فهرست مطالب

اندیشه های نوین تربیتی - سال هجدهم شماره 4 (پیاپی 66، زمستان 1401)

نشریه اندیشه های نوین تربیتی
سال هجدهم شماره 4 (پیاپی 66، زمستان 1401)

  • تاریخ انتشار: 1401/12/02
  • تعداد عناوین: 11
|
  • جابر افتخاری*، فهیمه مسلمی، حجت افتخاری، سید عبدالوهاب سماوی صفحات 7-25

    هوش اخلاقی به مثابه نوعی جهت یاب برای اقدام به عمل درست و توانایی کاربرد اصول اخلاقی در تعامل با دیگران است. این اصول حاصل وراثت نمی باشند بلکه افراد یاد می گیرند که چگونه خوب باشند. باتوجه به اینکه هوش اخلاقی یکی از مولفه های مهم تربیت کودکان به شمار می آید و می تواند به رشد فردی و اجتماعی کودکان کمک کند، هدف پژوهش حاضر بررسی مولفه های هوش اخلاقی بوربا در کتاب های خوانداری دوره ابتدایی است. این پژوهش توصیفی و از نوع تحلیل محتوا می باشد  و منابع مورد تحلیل این پژوهش پنج جلد کتاب خوانداری درسی دوره ابتدایی در سال تحصیلی 1400-1399 و ابزار پژوهش سیاهه تحلیل محتوا باتوجه به مولفه های هوش اخلاقی بود. به این صورت که پس از مشخص کردن مولفه های مورد نظر به عنوان ملاک های تحلیل و تعیین بند، پرسش و تصویر هر درس به عنوان واحد تحلیل، با استفاده از تکنیک ویلیام رومی محتوای کتاب های مذکور تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که میزان توجه محتوای کتب خوانداری دوره ابتدایی به مولفه های هوش اخلاقی بیشتر از 5/0 می باشد. در این میان کتاب خوانداری پایه دوم با ضریب درگیری 69/0 دارای کم ترین ضریب درگیری و کتاب خوانداری ششم با 93/0 دارای بیشترین ضریب درگیری هستند. علاوه بر  این میزان توجه کتاب ها به مولفه ها به صورت متوازن نمی باشد و در این میان مولفه ی احترام بیشترین فراوانی و مولفه ی وجدان کم ترین فراوانی را به خود اختصاص داده اند. بنابراین ضریب درگیری محتوای کتاب های یادشده از نظر پرداختن به مولفه های هوش اخلاقی بوربا به صورت نیمه فعال بوده و در سطح نسبتا مطلوبی قرار دارند. لذا پیشنهاد می شود ضمن بازنگری و ویرایش محتوای این کتاب ها، به مولفه های هوش اخلاقی توجه بیشتری شود.

    کلیدواژگان: تحلیل محتوا، هوش اخلاقی، بوربا، خوانداری، دوره ابتدایی
  • اسماعیل جعفری*، عیسی قلیزاده، عباس احمدی صفحات 27-45

    هدف پژوهش حاضر بررسی نقش نرم‏ افزار های نوظهور در کلاس درس معکوس و در محیط یادگیری است. رویکرد مورد استفاده در این پژوهش، رویکرد کیفی و روش مطالعه تحلیل مضمون بوده است. از این رو، در این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته با تعداد 13 نفر از صاحب نظران و مدرسان مدارس و مربیان موسسات آموزشی که در مطالعه شرکت کرده بودند، مصاحبه صورت گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که نرم ‏افزار های تقویت و تسهیل کننده تعاملات آموزشی در قالب پنج دسته نرم ‏افزار های تقویت کننده ارتباطی، نرم ‏افزار های تعاملی گرافیکی، نرم ‏افزار های تسهیل کننده صوتی - تصویری، نرم ‏افزار های اطلاعاتی متنی- دیجیتالی و نرم ‏افزار های ارزشیابی آموزشی می توانند در کلاس درس معکوس به کار گرفته شوند؛ همچنین، بر اساس نتایج تحقیق، فواید کاربست این نرم ‏افزار ها را می توان در دو دسته کارکردهای آموزشی نرم ‏افزار های نوظهور (توسعه مهارت ها و اطلاعات فردی، ایجاد محیط جذاب و متنوع در یادگیری و مدیریت محتوا) و کارکردهای تعاملی نرم ‏افزار های نوظهور (مشارکت و تعامل همکارانه و شبکه سازی) قرار داد. همچنین موانع موجود برای کاربست نرم ‏افزار های نوظهور در کلاس درس معکوس را می توان در دو دسته موانع فنی نرم ‏افزار های نوظهور (هزینه های مالی، محدودیت های زیرساختی و عوامل تکنولوژیکی) و موانع انسانی نرم‏ افزار های نوظهور (مقاومت کاربران) قرار داد. با وجود همه این عوامل، می توان گفت که نرم‏ افزار های نوظهور و پیامدهای آن فرصتی برای برجسته سازی نقش کلاس درس معکوس در یادگیری و آموزش است.

