فهرست مطالب

نشریه مرمت و معماری ایران
پیاپی 36 (زمستان 1402)

  • تاریخ انتشار: 1403/04/12
  • تعداد عناوین: 6
|
  • بهنام پدرام*، سارا قاسمیه صفحات 1-17

    تحولات شهری دهه های اخیر در بسیاری از شهرهای تاریخی مدیریت شهری را دچار بحران کرده است؛ به نحوی که اقدامات خودسرانه در ارتباط با مناظر شهری تاریخی، خاطره شهری را به شدت مخدوش و هویت شهری تاریخی را برای نسل های آینده ناخوانا می نمایند. در بسیاری از فضاهای شهری تاریخی می توان اتفاقاتی غیر معمول و نامتعارف با فضای تاریخی را مشاهده نمود، مانند: عدم رعایت حریم ارتفاعی در مجاورت اماکن تاریخی که باعث مخدوش شدن منظر بنای تاریخی و بافت پیرامونی آن شده اند، دخل و تصرفات بیش از حد در فضای تاریخی که منجر به از بین رفتن خاطره شهری می شود. بر این اساس، سوالات اصلی پژوهش این گونه مطرح می شود که: چرا علی رغم دغدغه مندی نظریه پردازان بزرگ حفاظت شهرهای تاریخی چنین معضلاتی هم چنان تکرار شده و قابل مشاهده است؟ علت نادیده گرفتن اصول حفاظت شهری و ایجاد چالش هایی که گاهی تا حد به مخاطره انداختن میراث جهانی پیش می روند، کدام است؟ پژوهش به دنبال یافتن پاسخی بر این گونه پرسش ها در بستر شهر تاریخی اصفهان به عنوان یک مصداق شرقی است. روش پژوهش به صورت ترکیبی است، که شامل روش های تاریخی، توصیفی و علی می شود و ابزار مطالعاتی شامل آرشیوی، کتابخانه ای و میدانی است. فرض تحقیق بر این اساس شکل گرفته است که، حفاظت و توسعه در کنار هم می توانند هویت تاریخی را برای انتقال به آیندگان پاس بدارند. بنابراین، با وجود دشواری بازیابی هویت آسیب دیده در فضاهای شهری مانند اصفهان، می توان با رعایت دستورالعمل هایی مانع از تخریب بیشتر میراث تاریخی در اثر توسعه ناهماهنگ با حفاظت، در اقدامات آتی شد. به نظر می رسد علت عدم موفقیت اصفهان در روند توسعه حفاظت محور، عدم توجه و اهتمام به حفظ کلیت منسجم و یکپارچه و عدم حفظ ارتباط بین اجزای منظر شهری اصفهان و صرفا تمرکز بر تک بناهای خاص و ثبت میراث شده است که ریشه در تفکیک حفاظت "بنای تاریخی" از حفاظت "شهر تاریخی" دارد. از طرف دیگر مطالعه در فضای شهرهای تاریخی تاثیرات "نئولیبرالیسم" در حفاظت را با عنوان "حفاظت نئولیبرالیسمی" نشان می دهد که با تکیه بر اقتصادی قدرتمند میراث تاریخی در شهرها را نیز، مانند دیگر مباحث جاری در حیات بشری در دست گرفته است.

    کلیدواژگان: اصول حفاظت از منظر و فضای شهری، فضا و منظر شهری اصفهان، توسعه و حفاظت، حفاظت نئولیبرالیسمی
  • محسن افشاری، فرهاد چگنی* صفحات 19-33

