فهرست مطالب

فصلنامه تحقیقات مرتع و بیابان ایران
سال بیست و نهم شماره 3 (پیاپی 88، پاییز 1401)

  • تاریخ انتشار: 1401/08/05
  • تعداد عناوین: 10
|
  • اسفندیار جهانتاب، رضا یاری، یاسر قاسمی آریان*، مریم صفاری امان، هادی مودب صفحات 161-170

    از آنجا که امروزه توسعه پوشش گیاهی، به عنوان ساده ترین و ارزان ترین روش ذخیره کربن مازاد جو مطرح است، تعیین ذخیره کربن گونه ها، نقش مهمی در برنامه ریزی و تعیین ارزش خدمات اکوسیستمی پوشش گیاهی مراتع خواهد داشت. در این راستا، هدف از این تحقیق برآورد میزان ذخیره کربن دو گونه درمنه دشتی (Ar. sieberi) و وشا (D. ammoniacum)، تعیین ارزش اقتصادی حاصل از ذخیره کربن این دو گونه و مشخص کردن سهم هر یک از اندام هوایی، اندام زیرزمینی و خاک در میزان ذخیره کربن در مراتع منطقه دره باز شهرستان سرایان خراسان جنوبی می باشد. برای این منظور با نمونه برداری خاک و پوشش گیاهی از طریق استقرار ترانسکت و پلات به روش تصادفی-سیستماتیک، تعداد 10 پایه از دو گونه درمنه دشتی و وشا انتخاب و خصوصیات رویشی و اندام هوایی و زیرزمینی هر یک به طور کامل نمونه گیری شد. نمونه ها به آزمایشگاه منتقل و ضریب تبدیل ترسیب کربن هر اندام گیاهی به صورت جداگانه توسط روش احتراق تعیین گردید. همچنین درصد کربن آلی خاک با روش والکی بلک اندازه گیری شد. در ادامه، با استفاده از روش ارزش گذاری مخارج انتشار کربن و لحاظ کردن ارزش پولی 3/25 دلار برای هر تن ذخیره کربن، ارزش اقتصادی آن تعیین گردید. نتایج نشان داد که مقدار کل ذخیره کربن در اندام هوایی و زیرزمینی مربوط به گونه وشا به ترتیب 9/40 و 9/248 و در اندام هوایی و زیرزمینی مربوط به گونه درمنه دشتی به ترتیب 9/1170 و 238 تن است. همچنین مقدار ذخیره کربن خاک زیر تاج پوشش گونه درمنه دشتی و وشا به ترتیب 13/23 و 38/12 کیلوگرم در مترمربع برآورد گردید که نسبت به فضای باز (شاهد= 29/6 کیلوگرم در مترمربع) اختلاف معنی داری را نشان داد (p≤0.01). ارزش ریالی ذخیره کربن برای اندام هوایی و زیرزمینی درمنه دشتی و وشا به ترتیب برابر 8، 6/1 و 02/0، 7/1 میلیارد ریال و همچنین ارزش اقتصادی ذخیره کربن خاک زیر تاج پوشش درمنه دشتی و وشا برابر 1/26 و 14 میلیارد ریال برای کل مرتع (با مساحت 8732 هکتار) محاسبه شد. با توجه به ظرفیت بالای ذخیره کربن گونه درمنه دشتی، پیشنهاد می شود از این گونه برای احیاء مراتع مذکور و مراتع مشابه استفاده شود.