    کلیدواژگان: نرم ‏افزار‏های آموزشی، کلاس درس معکوس، یادگیری
  • خوشدوی ابراهیم زاده، اسماعیل سلیمانی* صفحات 47-65

    پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان فراشناختی و آموزش جراتمندی بر نیمرخ روانی دانش آموزان دارای اضطراب یادگیری زبان خارجی انجام پذیرفت. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانش آموزان دارای اضطراب زبان مشغول به تحصیل در مدارس متوسطه اول دولتی شهر ارومیه در سال 99-1398 بود. 60 دانش آموز از جامعه موردنظر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (40 نفر) و کنترل (20 نفر) تقسیم شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اضطراب کلاس زبان (1986) و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (1995) استفاده شد و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و 23SPSS  استفاده شد. نتایج نشان داد که هر دو درمان در بهبود افسردگی، اضطراب و استرس دانش آموزان دارای اضطراب یادگیری زبان خارجی در مراحل پس آزمون و پیگیری تاثیر معنی داری داشته اند. بر اساس نتایج توصیه می گردد تا مشاوران و درمانگران از آموزش های فراشناختی و جراتمندی در کنار سایر رو ش های درمانی برای کاهش نیمرخ روانی دانش آموزان دارای اضطراب یادگیری زبان خارجی استفاده کنند.

    کلیدواژگان: نیمرخ روانی، درمان فراشناختی، آموزش جراتمندی، اضطراب یادگیری زبان خارجی
  • محمد امجد زبردست*، امید نصرتی کلاوه، جمال سلیمی صفحات 67-87

    شفاف نمودن انتصاب و آماده سازی مدیران مناطق آموزش و پرورش امری مهم است که بایستی مورد توجه قرار گیرد لذا این پژوهش با هدف بررسی چگونگی انتصاب و آماده سازی مدیران مناطق آموزش و پرورش و با استفاده از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی تفسیری  در سال تحصیلی 1400/1399 انجام گرفت. مشارکت کننده گان پژوهش شامل بیست و چهار نفر بودند که شش نفر از آنان مدیران مناطق آموزشی در اورامانات کرمانشاه بودند و به سوال های اول و سوم پژوهش پاسخ دادند و هیجده نفر دیگر معلم بودند که صرفا به سوال دوم پژوهش پاسخ دادند. برای گردآوری داده از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. متن مصاحبه مشارکت کننده گان با لحاظ کردن رویه کد گزاری پیاده سازی شد،برای بررسی روایی داد ه ها از شیوه های ارزیابی مشارکت کننده گان در پژوهش  و برای بررسی پایایی داده ها از راهبرد خبره گان غیر شرکت کننده در پژوهش استفاده شد. یافته های نهایی این پژوهش نشان دادند که روندهای انتصاب مدیران مناطق شفافیت لازم را نداشت، سیاست زده بود و نابرابری هایی در امکان مدیر شدن برای افراد وجود داشت به نحوی که داشتن پشتوانه سیاسی به تنهایی و یا در تعامل با پشتوانه های اجتماعی و خانوادگی در انتصاب مدیران مناطق تاثیرگذار بود، مدیران انتصاب داده شده مرجعیت و کفایت لازم را برای رهبری آموزشی در سطح منطقه نداشتند.

