فهرست مطالب

نشریه پژوهش های علوم و فنون دریایی
سال چهارم شماره 1 (بهار 1388)

  • تاریخ انتشار: 1388/03/31
  • تعداد عناوین: 8
|
  • امیرمجتبی ستوده، سهراب معینی، پریسا نجاتخواه معنوی صفحات 1-9

    در این مطالعه، ماهیان شوریده نگهداری شده در یخ برای یک دوره 18 روزه ، غلظت آمین بیوژن هیستامین و ارتباط آن با تغییرات بار باکتریایی (باکتریهای سرمادوست و مزوفیل) در بازه های زمانی 3 روزه مورد بررسی قرار گرفت (روزهای صفر، 3، 6 ، 9 ، 12 ، 15 و 18). آمین بیوژن هیستامین در روز اول نگهداری ماهیان بوسیله دستگاه HPLC تشخیص داده نشد (ردیابی نشد) و ردیابی این آمین از روزپنجم نگهداری بود. بهترین همبستگی (98=%2R) بین آمین هیستامین وبار باکتریایی مزوفیل یافت شد و این باکتریها، در طول دوره تفاوت معنی داری (05/0<p) را نشان دادند. غلظت اولیه هیستامین 49/1 میکروگرم بر گرم بود و در انتهای دوره به 21/14 میکروگرم بر گرم رسید که در این زمان بار باکتریایی مزوفیل به بیش از CFU/g  107 رسیده بود. بنظر می رسد که تغییرات سطوح هیستامین شاخص مناسبی برای ارزیابی تازگی ماهی شوریده بر اساس نتایج این تحقیق باشد.

    کلیدواژگان: آمین بیوژن، پوترسین، ماهی شوریده، بار باکتریایی، نگهداری در یخ
  • محمدرضا رحیمی بشر*، عباس اسماعیلی ساری، سید محمدرضا فاطمی، شعبانعلی نظامی صفحات 10-22
    مصب رودخانه سفیدرود بعنوان بزرگترین زیستگاه مصبی حوضه جنوبی دریای خزر در مطالعه حاضر مورد ارزیابی تغییرات زمانی و مکانی فاکتورهای فیزیکی و شیمیایی، کلروفیل a و تولید اولیه قرار گرفته است. با توجه به نتایج بدست آمده محدوده آن از دهانه رودخانه حدود 5 کیلومتر تعیین و تمامی این بررسی ها از بالادست این محدوده تا دریا در طول یک سال (آبان 82 تا مهر 83) بصورت ماهانه در 5 ایستگاه انجام گرفته است. میانگین سالانه و انحراف معیار عوامل فیزیکی و شیمیایی، نشان دهنده میزان، درجه حرارت آب C 6/8±2/17، شوری سطح آب 32/1±77/1 و شوری عمق 27/3±79/2 قسمت در هزار، کدورت 18/345±86/311 FTU ، عمق دید سکشی دیسک 33/25±5/36 سانتی متر، اکسیژن محلول 88/2±69/8 میلی گرم بر لیتر، آمونیوم 66/0±512/0 میلی گرم بر لیتر، سیلیکات 91/1±68/5 میلی گرم بر لیتر، فسفات کل 103/0±136/0 میلی گرم بر لیتر و کربن آلی کل 9/9±3/10 میلی گرم بر لیتر می باشد. میزان متوسط کلروفیل a نیز 45/7±44/4 میکروگرم بر لیتر تعیین شده که در ماه های تیر و مهر میزان آن قابل سنجش نبوده و بیشترین میزان آن 5/2±85/22 میکروگرم بر لیتر مربوط به ماه شهریور بوده و از نظر مکانی نیز بیشترین میزان آن در دهانه (ایستگاه 4)  به میزان 65/10 ± 5/7 میکروگرم بر لیتر تعیین گردیده است. تولید اولیه این مصب در همین ایستگاه و به کمک روش بطریهای تاریک و روشن انجام گرفته و دارای متوسط سالانه تولید اولیه ناخالص 12/34±27/38 میلی گرم کربن بر متر مربع در ساعت و تولید اولیه خالص 9/289±6/201 میلی گرم کربن بر متر مربع در روز بوده که بیشترین میزان تولیدات اولیه  در شهریور ماه و حداقل میزان آن نیز در مهرماه تعیین شده که دلیل اصلی این کاهش شدید، کدورت بالا آب تحت تاثیر خروجیهای سد منجیل بوده است. بر اساس آزمون آنالیز خوشه ای مهمترین عامل اثرگذار بر روی میزان کلروفیل a نیز دمای آب تعیین شده است.
    کلیدواژگان: دریای خزر، رودخانه سفید رود، کلروفیل-a، تولیدات اولیه، مصب، فاکتورهای فیزیکی و شیمیایی
  • مرضیه قره باغی*، سید محمدتقی ساداتی پور، حسین غفوریان، ناصر آق صفحات 23-34