    کلیدواژگان: ارزش اقتصادی، ذخیره کربن، درمنه دشتی، وشا، مراتع دره باز سرایان
  • داریوش قربانیان*، احسان زندی اصفهان، محمد امیرجان، ابوالفضل نجاتیان صفحات 171-180
    به منظور بررسی و مقایسه توان ترسیب کربن گیاهان شورپسند و اولویت بندی و معرفی آنها برای احیاء اراضی شور، گونه هایSuaeda fruticosa Forssk. ex J.F.Gmel، Tamarix aphylla (L.) H.Karst. ، Tamarix leptopetala Bunge و Alhagi camelorum DC. به عنوان گونه های شورروی و گونه Artemisia sieberi Besser به عنوان گونه غیرهالوفیت در مناطق خشک انتخاب شدند. پس از انتخاب سایت جنوب گرمسار در سال 96، لیست فلورستیک آنها تعیین شد. سپس در زمان رشد حداکثری گیاهان، از اندام های هوایی، زیرزمینی و خاک زیر بوته ها و بین بوته ها، تعداد 10 نمونه برداشت شد. نمونه ها پس از آماده سازی به آزمایشگاه موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور منتقل و مقدار کربن آلی نمونه های سرشاخه و ریشه و مقدار کربن آلی، هدایت الکتریکی، اسیدیته و بافت نمونه های خاک تعیین گردید. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل آماری داده ها نشان داد که میانگین درصد کربن ذخیره شده در سرشاخه و ریشه A.camelorum برابر 86/86 درصد، T. leptopetala برابر 3/85 درصد،  T. aphyllaبرابر 49/81 درصد، S. fruticosa برابر 22/86 درصد و A. sieberi برابر 83/88 درصد است. بنابراین A. sieberi بیشترین مقدار ذخیره کربن در واحد حجم را دارد. میانگین کربن موجود در خاک زیر بوته  A. camelorum برابر 78/0 درصد، T. leptopetala برابر 087/1 درصد، T. aphylla برابر 62/0 درصد، S. fruticosa برابر 84/0 درصد و A. sieberi برابر 55/0 درصد تعیین شد. بر اساس نتایج، میزان تولید A. camelorum 7/58 کیلوگرم در هکتار،  T. leptopetala 92/160 کیلوگرم در هکتار، T. aphylla 3573 کیلوگرم در هکتار، S. fruticosa 25/15 کیلوگرم در هکتار و A. sieberi 1/80 کیلوگرم در هکتار برآورد شده است. بنابراین در شرایط یکسان اکولوژیکی، گونه T. aphylla قادر است حجم بیشتری از کربن موجود در فضا را جذب و ترسیب کند. بر همین اساس، مقدار کربن ترسیب شده در خاک زیر بوته A. camelorum 9/32 تن در هکتار و در خاک بین بوته ها 91/2 تن در هکتار، مقدار کربن ترسیب شده در خاک زیر بوته T. leptopetala 6/41 تن در هکتار و در خاک بین بوته ها 94/2 تن در هکتار، مقدار کربن ترسیب شده در خاک زیر بوته T. aphylla 8/22 تن در هکتار و در خاک بین بوته ها 58/2 تن در هکتار، مقدار کربن ترسیب شده در خاک زیر بوته های S. fruticosa 9/27 تن در هکتار و در خاک بین بوته ها 32/2 تن در هکتار و مقدار کربن ترسیب شده در خاک زیربوته های A. sieberi 2/34 تن در هکتار و در خاک بین بوته ها 2/4 تن در هکتار محاسبه و برآورد شد. با توجه به نتایج به دست آمده، گونه T. aphylla بعلت دارا بودن بیشترین میزان تولید، بیشترین میزان ترسیب کربن را دارد.
    کلیدواژگان: گیاهان هالوفیت، مناطق شور، کویر گرمسار، ترسیب کربن
  • عبدالحمید حاجبی*، مرتضی اکبرزاده، محمدامین سلطانی پور صفحات 181-190
    این بررسی برای نشان دادن رفتار رویشی گونه های Sphaerocoma aucheri، Cenchrus pennisetoformis، Heliotropium bacciferum و Moltkiopsis ciliata در طی سال های 1386 تا 1389 در مرتع سیریک استان هرمزگان انجام شد. تعیین تولید و مصرف با استفاده از پایه های متوسط انجام شد و هر ساله تعداد 5 پایه متوسط از گیاه به ازای همه ماه های فصل رویش و چرا در داخل محدوده قرق برای اندازه گیری تولید و به همین تعداد در عرصه چرا برای اندازه گیری باقیمانده تولید منظور گردید و از تفاضل آنها مقدار مصرف مشخص شد. نتایج نشان داد که سال ها و ماه های مختلف تاثیر معنی داری بر تولید و مصرف گونه های مورد بررسی داشته است. بررسی تولید خالص ماهانه نشان داد که تولید مرتع از شروع فصل رویش (دی ماه) تا پایان فصل رویش (اردیبهشت ماه) روند افزایشی داشت. بیشترین تولید و مصرف گونه ها در سال چهارم بود. تولید متوسط چهار گونه دایمی مورد بررسی در منطقه 3/292 کیلوگرم علوفه خشک در هکتار و سهم گونه Sphaerocoma aucheri در تولید بالا و به میزان 64 درصد کل علوفه تولیدی بود. میزان مصرف گونه ها در منطقه 5/133 کیلوگرم علوفه خشک در هکتار و سهم گونه Sphaerocoma aucheri نیز در مصرف بالا و به میزان 59 درصد کل علوفه مصرفی بود.
    کلیدواژگان: تولید، مصرف، سیریک، استان هرمزگان
  • زهرا جمالی، مجید اونق*، عبدالرسول ماهینی صفحات 191-200
    رویکرد مدیریتی بیلان صفر تخریب اراضی (ZNLD) به عنوان یک رویکرد نوین برای اولین بار در سال 2012 با هدف صفرسازی تخریب اراضی در افق 2030 مطرح شد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی روند بیابان زایی با استفاده از مدل ESAs، اجرای رویکرد ZNLD و ارایه یک برنامه مدیریتی است. در این پژوهش پس از تهیه نقشه کاربری اراضی مربوط به سال های 2000، 2010 و 2018 و پیش بینی آن در سال 2030 با استفاده از زنجیره مارکوف و شبیه سازی پارامتر دما و بارش با استفاده از مدل ریزمقیاس نمایی SDSM تحت سناریوی RCP4.5، نقشه خطر در افق زمانی 2030 شبیه سازی شد. در گام بعدی، برای دستیابی به ZNLD در افق 2030، برنامه مدیریتی برای به صفر رساندن بیابان زایی و تهیه نقشه ZNLD پیشنهاد گردید. نتایج مورد مطالعه نشان داد شدت بیابان زایی در افق زمانی 2030 رو به افزایش است. بیشترین افزایش خطر مربوط به کلاس F3 به میزان 7/2 درصد و بیشترین کاهش مربوط به کلاس P به میزان 7/4 درصد می باشد. کلاس های خطر I و II به ترتیب به میزان 3 و 2/3 درصد در افق زمانی 2030 کاهش خواهد یافت. این در حالی است که کلاس های خطر III و IV روند افزایشی خواهند داشت. برای دستیابی به سطح ZNLD به ترتیب با احیاء مساحتی برابر 3/2 و 6/12 درصد از وسعت اراضی با کلاس خطر F1 و P و با حفظ شرایط موجود (2/0 درصد از مناطق N) در مجموع مساحتی برابر 1/15 درصد به مناطق غیربیابانی افزوده خواهد شد و سطح ZNLD در افق 2030 به 4/23 درصد خواهد رسید.
    کلیدواژگان: RCP، تغییرات کاربری اراضی، تغییر اقلیم، دشت گرگان، ریسک
  • علی فراهانی*، علیرضا افتخاری، حمیدرضا میرداودی، غلامرضا گودرزی صفحات 201-210

