فهرست مطالب
نشریه فلسفه تحلیلی
پیاپی 42 (پاییز و زمستان 1401)
- تاریخ انتشار: 1402/12/05
- تعداد عناوین: 6
-
صفحات 7-30
چارلز تیلور جایگاه ویژه ای در میان فلاسفه معاصر دارد. دغدغه او، هویت انسان مدرن و فقدان معنا ست. تیلور فلسفه اخلاق مدرن را واجد ارزش های قوی برای هویت انسان نمی داند. به عقیده او، در دوره مدرن، دیدگاه طبیعت گرایانه حاکم شده است و از بین رفتن معنا در زندگی بشر، محصول آن است؛ فردگرایی و عقل ابزاری هم، از تبعات چنین دیدگاهی است. تیلور با بررسی سیری تاریخی، بر آن است فردگرایی، آرمان اصالت را شکل می دهد و به نسبی گرایی می انجامد. به زعم او، هویت شخص، همان فهم اوست از اینکه کیست و خصوصیاتی است که از او یک انسان متمایز می سازد. همچنین، آنچه هویت ما را شکل می دهد، ویژگی گفتگویی و اجتماعی ماست؛ مفاهیمی مانند خیر نیز، در گفتگو و تعامل با دیگران شکل می گیرد. یکی از دغدغه های تیلور، بازگرداندن معنا به زندگی انسان است؛ به این منظور، او از چارچوب هایی نام می برد که معنا را به زندگی انسان باز می گرداند. اینکه آیا می توان با توجه به بنیادهای تفکر تیلور، میان هویت و خیر نسبت برقرار کرد، از موضوعات مطرح در این مقاله است. نقد اساسی به تیلور این است که شان گفتگویی مورد ادعای تیلور با آنچه او خیر می نامد همخوانی ندارد. به عبارت دیگر نمی توان هم به دیدگاه دیدگاه تیلور درباره شکل گیری هویت قایل بود و هم از شهودهای اخلاقی یکسان سخن گفت.
کلیدواژگان: چارلز تیلور، هویت، خیر، طبیعت گرایی، اصالت، فردگرایی -
صفحات 31-56
هدف از اخلاق در نگرش اگزیستانسیالیستی شرح بهتری از انسان بودن است. سارتر فیلسوف اگزیستانسیالیستی معتقد است، از آنجایی که آدمی آزاد و مختار است، لذا در اخلاق به هیچ عنوان با قانونی کلی روبرو نیست، از این رو ارزش های ثابتی وجود ندارد و انسان صرفا سرچشمه ارزش ها و ضوابط اخلاقی است. مطابق چنین تفکری، ملاک انجام یک فعل و نیز حکم اخلاقی مربوط به آن، خود فرد است. چراکه خود فرد به واسطه آزادی که دارد، آفریننده ارزش عمل اش است. سارتر نیز همچون هم مسلکان اگزیستانسیالیستی خود اخلاق مطلقی را که همگان معتبر می دانند، رد کرده و آن را با اخلاقی که به تنهایی برای فرد معتبر است، جایگزین می کند. درمقاله حاضر برآنیم با روشی توصیفی_تحلیلی، به بررسی ماهیت ارزش های اخلاقی با تکیه بر مفهوم آزادی از منظر سارتر بپردازیم تا از قبل آن بتوانیم نقش ارزش های اخلاقی را در چگونگی صدور احکام اخلاقی مشخص نمائیم.