    هدف از انجام این پروژه بررسی کمی وکیفی پساب کارخانه کاوه سودا جهت پرورش آرتمیا به منظور استفاده بهینه از پساب کارخانه است. کارخانه کاوه سودای مراغه که در موقعیت جغرافیایی طول شرقی و عرض شمالی  واقع شده است، و سدیم کربنات  سبک و سنگین تولید می کند. پساب این کارخانه که حدود 5/2 میلیون متر مکعب در سال بوده و در استخرهای خاکی ذخیره می گردد، شور بوده و از نظر خواص فیزیکی و شیمیایی با آب دریاچه ارومیه شباهت معینی دارد. پساب ها ابتدا از نظر دما، شوری، کلسیم، منیزیم، سدیم، پتاسیم، نیترات، سولفات، فسفات، کلراید، آمونیاک، سیلیس، نیکل، آهن، روی، کروم، کادمیم، سرب، BOD، DO، TDS، EC، pH، TCC، FCC، COD با استفاده از روش های متداول (در قسمت مواد و روش ها به آنها اشاره شده) مورد سنجش قرار گرفتند. پرورش دو گونه Artemia urmiana و Artemia parthenogenetica در آب دو استخر 7 و 10 تحت شرایط استاندارد آزمایشگاهی در 17 تیمار شامل: پساب خالص استخرها و همچنین به صورت مخلوط و همچنین پس از ترکیب با نسبت های مختلف از پساب و آب رودخانه و آب دریاچه ارومیه با غذادهی و بدون غذادهی انجام گرفت. کلیه آرتمیاها در آب خالص پساب ها در طی 2-3 روز تلف شدند، ولی در مخلوط 50 درصد پساب همراه با50 درصد آب رودخانه، میزان بقای Artemia parthenogenetical 40 درصد بود که فقط 10 درصد کمتر از میزان آن در آب 80 گرم در لیتر دریاچه ارومیه می باشد. پرورش گونه های آرتمیا در مخلوط آب رودخانه و پساب هر کدام به نسبت 50 درصد تا زمان رسیدن به بلوغ جنسی و تولید نسل اول و رسیدن آنها تا مرحله ی بلوغ ادامه یافت شدت تلفات لاروهای تولید شده در آب های ترکیبی کمتر از میزان آن در والدین بود. تلفات Artemia urmiana در کلیه تیمارها به مراتب بیشتر از Artemia parthenogenetica بود، لذا گونه مزبور (A.urmiana) برای پرورش در پساب کارخانه گونه مناسبی نمی باشد. عوامل بازدارنده احتمالی قوی در آب خالص استخرها بر رشد و تولیدمثل آرتمیا غلظت خیلی بالای کلسیم، TH, TDS، نیکل، سیلیس، آمو نیاک و نیترات تعیین گردید.

