نشریه آموزش مدیریت دولتی
پیاپی 14 (تابستان 1401)

کسب ‌وکارهای اینترنتی الگوی غالب شیوه تجارت در عصر حاضر می‌باشند و باتوجه به فضای رقابتی این حوزه، بدون تردید برندسازی کلید دستیابی به تمایز در این عرصه است. مطالعه حاضر با هدف ارایه الگوی بازاریابی دیجیتال جهت برندسازی کسب‌وکارهای اینترنتی انجام شده است. این پژوهش از منظر هدف پژوهشی بنیادی است که با روش تحقیق آمیخته و مبتنی بر استدلال قیاسی- استقرایی صورت گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل اساتید دانشگاهی و خبرگان حوزه کسب‌وکارهای اینترنتی است. ابزار گردآوری داده‌ها مصاحبه و پرسشنامه می‌باشد. جهت تحلیل مصاحبه‌های تخصصی، روش تحلیل محتوا به‌کار گرفته شد. همچنین شاخص‌های شناسایی شده با روش دلفی فازی اعتبارسنجی و مدل نهایی پژوهش ارایه شده است. مقوله‌های اصلی این پژوهش عبارت است از: استراتژی بازاریابی، شخصی‌سازی، طراحی وب‌سایت، تعامل با مصرف‌کنندگان، ویژگی‌ محصولات. برندسازی دیجیتال در کانون الگوی تحلیلی پژوهش قرار دارد و در تعامل پویا با این چهار مقوله است.‌ نتایج حاصل از دلفی فازی اعتبارسنجی نتایج تحلیل تماتیک را در 4 سطح تایید کرد. مدل اولیه پژوهش با استفاده از مدلسازی ساختاری تفسیری در 4 سطح شکل گرفت و ارتباط بین عوامل از حیث شدت نفوذ و میزان اثرپذیری بررسی شد. در نهایت مدل اولیه پژوهش در قالب مدل ساختاری مورد ارزیابی قرار گرفت و روابط بین متغیرها از نظر شدت تاثیرگذاری، مشخص شد. باتوجه به مقوله‌های اصلی استخراج شده از مصاحبه ها، در نهایت از طریق استراتژی‌های بازاریابی می توان به مدیریت کسب‌وکار دست یافت.

در شرایط امروزی که سازمان ها با محیط رقابتی مواجه هستند، همواره نیاز به تغییرات ریشه ای و تحولات اساسی احساس می شود. محیط رقابتی سازمان‌ها را مجبور می کند که روش‌ها و رویه های کاری ثابت خود را کنار گذاشته و روش های کاری جدیدی را در راستای ایجاد تغییرات بنیادی و اساسی جایگزین کنند. لذا سازمان ها برای انجام این تغییرات بنیادی و اساسی از مهارت های مدیریت تغییر، بهره می گیرند و با شجاعت و جسارت خاصی سعی در ایجاد تغییرات بنیادی در درون سازمان دارند. در چنین اوضاعی نقش رهبران تحول گرا پررنگ‌تر خواهد شد. واقعیت این است که در جهان امروز انسان به‌عنوان عنصر اصلی توسعه محسوب می گردد و عامل نیروی انسانی بیش از هر چیز دیگر اهمیت دارد. سرمایه انسانی یکی از مهم‌ترین ابعاد و ظرفیت های موجود در رشد اقتصادی است که در رفع نابرابری ها نقش عمده ای دارد و سرمایه انسانی به‌عنوان یکی از مهم‌ترین عوامل موثر در رشد اقتصادی می تواند نقش چشم‌گیری در توسعه داشته باشد. از این رو در تحقیق حاضر به بررسی تاثیر رهبری تحول گرا بر سرمایه انسانی در صنعت بانکداری (مطالعه موردی: ستاد بانک سپه شهر تهران) پرداخته شده است. روش این پژوهش، توصیفی- پیمایشی و ابزار جمع‌آوری داده در این پژوهش پرسشنامه استاندارد رهبری تحول گرا (باس وآلیو،2001) و سرمایه انسانی (پیکه و همکاران،2002) بوده است. جامعه آماری این پژوهش کارکنان ستاد بانک سپه شهر تهران به تعداد 3609 نفر می باشند که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 353 نفرکه به‌طور تصادفی ساده انتخاب شده‌اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آزمون های کولموگوروف-اسمیرنف جهت تعیین نوع توزیع داده ها، رویکرد مدل‌سازی معادلات ساختاری، روش تحلیل برازش مدل و آزمون فرضیه ها استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که به ترتیب رهبری تحول‌گرا بر سرمایه انسانی، دانش افراد و بر مهارت افراد تاثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین نتایج نشان داد که در جامعه مورد مطالعه، رهبری تحول‌گرا بر تخصص افراد تاثیر دارد و در نهایت بر اساس نتایج به ‌دست آمده پیشنهادهایی برای مدیران و کارشناسان صنعت بانکداری به‌ ویژه ستاد بانک سپه شهر تهران ارایه شده است.

