فهرست مطالب

علوم دامی (پژوهش و سازندگی) - پیاپی 136 (پاییز 1401)

نشریه علوم دامی (پژوهش و سازندگی)
پیاپی 136 (پاییز 1401)

  • تاریخ انتشار: 1401/09/30
  • تعداد عناوین: 8
|
  • مهدی خجسته کی، مجید کلانتر نیستانکی*، محمد یگانه پرست، نادر اسدزاده، نورمحمد سوری صفحات 3-16

    در مدیریت پرورش شتر وزن کشی در گروه بندی دام ها، تنظیم احتیاجات غذایی و نیز ارزیابی سالیانه حیوانات نقش تعیین کننده دارد. شترداران به دلیل دشواری و مخاطرات متعدد، معمولا روش های جایگزین نظیر استفاده از برآورد ظاهری و یا وزن متر را برای تخمین وزن شترها ترجیح می دهند. از آن جا که دقت مدل های ریاضی در تخمین وزن شترها یکسان نیست، لذا پژوهش حاضر با هدف مقایسه دقت برآورد شبکه عصبی مصنوعی و مدل رگرسیون خطی چندگانه در تخمین وزن شترهای یک کوهانه از روی ابعاد بدنی آن ها به انجام رسید. به این منظور 26 نفر شتر با تعداد 203 رکورد از یک مزرعه شخصی برای مدت یک سال استفاده شد. وزن کشی و تعیین ابعاد بدنی شتر ها (طول بدن، ارتفاع جدوگاه، ارتفاع کپل، ارتفاع کوهان تا زمین، دور سینه و دور شکم) به طور ماهیانه اندازه گیری شد. برای تخمین وزن شترها از روی ابعاد بدن آن ها داده ها با استفاده از مدل رگرسیون خطی چندگانه و شبکه عصبی مصنوعی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. وزن شترها از روی ابعاد بدنی آن ها با استفاده از مدل رگرسیون خطی چند متغیره و مدل شبکه عصبی مصنوعی به ترتیب با دقت 94/0 و 99/0 تخمین زده شد. در آزمون عملی، مدل رگرسیون چندگانه و شبکه عصبی مصنوعی به ترتیب وزن شترها را 39/16 و 07/5 کیلوگرم کمتر از وزن واقعی آن ها برآورد نمودند. نتایج این پژوهش نشان داد که شبکه عصبی مصنوعی از قابلیت مناسبی برای تخمین وزن شترها از روی ابعاد بدنی آن ها برخوردار بوده و می تواند جایگزین روش های متداول رگرسیون گردد.