    کلیدواژگان: پساب کارخانه پرورش، Artemia urmiana، Artemia parthenogenetica
  • هدایت حسینی، شیلا صفائیان، هما صادقی صفحات 35-43
    در این مطالعه بررسی تغییرات باکتریولوژی و پروتیینی ماهی سفید (Rutilus frisii kutum (Kamensky)) در طی زمان نگهداری در دو دمای (18-) و (4+) درجه سانتی گراد صورت پذیرفت. 13 عدد ماهی سفید از ساحل منطقه نوشهر در اردیبهشت 1387 بلافاصله پس از صید نمونه برداری گردید. در گروه اول 7 عدد ماهی در دمای 4 سانتی گراد و در گروه دوم 6 عدد ماهی در دمای 18- سانتی گراد قرار گرفتند. نمونه های گروه اول در روزهای صفر، سوم، ششم، نهم، دوازدهم، پانزدهم و هیجدهم و نمونه های گروه دوم در روزهای صفر، سوم، چهل، پنجم، نودم، صد و سی پنجم و صد و هشتادم از نظر تغییرات باکتریولوژیکال و بازهای فرار مورد آزمون قرار گرفتند. براساس نتایج به دست آمده ماهیان نگهداری شده در دمای 4 درجه سانتی گراد در روز دوازدهم شاخص میزان فساد شیمیایی (TVB-N) به 1/32 میلی گرم بر 100 گرم به حداکثر مجاز مصرف رسید و در روز پانزدهم نیز شاخص فساد میکروبی، یعنی تعداد باکتری های مزوفیل هوازی به cfu/g107×7/1 حداکثر تعداد مجاز مصرف رسید. در گروه ماهیانی که در دمای 18- سانتی گراد نگهدای شدند. در روز صد و هشتادم میزان شاخص فساد شیمیایی (TVB-N) به 30 میلی گرم بر 100 گرم رسید و شاخص های میکروبی (باکتریایی های مزوفیل هوازی، سرمادوست، کلیفرمی و استافیلوکوکوس اوریوس) در حد فساد قابل قبول مصرف باقی ماند. برای هر مورد آنچه به نظر می رسد. کاهش دما بر روی کاهش سرعت فساد اثر مستقیم دارد و همچنین در شرایط سرما و انجماد میزان شاخص شیمیایی در مقایسه وضعیت بهتری نسبت به میزان شاخص های میکروبی نشان داد.
    کلیدواژگان: دما، انجماد، باکتریولوژی و ماهی سفید
  • بررسی و تعیین مخاطرات بهداشتی فلز سنگین کروم در فاضلاب نهر فیروز آباد تهران به روش تجزیه و تحلیل حالات شکست و اثرات آن بر محیط زیست (EFMEA)
    سید علی جوزی*، حسن کبیری فرد، سمیه شکوری، اکبر احمدی مجد صفحات 44-54

    این مطالعه با هدف بررسی میزان فلز سنگین کروم درنهر فیروز آباد تهران به انجام رسید. بدین منظور با تعین 5 ایستگاه اندازه گیری در مسیر نهر در موعد های زمانی بهار ،تابستان و پاییز سال 1386 کار نمونه برداری از آب به انجام رسید. آنالیز نمونه ها با استعانت ازروش Atomic Absorption صورت گرفت . نتایج این مطالعه نشان می دهد که میزان فلز کروم سنجیده شده در ایستگاه های سوم ، چهارم و پنجم به ترتیب با مقادیرمیانگین503 /0 ، 29/ 1و62/2 میلی گرم بر لیتر بالاترازحد مجاز کروم تعیین شده از سوی سازمان حفاظت محیط زیست (0.5mg/l) در آب های جاری می باشد. به منظور برآورد میزان مخاطرات زیست محیطی کروم بر محیط زیست منطقه تحت تاثیر از روش تجزیه و تحلیل حالات شکست و اثرات آن بر محیط زیست استفاده شد. بدین منظور، نخست بر مبنای هر ایستگاه یک  جدول طراحی شد، که درآن غلظت کروم در هر ایستگاه از  نظر  شدت مخاطرات  و پیامد های احتمالی در بازه امتیازات بین1 تا50 نمره دهی گردید. در ادامه، از حاصلضرب شدت مخاطره  در پیامد احتمالی، نمره اولویت ریسک یا  RPN (Risk Priority Number) برای هر ایستگاه محاسبه گردید. در ایستگاه هایی که میزان فلز سنگین کروم بالاتر از مقدار استاندارد قرار دارد اقداماتی به منظور کاهش  RPN پیشنهاد گردید. در این مطالعه میزان مخاطرات زیست محیطی این فلز در پنج ایستگاه براساس نمره اولویت ریسک (RPN) به ترتیب به صورت ذیل برآورد گردید: RPNایستگاه اول =2 < RPNایستگاه دوم =10<  RPNایستگاه سوم =30 < RPNایستگاه چهارم =200 < RPNایستگاه پنجم =450 که به دلیل آبیاری اراضی کشاورزی بخصوص مزارع سبزی کاری و صیفی کاری در جنوب تهران توسط  آب این نهر،غلظت بیش ازحد کروم سبب افزایش مقدار قابل توجه جذب فلز سنگین فوق الذکردر گیا هان شده وپیامد  آن ورود هر چه بیشتر این فلز به زنجیره غذایی و عوارض سوء آن بر انسان خواهد بود.

