فهرست مطالب
نشریه تحلیل های اقتصادی توسعه ایران
سال نهم شماره 2 (پیاپی 24، پاییز و زمستان 1402)
- تاریخ انتشار: 1402/07/01
- تعداد عناوین: 12
-
-
صفحات 1-26
شاخص های توسعه انسانی یکی از مهم ترین معیارهای توسعه یافتگی جوامع هستند. از آنجا که زنان نیمی از جمعیت هر جامعه را تشکیل می دهند، مشارکت آنان در توسعه اهمیت بسیاری دارد. از مهمترین عرصه های مشارکت زنان، مشارکت اقتصادی است. پژوهش حاضر با رویکرد سیاست پژوهی تطبیقی به تحلیل و بررسی سیاستهای حوزه اشتغال زنان در کشورهای اسکاندیناوی (سوئد و نروژ)، کشورهای مسلمان (ترکیه و ایران) و پیامدهای آن پرداخته است. نتایج، نشان دهنده مشارکت بیشتر زنان در اقتصاد کشورهای اسکاندیناوی البته درعین چالش هایی مانندکمرنگ شدن نظام خانواده در سوئد و وجود محدودیت هایی مانند سقف شیشه ای در نروژ است. نرخ مشارکت زنان در اقتصاد کشورهای اسلامی از کشورهای اسکاندیناوی پایین تر است. مسئله مهم در ترکیه نرخ بالای افرادی است که نه محصل اند و نه شاغل (بالاترین نرخ در میان کشورهای OECD). نرخ مشارکت اقتصادی زنان تحصیلکرده در ترکیه (سال 2018)، 71درصد و برای مردان 89 درصد گزارش شده که شکاف جنسیتی در این شاخص را نشان می دهد. در ایران نرخ مشارکت اقتصادی زنان دارای تحصیلات دیپلم 69 درصد بالاتر از نرخ مشارکت اقتصادی کل زنان بوده است درحالی که این امر برای مردان صادق نیست. (سال 1396). در کشورهای اسلامی، مشارکت اقتصادی زنان مغفول مانده است؛ لذا سیاست های اتخاذ شده در این حوزه در ایران نیازمند بازنگری هستند
کلیدواژگان: اشتغال زنان، زنان در اقتصاد، زنان در کشورهای اسکاندیناوی، زنان در کشورهای اسلامی -
صفحات 27-44
هدف این پژوهش شناسایی کاربردهای فناورانه اینترنت اشیاء بر توسعه گردشگری کشاورزی در شهر کرمانشاه می باشد. در مرحله اول پژوهش از روش فراترکیب و در مرحله دوم از روش تاپسیس استفاده شده است. حجم نمونه از طریق روش گلوله برفی 15 نفر از اساتید و خبرگان گروه فناوری اطلاعات و کشاورزی، سازمان گردشگری و سازمان جهاد کشاورزی شهر کرمانشاه که دارای تجربه و دانش در حوره گردشگری و کشاورزی و هم حوزه اینترنت اشیاء بودند انتخاب شدند. جهت روایی و پایایی پزوهش از ابزار CASP و ضریب توافق دو کدگذار یا شاخص کاپا استفاده شده است. سپس با استفاده از روش تاپسیس فازی به ترتیب عملیات وزن دهی به معیارها و اولویت بندی گزینه ها صورت گرفت. معیارهای کاربردهای فناورانه اینترنت اشیا در توسعه گردشگری کشاورزی در 4 حوزه اصلی و 16 حوزه فرعی حوزه شناسایی گردید که در جدول زیر به آنها اشاره شده است. اینترنت اشیاء در صنعت گردشگری و کسب و کارهای مرتبط به این صنعت کاربردها، مزایا و چالش های متعددی دارد که می تواند در مراحل و فرایندهای مختلف اثرات قابل توجهی بر جای بگذارند. اینترنت اشیاء علاوه بر صنعت گردشگری به زودی در تمام صنایع مختلف فراگیر شده و مجموعه ای مرتبط با هر صنعت جهت بهبود فرایند خود از اینترنت اشیاء استفاده نموه تا بتوانند در کسب و کارها تغییرات چشمگیری را ایجاد کنند.