    کلیدواژگان: شبکه عصبی مصنوعی، تخمین وزن، شتر یک کوهانه، مدل رگرسیون
  • کریم نوبری*، کاظم یوسفی کلاریکائی، عبدالغفار تخله، علیرضا برسلانی صفحات 17-30
    مطالعه حاضر با هدف تخمین صفات تولیدی مرغ مادر گوشتی آرین در کل دوره با استفاده از عملکرد اوایل دوره تولید به کمک مدل سازی شبکه عصبی مصنوعی انجام شد. متغیرهای ورودی مورد استفاده برای مدل سازی شامل سالن، تعداد مرغ مادر در هر سالن، تعداد هفته های تولید، رکوردهای وزن بدن در 21 تا 24 هفتگی و خروجی های مدل پیش بینی های وزن بدن، تولید تخم مرغ، توده تخم مرغ، وزن تخم مرغ و مصرف خوراک در سن 25 تا 47 هفتگی بودند. مدل مورد استفاده برای تخمین وزن بدن دارای 5 ورودی، 5 نورون در لایه پنهان اول، 2 نورون در لایه پنهان دوم و یک خروجی بود که به صورت 1-2-5-5 نگارش شد. به همین ترتیب ساختار بهینه مدل شبکه عصبی تخمین صفات مصرف خوراک، تعداد تخم مرغ، وزن تخم مرغ و توده تخم مرغ به ترتیب 1-4-7-7، 1-4-8-8، 1-3-7-7 و 1-3-7-7 انتخاب شد. ضریب تبیین مدل های بهینه بدست آمده برای هر یک از صفات وزن بدن، مصرف خوراک، تعداد تخم مرغ، وزن تخم مرغ وتوده تخم مرغ به ترتیب 991/0، 998/0، 989/0، 993/0 و 996/0 و مجذور میانگین مربعات خطای آنها به ترتیب 55/1، 992/0، 266/0، 838/3 و 506/0 برآورد شد. نتایج حاکی از تاثیر محسوس ساختمان و پارامترهای شبکه شامل ورودی ها و خروجی ها و تعداد نرون های هر لایه و تعداد لایه های پنهان بر روی عملکرد مدل شبکه عصبی مصنوعی بود. نتایج این مطالعه نشان داد که امکان پیش بینی عملکرد صفات مختلف در کل دوره تولیدی مرغ های مادر آرین بر اساس اطلاعات هفته های ابتدایی پرورش، با دقت مطلوب وجود دارد.
    کلیدواژگان: مرغ مادر آرین، عملکرد، شبکه عصبی مصنوعی، مدل سازی
  • محمد اسدی، امیرداور فروزنده شهرکی*، مهدی بهرامی یکدانگی، داوود اکبری، الهام کاظمی اسفه صفحات 31-44
    در این مطالعه از 200 راس گاو شیری نژاد هلشتاین در 4 بهاربند فری استال در قالب یک طرح کاملا تصادفی استفاده گردید. تعداد 60 راس (30 راس از هر گروه) دام های انتخاب شده با ویژگی های یکسان (فاصله از زایش 15 ± 180، میانگین تولید شیر 5 ± 49، میانگین دفعات زایش 5/0± 95/2) جهت انجام نمونه گیری خون و شیر مورد استفاده قرار گرفتند. تیمارهای آزمایشی شامل جیره شاهد بر پایه سیلاژ ذرت و جیره آزمایشی (جایگزینی 5 درصد از سیلاژ ذرت با سیلاژ قصیل جو بر اساس ماده خشک) می باشد. نتایج تحقیق نشان داد که در صورت جایگزینی سیلاژ قصیل جو در سطح 5 درصد (ماده خشک) با سیلاژ ذرت به طوری که سایر مواد مغذی در جیره تغییرات محسوسی نداشته باشند، تاثیر معنی داری بر تولید و ترکیبات شیر نداشت ولی باعث کاهش معنی دار (05/0 p<) مصرف خوراک در گروه آزمایشی که سیلاژ قصیل جو دریافت کرده بودند شد. علاوه بر این جیره های آزمایشی باعث افزایش معنی دار نیتروژن اوره ای خون در مقایسه با جیره شاهد شدند. جایگزین کردن سیلاژ قصیل جو در سطح 5 درصد با سیلاژ ذرت همچنین باعث افزایش معنی دار درصد اسیدپروپیونیک مایع شکمبه شد و بر سایر فراسنجه های شکمبه ای تاثیر نداشت. سیلاژ قصیل جو همچنین باعث افزایش گوارش پذیری ظاهری ماده خشک، پروتیین و الیاف نامحلول در شوینده خنثی و الیاف نامحلول در شوینده اسیدی شد. نتایج این تحقیق نشان داد که جایگزین کردن سیلاژ قصیل جو با سیلاژ ذرت تاثیر منفی بر عملکرد تولیدی نداشت.
    کلیدواژگان: فراسنجه های خونی و شکمبه ای، تولید و ترکیبات شیر، سیلاز، قصیل جو، هلشتاین
  • نازیلا دلبینا، اسعد وزیری*، امجد فرزین پور صفحات 45-58
    این پژوهش با هدف بررسی تاثیر مهار آنزیم آروماتاز بر تغییر فنوتیپ جنسی جنین و رشد بعد از تفریخ جوجه های سویه راس با استفاده از 360 عدد تخم مرغ نطفه دار در طرح کاملا تصادفی با 6 گروه آزمایشی با 5 تکرار انجام شد. گروه های آزمایشی شامل: دوز 50 (L50) و 100 (L100) میکروگرم لتروزول، مولتی ویتامین + آنتی بیوتیک (MA)، آنتی بیوتیک (A)، شاهد اول (نر و ماده مخلوط، C1) و شاهد دوم (نر و ماده جدا، C2) بودند. جوجه های تفریخ شده از هر گروه آزمایشی تا سن 42 روزگی با جیره و شرایط یکسان پرورش یافتند. فراسنجه های اندازه گیری شده در این آزمایش شامل درصد جوجه های نر تولیدی، صفات اقتصادی، فراسنجه های خونی، سطح سرمی استروییدهای جنسی، استحکام استخوان و ترکیبات بیوشیمیایی خون بودند. نتایج نشان داد، تزریق درون تخم مرغی لتروزول افزایش درصد جوجه های نر و مصرف خوراک، بهبود ضریب تبدیل خوراک، افزایش هورمون تستوسترون و آنزیم های کبدی در جوجه های پرورش یافته را موجب شد (05/0>P). درصد جوجه درآوری،. فراسنجه های خونی، نتایج استحکام سنجی و برخی ترکیبات شیمیایی استخوان (درصد خاکستر و مواد آلی) در گروه های آزمایشی تحت تاثیر قرار نگرفت. به طورکلی نتایج این تحقیق نشان داد تزریق درون تخم مرغی لتروزول بدون ایجاد اثرات منفی بر درصد جوجه درآوری و فراسنجه های رشد و سلامت جوجه ها، افزایش درصد پرنده های با بروز فنوتیپ نر، افزایش مصرف خوراک و بهبود قابل ملاحظه ضریب تبدیل خوراک در دوره پرورش را موجب می شود که می تواند برای بهبود عملکرد در مرغان گوشتی مورد استفاده قرار گیرد.
    کلیدواژگان: تزریق داخل تخم مرغی، جنسیت جوجه، جوجه گوشتی، فنوتیپ جنسی، مهارکننده آروماتاز
  • سید عبدالله حسینی، امیرحسین علیزاده قمصری*، هوشنگ لطف اللهیان، هدی جواهری بارفروشی، مهدی امیر صادقی، کاظم یوسفی صفحات 59-70