    امنیت مساله بسیار مهمی در توسعه و پویایی فضاهای شهری می باشد. یکی از حوزه های که امنیت در توسعه آن از موارد بسیار مهم تلقی می شود، بخش اقتصادی است و امنیت بازار به عنوان نمود بارز فعالیت های اقتصادی از ضروریات است. بازار ایرانی یکی از فضاهای مهم شهری و قلب تپنده اقتصادی آن بوده و از فضاهای مختلفی تشکیل شده که یکی از آن فضاها سرا می باشد. سرا در گذشته علاوه بر محل استقرار کاروان های تجاری مکانی برای عرضه و تبادل اجناس نیز بوده که امروزه کارکرد خود را در بازار حفظ کرده است. یکی از مهم ترین عوامل بهبود و ارتقای امنیت فضایی، شناخت ساختار و درک فضایی محیط است. یکی از اصلی ترین روش ها برای سنجش ساختار فضایی محیط، مفهوم پیکره بندی فضایی می باشد. این مفهوم تایید می کند که ساختار فضایی در یک مجموعه فضایی تاثیر قابل توجهی بر امنیت فعالیت های اجتماعی انسان دارد. بر همین اساس این پژوهش بر آن است تا امنیت فضایی در سراهای بازار تاریخی بروجرد را به کمک نظریه چیدمان فضا مورد سنجش قرار دهد. بازار تاریخی بروجرد از تاریخ غنی برخوردار است که عمر تجدید حیات دوباره آن بیش از یک و نیم قرن می باشد. روش انجام پژوهش توصیفی تحلیلی با راهبرد چیدمان فضا می باشد. به این صورت که پس از تدوین چهارچوب نظری تحقیق و تبیین شاخص های امنیت، با استفاده از نرم افزار اسپیس سینتکس به بررسی امنیت فضایی در سراهای بازار تاریخی بروجرد پرداخته می شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد که عوامل مختلفی از جمله: مساحت یک مجموعه فضایی، تعداد ورودی ها، طول فضاها، امکان گردش و همچنین تناسبات حیاط یک مجموعه در سنجش امنیت در یک مجموعه دخیل می باشند.

    کلیدواژگان: امنیت فضایی، پیکره بندی فضایی، سراهای بازار، بازار تاریخی بروجرد
  • سنبل فرجی*، نیما ولیزاده، مریم سینگری، لیلا بلیلان صفحات 35-54

    الکساندر با بیان سیستم محدود، زبان الگو را در قواعدی مشخص تحدید می کند که این قواعد می تواند عامل فرهنگ، سنت، تاریخ و غیره، در امر کمیت و ابعاد پیمون و تناسبات طلایی باشد. زبان الگوی کریستوفر الکساندر در تفهیم و به روز رسانی معماری سنتی و انتقال معنا و کارکرد به معماری مدرن نقش اساسی دارد چنان چه ایشان با بیان الگوها و نقش آنها در ساختاربندی و افزودن آنها به بنا باعث افزایش میزان حیات وکیفیت ساختمان می داند. در پژوهش حاضر سعی بر آن بوده است تا به تحلیل زبان الگوی خانه های قاجار تبریز و تطبیق آن بر اساس نظریه کریستوفر الکساندر سه خانه قاجاری تبریز پرداخته شود. در این میان، خانه های قاجاری تبریز به جهت دارابودن مولفه های معماری منحصر به فرد و تنوع الگوهای فضایی آن ها از یک سو و غنای تزیینات وابسته بدان از سوی دیگر، اهمیتی افزون تر را دارا می باشند. این پژوهش بر مبنای روش کلی و توصیفی و تحلیلی انجام گرفته است. جامعه آماری شامل گروه متخصصین به تعداد 30 نفر می باشد. تجزیه وتحلیل داده ها باروش گرندد تئوری و تصمیم گیری چند متغیره آنتروپی با کمک نرم افزار MAXQDA و Spss انجام شد. یافته های تحقیق با روش گرندد تئوری نشان داد که زبان الگوی خانه قاجاری از نظر زیبایی شناسی؛ کارکردی و حس مکان با نظریه الکساندر انطباق داشته است. همچنین، همبستگی مولفه های سه گانه با زبان الگوی خانه های قاجاری برابر 966/0 است. نتایج نشان داد از نظر بعد زیبایی شناسی برای خانه امیرنظام گروسی، خطایی و علی مسیو، به ترتیب 96/0، 92/0 و 81/0، در بعد کارکردی، خانه نظام امتیاز 95/0 و خانه های ختایی و علی مسیو هم به ترتیب امتیازهای 87/0 و 84/0 بدست آوردند. از بعد حس مکآن هم خانه امیرنظام امتیاز 99/0 و خانه های علی میسو و ختایی امتیاز 93/0 و 91/0 را کسب کردند. نتایج نشان داد که هر سه نمونه مورد بررسی اغلب امتیازات در حد بالا را کسب کردند. در واقع، ساختار تحقیق بر این ایده استوار که کیفیت بی زمان الگوی خانه های قاجار با نظریه زبان الگوی الکساندر تطابق دارد.