    کلیدواژگان: مخاطرات بهداشتی، ریسک، فلزات سنگین، کروم، تجزیه و تحلیل حالات شکست و اثرات آن بر محیط زیست (EFMEA)
  • مژگان امتیازجو*، همایون حسین زاده صحافی، داود ضرغام، طیبه باشتی، کمیل رزمی صفحات 63-73

    استفاده از پروبیوتیکها را می توان یکی از دستاوردهای مثبت پژوهشگران دانست که به صورت بیولوژیک و طبیعی باعث افزایش تولید در واحد سطح می شود. طی 50 سال گذشته پروبیوتیکها در محدوده وسیعی از گونه ها به منظور ارتقاء تعادل میکروبی روده جهت ارتقاء رشد ، جذب نوترینتها ، افزایش ایمنی و نیز بالا بردن بقاء به کار برده شده اند. در تحقیق حاضر که در زمستان سال 1386 در مرکز تکثیر و پرورش ماهیان سردابی شهید مطهری یاسوج انجام شد اثر مخمر Saccharomyces cerevisiae PTCC 5052  به طور خالص به عنوان پروبیوتیک در کاهش نرخ تلفات و افزایش در صد بقای لاروهای قزل آلای رنگین کمانOnchorhyncus mykiss  مورد بررسی قرار گرفت . برای انجام این تحقیق 8400 لارو دارای کیسه زرده در 4 تیمار و 3 تکرار تقسیم شدند.نسبت مخمر موجود در 3 تیمار آزمایش به ترتیب 6^10 ، 7^10 ، 8^10 مخمر در هر گرم غذای ماهی برای تیمارهای C  B,A بود. نتایج نشان داد که  میانگین ماندگاری تیمارها برای  تیمار شاهد %87.8 ، تیمار A %92.8 ، تیمار B %93 و تیمار C %95.4  می باشد .پس از آنالیز آماری داده ها تنها بین تیمار شاهد و تیمار C اختلاف معنی دار مشاهده شد.(P<0.05) .به کار گیری مخمر Saccharomyces     cerevisiae PTCC 5052   به مقدار  8^10 مخمر در هر گرم غذای ماهی اثر مثبت و معنی داری بر درصد بقا بچه ماهیان قزل آلای رنگین کمان دارد .