    کلیدواژگان: انتصاب های سیاسی، مدیران سیاسی، مدیریت مناطق آموزش و پرورش، آماده سازی مدیران
  • علی اکبر عجم*، نسرین رنجبر اسفیجر صفحات 89-100

    خصلت های هیجانی ازجمله ویژگی های بارز انسان ها هستند که محور اصلی نوآوری، حیات و قدرت اندیشه می باشند، این پژوهش نیز با هدف بررسی رابطه هیجان های تحصیلی با خلاقیت هیجانی دانش آموزان پایه ششم دوره ابتدایی شهرستان گلبهار انجام گردید. پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی و برحسب روش از نوع همبستگی می باشد و جامعه مورد مطالعه در این پژوهش تمامی دانش آموزان پایه ششم دوره ابتدایی شهرستان گلبهار که شامل 1676 دانش آموز بوده است، مطابق با جدول کرجسی و مورگان و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی 286 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه هیجان های تحصیلی پکران (2005) و پرسشنامه خلاقیت هیجانی آوریل و توماس نولز (1991) بوده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه های تحقیق از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تی مستقل استفاده شد. نتایج بدست آمده بیانگر وجود رابطه معناداری میان هیجان های تحصیلی با خلاقیت هیجانی دانش آموزان است. از سوی دیگر هیجان های تحصیلی باتوجه به نوع مدرسه اعم از مدارس دولتی و غیردولتی و همچنین جنسیت دارای تفاوت معناداری می باشد، خلاقیت هیجانی نیز باتوجه به نوع مدرسه تفاوت معناداری نداشت اما باتوجه به جنسیت دارای تفاوت معناداری بود. بنابراین می توان با استفاده از روش های تدریس نوین و متنوع، فرا هم سازی زمینه گفت وگو و مباحثه، فرصت تجربه هیجانات متنوع و بروز افکار و احساسات را ایجاد و هیجان های تحصیلی مثبت و همچنین خلاقیت هیجانی را تقویت نمود.

    کلیدواژگان: هیجان ها، خلاقیت، دوره ابتدایی، دانش آموزان
  • سید فرخ رضوی مطلق، فرح نادری*، فاطمه سادات مرعشیان، فریبا زرگر شیرازی صفحات 101-121

    پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین معنای تحصیلی ، انعطاف پذیری خانواده ، حمایت تحصیلی و ادراک از محیط کلاس  با پایستگی تحصیلی با نقش میانجی شکفتگی  تحصیلی در دانش آموزان دختر پایه دوازدهم شهرستان شیراز انجام شده است . روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است . جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر به تعداد 8681 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای مرحله ای  400 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند . برای گردآوری داده های پژوهش از شش پرسشنامه استاندارد معنای تحصیلی هندرسون-کینگ و اسمیت (2006) ؛  انعطاف پذیری خانواده  شاکری (1382) ؛ حمایت تحصیلی ساندز و پلانکت (2005) ؛  ادراک از محیط کلاس داندی (2001) ؛  پایستگی تحصیلی مارتین و مارش (2008)  و شکفتگی  تحصیلی دینر  و همکاران (2010) استفاده شد . روایی پرسشنامه ها با استفاده از روایی محتوایی و صوری، و پایایی آن نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ محاسبه و به ترتیب 86/0، 84/0، 83/0، 85/0 و 82/0 آورد شد. نتایج نشان داد که انعطاف پذیری خانواده ، حمایت تحصیلی و ادراک از محیط کلاس  بر پایستگی تحصیلی اثر معنادار و مثبت  دارند  و شکفتگی  تحصیلی  در مدل نقش میانجی دارد . به طور کلی ، نتایج بیانگر آن است که انعطاف پذیری خانواده ، حمایت تحصیلی و ادراک از محیط کلاس   به صورت مستقیم و با واسطه گری شکفتگی  تحصیلی می توانند به افزایش پایستگی تحصیلی دانش آموزان دختر پایه دوازدهم  شهر شیرازکمک کنند . تلویحات آموزشی و کاربردی مورد بحث قرار گرفته است

