فهرست مطالب

نشریه پژوهش های ادبی
پیاپی 77 (پاییز 1401)

  • تاریخ انتشار: 1402/01/20
  • تعداد عناوین: 12
|
  • علیرضا اسدی*، داود سلیمانی مقدم صفحات 9-38

    در این پژوهش، جوانب مختلف طنز و نقیضه و انواع آن در کلیات آثار یکی از مشهورترین نقیضه پردازان ادبیات فارسی یعنی بسحق اطعمه شیرازی با روش توصیفی- تحلیلی و منابع کتابخانه ای به طور کامل بررسی، و به همین منظور از نظریات منتقدانی مثل باختین، جوزف شبیلی، هدر دوبرو، آرتور پلارد، استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که نقیضه های بسحق، صرفا مطایبه آمیز نیست؛ بلکه کارکردهای گوناگونی دارد؛ از جمله انتقاد از موضوعات شعری و اسلوب ادبی کهنه حاکم بر عصر خود با آشنایی زدایی و نقض غرض آنها؛ اعتراض به وضعیت اقتصادی و اجتماعی مردم با این شگرد اغراق گونه که به وسیله آن توانسته است، مضمون همه قوالب گذشته از حماسه تا تغزل را حول خوراک و غذا قرار بدهد.کلیات دیوان او آمیزه ای از انواع طنز و نقیضه مثل طنز منیپوسی، تمثیلی،کمدی طنز آمیز، نقیضه تضمینی، حماسه مضحک همراه با آیرونی و خنده کارناوالی است.

    کلیدواژگان: بسحق اطعمه، نقیضه در ادب فارسی، طنز در شعر فارسی قرن نهم، نقد اجتماعی و شعر فارسی
  • حسین بیات*، پانیذ منصوری صفحات 39-66

    طبق برخی نظریه های مردم شناختی، مادرتباری به دورانی در هزاره های پیشین اطلاق می شود که زنان در جامعه، جایگاهی برتر از مردان داشتند؛ تبار فرزندان به واسطه مادر تعیین می شد و بدون حضور زنان، زندگی اعضای قبیله به خطر می افتاد. در برخی از داستانهای شاهنامه می توان نشانه هایی منطبق با آنچه عصر مادرتباری نامیده می شود، مشاهده کرد. در این جستار تلاش شده است این داستانها با رویکرد ریخت شناسی طبقه بندی، و یک الگوی مشترک برای آنها ارایه شود؛ به این منظور پس از معرفی ویژگیهای عصر مادرتباری از دید مردم شناسان، تعدادی از روایتهای اسطوره ای که در فرهنگهای گوناگون ساختار روایی همسانی، و چهارچوب آنها با رویدادهای تحت تاثیر دوران مادرتباری همانندیهایی دارد، مختصر معرفی شده است. در بخش اصلی پژوهش با بررسی چهار داستان از شاهنامه یعنی کیکاووس و سودابه، سیاوش و سودابه، بیژن و منیژه و اسفندیار و کتایون از دیدگاه ریخت شناسی، الگویی مشترک را در آنها نشان داده ایم. حضور موثر الهه عشق در این داستانها موجب مرگ یا گرفتاری شخصیت اصلی داستان به عنوان ایزد نباتی می شود و در ادامه بازگشت یا به تعبیری رستاخیزی برای ایزد نباتی اتفاق می افتد. به نظر می رسد تمام این حوادث، روایتی تمثیلی از اسطوره تغییر فصول به عنوان یک اسطوره مادرتباری است.

    کلیدواژگان: ریخت شناسی، مادرتباری، شاهنامه، کیکاووس، سیاوش، بیژن، اسفندیار
  • علیرضا پورشبانان* صفحات 67-92