    کلیدواژگان: معماری، زبان الگو، نظریه کریستوفر الکساندر، خانه های قاجار تبریز
  • ساناز صدرثقه الاسلامی*، رضا فرمهینی فراهانی صفحات 55-66

    چگونگی احیا و توسعه بافت های تاریخی شهرهای ایران امروزه به یک موضوع مهم و چالش برانگیز تبدیل شده است. یکی از پیشنهادات و راهکارها ایجاد زیست شبانه در بافت های تاریخی است. در حقیقت استفاده از بافت های تاریخی در ساعات مختلف امروزه مورد توجه پژوهشگران و مرمتگران قرارگرفته است. تجربه نشان داده است در بافت های تاریخی کشورهای مختلف که زیست شبانه جریان دارد، به دلیل حضور مردم در اوقات پس از کار و در ساعات شب در بافت تایخی اقتصاد رونق بیشتری داشته است. همچنین در این محلات با توجه به نورپردازی های مناسب و حضور انبوه مردم، جرم و جنایت و بزه کمتر است. در حقیقت نورپردازی مناسب در بافت های تاریخی کیفیت زندگی را افزایش می بخشد و ایمنی و جذابیت را در بافت ایجاد می کند. بافت های تاریخی تهران پتانسیل بسیار خوبی برای ایجاد زیست شبانه دارند. یکی از این بافت های تاریخی که برای احیا با رویکرد زیست شبانه بررسی و پیشنهاد شده است بافت تاریخی ارگ تهران در منطقه 12 تهران است. در این پژوهش از روش توصیفی - تحلیلی استفاده شده است. مدارک اولیه از طریق مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات عینی جمع آوری شده است. با استفاده از یک جدول امتیازدهی کیفیت و کمیت عوامل مختلف پژوهشگرساز ارزیابی و تحلیل شده است و براساس این تحلیل ها پیشنهاداتی مطرح شده است. با توجه به مشاهدات و تحلیل ها با تغییر کاربری و نورپردازی مناسب و مبلمان مناسب بافت تاریخی ارگ تهران احیا و تبدیل به بافتی با زیست شبانه شده است. با ایجاد کاربری های 24 ساعته مثل رستوران، کافه ها و برگزاری جشن ها و نمایش های شبانه یا مبلمان مناسب بافت تاریخی ارگ احیا شده است. نورپردازی تاثیر مثبتی بر توسعه گردشگری شبانه ارگ تهران داشته است و پروژه های نورپردازی علاوه بر فعالیت زینتی یک روش موثر برای زیست شبانه و گذراندن اوقات فراغت در بافت ارگ تهران بود.

    کلیدواژگان: زیست شبانه، مرمت، بافت تاریخی، ارگ تهران
  • سلمان نقره کار*، مریم سخاوت، فاطمه زارعی حاجی آبادی صفحات 67-78

    ارتقاءکیفی معماری امروز ایران، از رهگذر «درس گرفتن» از ارزش های میراث معماری این سرزمین، سپس «مشق کردن» آن تا بازآفرینی معماری «اصیل و بدیع» در تمام ابعاد آن از جمله تزئینات و آرایه ها میسر می گردد. از این رو، فهم روش درست طی این مسیر برای معماران و دانشجویان حائز اهمیت می باشد. هدف این پژوهش، یافتن فرآیندی نظام مند در خوانش و آفرینش صحیح آرایه ها در معماری ایران می باشد و پرسش اصلی ما این است که «چگونه می توان به الگویی برای خوانش و آفرینش آرایه ها در معماری ایرانی دست یافت؟» یک گام اصلی و آغازین در مسیر پاسخ به این پرسش، رجوع به آراء متخصصان این حوزه است که در مطالعات خود به خوانش و بررسی آرایه های معماری ایران در ابعاد مختلف پرداخته اند. در این پژوهش طی مطالعات کتابخانه ای-اسنادی، با رویکردی تفسیری و با روش تحلیل محتوا، گزیده ای از منابع شاخص در این زمینه مورد تجزیه تحلیل قرار گرفتند. بررسی ها حاکی از آن است که متخصصان، آرایه های معماری ایران را از سه منبع و به تبع آن با سه رویکرد، نگریسته اند: اول: از طریق بررسی آثار، دوم: استادکاران سنتی و سوم: خوانش مستندات غیر معماری، ازجمله منابع فرهنگی، ادبی و... . حاصل این سه رویکرد، هشت رهیافت درباره آرایه هاست: «سیر تحول تاریخی»، «آرایه ها در یک گونه خاص معماری» (مسجد، خانه، بازار)، نگاه «فنی و مرمتی»، «معنایی-فلسفی» و «مصالح، رنگ، نقش و کتیبه» به مثابه آرایه در معماری. علاوه براین، فرآیند خوانش و آفرینش آرایه های معماری ایران را می توان در چهار لایه «مصالح، رنگ، نقش و کتیبه» دسته بندی کرد که همگی دست به دست هم به صورت یک منظومه موجب کیفیت، زیبایی و معنا بخشی به مکان می شوند. معماران امروز می توانند مبتنی بر نتیجه و کاربرد این تحقیق، با نگرشی جامع، طی پرداختن توامان به هر دو جنبه «صورت و حکمت» آرایه ها، به «شناخت و کاربرد آرایه های چهارگانه» در «نقد و طراحی فضا» مجهز شوند که اکنون جای آن در «آموزش معماری» خالی ست.