کلیدواژگان: ارزش های اخلاقی، احکام اخلاقی، سارتر، آزادی -
صفحات 57-76
این پژوهش می کوشد بر مبنای مفاهیم و آرای برگرفته از روانشناسی فروید چهار اثر منتخب از آثار عکاسی صمد قربان زاده عکاس معاصر ایران را مورد واکاوی و تدقیق قرار دهد. روش این پژوهش به صورت کیفی است که بر مبنای مفاهیم روانشناسی فروید به توصیف و تحلیل موردی اثر هنری مبتنی بر داده های برآمده از اطلاعات کتابخانه ای و اینترنتی می پردازد. علت انتخاب آثار صمد قربان زاده رویکرد سورئالیسم ایشان در عکاسی است که با تکیه به مفاهیمی چون ضمیر ناخودآگاه، رویا، ساز وکار دفاعی در رویکرد روانشناختی فروید به صورت دلالت های نمادین توانش خوانش و تحلیل دارد. اگرچه تحلیل روانشناختی معضلات و مشکلات را به فرد و خصوصیات و ویژگی هایش فروکاهش می دهد، اما از آن رو اهمیت دارد که در نهایت به دنبال تبیین ساخت های اجتماعی پیش می رود. این آثار ملهم از موضوعاتی چون تنهایی، بی هویتی، از دست رفتن ایمان و در نهایت مرگ است که به نحوی انسان و جوامع را درگیر کرده و ماهیت وجودی انسان در نظام امروزی جهان به چالش می کشد. در خوانش روانشناسی از آثار مورد نظر، مخاطب ضمن تجربه تازه از مواجهه با اثر هنری، به درک و شناخت درونمایه اثر و ارتباط نمادین عناصر هنری با آسیب های فردی و جمعی دست می یابد.
کلیدواژگان: تحلیل مفهومی، زیگموند فروید، سورئالیسم، صمد قربان زاده، عکاسی -
صفحات 77-95
در فلسفه امروز، امکان موانست، نزدیکی و درهم آمیزی حوزه های مختلف، از جمله حوزه ادبیات و فلسفه فراهم شده است. هدف از تقریر این مقاله، بررسی زیباشناسی پدیدارشناسانه آثار سیمون دوبووار، فیلسوف و نویسنده مشهور قرن بیستم و تبیین پیامدهای مثبت این نگرش خلاق است. در واقع دوبووار فیلسوفانه می نویسد و در قالب نوشتن رمان متافیزیکی، حوزه ادبیات و فلسفه را به یکدیگر نزدیک می کند. وی بیش از آنکه نویسنده باشد هنرمندی است که از طریق متون اندیشمندانه و آثار داستانی اش، به پرورش اندیشه ها درباره هنر و ادبیات می پردازد. سیمون دوبووار پدیدارشناس نیست اما اندیشه هایش استعداد خوانش پدیدارشناسانه را دارد چنانکه توجه وی به قصدیت، رابطه بیناسوژگی، فرد، تجربه، دیگری و خود-تنها انگاری، آثار او را درخور بررسی و پژوهش پدیدارشناسانه کرده است. مقاله حاضر برآن است که با مرور اجمالی مفاهیم مطرح شده در آثار دوبووار، امکان چنین خوانشی از آثار وی را فراهم آورد.
کلیدواژگان: سیمون دوبووار، زیباشناسی پدیدارشناسانه، خود-تنها-انگاری، رابطه بینا سوژگی، دیگری -
صفحات 97-118
مسئولیت اخلاقی یکی از مباحث دامنه دار علم اخلاق محسوب می شود. گروهی از جبرگرایان طبیعی معتقدند که قوانینی در طبیعت وجود دارد که مسئولیت اخلاقی شخص را زیر سوال می برد. کشفیات حوزه ژنتیک نیز در سالیان اخیر به این دیدگاه دامن زده است.هدف اصلی در این پژوهش این است که دیدگاه اخوان الصفا را درباره جبر طبیعی استخراج کند.در قرون گذشته و سالها پیش از کشفیات جدید، اخوان الصفا در ابتدای رساله اخلاق خود تاثیرعوامل زیستی را بر اخلاق تایید می کنند، اما در ادامه با طرح تقسیم بندی اخلاق به اخلاق مرکوزه و مکتسبه، نشان می دهند که این عوامل منجر به جبر و بی اختیاری نمی شود و مسئولیت اخلاقی همچنان برقرار است. پرداختن به نقش عوامل زیستی از طرف اخوان الصفا ما را به چند نکته مهم رهنمون می سازد از جمله اینکه مسئولیت اخلاقی امری تشکیکی است و شرایط جسمانی (مزاجی یا ژنتیکی) هرفرد می تواند شدت مسئولیت اخلاقی را افزایش یا کاهش دهد.نکته بعد این است که در مباحث اخلاقی و به هنگام ارائه راهکار جهت رشد اخلاقی نباید تنها به بعد روحانی وجود انسان متوجه بود بلکه تدبیر صحیح بدن نیز باید درنظرگرفته شود. روش گرداوری اطلاعات در این پژوهش کتابخانه ای بوده و در بررسی دیدگاه اخوان الصفا ازروش توصیفی-تحلیلی استفاده شده است.