    تخریب مداوم پوشش گیاهی و خاک مراتع عمدتا ناشی از عوامل طبیعی یا انسانی مانند چرای بی رویه دام است و شناخت میزان تغییرات انجام شده در اکوسیستم های مرتعی و علت آنها برای مدیریت مراتع ضروریست. بر این اساس پایش و بررسی روند تغییرات پوشش گیاهی و خاک در دو سایت قرق و تحت چرای دام در رویشگاه های شور حاشیه کویر میقان اراک طی سال های 1396 تا 1400 انجام شد. در هر سایت برای اندازه گیری پارامترهای گیاهی مانند درصد پوشش، تراکم و تولید از روش نمونه برداری تصادفی- سیستماتیک در طول شش ترانسکت به فواصل 100 متر از یکدیگر استفاده شد و نمونه برداری خاک نیز در طول ترانسکت های آماربرداری پوشش گیاهی انجام گردید. نتایج نشان داد که میزان تاج پوشش گیاهی سایت چرا شده در طول دوره آماربرداری از 43/23 تا 67/28 درصد و در سایت قرق از 8/32 تا 40 درصد در سال های مختلف متغیر بوده است. میانگین تولید کل علوفه سایت قرق در طول دوره آماربرداری از 6/174 تا 5/203 کیلوگرم در هکتار و میانگین تولید کل علوفه سایت چرا شده از 2/117 تا 1/139 کیلوگرم در هکتار در سال های مختلف متغیر بود. بیشترین مقادیر درصد پوشش و تولید علوفه کل سالانه در سال پرباران تر 1398 با 490 میلیمتر بارندگی و کمترین مقادیر پارامترهای مذکور در سال کم باران تر 1400 با 223 میلیمتر بارندگی سالانه مشاهده گردید. وضعیت مرتع به روش چهار فاکتوره در سایت قرق از درجه ضعیف تا خوب و در سایت چرا شده از درجه ضعیف تا متوسط در سال های مختلف متغیر بود. گرایش مرتع در سال های مختلف در سایت قرق مثبت یا ثابت و در سایت چرا شده منفی بود. بررسی شاخص های خاک نشان داد که در طول دوره ارزیابی در سایت قرق و چراشده تغییرات شاخص های کربن آلی، پتاسیم و نیتروژن در سطح پنج درصد معنی دار بوده و تغییرات سایر شاخص ها معنی دار نشد. نتایج آزمون همبستگی و رگرسیون نیز نشان داد که میزان بارندگی سالانه و بارندگی فصل رویش بیشترین همبستگی مثبت را با تغییرات میزان تاج پوشش و تولید علوفه گیاهان منطقه دارند و بعد از آن فاکتورهای کربن آلی، نیتروژن، فسفر و پتاسیم همبستگی بالایی با نوسانهای تاج پوشش و تولید گیاهان داشتند. به طورکلی دو عامل چرای دام و نوسانهای اقلیمی به ویژه تغییرات میزان بارندگی سالانه بیشترین تاثیر را بر تغییرات خصوصیات پوشش گیاهی مراتع مورد مطالعه داشتند.