    کلیدواژگان: تزئینات معماری، آرایه های معماری، مصالح، رنگ، نقش، کتیبه، آموزش معماری
  • بهروز شهبازی چگنی*، عیسی حجت، حمید ندیمی صفحات 79-91

    اغتشاش و آشفتگی در نمای بناهای مسکونی در شهرهای معاصر، مسئله ای است که در  ادبیات معماری و شهرسازی بسیار به آن اشاره می شود. مدیران و طراحان شهری معتقدند که عوامل طراحی و فردگرایی معماران معاصر یکی از عوامل موثر در به وجود آوردن وضعیت فوق است. بدین منظور راه حل ها و قوانینی در صورت معماری و از لحاظ فرمی و بصری در جهت کنترل و مداخله برای بهبود اوضاع کنونی وضع شده که به نظر می رسد در عمل، کارایی و مقبولیت لازم را نداشته است. این پژوهش جهت فهم عمیق تر موضوع و بازخوانی و تبیین دوباره این مسئله، در جستجوی یک چارچوب نظری است که با پذیرش واقعیت گریزناپذیر فردگرایی در دوران معاصر، به دنبال تقویت هم بودی و همبستگی انسانی باشد. چارچوبی که بتواند با تکیه بر اهمیت نقش نما به عنوان چهره ای که مالک و طراح بنا برای خود متصورند، شیوه تفکر معماران در تعریف خود و تاثیر آن در مرحله تفسیر مسئله نما و قاب بندی آن را تغییر دهد و به عنوان نقطه عزیمت در فرایند طراحی مفید واقع شود. این پژوهش با تکیه بر معرفت شناسی پراگماتیستی و نظریات و روش پیشنهادی ریچارد رورتی، به دنبال راهکاری نظری مختص زمان اکنون است. تحقیق حاضر در مجموع به روش کیفی و مشاهده اوضاع کنونی و با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای انجام شده است. در پایان همدلی با دیگری به مثابه راهی جهت توسعه مفهوم خود (طراح-مالک)، مااندیشی و ایجاد همبستگی در چهره بناهای مسکونی پیشنهاد می شود. اندیشه ای که مبتنی بر طراحی های مشارکتی و کاربر- محور در معماری است و با گسترش دایره خود در طراحی نماهای مسکونی، هم بودی به جای هم ستیزی با دیگران در فضاهای همسایگی را تشویق می کند.

    کلیدواژگان: اغتشاش، فردگرایی، نما، رورتی، همدلی، خود، دیگری
|
  • Behnam Pedram*, Sara Ghasemiyeh Pages 1-17

    The urban developments of recent decades have caused a crisis in the urban management in many historical cities; In such a way that arbitrary actions related to historical urban landscapes severely distort the urban memory and make the historical urban identity illegible for future generations. In many historical urban spaces, one can observe unusual and unusual events with the historical space, such as: non-compliance with height privacy in the vicinity of historical places that have caused the view of the historical building and its surrounding context to be distorted, excessive intrusions and occupations in the historical space which leads to the loss of urban memory. Based on this, the main questions of the research are raised as follows: Why are such problems repeated and visible in spite of the concern of great theoreticians for the protection of historical cities? What is the reason for ignoring the principles of urban conservation and creating challenges that sometimes go as far as endangering world heritage? The research seeks to find an answer to such questions in the context of the historical city of Esfahan as an eastern example. The research method is combined, which includes historical, descriptive and causal methods, and the study tools include archival, library and field. The premise of the research is based on the fact that conservation and development together can pass the historical identity to be passed on to future generations. Therefore, despite the difficulty of recovering the damaged identity in urban spaces such as Esfahan, it is possible to prevent further destruction of historical heritage due to inconsistent development with protection in future actions by following guidelines. It seems that the reason for the failure of Esfahan in the conservation-oriented development process is the lack of attention and effort to maintain a coherent and integrated whole and the failure to maintain the connection between the components of the urban landscape of Esfahan and only focusing on specific buildings and registered heritage, which is rooted in the separation of protection "historical monument" from the protection of "historical city". On the other hand, the study in the space of historical cities shows the effects of "neoliberalism" in conservation under the title of "neoliberalism consevation" which, relying on a strong economy, has taken over the historical heritage in the cities as well as other current issues in human life.

