فهرست مطالب

فصلنامه اقیانوس شناسی
پیاپی 54 (تابستان 1402)

  • تاریخ انتشار: 1402/06/10
  • تعداد عناوین: 10
|
  • سروناز بی غم سوستانی، بهروز زارعی دارکی*، مرتضی یوسف زادی، محمدشریف رنجبر صفحات 1-12
    پیشینه و اهداف

    صخره های مرجانی ساکن در زیست گاه های با شرایط خاص محیطی شواهد روشنی در مورد اینکه چگونه مرجان ها می توانند با عوامل استرس زا و تغییرات آب و هوایی احتمالی آینده سازگار شوند، ارایه می دهند. خلیج فارس و خلیج عمان از نظر محیطی مکانی منحصر بفرد محسوب می شود که اطلاعات کمی در مورد تنوع ذاتی متغیرهای کلیدی محیطی (مانند دما، کلروفیلa، کارتنویید) که بر مرجان نرم تاثیر می گذارند، در دسترس است و یا اینکه چگونه این تنوع در نهایت باعث ایجاد حساسیت منجر به مرگ و میر ناشی از فاکتورهای محیطی می شود، وجود ندارد. پژوهش ارایه شده در اینجا به این شکاف دانش می پردازد و دمای سطح دریا، فاکتورهای pH، DO و شوری  و کلروفیلa  و کارتنویید را بررسی می کند تا تفاوت های ایجاد شده در امتداد خلیج فارس و خلیج عمان را آشکار کند.

    روش ها

    فاکتورهای محیطی به وسیله ی مولتی متر دستگاه پرتابل HQ40D با قابلیت ثبت برخی پارامترهای محیطی اندازه گیری شد . نمونه برداری ازشقایق Stichodactyla haddoni در دو فصل تابستان و زمستان از سه ایستگاه شامل: جزیره قشم ایستگاه دوکوهک، جزیره هرمز ایستگاه خضر و خلیج چابهار ایستگاه تیس انجام شد.

    یافته ها

    به دلیل وجود محدوده طبیعی فاکتورهای pH، DO و شوری با هیچ یک از پارامترهای ارزیابی شده همبستگی آماری معنی داری نشان ندادند (P<0.05).  بیشترین مقدار کلروفیل a و کاروتنویید کل در نمونه ی رنگی شقایق دریایی (قهوه ای) چابهار مشاهده شد کمترین مقدار کلروفیل a و کاروتنویید به نمونه ی تابستان قشم تعلق داشت. در میان نمونه ها کلروفیل c تفاوت چندانی بین هر ایستگاه و فصل نشان نداد. نقشه حرارتی روابط فیزیکوشیمیایی با رنگدانه های Symbiodinium sp. در فصل تابستان بیشترین همبستگی رنگدانه ها را مربوط به فاکتور درصد اکسیژن محلول، دما و شوری نشان داد و در فصل زمستان نقشه حرارتی نشان داد که شوری، درصد اکسیژن محلول و دما بیشترین تاثیر را بر رنگدانه ها به ویژه کلروفیل a و کاروتنویید داشت.

    نتیجه گیری

    نتایج مطالعه رنگدانه های زیوزانتلای همزیست با شقایق دریایی نشان داد بین ایستگاه های مطالعاتی هم در فصل تابستان و هم در زمستان افزایش رنگدانه ها را نشان می دهد. افزایش رنگدانه داینوفلاژله همزیست در ایستگاه خلیج چابهار در تابستان می تواند به دلیل وزش بادهای موسمی باشد که دمای آب را تحت تاثیر قرار می دهد. نتایج بدست امده دلالت بر مقاوم بودن کلروفیل c نسبت به شرایط محیطی و فصل دارد.

    کلیدواژگان: رنگدانه ها، شقایق دریایی، فاکتورهای محیطی، همزیست، داینوفلاژله
  • اسحاق مهرا، زادالله فتحی*، مهرزاد مینویی صفحات 13-29

    پیشینه و مبانی نظری پژوهش: 

     بنادر مسیرهای اصلی حمل و انتقال محصولات در سراسر جهان می باشند و به عنوان پیوندهای حیاتی زمین و دریا نقش مهمی را ایفا می نمایند. همچنین، مانند دروازه هایی عمل می کنند که مسیرهای حمل و نقل را پیوند داده و تجارت و ارتباطات را افزایش می دهند. محیط زیست های دریایی و ساحلی با عوامل تهدیدکننده بی شماری از جمله منابع آلودگی، استخراج نفت و گاز، توریسم، صید بیش از حد، گونه های مهاجم، تخریب و از بین رفتن زیستگاه ها و تغییرات اقلیمی روبرو می باشند. هر یک از این عوامل بیشترین هزینه را به سازمان بنادر و دریانوردی تحمیل می نماید که در کل عملکرد مالی سازمان و سودآوری آن را کاهش می دهد. از آنجا که عملکرد مالی، موضوعی اصلی در تمامی تجزیه وتحلیل های سازمانی است، مدیریت ریسک برای کاهش شکست های ناشی از ریسک های مختلف که به ضرر و زیان مالی فراوان منجر می گردند، ضروری است. از این رو، شناسایی ریسک های محیط زیستی بنادر و مدیریت نمودن آنها موجب افزایش ایمنی و در نتیجه عملکرد مالی اثربخش و افزایش سودآوری آنان می گردد. بنابراین، هدف این پژوهش وزن دهی و اولویت بندی مدیریت ریسک های محیط زیستی تجهیزات، امکانات و تاسیسات بندری، عملیاتی، منابع انسانی، آلایندگی، حمل و نقل دریایی، طبیعی، امنیتی و قوانین بر عملکرد مالی سازمان بنادر و دریانوردی می باشد.

    روش شناسی:

      این پژوهش از نظر نوع داده آمیخته، از نظر هدف کاربردی-توسعه ای، از نظر ماهیت یک پژوهش اکتشافی و از نظر شیوه گردآوری داده ها، پیمایشی است. دوره زمانی این مطالعه از نوع مقطعی و در سال های 1400 و 1401 انجام شده است. جامعه آماری تحقیق، متخصصان خبره و با تجربه در حوزه مدیریت مالی و بهداشت، ایمنی و محیط زیست سازمان بنادر و دریانوردی می باشند. به منظور تعیین وزن و اولویت بندی مدیریت ریسک های محیط زیستی از تکنیک فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی و با روش نمونه گیری هدفمند نظرات 12 نفر از آنها استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از نرم افزار اکسل 2013 استفاده گردید.

    یافته ها

     ویژگی های جمعیت شناختی متخصصان نشان داد که اکثریت خبرگان دارای سطح تحصیلات فوق لیسانس، سابقه فعالیت بین 21 تا 30 سال و سمت رییس اداره ایمنی و حفاظت دریانوردی می باشند. طبق نتایج ارایه شده از وزن دهی و اولویت بندی معیارهای اصلی پژوهش با تکنیک فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی، مدیریت ریسک انسانی با وزن 313/0 رتبه اول را از نظر خبرگان پژوهش بدست آورد و پراهمیت ترین معیار شناخته شد. پس از آن، به ترتیب مدیریت ریسک های زیست محیطی عملیاتی با وزن 219/0، آلایندگی با وزن 138/0، طبیعی با وزن 118/0، حمل و نقل دریایی با وزن 090/0، امنیتی با وزن 064/0، تجهیزات، امکانات و تاسیسات بندری با وزن 030/0 و قوانین با وزن 028/0 در اولویت های بعدی قرار داشتند.

