، به تصویر کشیدن فرایند استفاده از رویکرد مدیریت دولتی نوین در کشور، تبیین رویکردی که در عمل پیاده شده و مقایسه آن با رویکرد ادعا شده است.
روشاین پژوهش به شیوه ترکیبی اجرا شده است. در مرحله کیفی از راهبرد نظریه پردازی داده بنیاد (طرح نظام مند استراوس و کوربین) و روش نمونه گیری نظری استفاده شده است. در مرحله کمی، راهبرد پیمایش و هم بستگی در پیش گرفته شد و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای، 400 تن به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای برآورد پارامترها و اجرای مدل یابی معادلات ساختاری از روش بیشینه درست نمایی در نرم افزار ایموس 24 استفاده شد.
یافته هانتایج پژوهش در دو بخش کیفی و کمی نشان می دهد که تقلید و هم گرایی با روند جهانی، عوامل اصلی انتخاب رویکرد مدیریت دولتی نوین به شمار می آیند. همچنین نتایج نشانگر تاثیر ضعیف انتخاب رویکرد مدیریت دولتی نوین و تاثیر به نسبت قوی شرایط اختصاصی بر افزایش ناکارآمدی رویکرد مدیریتی حال حاضر کشور است. انتخاب رویکرد مدیریت دولتی نوین در کشور با وجود شرایط اختصاصی حاکم بر نظام مدیریتی، به ناکارآمدی بیشتر و افزایش پیامدهای منفی آن منجر شده است.
نتیجه گیریدر جمع بندی کلی می توان گفت که بهبودی سه مولفه مهم حکمرانی خوب، یعنی حاکمیت قانون، شفافیت و مهار فساد، پیش نیاز اصلی به کارگیری رویکرد مدیریت دولتی نوین و رکن اصلی آن، یعنی خصوصی سازی به شمار می آید. در غیر این صورت، به کارگیری این رویکرد در بخش دولتی با تبعات منفی بسیار بیشتری همراه خواهد بود.
کلیدواژگان: پارادایم های مدیریت دولتی، مدیریت دولتی نوین، پژوهش ترکیبی، نظریه پردازی داده بنیاد، مدل سازی معادلات ساختاری -
صفحات 385-386
عقلانیت خطمشیگذاران در صحنه تصمیم، در مصاف با انواع ایدیولوژیها، باورها، ارزشها، اسطورهها و کهن الگوهای قومی و مذهبی، چالشهایی بس سترگ و نهادین دارد؛ بهویژه شانتاژهای ایدیولوژیک و مهار آنها در عرصه خطمشی، کاری بس دشوار است؛ بهطوری که تاریخ گواه است که عرصههای خطمشیگذاری عمومی، بهشدت آسیبخورده شانتاژهای ایدیولوژیکاند و در این ورطه، ایدیولوگهای چپ و راست، همافزاییهای شگرف داشته، در بسیاری از موارد، به تباهسازی خطمشیهای عمومی انجامیده، جوامع را به ورطههای فروپاشی سوق دادهاند؛ بهویژه آنگاه که این ایدیولوژیها، تصاویر اغراقآمیزی از آرمانشهرهای خود، بهسان بهشتهای زمینی معرفی کردهاند و با ادعای ایجاد آنها در مناطق گوناگون جهان، جهنمهای سوزان آفریدهاند! از قتل عام ساکنان سرخپوست و بردههای سیاهپوست در جامعه لیبرال آمریکایی گرفته تا معدومسازی مخالفان ایدیولوژی کمونیست در جوامع سوسیالیستی چین و شوروی سابق و کره شمالی کنونی. تاریخ جهان، بهویژه از قرون وسطی، با این همه صبغه ایدیولوژیک جنگهای صلیبی، دوران اسکولاستیک و نهضتهای ادعایی لیبرال، کمونیست، فاشیست، فالانژیست، نازیست و صهیونیست و جلوهگری انواع نحلهها و مشربهای فلسفی و سیاسی و مذهبی و نژادی و قومی و قبیلهای، روایتگر رخدادهای دلخراشی از دوران بدویت انسان تا دوران سیطره کلیسای قرون وسطی، سیطره ایدیولوژیهای خشونتآفرین قرن بیستم و حرکتهای تکفیری در قرن حاضر است؛ با روایتهایی آکنده از جلوههای شرم و ننگ بشریت که هرگز فراموش