فهرست مطالب
مجله پایش
سال بیست و دوم شماره 3 (پیاپی 109، خرداد و تیر 1402)
- تاریخ انتشار: 1402/03/16
- تعداد عناوین: 10
-
-
صفحات 257-267مقدمه
عفونت محل جراحی در مدت 30 روز پس از عمل جراحی ایجاد شده و پوست و بافت زیر جلدی محل برش جراحی را درگیر می کند. عفونت محل جراحی علاوه بر آسیب رساندن به بیمار، هزینه زیادی به نظام سلامت تحمیل می کند. این پژوهش با هدف برآورد هزینه عفونت محل جراحی در بیمارستان انجام شد.
مواد و روش کاراین مطالعه توصیفی به روش ارزیابی پزشک در یک بیمارستان دانشگاهی در کاشان انجام شد. تعداد 115 بیمار از 11،023 بیمار عمل جراحی شده در این بیمارستان در سال 1396، مبتلا به عفونت محل جراحی شدند. اقدامات پزشکی و پرستاری اضافی انجام شده و هزینه های مربوطه برای تشخیص، درمان و مراقبت عفونت محل جراحی توسط یک پزشک عمومی مجرب و دو پرستار با تجربه از زمان ابتلا به عفونت تا ترخیص با مطالعه پرونده پزشکی بیمار شناسایی و محاسبه شد. داده ها با نسخه 16 نرم افزار SPSS و با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی تحلیل شدند.
یافته هادر این مطالعه شیوع عفونت محل جراحی برابر با 0/04 درصد بود. میانه هزینه کل عفونت محل جراحی هر بیمار 33،089،572 ریال برآورد شد که شامل هزینه های مصرف دارو (7،838،412 ریال)، آزمایشات (1،294،244 ریال)، تصویربرداری (1،462،692 ریال)، جراحی مجدد (7،938،158 ریال) و سایر خدمات (14،556،066 ریال) بود. هزینه عفونت محل جراحی با سن بیمار، بیماری دیابت، نوع جراحی، مدت زمان جراحی، جاگذاری وسیله در بدن بیمار، مدت زمان بستری بیمار قبل از عفونت و بخش بستری بیمار ارتباط معنادار داشت.
نتیجه گیریعفونت محل جراحی هزینه زیادی به بیمار، سازمان بیمه سلامت و بیمارستان تحمیل می کند. سیاستگذاران نظام سلامت و مدیران بیمارستان ها باید از مداخلات مناسب برای پیشگیری و کنترل عفونت های محل جراحی استفاده کنند.
کلیدواژگان: عفونت بیمارستانی، عفونت محل جراحی، هزینه درمان عفونت محل جراحی، بیمارستان -
صفحات 269-277مقدمه
صدمات تروماتیک مغزی یکی از مهمترین علل مرگ و میر و معلولیت در جوامع مختلف است. این مطالعه با هدف بررسی اپیدمیولوژیک صدمات تروماتیک مغزی در شهرستان قوچان انجام شد.
روش کاراین مطالعه مقطعی بروی کلیه بیمارانی که به دنبال صدمات تروماتیک مغزی طی یک دوره یک ساله (اول مهرماه 99 الی 31 شهریور 1400) به اورژانس یک بیمارستان در قوچان مراجعه نمودند انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، چک لیست پژوهشگر ساخته، پرونده بیمار، نتایج رادیولوژی و سی تی اسکن مغزی بیماران بود. اطلاعات با استفاده از نرم افزار 20 -SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها757 بیمار با میانگین سنی 30/91 سال در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفتند. شایع ترین علل صدمات تروماتیک مغزی به بترتیب عبارت بودند از حوادث ترافیکی، نزاع و سقوط از ارتفاع. شایع ترین یافته غیر طبیعی در سی تی اسکن هماتوم اپی دورال، شایع ترین ترومای همراه ترومای اندام ها و شایع ترین تظاهر بالینی سردرد گزارش گردید. تمامی علل صدمات تروماتیک مغزی بجز سقوط از پله در افراد مذکر بیشتر از افراد مونث گزارش گردید. میزان بروز صدمات تروماتیک مغزی 7/4 مورد در هر هزار نفر در سال محاسبه گردید.
نتیجه گیرینتایج این بررسی حوادث ترافیکی، نزاع و سقوط از ارتفاع را در ضربه مغزی نشان می دهد. با توجه به بالا بودن میزان بروز ضربه به سر ، ارایه راهکارهای مناسب و فرهنگ سازی در تمام زمینه ها می تواند نقش موثری در کاهش این گونه آسیب ها به همراه داشته باشد.