    کلیدواژگان: قزل آلای رنگین کمان، Onchorhyncus mykiss، پروبیوتیک، ماندگاری، Saccharomyces cerevisiae
  • عبدالرحیم وثوقی، سیده مریم غفاری خلف محمدی*، غلامحسین محمدی صفحات 75-86

    این بررسی از دی ماه 1386 تا آذر ماه 1387 در رودخانه کارون در ایستگاه های (شوشتر، گتوند، ویس و ملاثانی، اهواز، دارخوین) صورت پذیرفت. نمونه ها با تور سلیه (ماش) و تور انتظاری ثابت از پنج ایستگاه مزبور، در طول تقریبی 260 کیلومتر صید گردیدند. از مجموع 578 عدد ماهی، 236 عدد برزم لب پهن و 342 عدد برزم بود که به ترتیب شامل: 53 ماده، 58 نر و 125 نابالغ (برزم لب پهن) و 51 ماده، 62 نر و 229 نابالغ (برزم) تعیین جنسیت گردیدند. حداقل و حداکثر طول برزم لب پهن به ترتیب 295، 885 میلی متر و در ماهی برزم200، 945 میلی متر بود. بر حسب آنچه مشاهده شد و با مقایسه مقادیر GSI محاسبه شده، زمان تخم ریزی ماهی برزم در بهمن ماه و ماهی برزم لب پهن در اسفند ماه در بستر شنی (ایستگاه شوشتر) می باشد. 50LM برزم نر 35-40 و ماده 50-55 سانتی متر، همچنین در برزم لب پهن نر 40-45 و در ماهی ماده 50-55 سانتی متر به دست آمد. اولین طول بلوغ جنسی برزم لب پهن نر در اندازه 35-30 سانتی متر و برزم لب پهن ماده 45-40 سانتی متر و برزم در اندازه40-35 (نر) و 45-40 (ماده) سانتی متر مشاهده شد. براساس نتایج حاصله ماهی برزم نر در سن +3 و ماده در -4 و ماهی برزم لب پهن نر در سن +2 و ماده -3 به سن بلوغ می رسد. نسبت جنسی ماهی برزم در ماه های مرداد، بهمن و اسفند، از نسبت 1:1، اختلاف معنی داری را نشان می دهد (05/0>P) و در سایر ماه های سال، اختلاف معنی داری را مشاهده شد. (05/0). ماهی برزم لب پهن نیز در ماه های اسفند و اردیبهشت از نسبت 1:1 اختلاف معنی داری نشان داد (05/0>P) و در سایر ماه های سال اختلاف معنی داری نشان نداد (05/0). در نتیجه ماهی برزم و برزم لب پهن به عنوان دو گونه ی مجزا و نزدیک معرفی می گردند

    کلیدواژگان: GSI، LM50، نسبت جنسی، برزم، برزم لب پهن
  • محمود سقلی*، لیندا یادگاریان، سید عباس حسینی، نورمحمد مخدومی صفحات 87-95

    غلظت فلزات سنگین سرب، روی، جیوه و کادمیوم در میگوی بومی خزر (Palaemon elegans) و میگوی سفید هندی (Penaeus indicus) پرورشی منطقه گمیشان و کلاهی اندازه گیری گردید. نتایج حاصل از بررسی ها نشان داد که بین 4 عنصر مذکور روی بیشترین و جیوه کمترین مقادیر را دارا می باشد. در مورد عناصر فوق در میگوهای پرورشی مقدار روی از بقیه عناصر بیشتر بود و مقدار سایر عناصر در میگوی دریای خزر بیشتر بود. عناصر روی، سرب، جیوه و کادمیوم در Palaemon elegans به ترتیب برابر 8/39، 19/7، 04/0 و 78/2 میلی گرم در کیلوگرم اندازه گیری گردید. میزان عناصر روی، سرب، جیوه و کادمیوم در میگوهای پرورشی گونه Penaeus indicus گمیشان در استخرهای 1 و 2 و نیز استخر مرکز آموزش به ترتیب (70/67، 010/0، 010/0، 010/0) میلی گرم در کیلوگرم و (00/63، 014/0، 010/0 و 011/0) میلی گرم در کیلوگرم و (00/64، 011/0، 013/0 و 014/0) میلی گرم در کیلوگرم و میگوهای پرورشی Penaeus indicus کلاهی استان هرمزگان به ترتیب (500/70، 01/0 و 012/0) میلی گرم در کیلوگرم اندازه گیری شد. با توجه به استانداردهای WHO، مقدار فلزات سنگین به دست آمده در این بررسی در حد مجاز می باشد.

