فهرست مطالب
نشریه معرفت ادیان
سال سیزدهم شماره 1 (پیاپی 50، بهار 1401)
- تاریخ انتشار: 1401/02/24
- تعداد عناوین: 8
-
-
صفحه 7
یکی از معضلاتی که میتواند برای سازمانها و جوامع تهدید جدی محسوب شود بروز و ظهور بحران، بهویژه بحرانهای فرهنگی است. بر این اساس، مطالعه سیره حضرت موسی (ص) و بررسی اصول و راهکارهای ایشان در رهبری میتواند راهگشای بسیاری از سازمانها در رویارویی با بحرانهای فرهنگی باشد. جامعیت اصول و راهکارهای رهبری حضرت موسی در سه مرحله پیش از بحران، حین بحران و پس از بحران را میتوان با بررسی آیات قرآن کریم و مقایسه آن با تورات دریافت. برخی از اصول حاکم بر رهبری ایشان عبارت است از: تعیین جانشین شایسته، پاسخگویی، پشتیبانی، تغییر ظاهر، تحول از درون، تسریع در اقدام، اطلاعرسانی، قاطعیت، آرامش، یادگیری از بحران، مطالعه بحران، و مقابله با بحران. همچنین برخی از راهکارهای ایشان در مراحل سهگانه رهبری بحران عبارت است از: تحمیل کردن، تلقین، تبیین نقاط ضعف، تبیین نقاط قوت، تصویرسازی، برچسبزنی، بیاعتبارسازی، پاکسازی، شفافسازی، تحقیر کردن و ریشهکنسازی.
کلیدواژگان: قرآن، تورات، رهبری بحران، بحران فرهنگی، سیره حضرت موسی (ص)، سامری -
صفحه 27
فرجامگرایی از جمله مباحث اساسی در حوزه دینپژوهی و از دغدغههای ذهنی بشر بهشمار میآید. این دغدغه به شیوههای گوناگون در متون دینی و آثار ملل بازتاب پیدا کرده است. یکی از جایگاههای طرحانگارههای فرجامگرایانه، معراجنامهها و سفرنامههای روحانی است. درونمایه معراجنامهها که بر اخلاقیات و التزام به اعمال خیر و احتراز از گناه و کردارهای ناشایست استوار است، متضمن طرح مبانی فرجامشناسی است. انجام مطالعات تطبیقی با رویکرد فرجامشناسی از جنبههای گوناگون، بهویژه معرفت ادیان حایز اهمیت است. با توجه به اهمیت اینگونه مطالعات، هدف نوشتار حاضر بررسی تطبیقی معراج پیامبر اکرم (ص) با سفر ارداویراف با رویکرد فرجامشناسی است. این بررسی که به روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته، کوشیده است تا شرایط و زمینههای موثر بر تکوین این سفرها و نمودهای فرجامگرایی در این آثار را واکاوی نماید. یافتههای حاصل از این بررسی، بهویژه همسانیهای موجود در «ارداویرافنامه» و روایتهای معراج پیامبر (ص) نشانگر غایتمندی عالم، معناداری هستی و باور به رستاخیز و سلسله مراتب نیکوکاران و بدکاران در این متون است.
کلیدواژگان: فرجام گرایی، معراج پیامبر(ص)، ارداویراف نامه، بهشت، دوزخ -
صفحه 41
یهودیان تهران قدیمیترین و بیشترین اقلیت ساکن این شهر هستند. با اینحال اطلاعات اندکی از بناهای مذهبی این اقلیت بهنسبت سایر اقلیتهای ساکن تهران موجود است. بخشی از این شناخت اندک بهسبب بیتوجهی پژوهشگران به معماری مذهبی یهودیان بهخاطر نداشتن معماری شاخص است؛ و بخش مهمتر به بیمیلی یهودیان در معرفی آثار مذهبی خود بازمیگردد. ممانعت از رویت اماکن مذهبی یهودیان آگاهانه و با توجه به شرایط تاریخی و اجتماعی این اقلیت بوده و متناسب با تغییرات اجتماعی، میزان رویتپذیری کنیسهها در سطح شهر تهران تغییر کرده است. در دوره قاجاریه بهعلل مذهبی تلاش واضحی در پنهانسازی کنیسهها صورت میگرفت؛ اما با تحولات پس از مشروطه و اوایل حکومت پهلوی اول، تمایل به نمایان ساختن و ایجاد کنیسههای بزرگ با معماری شاخص بهوجود آمد. اواخر دوره پهلوی اول تحولات سیاسی مجال چندانی برای ساخت کنیسه برای یهودیان فراهم نکرد؛ اما سیاستهای بینالملی پهلوی دوم موجب ایجاد کنیسههای متعددی در شهر تهران شد. با اینحال، شرایط اجتماعی و مخالفتهای مردمی با سیاستهای دولت در قبال اسراییل، موجب شد تا مجددا با رویتپذیری کنیسهها در سطح شهر مخالفت شود و پنهانسازی آنها در قالب مدارس یهودیان صورت گیرد. این مقاله که به شیوه «میدانی» و تحقیق کتابخانهای و با روش توصیفی تحلیلی انجام شده، با بررسی معماری مذهبی کنیسههای تهران از دوره قاجاریه تا پایان پهلوی، تحلیلی از شرایط اجتماعی و سیاسی این اقلیت مذهبی ارایه کرده است.