شدنی نیستند؛ گویا این خوی ستمگری و عصیان از پا نمیافتد و هر دم به بهانهای، باز سر بر میآورد و فتنه میآغازد. با این حال، گویا مرگباوری و اخلاق، هنوز راه نجات بشریت از سیطره این ستم خویی های جهان سوز است و خطمشی نیز از جمله پدیدههایی است که باید بیش از همه، ملتزم به رعایت اخلاق و مرگباوری باشد. با این ادعا که اگر خطمشیگذاران بهراستی مرگباور باشند، میپرهیزند از اینکه جهان را ورطه تاخت و تاز اندیشههای ناصواب خویش فرض کرده، آدمیان را به خاک و خون بکشند. بدان امید که شعله سیطره کژخطمشیها و تباه خطمشیهای ایدیولوژیک به خاموشی گراید و استعداد بتتراشی ایدیولوژیک از انگارههای ذهنی و نظریهها مهار گردد و پارادایمهای جهل انگیخته و ادارههای سیاستزده اصلاح شوند و بشریت از ظرفیت ایدیولوژیسازی یا کالاسازی از نمادها و قهرمانها و فرهنگها و مذهبها و میدانداری بتهای نظری، بکاهد. این همه گویا با هدف آلودهسازی ایدیولوژیک فضا و انحراف از منافع عامه، دستاویز همه عصرهای سلطه و ستم گستری بودهاند. حاصل کلام اینکه اگر خطمشیگذار مرگباور نباشد، بیشتر احتمال دارد که منافع ملی را قربانی منافع شخصی یا حزبی سازد. امید آنکه آگاهی و هوشیاری حاصل از مرگ باوری، نوشداروی جهان تباهیگرا باشد و این واقعگرایی مرگباورانه، بتواند حرکتی اصلاحی را سبب گردد و در مسیر تقویت جانمایه اخلاق و عدالت اجتماعی، حرکتی استوار را بهسوی عقلانیت پایدار و تحقق جامعه اخلاقی شایستگان بیاراید؛ جامعه شایستگان! جامعهای که پروردگار جهانیان، برترین بندگان خویش را بدان خوانده است تا عصر عدالتگستری صالحان را بر پای دارد. آیه 105 سوره انبیاء: ولقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون و همانا نوشتیم در زبور، پس از آنکه در تورات نوشتیم (و اکنون در قرآن حکیم مینویسیم): زمین به بندگان شایسته من به ارث می رسد.
کلیدواژگان: مرگ باوری و عقلانیت، شاخص های متمایزسازی خط مشی گذاری ایدئولوژیک از خط مشی گذاری اخلاقی -
صفحات 419-446هدف
تعارض خط مشی به معنای عدم انطباق درونی خط مشی با اصول و استاندارهای خط مشی گذاری یا ناهماهنگی بین دو یا چند خط مشی با یکدیگر یا با اسناد بالادستی است که به انحراف عملکرد از هدف خط مشی و بروز پیامدهای ناخوشایند منجر می شود. هدف پژوهش حاضر، ارایه چارچوبی برای تبیین تعارض خط مشی در نظام خط مشی گذاری سلامت ایران است.
روشبرای پاسخ به پرسش اصلی پژوهش، مبنی بر اینکه چه عناصری بر تعارض خط مشی در فرایند خط مشی گذاری نظام سلامت ایران تاثیرگذار است، از 13 خبره در قالب سه دور پرسش نامه دلفی نظرسنجی به عمل آمد. سپس، از طریق پرسش نامه دیمتل فازی، میزان اثرگذاری یا اثرپذیری متغیرها تعیین شد و در مرحله بعد، از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. بدین ترتیب، راهبرد این پژوهش آمیخته است.
یافته هامتغیرهای تعارض خط مشی های نظام سلامت بدین صورت شناسایی شد: تنظیمات عناصر درونی خط مشی، نوع شناسی بازیگران، خصوصیت های ایدیولوژیک، بسترهای اجرا، ویژگی های محیطی، ابزارهای ایجاد تعارض، مجاری شناسایی تعارض، راهبردهای حل تعارض و پیامدهای حل تعارض. در پایان، با استفاده از روش های کمی، روابط و جهت بین متغیرها و شدت اثر آنها در چارچوب تعارض خط مشی مشخص شد.