    ساخت بازیهای رایانه‏ای در سبکهای مختلف با استفاده از متون ادبی، یکی از روش های رایج در صنعت- رسانه‏ بازی‏سازی در جهان است. نمونه ‏های موفق پرشماری در این حوزه هست که با توجه به پیشرفتهای فناورانه‏ در دسترس در ایران و لزوم تولید محتوای فرهنگی با رویکرد ملی، پرداختن به مقوله‏ ساخت بازیهای رایانه‏ای اقتباسی از ادبیات و فرهنگ ایرانی را بیش از پیش ضروری می‏سازد. بر این اساس، هدف پژوهش این است که با نگاهی میان ‏رشته‏ای و کاربردگرایانه، ضمن ارایه‏ شاخصهای مناسب ساخت بازی رایانه‏ای اقتباسی از متنی روایی با تحلیل ظرفیتهای مناسب یکی از آثار ادبیات عامه کلاسیک فارسی (داراب‏نامه بیغمی) به روش توصیفی- تحلیلی به این مساله پرداخته شود که این متن و آثار مشابه، چگونه می‏توانند برای تولید بازی رایانه ای در سبک نقش ‎آفرینی مورد استفاده قرار گیرند؛ با این وصف، به نظر می‎رسد وجود روایتی پر کنش با درونمایه ‏های حماسی و غنایی در کنار تنوع فضا و مکانهای متفاوت برای ساخت مراحل مختلف بازی جهان باز و تکیه بر قهرمانانی مبارز و چالش‏جو، که در فضایی تعاملی، ظرفیت تولید هیجان و ایجاد همذات پنداری قابل قبولی دارد به همراه تعدد شخصیت ها و تراکم کنشهای پرفراز و نشیب آنها برای خلق انواع کشمکش ‏های جسمی در کنار ظرفیت طراحی چالشهای ذهنی در قالب چارچوب جستجو و انواع ماموریتهای اصلی و فرعی، بستر آماده ای است که آثار این نوع از ادبیات را برای تولید بازیهای رایانه‏ای با رویکرد اثرگذاری فرهنگ بومی مناسب کرده است.

    کلیدواژگان: ادبیات عامه، بازی رایانه ای، داراب نامه، سبک نقش آفرینی
  • رضا رفایی قدیمی مشهد*، غلامحسین غلامجسین زاده صفحات 93-124

    نظریه فضاهای ذهنی، نظریه ای است برخاسته از نظریه جهانهای ممکن. این نظریه و نظریه برگرفته از آن یعنی آمیختگی مفهومی از ابزارهای مفید تحلیل متن در حوزه زیبایی شناسی شناختی است. هدف این پژوهش، بررسی شیوه رویارویی این نظریه ها با شعر فارسی است. برای بررسی کارکرد این نظریه ها در تحلیل شعر فارسی، نخست جنبه های فلسفی و بنیانهای نظری آنها مطرح و سپس شیوه کارکرد آنها در یک غزل از سعدی آزمایش شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که نظریه فضاهای ذهنی به رغم کارآمدی در تحلیل مباحث فلسفی/ معنایی شعر همچون ابهام، ساختارهای شرطی، واکاوی ابعاد ایدیولوژیک شخصیت های برساخته متن و نیز فراهم آوردن امکان بررسی پیوستار روایی شعر در قالب فضاهای ذهنی در برخی مواضع همچون ساختارهای تمثیلی، کارایی لازم را در تحلیل معنایی شعر دارا نیست و در چنین شرایطی، نظریه برگرفته از آن، یعنی نظریه آمیختگی مفهومی می تواند خلا کاربردی را پوشش دهد.

    کلیدواژگان: جهان های ممکن، فضاهای ذهنی، آمیختگی مفهومی، زیبایی شناسی شناختی شعر فارسی، غزل سعدی
  • محمد رودگر* صفحات 125-148

    در این پژوهش ابتدا سنت سلوک خراسانی در میان انواع سنتها ارزیابی شده، و به ویژگیهای مهم آن همچون تاکید بر ریاضت، سکر، شطح و فنای در پیر اشاره شده است. آن گاه برای ترسیم این سلوک پویا در زمینه عرفان خراسانی به سه نقطه عطف مهم در مسیر تحولات آن توجه شده است: نخست، شکل گیری اولیه توسط شخصیت هایی چون احمد غزالی، بنیانگذار عرفان عاشقانه. در این مرحله، پیران خراسان پس از تعریف مبانی نظری و سلوکی خود، رفته رفته به نظام خانقاهی تعریف شده ای تن دادند که پایه های اصلی سلوک در آن، ریاضت و چله نشینی های مستمر بود. دوم، پویایی و شکوفایی توسط نجم الدین کبری، بنیانگذار سلوک شطار. در این مرحله، گرچه تلاش این بود که شیوه ای میانه در سلوک اتخاذ شود، نقش پررنگ نظام ریاضتها و آداب مستحکم خانقاهی مانع بود که تغییری اساسی رقم بخورد. مرحله سوم، بازگشت به سنت نخست توسط شخصیتی چون شمس تبریزی در قرن هفتم است. او اتکای سلوک خراسان را به نظام خانقاهی انحرافی جدی دانست و آن را به وابستگی به ولایت معنوی مشایخ و آموزه فنای در پیر سوق داد. روش پژوهش، توصیفی و تحلیلی و به منابع کتابخانه ای مستند است.

