فهرست مطالب

اقتصاد دفاع و توسعه پایدار - پیاپی 28 (تابستان 1402)

نشریه اقتصاد دفاع و توسعه پایدار
پیاپی 28 (تابستان 1402)

  • تاریخ انتشار: 1402/06/01
  • تعداد عناوین: 6
|
  • ابوالقاسم گل خندان* صفحات 9-27
    ادبیات تجربی پیرامون رابطه مخارج نظامی و بیکاری، یافته های ناهمگن و متفاوتی را ارایه می دهد. گروهی از مطالعات نشان می دهند که مخارج نظامی می تواند به کاهش بیکاری کمک کند و در مقابل گروهی دیگر به این نتیجه رسیده اند که مخارج نظامی، بیکاری را تشدید می کند. تحقیقات گروهی نیز نشان می دهد که هیچ ارتباطی بین مخارج نظامی و بیکاری وجود ندارد. بر این اساس، لی (2021) با به کارگیری یک مدل نظری شامل اثر سمت عرضه، اثر سمت تقاضا و اثر امنیتی ناشی از مخارج نظامی در قالب یک مدل درون زای تصادفی نشان می دهد که رابطه بین بار نظامی و بیکاری (اشتغال) غیرخطی است و به شکل U (U معکوس) است. در این راستا هدف اصلی مقاله حاضر، آزمون تجربی این فرضیه در 171 کشور جهان طی سال های 2020-2001 می باشد. به این منظور با استفاده از ادبیات نظری و به کارگیری روش پانل آستانه ای، تاثیر بار نظامی بر نرخ بیکاری مدل سازی شده است. نتایج نشان می دهد که تاثیر بار نظامی بر بیکاری، غیرخطی و به صورت رابطه U شکل می باشد. مقدار حد آستانه مخارج نظامی نیز حدود 61/1 درصد از GDP برآورد شده است. به عبارتی، تا قبل از حد آستانه، بار نظامی تاثیری منفی و معنی دار بر نرخ بیکاری داشته است؛ اما پس از عبور از این حد آستانه، بار نظامی تاثیری مثبت و معنی دار بر نرخ بیکاری دارد که تاییدکننده فرضیه لی (2021) می باشد.
    کلیدواژگان: بار نظامی، بیکاری، رابطه غیرخطی، حد آستانه
  • مهدی ریاضی، اصغر صالح اصفهانی، حمیدرضا تابش* صفحات 29-51
    هدف پژوهش حاضر تعیین نقش عوامل سیاسی بر بودجه دفاعی با توجه به نقش تعاملی عوامل اقتصادی و سیاست های اتخاذی دولت مستقر در ج.ا.ایران می باشد. این پژوهش در زمره پژوهش های ترکیبی و از نوع اکتشافی بوده که در دو مرحله کیفی و کمی اجرا می گردد. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه مدیران و کارشناسان فعال در حوزه اقتصادی و دفاعی می باشد. ابتدا نمونه تحقیق از نوع روش نمونه گیری غیر تصادفی از نوع گزینشی انتخاب شد و در این بخش حدود 17 نفر از خبرگان شرکت کردند. در مرحله دوم روش نمونه گیری خوشه ای و در دسترس استفاده شد که در حدود 385 نفر به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته و در کل 320 پرسشنامه گردآوری شد. نتایج نشان داد که عوامل سیاسی بر بودجه دفاعی ج.ا.ایران با توجه به سیاست های اتخاذی دولت مستقر در سطح خطای کمتر از 1 درصد معنادار می باشد و شدت تاثیر عوامل سیاسی بر بودجه دفاعی ج.ا.ایران با توجه به سیاست های اتخاذی دولت مستقر برابر با 333/0 است. همچنین عوامل اقتصادی بر بودجه دفاعی ج.ا.ایران با توجه به سیاست های اتخاذی دولت مستقر در سطح خطای کمتر از 1 درصد معنادار می باشد و شدت تاثیر عوامل اقتصادی بر بودجه دفاعی ج.ا.ایران با توجه به سیاست های اتخاذی دولت مستقر برابر با 538/0 است. درنهایت، عوامل سیاسی بر بودجه دفاعی با نقش تعاملی عوامل اقتصادی در ج.ا.ایران با توجه به سیاست های اتخاذی دولت مستقر در سطح خطای کمتر از 1 درصد معنادار نمی باشد، بنابراین این رابطه تعاملی مورد تایید نمی باشد.
    کلیدواژگان: عوامل سیاسی، بودجه دفاعی، عوامل اقتصادی، سیاست های اتخاذی دولت، نقش تعاملی
  • داوود نصرآبادی، سید مهدی موسویان* صفحات 53-82
    با وقوع انقلاب اسلامی و تعارض در نوع جهان بینی و ایدیولوژی آن با نوع تبلیغی در غرب، اقتصاد ایران علاوه بر چالش ها و مخاطره های متعارف، در فضایی موسوم به جنگ اقتصادی قرار گرفته است. در چنین فضایی نیاز به ارایه راهبردهایی تحت عنوان دفاع غیرعامل اقتصادی متناسب با ظرفیت های کشور است. در این تحقیق با تاکید بر روی تحریم در حوزه جنگ اقتصادی، اقتصاد مقاومتی به عنوان یک سند بالادستی و چارچوب و استانداردی برای تدوین معیارهای دفاع غیرعامل اقتصادی متناسب با شرایط اقتصاد ایران در نظر گرفته شده است. پس از مصاحبه با نخبگان و صاحب نظران در حوزه اقتصاد مقاومتی و دفاع غیرعامل اقتصادی، مولفه ها و معیارهای الگوی دفاع غیرعامل اقتصادی در قالب جدول SWOT و به صورت نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصت ها و تهدیدها در حوزه های بازدارندگی، کاهش آسیب پذیری و تداوم فعالیت شناسایی شده و راهبردهای متناسب معرفی شده است. درنهایت نیز با استفاده از روش ANP راهبردهای الگوی مدنظر در قالب روش SWOT-ANP رتبه بندی شده است.بر اساس نتایج، تعداد 15 نقطه قوت، 26 نقطه ضعف، 9 نقطه فرصت و 10 نقطه تهدید شناسایی شده است. در بعد معیارهای اصلی، معیار ضعف با وزن 316/0 رتبه اول، معیار قوت با وزن 298/0 رتبه دوم، معیار فرصت با وزن 237/0 رتبه سوم و معیار تهدید با وزن 149/0 رتبه چهارم را دارد. همچنین در بین چهار نوع راهبرد شناسایی شده، راهبرد WO با وزن 4/0 رتبه اول، راهبرد WT با وزن 23/0 رتبه دوم، راهبرد SO با وزن 209/0 رتبه سوم و راهبرد ST با وزن 157/0 رتبه چهارم را دارد.
    کلیدواژگان: دفاع غیرعامل اقتصادی، اقتصاد مقاومتی، راهبرد، الگوی SWOT-ANP
  • محمد کرمپوری*، فخرالدین محمدی صفحات 83-116