نتیجه گیریپیشنهاد می شود که خط مشی گذاران سلامت ضمن آموزش استانداردهای علمی خط مشی گذاری، عوامل موثر بر هر موقعیت تصمیم را شناسایی کرده و از راهبردهای مناسب برای مدیریت تعارض خط مشی استفاده کنند تا خط مشی هایی با کمترین تعارض غیرکارکردی و بیشترین انسجام و هم افزایی به وجود آید.
کلیدواژگان: تعارض خط مشی، رویکرد آمیخته، فرایند خط مشی گذاری، چارچوب تعارض خط مشی، نظام سلامت -
صفحات 447-477هدف
پژوهش حاضر با هدف فهم پدیده محوری و ریشه های تصمیم هراسی مدیران در وزارت کشور و وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی اجرا شده است.
روشپژوهش به روش ترکیبی (کیفی کمی) اجرا شده است. در بخش کیفی آن، از گراندد تیوری و در بخش کمی، از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. بر اساس مدل پیاز پژوهش ساندرز (2009) فلسفه پژوهش خردگرایانه، رویکرد آن ترکیبی، استراتژی آن گراندد تیوری، انتخاب روش آمیخته، بازه زمانی روش مقطعی و روش گردآوری داده ها کتابخانه ای میدانی است. ابزار جمع آوری اطلاعات بخش کیفی مصاحبه های نیمه ساختاریافته و در بخش کمی، پرسش نامه محقق ساخته بوده که روایی و پایایی آن تایید شده است.
یافته هاابعاد طفره روی در تصمیم گیری، ناتوانی درک مسیله، هراس از مواجهه با تصمیم گیری و تصمیم گیری انتزاعی مربوط به متغیر تصمیم هراسی مدیران (پدیده محوری) و ضعف در تصمیم گیری، ترس از عواقب تصمیم، جو سازمانی، برنامه محور نبودن تصمیم های سازمانی، فقدان تجربه تصمیم گیری و در دسترس نبودن اطلاعات واقعی مربوط به شرایط علی تاثیرگذار بر پدیده محوری شناسایی شدند.
نتیجه گیریبا توجه به یافته های بخش کیفی (کدهای شناسایی شده) تایید ارتباط ابعاد با متغیرها و مدل معادلات ساختاری پژوهش که با نرم افزار اسمارت پی ال اس 3 انجام گرفت، مشخص شد که شرایط علی با ضریب اثر و ضریب معناداری مقبول بر پدیده تصمیم هراسی اثر می گذارند. معیارهای GOF، 2Q، Rsquare و Fsquare برای مدل ساختاری و مدل های اندازه گیری محاسبه شد که همگی، مقادیر مجاز و مقبولی داشتند.
کلیدواژگان: تصمیم گیری انتزاعی، تصمیم هراسی مدیران، جو سازمانی، طفره روی در تصمیم گیری -
صفحات 478-505هدف
با توجه به اهمیت مشارکت شهروندی در حکمرانی، پژوهش های زیادی برای تبیین این مفهوم انجام شده که هر یک از زاویه ای به آن نگریسته و این مسیله، به آشفتگی و پراکندگی در تبیین مفهوم مشارکت شهروندی انجامیده است. هدف از این پژوهش، ارایه مدل مفهومی مشارکت شهروندی، به منظور ساماندهی به پژوهش های قبلی است.
روشاین پژوهش کیفی، جهت گیری کاربردی دارد و رویکرد آن قیاسی است. افق زمانی آن تک مقطعی است. روش گردآوری داده ها نیز بررسی اسناد است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمونی استفاده شده است.
یافته هادر این پژوهش ابتدا با بررسی و مداقه در ادبیات نظری مشارکت و مشارکت شهروندی، چهار مضمون فراگیر «انواع مشارکت شهروندی»، «عوامل موثر بر مشارکت شهروندی»، «راه کارها و الزامات مشارکت شهروندی» و «پیامدهای مشارکت شهروندی» احصا شد، سپس با گردآوری و تحلیل منابع و پژوهش های تخصصی مربوط به هر یک از این چهار مضمون فراگیر، مضامین اصلی و فرعی ذیل آنها شناسایی شدند. بدین ترتیب، در ذیل مضمون فراگیر «انواع مشارکت شهروندی» مضامین اصلی روش مشارکت، درجه تمرکز، مشارکت کنندگان، موضوع، زمینه و زمان؛ در ذیل مضمون فراگیر «عوامل موثر بر مشارکت شهروندی» مضامین اصلی عوامل انسانی و عوامل سازمانی و در ذیل مضامین فراگیر «راه کارها و الزامات مشارکت شهروندی» و «پیامدهای مشارکت شهروندی» نیز مضامین اصلی مشابه مربوط به حکمرانی و مربوط به شهروندان شناسایی شد.
