فهرست مطالب

روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی - پیاپی 73 (پاییز 1401)

فصلنامه روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی
پیاپی 73 (پاییز 1401)

  • تاریخ انتشار: 1401/12/22
  • تعداد عناوین: 8
|
  • شهناز احمدی، محترم نعمت طاوسی* صفحات 3-16

    در این پژوهش نقش واسطه ای نظمجویی هیجانی در رابطه بین تجربه های آسیبزای دوران کودکی و کنش تاملی مادر بررسی شد. بر مبنای روش نمونه برداری در دسترس، 312 نفر از مادران مراجعهکننده به خانه های امن شهر تهران در سال 1400 انتخاب شدند و به پرسشنامه کنش تاملی والدین لویتن و دیگران، 2017 ،پرسشنامه تجربه های آسیبزای دوران کودکی برنشتاین و دیگران، 2003 و مقیاس دشواری نظمجویی هیجان گرتز و رومر، 2004 پاسخ دادند. نتایج آزمون تحلیل مسیر نشان داد تجربه های آسیبزای دوران کودکی 63 درصد از واریانس دشواری نظمجویی هیجان را تبیین میکنند و تجربه های آسیبزای دوران کودکی و دشواری نظمجویی هیجان در مجموع توانایی تبیین 65 ،25 و 32 درصد از واریانس حالت پیشذهنیسازی، حالت اطمینان در مورد حالتهای ذهنی و علاقه مندی و کنجکاوی در حالتهای ذهنی کنش تاملی مادر را دارند. این یافته ها با آشکار کردن نقش واسطه ای نظمجویی هیجانی در رابطه بین تجربه های آسیبزای دوران کودکی و کنش تاملی مادر، ضرورت توجه به دوران کودکی را برجسته میسازد.

    کلیدواژگان: کنش تاملی والدین، نظمجویی هیجانی، تجربه های آسیبزای دوران کودکی
  • طیبه شاهمرادی فر، پرویز آزادفلاح*، حجت الله فراهانی صفحات 17-38

    هدف این پژوهش، وارسی الگوهای شاخص روابط موضوعی والدین ایرانی، برمبنای دیدگاه روابط موضوعی بود. در این پژوهش کیفی، ارزیابی با در نظر گرفتن معیارهای ورود و خروج، در مورد 15 نفر انجام شد. داده ها با استفاده از مصاحبه بالینی جمعآوری و با روش تحلیل بنمایه تحلیل شد. برای تایید دقت و صحت داده ها از چهار معیار قابلیت اعتبار، قابلیت اطمینان، قابلیت تاییدپذیری و قابلیت انتقال و روش سه سویه سازی استفاده شد. با تحلیل داده ها سه بنمایه فراگیر خود، دیگری و ارتباط  6 بنمایه سازماندهنده و 33 بنمایه پایه  به دست آمد. بن‌‌ مایه های فراگیر براساس دیدگاه روابط موضوعی که تاکید دارد تجارب فرد با نخستین مراقبان در دوران کودکی درونی شده است و در روابط بعدی فرد تکرار میشوند، قابل تبیین هستند و والدین، در رابطه با فرزندانشان این تجارب را به صورت ناهشیار تکرار میکنند. یافته های این پژوهش بر این تاکید دارند که تعارضهای والدین با فرزندانشان را نمی توان صرفا براساس روابط کنونی آنها تببین کرد و ریشه این مشکالت را باید در بازنماییهای»خود- موضوع« ردیابی کرد.

    کلیدواژگان: روابط موضوعی، کودک، والد، خود، موضوع، ارتباط
  • مائده رنجبر، سوسن رحیم زاده* صفحات 39-50

    هدف این پژوهش مقایسه بهره تحول‌‌یافتگی، نشانه های اضطراب و افسردگی در دانشآموزان دوره ابتدایی شهری و روستایی شهرستان بابل بود. در قالب یک طرح علی مقایسهای، 90 دانش آموز شهری 47 دختر و 43 پسر و 90 دانشآموز روستایی 47 دختر و 43 پسر از پایه اول تا ششم دوره ابتدایی به روش داوطلبانه انتخاب شدند و آزمون آدمک رنگی روآیه، 1984 نقل از دادستان، 1395 را ترسیم کردند. نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد بهره تحولیافتگی بین دو گروه دانشآموزان دوره ابتدایی شهری و روستایی تفاوت ندارد اما نشانه های اضطراب و افسردگی در دانشآموزان روستایی بیش از دانشآموزان شهری است و محل سکونت توانایی تبیین 4درصد از واریانس اضطراب و 6 درصد از واریانس افسردگی تفاوت بین دو گروه را دارد. در پایان بر تغییرات تربیتی و آموزشی همگام با تغییرات اقتصادی-اجتماعی تاکید شد.