کلیدواژگان: صدمات تروماتیک مغزی، اپیدمیولوژی، بیمارستان -
صفحات 279-288مقدمه
پایگاه های اورژانس پیش بیمارستانی برای ارایه خدمات مناسب و رضایت بخش نیازمند برخورداری از تجهیزات و امکانات مناسب می باشند. لذا مطالعه حاضر با هدف مقایسه وضعیت تجهیزات اورژانس پیش بیمارستانی استان گیلان با دستورالعمل دارو و تجهیزات اورژانس پیش بیمارستانی وزارت بهداشت ایران (ویرایش ششم) طراحی و اجرا گردید.
مواد و روش کاراین مطالعه مقطعی در سال 1400 انجام گردید. نمونه گیری بصورت تمام سرشماری، در 78 پایگاه شهری و جاده ای اورژانس پیش بیمارستانی استان گیلان انجام گردید. وضعیت تجهیزات بر اساس دستورالعمل دارو و تجهیزات اورژانس پیش بیمارستانی وزارت بهداشت ایران (ویرایش ششم) مورد بررسی قرار گرفت. جهت آنالیز داده ها از نرم افزار spss نسخه 22 استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی (فراوانی، میانگین، انحراف معیار) و آمار تحلیلی (تحلیل واریانس) انجام گرفت. P کمتر از 0/05 از نظر آماری معنی دار در نظر گرفته شد.
یافته هادر مجموع 78 پایگاه مورد بررسی میانگین نمره تجهیزات پزشکی 556 (76درصد) و تجهیزات غیرپزشکی 46 (63درصد) بود. در مجموع پایگاه های اورژانس پیش بیمارستانی 602 نمره (75درصد) از دستورالعمل تجهیزات پزشکی و غیرپزشکی را کسب نمودند که بر این اساس در رتبه متوسط طبقه بندی شدند. همچنین یافته ها نشان داد بین مقطع تحصیلی مسیولین پایگاه و سابقه کار (بیش از 15 سال)، با میانگین نمره کل تجهیزات پزشکی و غیر پزشکی، ارتباط معنادار وجود داشت.
نتیجه گیریمقایسه وضعیت تجهیزات موجود در آمبولانس های اورژانس پیش بیمارستانی با دستورالعمل وزارت بهداشت، نشان دهنده نیاز به برنامه ریزی مدون جهت ارتقاء و بهبود کیفیت تجهیزات، تامین بودجه و نظارت و پایش مستمر است که می تواند باعث افزایش کیفیت و بهره وری خدمات اورژانس پیش بیمارستانی گردد.
کلیدواژگان: تجهیزات، فوریت های پزشکی، اورژانس پیش بیمارستانی، آمبولانس -
صفحات 289-300مقدمه
یکی از برنامه های موثر در پیشگیری از اختلالات اسکلتی-عضلانی، استفاده از مداخلات آموزشی حمل بیمار در چارچوب الگوی جامع پرسید-پروسید است. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر آموزش حمل بیمار مبتنی بر الگوی پرسید-پروسید بر میزان اختلالات اسکلتی-عضلانی در کمک پرستاران انجام شد.
مواد و روش کاراین پژوهش، یک مطالعه نیمه تجربی بود که در سال 1401 بر روی 100 نفر از کمک پرستاران شاغل در بیمارستان امام رضا (ع) واقع در استان کرمانشاه در گروه مداخله و کنترل، انجام شد. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه مشخصات جمعیت شناختی، پرسشنامه نوردیک، مقیاس نقشه بدن، مقیاس آنالوگ بصری و پرسشنامه رفتارهای پیشگیری از اختلالات اسکلتی-عضلانی براساس الگوی پرسید بود که در سه مرحله ی قبل، یک و سه ماه پس از مداخله، تکمیل شدند. تحلیل داده ها در نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون های آمار توصیفی و تحلیلی صورت گرفت.
یافته هاقبل از مداخله میزان و شدت اختلالات اسکلتی-عضلانی بین گروه مداخله و کنترل فقط در برخی اندام ها، اختلاف معنادار داشت اما پس از مداخله میزان و شدت اختلالات بین دو گروه در تمام اندامها، اختلاف معنادار داشت. به این صورت که در گروه مداخله، این میزان کاهش یافت. قبل از مداخله، اختلاف معناداری بین نمره آگاهی، نگرش، خودکارآمدی، عوامل تقویت کننده و قادرکننده و رفتار در گروه مداخله و کنترل وجود نداشت. اما پس از مداخله، این نمرات بین دو گروه، اختلاف معناداری داشت، به این صورت که در گروه مداخله، فزایش یافت.