نتیجه گیریانتظار می رود این پژوهش، ضمن فراهم آوردن تصویری جامع از مفهوم مشارکت شهروندی، باعث ساماندهی نظری آن شده و مفهوم مشترکی در این حوزه ایجاد کند و یاری دهنده تحقق آن در عرصه عمل باشد.
کلیدواژگان: مشارکت، انواع مشارکت، مشارکت شهروندی، مطالعات مشارکت شهروندی، تحلیل مضمونی -
صفحات 506-532هدف
در پژوهش حاضر تلاش شده است تا الگوهای حاکمیتی در کشورهای مختلف در خصوص ویروس کرونا با یکدیگر مقایسه شود.
روشاین پژوهش از نوع مطالعه تطبیقی است. در این پژوهش 31 کشور درگیر ویروس کرونا که دارای بیشترین میزان گسترش بودند، بررسی شدند. داده های ثانویه از سازمان های بین المللی یا منطقه ای پایش کننده ویروس کرونا گردآوری و تحلیل شدند.
یافته هانتایج پژوهش نشان می دهد که در کشورهای بررسی شده، تعداد فوت شدگان و میزان گسترش کرونا در سطح مورد انتظار است، با وجود به کارگیری خط مشی های مشابه در مبارزه با کرونا، ابزارهای اجرای خط مشی متفاوت است، سازوکارهای هماهنگی زیر نظر بالاترین مقام اجرایی طراحی شده اند، ظرفیت حاکمیتی در مبارزه با کرونا پایین و سخت گیری حکومتی بالاست و ثبات سیاسی تنها مولفه تعالی حاکمیتی موثر بر نرخ گسترش کروناست.
نتیجه گیریپژوهش های انجام شده در زمینه مبارزه با ویروس کرونا کمتر با رویکرد حاکمیتی انجام شده است. این پژوهش توانست با بررسی مقایسه ای الگوهای حاکمیتی مبارزه با کرونا در کشورهای مختلف، شباهت ها و تفاوت های این کشورها را آشکار کند.
کلیدواژگان: میزان گسترش، سازوکار هماهنگی، ظرفیت حاکمیتی، سخت گیری حکومت -
صفحات 533-560هدف
با توجه به شرایط جامعه و شیوع بیماری کووید 19، تحول در ارایه آموزش، آگاهی و آشنایی مسیولان و مدیران با مفاهیم، نگرش ها و رویکردهای آموزش های مجازی در سازمان برای دستیابی به اهداف، پاسخ گویی به مشکلات و استقرار نظام آموزشی مجازی کارآمد، ضروری به نظر می رسد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف طراحی مدلی برای آموزش های مجازی و نتایج آن بر عایدی سازمان و ادبیات این حوزه اجرا شده است.
روشپژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی محسوب می شود و با استفاده از نظریه داده بنیاد به صورت کیفی اجرا شده است. نمونه گیری به روش نظری و با بهره مندی از روش های هدفمند (قضاوتی) و گلوله برفی (زنجیره ای) و بر مبنای اشباع نظری داده ها انجام شده است؛ به گونه ای که تا زمان رسیدن به اشباع نظری با کارشناسان و خبرگان باتجربه و متخصص سازمان تامین اجتماعی در این حوزه، مصاحبه به عمل آمد.
یافته هانتایج تحلیل داده های به دست آمده طی فرایند کدگذاری های باز، محوری و انتخابی، به ایجاد نظریه داده بنیاد در حوزه آموزش های مجازی منجر شد. عناصر مدل طراحی شده از، شرایط علی، زمینه ای و واسطه ای تشکیل شده است که پدیده محوری، پیامدها و راهبردهای اجرای خط مشی عمومی را نشان می دهد.
نتیجه گیریکارگزاران و خط مشی گذاران می توانند از نتایج این پژوهش، برای کارآمدی بیشتر آموزش های مجازی در سازمان بهره برداری کنند. همچنین، ارایه آموزش های مجازی در موقعیت کنونی، به خصوص بیماری شایع شده، نیاز اساسی محسوب می شود و از نظر ادبیات و مبانی نظری نیز خلا تیوریکی را غنی می کند. در پایان مقاله نیز، برای بهبود آموزش های مجازی، پیشنهادهای کاربردی ارایه شده است.