کلیدواژگان: اماکن مذهبی، یهودیان، قاجاریه، پهلوی، معماری -
صفحه 59
متون پهلوی در سدههای سوم و چهارم هجری به نگارش درآمدند؛ دورانی که زرتشتیان همه قدرت سیاسی اجتماعی خویش را از دست داده و اقلیتی دینی در ایران و در فکر بازسازی و بازتفسیری از دین خویش در فضایی جدلی و کلامی بودند. یکی از موضوعاتی که نویسندگان این متون در پی ساماندهی و انسجام آن بودند مباحث مربوط به حوزه اخلاق بود. هدف این پژوهش بررسی نظام اخلاقی متون پهلوی است. اخلاقشناسی این مقاله شامل بررسی مفاهیم (معناشناسی «فضیلت» و «رذیلت»)، منابع (حسن و قبحها در مقام ثبوت و اثبات) و معیارهای اخلاقی (فضیلتگرایی یا نتیجهگرایی یا تکلیفگرایی) در متون پهلوی است. روش تحقیق این مقاله «توصیفی تحلیلی» بوده و برای جمعآوری اطلاعات، از روش کتابخانهای بهره گرفته است. نتیجه آنکه «فضیلت» در متون پهلوی آراسته شدن به هر امر اخلاقی است که فرد را به قلمرو اهورامزدا نزدیک و از قلمرو اهریمن دور کند و گستره آن از تحقق فضایل اخلاقی امشاسپندان تا ایمان و نیکوکاری امتداد دارد، و «رذیلت» نبود فضیلت است. حسن و قبحهای اخلاقی در این متون، هرچند بهطورکلی ذاتی عقلی است، اما گاهی شرعی است. معیار غالب اخلاقی در متون پهلوی، فضیلتگرایی ناظر به غایتگرایی است.
کلیدواژگان: متون پهلوی، مفاهیم اخلاقی، منابع اخلاقی، معیارهای اخلاقی -
صفحه 83
راستیآزمایی اندیشهها در بوته فلسفه، غبار شک را میزداید و راههای گستردهتری برای بلوغ تفکر مینمایاند. هدف این پژوهش بررسی شناختشناسی در «گاتاها» است. این تحقیق از لحاظ هدف، بنیادی است و با استفاده از روش «توصیفی تحلیلی» با رویکرد «کیفی» به گردآوری مطالعات کتابخانهای پرداخته است. نتایج برگرفته از پژوهش نشان میدهد: برحسب «گاتاها» دو نوع معرفت حصولی و حضوری وجود دارد. ابزارهای شناخت عبارت است از: حس، دل، فطرت و عقل؛ و شناخت از راه دعا، باور و آگاهی، اندیشه نیک، همنشینی با دانایان، «اشا» و آموزش اهورایی بهدست میآید. موانع شناخت نیز باورهای غلط، آیین غلط، آموزش غلط و عدم رایزنی با اندیشه نیک است. معیار صدق شناخت، میزان مطابقت آن با واقع، و معیار توجیه و اعتبار انواع معرفتها وحی و عقل است. رگههایی از عملگرایی در واقعگرایی دینی «گاتاها» نیز مشاهده شد. بهنظر میرسد یکی از علل توجه اندیشمندان ایرانی به اسلام، بهویژه قرآن و سیره خاندان نبوی، آموزههای زرتشت باشد.