    کلیدواژگان: معنای تحصیلی، انعطاف پذیری خانواده، حمایت تحصیلی، ادراک از محیط کلاس، پایستگی تحصیلی و شکفتگی تحصیلی
  • حمید توبک، احمد سوری*، صادق رضایی صفحات 123-146

    در این پژوهش کوشش شده است که با واکاوی شاخص های تفکر انتقادی و تاثیرات آن بر عناصر آموزشی شامل اهداف، روش تدریس، برنامه درسی و نقش معلم، دلالت های تربیتی کاربردی با مقایسه آراء فلسفی و تربیتی علامه طباطبایی با هابرماس، ارایه شود. متناسب با سوالات پژوهش، روش تحلیل توصیفی، تطبیقی و تحلیل محتوای کیفی به کار گرفته شده است. جهت تحلیل داده ها از چارچوب مفهومی برگرفته از تعاریف صاحبنظران استفاده شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات، فیش برداری از نمونه هایی از مقالات و آثار مکتوب دو فیلسوف بوده که به صورت هدفمند، گزینش گردیده اند. از تکنیک های زاویه بندی پژوهشگر، بازبینی مجدد، مطابقت یافته ها با نتایج تحقیقات مشابه و زاویه بندی نظری، جهت تایید اصالت و اطمینان پذیری یافته ها استفاده شده است. یافته ها بیان گر آن است که مولفه های تفکر انتقادی در زمینه های پرسشگری، مباحثه و گفتگو، عقلانیت، استدلال منطقی، آزاداندیشی، تربیت اخلاقی و حقیقت جویی از نظر هر دو فیلسوف مشترک می باشد. دلالت های تربیتی منتج از دیدگاه این دو فیلسوف نیز شامل: تربیت اخلاقی مبتنی بر عقل و فطرت، رهایی از جهل و سلطه و رسیدن به قرب الی الله، حقیقت گویی، آزاداندیشی ، روش مشارکتی مبتنی بر گفتگوی سازنده و کنش ارتباطی در راستای علم و عمل معلم می باشد که هر یک منطبق بر عناصر آموزشی ارایه شده است.

    کلیدواژگان: تفکر انتقادی، عناصر آموزشی، دلالت های تربیتی، علامه طباطبایی، یورگن هابرماس
  • محمدامین محمدی*، مجیدرضا مقنی پور صفحات 147-162

    پایان نامه ها به عنوان گونه ای رسمی از مدارک علمی و پژوهشی بررسی و تحلیل شده اند. شیوه های استنادی و کتابشناختی آن ها، تحلیل موضوعی، روش شناسی از نمونه این تحلیل ها می باشد. در حوزه پژوهش های هنری، برنامه درسی پژوهش هنر به دلیل ماهیت یکی از بسترهایی است که به نوعی نبض پژوهش دانشگاهی حوزه هنر کشور را در اختیار گرفته و از این منظر می تواند جهت دهنده سایر شاخه های این حوزه باشد. لذا با توجه به اینکه در حال حاضر بیش از دو دهه از آغاز به کار این رشته در مقطع تحصیلات تکمیلی دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی کشور گذشته است، بررسی پایان نامه های پژوهش هنر تولیدشده در این سالیان می تواند چشم اندازی از رسمی ترین شکل پژوهش های حوزه هنر را پیش روی مابگذارد. هدف اصلی این پژوهش معرفی و تحلیل موضوع و روش شناسی پایان نامه های رشته پژوهش هنر در یک دوره زمانی مشخص است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی بوده و جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و تجزیه وتحلیل آن ها به صورت کمی انجام گرفته است. نمونه های موردمطالعه در این پژوهش 1732 پایان نامه دوره کارشناسی ارشد رشته پژوهش هنر از سال 1372 تا سال 1399 را شامل می شود. نتایج نشان داد که غالب پایان نامه های این رشته، روشی توصیفی را پیش گرفته اند و به لحاظ موضوعی مباحثی مانند نگارگری ایرانی و نقش مایه ها در صدر موضوعات انتخابی بودند. عواملی مانند گرایش های گروه آموزشی و اساتید راهنما، دسترسی به منابع، جنسیت دانشجو و رشته تحصیلی دوره کارشناسی از مهم ترین عوامل تاثیرگذار بر انتخاب موضوع پایان نامه در این رشته می باشد. بر اساس نتایج این مطالعه می توان پژوهشگران را به سمت موضوع های کاربردی و با اولویت پژوهشی کشور سوق داد.

