فهرست مطالب
نشریه مدیریت و برنامه ریزی در نظام های آموزشی
پیاپی 29 (پاییز و زمستان 1401)
- تاریخ انتشار: 1401/08/10
- تعداد عناوین: 12
-
-
صفحات 11-38هدف
تدریس و یادگیری به عنوان فعالیتهای اصلی دانشگاهها و موسسههای آموزش عالی محسوب میشوند که یا در محیطهای رسمی و یا با آموزشهای غیررسمی صورت میگیرد. به منظور ارایه یک رویکرد نوآورانه برای تدریس و یادگیری دانشگاهی، پژوهش حاضر به دنبال معرفی یک مدل طراحی تدریس تلفیقی بود؛ مدل پداگوژیکی که «یادگیری فناورانه مبتنی بر پرسشگری معکوس» یا Fibtel نامیده میشود.
مواد و روشها:
به لحاظ هدف، این پژوهش از نوع کاربردی بود و از لحاظ چگونگی گردآوری دادههای مورد نیاز برای پاسخ به دو سوال پژوهش، در گروه طرحهای پژوهشی ترکیبی_اکتشافی طبقهبندی میشود. برای شناسایی پیشرانهای Fibtel و عناصر زیرمجموعه آنها، از مرور نظاممند و تحلیل محتوای استقرایی 59 مقاله با اعتبار علمی Q1 و Q2، پیمایش هدفمند دیدگاه 30 نفر از متخصصان آموزش عالی و جلسه مدیریت تعاملی با حضور هدفمند 13 نفر از خبرگان استفاده شد. به منظور مدلسازی ساختاری_تفسیری پیشرانهای مذکور، از طریق پرسشنامه «ماتریس خودتعاملی ساختاری» دادههای مرتبط با دیدگاه 22 نفر از متخصصانی که به صورت هدفمند انتخاب شده بودند، جمعآوری گردید و از طریق تکنیک میکمک مورد واکاوی قرار گرفتند. نمونههای آماری پژوهش از طریق روش نمونهگیری آگاهیدهندگان مطلوب در دسترس انتخاب شدند. ضمن اینکه، به منظور بالابردن دقت و توافق بین یافتهها، از اعتبارپذیری تفسیری استفاده شده است.
بحث و نتیجهگیری:
نتایج نشان داد مدل ساختاری_تفسیری Fibtel با سه سطح رابطه، دارای 9 پیشران علی و 76 عنصر زیرمجموعه است که عموما از جنس سازندهگرا میباشند؛ شامل: بافت یادگیری، طراحی برنامه آموزشی، الزامات و نیازمندیهای فناورانه، شایستگیهای یادگیرندگان، محتوا و منابع یادگیری، تسهیلگری، فعالیتهای یادگیری، فرصتهای تعامل و سنجش یادگیری و بازخورد. به استثنای رابطه یکطرفه پیشران بافت یادگیری، مکانیسم تعامل سایر پیشرانها دوطرفه و پیوندی است. این نوع مکانیسم روابط نشان میدهد: 1. بافت و فرهنگ سازمانی در محیطهای دانشگاهی ایران از اهمیت و تاثیرگذاری زیادی بر روی سایر عوامل موثر در یادگیری برخوردار است. از اینرو، بدون اصلاح و تغییر این بافت و فرهنگ سازمانی، عملا تغییر در سایر عوامل موثر در ارتقای یادگیری نیز نتیجه چندانی نخواهند داشت. 2. برای انجام تغییرهای بزرگ در سیستم کلاس درس دانشگاهی، نیاز به طراحی برنامههای گسترده یا فناوریهای متنوع نیست؛ بلکه باید نقاط حیاتی، حساس و تعیینکننده یادگیری دانشجویان یا همان پیشرانها و عناصر یادگیری را پیدا کرد و آنگاه با اعمال تغییری کوچک و هوشمندانه در رابطه بین هر کدام از آنها، یادگیری و پژوهش دانشگاهی را به سوی تغییرهای بزرگتر هدایت کرد.
کلیدواژگان: «مدل سازی ساختاری، تفسیری»، «یادگیری معکوس»، «یادگیری پرسشگری»، «پیشران یادگیری»، «یادگیری فناورانه مبتنی بر پرسشگری معکوس» -
صفحات 39-64هدف
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و توصیف ابعاد پداگوژی دانشگاهی بعنوان پدیده-ای مغفول در نظام آموزش عالی ایران انجام گرفته است.
مواد و روش هاپژوهش از لحاظ هدف، کاربردی- توسعه ای و از لحاظ اجرا پدیدار شناختی و از نظر گرد آوری داده ها روش کیفی بوده است. ابتدا با بهره گیری از ادبیات و پیشینه ی پژوهش، (ابعاد ده گانه پداگوژی دانشگاهی، یمنی، 1391). اقدام به شناسایی ابعاد پداگوژی دانشگاهی گردید و سپس گرد آوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با خبرگان و متخصصان حوزه آموزش عالی به شیوه هدفمند از نوع گلوله برفی تا مرحله رسیدن به اشباع نظری ادامه پیدا کرده است. داده ها با تعداد 16 نفر خبره به اشباع نظری رسیده است و طی فرایند تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل مضمون ابعاد و مولفه های پداگوژی دانشگاهی شناسایی گردید.
بحث و نتیجه گیریپس از تحلیل مصاحبه ها، 194 مضمون پایه بازشناسی شد و در نهایت 54 مضمون سازمان دهنده در قالب 11 مضمون فراگیر بعنوان ابعاد پداگوژی دانشگاهی مضمون یابی شدند. یافته های پژوهش نشان داد که کنشگران دانشگاهی علاوه بر تایید و تاکید بر ابعاد ده گانه ی پداگوژی دانشگاهی مطرح شده در چهارچوب نظری یعنی: - مفهوم سازی نظری راجع به جریان آموزش و پژوهش در موقعیت های یادگیری و سازماندهی آنها - چارچوب عملی برای اعضاء هیات علمی، مدیران و کارشناسان دانشگاهی - ایجاد و تقویت ذوق و شوق یادگیری در دانشجویان - شناخت عملکرد دانشگاه (قوت ها و ضعف های سازمان دانشگاه) - بازاندیشی و سازماندهی مستمر فعالیت-های آموزشی، پژوهشی و خدماتی دانشگاه -راهنمایی نظری برای مدیریت فعالیت های دانشگاهی - فرهنگ دانشگاهی - ارزیابی مستمر فعالیت های آموزشی، پژوهشی و خدماتی دانشگاه در موقعیت های یادگیری - اسطوره ها و نماد های دانشگاهی - محیط دانشگاه، معتقد به تاثیرگذاری بعد یازدهم یعنی فناوری اطلاعات و ارتباطات نیز بودند. که در واقع این ابعاد سیستمی از عوامل و عناصر گوناگونند که با هم در تعاملند و منتج به بهبود یادگیری دانشجویان می شوند. یافته های این مطالعه از طریق شناسایی ابعاد پداگوژی دانشگاهی دستاورد های نظری و کاربردی مناسبی را در اختیار سیاستگذاران، برنامه ریزان و مدیران دانشگاه به منظور بهبود یادگیری دانشجویان قرار داده و می تواند بستر لازم را جهت ارتقای کیفیت آن فراهم نماید.
کلیدواژگان: آموزش عالی، پداگوژی دانشگاهی، ابعاد پداگوژی دانشگاهی -
صفحات 65-82هدف
هدف پژوهش حاضر تحلیل چند سطحی عوامل موثر بر توسعه حرفه ای اعضا هییت علمی بود.