    کلیدواژگان: سیر و سلوک، عرفان خراسان، سنن سلوکی، سلوک شطار، شمس تبریزی
  • معصومه زارع کهن*، آذر دانشگر صفحات 149-172

    در این پژوهش با فرض این که نظام مردسالاری در دو جامعه غربی- ایرانی دیده می شود به روش تحلیلی-تطبیقی در دو رمان «پیاده» اثر «بلقیس سلیمانی» و «شیفتگی ها» اثر «خابیرماریاس» به بررسی خشم و خشونت علیه زنان که مهمترین مولفه این نظام است، می پردازد و خشم و خشونت را در انواع گوناگون آن در این دو رمان جستجو می کند. این پژوهش نشان می دهد که خشونت علیه زنان در ابعاد گوناگون در این دو رمان دیده می شود و کنش شخصیت های محوری در برابر این خشونت در هر دو رمان نسبتا یکسان است.

    کلیدواژگان: خشونت علیه زنان، رمان شیفتگی ها، رمان پیاده، رمان فارسی معاصر
  • امیر سلطان محمدی* صفحات 173-194

    از آنجا که در تصحیح شاهنامه محقق و مصحح با نسخ و وجوه فراوان، عناصر اسطوره ای، تاریخی، زبانی، گستردگی زمانی-مکانی روبرو است، دشواری کار او در تصحیح متن به نسبت دیگر متون دوچندان می گردد. اصولا این دشواریها، لغزشگاه محققان و مصححان این متن گرانسگ بوده است. در این پژوهش یکی از معتبرترین طبع های شاهنامه یعنی تصحیح خالقی مطلق مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و به طرح برخی از این ایرادات این متن پرداخته شده است. نگارنده با برجسته سازی چند بیت از متن مصحح و بررسی برخی از گزینشهای خالقی مطلق و مقایسه با دیگر وجوه مضبوط در نسخ، اشکالاتی را در زمینه گزینش آشکار و نمودار ساخته است. بی توجهی به سیر روایت، معنا، نکات زبانی، نکات نسخه شناختی و حضور وجوه غریب باعث شده گزینشهای سقیمی وارد متن مصحح خالقی مطلق گردد. جدا از بررسی نسخه شناختی، بررسی و تحلیل برخی از گزارشهای خالقی مطلق نیز مورد تحقیق و تدقیق واقع بوده و کاستی ها و کژیهای آن آشکار گردیده است.

    کلیدواژگان: شاهنامه، نسخه های شاهنامه، شاهنامه خالقی مطلق، گزارشهایی از شاهنامه، تصحیح ابیاتی از شاهنامه
  • زهرا غریب حسینی*، حمید جعفری، حدیث نوری فر صفحات 195-227

    این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی با هدف شناخت بهتر پاچاهای (قصه ها)  مکتوب لکی و معرفی ویژگی های شخصیت های این قصه ها انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش عبارت است از: پاچا «هشت قصه در یک کتاب» و «سه چارکی» از جهانشاه آزادبخت و افسانه های لکی از کیومرث امیری کله جویی. حاصل پژوهش نشان می دهد که نویسندگان این آثار در یادکرد صفات و خصلت های شخصیت های داستانی اصرار ویژه ای دارند؛ و گاه این توصیفات در طول داستان چندین بار تکرار می شود. نکته مهم این است که بررسی این توصیفات ما را در رسیدن به الگویی ویژه برای خلق  انبوه شخصیت داستانی راهنمایی نمی کند، ولی برای برقراری رابطه  عاطفی ما با روایت و ملموس شدن جهان داستان نقش کلیدی دارد و گویای پیامی روشن درباره رابطه انسان و جهان است. همچنین توصیف ویژگی های شخصیت ها به همذات پنداری با آنها، باورپذیری وقایع و خویشکاری های قصه ها یاری می رساند. می توان گفت نقاط عطف شخصیت ها در پاچاها (به خصوص شخصیت اصلی) به طرح هنرمندانه داستان منجر می شود.