    کلیدواژگان: استان مرکزی، پایش مرتع، تولید علوفه، گرایش مرتع، مدیریت مرتع
  • حمیدرضا مرادی عراقی، عباسعلی ولی*، فاطمه پناهی صفحات 211-220

    در اکوسیستم های بیابانی پایداری از اهمیت بالایی برخوردار است و بیشتر تحت تاثیر تنش های مستقیم و غیرمستقیم و غیرقابل پیش بینی قرار دارد. مدیریت پایدار اکوسیستم های مناطق خشک و نیز مدیریت خطرات خشکسالی که اغلب در این مناطق اتفاق می افتد، تا حد زیادی به قابلیت تاب آوری و نحوه مدیریت آن وابسته است. این پژوهش با هدف ارزیابی تاثیر عوامل اجتماعی، اقتصادی، اکولوژیکی و نهادی بر تاب آوری اکوسیستم در منطقه گلچشمه محلات استان مرکزی انجام شد. برای این منظور، با بررسی منابع و جمع آوری نظر کارشناسان و مصاحبه حضوری با مردم محلی اقدام به تهیه کاربرگ و طبقه بندی آن ها به عنوان ابزاری برای انداره گیری شد. در ادامه، با روش تحلیل لجستیک داده ها آنالیز و با محاسبه الفای کرونباخ پایایی پرسش نامه تایید شد. مقدار روایی پرسش نامه نیز مورد تایید قرارگرفت. نتایج آزمون نرمال بودن داده های پرسش نامه در نمایه های اقتصادی، اجتماعی، نهادی و اکولوژیکی نشان داد که داده های پرسش نامه دارای توزیع نرمال هستند. نتایج بدست آمده از آزمون t نشان داد که عوامل موثر در تاب آوری در حد بالاتر از متوسط ارزیابی شد و مشخص گردید که کلیه عوامل نقش موثری در تاب آوری دارند. نتایج تحقیق نشان داد که پارامتر اجتماعی با داشتن ضریب 85/0 تاثیرگذارترین عامل در تاب آوری منطقه مورد مطالعه است.