    کلیدواژگان: برنامه درسی، پایان نامه، پژوهش هنر، تحصیلات تکمیلی، روش شناسی
  • عزت الله کیشانی فراهانی، محمد نجفی*، حسنعلی بختیار نصرآبادی، محمدرضا ستوده نیا صفحات 163-189

    دست یافتن به مولفه های پویای فلسفه تعلیم و تربیت ضرورتی انکار ناپذیر برای طراحی سیستم پویای تربیت است. هدف اصلی این پژوهش طراحی سیستم پویای تربیت اسلامی با استفاده از مولفه های پویای تربیت بود. از روش کیفی پیمایشی دلفی استفاده شد. مولفه ها به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شدند برای احصاء مولفه های پویای فلسفه تعلیم و تربیت ابتدا 54 زیرمولفه پیش فرض که دارای پویایی بودند در 9 مولفه کلی تر مقوله بندی شدند. جامعه ای از متخصصان رشته فلسفه تعلیم و تربیت151 نفر در کل کشور بود که از نمونه گیری در دسترس استفاده شد و20 نفر پرسشنامه اعتبار یابی شده افتراق معنایی تاکمن را تکمیل نمودند. متغیر های سابقه تدریس و مدارک بالای علمی، کنترل شدند. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزارSpss در آمار توصیفی، با آزمون کندالW توافق نظر صاحب نظران سنجیده شد. یافته ها مولفه ها ی؛ آینده نگری، تکنولوژی پیشرفته، تبادل اطلاعات و ارتباطات، هماهنگی با طبیعت، امنیت، انعطاف، تکیه بر وحی، نقش سازنده انسان در تربیت و سیستمی بودن، بودند. در نتیجه، سیستم پویای تربیت اسلامی، متشکل از این 9 مولفه طراحی و ارایه گردید. این مدل برای استفاده در نظام تعلیم و تربیت کشور پیشنهاد می شود.

    کلیدواژگان: تعلیم و تربیت، تربیت اسلامی، سیستم پویا
  • سلمان زارعی*، خدیجه فولادوند، زهرا زبرجدی شعبانی صفحات 191-206

    هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری مثبت نگر بر بی حوصلگی و اهمال کاری تحصیلی بود. این پژوهش به روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش دانش‏ آموزان دختر مقطع یازدهم دبیرستان شهرری در سال تحصیلی 1399- 1398 بودند. تعداد 34 دانش آموزان به صورت تصادفی ساده انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی (17 نفر) و کنترل (17 نفر) قرار گرفتند. جهت گردآوری داده ها از مقیاس چندبعدی حالت بی حوصلگی (فالمن و همکاران، 2013) و مقیاس اهمال کاری تحصیلی (سولومون و راثبلوم، 1984) استفاده شد که در دو مرحله (پیش آزمون و پس آزمون) توسط دانش آموزان تکمیل شدند. در این پژوهش، مداخله (درمان شناختی-رفتاری مثبت نگر) طی 10 جلسه 60 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده گردید. نتایج نشان داد بین میانگین نمره پس آزمون دو گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای بی حوصلگی و اهمال کاری تحصیلی تفاوت معناداری وجود دارد. لذا، بر اساس نتایج پژوهش درمان شناختی-رفتاری مثبت نگر بر کاهش سطح بی-حوصلگی و اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان موثر است.