کلیدواژگان: آموزش های مجازی، تامین اجتماعی، مدل، نظریه داده بنیاد -
صفحات 561-592هدف
در سازمان هایی که سازوکارهای انتخابی در تغییر مدیران ارشد تاثیر اندکی داشته و شاخص های غیرعملکردی در ماندگاری مقامات در قدرت نقش برجسته ای دارند، متصدیان سمت های عالی سازمان برای ادامه مسیولیت، از خود تمایل آشکاری بروز می دهند. متخصصان روان شناسی مغز از طریق پدیده هوبریس، این موضوع را تشریح کرده اند. هوبریس نوعی تغییر شخصیت است که توسط یک عامل خارجی قدرت تحریک شده و از طریق تغییرات حاصل از شیمی مغز جنبه تاریک شخصیت مدیران آشکار می شود. این پدیده، اغلب به عواقب منفی شخصی و سازمانی منجر می شود. از این رو، هدف از این پژوهش طراحی الگوی پدیده هوبریس در مدیران ارشد سازمان های دولتی بوده است.
روشاین پژوهش به روش آمیخته متوالی (کیفی و کمی) در سه مرحله انجام شده است. در مرحله نخست، برای شناسایی عوامل موثر بر پدیده هوبریس از روش نظریه پردازی داده بنیاد استفاده شد. مصاحبه شوندگان 15 نفر از مدیران ارشد سازمان های دولتی بودند که بر اساس قاعده اشباع نظری با آنها مصاحبه شد. در مرحله دوم برای تعیین میزان اهمیت از روش دلفی استفاده شد و در مرحله سوم از طریق طراحی پرسش نامه تحلیل عاملی تاییدی انجام شد. در این مرحله 471 نفر از مدیران پیمایش شدند.
یافته هادر این پژوهش، مقوله محوری از طریق سه بعد (مبنای مدیریتی، شخصیتی نوروتیک و عملکردی) به همراه 12 مولفه استخراج شد و با توجه به شرایط علی، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها تدوین شده و الگوی نهایی ارایه شد. میزان اهمیت عوامل موثر بر پدیده هوبریس و همچنین راهبردها و اولویت بندی آنها با استفاده از روش دلفی و نتایج حاصل از تحلیل عاملی تاییدی پدیده محوری ارایه شد
نتیجه گیریآگاهی از ماهیت پدیده هوبریس به ریشه یابی صحیح برای اجرای راهبردها و سازوکارهای غلبه بر پیامد منفی این پدیده و افزایش شاخص عمومی سلامت و بهره وری کمک می کند. پژوهش حاضر، در حوزه رهبری و پدیده هوبریس، نوآوری های تیوریکی و نظری به همراه داشته و به کارفرمایان و پژوهشگران در درک و شناخت بهینه از الگوی پدیده هوبریس کمک می کند.
کلیدواژگان: انگیزه قدرت، پدیده هوبریس، ماندگاری در قدرت، عصب شناختی اجتماعی، مدیران ارشد سازمان های دولتی -
صفحات 593-620هدف
پیشرفت های روزافزون فناوری های نوظهور در تمامی عرصه ها منجر به تحولات عمیقی در سطح جوامع شده است. نظام های حقوقی و قضایی نیز دستخوش تحولات فناورانه بوده اند. آنها بهدنبال سیستمی با قابلیت دیجیتالی هستند که در آن خدمات قضایی و در نتیجه آن عدالت برای همه شهروندان در دسترس است. سیستم قضایی در کشور ما درگیر برخی چالش هاست از جمله اطاله دادرسی که با وجود استفاده از سامانه های متعدد در سیستم قضایی کشور هنوز مرتفع نشده است. بهره مندی از تحول دیجیتال به عنوان راهکار حل چالش ها و همچنین پتانسیلی برای ایجاد فرصت های جدید در ارایه بهتر خدمات قضایی موثر خواهد بود. این مقاله با هدف طراحی چارچوب مفهومی تحول دیجیتال قضایی تدوین شده است تا دیدگاهی نظام مند در راستای تحول در قوه قضاییه ایجاد نماید.