    نتیجه گیری

     در نتیجه به منظور بهبود عملکرد مالی سازمان بنادر و دریانوردی می بایست به مدیریت ریسک های محیط زیستی توجه ویژه گردد. زمانی که سازمان بنادر و دریانوردی به شناسایی و اجرای کامل الزامات ملی و بین المللی در زمینه محیط زیست اقدام نماید، می تواند با کاهش ریسک های زیست محیطی به یکپارچه سازی فرآیندهای سازگار با محیط زیست و کاهش آلودگی های خود بپردازد و بدین طریق عملکرد زیست محیطی و همزمان عملکرد مالی خود را نیز بهبود بخشد. همچنین، با درنظر گرفتن برنامه های آموزشی برای کارکنان سازمان، سطح مهارت ها و دانش حرفه ای آنها را افزایش دهد و درنتیجه خطاهای انسانی کاهش یاید.

    کلیدواژگان: مدیریت ریسک، محیط زیست، ریسک های زیست محیطی بنادر، عملکرد مالی
  • محسن حلاج*، ایرج فقیری، محمدامین رنجبر صفحات 30-47
    پیشینه و اهداف

    بندر دارای یک سیستم پویا با الگوی تصادفی و پیچیده است که از موجودیت های متعددی که دارای روابط پیچیده اند، تشکیل شده است. پیچیدگی بنادر، نیاز به خدمت دهی به کشتی های مدرن از جانب بندر و هزینه های بالای این صنعت، نیاز به ابزاری انعطاف پذیر و پویا جهت مدیریت بنادر در ارزیابی نیاز های آینده، تعیین شاخص های مناسب ارزیابی عملکرد و امکان مقایسه آنها با استانداردهای دیگر بنادر دنیا را ضروری می سازد. بهره وری بنادر یک شرط مهم به منظور زنده ماندن در رقابت جهانی تجارت حمل و نقل است. ایجاد زیر ساخت ها، تجهیزات و توسعه امکانات در بنادر برای اجرا و خرید بسیار هزینه بر می باشند از این رو استفاده نا کارا از آنها باعث از دست دادن سرمایه و افزایش هزینه های عملیاتی بنادر می شود. بنابراین اهدافی مانند داشتن ترمینال کانتینری با توان عملیاتی بالا، نرخ بهره وری بالای تجهیزات، کاهش زمان های تخلیه و بارگیری، کاهش زمان معطلی کشتی ها، کاهش ترافیک و ازدحام کشتی و کامیون در ترمینال کانتینری و همچنین کاهش هزینه های سرمایه گذاری و عملیاتی از اهمیت به سزایی برخوردار است. هدف از این تحقیق، ارایه مدلی پویا برای ارزیابی عملکرد ترمینال کانتینری بندر شهید رجایی است به گونه ای که بتوان به صورت پارامتریک و در هر بازه زمانی شاخص های کلیدی عملیات کانتینری را برآورد کرد و تصمیمات لازم را اتخاذ نمود.

    روش ها

    تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش جمع آوری داده ها توصیفی از نوع پیمایشی است. در این تحقیق عملیات تخلیه و بارگیری کنار اسکله در ترمینال های کانتینری بندر شهید رجایی شامل بخش های دریایی و بندری با استفاده از نرم افزار ARENA شبیه سازی شده است. برای طراحی مدل و اعتبارسنجی آن از اطلاعات کشتی های کانینری ورودی به بندر شهید رجایی طی 4 ماهه اول سال 1399 استفاده شده است.

    یافته ها

    با توجه به تدوین دو سناریوی وضعیت فعلی و وضعیت قبل از اعمال تحریم های اقتصادی، در بخش میزان بهره وری اسکله ها و گنتری کرین ها، نتایج نشان داد که در وضعیت فعلی متوسط ضریب اشغال اسکله های پر ترافیک یال شرقی و پیشانی و گنتری کرین های آنها به ترتیب 27 و 34 درصد بوده که با تغییر آهنگ ورود کشتی و اعمال شرایط قبل از تحریم ها ضریب اشغال اسکله ها و گنتری کرین های مذکور افزایش یافته و به ترتیب به حدود 39 و 50 درصد رسیده است. در مورد زمان انتظار کشتی ها نیز مشاهده شد که در سناریوی دوم (وضعیت قبل از اعمال تحریم ها) با افزایش تعداد کشتی های ورودی در سایزهای بزرگ و متوسط، زمان انتظار کلیه کشتی ها خصوصا در گروه های متوسط و خیلی کوچک افزایش چشمگیری داشته است.

    نتیجه گیری

    با توجه به مطلوبیت وضعیت شاخص های ضریب اشغال اسکله ها و نسبت زمان انتظار به زمان سرویس در هر دو سناریو، نیاز به توسعه منابع در هیچ کدام از سناریوها دیده نمی شود.

    کلیدواژگان: شاخص های عملیات کانتینری، بندر شهید رجایی، شبیه سازی، ARENA
  • معصومه سراوانی*، حامد موسوی، سهیل ایگدری، عادله حیدری صفحات 48-62
    پیشینه و اهداف

    در مطالعه حاضر، وضعیت ریختی گربه ماهیان جنس Glyptothorax در آب های داخلی ایران، با استفاده از روش های ریخت سنجی سنتی و هندسی، بررسی شد.

    روش ها

    بدین منظور، 182 نمونه، شامل 32  G. alidaeii از سیمره در زهکش کرخه، 45 G. galaxias از زهکش بالادست کارون، 12 G. hosseinpanahii از زهکش زهره، 16 G. shapuri از زهکش شاپور در حله، 30 G. silviae از زهکش جراحی، 26 Glyptothorax sp. از زهکش گاماسیاب و 12 G. pallens از زهکش سیروان، مجموعا از 12 ایستگاه در آب های داخلی ایران تحلیل شد. نمونه برداریها با استفاده از دستگاه ماهیگیر الکتریکی طی سال های 1387 تا 1399، صورت پذیرفت. صفات ریختی به ترتیب اندازه گیری شد. مقایسه ریخت سنجی هندسی بر اساس 15، 13 و 10 نقطه نشانگر هم ساخت، به ترتیب، از نمای جانبی با 106، شکمی 79 و پشتی 46 فاصله بین این نقاط رقومی سازی و تحلیل شد. روش نقاط نشانه (لندمارک)، به منظور تعیین شکل کلی بدن افراد جمعیت ها، استفاده شد و آنالیز های مرتبط، شامل   DFA, CVA, PCA و دندروگرام سلسله مراتبی، صورت گرفت تا تفاوت های میان جمعیت های Glyptothorax مشخص شود.