نتیجه گیریدر این مطالعه آموزش حمل بیمار بر اساس الگوی پرسید-پروسید تاثیر بسزایی در کاهش میزان و شدت اختلالات اسکلتی-عضلانی داشت. لذا مداخله آموزشی براساس این الگو احتمالا می تواند باعث کاهش اختلالات اسکلتی-عضلانی در افرادی شود که به نوعی با حمل بیمار سروکار دارند، البته انجام مطالعات بیشتر بر روی تعداد افراد بیشتری توصیه میشود.
کلیدواژگان: الگوی پرسید-پروسید، آموزش، حمل بیمار، اختلالات اسکلتی-عضلانی، کمک پرستاران -
صفحات 301-312مقدمه
پرستاران، گروه اصلی ارایه دهنده مراقبت در موسسات بهداشتی و درمانی محسوب می شوند. مهاجرت پرستاران نگران کننده است و در سال های اخیر به نقطه هشدار رسیده است. این مطالعه، با هدف تعیین تمایل به مهاجرت پرستاران و ارتباط آن با سرمایه اجتماعی در بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی گلستان انجام شد.
مواد و روش کاراین مطالعه، توصیفی تحلیلی از نوع مقطعی بود. جامعه آماری کلیه پرستاران شاغل در بیمارستان های آموزشی درمانی شهرستان گرگان در سال 1401 بودند. 503 پرستار، پس از نمونه گیری به روش طبقه ای تصادفی وارد مطالعه شدند. داده ها به وسیله پرسش نامه تمایل به مهاجرت چوب بستی و پرسشنامه سرمایه اجتماعی پاتنام جمع آوری شدند. داده ها با کمک روش های آمار توصیفی و استنباطی، در نرم افزار SPSS-24 و سطح معناداری 0/05 تحلیل شد.
یافته هانمره کلی پرسشنامه تمایل به مهاجرت در سطحی نسبتا بالاتر از حد متوسط بود. بیشترین تاثیرگذاری بر تمایل به مهاجرت از دیدگاه پرستاران بترتیب مربوط به ابعاد عوامل کششی یا جاذبه مبدا، عوامل رانشی یا دافعه مبدا، عوامل کششی یا جاذبه مقصد و در آخر مربوط به بعد تمایل به مهاجرت بود. نمره کلی سرمایه اجتماعی در حد متوسط بود. نمره کلی تمایل به مهاجرت و تمامی ابعاد آن ارتباط معکوس و معناداری با نمره کلی سرمایه اجتماعی و ابعاد آن داشتند، به طوری که، هرچه سرمایه اجتماعی و همچنین ابعاد آن کاهش می یابد، تمایل به مهاجرت و ابعاد آن افزایش خواهد یافت.
نتیجه گیریبا کاهش میزان سرمایه اجتماعی در پرستاران، تمایل به مهاجرت در آنها افزایش خواهد یافت. بدین ترتیب، میتوان با افزایش اعتماد اجتماعی، نهادی از طریق عملکرد مناسب و برطرف کردن مسایل ساختاری (نظیر بیکاری، مفاسد مالی و اقتصادی و غیره)، تمایل به مهاجرت خارج از کشور را کاهش داد.
کلیدواژگان: مهاجرت، تمایل به مهاجرت، سرمایه اجتماعی، پرستار، بیمارستان -
صفحات 313-322مقدمه
بیماری کووید 19 شدیدا مسری است که با سرایت به جوانان علیرغم فقدان احتمالی عواقب وخیم در آنان، ممکن است احتمال انتقال بیماری به دیگران به عنوان ناقل سالم را افزایش دهد. بنابراین ارتقای آگاهی جوانان در زمینه رفتارهای پیشگیرانه و رعایت نکات بهداشتی بسیار حایز اهمیت است. لذا مطالعه حاضر با هدف اثربخشی مداخله آموزشی مبتنی بر مدل اعتقاد بهداشتی بر ارتقاء رفتارهای پیشگیرانه بیماری کووید 19 در جوانان انجام شد.
مواد و روش کارپژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی بوده که در سال 1400-1399 و با شرکت100 نفر از جوانان 35-25 ساله تحت پوشش مراکز خدمات جامع سلامت شهرکرد که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند، انجام شد. نمونه ها بطور تصادفی در دو گروه آزمون (50 نفر) و کنترل (50 نفر) قرار گرفتند. برای گروه مداخله جلسات آموزشی مجازی، بر اساس سازه های مدل اعتقاد بهداشتی طی یک ماه و در قالب6جلسه برگزار شد. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه مبتنی بر سازه های مدل اعتقاد بهداشتی و پرسشنامه رفتارهای پیشگیرانه بود که قبل و بعد از مداخله در هردو گروه جمع آوری خواهد شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 18 انجام گرفت.