روشپس از مطالعه پیشینه موضوع و مطالعه تطبیقی و تحلیل محتوای پژوهش های بین المللی، چارچوب اولیه طراحی شد. سپس طی برگزاری دو مرحله گروه کانونی، چارچوب اولیه اعتبارسنجی شد. گروه کانونی اول متشکل از شش نفر از خبرگان حقوقی قضایی و گروه دوم هفت نفر از خبرگان حوزه حقوق و فناوری اطلاعات بودند.
یافته هادر نهایت چارچوب با هفت بخش اصلی طراحی گردید که شامل توانمندسازها (شامل دو لایه مولفه های زیرساختی و مولفه های فناورانه)، کاربردها (شامل چالشها، محرک ها و فرصت ها)، اکوسیستم قضایی (شامل دو لایه ذینفعان داخلی و ذینفعان خارجی)، حکمرانی تحول دیجیتال، نقشه راه تحول دیجیتال (شامل سه لایه چشم انداز، اهداف و برنامه ها) و سفر تحول دیجیتال (شامل پنج مرحله) است.
نتیجه گیریبرای ایجاد تحول دیجیتال قضایی می بایست دیدگاهی نظام مند ایجاد شود که علاوه بر ابعاد سخت مانند فناوری ها، ابعاد نرم مانند فرهنگ، مهارت ها و قوانین را نیز مدنظر قرار دهد. انواع مختلف ذینفعان را مورد توجه قرار دهد و در جهت حل چالش ها از منافع و محرک های فناوری ها بهره ببرد. همچنین باید چشم اندازی شفاف و اهداف و برنامه های مشخصی در این راستا تدوین گردد.
کلیدواژگان: تحول دیجیتال، حکمرانی دیجیتال، تحول دیجیتال قضایی، اکوسیستم قضایی، گروه کانونی
-
Pages 378-418Objective
The purpose of this study is to illustrate the process of applying the “new public management” approach in the country, explain the approach that has been implemented in practice and compare it with the claimed approach.
MethodsIn this research, a mixed-methods research design has been used. In the qualitative stage, the strategy of grounded theory (Strauss and Corbin’s systematic design) and the theoretical sampling method have been used. In a quantitative stage, a survey and correlation strategy was used and 400 people were selected as a sample using the multistage random sampling method. To estimate the parameters and perform structural equation modeling, the maximum likelihood method has been used in Amos 24 software.
ResultsThe results of research in both qualitative and quantitative sections show that imitation and convergence with the global trend are the main factors in choosing the "new public management" approach. The results also show the weak effect of choosing the "new public management" approach and the relatively strong effect of specific conditions on increasing the inefficiency of the current management approach of the country. The choice of the "new public management" approach in the country, along with the specific conditions of the management system, has led to greater inefficiency and increased negative consequences.
ConclusionIn a general conclusion, it can be said that improving the three important components of good governance, namely the rule of law, transparency and control of corruption are the main prerequisites for applying the “new public management” approach and its main pillar, namely privatization. Otherwise, applying this approach in the public sector will have much more negative consequences.
Keywords: Public management paradigms, New public management, Mixed methods research, Grounded theory, Structural Equation Modeling -
Pages 419-446Objective
Policy conflict is defined as the non-compliance of the policy with the principles and standards of policy or the lack of coordination between two or more policies with each other or with upstream documents, which causes the performance to deviate from the policy goal and unpleasant consequences. The purpose of this study is to provide a framework for explaining policy conflict in the Iranian health policy system.
MethodsTo answer the main research question, which is the elements affecting the policy conflict in the policy-making process of the Iranian health system? A mixed approach was used. To perform the Delphi method, the opinions of 13 experts were received in the form of three rounds of questionnaires. Then, the effect or variability of the variables was determined through a fuzzy Dematel questionnaire and in the next step, the structural equation modeling method was used.
ResultsConflict variables of health system policies including settings of internal elements of policy, typology of actors, ideological characteristics, performance contexts, environmental characteristics, conflict resolution tools, conflict identification channels, conflict resolution strategies and finally conflict resolution consequences were identified. Using quantitative methods, the relationships and directions between the variables and the intensity of their effect were determined in the context of line conflict.
ConclusionThe conclusion is that health policymakers while teaching scientific standards of policy management, should identify the factors influencing each decision situation and use appropriate strategies to manage policy conflict to create policies with the least non-functional conflict and the most coherence and synergy
Keywords: policy conflict, Mix approach, Policy Process, Policy conflict framework, Health System -
Pages 447-477Objective
This research is aimed at understanding the roots and axial concept of Managers Decidophobia with Using Grounded Theory Ministry of the Interior and Ministry of Labor and Social Affairs.