    کلیدواژگان: اهمال کاری تحصیلی، بی حوصلگی، درمان شناختی رفتاری مثبت نگر
  • مسلم دانش پایه*، فریبرز درتاج، کامران شیوندی چلیچه، علی دلاور، حسن اسدزاده صفحات 207-222

    هدف پژوهش حاضر، اثربخشی آموزش خردورزی در یادگیری خودراهبر و مولفه‎های آن در دانشجویان بود. روش پژوهش از نوع هدف کاربردی و از نوع مطالعات شبه آزمایشی (پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل) بود. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی تهران در سال تحصیلی 1400- 1401بود که از بین آنها 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه یادگیری خودراهبر فیشر و همکاران(2001) و بسته آموزش خردورزی دانش پایه و همکاران(2022) بود. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت آموزش خردورزی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. نتایج نشان داد که اثربخشی آموزش خردورزی در افزایش یادگیری خودراهبر، خودمدیریتی، و تمایل به یادگیری دانشجویان معنی دار است. ولی بر بعد خودکنترلی دانشجویان تاثیر معنی داری نداشت. بر این اساس، آموزش خرد می تواند یادگیری خودراهبر دانش آموزان را افزایش دهد. از این رو پیشنهاد می شود اساتید و معلمان بر مهارت های لازم برای آموزش خرد تسلط یافته و به فراگیران انتقال دهند.

    کلیدواژگان: خردورزی، یادگیری خودراهبر، خودکنترلی، خود مدیریتی، میل به یادگیری
|
  • Jabber Eftekhari *, Fahime Moslemi, Hojjat Eftekhari, Abdovahab Samavi Pages 7-25

    The aim of the present study was to investigate the components of Borba's Moral Intelligence Scale in elementary school reading textbooks. This descriptive content analysis study analyzed five reading textbooks of elementary school in the academic year 2020-2021 using a content analysis checklist based on the components of Moral Intelligence. After identifying the desired components as criteria for analysis and determining the paragraphs, questions and images of each lesson as units of analysis, the content of the mentioned books was analyzed using William Rumi technique. The results revealed that the content involvement coefficient of the mentioned books in terms of dealing with the components of Borba’s Moral Intelligence Scale was semi-active and it was at a relatively desirable level.

    Keywords: content analysis, Borba Moral Intelligence, Reading books, elementary schools
  • Esmaeil Jafari *, Isa Gholizadeh, Abbas Ahmadi Pages 27-45

    The purpose of this study is to investigate the role of emerging applications in the flipped classroom. The approach used in this research was a qualitative approach and the method of studying thematic content analysis (TCA). Therefore, in this study, using purposive sampling method and semi-structured interview tool, 13 experts and teachers of educational institutions were interviewed. The results showed that applications to enhance and facilitate educational interactions form five categories of communication enhancement applications, interactive-graphic applications, audiovisual facilitating applications, text-digital information applications and educational evaluation applications can be used in flipped classrooms. Based on the research results, the benefits of using these applications can be divided into two categories: educational functions of emerging applications and interactive functions of emerging applications. Barriers to the use of emerging applications in flipped classrooms can also be divided into two categories: technical barriers of emerging applications and human barriers of emerging applications.

    Keywords: Educational Applications, Flipped Classroom, learning
  • Khoshdavi Ebrahimzade, Ismaiel Soleimani * Pages 47-65

     This study aimed to compare the effectiveness of metacognitive therapy and assertiveness training on the psychological profile of students with foreign language anxiety. The research method was quasi-intervention with a pretest-posttest design and a control group. The statistical population of the study comprised all students with foreign language anxiety in junior high schools in Urmia, Iran. Of these, 60 were selected using a multi-stage cluster sampling method and randomly divided into two intervention groups (n=40) and a control (n=20) group. Data were collected by Foreign Language Classroom Anxiety (Horwitz, et al., 1986) and the Depression and Anxiety Stress Scale-21 (DASS-21). The results showed that both treatments had a significant effect on improving depression, anxiety, and stress in students with foreign language anxiety in the post-test and follow-up stages.