    کلیدواژگان: تاب آوری، اجتماعی، احیای بیابان، اقتصادی، توسعه پایدار، جوامع محلی
  • محمدرضا محبوبی*، محمدرضا شهرکی، آمنه آورند صفحات 221-230
    این تحقیق با هدف شناخت علل عدم مشارکت مرتع داران در طرح تبدیل دیم زارهای کم بازده به مراتع دست کاشت انجام شد. تحقیق توصیفی و از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری شامل 132 مرتع دار غیرمشارکت کننده در طرح در 17 سامان عرفی در مراتع شمالی شهرستان گنبدکاووس بود که با شیوه نمونه گیری تصادفی ساده، 98 نفر به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات با استفاده از پرسش نامه انجام شد. روایی محتوایی و ظاهری پرسش نامه با استفاده از نظرات متخصصان ترویج و مرتع به دست آمد. تعیین اعتبار پرسش نامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ انجام شد و مقدار ضریب 926/0 به دست آمد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS23 انجام شد. نتایج نشان داد که مهمترین علل عدم مشارکت مرتع داران در طرح، تمایل به استفاده از زمین مرتعی برای کشت محصولات کشاورزی به دلیل نیاز به درآمد کشاورزی، پایین بودن درصد سود حاصل از فروش بذر گیاهان مرتعی، عدم اعتماد مرتع داران به بیمه محصولات مرتعی، درآمد پایین مرتع داری در مقایسه با کشت محصولات زراعی با تبدیل دیم زارهای کم بازده به دست کاشت و نداشتن سرمایه کافی برای تبدیل دیم زارهای کم بازده به مراتع دست کاشت است. با استفاده از شیوه تحلیل عاملی، علل عدم مشارکت مرتع داران در طرح تبدیل دیم زارهای کم بازده به مراتع دست کاشت در 20 عامل خلاصه شدند که ماهیت فردی، اقتصادی، اجتماعی، سازمانی، حقوقی و فنی داشتند. این عوامل بیش از 76 درصد از واریانس علل عدم مشارکت مرتع داران را در طرح تبیین می کنند.
    کلیدواژگان: دام، سامان عرفی، شهرستان گنبدکاووس، مرتع، مشارکت
  • علی وثوق، علی اشرف جعفری*، عزت کرمی، رضا طالبی، هوشمند صفری صفحات 231-240
    علف باغ (Dactylis glomerata) نقش مهمی در احیاء مراتع و ایجاد چراگاه و تولید علوفه دارد، ازاین رو برای ارزیابی عملکرد شاخساره و خصوصیات فیزیولوژیکی، 12 جمعیت علف باغ در سه شرایط متفاوت رطوبتی (تیمار 90 درصد، 70 درصد و 50 درصد ظرفیت زراعی در طول فصل رشد) به صورت گلدانی در قالب طرح کاملا تصادفی با 3 تکرار کشت و صفات وزن شاخساره، محتوای کلروفیل، کاروتنویید، پروتیین، پرولین، کاتالاز، پراکسیداز و سوپراکسید دیسموتاز ارزیابی شدند. نتایج تجزیه واریانس تنوع معنی داری را برای صفات در بین جمعیت ها نشان داد. جمعیت های کرج برای کلروفیل a و کل، زنجان برای کلروفیل b و کاروتنویید، امریکا برای پراکسیداز و کاتالاز، بانک ژن برای سوپراکسید دیسموتاز، مرند برای پروتیین محلول، کرج و زنجان برای پرولین برتر بودند و جمعیت های ملایر، امریکا، بانک ژن و کرج بیشترین وزن شاخساره را داشتند. بیشترین وزن شاخساره و محتوای کلروفیل در سطح رطوبتی 90 درصد ظرفیت زراعی مشاهده شد که با افزایش شدت تنش به صورت معنی داری کاهش یافتند. بیشترین میزان کاروتنویید و پراکسیداز در سطح رطوبتی 70 درصد مشاهده شد و با افزایش تنش کاهش معنی دار داشتند و در نهایت کمترین محتوای آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز و محتوای پرولین و پروتیین محلول در سطح 90 درصد ظرفیت زراعی مشاهده شد که با افزایش شدت تنش به طور معنی داری افزایش یافتند. جمعیت ها بر اساس تجزیه خوشه ای در 3 گروه متمایز قرار گرفتند. گروه اول شامل پنج جمعیت بود که وزن شاخساره خشک و خصوصیات فیزیولوژیکی برتری داشتند. گروه دوم شامل شش جمعیت بود که نسبت به گروه قبل در رده دوم قرار گرفتند و در نهایت گروه سوم دارای یک جمعیت بود که تظاهر ضعیفی نشان داد. در مجموع با توجه به بررسی های آماری روی صفات مورد بررسی، جمعیت های بانک ژن، مرند، زنجان، کرج، امریکا و ملایر در شرایط متفاوت رطوبتی برتر بودند و به عنوان مواد ژنتیکی مناسب برای احیای مراتع یا برنامه های اصلاحی معرفی شدند.
    کلیدواژگان: علف باغ، تنش خشکی، فتوسنتز، آنزیم های آنتی اکسیدان، پرولین، تجزیه خوشه ای
  • ایمان اسلامی*، مجید جلالی صفحات 241-250