یافته هااکثر مشارکت کنندگان زن و میانگین سنی آنها 31/95 سال بود. نتایج مطالعه نشان داد که ابعاد مدل اعتقاد بهداشتی در دو گروه در قبل از مداخله تفاوت معنی داری نداشت. این تفاوت در سنجش یکماه پس از مداخله، معنی دار بود. تنها در مورد سازه موانع درک شده، (با وجود کاهش میانگین نمره) این میزان معنی دار نبود.
نتیجه گیریاجرای برنامه ی مداخله آموزشی مبتنی بر مدل اعتقاد بهداشتی موجب ارتقا سطح آگاهی و به تبع آن ایجاد نگرش های مطلوب و انجام رفتارهای پیشگیرانه در زمینه بیماری کووید 19 در جوانان شد. به همین منظور طراحی و اجرای مداخلات مبتنی بر این مدل برای تغییر رفتار در جوانان پیشنهاد می گردد.
کلیدواژگان: مدل اعتقاد بهداشتی، رفتارهای پیشگیرانه، بیماری کووید 19، جوانان -
صفحات 323-333مقدمه
اضطراب دندانپزشکی یک مسیله رایج در بین بیماران است و نقش دندانپزشک در کنترل یا برطرف سازی عوامل اضطراب بیماران از اهمیت والایی برخوردار است. این تحقیق، شناسایی با هدف عوامل موثر بر مدیریت رفتاری اضطراب دندانپزشکی توسط دانشجویان دندانپزشکی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری طراحی شد.
مواد و روش کارمطالعه مقطعی حاضر در ماه نوامبر سال 2020 در میان دانشجویان دندانپزشکی اهوازانجام شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته برای ارزیابی میزان استفاده دانشجویان از دستورالعملهای کاهش اضطراب، روش های کنترل اضطراب رفتاری-دارویی و نیز سنجش متغیرهای نگرش، کنترل رفتاری درک شده، قصد رفتاری، هنجار های انتزاعی، باورهای رفتاری و مدیریت کاضطراب دندانپزشکی، بیماران بود. پرسشنامه در سایت https://survey.porsline.ir طراحی گردید. برای آنالیز داده ها از SPSS 22 و AMOS26 استفاده گردید.
یافته هااز 246 دانشجوی دندانپزشکی دعوت شده، 218 نفر در مطالعه شرکت نمودند )میزان پاسخگویی 88 درصد( بود. مدل نهایی نشان داد که قصد رفتاری تاثیر مستقیم بر اجرای دستورالعمل ها را دارد. همچنین فاکتورهای و کنترل رفتاری درک شده ارتباط مستقیم با قصد رفتاری داشته اند. مجموع شاخص های برازش نشان می دهد مدل در تبیین کنترل اضطراب دندانپزشکی، تاحد نسبتا قابل قبولی ازکارایی برخوردار است. بالاترین قدرت پیشگویی کنندگی مربوط به کنترل رفتاری درک شده و قصدرفتاری بود.
نتیجه گیریدر مجموع، نمرات سازه های الگوی رفتار برنامه ریزی شده در سطوح مختلف متغیرهای جمعیتی یکسان بودند و اختلاف معنی دارند نداشتند. نتایج نشان داد سازه های الگو تناسب اولیه قابل قبولی برای تعیین عوامل مرتبط با باورها و رفتارهای کنترل اضطراب دندان پزشکی داشته باشند. مطالعات بیشتری برای بهبود شاخص های برازش مدل مورد نیاز است. همچنین با توجه به قدرت پیشگویی سازها ها، مطالعات آتی جهت بررسی کارایی روش های آموزشی در تعدیل سازه های مورد نظر، ضروری بنظر می رسد.
کلیدواژگان: اضطراب دندانپزشکی، مدیریت اضطراب دندانپزشکی، الگوی رفتار برنامه ریزی شده، مدل معادلات ساختاری، دانشجویان -
صفحات 335-343مقدمه
مطالعات نشان می دهد که در دو دهه اخیر میزان فرزندآوری در ایران 79% کاهش یافته است. مطالعه حاضر با هدف تعیین نگرش زنان متاهل بدون فرزند مراجعه کننده به مراکز خدمات جامع سلامت شهری زنجان نسبت به فرزندآوری در سال 1399 انجام شد.