    کلیدواژگان: Penaeus indicus، میگو Palaemon elegans، فلزات سنگین، دریای خزر
|
  • A. Sotoodeh, S. Moini, P. Nejatkhah Manavi Pages 1-9

    In this study, the biogenic amine Histamine (BA) content of whole croaker(Otolithes ruber) was monitored during ice storage for a period of 18 days and related bacterial changes (psychrophiles and mesophiles) were studied every 3 days (0, 3, 6, 9, 12, 15 and 18th day ). Histamine was not detected in the first storage day by HPLC and this amine detected after 5 days. The best correlation (R2=0.98) were found among Histamine and mesophilic bacterial load also showed significant variation (P<0.05) during ice storage. Initial concentration of Histamine was 1.49µg/g and finally reached to 14.21 µg/g when mesophilic bacterial load reached over 107cfu/g. The level of Histamine seemed to be a suitable indicator freshness of Otolithes ruber.

    Keywords: Biogenic amine, putrescine, Otolithes ruber, Microbial load, ice storage
  • M. R. Rahimibashar *, A. Esmaeili Sary, S. M. R. Fatemi, S. A. Nezami Pages 10-22
    Sefid-Rood River Estuary is the most important riverine ecosystem in the south Caspian Sea. The aim of this study was to examine spatial and temporal variability of physical and Chemical factors, Chl-a and pelagic primary production during a year (November 2004 to October 2005) in five sampling stations in the Sefid-Rood River Estuary. Annual means (±SD) Physical and Chemical factors were: temperature 17.2±8.6 °C, Surface salinity1.77±1.32 ppt, battom salinity 2.79±3.27 ppt, turbidity 311.86±345.18 FTU, water tranprancy 36.5±25.33 cm, Do 8.69±2.88 mgL-1,  0.512±0.66 mgL-1, Sio2 5.68±1.91, TP 0.136±0.103 mgL-1, T.O.C. 10.3±9.9 mgL-1 and Chl. a 4.44±7.45 μgL-1. Minimum was zero in October and maximom in the September 22.85±2.5 μgL-1. There was a Spatial variability along the estuary and high level Chl. a determined in the river mouth (Station 4) with 7.5±10.65 μgL-1. Primary production determined in this estuary by dark and light bottle method and GPP 38.27±34.12 mgcm-2h-1 and NPP 201.6±289.9 mgcm-2d-1. Everywhere in this estuary nutrients appeared to be in excess to algal requirement and did not influence in Chl. a and primary production. The most important factor that influenced Chl. a was water temperature.
    Keywords: Caspian Sea, chlorophyll a, Primary production, Sefid-Rood River, Estuary
  • M. Gharebaghi *, S. M. T. Sadatipour, H. Ghafourian, N. Agh Pages 23-34