    کلیدواژگان: ادبیات عامه، پاچاهای (قصه) لکی، شخصیت در داستانهای فولکلور، توصیف در ادبیات عامه
  • جلال الدین گرگیج، فرزاد قائمی* صفحات 229-253

    نسخه نویافته منثور موسوم به کلیات گرشاسپ نامه از طومارهایی است که صورت نهایی آن در عهد قاجار نوشته شد؛ اما به تصریح نویسنده آن، «مرشد قلی»، منبع آن، طومار جامعی بازمانده از عهد شاه طهماسب صفوی، نوشته فردی به نام «سیف الدین» بوده و از این حیث، قدمت منبع آن از قدیمترین طومارهای شناخته شده فارسی بیشتر است و قدمت طومارنویسی فارسی را دو سده پیشتر می برد. نقد منابع این طومار قجری- صفوی نشان می دهد نویسنده به تعدد روایات آشنا بوده و رونویسی صرف انجام نداده است؛ از جمله، روایات جالب توجهی از مرگ نریمان و گرشاسب در سپندکوه دارد؛ هم چنین در این متن، گرشاسب برخلاف روایت گرشاسب نامه به مرگ طبیعی نمی میرد و در سپندکوه بر اثر نیروی مغناطیس کشته می شود. این جستار ضمن معرفی نسخه، ویژگیهای زبانی و سبکی آن را بررسی کرده است. متن، زبانی ساده دارد و در سطوح واژگانی، نحوی و بلاغی نه سبک سست برخی متون عامیانه و نه سبک مصنوع متون دیوانی را دارد که نماینده رواج ادبیات عامیانه در عصر قجر است. شیوه استفاده اش از منبع اصلی (طومار طهماسبی) بازنویسی و تکمیل بخش پایانی با منبع دوم (تاریخ سیستان) است و از لحاظ محتوا، متن مستقلی از روایات گرشاسب به شمار می آید.

    کلیدواژگان: گرشاسب نامه، روایت منثور گرشاسب نامه، طومارهای نقالی، تحلیل سبکی حماسه عامیانه
  • احمد گلی، ناصر علیزاده خیاط، اعظم روحی کیاسر* صفحات 255-284

    متون به دلیل انعکاس ساختارهای اجتماعی، ایدیولوژی و کارکرد قدرت، زمینه ای مناسب در مطالعات تحلیل گفتمان و نقد زبانشناختی است. غزلهای عاشقانه نیز از چنین دیدگاهی دلالتهای ضمنی مهمی دارد و بخشی از واقعیت های زمان خود را آشکار می کند؛ لذا با به کارگیری برخی از ابزارهای رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان، جایگاه «معشوق» در غزل سه دهه اخیر بررسی شد؛ بدین منظور از نظریه های مایکل هالیدی برای تحلیل متن، و نورمن فرکلاف برای تبیین ابعاد اجتماعی آن استفاده گردید. از میان ابزارهای تحلیل متن، فرانقش اندیشگانی با تمرکز بر فرایندها و نامگذاریها انتخاب شد تا آشکار شود که معشوق به عنوان اصلی ترین مشارک گفتمان عاشقانه غزل سه دهه اخیر با چه نامها، صفتها و القابی خطاب و توصیف می شود؛ این نام دهی ها از جهت مثبت یا منفی بودن، چه بار معنایی ای القا می کند؛ و نیز معشوق، عامل چه فرایندها یا کنشهایی است. نتایج پژوهش نشان می دهد شاعران این دوره علاوه بر نامهای عام و خاص از نامهای دیگری نیز برای نامیدن معشوق استفاده کرده اند؛ ازجمله: نامهای خاص و نشاندار تلمیحی و نمادین، صفتهای جانشین اسم، نام شهر و منطقه جغرافیایی محل سکونت معشوق نامهای استعاری برگرفته از عناصر طبیعی، اعضای بدن به علاقه جزییه و عبارتهای تشبیهی که برای توصیف ویژگیهای جسمی و روحی معشوق به کار می رود. معشوق این غزلها بیشترین نقش را در قالب فرایندهای رابطه ای (43٪)، مادی (39٪) و ذهنی (12٪)، برعهده دارد. او در این فرایندها در نقشهای کنشگر (35٪)، حامل (20٪) و شناخته (15٪) ظاهر شده است. هم چنین (71٪) از فرایندهایی که معشوق در آنها شرکت داشته از نظر ارزشیابی مثبت است.