MethodsThis Mixed-methods research uses a systematic integration of quantitative and qualitative data. Research Onion Saunders (2009) Rationalistic philosophies, Combined approach, Strategies grounded theory, choices Mixed methods, Time horizons Cross-Sectional, Techniques and procedures Library -square. The qualitative part is the GT and the quantitative part utilizes a structural equation modeling. The qualitative part used semi-structured interviews for its data collection and a researcher made questionnaire quantitative section the validity and reliability of the confirmed.
ResultsThe data analysis, identified 169 open codes and 22 axial, 10 selective categories. Among these dimensions is evasion in decision-making, inability to understand the problem, fear of facing decisionmaking and abstract decisionmaking related to the variable of Managers Decidophobia (the axial phenomenon) and weakness in decisionmaking, fear of consequences decision, organizational climate, lack of program-oriented organizational decisions, lack of decisionmaking experience, lack of access to real information, related to the causative conditions affecting the axial phenomenon were identified.
ConclusionBased on the findings of the qualitative part and the confirmation of the relationship between dimensions and variables using the identified codes it was determined that causal conditions with acceptable effect coefficients and significance coefficients affect the phenomenon of Managers Decidophobia. The GOF, Q2, Rsquare and Fsqare criteria for the structural model and the measurement models were calculated using the Smart PLS 3 software. It is also worth mentioning that all of the mentioned variables had allowed and acceptable values.
Keywords: avoid in decision-making, abstract decision-making, Managers Decidophobia, Organizational climate -
Pages 478-505Objective
Due to the importance of citizen participation in governance, a lot of research has been done to explain this concept and each of them has looked at it from one angle, and this has caused confusion and dispersion in explaining the concept of citizen participation. The purpose of this study is to provide the conceptual model of citizen participation in order to organize previous studies
MethodsThis qualitative research has an applied orientation and its approach is deductive and its time horizon is one-section and the data collection method is documentary study and thematic analysis technique has been used to analyze the data.
ResultsIn this research, in the first stage four overarching themes of “Types of citizen participation", "factors affecting citizen participation", "requirements of citizen participation" and "consequences of citizen participation" were defined through studying the literature of participation and citizen participation. Then the main themes and sub themes of these overarching themes were identified by gathering and analysing the studies about these overarching themes. In consequence the main themes of participation method, degree of concentration, participants, subject, context and time were identifed under the overarching theme of “Types of citizen participation", the main themes of human factors and organizational factors were identifed under the overarching theme of "factors affecting citizen participation", and the similar main themes of related to governance and related to citizens were identifed under the overarching themes of "requirements of citizen participation" and "consequences of citizen participation".
ConclusionIt is expected that this research, while providing a comprehensive picture of the concept of citizenship participation, can theoretically organize it and create a common concept in this field and help to realize it in practice.
Keywords: participation, Types of Participation, Citizenship participation, Citizenship Participation Studies, Thematic analysis -
Pages 506-532Objective
In the present study, an attempt has been made to compare the governance patterns in relation to the coronavirus in the studied countries.
MethodsThe research method is a comparative study and 31 countries with the highest prevalence of coronavirus have been studied. Secondary data were collected and analyzed from international or regional organizations monitoring coronavirus.
ResultsThe research findings show that in the studied countries 1) the death rate and the expansion rate of coronavirus are at the expected level; 2) despite using similar policies in the fight against Corona, the policy implementation tools are different; 3) management and coordination mechanisms are designed under the supervision of the highest executive authority; 4) governance capacity in the fight against Coronavirus is low, but the government stringency is high; and 5 political stability is the only component of governance excellence that affects the rate of corona expansion.
ConclusionStudies on the fight against Coronavirus have been less conducted with a governance approach. The study was able to reveal the similarities and differences between the governing patterns of the fight against Corona in different countries.
Keywords: Expansion rate, coordination mechanism, governance capacity, Government Stringency -
Pages 533-560Objective
According to the community conditions and the prevalence of COVID-19 disease, the evolution of education, awareness and familiarity of officials and managers with the concepts, attitudes and approaches of virtual education in the organization to achieve goals, respond to problems and establish a virtual education system. Efficient seems necessary. Therefore, the main purpose of this study is to design a model for providing virtual education in line with the strategies of the Social Security Organization.