کلیدواژگان: اینترنت اشیاء، گردشگری کشاورزی، صنعت گردشگری، کسب و کار -
صفحات 45-72
هدف از این مطالعه بررسی تاثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر کیفیت محیط زیست در آلوده کننده های بزرگ آسیایی است. این بررسی در بازه زمانی 2020-2000 در قالب الگوی پانل با روش FGLS برای دو گروه کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته انجام می شود. به منظور ساخت شاخص ترکیبی ICT و حکمرانی خوب (GG) از روش تحلیل مولفه های اصلی (PCA) استفاده می شود. متغیرهای شاخص ترکیبی ICT اینترنت، تلفن همراه و تلفن ثابت و متغیرهای شاخص ترکیبی GG کنترل فساد، آزادی بیان و ثبات سیاسی است. فرضیه زیست محیطی کوزنتس در هر دو گروه کشورها مورد تایید است. در هر دو گروه کشورها، مصرف انرژی و درجه باز بودن تجارت منجر به کاهش و شاخص ترکیبی حکمرانی خوب منجر به افزایش کیفیت محیط زیست می شود. شاخص ترکیبی ICT به طور معنی داری منجر به کاهش کیفیت محیط زیست کشورهای در حال توسعه می شود. در کشورهای توسعه یافته، شاخص ترکیبی ICT تاثیر معنی دار بر کیفیت محیط زیست ندارد، در حالی که دسترسی به اینترنت به طور معنی داری منجر به بهبود کیفیت محیط زیست می شود. لذا، اثرات افزایش کربن توسعهICT مانند اثرات مستقیم و بازگشتی در مجموع در کشورهای در حال توسعه بزرگتر از اثر کاهش کربن توسعهICT مانند اثر جایگزینی است. با توجه به تاثیر ICT بر رشد و توسعه اقتصادی، استفاده از انرژی های تجدیدپذیر و بهینه یابی مصرف انرژی در کشورهای در حال توسعه توصیه می شود. همچنین فعال کردن اثر جایگزینی به بهبود کیفیت محیط زیست کمک خواهد کرد.
کلیدواژگان: شاخص فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT)، فرضیه زیست محیطی کوزنتس (EKC)، انتشار دی اکسید کربن، تحلیل مولفه های اصلی (PCA)، روش FGLS -
صفحات 73-100
نظریه های اقتصاد نهادی بر اهمیت روش حاکمیت سیاسی، به عنوان تعیین کننده ی توسعه ی بازار مالی تاکید می کنند. در ادبیات اقتصادی بر اساس دیدگاه های نظری، دو دیدگاه کاملا متفاوت و متضاد در زمینه ی تاثیر دموکراسی بر توسعه ی مالی وجود دارد. در واقع از لحاظ تئوری، ممکن است دموکراسی اثر مثبت و یا منفی بر توسعه ی مالی داشته باشد. لذا باید مطالعات تجربی در مورد یک نمونه ی خاص انجام شود تا مثبت یا منفی بودن این رابطه مشخص شود. بر این اساس، هدف این مقاله، بررسی رابطه بین دموکراسی و توسعه مالی در کشورهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا (منا) با استفاده از مدل اقتصادسنجی رگرسیون انتقال ملایم پانلی طی دوره زمانی 2002-2021 است. در این پژوهش یک مدل دو رژیمی با یک تابع انتقال و یک حد آستانه ای تعیین گردید و یافته های حاصل از برآورد رژیم حدی اول، نشان می دهد که دموکراسی در رژیم حدی اول، تاثیر منفی و معنی داری بر توسعه مالی دارد و با توجه به بدتر شدن سطح دموکراسی با افزایش مقادیر عددی شاخص دموکراسی در این پژوهش، نتایج حاکی از بهبود توسعه مالی در نتیجه ی ارتقاء سطح دموکراسی در کشورهای منطقه منا است. همچنین بر اساس برآورد رژیم حدی دوم، دموکراسی در رژیم حدی دوم، تاثیر مثبت و معنی داری بر توسعه مالی دارد که در این پژوهش، بیانگر وخامت توسعه مالی در نتیجه ی ارتقاء سطح دموکراسی در کشورهای منطقه منا است.