    آزمایشی به منظور تعیین سطح بهینه ضایعات بوجاری گندم در جیره جوجه های گوشتی سویه تجاری آرین انجام شد. یک هزار و پانصد قطعه جوجه گوشتی آرین (مخلوط دو جنس) از سن 5 تا 49 روزگی در قالب طرح کاملا تصادفی با 5 تیمار، 10 تکرار و 30 قطعه پرنده در هر تکرار پرورش یافتند. تیمارهای آزمایشی شامل سطوح صفر (شاهد)، 12/5، 25، 37/5 و 50 درصد ضایعات بوجاری گندم در جیره بود. ضایعات بوجاری گندم سبب کاهش هزینه خوراک مصرفی به ازای هر کیلوگرم وزن زنده جوجه های گوشتی در سن 49 روزگی شد؛ این کاهش در سطوح 37/5 و 50 درصد به ترتیب حدود 9 و 11 درصد و نسبت به شاهد معنی دار بود. برای تعیین سطح بهینه ضایعات بوجاری گندم در جیره از روش تصمیم گیری چند شاخصی (MADM یا Multi Attribute Decision Making) استفاده شد. بر اساس نمره دهی حاصل از این روش، گروه پرندگان دریافت کننده 37/5 درصد بوجاری گندم بالاترین نمره را به دست آورده (72/92) و گروه های دریافت کننده 25، 50، 12/5 و صفر درصد بوجاری گندم به ترتیب در رتبه های بعدی قرار گرفتند (72/58، 72/52، 63/98 و 17/41). در پایان، سطح بهینه استفاده از ضایعات بوجاری گندم برای رسیدن به بالاترین امتیاز مدیریتی حاصل از روش مذکور، 34/7 درصد تعیین شد.

    کلیدواژگان: ضایعات بوجاری گندم، روش تصمیم گیری چند شاخصی، عملکرد، جوجه گوشتی، سویه آرین
  • سمیرا فریادی*، اردشیر شیخ احمدی، ایوب فرهادی، هیمن نوربخش صفحات 71-84