    جهان از نظر تغییر توزیع جهانی قدرت در نوسان است و پویایی های نوظهور نظم جهانی تغییر شکل یافته و عمدتا توسط دولت ها و بازیگران امنیتی هدایت می شود. امروزه دولتی که از نظر تولید ناخالص داخلی و قدرت نظامی در منطقه وسیع ایندو_ پاسیفیک اندازه گیری می شود، هند است. این پژوهش با استفاده از روش گردآوری داده ها از نوع کتابخانه ای و روش تحقیق مبتنی بر رویکرد توصیفی_ تحلیلی به دنبال پاسخ به این سوال مهم است که ظهور هند به عنوان قدرت بزرگ چه پیامدهایی بر نظم جهانی آمریکا دارد؟ فرضیه ای که مطرح می شود این است که قدرت های بزرگ جدیدی ممکن است ظهور کنند که تک قطبی را تضعیف کرده و به یک سیستم دوقطبی یا چندقطبی منجر شود.  نتایج نشان می دهد هند در حال در دست گرفتن سهم قدرت از کشورهای بزرگتر یعنی چین و آمریکا است و باعث می شود که آن را تغییر داده و در نهایت به اوج خود برسد. قدرت رو به رشد هند چالشی را برای نظم جهانی تحت رهبری آمریکا ایجاد می کند که به ترتیبات جدید، گسترده و مشترک بین المللی نیاز دارد اما هند ترجیح می دهد که همکاری و مشارکت استراتژیک خود را با آمریکا برای مقابله و رقابت با چین در جهت به دست گرفتن ابتکار رهبری منطقه ادامه دهد، ولی در نهایت باعث تقویت هژمونی آمریکا در منطقه ایندو _ پاسیفیک می شود.