روش کارمطالعه حاضر از نوع مقطعی بود. در این مطالعه،220 نفر از زنان متاهل بدون فرزند مراجعه کننده به مراکز خدمات جامع سلامت شهری زنجان، با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه بررسی نگرش نسبت به فرزندآوری استفاده شد. در نهایت، داده های جمع آوری شده وارد نرم افزارSPSS نسخه 26 شد و توسط آزمون های آماری همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس یک طرفه تحلیل گردیدند.
یافته هایافته های مطالعه نشان داد که 61/4 درصد از زنان مورد مطالعه دارای نگرش خوبی نسبت به فرزندآوری بودند. نگرش 36/4 درصد در سطح متوسط و نگرش 2/3 درصد، ضعیف بود. میانگین نمره نگرش به فرزندآوری 70/46 بود.
یافته ها نشان داد که بین متغیرهای سن، وضعیت تملک مسکن و وضعیت درآمد با میانگین نمره نگرش به فرزندآوری، رابطه معناداری آماری وجود نداشت. همچنین، بین متغیرهای سطح تحصیلات و وضعیت شغلی زنان و همسران آنها با میانگین نمره نگرش به فرزند آوری، ارتباط آماری معنی دار وجود داشت.نتیجه گیریلازم است در سطح جامعه، برنامه های آموزشی و انگیزشی برای زوجین با سطح سواد بالاتر و وضعیت های شغلی در رده های بالاتر، برگزار شود. این برنامه ها می تواند کمک کند تا دیدگاه آنها نسبت به فرزندآوری تغییر کند.
کلیدواژگان: زنان متاهل، فرزندآوری، نگرش -
صفحات 345-354مقدمه
میزان باروری کل در ایران به کمتر از سطح جایگزینی رسیده است. این امر نگرانی های متعددی در رابطه با آینده جمعیت کشور در سیاستگذاران حوزه های مختلف ایجاد کرده است. هدف این مطالعه بررسی تاثیر رضایت از زندگی زناشویی زنان بر تعداد فرزندان زنده به دنیا آمده بود.
مواد و روش کاربرای این منظور تعداد 385 نفر از زنان همسردار 18-44 سال ساکن نقاط شهری شهرستان کاشان در سال 1401 با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای پیمایش شدند. برای اندازه گیری رضایت از زندگی زناشویی از پرسشنامه استاندارد استفاده و اعتبار آن نیز توسط تحلیل عاملی تاییدی بررسی و تایید شد.
یافته هایافته ها نشان داد که میانگین تعداد فرزندان زنده به دنیا آمده زنان مورد مطالعه برابر با 1/43 فرزند است. میانگین رضایت از زندگی زناشویی زنان پاسخگو کمتر از میانگین مورد انتظار بود و تنها 11 درصد پاسخگویان سطح رضایت از زندگی زناشویی بالا را گزارش کردند. نتایج تحلیل چند متغیره بیانگر آن بود که با افزایش رضایت از زندگی زناشویی زنان تعداد فرزندان زنده به دنیا آمده به طور معنی داری افزایش می یابد.
نتیجه گیرینتایج این پژوهش نشان می دهد تلاش در راستای افزایش رضایت از زندگی زناشویی می تواند سطح فعلی باروری را افزایش دهد. از این رو، پیشنهاد می شود که در سیاست های جدید جمعیتی به تدوین برنامه هایی، با هدف ارتقاء رضایت از زندگی زناشویی، توجه شود.
کلیدواژگان: زنان، باروری، رضایت از زندگی زناشویی، شهر کاشان -
صفحات 355-358
اینفودمیک (Infodemic) یا مواجهه بیش از حد اطلاعاتی به معنای حجم عظیمی از اطلاعات، بعضا صحیح یا نادرست است، که پیدا کردن منابع مورد اعتماد و راهنمایی قابل اتکا را برای افراد در زمانی که بدان نیاز دارند دشوار می سازد. اپیدمی اطلاعات پدیده ای است که در زمان کوتاه، حجم زیادی از اطلاعات توسط رسانه های اجتماعی و فضای مجازی تولید و منتشر می شود، این مسیله در موضوعات مرتبط با سلامت از اهمیت ویژه ای برخوردار است، چراکه انتشار اطلاعات نادرست و شایعات بالاخص در فضای مجازی باعث ایجاد نوعی سردرگمی و عدم اطمینان در بین مخاطبان می شود و در نتیجه اثربخشی راهکارهای موثر سلامتی را کاهش می دهد. در هنگام وقوع پاندمی یا سایر مخاطرات بهداشتی، مخاطبان بیش از هر زمانی به اطلاعات صحیح نیاز دارند، زیرا افراد به منظور افزایش آگاهی خود، اطلاعات را از منابع متعدد جستجو می کنند که در این هنگام در صورت دسترس نبودن منبع موثق و شفاف، احتمال تاثیر شایعات و اطلاعات نادرست بالاخص از طریق فضای مجازی بیشتر می شود.