    یافته ها

    نتایج PCA هفت گونه Glyptothorax نشان داد که در نمای جانبی و پشتی و شکمی، به ترتیب، 37٫375 درصد، 51٫164 درصد و 38٫228 درصد از تغییرات شکل بدن مربوط به دو مولفه اصلی است. صفاتی که بیشترین تاثیر را در تفکیک گونه های مطالعه شده داشتند مربوط به موقعیت پوزه، طول و عمق بدن، عمق سر و طول ساقه دمی بودند. علاوه بر تفاوت های گزارش شده، این تحلیل ریخت سنجی تنوع ریختی بین گونه ای معنی داری را در میان گونه های جنس Glyptothorax  نشان داد.

    نتیجه گیری

    همچنین نتایج تحلیل ریختی، ضمن تفکیک گونه های جنس Glyptothorax، جمعیت ساکن در رودخانه گاماسیاب Glyptothorax sp. را به مثابه گونه مجزای توصیف نشده پیشنهاد می کند که اعتبار آن به مطالعات تکمیلی مولکولی نیاز دارد.

    کلیدواژگان: تفاوت های ریختی، سینه خراش، ریخت سنجی سنتی، ریخت سنجی هندسی
  • بهروز زارعی دارکی*، حمیده طهماسبی صفحات 63-75
    پیشینه و اهداف

    پژوهش فوق به بررسی تاثیر اکولوژیکی دما بر زیست توده و پیگمنت های داینوفلاژله Symbiodinium sp. اختصاص یافته است. جهت انجام این فعالیت نمونه برداری شقایق دریایی Stichodactyla haddoni از سواحل شرقی جزیره هرمز صورت گرفت، پس از جداسازی، ابتدا زیوزانتلای همزیست در محیط کشت های ASP12، ASP8، F2-Gilard و L1 تحت دماهای ثابت کشت داده شدند. جهت تولید انبوه پریدینین در مقیاس آزمایشگاهی، ابتدا بصورت سوسپاسیونی تولید و سپس بیوماس سلولی تولید شده بر دیسک های کشت کاغذی (CDs) موجود در دستگاه کشت فتوبیورآکتور انتقال و تحت دماهای C° 29±1 و 1±23 ،1±17 و شدت نوریµmol.photon.m-2.s-1 100 قرار داده شدند، نرخ رشد ویژه محاسبه شد. سنجش غلظت رنگدانه پریدینین و کلروفیلa با استفاده از حلال متانول، توسط دستگاه اسپکتروفتومتر، در طول موج های 645، 663 و 665 نانومتر قرایت گردید.

    روش ها

    تجزیه و تحلیل آماری داده ها با استفاده از نرم افزار آماری Spss 26 و جهت رسم نمودارها از نرم افزار Excel 2016 استفاده گردید. ابتدا نرمال بودن داده ها با استفاده از آزمون Kolmogorov-Smironov مورد بررسی قرار گرفت. در صورت نرمال بودن داده ها از آزمون ANOVA و جهت مقایسه میانگین ها از آزمون Tukey و Duncan  استفاده شد.

    یافته ها

    محیط کشت سوسپانسیونی ASP12، به عنوان کشت انتخابی و همچنین دمای C° 23±1 به عنوان دمای بهینه انتخاب شد. میزان تولید بیوماس سلولی از زیوزانتلای همزیست تحت دماهای C° 29±1 و 1±23 ،1±17، به ترتیب شامل  44/47، 55/21 و 66/24 g/m2 مشاهده شد. حداکثر غلظت پریدینین تحت دماهای C° 29±1 و 1±23 ،1±17 به ترتیب، به مقدار 59/38، 86/11 و 67/12 mg/L و همچنین غلظت کلروفیلa تحت دماهای مذکور شده، به مقدار 96/29، 33/9 و 83/10 mg/L مشاهده گردید. نتایج آماری نشان می دهد که تفاوت معناداری در نرخ رشد ویژه، بیوماس سلولی، غلظت پریدینین و کلروفیل a تحت دماهای C° 29±1 و 1±23 ،1±17 وجود دارد (05/0>P).

    نتیجه گیری

    کشت داینوفلاژله ها در مقیاس فنی به دلیل رشد ضعیف و دلایلی که هنوز ناشناخته مانده بسیار سخت بوده است، اما به تازگی با استفاده از دستگاه فتوبیورآکتور کشت داینوفلاژله های همزیست در مقیاس فنی قابل اجراست.

    کلیدواژگان: پریدینین، کلروفیل آ، داینوفایتا، دما
  • هادی گریوانی* صفحات 76-86
    پیشینه و اهداف

    مطالعه تغییرات آب و هوایی گذشته زمین می تواند نقشی مهمی از درک ما از نحوه تغییرات مشابه و نیز یافتن عوامل موثر در آن داشته و ما را قادر نمایند تا پیش بینی های درست تری از شرایط محیطی در آینده زمین داشته باشیم. یکی از تغییرات آب و هوایی مهم در هولوسن، دوره ای نسبتا سرد و خشک در حدود چهار هزار سال پیش بوده است که به رخداد آب و هوایی 2/4 مشهور شده است. این رخداد در گستره وسیعی در سرتاسر جهان گزارش شده که با فروپاشی تمدن های باستانی و مهاجرت های گسترده انسانی همراه بوده است. مطالعات چندی نیز اثرات این رخداد در خاورمیانه را نشان داده اند که از جمله در برخی از مطالعات فروپاشی تمدن آکادی ها در بین النحرین را تحت تاثیر این تغییرات آب و هوایی دانسته اند. با وجود این مطالعات، شناخت بیشتر این رخداد و اثرات ان در حوضه های رسوبی به درک بیشتر ما از تغیرات مشابه در حال و آبنده این منطقه از کره زمین، بسیار سودمند خواهد بود. در این راستا، مطالعه حاضر با هدف شناخته اثرات احتمالی این تغییر آب و هوایی در رسوبات دریای خزر انجام شده است.

    روش ها

    جهت انجام مطالعه حاضر، دو مغزه گرفته شده از اعماق 400 و 600 متری بخش شرقی دریایی خزر در مناطق نزدیک به بابلسر مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است. جهت بررسی تغییرات جزیی رسوبات که می تواند نشان دهنده اثرات رخداد آب و هوایی مورد نظر باشد، مجموعه متنوعی از آزمایشات رسوب شناختی و ژیوشیمیایی بر روی روی رسوبات انجام شده است که عبارتند از: تعیین دانه بندی ذرات رسوبی به روش لیزری، تعیین میزان  مواد آلی رسوبات، تعیین میزان کربنات کلسیم، میزان مغناطیس پذیری، اندازه گیری غلظت عناصر مختلف با روش اسکن اشعه ایکس(XRF Scan) و تعیین سن رسوبات با استفاده از روش کربن 14. جهت انجام سه آزمایش نخست، در طول مغزه رسوبی از هر 2 سانتیمتر، نمونه برداری شده، حساسیت مغناطیسی در هر 1 سانتیمتر و غلطت عناصر به روش XRF در هر 5/0 سانتیمتر انجام شده است. در هر یک از مغزه های 400 و 600 متری یک نمونه در به ترتیب در عمق های 97 و 86 سانتیمتری نسبت به بالای مغزه، سن سنجی شده است.  