    کلیدواژگان: هند، آمریکا، چین، ایندو، پاسیفیک، نظم جهانی
  • داوود منظور، مجتبی سید حسین زاده یزدی* صفحات 117-150

    در این پژوهش جهت بررسی آثار تحریم های اقتصادی بر اقتصاد کلان کشور از چهار شاخص «شوک درآمد نفتی»، «شوک واردات مواد اولیه»، «شوک نرخ ارز»، و «شوک خالص ورود سرمایه» استفاده شده است. همچنین آثار تحریم های اقتصادی بر متغیرهای اقتصاد کلان کشور شامل «تولید ناخالص داخلی»، «شاخص قیمت مصرف کننده»، «درآمدهای مالیاتی»، «سرمایه گذاری»، و «مصرف» در قالب مدل خودرگرسیون برداری ساختاری (SVAR) مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور پس از «تحلیل آماری» و «بررسی مانایی»  متغیرها و نیز «تعیین وقفه بهینه»، ضرایب تخمین، برآورد و توابع عکس العمل آنی (IRF) استخراج شده است. نتایج نشان می دهد در کوتاه مدت: 1. شوک های حاصل از نرخ ارز (26-%) و واردات مواد اولیه (5/3-%) به ترتیب بیشترین اثرات منفی را بر متغیرهای اقصاد کلان داشته اند. 2. متغیرهای شاخص قیمت مصرف کننده (17%) و سرمایه گذاری (5-%)، تولید ناخالص داخلی (2-%) و درآمدهای مالیاتی (1-%) نیز به ترتیب بیشترین تاثیرپذیری منفی را از تحریم های اقتصادی داشته اند. و در بلندمدت: 1. شوک های حاصل از واردات مواد اولیه (30-%) و نرخ ارز (18-%) به ترتیب بیشترین اثرات منفی را روی متغیرهای اقتصاد کلان داشته اند. 2. متغیرهای شاخص قیمت مصرف کننده (19%) و مصرف (14-%) نیز به ترتیب بیشترین تاثیرپذیری منفی را از شوک های حاصل از تحریم داشته اند.

    کلیدواژگان: تحریمهای اقتصادی، متغیرهای اقتصاد کلان، مدل خودرگرسیون برداری ساختاری
  • حمیدرضا افشار، امیرحسین آقایی میبدی* صفحات 151-185

    طی سالیان اخیر انواع مدرنی از پول های الکترونیکی در سرتاسر جهان ظهور و بروز پیدا کرده است. پول های جدید کارکردهای متنوعی را در خود دارند که توسعه ی این کارکردها، جنبه های مختلف کاربردی حاکمیت پول ملی را (بویژه در عرصه مبادلات و سیاستگذاری پولی) تهدید می کند. به همین دلیل بانک های مرکزی درصدد توسعه ی رمزپول های برآمدند که هم کارکردهای پول دیجیتالی خصوصی را به همراه داشته باشد و هم حاکمیت پول ملی حفظ شود. بر این اساس،  در کشورهای مختلف رمزپول های بانک مرکزی (پول دیجیتال بانک مرکزی) به صورت آزمایشی در حال پیاده سازی یا مطالعه هستند. در این مطالعه نیز اثر انتشار رمز پول بانک مرکزی بر اقتصاد کلان در ایران با اتکاء به تحلیل داده های ناشی از مصاحبه ها و پرسش نامه ها بررسی شده است.نتایج نشان داد رمز پول بانک مرکزی می تواند در بهبود وضعیت متغیرهای ‏اسمی-پولی اقتصاد موثر واقع شود. بهبود کارایی ابزارهای سیاست های پولی، بهبود بسترهای سیاستگذاری ‏پولی شامل بازار بین بانکی، بهبود بسترهای انتقال مکانیسم های پولی شامل سیستم پرداخت و بهبود اصابت به ‏هدف تامین مالی (بهبود سرمایه گذاری) از جمله آثار مثبت انتشار رمز پول بانک مرکزی هستند.