کلیدواژگان: سواد، رسانه، همه گیری
-
Pages 257-267Objective (s)
Surgical Site Infection (SSI) occurs within 30 days after surgery and involves the skin and subcutaneous tissue of the surgical incision. In addition to harming the patient, surgical site infection imposes a high cost on the health system. This research aimed to estimate the cost of surgical site infection in a hospital Iran.
MethodsThis descriptive study was conducted in a university hospital in Kashan in 2016. The cost of diagnosis, treatment and care of SSI was identified and calculated by an experienced medical doctor and two experienced nurses by studying the patient's medical record. Data were analyzed with SPSS software (version 16) and using descriptive statistics and inferential statistics.
ResultsThe prevalence of SSI was 1.04% in the hospital. The median additional cost attributable to SSI per patient was 33,089,572 Rials (997 US$), which includes the cost of medication (7,838,412 Rials), tests (1,294,244 Rials), and imaging (1,462,692 Rials). ), re-surgery (7,938,158 Rials) and other services (14,556,066 Rials). The cost of SSI has a significant association with patient age, diabetes, type of surgery, duration of surgery, placement of device in the patient body, patient length of stay in the hospital before infection and patient hospitalization department (p<0.05).
ConclusionSurgical site infection imposes a high cost on the patient, the health insurance organization and the hospital. Health system policy makers and hospital managers should use appropriate interventions to prevent and control surgical site infections
Keywords: Surgical site infection, Economic burden, Cost, Hospital -
Pages 269-277Objective (s)
Traumatic brain injuries are one of the most important causes of deaths and disabilities worldwide. This study was an epidemiological investigation of traumatic brain injuries in northeastern Iran.
MethodsThis cross-sectional study was included all patients who referred to the emergency department of a referral hospital following traumatic brain injuries during a one-year period (September 2020 to September 2021) in Quchan, Iran. The data collection tools included a demographic information questionnaire, a self-designed checklist, patients’ records, radiology results, and brain CT scans of the patients. Data was analyzed using SPSS version 20.
ResultsThere were 757 patients (70.7% males) with an average age of (30.91 ± 18.88) years. The most common causes of traumatic brain injuries were traffic accidents (50.2%), fights (17.2%), and falls from a height (14.5%). The most common abnormal finding in brain CT scan was epidural hematoma (25%), the most common trauma was organ trauma (33.56%), and the most common clinical manifestation was headache (44.3%). All causes of traumatic brain injuries, except for falling the stairs, were reported more in men than in women. The incidence rate of traumatic brain injuries was calculated to be 7.4 cases per 1000 people per year.
ConclusionsThe findings suggest the importance of preventing traffic accidents, fights, and falls from a height. This requires the revision and modification of macro-level managerial models of prevention services.
Keywords: Brain injuries, Epidemiology, hospital -
Pages 279-288
Objective (s):
Pre-hospital emergency centers need proper equipment and facilities to provide adequate and satisfactory services. Therefore, the present study aimed to compare the pre-hospital emergency equipment in Guilan province with the pre-hospital emergency medicine and equipment guidelines of the Ministry of Health of Iran (6th edition).
MethodsThis cross-sectional descriptive study was conducted in year 2022. All urban and road pre-hospital emergency centers of Guilan province were assessed (a province in the north of Iran). The conditions of the equipment were checked and determined based on the pre-hospital emergency medicine and equipment instructions of the Ministry of Health of Iran (6th edition). SPSS version 22 software was used for data analysis.
ResultsIn all 78 centers were studied. The average score obtained for medical equipment was 556 (76%), non-medical equipment was 46 (63%), and in total, pre-hospital emergency centers scored 602 (75%) from the instructions for medical and non-medical equipment, which is classified as average.
ConclusionComparing the condition of the equipment in pre-hospital emergency ambulances with the directives of the Iranian Ministry of Health showed that there is need for systematic planning to upgrade and improve the quality of the equipment, funding and continuous monitoring, which can lead to improve the quality of pre-hospital emergency services.