کلیدواژگان: شناخت، شناخت شناسی، گاتاها -
صفحه 99
«گاهان» منبع منسوب به زردشت، میتواند گره از مسئله پرمناقشه پیامبری وی بگشاید. با بررسی هات 29 «گاهان» که با عنوان «هات وخشوری و بعثت» از آن یاد میشود، بهدست میآید که اسطوره حضور زردشت در انجمن خدایان برای نجات گاو از قربانی، قاصر از تفهیم مقوله پیامبری برای زردشت است و عدول از معنای حقیقی به مجازی توجیهی ندارد و نهایت آنکه شاید برداشت مستشرقان در اصلاح اجتماعی زردشت و تقابل با میتراییسم و گاوکشی را بتوان از این هات دریافت. بررسی واژگانی «گاهان» نیز ناتوان از القای صریح مقوله پیامبری برای زردشت است. البته این نتیجه در تقابل با باور قرآنی ارسال رسل به امم گذشته نیست. روایات نیز وجود پیامبر در میان مجوس را ثابت میدانند. با توجه به شهرت پیامبری زردشت، پیامبری او پذیرفتنی است. ولی اثبات پیامبری او از طریق بروندینی غیرممکن و از طریق دروندینی بسیار دشوار است.
کلیدواژگان: زردشت، گاهان، پیامبری، گئوش اورون -
صفحات 117-134
مبحث «رویا» بهمثابه دروازهای که از آن میتوان به عالم غیب راه یافت، همواره در آثار اندیشمندان مد نظر بوده است. با اینحال رویا در نگاه عرفا دارای زوایای گوناگونی است. شنکره (Shankara)، عارف و فیلسوف برجسته هندو، ازجمله اندیشمندانی است که در نظام فکری خود از ابعاد گوناگونی به این مبحث توجه کرده است. یکی از مهمترین این ابعاد، بعد هستیشناختی است؛ به این معنا که رویا را از یک حالت فردی که در آن، موجودی بهنام انسان در ساعاتی از شبانهروز حالتی بهنام خواب دیدن را تجربه میکند خارج کرده، آن را در گستره عالم هستی بررسی نموده است. از این زاویه، «رویا» یعنی چیزی که در برابر واقع قرار میگیرد مستلزم کاوشهای متافیزیکی خاصی است. از این منظر، شنکره معتقد است: کل جهان هستی همچون رویایی است که از برهمن (Brahman) صادر شده است. این نوشتار کوشیده است با واکاوی آثار شنکره و بررسی رویا در دو سطح انسانی و جهانی، وجوه رویا دانستن عالم هستی از منظر ایشان را بررسی کند.
کلیدواژگان: شنکره، رویا، جهان هستی، مایا، برهمن -
صفحه 135
«هرم بزرگ هستی» یا «نظم کیهانی»، بنیادیترین طرح هستیشناسی است که از آغاز دوران ماقبل تاریخ تاکنون در بین بسیاری از جوامع و فرهنگهای گوناگون بوده و جامعه را نظاممند میکرده است. نمونههایی از مفهوم «نظم کیهانی» در بین اقوام عبارت است از: در سنت هندی «ریته»، در باورهای زرتشتی «اشه»، در مصر باستان «ماعت»، در دین بودایی «دهرمه»، در مسیحیت «لوگوس»، در یونان باستان «دایکو» یا «منوس»، در خاور دور «دایو» و در اسلام «وحدت». بر این اساس، جهان مرکب از زنجیره عظیمی تصور میشد که نظمی قایممحور و غایتمند بر تمام موجودات، از راس تا پایینترین موجود حاکم را برقرار میسازد؛ یعنی دیدگاهی متافیزیکی که به دنبال معنا و انسجام در جهان بود. این دیدگاه که در اصل مبتنی بر اسطوره بود، دو جنبه آسمانی و زمینی داشت که در شکل زمینی منجر به شکلگیری نظامهای سیاسی و فلسفی گوناگون میشد. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی بر آن است تا به جنبههای گوناگون یکی از این مفاهیم آن، یعنی «ماعت» در تمدن مصر باستان بپردازد و مشخص سازد که ابعاد گوناگون «ماعت» گویای منطق توحیدی است که با پیوند خوردن با امور ماورایی و آسمانی معنا پیدا میکند.
کلیدواژگان: اجتماع و سیاست، ماعت، مصر باستان، نظم کیهانی