دنیای امروز پر از پیچیدگی هایی است که سازمان ها را در زمینه رشد و تعالی با مشکلات زیادی روبه رو کرده است و رهبران را در قالب سازمان‌دهندگان جهان با چالش های فراوانی روبه رو ساخته است. از این رو، مدیریت تغییر و تحول در سازمان و تاثیر آن بر جوانب مختلف سازمانی اهمیت ویژه ای یافته است. لذا، تحقیق حاضر، با هدف بررسی تاثیر مدیریت تحول بر ارزشیابی عملکرد سازمانی و میانجی گری رهبری تحول‌آفرین و مدیریت منابع انسانی در آموزش و پرورش شهرستان فیروزکوه در استان تهران انجام شد. جامعه آماری تحقیق حاضر، متشکل از تمامی مدیران و کارکنان مقطع متوسطه می باشد که از این بین، 105 نفر به‌عنوان نمونه در دسترس، انتخاب و پرسشنامه در میان آنها توزیع شد. داده های جمع آوری شده توسط روش مدل‌سازی معادلات ساختاری مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان داد که مدیریت تحول به‌صورت مستقیم و به‌صورت غیرمستقیم با میانجی گری رهبری تحول آفرین بر ارزیابی عملکرد سازمانی تاثیر مثبت و معناداری دارد.

در سازمان های امروزی، عملکرد یک سازمان می تواند تا حدود زیادی تحت تاثیر سبک رهبری آن سازمان باشد. در این راستا تحولات مدیریتی و حضور سازمان ها در دنیای رقابتی و پیچیده امروز نیازمند آن است که رهبری سازمان نیز به مانند سایر علوم نیازمند مهارت و تخصص ویژه باشد. رهبری استراتژیک اثرگذار به‌عنوان یک عنصر کلیدی در عملکرد موثر یک سازمان در نظر گرفته می شود که در محیط پویا و دشوار قرن بیست و یکم مطرح شده است. در مواجهه با ناامنی اطلاعات و کمبود منابع، رهبری استراتژیک برای رسیدگی به آشفتگی محیطی و نیاز دایمی به تحول سازمانی مناسب برای تحقق اهداف تعیین شده، مورد نیاز است. اکثر مطالعات مفهومی و تجربی نشان داده اند که رهبری استراتژیک به‌طور قابل توجهی بر عملکرد سازمان تاثیر می گذارد. علی‌رغم اهمیت رهبری استراتژیک مطالعات نشان داده اند که تاثیر رهبری استراتژیک بر عملکرد یک سازمان به عوامل متعددی بستگی دارد. تا به امروز، تنها برخی از مطالعات تجربی، ارتباط مستقیم و غیرمستقیم بین رهبری استراتژیک، محیط خارجی، تحول سازمانی و نتایج را تحلیل کرده‌اند. هدف این مقاله کشف این شکاف پژوهشی می باشد. این پژوهش در تجزیه و تحلیل به بیان نکته ای تازه می‌پردازد که نشان می‌دهد تاثیر مستقیم رهبری استراتژیک بر عملکرد سازمان‌ها مبهم است، زیرا تاثیر محیط خارجی و تغییرات سازمانی می‌توانند تعدیل شوند.