    کلیدواژگان: بهرۀ تحول یافتگی، اضطراب، افسردگی، شهری، روستایی
  • ماهرخ ابدالی آقاگلی، آزاده امینی ها* صفحات 51-64

    هدف این پژوهش بررسی تجارب روانشناختی دختران نوجوان سوگوار مادر بود. در راستای این هدف، داده های مورد نیاز از طریق پژوهش کیفی و طرح پدیدارشناسی در سال 99-1398 از طریق روش نمونه برداری هدفمند و نظری به دست آمد. تعداد 12 شرکتکننده دختر نوجوان بین سنین 13 الی 18 سال ساکن شهر تهران انتخاب شدند و تا رسیدن به اشباع نظری، روند نمونه برداری ادامه یافت. داده های حاصل با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته جمعآوری و پس از پیادهسازی، در نهایت برای تحلیل آنها از روش تحلیل مضمون استفاده شد. عد اجتماعی، مدیریت و راهبردها و پیامدها  و 10مضمون سازمان دهنده  روانشناختی، ب یافته های حاصل از مصاحبه ها در4 مضمون فراگیر  ب و 47 مضمون پایه طبقه بندی شد. نتایج این پژوهش نشان داد واکنشهای روانشناختی شناسایی شده در دختران نوجوان سوگوار مادر همگی دال بر ایجاد نشانه هایی از افسردگی است و توجه به ملاحظه های اجتماعی فرهنگی و حمایت اجتماعی و عاطفی نوجوانان سوگوار در تعدیل عالیم سوگواری موثر است.

    کلیدواژگان: پژوهش کیفی، تجارب روانشناختی، سوگ، نوجوان
  • مهشید شعبانی، جواد خلعتبری، شهره قربان شیرودی* صفحات 65-78

    هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش روان نمایشگری بر برانگیختگی و انعطافپذیری روانشناختی دانش آموزان طاق دارای مشکالت رفتاری برونی سازی و پژوهش حاضر شبه تجربی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری شامل دانشآموزان طاق دارای مشکالت رفتاری برونیسازی شده بود که در دوره اول متوسطه در سال تحصیلی 1400-1399 در شهر اصفهان مشغول به تحصیل بودند. 40 دانشآموز طاق دارای مشکالت رفتاری برونیسازی با روش نمونه برداری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند هر گروه 20 دانش آموز  و به پرسشنامه برانگیختگی بارت، استانفورد، کنت و فلتوس، 2004 ،پرسشنامه انعطافپذیری روانشناختی دنیس و وندروال، 2010 و سیاهه رفتاری کودکان و نوجوانان آشنباخ و رسکورال، 2001 پاسخ دادند. گروه آزمایش آموزش روان نمایشگری خوبانی، محمدی و جراره، 1392 را طی دو و نیم ماه در 10 جلسه 75 دقیقهای دریافت کردند. در گروه آزمایش 4 نفر و در گروه گواه نیز 3 نفر ریزش داشتند. نتایج تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر نشان داد آموزش رواننمایشگری بر برانگیختگی و انعطافپذیری روانشناختی دانشآموزان طاق دارای مشکالت رفتاری برونیسازی تاثیر معنادار دارد. بر اساس یافته های این پژوهش میتوان چنین نتیجه گرفت که آموزش روان نمایشگری با بهره گیری از فنونی همانند مواجه هسازی، ابراز احساسات، پالیش هیجانی و ایفای نقش میتواند به عنوان یک روش کارآمد جهت کاهش برانگیختگی و افزایش انعطاف پذیری روانشناختی دانش آموزان طاق دارای مشکالت رفتاری برونیسازی شده مورد استفاده گیرد.

    کلیدواژگان: انعطاف پذیری روانشناختی، برانگیختگی، طلاق، مشکلات رفتاری برونی سازی
  • سودابه جعفری نسب، مریم کدخدایی* صفحات 79-90