    Keywords: The Principles Of Landscape, Urban Space Conservation, Esfahan Urban Space, Landscape, Development, Conservation, Neoliberalism Conservation
  • Mohsen Afshari, Farhad Chegeni* Pages 19-33

    Security is a very important issue in the development and dynamics of urban spaces. One of the areas in which security is considered very important in its development is the economic sector, and bazar security is essential as a clear manifestation of economic activities. The Iranian Bazar is one of the important urban spaces and its economic beating heart, and it consists of different spaces, one of which is the house. In the past, in addition to the location of commercial caravans, sera was also a place for supply and exchange of goods, which today has maintained its function in the bazar. One of the most important factors to improve and enhance spatial security is to understand the structure and spatial understanding of the environment. One of the main methods for measuring the spatial structure of the environment is the concept of spatial configuration. This concept confirms that the spatial structure in a spatial complex has a significant impact on the security of human social activities. Based on this, this research aims to evaluate the spatial security in the historical bazaar buildings of Borujerd with the help of space arrangement theory. The historical Bazar of Borujerd has a rich history, the life of its revival is more than one and a half centuries. The research method is descriptive and analytical with the strategy of space layout. In this way, after formulating the theoretical framework of the research and explaining the security indicators, using Space Syntax software, the space security in the historical bazaar buildings of Borujerd is investigated. The results of this research show that various factors such as: the area of ​​a spatial complex, the number of entrances, the length of the spaces, the possibility of circulation and also the proportions of the courtyard of a complex are involved in measuring the security of a complex.

    Keywords: Spatial Security, Spatial Configuration, Bazar Sera’S, Historical Bazar Of Borujerd
  • Pages 35-54

    By stating the limited system, Alexander defines the language of the pattern in specific rules that these rules can be the factor of culture, tradition, history, etc., in the matter of quantity and dimensions of peimoon and golden proportions. The pattern language of Christopher Alexander plays an essential role in understanding and updating traditional architecture and transferring meaning and function to modern architecture, as he believes that by expressing patterns and their role in structuring and adding them to the building, increases the life and quality of the building. In the current research, attempt has been made to analyze language of the Qajar model houses of Tabriz and its adaptation based on Christopher Alexander's theory of the three Qajar houses of Tabriz. In the meantime, the Qajar houses of Tabriz are more important due to their unique architectural components and the diversity of their spatial patterns on the one hand and richness of related decorations on the other hand. This research is based on a general, descriptive and analytical method. The statistical population includes a group of 30 experts. Data analysis was done by ground theory and multivariate entropy decision making with the help of MAXQDA and Spss software. The findings of the research with ground theory method showed that the language the Qajar house model in terms of aesthetics; Functionality and sense of place have been adapted to Alexander's theory. Also, correlation of three components with the model language of Qajar houses is equal to 0.966. The results showed that in terms of aesthetics, the house of Amir Nizam Grossi, Khatai and Ali Mesio scored 0.96, 0.92 and 0.81, respectively. In the functional dimension, Nizam's house scored 0.95 and Khatai and Ali Mesio houses respectively. They got 0.87 and 0.84 points. After Hess McCann, Amir Nizam's house scored 0.99, and Ali Miso's and Khataei's houses scored 0.93 and 0.91. The results showed that all three examined samples often obtained high scores. In fact, the structure of the research is based on the idea that the timeless quality of the Qajar house pattern is consistent with Alexander's pattern language theory.