کلیدواژگان: اخلاق، مسئولیت اخلاقی، اخوان الصفا، جبر طبیعی -
صفحات 119-145
شناخت انسان در هر مکتبی بر غایت انگاری او تاثیر دارد که نوع زیست و نحوه حل تعارضات را تحت الشعاع قرار می دهد. مزلو در باب کمال انسانی نظریه خودشکوفایی خویش را بر مبنای مکتب انسان گرایی بنا نهاده و بیان می دارد که با گذر از نیازهای اولیه مبتنی بر کمبود می توان ابعاد استعدادی را که موروثی هستند، به حد اعلی به منصه ظهور رساند. فارابی فیلسوف سعادت با اهتمام ویژه به کارکرد ذهن، تفکر و استعداد، کمال انسان را در زندگی مادی به کمال در زندگی دیگر پیوند می زند و نظریه جامعی را در باب کمال و سعادت در ساحت ذهن، با شکوفایی استعدادهای فطری که تابع اعطای عقول هستند، بیان می دارد. هر دو اندیشمند با زیست جهانی متفاوت در نگاه به انسان انضمامی، در نهایت کمال و سعادت او را در راستای شکوفایی و بهره مندی از استعدادهای فطری می دانند که بر این اساس موضوعات اصلی زندگی آدمی چون رنج و لذت معنای دیگری می یابد و مفاهیم رضایتمندی و شادی جایگزین آن می گردد. در این نوشتار با مطالعه ای تحلیلی_تطبیقی در آراء این دو اندیشمند از جهت نوع تعریفشان از کمال و سعادت، به نحوه حل تعارضات و مشکلات انسان در دنیای واقعی پرداخته ایم و راه حل آنها را در در پنج مفهوم کمال جسمانی، ارتباطی، هیجانی، عقلانی و معنایی مورد بررسی قرار داده ایم.
کلیدواژگان: خودشکوفایی، روانشناسی، سعادت، فارابی، مزلو
-
Pages 7-30
Charles Taylor has a distinctive status among contemporary philosophers. Taylor’s important concerns are “identity” and the “lack of meaning”. He thinks that modern moral philosophy is lacking in strong evaluation of “identity”. What is dominant in the modern age is a naturalistic view, which, as Taylor puts it, destroys the meaning of life; individualism and instrumentalism are consequences of this view. In his historical account, Taylor shows that individualism leads us to authenticity and relativism. Taylor thinks that “identity” is to know who I am and where I stand. Our identity is defined by commitments and identifications. Moreover, identity is formed by our dialogical and social character. Also the Good is shaped in association and dialogue. One of Taylor’s concerns is restoration the meaning to our life. He speaks of frame or horizon within which human beings receive meaning for living. According to Taylor, it is possible to make a relation between “identity” and “good”. One major criticism against Taylor’s thought is that there is an inconsistency between “identity” and “good” in it. In other words, we cannot believe in an identity as formed by dialogue and, at the same time, speak of similar moral intuitions.
Keywords: Charles Taylor, Identity, Naturalism, Authenticity, Individualism -
Pages 31-56
The purpose of ethical view in existentialist is a better description of being human. Sartre philosopher of existentialist philosophers, as human is free and autonomous, so in ethics there is no general rule, so there is no fixed value and human is simply the source of value and moral code. According to such a view, the criterion for doing a verb as well as moral judgment is the individual himself, since the individual himself is the creator of his deeds because of his freedom. As well as his existentialist themes, Sartre also rejects the absolute morality that everyone is valid and replaces it with a moral that alone is valid for the individual. In the present article, we intend to study the nature of ethical values by relying on the concept of freedom from the perspective of Sartre in order to determine the role of moral values in how ethical judgments are issued.