    در این مطالعه اثرات پودر سیلی مارین، نانو سیلی مارین و سیلی مارین لستینه شده بر کیفیت پوسته، خصوصیات لاشه، برخی فراسنجه های بیوشیمیایی خون، میزان کلسیم و فسفر استخوان و بیان ژن iNOS در مرغ های تخمگذار مسن مورد مطالعه قرار گرفت. تعداد 70 قطعه مرغ تخم گذار (80 هفته) از نژاد لوهمن LSL سبک به 7 تیمار و 10 تکرار اختصاص داده شدند. جیره های آزمایشی شامل؛ 1) تغذیه بدون سیلی مارین (کنترل)، 2) تغذیه روزانه 100 میلی گرم در کیلوگرم وزن بدن پودر سیلی مارین، 3) تغذیه روزانه 200 میلی گرم در کیلوگرم وزن بدن پودر سیلی مارین، 4) تغذیه روزانه 100 میلی گرم در کیلوگرم وزن بدن پودر نانو سیلی مارین، 5) تغذیه روزانه 200 میلی گرم در کیلوگرم وزن بدن پودر نانو سیلی مارین، 6) تغذیه روزانه 100 میلی گرم در کیلوگرم وزن بدن سیلی مارین لستینه شده، 7) تغذیه روزانه 200 میلی گرم در کیلوگرم وزن بدن سیلی مارین لستینه شده بودند. نتایج پژوهش نشان داد که غلظت کلسترول سرم در تمام گروه های دریافت کننده سیلی مارین به جز گروه دریافت کننده 100 میلی گرم سیلی-مارین نسبت به گروه شاهد به طور معنی داری کاهش یافت (05/0>P). تغذیه نانوسیلی مارین و سیلی مارین لستینه شده منجر به کاهش معنی دار بیان ژن iNos در بافت کبد در مقایسه با گروه کنترل شد (05/0>P). علاوه براین، اثرات سیلی مارین هنگامی که به نانوسیلی مارین و سیلی مارین لستینه تبدیل و در بالاترین سطح ارایه شد، بارزتر بود (05/0>P). به طور کلی نتایج بیانگر این است که کاربرد مکمل غذایی نانوسیلی مارین یا سیلی مارین لستینه درسطح 200 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن توانست چربی خون و بیان ژن iNos را کاهش دهد.

    کلیدواژگان: نانو سیلی مارین، لستین، پروفایل چربی، مرغ تخم گذار
  • محمدهادی رسولی، محمد زندی*، علی اصغر صادقی، ناصر امام جمعه کاشان صفحات 85-96

    اگر سلول های بنیادی اسپرماتوگونی، به بیضه بره هایی که فاقد این نوع از سلول ها می باشند پیوند شوند در بیضه آنها شروع به تولید اسپرم می نمایند. هدف از انجام این تحقیق آماده سازی بیضه بره-های گیرنده پیوند بود. برای این منظور از تیمارهای دمایی 35، 45، 55 و 65 درجه سانتی گراد و یا از تیمار یخ آب به مدت 20، 40 و 60 دقیقه در سه نوبت به فاصله دو روز استفاده شد.نتایج نشان داد در تیمار 45 درجه سانتی گراد وضعیت بیضه ها طبیعی بود اما تیمار 55 درجه سانتی گراد باعث ایجاد عفونت در لوله های اسپرم ساز شد و در دمای 65 درجه سانتی گراد تخریب کامل بیضه هاصورت گرفت. استفاده از تیمار های یخ آب تغییری در وضعیت ظاهری بیضه ها ایجاد نکرد. تشکیل کلونی پس از استخراج و کشت سلول های بنیادی اسپرماتوگونی در تیمار 45 درجه سانتی گراد و تیمارهای یخ آب بطور معنی داری در مقایسه با شاهد کاهش یافت (05/0>P). بیان ژن های Plzf، cmyc وgfrlبه عنوان نشانگرهای اختصاصی سلول های بنیادی اسپرماتوگونی در تیمار 45 درجه سانتی گراد و تیمارهای یخ آب بطور معنی داری در مقایسه با شاهد کاهش یافت (05/0>P). بر این اساس برای کاهش تعداد سلول های بنیادی اسپرماتوگونی بیضه بره می توان از تیمار یخ آب و یا دمای 45 درجه سانتی گراد به مدت 20 دقیقه در سه نوبت به فاصله دو روز استفاده نمود.

    کلیدواژگان: سلول های بنیادی اسپرماتوگونی، گیرنده پیوند، تیمار گرما، تیمار سرما
  • رحمن ابن عباسی، فردین هژبری*، حسن فضائلی صفحات 97-108