    یافته ها

    براساس بررسی دو مغزه مورد مطالعه، آنومالی های رسوب شناختی و ژیوشیمیایی متاثر از رخداد آب و هوایی 2/4، در بازه های زمانی 3900 تا 4400 و 4400 تا 4700 سال پیش به ترتیب در مغزه های 600 و 400 متری مشاهده گردید. بر این اساس، غلظت عناصر لیتیوم و زیرکونیوم و نسبت آنها در طول این رخداد آب و هوایی در حوضه رسوبی مورد بحث افزایش یافته است. دلیل این امر احتمالا افزایش هوازدگی فیزیکی سنگهای آذرین در کوه های البرز به دلیل کاهش پوشش گیاهی ناشی از هوای سرد و خشک باشد. همچنین کاهش غلظت عناصر کلسیم و استرانسیم و افزایش نسبت این دو در این بازه زمانی احتمالا شاهدی بر کاهش تولیدات زیستی در دریای آن زمان است. این کاهش در تولیدات زیستی را از یک سو به افت دمای آب و کاهش فعالیت موجودات دریازی و از سوی دیگر به کاهش میزان مواد مغذی وارده به حوضه به دلیل کاهش پوشش گیاهی در خشکی و طبیعتا کاهش امکان رشد و تکثیر موجودات دریایی می توان مرتبط دانست. علاوه بر این افزایش نسبی اندازه ذرات رسوبی و افزایش نسبی میزان مغناطیس پذیری رسوبات نشان دهنده افزایش نسبی ورود مواد آواری به حوضه بوده و در نتیجه می تواند تاییدی بر غلبه نسبی فرسایش فیزیکی در ارتفاعات تفسیر گردد.

    نتیجه گیری

    با لحاظ دقت آزمایشات سن سنجی و بررسی سایر تجربیات جهانی، به نظر می رسد این رخداد در منطقه خزر نیز در محدوده زمانی حدود 2000 سال پیش از میلاد رخد اده و با اثرات زیست محیطی قابل توجهی همراه بوده است. برخی مطالعات نشان داده است که مهاجرت این اقوام هندو- اروپایی با این رخداد آب و هوایی همزمان بوده است. بنابراین به نظر می رسد احتمالا سرد شدن هوا باعث مهاجرت اقوام هندو- اروپایی از عرض های جغرافیایی شمالی تر به سمت عرض های جنوبی در این حدود زمانی شده که به نوبه خود تاثیرات عمیقی بر گسترش تمدن بشری داشته است

    کلیدواژگان: دیرینه اقلیم، رخداد 2، 4، دریای خزر، مغزه رسوبی
  • محمدرضا خلیل آبادی*، حسین شاهمیرزایی، سعید دانش مهر صفحات 87-99

    به دلیل انتشار خوب امواج صوتی در اقیانوس، از انرژی صوتی برای آشکارسازی زیرسطح دریا استفاده می شود. برای بهره‏برداری از خصوصیات مختلف محیطی که صوت در آن منتشر می شود، باید از مدلسازی و شبیه سازی امواج صوتی استفاده شود. برای این منظور، باید عوامل محیطی را بررسی کرده و نحوه انتشار پرتوهای صوتی و کارآیی سونار، در شرایط مختلف و در زمانها و مکانهای مختلف شبیه سازی شود. این پژوهش، با هدف بررسی اثرات شکل توپوگرافی بر انتشار پرتوهای فراصوت طراحی شده است.   در این پژوهش، ابتدا داده های محیطی منطقه مورد مطالعه که شامل داده های شوری، دما و عمق در شمال اقیانوس هند است، به صورت ترکیبی از پایگاه های داده های بین المللی (نظیر HYCOM , GEBCO , WOA و...) استخراج شده است. سپس با استفاده از روش پرتو، انتشار امواج فراصوتی در حضور ناهمواری بستر دریا شبیه سازی شده است. ابتدا با استفاده از داده های دما و شوری در اقیانوس هند و به کمک مدل های گرافیکی تغییرات پارامترهای هیدروفیزیکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته شد. سپس با استفاده از فرمول مکنزی سرعت صوت را در این مقاطع محاسبه و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. به کمک مدل آکوستیکی موجود ابتدا تغییرات فشار را بررسی و سپس از این خروجی برای محاسبه میزان سیگنال برگشتی از یک هدف فرضی زیر آبی استفاده گردید. نتایج سناریوهای مختلف شبیه سازی انتشار پرتوهای فراصوت نشان می دهد که وقتی منبع زیر لایه ترموکلاین قرار داده شود، پرتوها آکوستیکی به سمت پایین منحرف میشوند. با افزایش فرکانس، تلفات انتقال افزایش یافته و شدت فشار آکوستیکی کاهش می یابد. زیرا مقدار جذب امواج صوتی با افزایش فرکانس افزایش می یابد.

    کلیدواژگان: اقیانوس هند، پرتوهای فراصوت، توپوگرافی، فشار آکوستیکی
  • قاسم عسکری نسب، محسن دهقانی*، عبدالرضا کرباسی، حسین پرورش صفحات 100-111

    پیشینه و مبانی نظری پژوهش: 

     مسایل زیست محیطی حاصل از فعالیت های تجاری بنادر و پشتیبانی آنها در پسکرانه اغلب در محیط ساحلی - دریایی بازتاب پیدا می کنند، زیرا هر نوع آلودگی با منشاء شناخته شده یا بی کانون، نهایتا می تواند محیط زیست دریایی را نیز تحت تاثیر قرار دهد.

    روش شناسی: 

     در این مطالعه با توجه به اهمیت بندر شهید باهنر و طیف وسیعی از فعالیت های  تخلیه و بارگیری و کشتیرانی این بندرگاه، نمونه برداری از رسوبات در 11  ایستگاه  در حوضچه و محدوده دریایی این بندر در سال های 1400 و 1401 صورت گرفت و  میزان غلظت فلزات سنگین  و هیدرو کربن های نفتی آروماتیک اندازه گیری شد.

    یافته ها

     میانگین غلظت فلزات سنگین در رسوبات برای آرسنیک (40/3)، کادمیوم (20/1)، کروم (29/177)، آهن (40/22261)، مس (64/61)، روی (35/116)، منگنز (79/333)، جیوه (23/0)، کبالت (29/26) و نیکل (96/90) میلی گرم در کیلوگرم اندازه گیری شد. همچنین در خصوص هیدروکربن های نفتی نتایج نشان داد در بین 16 ترکیب آروماتیک مورد مطالعه بیشترین غلظت مربوط به Fluoranthene با 6/507 نانوگرم در گرم در ایستگاه 2 و کمترین غلظت مربوط به Naphthalene با 4/1 نانوگرم در گرم است. با توجه به ارزیابی ریسک بوم شناختی، بیشترین میزان آلودگی در ایستگاه های محدوده بندرگاه و اسکله نفتی با درجه آلودگی متوسط است و ایستگاه های داخل حوضچه بندرگاه دارای ریسک تجمعی بیشتری نسبت به خارج از بندرگاه می باشند.

    نتیجه گیری

     با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت فعالیت های بندری، فعالیت تعمیرات دریایی صنایع همجوار و همچنین بسته بودن حوضچه بندر و نسبت پایین تعویض آب به خارج از حوضچه از عواملی است که موجب ته نشینی و انباشته شدن فلزات سنگین و تجمع هیدرو کربن های نفتی در رسوبات را فراهم می سازد.