    این پژوهش با هدف تعیین رابطه بین نظامهای مغزی رفتاری با اعتیاد اینترنتی از طریق متغیر واسطه ای اضطراب اجتماعی انجام شد. در یک پژوهش توصیفی، 346 دانشجو 129 مرد و 217 زن  براساس نمونه برداری در دسترس از دانشجویان دانشگاه غیرانتفاعی شهید اشرفی اصفهانی انتخاب شدند و به پرسشنامه شخصیت گری - ویلسون 1989 ،سیاهه اضطراب اجتماعی کانور و دیگران، 2000 و آزمون اعتیاد به اینترنت یانگ ، 1998 پاسخ دادند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد اثر مستقیم و غیرمستقیم نظام فعالساز رفتاری بر اعتیاد اینترنتی به صورت منفی و اثر مستقیم و غیرمستقیم نظام های بازداری رفتاری و جنگوگریز بر اعتیاد اینترنتی مثبت و اثر مستقیم نظام فعال ساز رفتاری بر اضطراب اجتماعی منفی و اثر مستقیم نظامهای بازداری رفتاری و جنگوگریز بر اضطراب اجتماعی مثبت است. همچنین اثر مستقیم اضطراب اجتماعی بر اعتیاد اینترنتی نیز مثبت بود. افزون بر این نتایج نشان داد نظامهای مغزی رفتاری و اضطراب اجتماعی توانایی تبیین 48 درصد از واریانس اعتیاد اینترنتی را دارند. براساس یافته های این پژوهش میتوان نتیجه گرفت به منظور پیشگیری از اعتیاد اینترنتی، افزون بر توجه به نظامهای مغزی رفتاری، الزم است زمینه های الزم جهت کاهش اضطراب اجتماعی فراهم شود.

    کلیدواژگان: اضطراب اجتماعی، اعتیاد اینترنتی، نظامهای مغزی رفتاری
  • زینب خانجانی، تورج هاشمی نصرتآباد، سیده لیلا فخیمی*، عنایت الله فلاحت صفحات 91-104

     هدف این پژوهش تعیین اثربخشی رفتاردرمانی تعدیل شده بر نشانه های اختلاف سلوک با ویژگی برجسته بیرحمی بی احساسی و طرح پژوهش از نوع کاربردی و با توجه به شیوه جمع آوری داده ها شبه تجربی تک آزمودنی با خطوط پایه منفرد بود. نمونه موردنظر 3 نفر از کودکان دارای نشانه های اختلال سلوک بود که در سال تحصیلی 98-99 در مدارس شهرستان تبریز مشغول به تحصیل بودند و به شیوه در دسترس و هدفمند و با توجه به مالکهای ورود و خروج انتخاب شدند. برای شناسایی کودکان واجد رگه بیرحمی – بیاحساسی از سیاهه بیرحمی- بیاحساسی فریک، 2003 استفاده شد. همچنین برای اجرای رفتاردرمانی تعدیلشده از بسته آموزشی محقق ساخته برگرفته از آموزه های میلر و دیگران 2014 و واچ بوش و دیگران 2019 و جهت ارزیابی نشانه های اختال سلوک از مقیاس اختلال های رفتار ایذایی پلهام، ناژی، گرینزلید و میلیچ، 1992 در مراحل خط پایه و مداخله استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش ترسیم نمودارها و محاسبه درصد بهبودی و اندازه اثر نشان داد که رفتاردرمانی تعدیلشده در کاهش نشانه های کودکان مبتا به اختال سلوک با ویژگی برجسته بیرحمی بی حساسی اثربخش است. بر اساس یافته های پژوهش میتوان گفت استفاده از رفتاردرمانی تعدیلشده دارای تلویحات عملی در کاهش نشانه های اختلال سلوک است که برای والدین، مشاوران و بالینگران قابل توصیه است.

    کلیدواژگان: رفتاردرمانی تعدیلشده، اختالل سلوک، بیرحمی- بیاحساسی
  • صبا فکور*، مهدیه رحمانیان، مهناز علی اکبری دهکردی صفحات 105-118

    هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر نظریه عقلانی، هیجانی، رفتاری بر کاهش خشم و حساسیت به طرد بود. روش این پژوهش شبه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری یکماهه و جامعه آماری این پژوهش زنان شاغل شهر تهران بود. 30 نفر به شکل داوطلب انتخاب و پرسشنامه حساسیت به طرد  داونی و فلدمن، 1996  و فرم کوتاه سیاهه خشم نواکو، 1975 را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس و تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شد. یافته ها حاکی از آن بود که آموزش گروهی مبتنی بر نظریه عقلانی، هیجانی، رفتاری به طور قابل ملاحظه ای حساسیت به طرد و خشم را در گروه آزمایش کاهش داده و این اثر در مرحله پیگیری نیز ثابت باقی مانده است. با توجه به یافته های پژوهش می توان دریافت این آموزش میتواند برای زنان با مشکلات حساسیت به طرد بالا و خشم سودمند باشد.

    کلیدواژگان: آموزش گروهی، نظریۀ عقلانی- هیجانی- رفتاری، خشم، حساسیت به طرد
|