    کلیدواژگان: رمز پول بانک مرکزی، اقتصاد کلان، هزینه مبادله، رشد اقتصادی، پول دیجیتال
|
  • Abolghasem Golkhandan * Pages 9-27
    Empirical literature on the relationship between military spending and unemployment presents heterogeneous and different findings. A group of studies show that military spending can help reduce unemployment, while another group has concluded that military spending exacerbates unemployment. A group also shows that there is no relationship between military spending and unemployment. According to this, Lee (2021) using a theoretical model including supply-side effect, demand-side effect and security effect caused by military spending in the form of a random endogenous model shows that the relationship between military burden and unemployment (employment) is non-linear and U-shaped (U reverse). In this regard, the main goal of this article is the empirical test of this hypothesis in 171 countries of the world during the years 2001-2020. For this purpose, the effect of military burden on the unemployment rate has been modeled by using the theoretical literature and applying the threshold panel method. The results show that the effect of military burden on unemployment is non-linear and in the form of a U-shaped relationship. The threshold level value of military spending is also estimated at 1.61% of GDP. In other words, before the threshold level, the military burden had a negative and significant effect on the unemployment rate; But after crossing this threshold level, the military burden has a positive and significant effect on the unemployment rate, which confirms the hypothesis of Lee (2021).
    Keywords: Military Burden, Unemployment, Non-Linear Relationship, Threshold Level
  • Mahdi Riazi, Asghar Saleh Esfehani, Hamidreza Tabesh * Pages 29-51
    The aim of the present paper is to examine the role of political factors and their interaction with economic factors on the defense budget Islamic Republic of Iran via the policies adopted by the government. This paper can be classified as mixed exploratory research and is carried out in two qualitative and quantitative stages. The statistical population of this research is comprised of managers and experts active in economic and defense fields. Accordingly, the research sample was chosen through a selective non-random sampling method, identifying 17 experts. Subsequently, we used the Available Cluster Sampling method to identify a statistical sample of 385 people and managed to collect answers to 320 questionnaires. The results indicate that political factors have a significant (at the error level of less than 1 percent) effect on the defense budget of the Republic of Iran, through shaping the policies adopted by the government. Furthermore, the intensity of the influence of political factors on the defense budget through the policies adopted by the government is estimated at 0.333. On the hand, we find that the effect of economic factors on the defense budget through the policies adopted by the government is significant at the error level of less than 1% and estimate their intensity of its impact at 0.538. Finally, we find that the resultant effect of the interaction between political factors and economic factors on the defense budget to be not significant at the error level of less than 1%, hence the resultant effect of the interaction between these two factors on the defense budget could not be confirmed.
    Keywords: Political Factors, Defense Budget, Economic Factors, government policies
  • Davood Nasrabadi, Seyyed Mahdi Mousavian * Pages 53-82
    With the occurrence of the Islamic Revolution and the existence of a conflict in the type of worldview and its ideology with the worldview and ideology propagated in the West, the Iranian economy is in a state called economic war. Then, there is a need to present strategies called economic passive defense. In this study, Emphasizing sanctions as a tool of economic warfare, resistance economics has been considered as an upstream document and standard for developing economic passive defense criteria in accordance with the conditions of Iran's economy. In this study, after interviewing elites and experts in the field of resistance economics and economic passive defense, Components and criteria of economic passive defense model identified as strengths, weaknesses, opportunities and threats in the areas of deterrence, vulnerability reduction and continuity of activities in the form of SWOT table. Finally, the ANP method is used to analyze and rank the strategies in the form of SWOT-ANP method. Accourding to the results, 15 strengths, 26 weaknesses, 9 opportunity points and 10 threat points were identified. The results showed that among the main criteria, the weakness with a weight of 0.316 is first, the strength is second (0.298), the criterion of opportunity is third (0.237) and the criterion of threat is fourth (0.149). Also among the 4 strategies identified, WO strategy with a weight of 0.4 ranked first, WT strategy ranked second (0.23), SO strategy ranked third (0.209) and ST strategy with a weight of 0.157 ranked fourth.
    Keywords: economic passive defense, Resistance Economy, strategy, SWOT-ANP model
  • Mohammad Karampouri *, Fakhroddin Mohammadi Pages 83-116