Keywords: Ethical values, Ethical precepts, Sartre, Freedom -
Pages 57-76
This research tries to analyze and scrutinize four selected works of photography by Samad Ghorbanzadeh, a contemporary Iranian photographer, based on the concepts and opinions derived from Freud's psychology. The method of this research qualitatively describes and analyzes the case of the artwork based on data obtained from library and internet information. The reason for choosing Samad Ghorbanzadeh's works is his surrealism approach in photography, which is able to be read and analyzed by relying on concepts such as unconscious mind, dream, and defense mechanism in Freud's psychological approach. Although psychological analysis reduces the problems to the individual and his characteristics, but ultimately this understanding seeks to explain social constructions. These works are inspired by topics such as loneliness, absence of identity, loss of faith and ultimately death, which somehow involve humans and societies and challenge the nature of human existence in today's world system. In the psychological reading of the works in question, the audience, while having a new experience of encountering the work of art, gets to understand and recognize the content of the work and the symbolic connection of artistic elements with individual and collective injuries.
Keywords: Conceptual Analysis, Sigmund Freud, Surrealism, Samad Ghorbanzadeh, Photography -
Pages 77-95
In today's philosophy, the possibility of harmony, closeness and mixing of different fields, including the field of literature and philosophy, has been provided. The purpose of this article is to examine the phenomenological aesthetics of the works of Simon de Beauvoir, a famous philosopher and writer of the 20th century, and to explain the positive consequences of this creative attitude. In fact, de Beauvoir writes philosophically and in the form of writing a metaphysical novel, he brings literature and philosophy closer to each other. More than a writer, he is an artist who cultivates ideas about art and literature through his thoughtful texts and fiction works. Simon de Beauvoir is not a phenomenologist, but his thoughts have the talent of phenomenological reading, as his attention to intentionality, inter-subjective relationship, individual, experience, other and self-loneliness, has made his works worthy of phenomenological study and research. The present article aims to provide the possibility of such a reading of his works by briefly reviewing the concepts raised in de Beauvoir's works.
Keywords: Simon de Beauvoir, phenomenological aesthetics, Solipsism, Intersubjectivity, Other -
Pages 97-118
"Responsibility" means asking someone for something and it is used in cases where the petitioner can follow up on his request from the respondent and question him about his behavior in accordance with or against his request and its consequences. Knowledge, authority and power are considered as conditions of moral responsibility. A group of determinists believe that there are laws that question a person's moral responsibility. Discoveries in the field of genetics have fueled these views in recent years. But in the past centuries, the Akhwan al-Safa explained the influence of these natural factors such as temperament, weather, astrological rulings at the time of birth, etc. on ethics at the beginning of their treatise on ethics, but continued with the plan of dividing ethics into "centered" ethics. and "acquired", shows that these factors do not lead to predestination and lack of control and moral responsibility is still established. Addressing the impact of these issues on the part of the Brotherhood is because by planning these factors, the ground can be prepared for people to live more morally.
Keywords: Ethics, moral responsibility, Akhwan al-Safa, Natural determinism -
Pages 119-145
The understanding of humans in any philosophical school influences their ultimate purpose, affecting their way of life and how they resolve conflicts. Building on the foundation of humanistic psychology, Maslow posits the theory of self-actualization, asserting that transcending basic needs related to deficiency allows for the full manifestation of innate talents to their highest potential. Fārābī, a philosopher of happiness with a special focus on the functions of the mind, thought, and aptitudes, links human perfection in material life to perfection in the afterlife, offering a comprehensive theory on perfection and happiness within the realm of the mind through the flourishing of innate talents governed by the bestowing of intellects. Despite their different worldviews, both thinkers ultimately regard human perfection and happiness as aligned with the blossoming and utilization of innate talents. This perspective redefines primary human experiences, such as suffering and transient pleasure, replacing them with satisfaction and happiness. This paper presents an analytical-comparative study of these two philosophers’ views on the definitions of perfection and happiness. It addresses how humans resolve worldly conflicts and problems and examines their solutions within physical, relational, emotional, intellectual, and meaningful perfection.
Keywords: Psychology, Happiness, Self-actualization, Fārābī, Maslow