    این پژوهش به منظور بررسی تاثیر استفاده از کاه نخود و بوته توت فرنگی در جیره غذایی گوساله های پرواری انجام شد. تعداد 18راس گوساله نر سیمینتال با میانگین وزن اولیه 15/38±16/285 کیلوگرم در قالب طرح کاملا تصادفی با سه جیره غذایی (به صورت خوراک کامل بلوک شده) در یک دوره چهار ماهه مورد آزمایش قرار گرفت. سه جیره غذایی بر اساس70 درصد کنسانتره و30 درصد علوفه تنظیم شد. بخش علوفه ای در تیمار شاهد 18 درصد یونجه و 12 درصد کاه گندم، تیمار دوم 25 درصد بوته توت فرنگی، 3 درصد یونجه و 2 درصد کاه گندم و تیمار سوم 25 درصد کاه نخود و 5 درصد یونجه بود. گوارش پذیری جیره ها به روش خاکستر نامحلول در اسید تعیین شد. استفاده از توت فرنگی و کاه نخود تاثیری بر خوراک مصرفی و عملکرد گوساله ها نداشت. گوارش پذیری ماده خشک و ماده آلی در جیره حاوی کاه نخود بالاتر از سایر جیره ها بود اما گوارش پذیری الیاف نامحلول در شوینده خنثی و اسیدی در جیره حاوی کاه نخود و بوته توت فرنگی بالاتر کنترل بود (05/0<p). ضریب تبدیل خوراک در گروه دریافت کننده کاه نخود بهتر از گروه شاهد بود (05/0<p). قیمت تمام شده هر کیلوگرم خوراک حاوی توت فرنگی و کاه نخود به ترتیب 2/20 و 57/24 درصد کم تر از خوراک شاهد بود که سبب کاهش هزینه خوراک برای هرکیلوگرم افزایش وزن گوساله ها نسبت به گروه شاهد شد (01/0<p). نتایج این آزمایش نشان داد که استفاده از بوته توت فرنگی وکاه نخود به عنوان بخش علوفه ای تا 25 درصد در جیره غذایی سبب کاهش هزینه پروار گوساله شد.

    کلیدواژگان: افزایش وزن روزانه، بلوک خوراکی کامل، گوساله سیمینتال، هزینه خوراک
|
  • Mahdi Khojastehkey, Majid Kalantar *, Mohammad Yeganeparast, Nader Asadzadeh, Normohammad Souri Pages 3-16

    In the management of camel breeding, weightlifting plays a decisive role in grouping livestock, regulating nutritional needs and also annual evaluation of animals. Due to the many difficulties and risks, camel owners usually prefer alternative methods such as using apparent estimates or weight -meter to estimate the weight of camels. Since the accuracy of mathematical models in estimating the weight of camels is not equal, so the present research was conducted to compare the accuracy of estimating artificial neural network and multiple linear regression model in estimating the weight of dromedary camels from their body dimensions. For this purpose, 26 camels with 203 records were used from a private farm for one year. Weighing and determining the body dimensions of camels (body length, shoulder height, back height, hump height to the ground, chest and abdomen girth) were measured monthly. To estimate the weight of camels from their body dimensions, the data were analyzed using multiple linear regression model and artificial neural network. The weight of camels on their body dimensions was estimated with accuracy of 0.94 and 0.99, respectively, using multivariate linear regression model and artificial neural network model. The weight of camels on their body dimensions was estimated with accuracy of 0.94 and 0.99, respectively, using multivariate linear regression model and artificial neural network model. The results of this research showed that the artificial neural network has the proper ability to estimate the weight of camels based on their body dimensions and can replace conventional regression methods.