    آب عاملی کلیدی در توسعه اجتماعی و اقتصادی است و بحران موجود آب نتیجه حکمرانی نامناسب آن و نه فقط محدودیت منابع آب در کشور است. توجه به دانش بومی به لحاظ اینکه راه حل هایی مبتنی بر طبیعت ارایه می کند در مدیریت پایدار منابع آب از نقش سازنده ای برخوردار است. سیوال کلیدی کمتر پرداخته شده، این است که دانش بومی تقسیم و توزیع آب تا چه میزان با شاخص های حکمرانی خوب سازگاری دارد؟ بدین منظور، هدف از این تحقیق استخراج نظام مدیریت تقسیم و توزیع آب بهره برداران روستای ابرسج در شهرستان شاهرود استان سمنان و تطابق آن با شاخص های حکمرانی خوب است. این مطالعه از نوع توصیفی-تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات مشاهده (مستقیم و مشارکتی) و با کمک ابزار پرسش نامه انجام شد. بدین منظور با تعداد 25 نفر از خبرگان محلی بطور اختصاصی مصاحبه انجام شد. چارچوب بندی نظام آبیاری کهن ابرسج نشان داد که این نظام از نظم ارتباطی بالا بین واحدهای مختلف تقسیم و توزیع آب و زمان بندی دقیق و منسجم برخوردار است. در شاخص شفافیت، مدیریت تقسیم و توزیع فنجان ها، در شاخص عدالت گستری، چرخش چهل ها در مدار آبیاری، در شاخص مشارکت پذیری تامین هزینه ها، ترمیم نهرها و هدایت جمعی آب، در شاخص نظارت، عدالت و پاسخگویی ترتیبات نهادی شکل گرفته با محوریت میراب، بخشی از دانش بومی سازگار شده با الگوی حکمرانی خوب آب است. این پژوهش با بررسی نظام سنتی آب برای پیکربندی دوباره چارچوب های حکمرانی آب موجود، به دنبال تشویق راه حل های نوآورانه و قابل انطباق که ریشه در معرفت شناسی های بومی دارد، بوده است.

    کلیدواژگان: همکاری، چهل، حقابه، چارچوب بندی، توزیع آب
  • مریم عباسی کسبی، رضا عرفانزاده*، بختیار فتاحی، آنا شر صفحات 251-260

    در بسیاری از اکوسیستم های مرتعی، بانک بذر خاک به عنوان معیاری برای حفظ گونه ها و احیای جوامع گیاهی بومی محسوب می شود. ذخایر بانک بذر از منابع گیاهی مهم در حفظ، توسعه و احیاء جوامع گیاهی تخریب شده در مراتع هستند. این تحقیق به منظور بررسی بانک بذر حاشیه رودخانه گیان شهرستان نهاوند در استان همدان انجام شد. پنج سایت نمونه برداری در هر دو طرف رودخانه مشخص شد. در هر سایت یک ترانسکت عمود بر جریان رودخانه و در طول هر ترانسکت حداقل 6 پلات 4 مترمربعی (در هر طرف رودخانه سه عدد) مستقر گردید. نمونه برداری از خاک از دو عمق 5-0 و 10- 5 سانتی متر در هر پلات انجام شد. بذرهایی که در گلخانه جوانه زدند شناسایی شدند. گیاهان از نظر طول عمر، فرم رویشی، شکل زیستی و کورولوژی بررسی گردیدند. سپس هر یک از موارد ذکرشده با عامل فاصله از مرکز رودخانه گیان در سه بازه 0-10، 10-20 و 20-30  متری از رودخانه با آنالیز واریانس یک طرفه (ANOVA) مورد تجزیه وتحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج نشان داد که گیاهان یکساله و چندساله مقدار برابری در ترکیب بانک بذر هر دو عمق دارند که به حضور بالای گونه های Alopecurus myosuroides و Mentha aquatica ارتباط دارد. طیف زیستی همی کریپتوفیت و تروفیت طیف غالب بانک بذر خاک بود. در عمق اول بانک بذر خاک عناصر جهان وطن و ایران توران بیشترین مقدار را در فاصله 20-30 متری داشت و در عمق دوم عناصر چند ناحیه ای و ایران توران اروپا سیبری بالاترین مقدار را در لبه رودخانه به خود اختصاص داد.

    کلیدواژگان: استان همدان، رانکایر، فرم رویشی، کران رود، هیدروفیت
|