فهرست مطالب

پژوهش های عرفانی - پیاپی 6 (پاییز و زمستان 1399)

نشریه پژوهش های عرفانی
پیاپی 6 (پاییز و زمستان 1399)

  • تاریخ انتشار: 1401/04/04
  • تعداد عناوین: 6
|
  • عاطفه امیری فر* صفحات 1-27
    صایب تبریزی در ساخت و پردازش انواع مضمون های اخلاقی دستی توانا داشته است. او در بیان، تایید و تاکید مفاهیم و مضمون های شاعرانه خود در زمینه های گوناگون، تمثیل های زیبایی ارایه می دهد و برای پربار کردن این تمثیل ها، بیش از هر چیزی از داستان ها و برجستگی شخصیت های موجود در منابع شعری پیش از خود بهره می برد؛ اما این شخصیت ها با تمام پختگی شان برای تمثیل سازی، گاهی در بیان ارزش مضامین برجسته، چنان که باید طبع مضمون پرداز صایب را راضی نمی کنند؛ پس صایب، با استفاده معکوس و برخلاف آنچه خود نیز از این شخصیت ها به کار می گیرد و این بار با کنار زدن برجستگی آن ها، ارزش و مقام مضامین موردنظر خود را مطرح می سازد. در این مقال به بررسی نگاه او به مقام عرفانی حلاج و مفهوم عرفانی افشای راز الهی و ترک ادب در برابر او پرداخته خواهد شد.
    کلیدواژگان: تمثیل سازی، مصراع برجسته، مخالف خوانی، افشای راز، حلاج، صائب
  • غلامرضا حسین پور* صفحات 29-43

    امام خمینی بر فصل پنجم مقدمه قیصری بر فصوص الحکم ابن عربی که در باب حضرات خمس است، تعلیقاتی نگاشته که برای فهم مقدمه قیصری از منظر ذوقیات عرفانی قابل تامل است؛ چرا که امام به طور کلی فصوص الحکم را کتابی ذوقی می دانست. در ذوق عرفانی امام، اولین حضرت از حضرات خمس، غیب مطلق است که دارای اسمای ذاتی است و عالم آن نیز سر وجودی هر موجودی است. دومین حضرت، شهادت مطلق است و عالم آن عالم اعیان است. سومین حضرت، ارواح است و عالم آن، عالم عقول و نفوس است. چهارمین حضرت، حضرت مثال است و عالم آن، عالم ملکوت اسفل است. پنجمین حضرت، احدیت جمع اسمای غیبی و شهادتی است و عالم آن نیز کون جامع است. امام در مقابل کسانی که معتقدند با حرکت جوهری، شخصیت اشخاص در هر حرکتی از بین رفته و موجود جدید غیر از موجود معدوم قبلی است، می گوید هیولی خودش تحصلی ندارد و با متحصل، موجود می‏شود و وحدت، کثرت، وجود و عدم تابع اوست و آن متحصل، صورت است؛ لذا صورت آن اشیایی که دارای نفوس مجرده‏اند، غیر متغیر و ثابت است و وحدت شی‏ء با آن محفوظ بوده و آن صورت حافظ وحدات فرد است. از منظر امام هر اسمی از اسمای الهی جامع همه اسماء است و لذا شامل همه حقایق می شود؛ چرا که هر اسمی از اسماء با ذات الهی متحد است و همه اسمای الهی نیز با یکدیگر متحدند. بدین سان تحلیل، تبیین و نقد تعلیقات امام بر مقدمه قیصری هدف این مقاله است.

    کلیدواژگان: حضرات خمس، امام خمینی، قیصری، حرکت جوهری
  • فیاض قرائی*، محمدجواد ناسک جهرمی صفحات 45-69
    بررسی دین هندو و تصوف، نشان از وجود شباهت های فکری و عملی عالمانی است که آثارشان محل تاملی جدی است. عبدالله قطب بن محیی جهرمی صوفی قرن نهم هجری قمری در جنوب فارس در چند فرسخی جهرم، شهرکی به نام اخوان آباد تاسیس کرد و توانست افکار و اندیشه های خود را نشر دهد. وی در مهم ترین تالیف خود یعنی مکاتیب، به هند، آموزه های هندویی و شاعر عارف، امیرخسرو دهلوی، اشاره می کند. مکاتیب، نه تنها دربردارنده ی آموزه های اخلاقی، تربیتی و مسایل غامض عرفانی است؛ بلکه هند را سرزمینی می داند که حضرت آدم(ع) در آن هبوط کرد. عبدالله قطب، ضمن مخالفت با ریاضت های سخت هندوان آن را خطایی بزرگ می داند و حتی برخی اشعار و افکار امیرخسرو دهلوی را برخاسته از این تفکرات هندویی دانسته و به نقد آنها می پردازد ؛ اما برخی نامه های مکاتیب در مسیله حقیقت دیو و فرشته، دربردارنده مضامین اوپنیشاد بوده و نوعی پیوند روحانی با باورهای هندویی به چشم می خورد. همچنین بررسی ذکر، فکر و مراقبه در مکاتیب و تطبیق آن با کیش هندویی، نشان می دهد که فنون تمرکز برای رسیدن به حقیقت و خلاصی روح از جسم و چگونگی ذکر عملی در توصیه های او به مریدان و مخاطبانش وجود دارد.
    کلیدواژگان: باورهای هندو، عبدالله قطب بن محیی، امیرخسرو دهلوی، ذکر، فکر، مراقبه
  • سجاد واعظی منفرد*، سید محمد راستگوفر، محبعلی آبسالان، محمد نصیری صفحات 71-91