    Keywords: Artificial Neural Network, Body weight, Dromedary Camel, Regression model
  • Karim Nobari *, Kazem Yousefi, Abdolghafar Takhle, Alireza Barsalani Pages 17-30
    This study was conducted for predicting performance traits of the whole production period of Arian broiler breeder via its initial performances using artificial neural network (ANN). The input variables of modeling were house, number of hens in the house, weeks of production, body weight at 20-24 weeks of age and outputs of the model were body weight, egg number, egg mass, egg weight and feed intake at the 25 to 47 weeks of age. The used ANN model for prediction of body weight had 5 inputs, 5 neurons at 1st hidden layer, 2 neurons at 2nd hidden layer and 1 output, thus we write it as 5-5-3-1. Similarly, the optimized ANN model structure for feed intake, egg number, egg weight and egg mass were 7-7-4-1, 8-8-4-1, 7-7-3-1 and 7-7-3-1, respectively. R2 of adequate models for BW, FI, EN, EW and EM were 0.991, 0.998, 0.989, 0.993 and 0.996, and Root Mean Square Error were 1.55, 0.992, 0.266, 3.838 and 0.506, respectively. The results of the study shown that architecture and the specification of the neural networks such as inputs, outputs, number of neurons and number of hidden layers can affect the performance of the ANN model. The results indicated the possibility of predicting whole production period of Arian broiler breeder using early stage production records.
    Keywords: Arian Broiler Breeder, performance, Artificial Neural Network, Modelling
  • Mohamad ASADI, Amir Davar Foroozandeh Shahraki *, Mehdi Bahrami-Yekdangi, Davod Akbari, Elham Kazemi-Asfe Pages 31-44
    The aim of this study two-hundred Holstein dairy cows were selected and used in 4 free stall barn in a completely randomized rotating design. Sixty cows (30 cows per pen) of selected animals with the same characteristics (DIM: 180 ±15, average milk production 49±5, lactation number 2.95) were used for blood and milk sampling. Experimental treatments include control diet (diet 1) based on corn silage and experimental diet (diet 2) replacing 5% of corn silage with barley silage. The results showed that if barley silage is replaced at 5% level with corn silage so that other nutrients in the diet do not change significantly, it had no significant effect on milk production and composition, however, it significantly reduced (p <0.05) the feed intake in the experimental group that received barley silage. In addition, experimental treatments caused a significant increase in blood urea compared to the control group. Replacing barley silage at 5% level with corn silage also significantly increased the percentage of ruminal propionic acid, and had no significant effect on other ruminal parameters. Barely silage also increased the apparent digestibility of dry matter, protein and neutral and acidic detergent fiber. The results of this study showed that barley silage can be replaced with corn silage at the level of 5% without negatively affecting production performance.
    Keywords: barely silage, Blood, rumen parameters, silage, Holstein, milk production, composition
  • Nazila Delbina, Asaad Vaziry *, Amjad Farzinpour Pages 45-58
    This study was conducted to evaluate the effects of an aromatase inhibitors on chick’s sex phenotype in order to produce more male birds which are economically beneficial to the broiler industry. In ovo injection of an aromatase inhibitor was carried out with 360 eggs of Ross 308 that randomly divided into six groups with 5 replicates. Experimental groups included: 50 (L50) and 100 (L100) µg of Letrozole, multivitamin + antibiotic (MA), antibiotic (A), male and female mixed control group (C1), and also male and female separated control group (C2). Hatched chicks were reared with the same diet and condition up to 42 days of age. Percentage of hatchability, hematological parameters, level of steroid hormones, bone strength, and biochemical composition in the progeny broiler chickens were evaluated. In ovo injection of Letrozole did not cause any significant effect on percentage of hatchability and the chicks’ hematological and serum biochemical parameters whereas notably resulted in increased percentage of male phenotype and their serum testosterone level, feed intake, and improved feed covvertion ratio in the broiler chicks (P<0.05). This study reveals that in ovo Letrozole administration results in a higher male phenotype of hatched broiler chicks and markedly improved feed conversion rate of the progenies without negative effects on their survival and hatchability.
    Keywords: Aromatase inhibitor, Broiler chicken, Chicken Sex, In ovo injection, Sex Phenotype
  • Seyed Abdullah Hosseini, AmirHossein Alizadeh Ghamsari *, Houshang Lotfollahian, Hoda Javaheri Barfourooshi, Mehdi Amirsadeghi, Kazem Yousefi Pages 59-70

    An experiment was conducted to determine the optimal dietary level of wheat middlings for Arian commercial strain broilers. One thousand and fifty hundred Arian broiler chickens (a mixture of two sexes) were reared from 5 to 49 days old in a completely randomized design with 5 treatments, 10 replicates and 30 birds in each replicate. Experimental treatments included zero (control), 12.5, 25, 37.5 and 50% levels of wheat middlings in the diet. Wheat middlings reduced the feed cost per kilogram of live weight of broilers at 49 days of age; these reductions at levels of 37.5 and 50% were about 9 and 11%, respectively, and were significant compared to the control. The multi-attribute decision making (MADM) method was applied to determine the optimal level of wheat middlings in the diet. Based on the scoring obtained from this method, the group of birds receiving 37.5% of wheat middlings gained the highest score (72.92) and the groups receiving 25, 50, 12.5 and 0% wheat middlings were in the next ranks (72.58, 72.52, 63.98 and 17.41), respectively. In the end, the optimal level of dietary wheat middlings inclusion to achieve the highest management score obtained by the MADM method was determined to be 34.7%.