    کلیدواژگان: تحلیل انتقادی گفتمان، جایگاه معشوق در غزل معاصر، غزل عاشقانه معاصر، خطاب عاشق در شعر معاصر، خطاب معشوق در شعر معاصر
  • فرشته ملکی*، علیرضا شوهانی صفحات 285-326

    «زن پشت در مفرغی» یکی از داستانهای مجموعه داستان «درها و دیوار بزرگ چین» نوشته احمد شاملو است. از خوانش داستان چنین برمی آید که شاملو در نگارش این داستان از شاخصه های دو مکتب گوتیک و سوریال بهره برده است به نوعی که می توان گفت از ویژگیهای مکتب گوتیک با نوعی دگردیسی هنرمندانه به سوی مکتب سورریالیسم میل کرده است. این پژوهش بنا دارد تا با روش تحلیلی، مهمترین جلوه ها و ابعاد این دو مکتب را در داستان نشان دهد. یافته های تحقیق بیانگر آن است که شاملو از طرفی با بهره گیری از فضایی سرشار از ابهام و رمز و راز، رخدادهای ماورایی همراه با اضطراب و هراس، مکان مخوف، سیالیت زمان، شخصیت پردازی بیمارگونه و آشفته حال، کابوس، باورهای خرافی و خیال پردازی بی حدومرز داستان گوتیکی تمام عیاری خلق کرده است و از طرف دیگر با خلق امری شگفت و خارق العاده، ضمیر ناخودآگاه، توهم، رویا و اشیاء سورریالیستی، نگارش خودکار و عشقی سورریال داستانی فراواقعی نوشته است. محتوای داستان آمیزه ای از رویا و واقعیت در فضایی پرالتهاب و مالیخولیایی است و درعین حال مرز این دو مشخص و معین نیست. بر این اساس می توان گفت، شاملو از رهگذر گوتیک به سورریالیسم رسیده است و به اوج پیوند این دو مکتب دست یافته است و نوآوری وی در خلق اثری که ترکیبی از دو مکتب مذکور است در سنت داستان نویسی فارسی تجربه ای قابل تامل است.

    کلیدواژگان: مکتب گوتیک، سوررئالیسم، احمد شاملو، داستان زن پشت در مفرغی، داستان معاصر
  • سپیده یگانه* صفحات 327-355

    یکی از ویژگیهای سبکی سوگ سروده های دوره نخست دفاع مقدس (1359 1363) تصویرپردازی طبیعت است که به اقتضای موضوع سوگ و رثای شهید از بلاغت سنتی فراتر می رود و با مکتبهای ادبی جهان پیوند می خورد از این رو ریشه یابی نگرش شاعران به تصویرپردازی طبیعت و تعلق آن به مکاتب ادبی، مساله محوری این پژوهش است. با بررسی ماهیت تصویرپردازیها در سوگ سروده های سالهای نخست جنگ، تلفیقی از ویژگی ای دو مکتب رمانتی سیسم و کلاسی سیسم آشکار شد که می توان آن را ماهیت دوگانه رمانتیک کلاسیک طبیعت در سوگ سروده های دفاع مقدس نامید. این ویژگیها عبارتند از «طبیعت به مثابه سوگوار (صاحب عزا)»، «طبیعت به مثابه اعتباردهنده به شهید»، «طبیعت به مثابه اعتبارگیرنده از شهید» و «طبیعت به مثابه فضاساز» که ریشه در کارکرد رمانتیک طبیعت دارند و «تقلید از طبیعت»، «تقلید از قدما»، «آموزنده بودن و خوشایندی»، «وضوح و روشنی» و «برازندگی» که به مولفه های کلاسی سیسم متعلق اند. دلیل این دوگانگی، پیوند رویکرد سنت گرا و حقیقت نگر با رویکرد عاطفی است که شاعران دفاع مقدس در سوگ سرایی شهدای جنگ با آن رویارو بوده اند و آن را برای بیان و انتقال تاثیرگذار حالات سوگوارانه خود به خواننده برگزیده اند.