مواد و روش ها:
جامعه پژوهش حاضر شامل اعضا هییت علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان در سال 1398 به تعداد 650 نفر است و نمونه مورد مطالعه به روش انتساب متناسب مشتمل بر 289 نفر انتخاب شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش مشتمل بر سه پرسشنامه محقق ساخته است که روایی آنها با استفاده از روایی سازه و پایایی آن ها با استفاده از روش آلفای کرونباخ و پایایی مرکب مورد ارزیابی و تایید قرار گرفته است و جهت تجزیه و تحلیل دادهای گردآوری شده با استفاده از پرسشنامه های مذکور از روش های آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد، کمینه، بیشینه، کجی و کشیدگی) و آمار استنباطی (تحلیل چند سطحی) بهره گرفته شده است.
بحث و نتیجه گیرینتایج تجزیه و تحلیل داده ها و اجرای آزمون آماری تحلیل چند سطحی با استفاده از نرم افزار HLM در پژوهش حاضر نشان دهنده آن بوده است که با هر واحد تغییر در عوامل سازمانی سطح دوم (دانشکده)، توسعه حرفه ای اعضا هیات علمی به میزان 52/0 واحد، عوامل مدیریتی به میزان 01/0 واحد، عوامل فرایندی به میزان 06/0واحد، عوامل فردی به میزان 22/0 واحد و عوامل اجتماعی به میزان 08/0 واحد تغییر می نمایند. همچنین با هر واحد تغییر در عوامل مدیریتی، توسعه حرفه ای اعضا هیات علمی به میزان 06/0 واحد تغییر می نماید؛ با هر واحد تغییر در عوامل فرایندی توسعه حرفه ای اعضا هیات علمی به میزان 15/0 واحد تغییر می نماید؛ با هر واحد تغییر در عوامل فردی توسعه حرفه ای اعضا هیات علمی به میزان 13/0 واحد تغییر می نماید و درنهایت با هر واحد تغییر در عوامل اجتماعی توسعه حرفه ای اعضا هیات علمی به میزان 15/0 واحد تغییر می کند. با توجه به نتایج کسب شده به نظر می رسد تمامی عوامل ذکر شده دارای تاثیر معناداری بر توسعه حرفه ای اعضا هیات علمی می باشند و عوامل سازمانی بیشترین و عوامل مدیریتی کمترین تاثیر را بر توسعه حرفه ای اعضا هییت علمی دارا می باشند
کلیدواژگان: تحلیل چندسطحی، توسعه حرفه ای، اعضا هیئت علمی، آموزش عالی -
صفحات 83-114
هدف :
اصلی این پژوهش بررسی تحلیلی و نظاممند مدلهای حکمرانی آموزش عالی است. برای دستیابی به این هدف، پژوهشگران با استفاده از روش مرور فرا روایت یا مرور شبه نظاممند مقالههای و مستندات مرتبط را بررسی کردند. مرور شبه نظاممنددر این پژوهش مبتنی بر «راهنمای هانااسنایدر برای مرور نظاممند در حوزه مدیریت» و استاندارد ارایه شده توسط «ونگ و همکاران» انجام شده است. به طور کلی، این بررسی به دنبال شناسایی و درک کلیه پژوهشهای بالقوه مرتبط است که دارای پیامدهایی برای موضوع مورد مطالعه است و به جای اندازه گیری تاثیر ، آنها را ترکیب و تحلیل می کند تا ادراک بهتری از موضوع مورد مطالعه ارایه کند.
مواد و روشها:
برای انجام این پژوهش مدارک مرتبط با جستجوی کلیدواژههای مرتبط در پایگاههای اطلاعات علمی معتبر انگلیسی فارسی و انگلیسی بازیابی شد. در گام بعد به منظور انجام مرور شبه نظامند آثار مکتوب نویسندگان ایرانی و خارجی ، کلیه مقالههایی که در آنها مدل حکمرانی آموزش عالی ارایه شده بود یا درباره مدلهای حکمرانی آموزش بحث شده بود به عنوان مقالههای مرتبط با موضوع پژوهش انتخاب گردید و پس از آن پژوهشگران با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی محتوای مدلهای منتخب را با استفاده از نرمافزار اطلس تی کد گذاری و مقولهبندی کردند و در آخر نیز تحلیل ابعاد حکمرانی بر پایه نتایج به دست آمده در تحلیل محتوای کیفی و مرور شبهنظاممند انجام شده است.
بحث و نتیجه گیری:
حکمرانی آموزش عالی به نظام قدرت ناشی از قوانین، سیاستها و قواعد گفته میشود که مسیولیتهای بازیگران مختلف را در نظام آموزش عالی را معین میکند و دانشگاهها در بستر آن فعالیت میکنند. با وجود اینکه این نظامها در نظامهای آموزش عالی کشورها متفاوت است، الگوهای مشترکی بین آنها وجود دارد. هدف این پژوهش شناسایی الگوهای مشترک، ابعاد، مولفهها و شاخص های حکمرانی در مدلهای بررسی شده است. یافتهها نشان میدهد که در طول سه دهه گذشته مفهومسازی نظری در این زمینه، گسترش قابل توجهی پیدا کرده است و مدلهای بنیادی مبتنی بر مدل کلارک ایجاد شده است. این تحلیل نتایج پژوهشهای پیشین درباره وجود دو جریان در مدلهای حکمرانی آموزش عالی را تایید میکند. همچنین یافتههای پژوهش نشان میدهد که از میان ابعاد حکمرانی بعد استقلال دانشگاهی، تعادل نهادی قدرت و سازوکار تامین منابع مالی بیش از سایر ابعاد در مدلهای حکمرانی مورد توجه قرار گرفته است.
کلیدواژگان: حکمرانی آموزش عالی، مدل ها و چارچوبها، گونه شناسی حکمرانی آموزش عالی، تحلیل نظام حکمرانی، استقلال دانشگاهی -
صفحات 115-144هدف
این تحقیق با هدف ارایه مدلی برای ارتقاء صلاحیت های حرفه ای مشاوران آموزشی در ارایه خدمات به دانش آموزان مقطع متوسطه اول انجام شد.
مواد و روش هاروش پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع اکتشافی و از حیث رویکرد، ترکیبی (کیفی-کمی) بود. در بدو کار در بخش کیفی مبتنی بر بازنگری ادبیات تحقیق و مصاحبه های اکتشافی، ابعاد و مولفه ها شناسایی و در بخش کمی با بهره گیری از پرسشنامه، نسبت به جمع آوری داده ها اقدام شد. جامعه و نمونه تحقیق در بخش کیفی شامل کسب نظرات خبرگان حوزه مشاوره با استفاده از شیوه نمونه گیری غیر احتمالی هدفمند و در بخش کمی شامل کلیه مشاوران مناطق 19 گانه شهر تهران فعال در مدارس دخترانه و پسرانه در مقطع متوسطه اول با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای بود. همچنین روش تحلیل داده ها در بخش کیفی، با استفاده از روش تحلیل تم و در بخش کمی، اطلاعات موجود در پرسشنامه ها با استفاده از نرم افزارهای آماری متناسب در سطح اطمینان 95 درصد تحلیل شدند.
بحث و نتیجه گیرییافته های بدست آمده از تحلیل داده های کیفی نشان داد که 4 بعد و 18 مولفه مربوطه می توانند مدل تحقیق را شکل دهند. بطوریکه بعد مهارت های فنی فرد مشاور، 4 مولفه: مهارت های مساله یابی و حل مساله،مهارت های یادگیری و یاددهی فرد مشاور،مهارت های دانشی فرد مشاور و مهارت های پژوهشی فرد مشاور را در بر می گیرد. بعد ویژگی های شخصیتی فرد مشاور، 6 مولفه: شامل مسوولیت پذیری و وجدان کاری فرد مشاور، پایبندی به ارزش های اخلاقی و انسانی فرد مشاور، ابتکار، ایده پردازی و خلاقیت فرد مشاور، تلاش، سعد صدر و بردباری فرد مشاور، ریسک پذیری فرد مشاور، تطبیق پذیری و سازگاری فرد مشاور را در بر می گیرد. بعد مهارت های مدیریتی فرد مشاور، 3 مولفه: مهارت های برنامه ریزی و مدیریت زمان فرد مشاور، مهارت های مرتبط با رصد محیط پیرامونی، مهارت های تصمیم گیری را در بر می گیرد و نهایتا بعد مهارت های روان شناختی فرد مشاور، 5 مولفه: مهارت ارتباطی و تعاملاتی فرد مشاور، مهارت های اعتمادسازی و اقناع سازی، مهارت های انگیزش بخشی، مهارت های شناختی مشاور و مهارت های آگاهی بخشی را در بر می گیرد. از طرف دیگر یافته های آزمون مدل تحقیق نشان داد 4 بعد شناسایی شده فوق، می توانند واریانس صلاحیت های حرفه ای مشاوران در ارایه خدمات به دانش آموزان مقطع متوسطه اول را تببین نمایند.
