فهرست مطالب
پژوهشنامه اقتصاد کلان
سال نوزدهم شماره 42 (تابستان 1403)
- تاریخ انتشار: 1403/04/01
- تعداد عناوین: 6
-
-
صفحات 7-35
مطالعات تجربی انجام گرفته در حوزه برآورد ضریب فزاینده سیاست های سمت تقاضا نشان داده است که ضریب فزاینده سیاست مالی ثابت نبوده و در طول زمان متغیر است. از دیدگاه نظری نیز این ضریب تحت تاثیر عوامل متعددی است که با تغییر هر یک از این عوامل، ضریب مذکور تغییر می کند. مدل TVP-VAR قابلیت برآورد پاسخ یک متغیر در اثر شوک وارد شده از طرف متغیرهای دیگر را در طی زمان دارد. بر این اساس، در این مطالعه با استفاده از داده های فصلی دوره زمانی 1369 الی 1399 ایران و با به کارگیری الگوی خود رگرسیون برداری با پارامترهای متغیر در زمان با رویکرد عامل افزوده، نخست؛ شاخص ترکیبی و پنهان ابزارهای سیاست پولی و توابع واکنش آنی متغیرها استخراج شد. سپس ضریب فزاینده رشد درآمدهای مالیات اشخاص حقیقی، حقوقی و بر ثروت به صورت زمان متغیر برآورد گردید. در مرحله سوم؛ با استفاده از تکنیک آنالیز واریانس، عوامل موثر بر ضریب فزاینده رشد درآمدهای مالیاتی مستقیم مشخص گردید. نتایج نشان داد که در بین سه ابزار سیاست مالیات های مستقیم، بزرگترین ضریب فزاینده مربوط به رشد درآمدهای مالیات بر اشخاص حقوقی است.
کلیدواژگان: ضریب فزاینده سیاست مالی، مالیات بر ثروت، مالیات اشخاص حقوقی، مالیات اشخاص حقیقی -
صفحات 37-70
بیکاری یکی از شاخص های اصلی در اقتصاد است که همواره مورد توجه سیاست گذاران، اقتصاددانان و مردم بوده است. در کشورهای عمده صادرکننده نفت مانند کشورهای عضو اوپک، صادرات نفت خام تاثیر قابل توجهی بر درآمد، جریانات ارزی و بازار کار دارد. بر این اساس مقاله حاضر به بررسی وجود تعاملات نامتقارن بین نوسانات قیمت نفت، تغییر نرخ ارز و بیکاری خواهدپرداخت. برای این منظور، داده های سالانه (1990-2020) کشورهای منتخب نفتی (ایران، عراق، کویت، امارات متحده عربی، عربستان سعودی و نیجریه) استخراج شده است و رویکرد خود توضیحی با وقفه های توزیعی غیرخطی تغییرات نامتقارن بیکاری را در پاسخ به نوسانات قیمت نفت و نرخ ارز نشان می دهد. نتایج نشان می دهد که شوک های مثبت قیمت نفت بر نرخ بیکاری در کوتاه مدت دارای تاثیر معنی دار بوده و تغییرات منفی قیمت نفت بر نرخ بیکاری در کوتاه مدت بی تاثیر می باشد. در حالی که در بلندمدت تاثیر شوک مثبت نفتی بر بیکاری بیشتر از شوک منفی نفتی است. از سوی دیگر تغییرات مثبت نرخ ارز(کاهش ارزش پول ملی در برابر پول خارجی) در کوتاه مدت معنی دار بوده و تاثیر منفی بر بیکاری دارد.
کلیدواژگان: نفت، بیکاری، نرخ ارز، نااطمینانی، الگوی خودتوضیحی با وقفه های غیرخطی -
صفحات 71-91
نرخ تورم یکی از مباحث چالش برانگیز و اساسی اقتصاد است که تاثیر غیرقابل انکاری بر ثبات اقتصادی همه کشورهای جهان دارد. به همین دلیل بسیاری از محققان و سیاست گذاران همواره به دنبال شناسایی عوامل موثر بر تورم بوده اند. در این میان، قیمت نفت به عنوان یکی از متغیرهای جهانی و استراتژیک، می تواند تاثیر قابل توجهی به ویژه در کشورهای وابسته به درآمدهای نفتی همچون ایران، بر تورم داشته باشد. بر این اساس، با توجه به اهمیت تورم و ضرورت شناسایی علل و عوامل موثر بر آن از یک سو، و نقش برجسته عوامل طرف عرضه از سوی دیگر، هدف مطالعه حاضر، بررسی تاثیر نوسانات قیمت نفت بر نرخ تورم با در نظر گرفتن اثر آستانه ای رشد اقتصادی و همچنین شناسایی سایر عوامل طرف عرضه تعیین کننده نرخ تورم از جمله فناوری و پویایی بازار کار در دوره زمانی 1375 تا 1401 با استفاده از رویکرد اقتصادسنجی رگرسیون آستانه ای سری زمانی می باشد. با توجه به نتایج حاصل، قیمت نفت در شرایطی که رشد اقتصادی پایین تر از 303/4 درصد است، تاثیر مثبت و معنی داری بر نرخ تورم دارد. این تاثیر در شرایط رشد اقتصادی بالاتر از حد آستانه ای مذکور نیز مثبت و معنی دار است، اما مقدار آن کمتر است. علاوه بر این شاخص های بیکاری و فناوری تاثیر منفی و معنی داری بر نرخ تورم دارد که به ترتیب تاییدی بر نظریه فیلیپس و نظریه رشد سولو (1956) می باشند. در مقابل، متغیر اندازه جمعیت تاثیر مثبت و معنی داری بر نرخ تورم دارد.