    رهروان راه حق برای رسیدن به آرمان دل انگیز و فرجامین، ناگزیر باید از زینه ها و منازلی عبور کرده تا حقیقت غایی را شهود کنند و به اشراق و روشن شدگی دست یابند. عارفان مسلمان از این مقامات و اودیه که رهرو از بدایت تا نهایت زیر نظر خضر راه و هدهد هادی باید طی کند، با تعابیر و ساختارهای مختلف، اما معنای واحد سخن گفته اند. اگر در این منازل و میادین ناهم داستانی به چشم می خورد، یک دلیل آن استعدادهای مختلف رهروان و در نتیجه سلوک نایکسان ایشان است که باعث «اجمال و تفصیل» در بحث شده است؛ گروهی بر سبیل تنزل و جمعی دیگر بر سبیل ترقی این مقامات و منازل را تبیین کرده اند و روشن است که برای هر یک از مبتدیان، سالکان و محققان (منتهیان) راه و منهاج ویژه خود است که بدان روی می آورند. در این نوشتار، در گام نخست این زمینه با نگاهی فراگیر بررسی و سپس در گام دوم به گونه ای ویژه بر عطار نیشابوری درنگ خواهد شد و این زمینه بنیادین در شعر، اندیشه و آثار وی کندوکاو و هم سنجی می شود. عطار رهایی را در معنای نابود شدن و محو گشتن تفسیر می کند. وی همچون دیگر پیران نخستین خراسان که وارث اندیشه ها و گفتار آنان است، به فنای صفات بشری در صفات الهی باورمند است و در پاسخ به پرسش رهایی از چه؟ منشا رنج و معضل انسان را هستی، خودی، ما و منی می داند. راه رهایی، مرگ و تولد دوباره و غایت سلوک عارفان، از خود رهایی و وصال (پیوند و دیدار دوست) است که منتهای همت و آرزوی سالکان حق و حقیقت است.

    کلیدواژگان: رهایی، فنا، خلاص، تصوف، عرفان، سیر و سلوک، عطار
  • هادی وکیلی، عباس رجبی گوندره صفحات 93-116

    نقش عقل در کسب معرفت از مسایلی است که هر عارفی به فراخور نگاهی که به این مقوله داشته، درباره آن اظهار نظر نموده است. ابن عربی با نظام مندی آموزه های عرفانی، به تبیین جایگاه عقل در حصول معرفتی که برای سالک در طی منازل عرفانی ممکن است رخ دهد، پرداخته است. او با طرح ابتکاری این مسیله به صورت عقل فاعلی و قابلی، معتقد است که عقل به لحاظ فاعلی به عنوان منبع و ابزار در محدوده معینی می تواند برای عارف مفید واقع شود. مهم ترین کارکرد عقل فاعلی در مقام عمل و در مخالفت با هوی و شهوت است که انسان را از گرفتاری در بند هوی و شهوت رهایی می بخشد. درباره عقل قابلی نیز شیخ اکبر معتقد است که در مقام پذیرش عقل ساحت نامحدودی در پیش روی خود خواهد داشت و با قبول معارفی که به او هبه می شود بر تمامی معارف آگاه خواهد شد. امام خمینی نیز در تبیین نقش معرفتی عقل، با تاکید بر نقش آن در سلوک علمی و عملی، معتقد است که عقل در آغاز راه سلوک و در نخستین مقامات عرفانی که هنوز مکاشفه ای برای سالک الی الله رخ نداده، می تواند نقش هادی و راهنما را داشته و با اقامه دلیل و برهان وجود حق تعالی و برخی امور دیگر را اثبات نماید؛ اما در سیر مقامات بالاتر اتکاء و اعتماد به عقل، حجاب غلیظی است که مانع از وصول به معرفت حقیقی خواهد شد.

    کلیدواژگان: عرفان، معرفت، عقل، ابن عربی، امام خمینی
  • سید محمود یوسف ثانی، بنفشه رضایی نیارکی صفحات 117-132

    از آنجا که درک عمیق و باور به آزادی اگزیستانسیال در مکتب اگزیستانسیالیسم مقدمه خروج از زندگی عاریتی و قبول مسیولیت تالیف انسان توسط خود و زندگی اصیلانه است، توجه به مقوله آزادی جایگاه خاصی در میان متفکران اگزیستانسیالیست دارد. اروین یالوم روان درمانگر اگزیستانسیالیست آزادی را مهم ترین اضطراب وجودی انسان می داند و معتقد است باور به آزادی اولین پله ایجاد تغییر در فرد و مقدمه هدف نهایی روان درمانی است. باور به «آزادی اگزیستانسیال» یا «وجودی» از طریق لمس بی پایگی و پرتاب شدگی انسان در جهان عاری از معنا صورت می گیرد و با این مقدمه، خداباوری مانعی در ایجاد چنین مواجه ای است. عین القضات همدانی با مقدمات دیگری چون درک تعلیق و بی پایگی در مواجهه تنها و مستقیم با هستی و قبول مسیولیت درک هستی بر پایه دریافت های شخصی، با آزادی وجودی مواجه شد، شیوه زیست او نشان می دهد به مسیولیت ناشی از آزادی پی برده و آن را در عمل پیاده کرده است. از منظر او آزادی مطلق نیست و انسان به تمام مسیول چیستی خود است، نه به این دلیل که در جهان بدون معنا پرتاب شده است بلکه از آن جهت که مسیول و آزاد خلق شده است.

    کلیدواژگان: آزادی، مسئولیت، اگزیستانسیالیسم، عین القضات همدانی، اروین یالوم