کلیدواژگان: صلاحیت حرفه ای، مشاوران آموزشی، مقطع متوسطه اول، آموزش پرورش تهران -
صفحات 145-166هدف
هدف پژوهش حاضر، بررسی و تبین مهارتهای مورد نیاز مدیران دوره آموزش عمومی در رهبری مدارس در دوران کرونا و پساکرونا با توجه به تحولات ایجاد شده در اثر این بحران است.
مواد و روشها:
این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، کیفی از نوع سنتزپژوهی است. قلمرو پژوهش و اصلیترین منابع گردآوری دادهها، پژوهشهای متعددی است که در ارتباط با مهارتهای مورد نیاز مدیران مدارس دوره عمومی در رهبری مدرسه مجازی در داخل و خارج از ایران انجام شده است. متناسب با ارتباط موضوعی و پس از رعایت ملاکهای ورود و خروج تعداد 47 نمونه انتخاب شدند. در مراحل بعدی، کدگذاری و طبقهبندی اطلاعاتی انجام شد و که حاصل ترکیب مقولات و نتایج تحلیل منجر به استخراج چارچوب مفهومی در ارتباط با مهارتهای مورد نیاز مدیران مدارس دوره آموزش عمومی در رهبری مدارسگردید.
بحث و نتیجه گیری:
به طور کلی، مهارتهای مورد نیاز مدیران مدارس دوره آموزش عمومی در رهبری مدرسه مجازی در نه مقوله و 38 کد استخراج گردید. مقوله "مهارتهای بین فردی و مشارکت" شامل هشت کد ارتباطات، همکاری مجازی، واهمیت به ارتباط با والدین و تنظیم دیدارهای مستمر و منظم، انعطافپذیری، ذهن باز بودن، تعاملات کار با همتایان و افراد از رشته های دیگر و کارگروهی بود. مقولهی "مهارتهای شناختی و حل مسیله" به سه مهارت بحث و گفت و گو، تصمیمگیری و تفکر انتقادی تقسیم میشوند. مقوله ی"مهارتهای خودتنظیمی"، شامل کدهای سازماندهی، توسعه حرفهای، مدیریت زمان، برنامه ریزی و خود انضباطی بود. مقولهی "مهارتهای خلاقانه و نوآورانه" به سه کد انگیزه (درونی، بیرونی)، خلاقیت و شفافیت تقسیم میشود. مقولهی "سازگاری با فناوری جدید"، به سه مهارت فناوری اطلاعات و ارتباطات، پذیرش استفاده از ابزارها ، تجهیزات و فن آوری های مدرن و سواد رسانهای جدید، تقسیم میشود. مقولهی "صفات و ویژگیهای فردی"، به هشت مهارت اعتماد سازی، حمایت از معلمان و دانش آموزان، مسیولیت، ایجاد امنیت روانی و اجتماعی، ریسک پذیری، نگرش مثبت، رفتار اخلاقی، مهربانی و دلسوزی، تقسیم میشود. "مهارتهای رهبری"، به ترتیب شامل چهار مهارت ارزیابی عملکرد دیگران، نظارت، بازخورد دادن، و مدیریت تعارضها از طریق دانشآموز محوری است."مهارتهای شهروند جهانی" به دو مهارت درک و برخورداری از صلاحیتهای چند فرهنگی و بین فرهنگی و درک نیازها، تنوع و تفاوتهای فردی تقسیم میشود و "سبکهای رهبری" به سبک تحولی، تعاملی و توزیعی دستهبندی شدند. به طور کلی، توجه و تقویت این مهارتها در دوران پسا کرونا میتواند در بهبود کیفیت یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در دوره آموزش عمومی موثر باشد.
کلیدواژگان: مدیران مدارس، آموزش مجازی، مهارتها، کووید-19، سنتزپژوهی -
صفحات 167-186هدف
استفاده از فناوری های آموزشی این قدرت را دارد که تعامل بین دانش آموزان، والدین و معلمان را تسهیل و به گسترش یادگیری فراتر از مدرسه کمک کند این امر می تواند راه گشایی برای افزایش یادگیری دانش آموزان در نظام آموزشی باشد اما چگونگی به کار گیری این تکنولوژی و تاثیر هر شیوه تا حدود زیادی نامشخص است. پژوهش حاضر با هدف، ارایه مدل کاربردی فناوری های آموزشی جهت افزایش یادگیری دانش آموزان به کمک مدل سازی ساختاری-تفسیری صورت گرفته است.
مواد و روش هااین پژوهش از نظر روش کیفی و هدف، کاربردی است. جامعه مشارکت کنندگان 10 نفر از خبرگان فعال در زمینه آموزش و پرورش که حداقل سابقه 10 سال کار یا پژوهش در زمینه آموزش و پرورش را داشته اند می باشند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند.همچنین برای تعیین پایایی ابزاره اندازه گیری مقدار ضریب ICC از لحاظ سازگاری و توافق مطلق مورد تایید قرار گرفت. از رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری به کمک نرم افزار متلب جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردید.
بحث و نتیجه گیریبر اساس نتایج حاصل از این پژوهش: عامل های استفاده از کلاس های مجازی، پرینت سه بعدی، موزه های علم و فناوری و حقیقت مجازی در ارتباط با موضوع پژوهش از اثرپذیری بیشتری برخوردارند و در مقابل عامل های دیگر تلفن همراه هوشمند جهت یادگیری، ابزار های الکترونیکی (گجت ها)، استفاده از بازی های آموزشی، ابزارهای بروزکامپیوتری، آپدیت امکانات براساسICT و اینترنت دارای بیشترین تاثیرگذاری و کم ترین تاثیر پذیری می باشند. همچنین دو متغیر، استفاده از رسانه های اجتماعی آنلاین و یادگیری به کمک کتابخانه های دیجیتال هم دارای قدرت اثر گذاری و هم تاثیر پذیری یکسان است. یافته ها نشان می دهد یادگیری به کمک کتابخانه های دیجیتال نزدیکترین عامل به خط استراتژیک می باشد بنابراین راهبردی ترین متغیر تحقیق می باشد که نیاز به توجه هر چه بیشتر مدیران نظام های آموزشی برای سرمایه گذاری درآینده می باشد. با توجه به نتایج می توان گفت به کارگیری مواد و رسانه های آموزشی، استفاده از طراحی منظم آموزشی و ارزشیابی صحیح و اصولی از سوی معلمان در فرایند تدریس، موجب افزایش یادگیری دانش آموزان می شود
کلیدواژگان: مدل فناوری های آموزشی، مدلسازی ساختاری تفسیری، یادگیری دانش آموزان -
صفحات 187-212هدف
طیدهههای گذشته مطالعات بسیاری در خصوص بینالمللیسازی دانشگاهها انجام شدهاست. برخی از این مطالعات با اشاره به نظامهای رتبهبندی، آنها را منبعی معتبر برای ارزیابی جایگاه بینالمللی دانشگاه معرفی کرده و در مقابل برخی نیز ماهیت وجودی این نظامها را زیر سوال بردهاند. تابهامروز مطالعات اندکی با هدف ساختاردهی پیچیدگیهای موجود در پدیده بینالمللیسازی دانشگاهها انجام شدهاست. در این پژوهش هدف اصلی ارایه مدلی ترکیبی با هدف تحلیل پیچیدگیهای مسیله بینالمللیسازی دانشگاه تهران و در نهایت درک عمیقتر این پدیده در راستای سیاستگذاریهای بهتر در مسیله واقعی است.