    Keywords: Wheat middlings, Multi-attribute decision making (MADM) method, performance, Broiler, Arian strain
  • Samira Faryadi *, Ardashir Sheikhahmadi, Ayoub Farhadi, Himan Nourbakhsh Pages 71-84

    In this study, the effect of silymarin powder (SMP), nano-silymarin (NSM), and lecithinized silymarin (LSM) were considered on shell quality, carcass characteristics, some blood biochemical parameters, concentration of calcium, and phosphorus bone and iNOS gene expression in older laying hens. Materials and methods Seventy 80-weeks Lohmann LSL-Lite hens were allocated to 7 treatments with 10 replicates. Treatments included: 1) diet without silymarin (control), 2) daily intake of 100 mg SMP/kg body weight (BW), 3) daily intake of 200 mg SMP/kg BW, 4) daily intake of 100 mg NSM/kg BW, 5) daily intake of 200 mg NSM/kg BW, 6) daily intake of 100 mg LSM/kg BW, and 7) daily intake of 200 mg LSM/kg BW. The results indicated that all groups receiving silymarin showed an decrease in serum cholesterol content than the control (p <0.05) except those fed the SMP 100 diet. There were a decreases in iNOS gene expression in birds fed the NSM and LSM diets compared to control group (p < 0.05). Moreover, the effects of silymarin were more pronounced when converted to NSM or LSM and offered at the highest level (p <0.05). Overally, diet supplementation with 200 mg/kg BW of NSM or LSM to have been able to reduce blood lipids and iNOS gene expression.

    Keywords: Nano-silymarin, lecithin, lipid profile, Laying hen
  • M. H. Rasoli, M. Zandi *, A. A. Sadeghi, N. Emamjomeh Kashan Pages 85-96

    If spermatogonial stem cells (SSCs) are transplanted into the testicles of lambs that do not have this type of cell, they begin to produce sperm in the testis of the recipient rams. The aim of this study was to prepare recipient lambs. For this purpose, heat treatments of 35, 45, 55 and 65 °C or water-ice treatment for 20, 40 and 60 minutes were used for three replicates with two days interval. The results showed that the condition of the testicles was normal at 45 °C, but the treatment at 55 °C caused infection in the seminiferous tubules and at 65 °C, the testicles were completely destroyed. The use of water-ice treatments did not change the appearance of the testes. Colony formation after extraction and culture of SSCs at 45 °C treatment and water-ice treatments were significantly reduced compared to the control (P <0.05). Also, the expression of c-myc, plzfand gfrl genes as specific SSC markers was significantly reduced in 45 °C and cold treatments compared with the control (P <0.05). Accordingly, for reducing the number of SSCs in lambs’ testicles, water ice or 45 °C treatments for 20 minutes can be used three times at intervals of two days.

    Keywords: Spermatogonial Stem Cells, Recipient, heat treatment, cold Treatment
  • Rahman Ebneabbasi, Fardin Hozhabri *, Hasan Fazaeli Pages 97-108

    This research was conducted to study the effect of chickpea straw and strawberry forage in the diet of fattening calves. Eighteen Simmental male calves with initial weight of 285.16±38.15 kg were used in a completely randomized design with three diets over a four-month fattening period. Three diets were adjusted based on 70% concentrate and 30% forage. The forage section in the control was 18% alfalfa and 12% wheat straw, the second treatment was 25% strawberry plant, 3% alfalfa and 2% wheat straw and the third treatment was 25% chickpea straw and 5% alfalfa. The digestibility of diets was determined by acid-insoluble ash method. The use of strawberry forage and chickpea straw had no effect on feed intake and performance of calves. The digestibility of dry matter and organic matter in diet containing chickpea straw was higher than other complete feed blocks, however, the digestibility of NDF and ADF was higher in diets containing chickpea straw and strawberry forage than control . The feed conversion ratio in the group receiving chickpea straw was better than the control group. The cost price per kilogram of complete feed containing strawberry forage and chickpea straw were 20.2 and 24.57% lower than the control, respectively, which resulted in a reduction in feed cost per kilogram of increased calf weight compared to the control group. The results of this experiment showed that the use of strawberry forage and chickpea straw as a forage portion up to 25% in the diet reduced the cost of calf fattening.

    Keywords: complete feed block, Daily gain, feed cost, Simmental calf