فهرست مطالب

نشریه رویکردهای پژوهشی در علوم زمین
پیاپی 21 (پاییز و زمستان 1402)

  • تاریخ انتشار: 1402/12/19
  • تعداد عناوین: 3
|
  • رضا جلیلی *، سید مهران حیدری، علیرضا الماسی صفحات 1-14

     معدن گل گهر در جنوب غربی شهرستان سیرجان و در حاشیه زون دگرگونی-ماگمایی سنندج-سیرجان واقع شده است. معدن گل گهر درون کمپلکس دگرگونی گل گهر به سن احتمالی پرکامبرین- پالئوزوئیک زیرین قرار دارد. کانه اصلی این معدن مگنتیت است و هماتیت به صورت ثانویه از اکسیداسیون مگنتیت با مقادیر کمتر ایجاد شده است. متوسط مقدار آهن گلگهر 2/57 درصد می باشد.
    بین کانسنگ های آهن منطقه، همبستگی های متغیری بین عناصر اصلی وجود دارد.متوسط غلظت Fe2O3 در نمونه های مگنتیتی معدن شماره 1 گل گهر 4/86 درصد وزنی می باشد و میزان SiO2 در کانسنگ های آهن به طور میانگین 86/3 در صد وزنی می باشد. SiO2 دارای همبستگی منفی و قوی با Fe2O3 (76/0- =r) در گمانه 3117 و همچنین SiO2 دارای همبستگی منفی با Fe2O3 (76/0- =r) در گمانه شماره 120 می باشد. به عبارت بهتر مقدار SiO2 در کانسنگ ها با افزایش عیار آهن کاهش می یابد. این روند معکوس نشان دهنده شرایط تبلور مگنتیت از ماگما، حذف آهن از ماگما و وارد شدن آن به فاز سیال تاخیری است. در نتیجه ماگما از آهن تهی شده است. به بیان دیگر، فازهای سیلیسی و آهن دار به صورت فازهای جداگانه عمل نموده و هر کدام تشکیل ترکیبات مستقلی از جمله آهن و سیلیس ثانویه را داده اند. چنین فرضیه ای با مشاهدات صحرایی که اثبات کننده حضور رگه ها و ریز رگچه های سیلیسی در کانسنگ می باشند، قابل تایید می باشد. با توجه به بررسی تغییرات اکسیدهای عناصر اصلی در طول عمق کانسنگ های آهن مورد مطالعه در گمانه ها گفتنی است که بالاترین مقدار اکسید آهن در کانسنگ ها در عمق 1/373 متری بوده و برابر با 3/93 درصد وزنی می باشد و کمترین مقدار آن نیز در عمق 5/205 متری در گمانه شماره 120 و برابر با 5/71 درصد وزنی می باشد و تغییرات SiO2 دارای بیشترین مقدار در عمق 7/205 متری در گمانه شماره 120 برابر با 6/10 درصد وزنی می باشد.

    کلیدواژگان: مگنتیت، تشکیل آهن، گل گهر، عناصر اصلی، سیرجان
  • محمدسعید موسایی باغستانی * صفحات 15-30

    منطقه چابهار در جنوب شرقی ایران با مساحت حدود 17155 کیلومتر مربع، واقع در کنار آب های گرم دریای عمان و اقیانوس هند است. هدف تحقیق، ظرفیت سنجی پدیده مونسون در کمک به توسعه گردشگری ساحلی چابهار بوده است. جامعه پژوهش شامل مدیران، کارکنان، فعالین حوزه گردشگری و صنعت گردشگری بوده که 150 نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. روش تحقیق، توصیفی-پیمایشی و روش گردآوری اطلاعات، مطالعات کتابخانه ای و میدانی بوده است. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه ای شامل 34 سوال در دو بخش ظرفیت سنجی پدیده مونسون و 22 سوال در بخش ظرفیت سنجی چالش های پدیده مونسون بوده است. نرم افزار spss برای تجزیه و تحلیل اطلاعات به کار رفته و جهت پایایی سوالات از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که در بخش ظرفیت سنجی پدیده مونسون، شاخص های متعلق به تنوع محیطی طبیعی و بکر بودن آن، چشم اندازهای متنوع جغرافیایی، اشتغال زایی و ایجاد درآمد ارزی برای کشور و امکان دسترسی به بازارهای بین المللی مهمترین شاخص ها بوده اند. در بخش ظرفیت سنجی چالش های پدیده مونسون، بیشترین چالش ها مربوط به تهدیدهای زیست محیطی و ایجاد خسارت به آثار تاریخی، فرهنگی و طبیعی، دگرگونی در ساختار جامعه و نامناسب بودن تاسیسات و تجهیزات تفریحی و ورزشی بوده اند.

    کلیدواژگان: چابهار، توسعه گردشگری، ظرفیت سنجی، ساحلی، مونسون
  • محمدسعید موسایی باغستانی *، اسماعیل رافت صفحات 31-42

    هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر و اهمیت ایجاد ژئوپارک بر توسعه اقتصادی جامعه محلی و ترویج گردشگری پایدار در چابهار بوده است. روش تحقیق حاضر به شیوه توصیفی-پیمایشی با نگاه همبستگی اجرا گردیده و از لحاظ هدف، از نظر کاربردی و زمان، مقطعی تلقی می شود. جامعه پژوهش از میان بهره برداران تاسیسات گردشگری، جامعه محلی و پرسنل سازمان منطقه آزاد چابهار، به ویژه مدیریت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی سازمان، با انتخاب 75 نفر، تشکیل یافته است. روش جمع آوری اطلاعات از تحقیقات کتابخانه ای و میدانی با بهره گیری از پرسشنامه اجرا گردیده است. جهت تحلیل داده ها، از نرم افزار SPSS استفاده شده و نتایج نشان داده اند که ایجاد ژئوپارک در توسعه اقتصادی و توسعه گردشگری، تاثیر موثری در جامعه محلی چابهار دارد.

    کلیدواژگان: ژئوپارک، توسعه، اقتصادی جامعه محلی، گردشگری پایدار، چابهار