موارد و روشها:
در این پژوهش با تمرکز بر مسیله جایگاه بینالمللی دانشگاه تهران، پس از تشریح لزوم نگاه همزمان به ابعاد مختلف پیچیدگی این مسیله، روشی ترکیبی از بهکارگیری تحقیق در عملیات نرم و تحقیق در عملیات سخت ارایه شده و بر پایه لزوم توجه همزمان به نقش بازیگران در موقعیت مسیلهساز، مدلهای ذهنی هر دسته از بازیگران استخراج شده و بر پایه آنها راهکارهای مواجهه با موقعیت مسیله ساز شناسایی و اولویتبندی شده است. روش تحقیق این پژوهش از نوع آمیخته (کیفی-کمی) بوده و در این راستا با بهرهگیری از نظرات خبرگان موضوع و بهکارگیری روششناسی سیستمهای نرم و روش بهترین-بدترین، راهکارهای مواجهه با موقعیت مسیلهساز شناسایی و اولویتبندی شده و بر پایه آن مدل مفهومی نهایی تشکیل شده است. در بخش کیفی این پژوهش از مصاحبه نیمهساختاریافته و روش نمونهگیری گلوله برفی بهره گرفته شد. بدین منظور خبرگان موضوع بر اساس یک طبقهبندی در دو دسته ذینفعان دور و نزدیک قرار گرفتند. ملاک توقف مصاحبهها رسیدن به اشباع نظری بود که پس از مجموعا 29 مصاحبه حاصل شد. در بخش کمی این پژوهش از روش نمونهگیری غیر تصادفی و نمونه در دسترس بهره گرفته شد و پرسشنامههای استاندارد میان مصاحبهشوندگان بخش کیفی توزیع شد و در نهایت 26 پرسشنامه برای تحلیل نهایی مورد استفاده قرار گرفت. تحلیلهای مرتبط با تاثیر نظرات هر دسته از بازیگران در پیکرهبندی مدل نهایی نیز بر اساس دادههای گردآوری شده تحلیل و در پایان پیشنهادات کاربردی در خصوص مواجهه با موقعیت مسیلهساز ارایه شده است.
بحث و نتیجهگیری:
بر پایه یافتههای این پژوهش مولفههای اثرگذار بر موقعیت مسیلهساز در سه دسته عوامل اصلی، توافقی و متفرقه تقسیمبندی شدند. عوامل اصلی از منظر رسیدگی دارای بیشترین درجه اهمیت بوده و سایر عوامل در سطوح اولویت بعدی قرار دارند. بر پایه نتایج به دست آمده، چهار راهکار اصلی به منظور مواجهه با موقعیت مسیلهساز شناسایی شده و اقدامهای عملیاتی متناظر با هریک پیشنهاد شده است.
کلیدواژگان: بین المللی سازی، تصمیم گیری چندمعیاره، روش بهترین-بدترین، روش شناسی سیستم های نرم، دانشگاه تهران -
صفحات 213-230هدف
یکی از راه های پویایی علمی در هر کشور و توسعه علمی آموزش عالی و اعضای هیات علمی هر دانشگاه در سطح جهان، تعاملات بین المللی اعضای هیات علمی می باشد. هدف این پژوهش شناسایی موانع و چالش های تعاملات بین المللی اعضای هیات علمی دانشگاه تبریز و ارایه مدلی برای این موانع و چالش هاست.
مواد و روشاین پژوهش با بهره گیری از رویکرد کیفی انجام شده است و از روش تحلیل محتوای عرفی و با استفاده از نرم افزار MAXQDA 2018 انجام شده است. در این پژوهش مشارکت کنندگان 15 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه تبریز بودند که با روش نمونه گیری هدفمند و با استفاده از تکنیک گلوله برفی انتخاب شدند و مصاحبه نیمه ساختاریافته با آن ها صورت گرفت و این مصاحبه ها تا رسیدن به حد اشباع داده ها ادامه یافت، بعد از هر مصاحبه، پژوهشگر به کدگذاری باز آن می پرداخت و پس از کدگذاری باز، کدگذاری محوری در دو مرحله انجام شده تا مقوله های اصلی شناسایی شدند. اعتبار این مصاحبه ها با استفاده از دو راهبرد تحلیل و بازبینی توسط مشارکت کنندگان و بازبینی توسط همکاران پژوهشگر صورت گرفت.
بحث و نتیجه گیری:
نتایج تحلیل این پژوهش نشان می دهد که مدل موانع و چالش های تعاملات بین المللی شناسایی شده دارای چهار بعد اصلی موانع و چالش های فردی، موانع و چالش های سازمانی، موانع و چالش های ملی و موانع و چالش های فراملی می باشد. نتایج نشان داد که موانع فردی از سه مولفه (انگیزه کم اعضای هیات علمی برای داشتن تعاملات بین المللی، تسلط ناکافی اعضای هیات علمی به یک زبان بین المللی و ضعف توانایی ها و مهارت های علمی- پژوهشی اعضای هیات علمی)، موانع سازمانی از چهار مولفه (حمایت ناکافی ساختار دانشگاه از تعاملات بین المللی اعضای هیات علمی، حمایت ناکافی فرهنگ دانشگاه از تعاملات بین المللی اعضای هیات علمی، حمایت ناکافی مالی دانشگاه از تعاملات بین المللی اعضای هیات علمی و ضعف نیروی انسانی متخصص در بخش های مختلف سازمان)، موانع سازمانی از سه مولفه (فرهنگی و اجتماعی، اقتصادی و علمی) و موانع فراملی از دو مولفه (سیاسی و تحریم های بین المللی) تشکیل شده است. مدل پیشنهادی می تواند به عنوان یک مدل، مبنای شناسایی، اقدام و ارزیابی جهت رفع موانع و چالش های تعاملات بین المللی اعضای هیات علمی و در راستای افزایش این گونه تعاملات، فراروی مسیولان ذی ربط قرار گیرد.
کلیدواژگان: شناسایی، موانع و چالش ها، تعاملات بین المللی، اعضای هیات علمی -
صفحات 231-254هدف
گاهی والدین به دلیل شرایط جسمانی، عاطفی، اجتماعی و فرهنگی، فرزندان خود را از دانش آموزان مدارس عادی دولتی جدا نموده و در مدارس غیردولتی ثبت نام می کنند و با پرسش و جستجوگری از شرایط مدارس غیردولتی این اطمینان را در خود بوجود می آورند که فرزندانشان می توانند به راحتی در آنجا ادامه تحصیل بدهند که این امر خود باعث ایجاد اعتماد آنها به مدارس غیردولتی می گردد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی علل و عوامل موثر بر اعتماد والدین بر اساس تجارب زیسته خود به مدارس غیردولتی اجرا شد.
مواد و روش هاطرح پژوهش کیفی از نوع پدیدارشناسی است. شرکتکنندگان این پژوهش را کلیه والدین دانشآموزان مقطع دبستان و متوسطه دوره اول و دوم مدارس غیردولتی پسرانه و دخترانه نواحی پنجگانه شهر تبریز تشکیل میدادند که برای تعیین نمونه با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند ملاکمدار تعداد 18 نفر از والدین بهعنوان اعضای گروه نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. برای تامین روایی صوری و محتوایی آن از داوری متخصصان بیرونی و دوری محقق از هر نوع سوگیری در ارایه سوالات و برای پایایی آن، از روشهای انتخاب هدف مناسب، طرح سوالات راهنمای یکسان، تداوم مصاحبه تا مرحله اشباع نظری از راه بیشینهسازی افراد استفاده شد. همچنین برای اطمینان از پایایی یافتهها از ارزیابی توسط شرکتکنندگان و نظر داوران خارجی استفاده شد.