هدف این مطالعه بررسی نقش مدیریت تحول در بهبود عملکرد کارکنان آموزش و پرورش شهرستان فیروزکوه است. این پژوهش از نوع توصیفی-کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارشناسان آموزش و پرورش شهرستان فیروزکوه شامل 400 نفر می‌باشد. تعداد نمونه با کمک فرمول کوکران نمونه‌ای به حجم 196 نفر انتخاب گردید. جمع‌آوری داده‌های مربوط به مبانی نظری و استخراج عوامل و شاخص‌های اولیه از منابع کتابخانه‌ای و اینترنتی شامل کتب، مقالات و مطالعات موردی استفاده شده است. جهت گردآوری اطلاعات و داده‌های مورد نیاز به‌منظور بررسی فرضیات تحقیق از پرسشنامه استفاده شده است. به‌منظور تایید روایی، از نظر خبرگان در این زمینه بهره گرفته و به‌منظور تایید پایایی پرسشنامه از آزمون الفای کرونباخ و روش تصنیف استفاده شده که میزان آن نشان‌دهنده پایایی بالای ابزار اندازه‌گیری است. یافته‌های پژوهش نشان داد بین مدیریت تحول و عملکرد کارکنان اداره آمار آموزش و پرورش شهرستان فیروزکوه رابطه معنی دار وجود دارد و این معنی داری در مولفه های نفوذ آرمانی، ترغیب ذهنی، انگیزش الهام‌بخش و ملاحظات فردی با عملکرد کارکنان نیز مشاهده می گردد.

از آنجا که در عصر حاضر، تحول و تغییر یکی از مهم‌ترین الزامات و مزیت‌های رقابتی برای بقا و رشد هر سازمان است. لذا در این تحقیق به بررسی تاثیر مولفه های فرهنگ بر مدیریت سازمان پرداخته شده است. پژوهش حاضر به مطالعه نقش فرهنگ سازمانی بر مدیریت تحول در معلمان ابتدایی شهرستان شهریار پرداخته است. روش تحقیق در پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا توصیفی- پیمایشی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل معلمان مدارس شهریار به تعداد 851 نفر می باشد. حجم نمونه آماری نیز، براساس جدول مورگان، تعداد 265 نفر از معلمان بودند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه محقق‌ساخته و سوالات آن براساس درجه‌بندی لیکرت تهیه گردیده است. همچنین روایی صوری و محتوایی پرسشنامه ها، توسط 3 نفر از متخصصان حوزه مدیریت آموزشی مورد بررسی و تایید قرار گرفت و میزان پایایی 0.830 به‌دست آمد. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین مولفه های فرهنگ سازمانی به‌عنوان ماموریت، ثبات، سازگاری و مشارکت در کار با مدیریت تغییر معلمان ابتدایی شهرستان شهریار رابطه معناداری وجود دارد و این ارتباط قوی است. آزمون فریدمن نشان می دهد که درگیری در کار بیشترین نقش را دارد و ماموریت نقش کمتری در مدیریت تغییر دارد. بنابراین مدیران سازمانی برای ایجاد تغییرات مناسب باید تلاش کنند این مولفه ها را تقویت کنند.

یکی از مقوله‌های مهم در عصر حاضر به‌کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات است که در صورت تحقق می تواند نقش بسزایی در روند امور جامعه داشته باشد. استقرار دولت الکترونیک باعث ایجاد تحول بسیار شگرفی در نحوه زندگی افراد، سازمان‌ها و دولت‌مردان کشورها می گردد. در این مقاله سعی شده است اهداف، مزایا، مدل‌های استقرار و چالش‌ها و موانع استقرار دولت الکترونیک و نهایتا نقش آن در سلامت نظام اداری مورد بررسی قرار گیرد. در همین راستا تحقیق حاضر با هدف استقرار دولت الکترونیک در مدیریت تحول نظام اداری انجام شده است. برای این منظور ابتدا به تعریف دولت الکترونیک و انواع آن پرداخته شده است. این مقاله از نوع کاربردی بوده و با مطالعات کتابخانه‌ای و استخراج اطلاعات از منابع و مستندات مکتوب و نیز استفاده از نتایج بررسی ها و کاوش های پژوهشکده های دانشگاهی و مطالعاتی که بیشتر در این زمینه یا زمینه‌های مرتبط با آن انجام گرفته است. نتایج این تحقیق میزان تاثیر استقرار دولت الکترونیک در مدیریت تحول نظام اداری را شناسایی و راهکارهای به‌کارگیری این فناوری بیان می‌گردد.