    کلیدواژگان: بندر شهید باهنر، فلزات سنگین، هیدروکربن های نفتی، آلودگی دریا، ارزیابی ریسک
  • آمنه نوشادی، هدا خالدی*، علی خدادادی، سیده مریم موسوی، رضوان عطاری صفحات 112-121
    پیشینه و اهداف

    لوسمی میلویید مزمن یکی از انواع رایج سرطان خون می باشد که علیرغم پیشرفت های اخیر در درمان سرطان، هنوز منجر به مرگ و میر بالایی در بیماران می گردد. به دلیل عوارض جانبی داروهای ضد تومور، محصولات طبیعی مانند عصاره جلبک قهوه ای می تواند برای درمان سرطان مناسب تر و ایمن تر باشد. در این مطالعه، فعالیت ضد سرطانی عصاره جلبک سارگاسوم تنریموم از طریق ارزیابی میزان آپوپتوز و بیان ژن WT1 در رده سلولی K562 لوسمی میلویید مزمن بررسی گردید.

    روش ها

    در تحقیق حاضر غلظت های 250، 500، 750 میلی گرم بر میلی لیتر عصاره های متانولی، کلروفرمی و هیدروالکلی جلبک سارگاسوم تنریموم تهیه شد. پس از کشت سلول های K562، به مدت 24 ساعت با عصاره انکوبه شدند سپس زیر میکروسکوپ اینورت برای بررسی میزان آپوپتوز مشاهده شدند. پس از استخراج RNA و سنتز cDNA، بیان ژن WT1 توسط Real time PCR تعیین شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که هر سه عصاره به صورت وابسته به غلظت موجب القای آپوپتوز در سلول های K562 می شوند. مهار بیان ژن WT1 نیز بسته به غلظت و نوع عصاره های مختلف جلبک سارگاسوم تنریموم مشاهده گردید. موثرترین القای آپوپتوز و مهار بیان ژن توسط عصاره هیدروالکلی در غلظت 750 میلی گرم بر میلی لیتر ایجاد شد و عصاره کلروفرمی کمترین اثربخشی را داشت.

    نتیجه گیری

    نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که عصاره ی سارگاسوم تنریموم می تواند از طریق القای آپوپتوز و همچنین مهار بیان ژن WT1 دارای پتانسیل ضد سرطانی علیه سلول های K562 باشد.

    کلیدواژگان: سارگاسوم تنریموم ژن WT1، رده سلولی K562 اثر ضد سرطان
  • سیده عاطفه معافی مدنی، سید رضا موسوی حرمی، ابوالفضل ناجی، پیمان رضایی* صفحات 122-138

    دریاها و سواحل جالب ترین حوزه رقابت های ژیوپلیتیکی در دهه های اخیر محسوب می شوند . در این میان سواحل دریای خزر یکی از مهمترین زیست بوم  های ایران می باشد که به لحاظ اقتصادی و توریستی نقش پررنگی را در اقتصاد کشور ایفا می کند.  این دریا به عنوان بزرگترین دریاچه دنیا ، دارای ویژگی های  مهم و ویژه ای  از نظر مباحث رسوب شناسی و ژیوشیمی می باشد.  ارزیابی های رسوبی و ژیوشیمی برای مطالعه سیر تکاملی محیط های رسوبگذاری و جایگاه حوضه ها با اهمیت می باشند.  بررسی ویژگی های کانی شناسی و ژیوشیمی نهشته های دریای خزر می تواند اطلاعات با ارزشی در رابطه با منشا رسوبات، خصوصیات هیدرودینامیکی منطقه و شرایط حمل و نقل رسوبات ارایه دهد از این رو هدف از این پژوهش مطالعه خصوصیات بافتی، کانی شناسی و ژیوشیمی نهشته های دور از ساحل خزر در محدوده جغرافیایی شهرستان بابلسر می باشد .به منظور بررسی مشخصه های رسوبی و کانی شناسی، پتروگرافی و ژیوشیمی رسوبات دور از ساحل خزر در محدوده شهرستان بابلسر، در ابتدا با بکار گیری نقشه های زمین شناسی ، توپوگرافی منطقه و انتخاب مسیر مناسب پیمایش برای برداشت نمونه های رسوبی آغاز شد. سپس برای  برای نمونه برداری از نهشته های دور از ساحل از یک عدد نمونه گیر فکی کوچک Van Veen Grabمربوط به کمپانی هیدروبیوس آلمان ، جهت نمونه برداری از رسوبات نرم سطحی دریا  از داخل قایق تعداد 41 نمونه برداشت شد بر روی نمونه های برداشت شده، آنالیز های دانه بندی، بررسی های میکروسکوپی، XRD  و XRF صورت گرفت.یافته ها نشان داد که اندازه ذرات این نهشته عمدتا رس و سیلت می باشد. بافت این نهشته ها عموما گل ماسه ای با کمی گراول و ماسه با کمی گراول می باشد. پارامترهای بافتی این نهشته ها در ساحل که انرژی بیشتر است شرایط بهتری نسبت به نهشته های دور از ساحل که انرژی کمتر می باشد، دارند. بررسی روند تغییرات اندازه ذرات نیز نشان داد در ورودی های رودخانه های بابلرود و شازده رود به دریای خزر اندازه ذرات در محدوده ماسه است و با فاصله از ساحل از مقدار ماسه کم می شود و بر مقدار سیلت و رس افزوده می شود. عمده رسوبات مورد مطالعه در نزدیک ساحل آواری و در دور از ساحل برتری با ذرات شیمیایی و بیوشیمیایی و آلوکم های اینتراکلست، فسیل دوکفه ای و فرام های بنتیک می باشد. فاز عمده کانی شناسی این نهشته کوارتز، کلسیت وفلدسپار و گاهی ایلیت و دولومیت می باشد. نتایج ژیوشیمی نیز نشان دهنده برتری اکسید SiO2 می باشد که عموما در ارتباط با کانی کوارتز می باشد. این نهشته ها  به اکسید Fe2O3، CaO، P2O5، MnO و TiO2 غنی شدگی دارند و نسبت به اکسیدهای SiO2، Al2O3، Na2O و K2O دارای تهی شدگی می باشد. در مجموع نتایج این تحقیق حاکی از ارتباط مستقیم نهشته های دور از ساحل دریای خزر با ترکیب کانی شناسی نهشته های ورودی از رودخانه های منتهی به این ساحل بوده و شرایط حاکم بر محیط رسوبی این نهشته ها نیز در شکل گیری ویژگی های ژیوشیمیایی و رسوبی این نهشته ها دخیل بوده است.

    کلیدواژگان: رسوب شناسی، کانی شناسی، نهشته های دور از ساحل، خزر، بابلسر
|
  • Sarvenaz Bigham Soostani, Tarbiat Modares University Zareidarki*, Morteza Yousefzadi, Mohammad Sharif Rangbar Pages 1-12
    Background and Objectives

    Coral reefs in environments with unique environmental circumstances show how corals might adapt to future stressors and possible climate change. The Persian Gulf and the Gulf of Oman are environmentally unique places with little information on the inherent diversity of key environmental variables (such as temperature, chlorophyll a, and carotenoids) that affect soft corals, or how this diversity leads to allergies and death due to environmental factors, no. The research presented here addresses this knowledge gap and examines sea level temperature, pH, DO and salinity factors, chlorophyll a, and carotenoids to reveal differences between the Persian Gulf and the Gulf of Oman.