بحث و نتیجه گیرییافتهها حاکی از استخراج شش عامل با عناوین آموزشی، اجتماعی، اخلاقی و تربیتی، حرفهای، اقتصادی و تجهیزات و امکانات بود که پس از تجزیهوتحلیل کلایزی با 85 مورد واحد معنایی (کدباز) در 25 زیرمقوله از 15 مقوله با 6 تم اصلی به دست آمد. دلایل و ملاکهایی که باعث اعتماد والدین در ثبتنام فرزندان خود در مدارس غیردولتی میگردند، موردبحث و بررسی قرارگرفتهاند مقولاتی از قبیل برنامهریزی تحصیلی و آموزشی، رعایت کمیت و تناسب دانشآموزان، بهکارگیری معلمان باتجربه و متخصص، تجانس و سنخیت فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی دانشآموزان، رضایت از خدمات مدرسه، حسن شهرت و سابقه خوب، رعایت مقررات و تربیت اخلاقی، ایجاد فضای شاد و امن، تعامل متعهدانه و برخورد حرفهای مسیولان مدرسه، اخذ شهریه مناسب و منصفانه از علل اساسی گرایش والدین به مدارس غیردولتی است. در نتیجه، تمرکز هر چه بیشتر مدارس بر حرفه ای گرایی و در نظر گرفتن دغدغه اولیا به جای منافع صاحبان مدارس ، عمده ترین دلایل اعتماد اولیا به مدارس قلمداد می شود.
کلیدواژگان: اعتماد، تجربیات زیسته، مدارس غیردولتی، والدین -
صفحات 255-282هدف
پژوهش حاضر باهدف بررسی مولفه های مرتبط با اثربخشی یادگیری همراه در آموزش عالی انجام شده است.
مواد و روش ها:
روش پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و از منظر گردآوری داده ها آمیخته از نوع اکتشافی (کیفی-کمی) است. جامعه آماری پژوهش شامل؛ کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل (1068 نفر) در موسسه آموزش عالی مهر البرز (سال تحصیلی 98-99) بوده است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و فرمول کوکران 282 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور تحقق اهداف پژوهش، ابتدا پیشینه تحقیقی موجود و مرتبط موردبررسی و بی آنکه نظریه خاصی مبنای کار قرار داده شود، بامطالعه و تلفیق الگوهای موجود درزمینه مولفه های مرتبط با اثربخشی یادگیری همراه از یک سو و انتخاب مولفه هایی که بیشتر پژوهشگران به آن ها اشاره کرده اند از سوی دیگر، 15 مولفه شناسایی شده و بر اساس آن الگوی مفهومی پژوهش بازنمایی گردید. مولفه های مذکور عبارت اند از؛ نگرش دانشجویان به یادگیری همراه، قصد تداوم یادگیری همراه، سواد فناوری اطلاعات و ارتباطات، پشتیبانی (مالی، فنی، آموزشی و دانشجویی)، انعطاف پذیری، تعامل در یادگیری همراه، کیفیت محتوی الکترونیکی، درک سودمندی یادگیری همراه، سهولت استفاده از یادگیری همراه، استقلال، خودکارآمدی و هنجارهای ذهنی یادگیرنده، وجود زیرساخت و دسترسی به نرم افزارها و سخت افزارهای موردنیاز برای یادگیری همراه. سپس مولفه های شناسایی شده بر اساس میزان ارتباط معنایی و محتوی در سه مولفه کلی تر شامل؛ مولفه های مرتبط با فرایند یاددهی- یادگیری[1]، ویژگی های فردی یادگیرنده و فناوری طبقه بندی شدند. در مرحله بعد به منظور اعتبارسنجی الگوی مفهومی و بررسی وضعیت موجود در موسسه آموزش عالی مهر البرز پرسشنامه ای با 60 سوال بسته پاسخ ساخته و اجرا شد. روایی پرسشنامه با نظر متخصصان، روایی سازه با استفاده از تحلیل عاملی و پایایی آن نیز با استفاده از آلفای کرونباخ 0.97% محاسبه و به تایید رسید.
یافته ها:
نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان می دهد: 1. الگوی طراحی شده از برازش مطلوبی برخوردار است. 2. از دیدگاه دانشجویان وضعیت موجود کلیه مولفه های مرتبط با اثربخشی یادگیری همراه از میانگین نظری (2.5) پایین تر می باشد. 3؛ و درنهایت دانشجویان اظهار می دارند که از بین مولفه های شناسایی شده، هنجارهای ذهنی یادگیرنده دارای بیشترین اهمیت در اثربخشی یادگیری همراه و وجود زیرساخت مناسب از کمترین اهمیت برخوردار است.
نتیجه گیری:
مجریان و سیاست گذاران موسسه آموزش عالی مهر البرز (الکترونیکی) قبل از پیاده سازی نظام یادگیری همراه و به هنگام تدوین برنامه راهبردی و عملیاتی ضروری است به اهم مولفه های موثر برافزایش اثربخشی نظام مذکور نظیر؛ قصد تداوم یادگیری همراه، سواد فناوری اطلاعات و ارتباطات، درک سودمندی یادگیری همراه، سهولت استفاده از یادگیری همراه و تامین زیرساخت مناسب جهت پیاده سازی آن توجه نمایند. در این راستا پیشنهاد می گردد به منظور بهبود مستمر کیفیت و افزایش اثربخشی یادگیری همراه، سازوکارهای عملیاتی بر اساس اهم چالش های شناسایی شده طراحی، اجرا و مورد ارزیابی مستمر قرار گیرد.
کلیدواژگان: یادگیری همراه، اثربخشی، محیط الکترونیکی، نظام آموزش عالی -
صفحات 283-298هدف
هدف این پژوهش بررسی رابطه مولفه های بالندگی سازمانی اثربخش و عدالت اسلامی در دانشگاه فرهنگیان استان مازندران است.
مواد و روش هاتحقیق به روش آمیخته بود که در بخش کیفی از نوع اکتشافی و در بخش کمی به صورت پیمایشی انجام شد. جامعه آماری پژوهش خبرگان، متخصصان و اعضای هییت علمی دانشگاه فرهنگیان استان مازندران بودند که 20 نفر از آنان به روش نمونه گیری هدفمند در دسترس انتخاب شدند. برای تدوین مدل مفهومی پژوهش ابتدا عوامل پیش بینی کننده و پیامدهای بالندگی سازمانی مورد شناسایی قرار گرفته اند. به همین منظور رابطه بین عدالت اسلامی و بالندگی سازمانی مورد بررسی قرار گرفت و همچنین عدالت اسلامی (عدالت رویه ای، توزیعی، مراوده ای، معوض و اطلاعاتی) به عنوان متغیر اثرگذار بر روی بالندگی سازمانی مطالعه شد. سپس با استفاده از مدل معادلات ساختاری مدل مفهومی پژوهش مورد بررسی و تحلیل واقع شد مدل مفهومی پژوهش با آزمون تحلیل واریانس و تحلیل عامل اکتشافی و استفاده از نرم افزارهای اس.پی.اس.اس نسخه 24 و لیزرل ارزیابی گردید.