کلیدواژگان: دموکراسی، توسعه مالی، کشورهای منطقه منا، مدل رگرسیون انتقال ملایم پانلی -
صفحات 101-120
بسیاری از محققین معتقدند که افزایش صادرات موجب رشد اقتصادی می شود. عوامل متعددی بر صادرات غیرنفتی تاثیر دارند که یکی از مهمترین آنها متغیر نرخ ارز می باشد. باتوجه به این موضوع که اقتصادایران بااقتصادجهانی درارتباط است و ومتاثراز شوک های ارزی اقتصادهای بزرگ ازجمله آمریکا می باشد. دراین مقاله اثرات سرریز شوک های ارزی شرکای تجاری ایران برصادرات محصولات پتروشیمی ازطریق رهیافت خودرگرسیون برداری جهانی (GVAR) بااستفاده از داده های فصلی طی دوره زمانی 2020-1995 مورد بررسی قرار گرفته است. با وارد کردن شوک ارزی آمریکا برکشورها نتایج تخمین و بوت استرپ ها نشان دهنده این است که صادرات آمریکا افزایش پیدا کرده است و اثر سرریز بر صادرات کشورهای دیگر و درنتیجه رشد صادرات آن ها گردیده است واین نشان دهنده تقویت دلار درمقابل تمامی ارزهای این کشورها می باشد. از طرفی هم با توجه به اینکه صادرات شرکای تجاری آمریکا ازجمله چین به آمریکا افزایش می یابد و چین رابطه مستقیم با ایران دارد باافزایش تقاضای خود ازایران باعث بالارفتن حجم صادرات کشور می شود. ولی شوک ارزی چین و اتحادیه اروپا تاثیری بر صادرات کشورها ندارند زیرا ارز آن ها تضعیف شده است ونمی تواند تاثیری براقتصاد جهانی داشته باشد.
کلیدواژگان: سرریز شوک ارزی، شرکای تجاری، صادرات محصولات پتروشیمی -
صفحات 121-140
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی عوامل موثر بر فقر در استان های ایران و به طور خاص تمرکز بر تحلیل اثر پیچیدگی و انصاف مالیاتی است. برای این منظور نخست با استفاده از داده های خام درآمد-هزینه خانوارها، شاخص شکاف فقر برای 31 استان کشور در دوره زمانی 1390-1399 محاسبه شد. سپس با بکارگیری روش داده های تابلویی پویا و تخمین زن گشتاورهای تعمیم یافته، الگوی پژوهش برای مناطق شهری و روستایی برآورد شد. نتایج حاصل از محاسبه شاخص فقر بیانگر آن است که شکاف فقر در مناطق روستایی (با میانگین 62/38 درصد) بزرگتر از مناطق شهری (با میانگین 50/24 درصد) می باشد. نتایج حاصل از برآورد در مناطق شهری و روستایی تاییدی در عبارت "فقر، فقر می آورد" می باشد. انصاف مالیاتی در هر دو منطقه با اثری منفی بر شکاف فقر همراه بوده و اندازه اثر در مناطق روستایی بیش از سه برابر مناطق شهری است. افزایش پیچیدگی در نظام مالیات ستانی در مناطق شهری به ضرر فقرا و در مناطق روستایی به نفع فقرا است. تورم هر دو منطقه با اثری نامطلوب بر فقر همراه است و البته از حیث اثرگذاری، میزان اثرگذاری نامطلوب آن بر فقر در مناطق روستایی بیش از دو برابر مناطق شهری است. افزایش شهرنشینی، فقر در مناطق شهری را تشدید نموده و افزایش روستانشینی، فقر روستایی را کاهش می دهد. همچنین با حرکت به سمت فعالیت های تولیدی کالا-محور و افزایش سهم و وزن آن نسبت به فعالیت های تولیدی خدمات-محور، فقر در مناطق شهری و روستایی کاهش می یابد و اندازه اثرگذاری مطلوب این عامل بر فقر در مناطق روستایی تقریبا سه برابر...
کلیدواژگان: فقر، پیچیدگی مالیاتی، انصاف مالیاتی، داده های تابلویی پویا، ایران -
صفحات 141-168
ابعاد بیماری ویروس کرونا هنوز برای جهان ناشناخته است و ابعاد و پیامدهای پنهان زیادی وجود دارد که باید در تحقیقات ژرفانگر به آن پرداخته شود. سازمانهای اجتماعی ارائه دهنده خدمات اجتماعی از قبیل کمیته امداد امام خمینی (ره) همواره به منظور شناسایی اولویت های خدماتی و عملکرد بهینه در طی زمان نیازمند بررسی و مطالعات اجتماعی هستند تا از این طریق بتوانند نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی نموده و ارائه دهنده بهترین خدمات به شهروندان و گروه های هدف باشند، باتوجه به همین مساله، در مقاله پیش رو کوشش شده است تا تاثیرات بیماری کرونا بر سیاست ها و برنامه های اقتصادی-اجتماعی کمیته امداد امام خمینی (ره) بررسی شود. پژوهش حاضر به روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه با حجم 419 نفر در بین مددجویان تحت حمایت در سال 1402 انجام گرفته و از روش نمونه گیری طبقه ای و تصادفی استفاده و برای تجریه و تحلیل داده ها نیز از نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد بین بیماری کرونا و سیاست ها و برنامه های اقتصادی و اجتماعی کمیته امداد با کمترین سطح معناداری 0.000 گویا این است که شیوع کرونا با مقدار B=0.468 تاثیر را در تبیین تغییرات سیاست ها و برنامه های اقتصادی-اجتماعی کمیته امداد داشته است. نتایج بیانگر این بود که بین سرمایه اجتماعی، سبک زندگی سلامت محور، دینداری، تاب آوری و بی قدرتی با سیاست ها و برنامه های اقتصادی-اجتماعی کمیته امداد رابطه وجود دارد.