    Methods

    Environmental factors were measured by an HQ40D portable multimeter with the ability to record some environmental parameters. A sampling of Stichodactyla haddoni anemone was performed in two seasons of summer and winter from three stations including: Qeshm Island, Dukohak Station, Hormoz Island, Khezr Station, and Chabahar Bay, Tis Station.

    Findings

    Due to the normal range of pH, DO and salinity factors, they did not show a statistically significant correlation with any of the evaluated parameters (P <0.05). The highest amount of chlorophyll a and total carotenoids was observed in the colored sample of sea anemone (brown) of Chabahar. The lowest amount of chlorophyll a and carotenoids belonged to the summer sample of Qeshm. Chlorophyll c levels in the samples did not differ significantly by station or season. Thermal map of physicochemical relationships with Symbiodinium sp. pigments in summer showed that the highest correlation of pigments related to dissolved oxygen percentage, temperature, and salinity, and in winter thermal map showed that salinity, dissolved oxygen percentage, and temperature had the greatest effect on pigments, especially It had chlorophyll a and carotenoids.

    Conclusion

    The Results' section of the study of zooxanthella pigments in symbiosis with sea anemones showed an increase in pigments between study stations both in summer and winter. Monsoon winds, which change water temperatures, maybe to responsible for the increase of symbiotic dinoflagellate pigment in Chabahar Bay station throughout the summer. The obtained results indicate that chlorophyll c is resistant to environmental and season conditions.

    Keywords: Pigments, sea anemones, environmental factors, symbiosis, dinoflagellate
  • Eshagh Mehra, Zadoallah Fathi*, Mehrzad Minui Pages 13-29

    Background and Theoretical Foundations: 

    Ports are the main routes for transporting products around the world and play an important role being the vital links of land and sea. Also, they act as gateways and linking transport corridors, and enhance trade and communication. Marine and coastal environments face countless threats, including pollution sources, oil and gas extraction, tourism, overfishing, invasive species, destruction and loss of habitats, and climate change. Each of these factors imposes the highest cost on Ports and Maritime Organization, which reduces the financial performance of organization and its profitability. Since financial performance is a central issue in all organizational analyses, risk management is necessary to reduce failures caused by various risks that lead to large financial losses. Therefore, identifying the environmental risks of ports and managing them increases safety and, as a result, effective financial performance and increases their profitability. Therefore, The purpose of this research is weighting and prioritizing the environmental risks management of port equipment and facilities, operational, human resources, pollution, maritime transport, natural, security, and rules affecting on financial performance of Ports and Maritime Organization.

    Methodology

    This research is a mixed data in terms of type, an applied and developmental in terms of purpose, exploratory research in terms of nature and a survey in terms of data collection method. The time period of this study is cross-sectional and was conducted in the years 2021 and 2022. The statistical population of the research is certified and experienced specialists in the field of financial management and health, safety and environment of Ports and Maritime Organization. In order to determine the weight and prioritization of environmental risks management, the fuzzy analytic hierarchy process technique and with the purposeful sampling method, the opinions of 12 people were used. Excel 2013 software was used to analyze the research data.

    Findings

    The demographic characteristics of experts showed that most experts have a master level of education, work experience between 21 and 30 years and the position of head of maritime safety and protection department. According to the presented results of weighting and prioritization of the main research criteria with fuzzy analytic hierarchy process technique, human resources risk management with a weight of 0.313 got the first rank and it was recognized as the most important criterion. After that, operational environmental risks management with a weight of 0.219, pollution with a weight of 0.138, natural with a weight of 0.118, maritime transport with a weight of 0.090, security with a weight of 0.064, port equipment and facilities with a weight of 0.030 and rules with a weight of 0.028 were in the next priorities, respectively.

    Conclusion

    As a result, in order to improve the financial performance of Ports and Maritime Organization, special attention should be paid to environmental risks management. When the Ports and Maritime Organization identifies and fully implements the national and international requirements in the field of environment, it can integrate environmentally friendly processes and reduce their pollution by reducing environmental risks and in this way, to improve its environmental performance and financial performance at the same time. Also, by considering the training programs for organization's employees, increase the level of their skills and professional knowledge and thus reduce human error.

    Keywords: Risk Management, Environment, Environmental Risks of Port, Financial Performance
  • Mohsen Hallaj*, Iraj Faghiri, MohammadAmin Ranjbar Pages 30-47
    Background and Objectives

    The Ports have dynamic systems with random and complex patterns, which consist of several entities that have complex relationships. The complexity of ports, the need to serve modern ships from the port and the high costs of the industry make necessary the need for a flexible and dynamic tool to manage ports in assessing future needs, determining appropriate indicators for performance evaluation and the possibility of comparing them with other standards. The productivity of ports is an important condition in order to survive in the global competition of shipping trade. Because Creating infrastructures, equipment and developing facilities in ports are very expensive to implement and purchase, Therefore their inefficient use causes loss of capital and increase in operating costs of ports. Therefore, goals such as having a container terminal with high operational capacity, high productivity rate of equipment, reducing unloading and loading times, reducing the waiting time of ships, reducing traffic and congestion of ships and trucks in the container terminal, as well as reducing investment and operating costs is very important. The purpose of this research is to provide a dynamic model to evaluate the performance of Shahid Rajaei port container terminal in such a way that it is possible to estimate the key indicators of container operations parametrically in any time frame and make the necessary decisions.

    Methods

    The present research is practical in terms of purpose and is descriptive in terms of data collection method. In this research, loading and unloading operations at the quayside in container terminals of Shahid Rajaei port, including sea and port sections, have been simulated using ARENA software. For the design of the model and its validation, information of the shipping vessels entering Shahid Rajaei port during the 2nd quarter of 2020 is used.

    Findings

    The development of two scenarios of the current situation and the situation before the economic sanctions were applied. In the productivity section of quays and gantry cranes, the results showed that in the current situation, the average occupancy rate of the high-traffic quays on the eastern and front side and their gantry cranes were 27 and 34% respectively, with the change in the rate of ship arrivals and the application of conditions before the sanctions, the average occupancy rate of the quays and gantry cranes has increased and reached about 39 and 50 percent, respectively. Regarding the waiting time of ships, it was also observed that in the second scenario (situation before the imposition of sanctions) with the increase in the number of incoming ships in large and medium sizes, the waiting time of all ships, especially in medium and very small groups, has increased significantly.

    Conclusion

    Considering the desirability of the indicators of the occupancy rate of the quays and the ratio of waiting time to service time in both scenarios, there is no need to develop resources in any of the scenarios.

    Keywords: Indicators of container operations, Shahid Rajaei port, simulation, ARENA
  • Masoomeh Saravani*, Hamed Mousavi, Soheil Eagderi, Adeleh Heidari Pages 48-62
    Background and Objectives

      In the present study, the morphological variation in seven catfish species of the genus Glyptothorax in the inland waters of Iran was studied using traditional and geometric morphometric methods.