بحث و نتیجه گیرینتایج بدست آمده نشان داد که عدالت توزیعی بالاترین تاثیر را در بالندگی سازمانی و عدالت رویه ای در رتبه دوم و عدالت معوض در رتبه سوم و عدالت مراوده ای در رتبه چهارم و نهایتا عدالت اطلاعاتی کمترین تاثیر را داشته است؛ به عبارتی بیشترین مصداق عدالت از نظر پاسخ دهندگان عدالت توزیعی می باشد که موجبات بالندگی هرچه بیشتر سازمانی را فراهم می آورد و مدیران و نظام پرداخت باید نسبت به توزیع امکانات و منابع و دانشجو توجه بیشتری مبذول دارند. با استفاده از تقویت علاقمندی فردی و سازمانی و نیز رعایت عدالت سازمانی میتوان بستر شکل گیری رفتار احترام آمیز و فضیلت مدنی را در کارکنان به لحاظ رفتار شهروندی سازمانی ارتقا دهیم. همچنین با ایجاد بالندگی سازمانی مبتنی بر عدالت و نیز توجه به این دو مقوله در ترسیم اهداف و سیاست گذاری سازمانی میتوان حس مشارکت پذیری و روحیه نوع دوستی و رفتار فرانقش تعهد و تعلق کارکنان را در موسسات آموزش عالی ارتقاء بخشید. نهایتا با پیاده سازی مدل ارایه شده هماهنگی و انسجام میان عملکردها فعالیت ها و اهداف سازمان افزایش یابد.
کلیدواژگان: عدالت اسلامی، بالندگی سازمانی، اثربخشی، دانشگاه فرهنگیان، اعضای هیئت علمی
-
Pages 11-38Objective
Teaching and learning is one of the main activities of universities and institutes of higher education, which takes place either in formal environments or with non-formal education. In order to present an innovative approach in academic teaching and learning, the present study sought to introduce a design model for blended teaching. The pedagogical model that is called "Flipped Inquiry-Based Technological Learning" or Fibtel.
Materials and MethodsIn terms of purpose, this study was applied and in terms of how to collect the data needed to answer the two research questions, it is classified in exploratory mixed method designs. A systematic review and inductive content analysis of 59 articles with Q1 and Q2 scientific validity, a purposeful survey of the views of 30 higher education specialists, and an interactive management (IM) session with the purposeful presence of 13 experts were used to identify the Fibtel driving forces and their sub-elements. In order to interpretive-structural modelling (ISM) of the mentioned drives, data related to the views of 22 purposefully selected specialists were collected through a structural self-interaction matrix questionnaire and analyzed through cross-impact matrix multiplication applied to classification (MICMAC) technique. The statistical samples of the study were selected through the favorable informants’ method. In addition, interpretive validity has been used to increase the accuracy and agreement between the findings.
Discussion & ConclusionThe results showed that the Fibtel interpretive-structural model with three levels of interaction has 9 causal driving forces and 76 sub-elements, which are generally constructivism type; Includes: learning context, instructional plan designing, technological requirements, learners' competencies, learning content and resources, facilitation, learning activities, interaction opportunities and learning assessment and feedback. With the exception of the one-way interaction of learning context driver, the interaction mechanism of other driving forces is two-way and linkage. This type of interaction mechanism suggests: 1. The organizational context and culture in Iranian university settings is very important and it influential on other factors affecting learning. Therefore, without modifying and changing the organizational context and culture, changes in other factors that affect on learning promotion will not have much effect practically. 2. To make major changes to the academic classroom system, there is not need to design extensive programs or a variety of technologies; Rather, it is necessary to identify and find the critical, sensitive and determine points of students' learning (drivers and their elements). Then, by applying a small and intelligent change in the interaction between each of them, steer academic learning and research toward greater change.
Keywords: Interpretive-Structural Modelling, Flipped Learning, Inquiry learning, Learning Driving Force, Flipped Inquiry-Based Technological Learning -
Pages 39-64Objectives
Learning is a topic that has always been of interest to university activist's numerous studies indicate the complexity of the subject of learning and the multiplicity and variety of factors influencing it. Given the multiplicity and diversity of variables involved in learning and the diversity of relationships between these variables, any knowledge of the concept of learning is relative. In addition, it cannot be recognized based on focusing on several specific factors, (Yamani, 2012, 156) the present study introduces a strategy that considers the learning phenomenon based on its transverse and longitudinal study. In addition, has a holistic view and expresses the factors and elements that are effective in shaping and improving student learning, and that is the strategy of university pedagogy.
Materials and methodsThe method of this research is applied development and in terms of performance is phenomenological, and it has a qualitative approach in terms of data collection. Data collection tools were structured interviews with experts First, using the literature and research background (ten dimensions of university pedagogy, Yemen, 2012). The dimensions of university pedagogy were identified and then data collection has continued through semi-structured interviews with experts and specialists in the field of higher education in a purposeful manner from the type of snowball to the stage of reaching theoretical ghosts. The data has reached theoretical saturation with 16 experts during the data analysis process, using Theme analysis, through three coding steps (Basic, organizing, and inclusive themes), the dimensions and components of university pedagogy were identified.
Discussion & ConclusionsAfter analyzing the interviews, (194) basic themes were recognized and finally (54) organizing themes were found in the form of 11 comprehensive themes as dimensions of university pedagogy.Findings show that academic actors in addition to confirming and emphasizing the ten dimensions of university pedagogy proposed in the theoretical framework, namely: -Theoretical conceptualization of the flow of education and research in learning situations and their organization -Practical framework for faculty members, administrators and academic experts- Creating and strengthening the taste and enthusiasm of students in learning- Recognition of university performance (strengths and weaknesses of the University) - Continuous rethinking and organizing educational, research and service activities of the university - Theoretical guidance for the management of academic activities - University culture - Continuous evaluation of educational, research and service activities of the university in learning situations - Academic myths and symbols - University environment, They also believed in the influence of the eleventh dimension, namely information and communication technology. In fact, these dimensions are a system of various factors and elements that interact with each other and lead to improved student learning. The findings of this study, by identifying the dimensions of university pedagogy, provide appropriate theoretical and practical achievements for policy makers, planners and university administrators to improve student learning and can provide the necessary basis for improving its quality.
Keywords: higher education, university pedagogy, dimensions of university pedagogy -
Pages 65-82Objective
The aim of this study was a multilevel analysis of the factors affecting the professional development of faculty members.
Materials and MethodsThe present study population consists of 650 faculty members of Shahid Bahonar University of Kerman in 1398 and the study sample was selected by proportional assignment method consisting of 289 people. The instruments used in this study consist of three researcher-made questionnaires whose validity has been evaluated using structural validity and their reliability has been evaluated using Cronbach's alpha method and composite reliability and for analyzing the collected data using The questionnaires used descriptive statistics (mean, standard deviation, minimum, maximum, skewness and elongation) and inferential statistics (multilevel analysis).
Discussion and ConclusionThe results of this test show that with each unit change in organizational factors of the second level (faculty), professional development of faculty members 0.52 units, managerial factors 0.01 units, process factors 0.06 units, factors Individual change 0.22 units and social factors change 0.08 units. Also, with each unit of change in management factors, the professional development of faculty member’s changes by 0.06 units; With each change in the process factors of professional development of faculty members, 0.15 changes; With each unit change in individual factors of professional development of faculty member’s changes 0.13 units and finally with each unit change in social factors of professional development of faculty member’s changes 0.15 units. According to the obtained results, it seems that all the mentioned factors have a significant impact on the development of the professions of the faculty members and organizational factors have the most and managerial factors have the least impact on the development of the professions of the faculty members.
Keywords: Multi level analysis, Professional Development, faculty members, Higher education -
Pages 83-114Objective
The main purpose of this study is to systematically analyze the governance models of higher education. To achieve this goal, researchers analyzed related articles and documents using semi-systematic or meta-narrative review method. The meta-narrative review is based on "Hana Snyder Guide to Systematic Review in Management Filed" and the standard provided by "Wong et al". In general, this study seeks to identify and understand all potential relevant researches that has implications for the subject matter, combines and analyzes them to provide a better meaning of the subject matter, instead of measuring the influence of the result.