کلیدواژگان: تاثیرات، کرونا، سیاست، مددجو، کمیته امداد امام خمینی -
صفحات 169-192تورم از جمله متغیرهای کلان است که سطوح مختلف جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد. یکی از اهداف سیاست گذاران کلان اقتصادی، کنترل تورم است. اهمیت این موضوع تا آنجا است که دامنه وسیعی از مطالعات اخیر، بر اثر سیاست مالی بر تورم در شرایط استرس مالی در سطح بین الملل انجام شده است. در ایران نیز مسئله تورم، دغدغه سیاست گذاران اقتصادی بوده و تاثیر پذیری آن از استرس بخش مالی بر کسی پوشیده نیست. سیاست های مالی دولت از جمله سیاست هایی است که می تواند به کنترل تورم کمک نماید. با توجه به اهمیت موضوع، در این مقاله با بهره مندی از داده های فصلی متغیرهای کلان اقتصادی در دوره 1401-1380، اثر آستانه ای سیاست مالی بر تورم در شرایط وجود استرس مالی بررسی شده است. به همین منظور در این مقاله ضمن استخراج معیار استرس مالی، آستانه بحرانی آن با به کارگیری مدل آستانه ای استخراج شده است. همچنین آستانه بحرانی درآمد مالیاتی در رژیم های مختلف استرس مالی استخراج شده است. نتایج بررسی بیانگر این است که درآمد مالیاتی در شرایط استرس مالی بالا، تورم را تشدید می کند؛ همچنین، درآمد مالیاتی در شرایطی که استرس مالی پایین است، اثری منفی بر تورم دارد؛ همچنین نتایج بررسی ها نشان دهنده تفاوت در آستانه بحرانی درآمد مالیاتی در دو رژیم مختلف استرس مالی است.کلیدواژگان: سیاست مالی، تورم، استرس مالی، مدل خودرگرسیون برداری آستانه ای
-
صفحات 193-218
براساس ادبیات نهادگرایی، عوامل نهادی نقش مهمی در استقلال بانک مرکزی دارند. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر مستقیم و غیر مستقیم عوامل نهادی بر استقلال بانک مرکزی در اقتصاد ایران است. از اینرو، با استفاده از یک الگوی اقتصادسنجی بر مبنای مطالعات گاریگا و رودریگز (2023) و دیماتو و همکاران (2009) به بررسی اثر عوامل نهادی بر استقلال بانک مرکزی طی دوره زمانی 1400-1375 پرداخته شده است. همچنین در این مطالعه برهم کنش متغیرهای مستقل مدل به منظور تحلیل آثار غیرمستقیم عوامل نهادی بر استقلال بانک مرکزی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد اگرچه رانت نفت به صورت مستقیم تاثیری بر استقلال بانک مرکزی ندارد ولی به صورت غیرمستقیم (از طریق ایجاد فساد و تورم) موجب کاهش استقلال بانک مرکزی می گردد که این امر نشان از ضعف کیفیت نهادی و سیاست های پولی در اقتصاد ایران دارد. براساس یافته های مطالعه حاضر پیشنهاد می شود در سیاست گذاری های اقتصادی بر هم کنش عوامل نهادی و همچنین کیفیت سازوکارهای نهادی به منظور دست یافتن به بانک مرکزی مستقل مد نظر قرار گیرد.