    کلیدواژگان: رثا، شعر دفاع مقدس، رمانتیسم، کلاسی سیسم، طبیعت
|
  • Alireza Asadi*, Davood Solaimani Moghadam Pages 9-38

    In this research, different aspects of humor and contradictions and their types, in all the works of one of the most famous contradictors of Persian literature; That is, according to Atameh Shirazi, it was thoroughly studied by descriptive-analytical method and library resources, and for this purpose, from the theories of critics; Like Bakhtin, Joseph Shabili, Heather Dobrev, Arthur Pollard, were used. The findings show that legitimate contradictions are not merely comparative; Rather, they have various functions; Criticism of the poetic themes and ancient literary style of their time, by de-familiarization and violation of their purpose and protesting the economic and social situation of the people with this exaggerated trick that the theme of all past forms, from epic to lyric about food and food The generalities of his divan are a mixture of all kinds of humor and contradictions; Like Manipusi satire, allegory, satirical comedy, guaranteed contradiction, ridiculous epic, with irony and carnival laughter.

    Keywords: boshagh atameh, contradiction, Satire, social criticism
  • Hosein Bayat*, Paniz Mansouri Pages 39-66

    matriarchy refers to a time in previous millennias when women played a special role in society and without them, the lives of the tribe's members would be in danger. In some of the stories of Shahnameh, one can see signs of the matriarchy era. In this research, an attempt has been made to classify the matriarchy stories of Shahnameh with a morphological approach and to provide a model for these stories. For this purpose, after introducing the characteristics of the matriarchy era, a number of mythological narratives that have similar structures in different cultures and whose similarities are same as the events influenced by the matriarchy period are briefly introduced. In the main part of the research, by examining four stories from Shahnameh, namely “Kaikavus and Soodabeh”, “Siavash and Soodabeh”, “Bijan and Manijeh” and “Esfandiar and Katayoun” in terms of morphology, we have shown a common pattern in them: The presence of the goddess of love in these stories causes death or a trouble for the main character of the story as a vegetation deity, and then a return or, in other words, a resurrection occurs for the vegetation god. All of these events are allegorical narratives for the season rotation as a matriarchy myth.

    Keywords: morphology, matriarchy, Shahnameh, Kaikavus, Siavash, Bijan, Esfandiar
  • Alireza Pourshabanan* Pages 67-92

    Making computer games in different styles using literary texts is one of the common methods in the game-media-making industry, and due to the technological advances available in Iran and the need for production. Cultural content with a national approach, making computer games adaptation of Iranian literature and culture is necessary. In the present study, the aim is to take an interdisciplinary and pragmatic view while providing appropriate indicators for making a computer game from a narrative text, by analyzing the capacities of one of the works of classical Persian Folk literature Firoozshah (Darabnameh) by Beighami, to show descriptively-analytically how this text and similar works can be used to produce a computer game. However, there seems to be an action-packed narrative with epic and lyrical themes, along with a variety of locations to build the various stages of an open world game and rely on fighting heroes who, in an interactive atmosphere, have the capacity to create coexistence. Has an acceptable perception, along with the multiplicity of characters and their ups and downs to create all kinds of physical conflicts, along with the capacity to design mental challenges in the form of a search framework and a variety of main and secondary missions, is a platform that works This type of literature is suitable for the production of computer games with an effective approach to indigenous culture.

    Keywords: computer games, Darabnameh, Role Playing Game., Folk literature
  • Reza Refaee Ghadimi Mashhad*, Gholamhosein Gholamhoseinzadeh Pages 93-124

    Theory of mental spaces is a theory derived from the theory of possible worlds. This theory and its derived theory, conceptual blending, are useful tools for text analysis in the field of cognitive poetics. The purpose of this study is to investigate how these theories encounter Persian poetry. To examine the application of these theories in the analysis of Persian poetry, we first discuss their philosophical aspects and theoretical foundations, and then test how they work in a lyric by Saadi. The results of the present study show that the theory of mental spaces, despite its generally appropriate function, in some positions such as allegorical structures, does not have the necessary efficiency in semantic analysis of poetry and in such circumstances, the theory derived from that, theory of conceptual blending, can cover the functional vacuum. We have also shown that the theory of mental spaces is a tool that explains and analyzes the linguistic nature of ambiguity, as one of the most important elements of rhetoric in poetry.