Materials and methodsTo conduct this research, the related documents were retrieved by searching the related keywords in English and Persian scientific databases.As the next step, the documents in which the governance model of higher education was presented or discussed, are selected as related documents to the research topic In order to semi-systematically review the written works of Iranian and foreign authors and then the researchers coded and categorized the content of the selected articles with AtlasT, based on qualitative content analysis technique and at the final section analysis of governance dimensions was done based on the results obtained in qualitative content analysis and semi-systematic review.
Result and DiscussionThe higher education governance is a system of power derived from laws, policies, and rules that determine the responsibilities of different actors in higher education system and in general, it can be said that universities operate based on it. In spite of that the higher education governance structures are very different around the world, there are some common patterns between them. The purpose of this study is to identify common patterns, dimensions, components and governance indicators in the studied models. The results also shows that over the past three decades, theoretical conceptualization in this field has been significantly expanded and fundamental models based on the Clark model has been developed. This review indicates the existence of two streams in the proposed models. The first stream has created theoretical frameworks, which different types of higher education systems can be studied and modeled based on those. The models in the second stream has been developed with an inductive and exploratory approach and the typology of the higher education governance system has been determined based on the characteristics of each higher education system.
Keywords: Higher Education Governance, Models, Frameworks, Typology of Higher Education Governance, Governance System analysis, Academic Autonomy -
Pages 115-144Objectives
The aim of this study was to providing of a model for improving the professional competencies of educational counselors in providing to first high school students.
Materials and MethodsThe present study was descriptive and in terms of type, exploratory and in terms of approach, it was a mixed (qualitative-quantitative).At the first, in the quality part based on the review of research literature and exploratory interviews, dimensions and components were identified and in a quantity part, using a questionnaire, data were collected. population and sample of research in the qualitative part including obtaining the opinions of experts in the field of counseling using targeted non-probabilistic sampling method and in the quantitative part including all counselors in 19 districts of Tehran active in girls and boys schools in the first secondary school using Multi-stage sampling. Also, the data analysis in the qualitative part, using the theme analysis and in the quantitative part, the information in the questionnaires was analyzed using appropriate statistical software at a 95% confidence level.
Discussion and ConclusionFindings obtained from the analysis of qualitative data showed that 4 dimensions and 18 relevant components can form the research model. So that the technical skills of the consultant, 4 components: problem-solving and problem-solving skills, learning and teaching skills of the consultant, knowledge skills of the consultant and research skills of the consultant. Personality traits of the consultant, 6 components: including responsibility and work conscience of the consultant, adherence to the moral and human values of the consultant, initiative, ideation and creativity of the consultant, effort, patience of the consultant, risk-taking the counselor includes the flexibility and adaptability of the counselor. Dimensions of the consultant's management skills, 3 components: planning and time management skills of the consultant, skills related to environmental monitoring, decision-making skills, and finally the psychological skills of the consultant, 5 components: The counselor's communication and interaction skills include trust and persuasion skills, motivational skills, counselor cognitive skills, and awareness skills. On the other hand, the test findings of the research model showed that the above four identified dimensions can well explain the variance of the professional competencies of counselors in providing services to junior high school students at the 95% confidence level.
Keywords: Professional competence, educational consultants, Education -
An Analysis of the Skills Required by School Principals in the Post-Corona Period: A Synthesis StudyPages 145-166Objective
The purpose of this study is to investigate and explain the skills required of general education principals in leadership of schools in the corona and post-corona period due to the changes caused by this crisis.
Materials and MethodsThis research is applied in terms of purpose and qualitative in terms of synthesis. The scope of research and the main sources of data collection are numerous researches that have been done in connection with the skills required by public school principals in leading a virtual school inside and outside Iran. In accordance with the thematic relationship and after observing the entry and exit criteria, 47 samples were selected. In the next steps, information coding and classification was performed and the result of combining the categories and the results of the analysis led to the extraction of a conceptual framework related to the skills required by school principals in the general education course in school leadership.
Discussion and ConclusionIn general, the skills required by public school principals in virtual school leadership were extracted in nine categories and 38 codes. The category of "interpersonal skills and participation" includes eight codes of communication, virtual cooperation, the importance of communicating with parents and arranging regular and regular meetings, flexibility, open-mindedness, working interactions with peers and people from other disciplines, and It was a working group. The category of "cognitive and problem solving skills" is divided into three skills: discussion, decision making and critical thinking. The category of "self-regulatory skills" included codes of organization, professional development, time management, planning, and self-discipline. The category of "creative and innovative skills" is divided into three codes of motivation (internal, external), creativity and transparency. The category of "adaptation to new technology" is divided into three skills: information and communication technology, acceptance of the use of modern tools, equipment and technologies, and new media literacy. The category of "individual traits" is divided into eight skills: building trust, supporting teachers and students, responsibility, creating psychological and social security, risk-taking, positive attitude, moral behavior, kindness and compassion. "Leadership skills include the four skills of evaluating the performance of others, monitoring, giving feedback, and managing conflict through the student, respectively." "Global Citizen Skills" is divided into two skills: understanding and having multicultural and intercultural competencies, and understanding individual needs, diversity, and differences. And "leadership styles" were categorized as transformational, interactive, and distributive. In general, paying attention to and strengthening these skills in the post-coronary period can be effective in improving the quality of learning and academic achievement of students in the general education course.
Keywords: school principals, Virtual Education, Skills, Covid-1, Synthesis Research -
Pages 167-186Objective
The use of educational technologies has the power to facilitate interaction between students, parents and teachers and help to expand learning beyond the school. This can be a way to increase student learning in the education system, but how to The use of this technology and the impact of each method is largely unclear. . The aim of this study was to present an applied model of educational technologies to increase students' learning with the help of structural-interpretive modeling.
materials and methodsThis research is applied in terms of purpose. The statistical population is 10 active experts in the field of education who have at least 10 years of work experience or research in the field of education who have been selected by purposive sampling. To determine the reliability of the measuring instrument, the ICC coefficient value was approved in terms of compatibility and absolute agreement. Interpretive structural modeling approach using MATLAB software was used to analyze the data.
Result and DiscussionBased on the results of this research: the factors of using virtual classrooms, 3D printing, museums of science and technology and virtual reality in relation to the research topic are more effective and in contrast to other mobile factors Intelligent for learning, electronic tools (gadgets), use of educational games, computer update tools, updating facilities based on ICT and the Internet have the most impact and the least impact. Also, the two variables, the use of online social media and learning with the help of digital libraries, have both the same impact power and effectiveness. Findings show that learning with the help of digital libraries is the closest factor to the strategic line, so it is the most strategic research variable that needs more attention from managers of educational systems to invest in the future
Keywords: educational technologies model, student learning, Interpretive Structural Modeling -
Pages 187-212Objective
The push towards promoting the internationalization of universities all around the world have made universities finding themselves in a great competition to understand the problematic situation of this dynamic matter. The main objective of this research is to structure and form the factors influence the internationalization phenomena at the University of Tehran.
MethodsIn this study, a mixed-methodology approach of using Soft Operations Research (Soft OR) and Hard Operations Research (Hard OR) was chosen. The Soft OR part of this research mainly focus on the dynamic characteristic of the problem in hand and researchers try to structure the factor influencing the internationalization of the University of Tehran by using the Soft System Methodology (SSM). Based on the SSM preliminaries, interview was chosen as the most appropriate method of data collection in this part since the main focus is on the different stake-holders’ perceptions and experiences in regards to the problem. The quantitative part of the research has a multi-criteria group decision-making design. The interpretation of the results from this part of the research generate insights which complement the SSM in interpreting the problem.
Results and ConclusionThis research has shed out some new light on the fact that even the basic requirements for moving towards internationalization are not met at the University of Tehran. A long-term strategic vision is needed to be planed for first talking the barriers and then taking the first steps toward the internationalization at the University of Tehran. Three main categories are identified based on the finding that requires chronological actions besides a balance emphasize on all simultaneously.