    Methods

    For this purpose, 182 specimens including 32 G. alidaeii, from the Seimare in the Karkheh drainage, 54 G. galaxies, from the upper Karun drainage, 12 G. hosseinpanahi, from the Zohreh drainage, 16 G. shaperi, from Shapur in the Helleh drainage, 30 G. silviae, from the Jarrahi drainage, 26 Glyptothorax sp. from the Gamasiab drainage, 12 G. pallens, from the Sirvan drainage, totally from 12 sampling sites in inland waters of Iran were analyzed. The sampling was done using electrofishing during 2009-2021. Morphological traits were measured. The geometric morphometric comparison based on 15, 13, and 10 landmark indicators respectively from lateral view with 106, ventral 79, and dorsal 46 distance between these points were digitized and analyzed. The landmark method was used to determine the general body shape of the populations and related analyzes including DFA, CVA, PCA, and hierarchical dendrogram were performed to determine the differences between the Glyptothorax populations

    Findings

    The PCA results of the studied Glyptothorax showed that in lateral, dorsal, and ventral views, 37.375%, 51.164%, and 38.228% of body shape changes are related to two main components, respectively. The traits that had the greatest impact on the separation of the studied species were related to the position of the snout, body length, body depth, head depth, and caudal peduncle length. In addition to the previously reported differences, this morphological-analysis showed a significant interspecific morphological diversity among the studied Glyptothorax.

    Conclusion

    The obtained results showed a well separation between the studied Glyptothorax species, also suggest the Glyptothorax sp. Population from Gamasiab River as undescribed species, which needs further molecular studies to confirm.

    Keywords: Geometricmorphometric, Traditionalmethod, Glyptothorax, Morphological differences
  • Bhrouz Zarei Darki*, Hamideh Tahmasebi Malekrodi Pages 63-75
    Background and Objectives

    This research is dedicated to investigating the ecological effect of temperature on dinoflagellate biomass and pigments (Symbiodinium sp.). For this study, sea anemone was collected from the east coast of Hormuz Island. we extracted the symbiotic dinoflagellate (Symbiodinium sp.), then were cultured in different medium of ASP12, ASP8, F2-Gillard and L1 under the constant temperatures. In order to mass peridinin production on a laboratory scale, the first, it was produced as a suspension and then cellular biomass was transferred to CDs (photobioeactor) under the tempretures of 17±1, 23±1 and 29±1 °C and the light of 100 µmol.photon.m-2.s-1. in the photobioreactor biofilm. Growth rates were measured. The concentration of peridinin and chlorophyll a pigments was calculated by spectrophotometer at 645, 663 and 665 nm.

    Methods

    Data analysis was done using SPSS 26 and Excel 2016 software. The data normality was evaluated by Kolmogorov-Smironov test. ANOVA test, Tukey’s test and Duncan’s test were also used to compare results.

    Findings

    ASP12 suspension and 23±1 °C temperature were selected as the selective culture medium and optimum temperature, respectively.  the amount of biomass produced by the symbiotic cell, under the different tempretures of 17±1, 23±1 and 29±1°C was observed as amount of 47.44, 24.66 and 21.55 g/m2. peridinin concentration was observed at the amount of 35.59, 11.86 and 12.67 mg/L, under the different tempretures of 17±1, 23±1 and 29±1°C, respectively. Also chlorophylla concentration was observed as amount of 29.96, 9.33 and 10.83 mg/L under the different tempretures of 17±1, 23±1 and 29±1°C, respectively. Statistical results showed a significant difference in growth rates, chlorophylla, peridinin concentration of Zooxanthellae at three different temperatures (P<0.05).

    Conclusion

    The results demonstrate that a biofilm-based PBR that minimizes hydrodynamic shear forces is applicable to technical-scale cultivation of dinoflagellates.

    Keywords: Peridinin, Cholorophyll a, Dinophyta, Temperature
  • Hadi Gerivani* Pages 76-86
    Background and Objectives

    Studying the past climate changes of the earth can have an important role to understand how similar changes will likely occur and which parameters control it. In addition, based on it, we will be able to predict more accurately the environmental changes of the earth in future. One of the main climate changes reported in the Holocene is a period of cold and dry climate that so called 4.2 climate event. This event that reported around the world was associated with many civilization collapses. Some studies showed the effect of this event in the Middle East which for example claimed that the Akkadian Empire in Mesopotamia collapsed under the effect of this climate change. In spite of the past studies, more knowledge of the 4.2 event and its effect on the sedimentary basins will be very useful to understand the similar changes in future of this region of the earth.

    Methods

    In the current study, two sediment cores retrieved from the depths of 400 and 600 m of the eastern part of the south Caspian Sea, near to the coastline of Babolsar, were used to assess the 4.2 event. Different geochemical and sedimentological laboratory tests were implemented to assess every change that may represent the effects of the mentioned climate event. The tests including magnetic susceptibility (MS) with 1 cm increment, continuous XRF measurements and also sedimentary tests to measure the grain size, calcium carbonate, and organic matter (OM) contents for every 2 cm were performed in INIOAS laboratory (Iran) and CEREGE laboratory of Aix-Marseille University (France). In addition, two bulk samples taken from different horizons of the cores were dated in Poznan Radiocarbon Laboratory by 14C method.

    Findings

    Based on the observation in the studied cores, sedimentological and geochemical anomalies likely affected by the 4.2 event were observed in 3900 to 4400 BP and 4400 to 4700 BP in cores taken from depths 600 and 400 m, respectively. The concentrations of Li and Zr and their ratio showed an increased anomaly during these periods. The increase probably caused due to relative upraise of physical weathering of the igneous rocks in the Alborz Mountains which itself occurred because of lower vegetation coverage as a result of the cold and dry weather. The concentrations of Ca and Sr also were decreased which probably represents lower bioproductivity during the discussed periods. The fall in bioproductivity caused likely because the biological activities deceased under the lower temperature of water and also lower nutrients resulted by less vegetation coverage. In addition, relative increase of magnetic susceptibility and also grain size shows higher volume of detrital sediments that confirms the predominance of physical erosion in the surrounding areas.

    Conclusion

    Considering the accuracy of the chronological tests and also the previous experiences around the world, it seems that the event, so called 4.2, occurred around 4000 BP in the Caspian region and associated with significant environmental effects. Some studies showed that the migration of Indo-European peoples coincided with this climatic event. So it seems that the cold climate that was more powerful in the northern attitudes forced Indo-European peoples to migrate to the southern attitudes with warmer climate.