کلیدواژگان: استقلال بانک مرکزی، کیفیت نهادی، فساد، روش ARDL -
صفحات 219-250
یکی از چالش های جدید دولت ها، قرار گرفتن در معرض رویدادهای پیش بینی نشده یا به عبارتی شوک ها است. از این رو لزوم بررسی انواع شوک ها، تکانه هایی که اقتصاد را تهدید می کنند و مطالعه آثار نامطلوبی که شوک ها بر اقتصاد کشورها می گذارند، سبب توجه به موضوع تاب آوری در حوزه اقتصاد شده است. بر این مبنا تحقیق و بررسی درباره عوامل موثر بر ارتقاء تاب آوری اقتصادی و تقویت این عوامل از اهمیت زیادی برخوردار است. این در حالی است که طی مطالعات سال های اخیر، توجه زیادی به تاثیر حکومت ها و نهادها بر حل چالش های اقتصادی شده است. در این جا با استفاده از الگوی داده های تابلویی در قالب دو مدل به مطالعه این مساله طی دوره زمانی 2006-2018 پرداخته است. در مدل اول، اثر حکمرانی خوب بر تاب آوری اقتصادی کشورهای منتخب صادرکننده نفت و در مدل دوم، با تمرکز بر کنترل فساد به عنوان یکی از زیر شاخص های حکمرانی خوب، اثر این عامل بر تاب آوری اقتصادی بررسی شده است. نتایج حاکی از آن است که در مدل اول، حکمرانی خوب تاثیر مثبت و معنی داری بر تاب آوری اقتصادی دارد. همچنین در مدل دوم، کنترل فساد تاثیر مثبت و معنی داری بر تاب آوری اقتصادی می گذارد. از طرفی نتایج دیگر نیز حاکی از آن است که متغیرهای ثبات سیاسی، جهانی شدن اقتصادی و جهانی شدن اجتماعی در دو مدل، آثار مثبت و معنی دار با تاب آوری اقتصادی دارند.
کلیدواژگان: تاب آوری اقتصادی، حکمرانی خوب، کنترل فساد، کشورهای صادرکننده نفت -
صفحات 251-277
هدف از پژوهش حاضر ارائه شاخصی برای برآورد احتمال در معرض بازماندگی قرار گرفتن کودکان مقطع ابتدایی از تحصیل بر اساس مدل رگرسیونی پروبیت و بکارگیری اطلاعات 8678 کودک بازمانده از تحصیل و همین تعداد کودک حاضر در مدرسه بوده است. برای این منظور متغیرهای توضیح دهنده احتمال بازماندگی یک کودک از تحصیل بر اساس مبانی نظری و مطالعات تجربی پیشین و اطلاعات در دسترس انتخاب شدند. این متغیرها به سه دسته متغیرهای اقتصادی، متغیرهای غیراقتصادی و متغیرهای محیطی (شاخص فقر چندبعدی و شاخص توسعه انسانی) قابل تفکیک هستند. نتایج تخمین نشان داد علائم ضرایب متغیرها بر طبق انتظارات نظری و تجربی است. برای مثال افزایش سن سرپرست کودک، بعد خانوار و یا زن بودن سرپرست کودک، شانس در معرض بازماندگی قرار گرفتن کودک از تحصیل را افزایش می دهد. در بخش متغیرهای اقتصادی نتایج نشان می دهد میزان خرید ماهانه پایین، دهک درآمدی پایین خانوار و عدم داشتن درآمد ثابت توسط سرپرست خانوار نیز این احتمال را افزایش خواهد داد. همچنین نتایج تخمین مدل نشان داد خانوارهای تحت پوشش نهادهای حمایتی با شانس کمتری برای بازماندن کودک از تحصیل روبرو خواهند بود که نشان از نقش نهادهای حمایتی در بهبود شاخص های اجتماعی دارد. در استان های فقیرتر و کمتر توسعه یافته شانس بازماندگی کودک از تحصیل بیشتر خواهد بود. از منظر آماره های خوبی برازش، نتایج مدل قابل قبول است و می توان گفت مدل با توان 83 درصد قادر است کودک در معرض ترک تحصیل را از کودکی که در معرض ترک تحصیل نیست، تمیز دهد.
کلیدواژگان: بازماندگی از تحصیل، مدل پروبیت، سیاستگذاری آموزشی، مقطع ابتدایی -
صفحات 277-294
پس از بحران مالی 2008، استفاده از سیاست های احتیاطی کلان به منظور ایجاد ثبات در کل سیستم مالی در کنار اهدافی چون ثبات تورم و رشد اقتصادی توسط بانک های مرکزی افزایش یافته است. با توجه به اینکه شاخص های سلامت بانکی در اقتصاد ایران نشان از عدم سلامت بانک ها دارند و از طرفی کاربرد ابزارهای مبتنی بر دارایی دسترسی متفاوتی را برای گروه های مختلف متقاضیان وام فراهم می کند، در این مطالعه تلاش شده است با استفاده از الگوی DSGE مشتمل بر خانوارهای ناهمگن و با استفاده از اطلاعات آماری بازه زمانی 1370-1401، آثار نهایی سیاست های احتیاطی بر توزیع درآمد و ثروت مورد بررسی قرار بگیرد. نتایج نشان می دهد کاربرد این ابزارها از طرفی از طریق افزایش ثبات مالی و رشد اقتصادی منجر به کاهش نابرابری می شود و از طرف دیگر به دلیل افزایش هزینه دسترسی به اعتبار برای خانوارهای کم درآمد نابرابری را افزایش می دهد لذا نتیجه نهایی بستگی به برآیند نهایی این دو اثر دارد.