Keywords: Best-Worst Method, Multi criteria decision making, Internationalization, Soft system methodology, University of Tehran -
Pages 213-230Objective
One of the ways of scientific dynamism in any country and scientific development of higher education and faculty members of any university in the world is the international interactions of faculty members. The purpose of this study is to identify the barriers and challenges of international interactions among faculty members of Tabriz University to provide a model for these barriers and challenges.
Materials and MethodsThis research was done using a qualitative approach by conventional content analysis method using MAXQDA 2018 software. Participants in this study were 15 faculty members of Tabriz University, selected by systematic sampling method using snowball technique. After semi-structured interviews with the participants, these interviews continued until the data saturation was reached; then, the researcher did the open coding, and after that, the axial coding was done in two steps until the main categories were identified. The validity of these interviews was assessed using two strategies of analysis and review by participants and review by research colleagues.
Discussion and ConclusionThe analysis results of this study showed that the identified barriers and challenges of international interactions have four main dimensions, including individual barriers and challenges, organizational barriers and challenges, national barriers and challenges, and transnational barriers and challenges. Results showed that individual barriers and challenges included three components ( low motivation of faculty members to have international interactions, insufficient mastery of faculty members in an international language and weakness of scientific-research abilities and skills of faculty members),organizational barriers consisted of four components (inadequate support of university structure from international interactions of faculty members, insufficient support of university culture from international interactions of faculty members, insufficient financial support of university from international interactions of faculty members, weakness of expert human resources in different organizational sections), national barriers and challenges included three elements (cultural, social, economic, and scientific components), and transnational barriers and challenges had two elements (political obstacles and international sanctions). The proposed model can be used as a basis for identifying, acting and evaluating to remove barriers and challenges to international interactions of faculty members for the relevant authorities to increase those interactions.
Keywords: identification, Barriers, Challenges, International Interactions, faculty members -
Pages 231-254Objective
: Sometimes, due to physical, emotional, social, and cultural conditions, parents separate their children from the normal students of government schools and enroll them in non-government schools. Their children can easily continue their education there which creates their trust in nongovernmental schools. This study aimed to identify the causes and factors affecting parents’ trust based on their lived experiences in non-governmental schools.
Materials and methodsThe research design is a phenomenological qualitative type. The study population consisted of all parents of primary, secondary, and high school students of nongovernmental schools for boys and girls in the five areas of Tabriz city; 18 parents were selected as members of the sample group for determining the sample by using criterion purposeful sampling method. The research tool was a semi-structured interview. To provide its face and content validity, external experts' judgment, and the researcher's avoidance of any bias in presenting questions were used; for reliability, appropriate goal selection methods, the same guide questions, and continuation of interviews to the theoretical saturation stage were used. An evaluation was also used by participants and external reviewers to ensure the reliability of the findings.
Result and DiscussionThe results indicated the extraction of six factors which include educational, social, ethical and moral, professional, economic, and equipment and facilities; after Collaizi’s analysis with 85 semantic units (open sources) in 25 sub-categories of 15 categories with 6 main themes were obtained. Reasons and criteria that led the parents’ trust to enroll their children in non-governmental schools have been discussed. Categories such as educational and training planning, observing the quantity and appropriateness of students, employing experienced and specialized teachers, homogeneity and cultural, social and economic quality of students, satisfaction with school services, good reputation, and good record, observance of rules and moral education, creating a happy safe atmosphere, committed interaction and professional attitude of school officials, obtaining appropriate and fair tuition are the main reasons for parents' inclination to non-governmental schools. As a result, schools focusing more and more on professionalism and considering the concerns of parents instead of the interests of school owners are considered the main reasons for parents' trust in these schools.
Keywords: Lived Experiences, Non-Governmental Schools, Parents, Trust -
Pages 255-282Objective
This study aimed to study the related components of the effectiveness of m-learning in higher education.
Materials and MethodsThe research method applied in terms of purpose and data collection is mixed (qualitative-quantitative). The study's statistical population includes; All students studying (1068 people) at Mehr Alborz Institute of Higher Education. Using a simple random sampling method and the Cochran formula, 282 people were selected as the sample. First, the existing and relevant literature review is examined to achieve the purpose. Then by studying and combining existing models in the field of related components to m-learning effectiveness on the one hand and selecting the components mentioned by most researchers, the component was identified, and based on it, the conceptual model of the research was represented. The mentioned components are; Students' attitude towards mobile learning, intention to continue mobile learning, ICT literacy, support system(financial, technical, educational, and student), flexibility, interaction in mobile learning, quality of electronic content, understanding of the usefulness of mobile learning, ease of using mobile learning, Independence, self-efficacy and mental norms of the learner, the existence of infrastructure and access to the software and hardware required for mobile learning. Then the identified components are based on the degree of semantic and content relationship in three more general components, including; Components related to the teaching-learning process, individual characteristics of the learner, and technology. In the next stage, to validate the conceptual model and review the current situation of the institution, a questionnaire with 60 closed-ended questions was prepared and implemented. The validity of the questionnaire was calculated and confirmed by experts, the validity of the structure using factor analysis, and its reliability was calculated using Cronbach's alpha of 0.97%.
Discussion and ConclusionThe results of the data analysis show: 1. The designed model has a good fit. 2. From the students' point of view, the current situation of all components related to the effectiveness of m- learning is lower than the theoretical average (2.5). 3. Finally, students state that among the identified components, the learner's mental norms are the most important in the effectiveness, and appropriate infrastructure is of the most minor importance.Executors and policymakers of Mehr Alborz Higher Education Institute (electronic) Before implementing the m- learning system and when developing a strategic and operational plan, it is necessary to pay attention to issues such as; the intention of continuing mobile learning, information, and communication technology literacy, understanding the usefulness of mobile learning, ease of using mobile learning and providing the appropriate infrastructure for its implementation. In this regard, to continuously improve the quality and increase the effectiveness of mobile learning, it is suggested that operational mechanisms be designed, implemented, and continuously evaluated based on the most critical identified challenges.
Keywords: mobile learning, Effectiveness, e-learning environment, Higher education -
Pages 283-298Objectives
The aim of this study was to investigate the relationship between the components of effective organizational growth and Islamic justice in Farhangian University of Mazandaran province.
Materials and methodsThe research was a mixed method that was exploratory in the qualitative part and survey in the quantitative part. The statistical population of the study was experts, specialists and members of the faculty of Farhangian University of Mazandaran province, 20 of whom were selected by convenience sampling method. To formulate a conceptual model of the research, first the predictors and consequences of organizational growth have been identified. For this purpose, the relationship between Islamic justice and organizational maturity was studied and Islamic justice (procedural, distributive, transactional, exchange and information justice) was studied as an effective variable on organizational maturity. Then, using the structural equation model, the conceptual model of the research was studied and analyzed. The conceptual model of the research was evaluated by analysis of variance and heuristic factor analysis and using SPSS software version 24 and LISREL.
Discussion & ConclusionsThe results showed that distributive justice had the highest impact on organizational growth and procedural justice in the second rank and reciprocal justice in the third rank and transactional justice in the fourth rank and finally information justice had the least impact; In other words, the most example of justice for the respondents is distributive justice, which leads to the growth of the organization as much as possible, and managers and the payment system should pay more attention to the distribution of facilities, resources and students. By strengthening individual and organizational interest and also observing organizational justice, we can improve the formation of respectful behavior and civic virtue in employees in terms of organizational citizenship behavior. Also, by creating organizational growth based on justice and also paying attention to these two categories in drawing goals and organizational policy, the sense of participation and the spirit of altruism and the role of commitment and belonging of employees in higher education institutions can be promoted. Finally, by implementing the proposed model, the coordination and coherence between the functions, activities and goals of the organization will increase.
Keywords: Islamic Justice, Organizational Maturity, Effectiveness, Farhangian University, faculty members