    The objective of this research is to analyze the effluents in order to find out if it is suitable for Artemia culture. Maraghe’s Kaveh Soda factory which is located at 37°18’35” E and 46°13’55”N produces Na2CO3 and Na2CO3.H20. The physico-chemical character of effluent (2.5m3 /year) of this factory is somehow similar to the Urmia Lake water and is stored in earthen ponds at the vicinity of the plant .The water sampling was done from 4 ponds(1, 5, 7, 10) and sediments were collected from two(7,10). The physico chemical characters of the effluent water were analyzed. Temperature, salinity, pH, EC, TDS, DO, BOD, COD, Ca, Mg, Na, K, NO2, NO3, SO4, PO4, Cl, NH3, Si, Ni, Pb, and FCC and TCC were determined by routine laboratory methods using pH ion meter, DO meter, salinometer, photometers, flamephotometer, polaro-graphy, atomic absorption and microbial analysis methods. The heavy metals Fe, Zn, Pb, Ni and Cr were analyzed in the sediments. For Artemia culture the effluent water was collected from ponds 7 and 10 that had more similarities to the Urmia Lake water. Two Artemia populations, the sexual Artemia urmiana and the asexual Artemia parthenogenetica were cultured under standard laboratory conditions in 38 different treatment combinations using pure pond water and in combinations with river and Urmia Lake water. Artemia in a series of combina-tions were fed with unicellular algae while in 2nd series no food was added. The results of effluent water analysis showed that the density of most ions decrease through pond 1 to pond number 10. All Artemia that were cultured in pure effluent water died within 2-3 days. But Artemia parthenogenetica had 40% survival when 50% effluent+50% river combination was used as culture medium. This result was only 10% less than the control group that was cultured in 80 ppt Urmia Lake water. Artemia attained sexual adulthood in combination water medium and reproduced ovoviviparously. The mortality percent in F1 was lower compared to maternal Artemia. The mortality rate was much higher in Artemia urmiana in comparison to the parthenogenetic strain, proving that Artemia urmiana is not suitable for culture in this water. It seems that high concentration of Ca, TDS, TH, Ni and NH3 in effluent water are the major reason for growth and reproduction of Artemia in the effluent water.

    Keywords: Factory unstewater, cultum Artemia urmiana, partogon, Tical
  • H. Hosseini, Sh. Safaeian, H. Sadeghi Pages 35-43
    In this research bacteriological and protein changes of Rutilus frisii kutum (kamensky) that caught off from caspian sea in two storage temprature at (-18C) and (4C) were evaluated. Sample were divided in2 studied groups, at first, 13 fish (Rutilus frisii kutum) were collected in coast of Noshahr. In the first group seven fishes were storied at (4C) and tested in: 1st, 3th, 6th, 9th, 12th, 15th, and 18th, days. In the second group we had six fishes which storied in (-18C) and test in 1st, 3th, 45th, 90th, 135th, 180thdays. In fishes which stored at (4C), the indicator of chemical spoilage (Total Volatile Base-Nitrogen) reach to maximum consumption limit 32mg/100 and aerobic bacteria population in the day of 15th passed from maximum limit(1/7×107cfu/g) fishes whiches stored at (-18C), in the day of 180th ,the indicator of chemical spoilage (TVB-N) reach to maximum consumption limit 30mg/100, but microbial population was in acceptable limit. It seems low temperature has direct influence to reduce rate of spoilage and also TVB-Nwhich is the base the best indicator for quality control of fish in storage period than microbial indicators in cold and freezing Storage condition.
    Keywords: bacteriology, control fishes, quality control.(Rutilus frisii kutum)
  • Investigation and Determination of Health Risks of Chrome Heavy Metal in the Wastewater of Firooz Abad River of Tehran Using the Method of Analyzing Fracture States and Its Effects on Environment (EFMEA)
    S. A. Jozi *, H. Kabiri Fard, S. Shakouri, A. Ahmadi Majd Pages 44-54

    This study was conducted with the goal of investigating the amount of Chrome heavy metal in Firouz Abad river of Tehran. For this purpose, sampling from water was conducted by determining 5 measurement stations in the river path in the spring, summer and autumn of 2007. Analysis of samples was performed using Atomic Absorption method. The results of this study show that the levels of chrome metal measured in the third, fourth and fifth stations with the averages of 0.503mg/l, 1.29mg/l and 2.62mg/l, respectively are above the allowed level of chrome in the run-off determined by Environment Preservation Organization (0.5mg/l). In order to estimate the level of environmental risks of chrome in the environment of the affected area, the Environmental Failure Modes and Effects Analysis and its effects on environment was used. For this purpose, a table was first designed based on each station in which chrome concentration was graded within the scores span of 1 to 50 from the respects of risks severity and possible consequences. Then, Risk Priority Number (RPN) was calculated for each station from the product of risks severity in possible consequence. In the stations in which the level of chrome heavy metal was above the standard level, some measures were suggested for minimizing RPN. In this study, the level of environmental risks of this metal was estimated in 5 stations based on RPN as follows:RPN of first station = 2 < RPN of second station = 10 < RPN of thied station = 30 < RPN of forth station = 200 < RPN of fifth station = 450 Due to irrigation of agricultural lands by this river especially vegetable farming and growing summer crops in south of Tehran, the excess concentration of chrome has increased significant absorption of the aforesaid heavy metal in plants which its consequence is the entrance of this metal to food chain and its bad effects on human.