Keywords: Equipment, medical emergency, pre-hospital emergency, ambulance -
Pages 289-300Objective(s)
One of the effective programs in the prevention of musculoskeletal disorders among nursing assistants is the use of educational interventions on patient handling. The aim of this study was evaluating the effect of patient handling training based on Precede-Proceed model on musculoskeletal disorders among nursing assistants.
MethodsThis was a semi-experimental study conducted in 1401 on nurses working in a hospital in Kermanshah province, Iran. in the three stages before, one and three months after the intervention. The data collection tools included a demographic questionnaire, the Nordic questionnaire, the body map scale, a visual analog scale and a musculoskeletal disorders prevention behaviors questionnaire including items based on the Precede-Proceed model. Data analysis was done in SPSS software.
ResultsIn all 100 nurses were entered into the study (50 nurses per each group). Before the intervention, there was a significant difference in the rate and intensity of musculoskeletal disorders between the intervention and control groups only in some parts of the body, but after the intervention, there was a significant difference in the rate and intensity of the disorders between the two groups in all areas (P-value <0.05) indicating the improvement in intervention group. Before the intervention, there was no significant difference between the score of knowledge, attitude, self-efficacy, reinforcing and enabling factors and behavior in the intervention and control groups (P-value>0.05), but after intervention, these scores had significant differences between the two groups (P-value<0.05) showing improvements in the intervention group.
ConclusionThe patient handling training based on the Precede-Proceed model had a significant effect in reducing the rate and severity of musculoskeletal disorders. Conducting more studies on a larger sample is recommended.
Keywords: Precede-Proceed model, patient handling, musculoskeletal disorders, education, nursing assistants -
Pages 301-312Objective
Nurses are the main group of care providers in healthcare institutions. The migration of nurses is worrying and has reached an alarming point in recent years. This study was conducted to determine the willingness of nurses to migrate and to assess its relationship with social capital.
MethodsThis was a cross-sectional study. The statistical population was all the nurses working in educational and therapeutic hospitals of Gorgan, Iran in 2021. After random stratified sampling, 503 nurses were included in the study Data were collected by Chub Basti's Desire to Emigrate Questionnaire and Putnam's Social Capital Questionnaire. The data was analyzed with the help of descriptive and inferential statistics methods in SPSS-24 software and significance level was set at 0.05.
ResultsThe overall score of the questionnaire of willingness to migrate (0.67 ± 0.16) was relatively higher than the average level. The greatest impact on the desire to migrate was related to the dimensions of pull factors or attraction of the origin, push or repulsion factors of the origin, pull factors or attraction of the destination, and finally related to the dimension of the desire to migrate. The average score of social capital was 2.98 ± 0.56. The general score of willingness to migrate and all its dimensions had an inverse and significant relationship with the overall score of social capital and its dimensions so that as social capital and its dimensions’ decreased, the desire to migrate was increased.
ConclusionWith the reduction of social capital in the nurses, the desire to migrate increases. To reduce the desire to migrate abroad, the need for increasing social and institutional trust through proper performance and solving structural problems seems essential.
Keywords: Migration, Desire to Emigrate, Social Capital, Nurse, Hospital -
Pages 313-322
Objective (s): The Covid 19 pandemic is highly contagious and may increase the likelihood of transmitting the disease to others especially to young people. Therefore, raising the awareness of young people about the preventive behaviors of the Covid 19 is very important. The present study was conducted with the aim of assessment of the effectiveness of a program based on the Health Belief Model on the promotion of preventive behaviors of Covid 19 in young people.
MethodsThis was a quasi-experimental study that was conducted among a sample of young married people aged 25-35 years in Shahrekord, Iran by simple random sampling method. For the intervention group, 6 virtual training sessions were held based on the structures of the health belief model during one month. Data collection tools included demographic information, a questionnaire based on health belief model constructs and a questionnaire of preventive behaviors. Data analysis was performed using SPSS software version 18.
ResultsIn all we recruited 100 young people into the study (50 in intervention and 50 in control groups). The results showed that there was no significant difference between the dimensions of the health belief model in the two groups before the intervention (P <0.05). This difference was significant in the assessment one month after the intervention (P <0.05). Regarding the structure of perceived barriers, despite the decrease in the mean score, this difference was not significant (P = 0.07). Also, there was no significant difference in the mean scores of preventive behaviors between the two groups before the intervention (P <0.05), while this difference was significant in the 1-month measurement (P <0.05).
ConclusionThe implementation of a program based on the Health Belief Model raises the level of awareness and, consequently, creates favorable attitudes towards performing Covid 19 preventive behaviors.