    Keywords: psychological profile, metacognitive therapy, assertiveness training, foreign language anxiety
  • Mohamad Amjad Zebardast *, Omid Nosrati Kalaveh, Jamal Salimi Pages 67-87

    The aim of this study was to investigate the adequacy of preparation and appointment of school district superintendents using a qualitative analytical approach and the interpretive phenomenology method. The statistical population of the study consisted of six superintendents and 18 professional teachers from the Uramanat school districts. Participants were selected purposively using the snowball sampling method. Data collection continued using in-depth semi-structured interviews until reaching theoretical data saturation. A three-step coding method was used for data analysis. The results of the data analysis show that superintendents perceive political, social, and family backing as affective factors in the appointment of superintendents. Teachers perceive political and family backing, acknowledging supporters, and political investment as affective factors in the appointment of superintendents.

    Keywords: Political appointments, political superintendent, superintendent of school districts, preparation of superintendents
  • AliAkbar Ajam *, Nasrin Ranjbar Asfijer Pages 89-100

    The present applied correlational study was conducted to assess the relationship between academic emotions and emotional creativity in the sixth grade elementary school students in the city of Golbahar. A total of 286 sixth graders were selected according to Krejcie and Morgan Table by random cluster sampling method. Data were collected using Pekrun’s Academic Emotions (2005) and Averill and Thomas Knowles (1991) Emotional Creativity Questionnaires. The study hypotheses were assessed using Pearson’s correlation coefficient and independent t-test. The results showed a significant relationship between students’ academic emotions and their emotional creativity. Students’ academic emotions were significantly different according to gender and also school type (public vs private). Their emotional creativity was not significantly different for school type, but it was for gender.

    Keywords: Emotion, Creativity, elementary school, Students
  • Seyyed Farrokh Razavi Motlagh, Farah Naderi *, Fatemeh Sadat Marashian, Fariba Zargar Shirazi Pages 101-121

    This study examined the relationship between academic meaning, family flexibility, academic support, perceived class environment, and academic buoyancy, mediated by academic flourishing in female 12th graders in Shiraz. This was a correlational descriptive research. The statistical population comprised 8681 female students, of whom a sample of 400 was selected via multistage cluster random sampling. Six standard questionnaires were administered: the Meaning of Education Questionnaire (Henderson–King & Smith, 2006), Flexibility of the Family Questionnaire (Shakeri, 2003), the Significant Other Academic Support Scale (Sands & Plunkett, 2005), Understanding the Classroom Environment Questionnaire (Dundee, 2001), the Academic Buoyancy Questionnaire (Martin & Marsh, 2006), and Academic Flourishing Questionnaire (Diener & Biswas-Diener, 2010). Family flexibility, academic support, and perceived classroom environment significantly and positively affected academic buoyancy, mediated by academic flourishing.

    Keywords: Academic meaning, family flexibility, academic support, perceived classroom environment, Academic Buoyancy, academic flourishing
  • Hamid Tooback, Ahmad Souri *, Sadegh Rezaee Pages 123-146

    By comparing the philosophical and educational ideas of Allameh Tabataba'i and Habermas, this study explored the indicators of critical thinking and its effects on educational elements (objectives, teaching methods, curriculum, teacher’s role) to offer practical educational implications. A descriptive, comparative, and qualitative content analysis approach was adopted in compliance with the research questions. A conceptual framework relying on scholars’ definitions was employed for data analysis. The data were collected by taking notes on purposively selected articles and books penned by the two philosophers. Investigator triangulation, check and recheck, comparison of findings with those of similar studies, and theoretical triangulation were performed to confirm the validity and dependability of the results. Based on the findings, the components of critical thinking (questioning, discussion and debate, rationality, logical reasoning, liberal thinking, ethical education, and seeking the truth) appear in the works of both philosophers. The following educational implications resulting from their viewpoints are presented based on educational elements: reason-based and nature-based ethical education, freedom from ignorance and domination, attaining closeness to God, honesty, liberal thinking, a collaborative method based on constructive discussion, and teachers’ communicative action in line with their knowledge and practice.