    Keywords: Health Risks, Risk, Heavy metals, chrome, Environmental Failure Modes, Effects Analysis (EFMEA)
  • M. Emtyazjoo *, H. Hoseyn Zade Sahafi, D. Zargham, T. Bashti, K. Razmi Pages 63-73

    The present study that was done in winter 2008 in shahid Mottahary Aquaculture Center, the effect of Saccharomyces cerevisiae PTCC5052 was investigated as a probiotic increasing of survival and enhancing the growth of Rainbow trout larvae. ????, 8400 yolk sac larvae were devided in to 4 tratments in 3 replicates. The ratio of yeast in 3 treatments were 106, 107, 108 yeast per geram food of fishes for A,B,C treatments, respectively. Mean survival for treatments were 87.8% in control group , 92.8% in treatment A, 93% in treatmen B and 95.4% in treatment C. After analysis of data, in comparison to control group, significance difference was observed only in treatment C (P<0.05).

    Keywords: Probiotic, Saccharomyses easevisiap, rainbowtront (Onchorhyncus mykiss), Survival
  • A. Vosooghi, S. M. Ghafari *, Gh. Mohamadi Pages 75-86

    This study was carried out from December 2007 to November 2008 in Karoon River in Khuzestan province. From the total number of 578 specimen 53, 58 were females and males respectively, and 125 specimen were immature (Barbus barbulus) besides 51,62 were males and females, and 229 were immature (Barbus pectoralis). Samples were caught by cast nets and fixed gill nets. Total length, age, sex, and maturity of these fishes were determined. Lenght range of B.pectoralis was 945-200 mm and their weight ranged was 11170-52gr. B.barbulus range was 885-230 in length and 8460-99 gr in weight. Spawning season of B.pectoralis is determined by using the GSI obtained ,and the analasys of information shows it is the February (Bahman) and for B.barbulus is in March (Esfand) in Shushtar staition. LM50 of male and female of B.barbulus is determined 45-50cm, 50-55 cm respectively. This was identified for B.pectoralis male and female 35-40 cm and 50-55 cm respectively. First maturity of male and female of B.pectoralis observed at 35-40 cm and 40-45 respectively. This was identified for B.barbulus male and female 30-35 cm, 40-45 cm respectively . Maturity age of male and female of B.pectoralis is determined 3+, 4- respectively. This was identified for male and female of B.barbulus 2+, 3- respectively. Sex ratio of B.pectoralis and B.barbulus is determined using chi square test,those are identified (male/female) as 1/1:1 and 1:1 respectively. Conclusively these species were separated form each other previously so they are independent now.

    Keywords: LM50, GSI, sex ratio, Barbus pectoralis, Barbus barbulus, Karoon River
  • M. Saghali *, L. Yadegariyan, S. A. Hoseini, N. Makhdoumi Pages 87-95

    Comparative study for heavy metals accumulation in the shrimp tissue P.indicus and Caspian sea native shrimp (Palaemon elegans) showed that presence of Zinc in a higher range (70.5mg/kg) in cultured shrimp in Kolahi center in compare to that in native shrimp species , where as the result for Lead and Cadmium showed in reverse. No significant difference of Mercury concentration was observed in both of the shrimp tissue and in Caspian Sea the result of accumulation found negligible.

    Keywords: Sea shrimp|(Penaeus indicus), Caspian Sea shrimp(Palaemah eleyans), Heavy metals, Caspian Sea