    Keywords: Possible worlds, mental spaces, conceptual blending, cognitive poetics in Persian poetry, saadi's sonnet
  • Mohammad Roodgar* Pages 125-148

    In this research, first, the tradition of Khorasanian behavior has been evaluated among various methods, and its important features such as emphasis on austerity, Sokr, Shath and Annihilation in the Sheik have been pointed out. Then, in order to draw this dynamic behavior in the field of Khorasani mysticism, three important turning points in the course of its evolution have been considered: First, the initial formation by personalities such as Ahmad Ghazali, the founder of the current of romantic mysticism. At this stage, the elders of Khorasan, after defining their theoretical and behavioral principles, gradually gave in to the defined monastic system in which the main foundations of conduct were continuous austerity and monasticism. Second, dynamism and prosperity by Najmuddin Kobra, the founder of Shottar's conduct. At this stage, although an attempt was made to adopt a moderate approach to conduct, the strong role of the austerity system and the strong monastic rites prevented a fundamental change. The third stage is the return to the first tradition by a person like Shams Tabrizi. He considered the reliance of Khorasan's behavior on the monastic system as a serious deviation and led it to dependence on the spiritual guardianship of the elders and the doctrine of annihilation in the sheikh.

    Keywords: Practical mysticism, Khorasan mysticism, methods of conduct, Shottar conduct, Shams-e Tabrizi
  • Masoume Zarekohan*, Azar Daneshgar Pages 149-172

    In this paper, the rage and violence against women have been studied in two different cultures (Western-Iranian) in an analytic-comparative manner, which explicitly depicts how this rage and violence strengthens the patriarchal foundations and sacrifices or even eliminates women. After investigating the theories connected with the feminist criticism and specifically its most significant component i.e. violence against women, the present research analyzes the examples of typical and thematic violence in the two novels of “The Infatuations” by Javier Marias and “On Foot” by Belgheis Soleimani, so that it can unveil the violence against women in these two novels. The analyses show that notwithstanding the different beliefs in the two communities, violence against women is far identical but only different in their type of imposition.

    Keywords: Violence against women, infatuation novel, pedestrian novel, contemporary Persian novel
  • Amir Soltanmohamadi* Pages 173-194

    One of the reasons for the double problems of correcting the Shahnameh is the need to examine multiple aspects of this text. These aspects include mythological, historical, linguistic and temporal-spatial dimensions. Basically, these problematic foundations are the cause of the error of researchers and proofreaders in correcting this work. In this research, one of the most reliable corrections of the Shahnameh, namely the correction of Jalal Khaleghi Mutlaq, is examined and some of the flaws of this text have been raised. By highlighting some of the corrections of this text and examining some of the selections of this text and comparing the forms of other versions, the author has revealed some flaws. Neglecting the course of the narration, the meaning of the verses, linguistic points, and cognitive copywriting points has caused wrong choices in this text. Apart from version reviews, other things such as explanation and reporting of bits have also been researched and their faults and shortcomings have been explained.

    Keywords: Shahnameh, versions of Shahnameh, Shahnameh Khaleghiemotlagh, reports from Shahnameh, correction of verses from Shahnameh.rt
  • Zahra Gharib Hosseini*, Hamid Jafari, Hadis Nourifar Pages 195-227

    Story design is a chain of events that adds direction to stories. Not only it determines the order and succession of events, but also an organized set of events connected through cause-and-effect relationships and arranged by a pattern or map. Design has a strong relationship with other elements of a tale. Examining the structure of design in folk tales enhances understanding and perception of the ruling system of tales and their attractions. Lakki’s written tales examined in this paper are based on design elements and the types included Pacha (eight tales in one book), Se-Charaki by Jahanshah Azadbakhsh and Lakki legends by Kiomarsh Amiri Kalejoie. The design of the majority of stories was linear and since the manufactured order of events and trends rule the natural order of tales, closed-design was the most popular design in Lakki’s Pachas. The drawbacks of extending Pacha’s design were in the mystery solving part. Magical agents with metaphysical forces solve the protagonist’s problem, while there is no introduction for the presence of the protagonist's supporting character. That is, the protagonist encounters them by accident.

    Keywords: Folk literature, Lakki Pachas (tales), Character in folklore stories, description in popular literature
  • Jalal Gorgij, Farzad Ghaemi* Pages 229-253

    A newfound manuscript which is known as Kolliat-e Garshaspname , is one of the scrolls which Its final form  has been written in Qajar era.The author of this manuscript, Morshed Gholi, has prepared this mentioned manuscript  based on a manuscript by Sef Aldin which had been related to the Safavid era (Shah  Tahmasp ) . The review of this manuscript shows that the writer has been familiar with the multiplicity of narations and has not been a mere copywriter. One of noticeble interesting narration is the death of Nariman and Garshasb in the Sepandkooh. In spite of Garshaspname naration, in this naraition, Garshasb doesn't die of natural death and is killed by the force of magnetism. The authors of this article not only introduce this manuscript but also show its linguistic and stylistic features. Based on this study, the manuscript has a simple language and using ellipsis and participle are the obvious Syntactic features of the manuscript. In terms of rhetorical aspects mainly, contains, exaggeration, irony and similes, which are mostly sensational, banal and streotype. In addition Rhyme and pun rarely exist in this manuscripton.