کلیدواژگان: سیاست های احتیاطی، ثبات مالی، نابرابری، خانوارهای ناهمگن، الگوی DSGE
-
Pages 1-26
Human development indicators are one of the most important criteria for the development of societies. Since women make up half of the population of any society, their participation in development is very important. One of the most important fields of women's participation is economic participation. The current research has analyzed the policies of women's employment in Scandinavian countries (Sweden and Norway), Muslim countries (Turkey and Iran) and its consequences with a comparative policy research approach. The results show the greater participation of women in the economy of the Scandinavian countries, despite challenges such as the weakening of the family system in Sweden and the existence of restrictions such as the glass ceiling in Norway. The participation rate of women in the economy of Islamic countries is lower than that of Scandinavian countries. The important issue in Turkey is the high rate of people who are neither students nor employed (the highest rate among OECD countries). The rate of economic participation of educated women in Turkey (year 2018) is reported as 71% and for men as 89%, which shows the gender gap in this index. In Iran, higher education is one of the factors that facilitate the entry of women into the labor market and has led to a decrease in unemployment among urban women (3%) compared to rural women (1398). In Islamic countries, women's economic participation has been neglected; Therefore, the policies adopted in this field in Iran need to be reviewed.
Keywords: Women', s employment, women in the economy, Women in Scandinavian countries, women in Islamic countries -
Pages 27-44
The purpose of this research is to identify the technological applications of Internet of Things on the development of agricultural tourism in Kermanshah. In the first stage of the research, the metacombination method was used and in the second stage, the TOPSIS method was used. The sample size was selected through the snowball method of 15 professors and experts from the Department of Information Technology and Agriculture, the Tourism Organization and the Agricultural Jihad Organization of Kermanshah, who had experience and knowledge in the fields of tourism and agriculture and the field of Internet of Things. CASP tool and the coefficient of agreement of two coders or the Kappa index were used for the validity and reliability of the study. Then, using the TOPSIS fuzzy method, the criteria were weighted and the options prioritized. The criteria of the technological applications of the Internet of Things in the development of agricultural tourism were identified in 4 main areas and 16 sub-areas, which are mentioned in the table below. The Internet of Things in the tourism industry and businesses related to this industry has many applications, advantages and challenges that can leave significant effects in different stages and processes. In addition to the tourism industry, the Internet of Things will soon become widespread in all different industries, and groups related to each industry will use the Internet of Things to improve their processes so that they can make significant changes in their businesses.
Keywords: Internet of Things, agricultural tourism, tourism industry, Business -
Pages 45-72
The purpose of this study is to investigate the impact of information and communication technology on the quality of the environment in major Asian Emitters. This survey is conducted in the period of 2000-2020 in the form of a panel model with the FGLS method for two groups of developing and developed countries. Principal component analysis (PCA) is used to construct ICT and good governance (GG) index. The variables of ICT index are mobile, internet and fixed telephone subscriptions and the variables of GG index are control of corruption, freedom of expression and political stability. Environmental Kuznets Curve hypothesis is confirmed in both groups of countries. In both groups of countries, energy consumption and trade openness leads to a decrease and good governance leads to an increase in the quality of the environment. ICT significantly reduces the quality of the environment in developing countries. In developed countries, ICT does not have a significant effect on the quality of the environment (positive and meaningless), while access to the Internet significantly improves the quality of the environment. It is expected that the carbon-increasing effects of ICT development, such as direct and rebound effects, will be larger in total in developing countries than the carbon-reducing effect of ICT, such as substitution effect. Considering the impact of ICT on economic growth and development, it is recommended to use renewable energy and optimize energy consumption in developing countries. Also, stimulating and activating the substitution effect will help to improve the quality of the environment .
Keywords: ICT index, Environmental Kuznets Curve (EKC), CO2 Emissions, Principal Component Analysis (PCA), Feasible Generalized Least Squares (FGLS) -
Pages 73-100
Theories of institutional economics emphasize the importance of the method of political governance as a determinant of financial market development. In the economic literature, based on theoretical perspectives, there are two completely different and contradictory perspectives on the impact of democracy on financial development. In fact, in theory, democracy may have a positive or negative effect on financial development. Therefore, empirical studies should be performed on a specific sample to determine the positive or negative relationship. Accordingly, the purpose of this paper is to investigate the relationship between democracy and financial development in the Middle East and North Africa (MENA) using the Panel Smooth Transition Regression (PSTR) model during the period 2002-2021. In this study, a two-regime model with a transfer function and one threshold was determined and the results of estimating the first and second regimes show that democracy in both regimes has a negative and significant effect on financial development and since increasing the numerical values of the democracy index in this study means that the level of democracy is deteriorating, so the results show that improving the level of democracy leads to promoting financial development.