MethodsThe research method is applied in terms of purpose and using the data theory of the foundation qualitatively and sampling in a theoretical way and using targeted techniques (judgment) and snowball (chain), based on which to saturation Theoretical data, interviews with experts and experts of the organization were conducted.
ResultsThe results of data analysis obtained through an open, centralized and selective coding process, led to the creation of data-based theory in the field of virtual education and the designed model includes causal, contextual, mediating, constituent elements. Shows the consequences and strategies for implementing a public policy.
ConclusionThe results of this study can be used by brokers and policymakers in order to increase the effectiveness of virtual training in the organization. Also, providing virtual education in the current situation, especially the common disease, is a basic need and enriches the theoretical gap in terms of literature and theoretical foundations. Finally, practical suggestions for improving virtual education were provided.
Keywords: model, Virtual Education, social security organization, Data Theory-Based Approach -
Pages 561-592Objective
In organizations in which electoral mechanisms have little effect on senior management change and non-functional indicators play a prominent role in the retention of officials in power, they show a clear desire to continue in office. This has been explained by brain psychologists through the hubris phenomenon. Hubris is a personality change that is stimulated by an external factor - power - and through changes in brain chemistry, the dark side of managers' personalities is revealed. This phenomenon often leads to negative personal and organizational consequences. Therefore, the purpose of this study was to design a conceptual model of the Hubris phenomenon in senior managers of governmental organizations.
MethodsIn this study, a sequential mixed method (qualitative-quantitative) research design was implemented in three steps. The grounded theory (GT) was performed in the first step to identify the effective factors on the Hubris phenomenon by interviewing 15 senior managers of governmental organizations. The Delphi method was then used in the second step to determine the importance and the third step, confirmatory factor analysis was performed by designing a questionnaire. At this step, 471 managers were surveyed.
ResultsIn this study, the core category was extracted through 3 dimensions (managerial basis, personality-neurotic and functional) along with 12 components and the final model was presented by causal conditions, context, intervening conditions, strategies and consequences. Factors affecting the Hubris phenomenon as well as their strategies and prioritization were investigated using the Delphi method and the results of the confirmatory factor analysis of the axial phenomenon are presented.
ConclusionIn this study, Awareness of the nature of the Hubris phenomenon helps to find the right roots for the implementation of strategies and mechanisms to overcome the negative consequences of this phenomenon and increase the general index of health and productivity. The present study in the field of leadership and the Hubris phenomenon brings theoretical innovations and helps employers and researchers to better understand the pattern of the Hubris phenomenon.
Keywords: Extremism of Ambition, Hubris phenomenon, Power Motivation, Senior Managers of governmental organizations, Social Neuroscience -
Pages 593-620Objective
Increasing advances in emerging technologies in all areas have led to profound changes at the community level. Legal and judicial systems have also undergone technological changes. They are looking for a digitally capable system in which judicial services and, consequently, justice is available to all citizens. The judicial system in our country is facing some challenges, including procrastination, which despite the use of various systems in the judicial system of the country has not yet been resolved. Benefiting from digital transformation as a solution to challenges as well as the potential to create new opportunities will be effective in providing better judicial services. This article aims to design a conceptual framework for digital judicial transformation to create a systematic perspective on the transformation of the judiciary.
MethodsAfter studying the background of the subject and comparative study and content analysis of international research, the initial framework was designed. Then, during the two phases of the focus group, the initial framework was validated. The first focus group consisted of six legal experts and the second group consisted of seven experts in the field of law and information technology.
ResultsFinally, the framework was designed with seven main sections, which include enablers (including two layers of infrastructure components and technological components), applications (including challenges, drivers and opportunities), judicial ecosystem (including two Layer of internal and external stakeholders), digital transformation governance, digital transformation roadmap (including three layers of vision, goals and plans) and digital transformation journey (including five stages).
ConclusionIn order to create digital judicial transformation, a systematic perspective must be created that, in addition to hard dimensions such as technologies, also considers soft dimensions such as culture, skills and laws. Consider different types of stakeholders and use the benefits and incentives of technologies to solve challenges. There should also be a clear vision and specific goals and plans in this regard.
Keywords: Digital Transformation, Judiciary Ecosystem, Digital governance, Judiciary Digital Transformation, Focus Group