    Keywords: Architecture, Pattern Language, Christopher Alexander's Theory, Qajar Houses Of Tabriz
  • Sanaz Sadrsegatoleslami* Pages 55-66

    How to revive and develop the historical contexts of Iranian cities today has become an important and challenging issue. One of the suggestions and solutions is to create nightlife in historical contexts. In fact, the use of historical textures at different times has attracted the attention of researchers and restorers. Experience has shown that in the historical contexts of different countries where night life is going on, due to the presence of people after work and during the night hours, the economy has been more prosperous. Also, due to the proper lighting and the large number of people in these neighborhoods, crime and misdemeanors are less. In fact, proper lighting in historical contexts increases the quality of life and creates safety and attractiveness in the context. The historical textures of Tehran have a great potential to create night life. One of these historical contexts that has been investigated and proposed for revitalization with a nocturnal approach is the historical context of Tehran Citadel in the 12th district of Tehran. A descriptive-analytical method was used in this research. Primary documents were collected through library studies and objective observations. Using a quality and quantity rating table, various factors of the researcher have been evaluated and analyzed, and suggestions have been made based on these analyses. According to the observations and analysis, the historical context of Tehran Citadel has been revived and turned into a context with night life by changing the use and proper lighting and suitable furniture. By creating 24-hour uses such as restaurants, cafes and holding parties and night shows or appropriate furniture, the historical context of the citadel has been revived. Lighting has had a positive effect on the development of night tourism in Tehran Citadel, and lighting projects, in addition to being an ornamental activity, were an effective method for night life and spending leisure time in the context of Tehran Citadel.

    Keywords: Nightlife, Restoration, Historical Context, Tehran Citadel
  • Salman Noghrekar*, Maryam Sekhavat, Fatemeh Zareihajiabadi Pages 67-78

    Learning from the values of traditional Iranian architecture and architectural ornamentation is a way to improve the quality of our today's architecture. The first step of this way is to understand the appropriate method of reading architecture and architectural ornamentation. In recent decades there are various studies on Iranian architectural decorations with different methodologies and approaches. This study aims to seek a way of reading ornamentation in Iranian architecture through content analysis of existing studies. So, the main question is: How can we achieve a model for reading, learning, and creating ornamentation in Iranian architecture? In this qualitative research, we have followed an interpretive approach and used a content analysis method to analyze data obtained from a literature review. The results indicate that there are three sources for reading ornamentation: 1. through the examination of the works themselves, 2. the personality of the traditional craftsmen, and 3. reading non-architectural documents such as cultural sources or literature. There are also eight perspectives to consider ornamentation: 1. historical evolution, 2. ornamentation in a particular type of architecture (mosque, house, bazaar), 3. technical and restoration, 4. semantic-philosophical, 5. materials, 6. colors, 7. patterns, and 8. inscriptions. So, the model of reading and creating Iranian architectural ornamentation includes four layers; 1. material, 2. color, 3. pattern, and 4. inscription. All the layers together as a system create quality, beauty, and meaning for a place. Literature review shows that few studies have addressed all four of these components in an integrated manner. However, the spatial quality of Iranian architecture is the result of the synergy of all four components. This research suggests a comprehensive method of recognizing and using the four ornamentations by addressing both formal and semantic aspects.

    Keywords: Architectural Ornaments, Architectural Elements, Philosophy, Form, Material, Color, Pattern, Calligraphy
  • Behrouz Shahbazi Chegeni*, Isa Hojat, Hamid Nadimi Pages 79-91

    Disorder in the facade of residential buildings in contemporary cities are issues that are mentioned a lot in the literature of architecture and urban planning. Managers and urban designers believe that the design factors and individualism of contemporary architects is one of the effective factors in creating the above situation. For this purpose, solutions and laws have been established in the form of architecture and in terms of form and visual in order to control and intervene to improve the current situation, which seems to have not had the necessary efficiency and acceptability in practice. This research is in search of a theoretical framework for a deeper understanding of the issue and rereading and explaining it again, which seeks to strengthen human togetherness and solidarity by accepting the inevitable reality of individualism in the contemporary era. a framework that can rely on the importance of the facade as a face that the owner and designer of the building imagine for themselves, change the way architects think in defining themselves and its effect in the interpretation phase of the facade problem and its framing, and as a point of departure in the design process. Based on pragmatic epistemology and the theories and methods proposed by Richard Rorty, this research is looking for a theoretical solution specific to the present time. The present research has been done in a qualitative way and by observing the current situation and relying on library studies. At the end, empathy with the other is suggested as a way to develop the concept of self (designer-owner), thinking and creating solidarity in the face of residential buildings. An idea that is based on collaborative and user-oriented designs in architecture and by expanding its scope in the design of residential facades, it encourages coexistence instead of competition with others in neighborhood spaces.

    Keywords: Disorder, Individualism, Façade, Rorty, Empathy, Self, Other