Keywords: Health Belief Model, Preventive Behaviors, Covid 19, Youth -
Pages 323-333Objective
The aim of the present study was to assess factors affecting behavioural management of dental anxiety among dental students.
MethodsThe present study was conducted on 218 dental students of Ahvaz Jundishapur University of Medical Sciences, Ahvaz (AJUMS), school of dentistry, Iran during 1 to 21 November 2020. The data collection tool included a self-designed questionnaire containing a number of questions for assessing students’ anxiety reduction guidelines, and behavioural-medication anxiety control methods, as well as measuring key components of the Theory of Planned Behaviour (TPB). The layout of the questionnaire and all its questions/items were designed on the website https://survey.porsline.ir. Data were analysed using SPSS, version 23. The structural equation modelling (SEM) was performed using AMOS software version 26.0.
ResultsA total of 246 dentistry students were invited to participate in the study. Out of 246 students enrolled, 218 (88%) students completed and sent the questionnaire. The results revealed that behavioural intention had a direct impact on the implementation of distinguished instructions. Likewise, subjective norms and perceived behavioural control directly influenced the behavioural intention. The fit indices indicated that the measurement might have an acceptable performance (GFI = 0.86, CFI=0.81 RMSEA = 0.07, x2/df >3); R2=0.37. Perceive behavioral control and intention were the most important factors in explaining dental anxiety control behaviour.
ConclusionThe findings suggest that the constructs of the theory of planned behaviour might have a preliminary acceptable fit for determining the factors related to the beliefs and behaviours of dental anxiety control. Further studies are needed to improve model fit indices. The future studies should determine which educational methods could better manipulate the predictive factors.
Keywords: Dental anxiety, Dental anxiety management, theory of planned behavior, structural equation modeling, students -
Pages 335-343Objective(s)
The fertility rate has decreased by 79% worldwide and Iran. This study was conducted to assess the attitude of childless married women towards childbearing.
MethodsThis was a cross-sectional study. A sample of childless married women referred to the comprehensive urban health service centers of Zanjan, Iran were selected by cluster sampling method. Attitude of the participants towards childbearing was evaluated by an instrument. Finally, the data were entered into SPSS software (Version 26) and analyzed by one-way ANOVA and Pearson correlation coefficient.
ResultsIn all 220 women were studied. The findings showed that %61.4 of the participants had positive attitude at a good level, 36.4% had positive attitude at a moderate level and 2.3% had positive attitude at a low level. The mean score of attitude towards childbearing was 70.46 (SD=14.87). The findings showed that there were no statistically significant differences between the mean attitude score towards childbearing and age (p=0.788), housing status (p=0.505) and income (p=0.210). However, there were significant differences between the mean attitude score towards childbearing and educational level of the women (p>0.001) and their husbands (p<0.001) and also employment status of women (p>0.001) and their husbands (p=0.024).
ConclusionsThe findings suggest that people with higher educational and employment status are less positive towards childbearing. Conducting educational and motivational programs for such couples seems essential.
Keywords: Married women, childbearing, attitude -
Pages 345-354
Objectve (s): The total fertility rate in Iran has reached below the replacement level. This has created many concerns regarding the future of the country's population among policymakers in various fields. The aim of this study was to investigate the effect of women's marital life satisfaction on the number of live children born.
MethodsA sample of married women aged 18-44 living in urban areas of Kashan, Iran in 2022, using multi-stage cluster sampling method, were surveyed. To measure marital life satisfaction, a standard questionnaire was used.
ResultsA total of 385 women were studied. The findings showed that the mean number of live children born was 1.43 children per woman. The women’s marital life satisfaction was lower than the expected average and only 11% of the respondents reported a high level of marital life satisfaction. The results of the multivariate analysis showed that with the increase in the women's marital life satisfaction, the number of live children born increased significantly.
ConclusionThe finding suggest increase in marital life satisfaction can increase the current level of fertility. Therefore, it is suggested that in the new population policies, attention should be paid to developing programs with the aim of improving marital life satisfaction.
Keywords: Women, Fertility, Marital Life Satisfaction, Kashan City -
Pages 355-358
Dear Editor, Infodemic refers to mass volume of information associated with a specific topic and its growth can occur explosively in a short period of time. This phenomenon is amplified through social networks and spreads such as a virus. However, on the other hand media literacy is a very special skill that is considered as one of the most important skills that one needs. Media literacy gives the ability to analyze and recognize published information. This paper aimed to introduce the role of media literacy in managing the health information epidemic.
Keywords: literacy, media, epidemic