    Keywords: Caspian Sea, Sediment Core, 4.2 event, paleoclimate
  • MohammadReza Khalilabadi*, Hossein Shahmirzaee, Saeed Daneshmehr Pages 87-99

    Due to the good propagation of sound waves in the ocean, sound energy is used to reveal the subsurface of the sea. In order to take advantage of the different characteristics of the environment in which sound is emitted, modeling and simulation of sound waves should be used. For this purpose, the environmental factors should be investigated and the way of sound rays propagation and the efficiency of sonar should be simulated in different conditions and in different times and places. This research is designed with the aim of investigating the effects of topographical shape on the propagation of ultrasound rays. In this research, firstly, the environmental data of the study area, which includes salinity, temperature and depth data in the northern Indian Ocean, has been extracted from international databases (such as HYCOM, GEBCO, WOA, etc.). Then, using the beam method, the propagation of ultrasonic waves in the presence of roughness of the seabed has been simulated. First, changes in hydrophysical parameters were analyzed using temperature and salinity data in the Indian Ocean and with the help of graphic models. Then, using Mackenzie's formula, the speed of sound in these sections was calculated and analyzed. With the help of the existing acoustic model, pressure changes were first checked and then this output was used to calculate the amount of return signal from a hypothetical underwater target. The results of different simulation scenarios of ultrasonic beam propagation show that when the source is placed under the thermocline layer, the acoustic beams are deflected downwards. As the frequency increases, the transmission loss increases and the intensity of the acoustic pressure decreases. Because the amount of absorption of sound waves increases with increasing frequency.

    Keywords: Indian ocean, Ultrasonic rays, topography, Acoustic pressure
  • Qasm Askari Nesab, Mohsen Dehghani*, Abdul Reza Karbasi, Hossein Parvesh Pages 100-111

    Background and Theoretical Foundations: 

    The environmental issues resulting from the commercial activities of the ports and their support in backshore are often reflected in the coastal-marine environment area. because any type of pollution with a known or unknown origin can eventually affect the marine environment as well.

    Methodology

    In this study, considering the importance of Shahid Bahonar port and a extensive of loading, discharging and shipping activities of this port, Sampling of sediments was done in 11 stations in the basin and sea area of ​​this port in 1400 and 1401 and the concentration of heavy metals and aromatic petroleum hydrocarbon  was measured. .

    Findings

    Average concentration of heavy metals in sediments for arsenic (3.40), cadmium (1.20), chromium (177.29), iron (22261.40), copper (61.64), zinc (116.35), manganese (333/79), mercury (0.23), cobalt (26.29) and nickel (90.96) mg/kg were measured.  Also, about petroleum hydrocarbons, the results showed that among the 16 aromatic compounds studied, the highest concentration of Fluoranthene with 507.6 ng/g was measured at station 2 and the lowest concentration of Naphthalene was measured with 1.4 ng/g. According to the ecological risk assessment, the highest level of pollution is in the stations in the basin of the port and oil jetty with a medium degree of pollution, and the stations inside basin have a higher cumulative risk than outside the port.

    Conclusion

     According to the obtained results, it can be said that port activities, marine repair activities of neighboring industries, the closure of the port basin and the low ratio of water exchange in the basin are factors that cause the accumulation of heavy metals and petroleum hydrocarbons in the sediments.

    Keywords: Shahid Bahonar port, heavy metals, petroleum hydrocarbons, marine pollution, ecological risk assessment
  • Ameneh Noshadi, Hoda Khaledi*, Ali Khodadadi, Seyedeh Maryam Mousavi, Rezvan Attari Pages 112-121
    Background and Objectives

    Chronic myeloid leukemia is one of the most common types of blood cancer that, despite recent advances in cancer treatment, still results in high patient mortality. Due to the side effects of anti-tumor drugs, natural products such as seaweed extract can be more convenient and safer in treating cancer. In this study, the anticancer activity of Sargassum tenerrimum extract was investigated by assessing the rate of apoptosis and expression of the WT1 gene of the K562 chronic myeloid leukemia cell line.

    Methods

    In this study, 250, 500 and 750 mg/mL of methanolic, chloroform and hydroalcoholic extracts were prepared. After the cultivation, the K562 cells were incubated with the extract for 24 hours, followed by observation under an inverted microscope to check the degree of apoptosis. After RNA extraction and cDNA synthesis, expression of WT1 gene was determined by real-time PCR. Results showed that all extracts were concentration-dependent and contributed to the induction of the apoptotic cell line K562. Depending on the concentration and type of various extracts from Sargassum tenerrimum, inhibition of gene expression of the WT1 gene was also observed.

    Findings

    The most effective induction of apoptosis and inhibition of gene expression was developed by 750 mg/ml hydroalcoholic extract and chloroform extract was the least effective.

    Conclusion

    These results indicate the anti-cancer potential of Sargassum tenerrimum extract on K562 cells by inducing apoptosis as well as inhibiting WT1 gene expression.

    Keywords: Sargassum tenerrimum WT1 Gene Cell line K562 Anti-cancer effect
  • Seyedeh Atefeh Moafi Madani, Seyed Reza Mosavi Harami, Abolfazl Naji, Payman Rezaee* Pages 122-138

    Seas and coasts are the most interesting field of geopolitical competition in recent decades. The coastal areas of the Caspian Sea are one of the most important ecosystems in Iran. As the largest lake in the world, this sea has important and special features in terms of sedimentology and geochemistry. Sedimentary and geochemical evaluations are important for studying the evolution of sedimentation environments and the location of basins. Investigating the mineralogical and geochemical characteristics of Caspian Sea deposits can provide valuable information regarding the origin of sediments, hydrodynamic characteristics of the region, and sediment transport conditions. Therefore, the purpose of this research is to study the texture, mineralogy and geochemistry of deposits off the coast of the Caspian sea in Babolsar city. in order to investigate the sedimentary and mineralogical characteristics, petrography and geochemistry of Deposits off the Coast of the Caspian Sea in Babolsar City, it was started by using geological maps, topography of the area and choosing the appropriate navigation route to collect sediment samples. Then, in order to sample the sediments far from the coast, 41 samples were taken from the inside of the boat to sample the soft sediments on the sea surface from a small Van Veen Grab sampler belonging to the German Hydrobius Company. Granulation analysis, microscopic inspections, XRD and XRF were carried out on the collected samples. The findings indicated that silt and clay make up the majority of the particle size of this deposit. Examining the trend of changes in particle size also showed that at the entrances of Babelroud and Shazdehroud rivers to the Caspian Sea, the size of the particles is in the range of sand, and with the distance from the coast, the amount of sand decreases and the amount of silt and clay increases. These deposits often have a silty texture with some gravel and mixed sand. These deposits along the shore, where the energy is stronger, have superior textural properties than the deposits inland, where the energy is lower.  Most of the studied sediments are debris near the coast. Deposits off the Coast is more abundant with chemical and biochemical particles and intraclast allochems, bivalve fossils, and benthic forms.This deposit's primary mineral phases include quartz, calcite, feldspar, and occasionally Illite and Dolomite. The geochemical results also show the superiority of SiO2 oxide, which is generally associated with quartz minerals. Oxides of SiO2, Al2O3, Na2O, and K2O are deficient in these deposits, whereas Fe2O3, CaO, P2O5, MnO, and TiO2 oxides are abundant. In total, the results of this research indicated a direct relationship between the deposits off the coast of the Caspian sea and the mineralogical composition of the incoming deposits from the rivers leading to this coast. The conditions of the sedimentary environment of these deposits have also been involved in the formation of the geochemical and sedimentary characteristics of these deposits.

    Keywords: sedimentology, mineralogy, Deposits off the Coast, Caspian, Babolsar