    Recently, many analysts have charted the rise of great power competition over the global distribution of power amidst the current flux and emerging dynamics which are reshaping the global order (and themselves are largely driven by governments and security actors). Currently, India is a major power in the Indo-Pacific region by the virtue of its GDP and military power. By utilizing library-method of data collection and a descriptive-analytical research method, this article seeks to examine the implications of India's emergence as a great power for the American dominance over world order. The paper proposes the hypothesis that the emergence of new powers weakens unipolarity, thus, leading to a bipolar or multipolar world order. The paper further argues that over the short-term horizon India will further entrench its status as a regional hegemon in the Indo-Pacific region, whilst over the long-term horizon it will emerge as a great power in the international order. The results obtained indicate that India is gradually taking over the power share of the larger countries, namely China and the US, and reshaping the regional power balance in its favor. India's growing power may prima facie seem to pose a challenge to the US-led world order, which is currently in need of new comprehensive arrangements that reshape the balance of power internationally. However, it should be noted that India’s strategic outlook which is based on cooperation and partnership with the US for containing the rise of China, which in turn implies that its regional leadership initiative could ultimately strengthen American hegemony in the Indo-Pacific.

    Keywords: India, America, China, Indo-Pacific, World Order
  • Davood Manzoor, Mojtaba Seyyed Hosseinzadeh Yazdi * Pages 117-150

    This study examines the effects of economic sanctions on the macroeconomic indicators of the Iranian economy by considering ‘oil income shocks’, ‘primary materials import shocks’, ‘exchange rate shocks’ and ‘net capital inflow shocks’. Furthermore the examines the effects of economic sanctions on macroeconomic variables such as ‘Gross Domestic Product’, ‘Consumer Price Index’, ‘Tax Revenues’, ‘Investment’, and ‘Consumption’ by using a Structural Vector Autoregression (SVAR) model. Subsequently, after conducting statistical analysis and stationary test of the variables and determining the optimal interval, Impulse Response Functions (IRF) were extracted. The results of the study indicate that over the short term: (a) the shocks resulting from the exchange rate fluctuations and the import of raw materials respectively have had the most negative effects on macro-economic variables, whilst (b) Consumer price index, investment, gross domestic product, and tax revenues have been most negatively impacted by economic sanctions, respectively. On the other hand, over the long term: (a) the shocks resulting from the import of raw materials and the exchange rate have had the most negative effects on macroeconomic variables, whilst (b) the Consumer Price Index and consumption have been most negatively influenced by shocks resulting from the sanctions, respectively.

    Keywords: economic sanctions, Macroeconomics Variables, structural vector autoregressive (SVAR) model
  • Hamidreza Afshar, AmirHossein Aghaee Meybodi * Pages 151-185

    In recent years, the advent and development of new forms of e-currencies has threatened national currencies issued by central banks (which perform various functions on terms of exchanges and monetary policy). In view of the foregoing, Central Banks are trying to develop cryptocurrencies that perform both the functions of decentralized digital currencies whilst preserving the sovereignty of the national currencies. Various Cases of this effort are currently being trialed or studied on an experimental basis in many countries. This study investigates the effects wrought by the issuance of digital currencies by the Central Bank on the macro economy of Iran. For this purpose, the methodology of this paper relies on the analysis of data from interviews and questionnaires.The results obtained indicate that the issuance of digital currencies by central banks can be effective in improving the nominal-monetary variables of the economy. Furthermore, among the other positive effects of the issuance of digital currencies include; enhancing the efficiency of monetary policy tools; increasing the efficacy of monetary policy platforms such as the interbank lending markets; improving monetary transfer mechanisms such as the payment system, improving the efficiency of financing and investment.

    Keywords: Central Bank Digital Currency, Macroeconomics, Transaction Cost, Economic Growth, Digital Money