    Keywords: Garshaspname, Narrative in prose of Garshasabnameh, narrative scrolls, stylistic analysis of folk epic
  • Ahmad Goli, Naser Alizadeh Khayyat, Azam Roohi Keyasar* Pages 255-284

    In this respect, romantic sonnets also have important connotations and show som realities in this period; Therefore, beloved place was investigated using some tools of Critical Discourse Analysis Approach in the sonnet over the last three decades . Thus, two theories were used for this purpose, Michael Hallidaychr('39')s theory to analyze the text the one and Norman Faircloughchr('39')s theory to explain its social dimensions the other. Among the text analysis tools,Ideational Metafunctional was chosen to focus on processes and naming purposes to reveal the attributes and names attributed to the lover, who is one of the main romantic discourse partner in the sonnet over the last three decades. What meaning these namings convey in term of being positive and negative؛ and Also, what processes or actions has been behind the lover؛ The result attempts to show that the poets of this period have used both general and specific names and other names for the beloved, including: special names and allusive and symbolic signs;adjectives substitute noun, Name of the city and geographical area where the beloved resides; metaphorical names emanating from natural elements; Organs to synecdoche; And metaphorical expressions used to describe the beloved physical and mental characteristics. The beloved of these sonnets plays the most important role in the form of relational processes of 43%, material 39% and mental 12%; In these processes, the beloved has appeared in the roles of actor 35%, carrier 20% and known 15%. The beloved participants is positively assessed in 71% of the processes.

    Keywords: Critical analysis of the discourse, the place of the lover in contemporary sonnets, contemporary romantic sonnets, the lover's address in contemporary poetry, the beloved's address in contemporary poetry
  • Fereshteh Maleki*, Alireza Shohani Pages 285-326

    TThe Woman Behind the Bronze Door" is one of the stories in the "Doors and the Great Wall of China" collection written by Ahmad Shamlou. From the reading of the story, it appears that in writing this story, Shamlou has used the features of the Gothic and Surreal schools, in a way that it can be said, he has turned the characteristics of the Gothic school towards the Surrealism school with a kind of artistic transformation. This research aims to show the most important effects and dimensions of these two schools in the story with an analytical method. The findings of the research show that on the one hand, using an atmosphere full of ambiguity and mystery, otherworldly events with anxiety and fear, fearful place, fluidity of time, morbid and chaotic characterization, nightmare, superstitious beliefs and boundless fantasy of a full-fledged Gothic story. has created and on the other hand by creating something wonderful and extraordinary, subconscious mind, illusion, dream and surrealist objects, automatic writing and surreal love, he has written a surreal story. The content of the story is a mixture of dreams and reality in an inflammatory and melancholic atmosphere, and at the same time, the border between the two is not clear. Based on this, it can be said that Shamlou has reached Surrealism from the Gothic passage and has reached the peak of the connection between these two schools, and his innovation in creating a work that is a combination of the two mentioned schools is a remarkable experience in the tradition of Persian story writing.

    Keywords: Gothic school, surrealism, Ahmad Shamlou, the woman behind the bronze door, contemporary story
  • Sepideh Yeganeh* Pages 327-355

    One of the stylistic features of the elegies of the first period of the Holy Defense (1980-1984) is the imagination of nature, which goes beyond traditional rhetoric due to the subject of mourning of the martyr, and is connected with the literary schools of the world. By collecting all the elegies of the first years of the war that have been published in the collection of poets’ poems and studying the function of nature in images, a combined nature was revealed that can be called a romantic-classical duality. Among the romantic functions of nature in elegies are “nature as a mourner”, “nature as a creditor to the martyr”, “nature as a credited by the martyr” and “nature as a part of setting”. Among the classicism components, “imitation of nature”, “imitation of the ancients”, “instructiveness and pleasantness”, “clarity”, and “decorum” are noteworthy. This duality is the result of linking the traditionalist and truth-seeking approach with the emotional approach that the poets of the Holy Defense have faced in mourning the martyrs of the war, and have chosen it to express and effectively convey their mourning states to the reader.

    Keywords: Elegy, Holy Defense Poetry, Romanticism, Classicism, Nature