Keywords: Democracy, Financial Development, Middle East, North Africa (MENA) Countries, Panel Smooth Transition Regression (PSTR) -
Pages 101-120
Many researchers believe that increasing exports leads to economic growth. Several factors affect non-oil exports, one of the most important of which is the exchange rate variable. Considering the fact that Iran's economy is related to the world economy and is affected by the currency shocks of major economies including the United States. In this article, the spillover effects of foreign exchange shocks of Iran's trading partners on the exports of petrochemical products have been investigated through the Global Vector Autoregression (GVAR) approach using seasonal data during the period of 1995-2020. By introducing a positive US currency shock to the countries, the estimation results and bootstraps show that the US exports have increased and had a spillover effect on the exports of other countries and its increase, and this indicates the strengthening of the dollar against all the currencies of these countries. . On the other hand, taking into account that the exports of America's trading partners, including China, to the United States are increasing, and China has a direct relationship with Iran, increasing its demand from Iran will increase the volume of the country's exports. But the currency shock of China and the European Union has no effect on the country's exports because their currency is weakened and cannot have an effect on the global economy.
Keywords: Currency shock overflow, Business Partners, Export, Export of petrochemical products -
Pages 121-140
The main purpose of the current research is to investigate the factors affecting poverty in the provinces of Iran and specifically to focus on the analysis of the effect of tax complexity and fairness. For this purpose, using raw household income-expenditure data, the poverty gap index was calculated for 31 provinces in the period of 2011-2020. Then, by using dynamic panel data method and GMM estimator, the research model was estimated for urban and rural areas. The results of calculating the poverty index indicate that the poverty gap in rural areas (with an average of 38.62 Percent) is larger than in urban areas (with an average of 24.50 Percent). The results of the estimation in urban and rural areas confirm the phrase "poverty brings poverty". Tax fairness in both regions has a negative effect on the poverty gap, and the size of the effect in rural areas is more than three times that of urban areas. Increasing the complexity of the tax system in urban areas is detrimental to the poor and in rural areas it is beneficial to the poor. Inflation in both regions has an undesirable effect on poverty, and of course, in terms of effectiveness, the rate of its undesirable effect on poverty in rural areas is more than double that of urban areas. The increase in urbanization increases poverty in urban areas and the increase in rural population reduces rural poverty. Also, by moving towards goods-oriented production activities and increasing its share ...
Keywords: Poverty, Tax Complexity, Tax Fairness, Dynamic Panel Data, Iran -
Pages 141-168
The dimensions of the corona virus disease are still unknown to the world and there are many hidden dimensions and consequences that should be addressed in research. Social organizations that provide social services, such as the Imam Khomeini Relief Committee, always need social studies and reviews in order to identify service priorities and optimal performance over time, so that in this way they can identify their strengths and weaknesses and provide To provide the best services to the target groups, according to this issue, in the following article, an effort has been made to examine the effects of the Corona virus on the socio-economic policies and programs of the Imam Khomeini (RA) Relief Committee. The current research was conducted using a survey method and using a questionnaire tool with a volume of 419 people among the clients under support in 1402 and stratified and random sampling method was used and SPSS software was used for experimenting and data analysis. has been The results of this research show that between the corona disease and the economic and social policies and programs of the Relief Committee with the lowest significance level of 0.000, it means that the spread of the corona virus with a value of B=0.468 has the greatest impact in explaining the changes in policies and programs. Socio-economic issues of the relief committee. The results showed that there is a relationship between social capital, health-oriented lifestyle, religiosity, resilience and powerlessness with the socio-economic policies and programs of the Relief Committee.