    Keywords: Critical thinking, Educational implications, allameh Tabataba'i, educational elements, Jürgen Habermas
  • MohammadAmin Mohammadi *, Majid Reza Moghanipour Pages 147-162

    The study of art research dissertations in Iran can provide a perspective of art research. The purpose of this research is to analyze the subject and methodology of art research dissertations. Data were collected through a descriptive-analytical method in a library and analyzed both quantitatively and qualitatively. The samples studied include 1732 theses available in the master's degree course in art research from 1996 to the end of 2020. The findings indicate that most of the dissertations in art adopted a descriptive method and the most highly selected subjects were Iranian painting and motifs. Factors such as the subdisciplines of the department and supervisors, access to resources, student’s gender and undergraduate field of study were the most important factors influencing the choice of dissertation subject in art.

    Keywords: curriculum, Thesis, Art Research, Graduate, Methodology
  • Ezatallah Kishani Farahani, Mohammad Najafi *, Hasanali Bakhtiyar Nasrabadi, MohammadReza Sotoudehnia Pages 163-189

    The dynamic components of the philosophy of education should be identified for developing a dynamic system of Islamic education. The main purpose of this study was to develop a dynamic system of Islamic education using the dynamic components of education. The Delphi qualitative survey method was used. These components were considered as independent variables. To enumerate the dynamic components of the philosophy of education, 54 default high dynamic subcomponents were initially categorized into nine more general components. A community of 151 experts in the field of Philosophy of Education was considered nationwide, of whom 20 people completed the validated Tuckman semantic differentiation questionnaire. Convenience sampling was used to select samples by controlling the variables of teaching experience and higher academic qualifications. Kendall’s W test was used for a measure of agreement among experts in the SPSS software using descriptive statistics. The results showed that all nine hypothesized components and their sub-components were approved by the samples, and a dynamic system of Islamic education can be designed consisting of these nine components. The components were foresight, use of advanced technology, exchange of information and communication, harmony with nature, security, flexibility, reliance on revelation, the constructive role of humans in education, and being systemic. As a result, a dynamic system of Islamic education consisting of these nine components was designed and presented. This model is recommended for use in Iran’s education system.

    Keywords: education, Islamic education, Dynamic System
  • Salman Zarei *, Khadijeh Fooladvand, Zahra Zebarjadi Shabani Pages 191-206

    The aim of present study was to investigate the effectiveness of the positive cognitive-behavioral therapy on boredom and academic procrastination of female students. In this pretest–posttest quasi-experimental research with a control group, 34 female high school students in Shahre-Rey were selected in the academic year 2019-2020 through simple random sampling method and randomly divided into an experimental group (n = 17) and a control group (n = 17). The experimental group underwent ten sessions of positive cognitive-behavioral therapy while the control group did not receive any intervention. Data were collected through the Multidimensional State Boredom Scale (Fahlman et al., 2013) and the Academic Procrastination Scale (Solomon & Rothblum, 1984). The collected data were analyzed using multivariate analysis of covariance. The results showed a significant difference between the experimental and control groups in terms of boredom and academic procrastination.

    Keywords: Academic procrastination, boredom, Positive cognitive-behavioral therapy
  • Moslem Daneshpayeh *, Fariborz Dortaj, Kamran Sheivandi Cholicheh, Ali Delavar, Hasan Asadzadeh Pages 207-222

    The purpose of the present study was to assess the effectiveness of wisdom training in self-directed learning and its components in students. This research was applied and quasi-experimental with pre-test, post-test and a control group. The statistical population included students of of Allameh Tabataba'i University in the academic year 2021-2022, among whom 30 students were selected by convenience sampling method, and divided into an experimental group (n=15) and a control group (n=15). The data collection tool was Fisher et al.'s Self-Directed Learning Readiness Scale (2001) and the wisdom training package of Daneshpayeh and colleagues (2022). The experimental group received 10 sessions of wisdom training. The data were analyzed using the analysis of the covariance test. The results showed that wisdom training was significantly effective in increasing self-directed learning, self-management, and students' desire to learn, but had no significant effect on the self-control dimension. Accordingly, wisdom training can increase students’ self-directed learning. Hence, it is suggested that professors and teachers master the skills required for wisdom training, and transfer them to the learners.

    Keywords: wisdom, self-directed learning, self-control, Self-management, Desire to learn