Keywords: effects, Corona, Politics, patient, Imam Khomeini Relief Committee -
Pages 169-192Inflation is a macroeconomic variable that affects all levels of society. One of the goals of macroeconomic policymakers is to control inflation. The importance of this issue is such that a wide range of recent studies have been conducted on the effect of fiscal policy on inflation in conditions of financial stress at the international level. In Iran as well, inflation is a concern for economic policymakers, and its susceptibility to financial sector stress is no secret. Fiscal policies of the government are among the policies that can help control inflation.Given the importance of the issue, this paper examines the threshold effect of fiscal policy on inflation in the presence of financial stress by using quarterly data on macroeconomic variables in the period 1380-1401. For this purpose, the paper extracts the financial stress criterion and its critical threshold using the threshold model. The critical threshold of tax revenue in different financial stress regimes is also extracted.The results of the study indicate that tax revenue intensifies inflation in conditions of high financial stress. In addition, tax revenue has a negative effect on inflation when financial stress is low; however, if financial stress is high, an increase in tax revenue increases inflationKeywords: Fiscal Policy, Inflation, Financial Stress, Threshold Vector Autoregression Model
-
Pages 193-218
According to the literature of institutionalism, institutional factors play an important role in the independence of the central bank. The aim of the current research is to investigate the direct and indirect impact of institutional factors on the independence of the central bank in Iran's economy. Therefore, using an econometric model based on the studies of Garriga and Rodrigues (2023) and Dimato et al. (2009), the effect of institutional factors on the independence of the central bank during the period of 1996-2021 has been investigated. Also, in this study, the interaction of the independent variables of the model has been investigated in order to analyze the indirect effects of institutional factors on the independence of the central bank. The results of the research show that although oil rent does not directly affect the independence of the central bank, it indirectly (through corruption and inflation) causes a decrease in the independence of the central bank, which indicates the weakness of the institutional quality and policies. Based on the findings of the present study, it is suggested that the interaction of institutional factors as well as the quality of institutional mechanisms should be considered in economic policies in order to achieve an independent central bank
Keywords: Central Bank Independence, Institutional Quality, Corruption, ARDL Method -
Pages 219-250
One of the new challenges for governments is to be exposed to unforeseen events or shocks. Therefore, the need to study the types of shocks which threaten the economy and their adverse effects, has led to pay attention to the issue of resilience in the field of economics. Therefore, identifying factors affecting the promotion of economic resilience and strengthening them is of great importance. However, in recent years, much attention has been paid to the impact of governments and institutions on solving economic challenges. Here, using panel data approach based on two models has been studied this issue during the period 2006-2018. In the first model, the effect of good governance on the economic resilience of the selected oil exporting countries has been studied. In the second model, with focus on the control of corruption as one of the sub-indicators of good governance, the effect of this factor on economic resilience has been investigated. The results indicate that in the first model, good governance has a positive and significant effect on economic resilience. Also in the second model, corruption control has a positive and significant effect on economic resilience. On the other hand, other research results indicate that the variables of political stability, economic globalization and social globalization in the two models have a positive and significant effect on economic resilience.
Keywords: Economic Resilience, Good Governance, Corruption Control, Oil Producer Countries -
Pages 251-277
The purpose of this study was to provide an indicator to estimate the probability of primary school children being exposed to school dropout based on the probit regression model and using the information of 8678 school dropouts and the same number of children in school. These variables can be divided into three categories: economic variables, non-economic variables and environmental variables. The estimation results showed that the signs of the coefficients of the variables are in accordance with theoretical and experimental expectations. For example, increasing the age of the child caregiver, the family size, or the fact that the child caregiver is a woman increases the chances of the child being left out of school. In the section on economic variables, the results show that the low monthly purchase rate, the low household income decile and the lack of a fixed income by the head of the household will also increase this probability. The results of the model estimate also showed that households covered by support institutions will have a lower chance of the child dropping out of school, which indicates the role of support institutions in improving social indicators. In poorer and less developed provinces, the child has a better chance of surviving school. From the point of view of good fitting statistics, the results of the model with a power of 83% is able to distinguish a child who is dropping out of school from a child who is not about to drop out of school.
Keywords: School Dropout, Probit Model, Educational Policy, Elementary School -
Pages 277-294
After the financial crisis of 2008, the use of macro-prudential policies has been increased by central banks in order to stabilize the entire financial system along with goals such as inflation stability and economic growth. Considering that the indicators of banking health in the Iranian economy show the unhealthiness of banks and on the other hand, the use of asset-based tools provides different access for different groups of loan applicants, in this study, an attempt has been made by using the DSGE model including heterogeneous households. And by using the statistical information of the period of 1401-1370, the final effects of precautionary policies on the distribution of income and wealth should be investigated. The results show that the use of these tools, on the one hand, leads to the reduction of inequality through increasing financial stability and economic growth, and on the other hand, due to the increase in the cost of access to credit for low-income households, it increases inequality, so the final result depends on the final outcome of these two effects. .
Keywords: Prudential Policies, Financial Stability, Inequality, Heterogeneous Households, DSGE Model