کلیدواژگان: اقتصاد ایران، روش رگرسیون آستانه ای، قیمت نفت، منحنی فیلیپس -
صفحات 93-114
پیش از این، مطالعات متعددی رابطه بین تورم و نابرابری درآمد را مورد بررسی قرار داده اند. اما هدف اصلی این مقاله نشان دادن این مهم است که پیش بینی ناپذیر بودن تورم یا به اصطلاح نااطمینانی تورم نیز می تواند موجب نابرابری درآمد شود چرا که اقشار ضعیف جامعه به دلیل در اختیار نداشتن ابزارهای بازار سرمایه در شرایطی که وضعیت اقتصادی متلاطم باشد تصمیمات اقتصادی غلطی می گیرند. در پژوهش حاضر اثر نااطمینانی تورم بر نابرابری درآمد در دوره زمانی 1400-1350 بررسی گردید. ابتدا نااطمینانی تورم به وسیله مدل گارچ و داده های تورم محاسبه و سپس اثر نااطمینانی تورم بر نابرابری درآمد در قالب الگوی خودرگرسیونی با وقفه های توزیعی خطی و غیرخطی برآورد گردید. نتایج حاکی از آن است که با توجه به الگوی خودرگرسیونی با وقفه های توزیعی خطی در بلندمدت، نااطمینانی تورم بر نابرابری درآمد اثر معناداری ندارد، اما در الگوی غیرخطی در بلندمدت، نااطمینانی تورم بر نابرابری درآمد تاثیر مثبت و معناداری دارد. وقتی نااطمینانی یا نوسانات تورم کم می شود، نابرابری درآمد در ایران کمتر می شود. این نکته یافته اصلی این مطالعه است. در سوی مقابل، افزایش نااطمینانی اثر معناداری بر نابرابری درآمد نداشته است.
کلیدواژگان: نااطمینانی تورم، نابرابری درآمد، ضریب جینی، الگوی خودرگرسیونی با وقفه های توزیعی، ایران -
صفحات 115-138
مالیات اصلی ترین و پایدارترین منبع مالی دولت است که نقش مهمی در افزایش درآمد دولت دارد. میزان تحقق درآمدهای مالیاتی به ساختار اقتصادی کشور بستگی دارد. در طی سال های اخیر با افزایش بی رویه قیمت ها کشور، افراد تمایل کمتری برای پرداخت مالیات داشته و انگیزه رانت جویی از درآمدهای مالیاتی دولت افزایش یافته است. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر تورم بر رانت جویی از درآمدهای مالیاتی در اقتصاد ایران می باشد. برای دستیابی به هدف مطالعه، الگوی تعادل عمومی پویایی تصادفی (DSGE) کینزی جدید با لحاظ واقعیت های اقتصاد ایران و متشکل از بخش های خانوار، بنگاه، نفت، دولت و بانک مرکزی برای دوره زمانی 1399-1370 طراحی شده است. پس از استخراج روابط کارگزاران اقتصادی، مدل طراحی شده در نرم افزار داینر مورد برازش قرار گرفته است. نتایج شبیه سازی شده بیانگر آن است که افزایش قیمت ها منجر به افزایش رانت جویی از درآمدهای مالیاتی و در نتیجه کاهش درآمدهای حقیقی مالیاتی دولت گردیده که این موضوع، با مبانی تئوریک اقتصاد از جمله فرضیه تانزی تطابق دارد. از آن جایی که افزایش رانت جویی از درآمدهای مالیاتی منجر به کاهش منابع عمومی بودجه دولت، کسری بودجه، کاهش تولید غیرنفتی و کاهش اشتغال در کشور می گردد، پیشنهاد می گردد سیاست های اقتصادی کشور در راستای کنترل قیمت ها و محدودسازی فضای رانت جویی اجرا گردند.
کلیدواژگان: تورم، رانت جویی، درآمدهای مالیاتی، اقتصاد ایران -
صفحات 139-165
در پژوهش حاضر تاثیر بانکداری سایه ای بر تورم در چهار گروه کشورهای منتخب (شامل گروه کشورهای توسعه یافته با حجم بانکداری سایه ای زیاد، کشورهای توسعه یافته با حجم بانکداری سایه ای کم، کشورهای در حال توسعه با حجم بانکداری سایه ای زیاد و کشورهای در حال توسعه با حجم بانکداری سایه ای کم) طی دوره زمانی 2020 - 2002 مورد بررسی قرار گرفته است. مدل سازی پژوهش بر اساس الگوهای پانل پویا صورت گرفته و روابط بین متغیرها با استفاده از تکنیک گشتاورهای تعمیم یافته (GMM) برآورد شده است. نتایج حاصل از برآورد مدل در دو گروه از کشورهای مورد بررسی شامل گروه کشورهای توسعه یافته با حجم بانکداری سایه ای زیاد و کشورهای در حال توسعه با حجم بانکداری سایه ای کم نشان می دهد که گسترش حجم بانکداری سایه ای منجر به افزایش تورم شده و این اثرگذاری از کانال تولید نیز تشدید گردیده است. در مقابل، یافته ها بیانگر تاثیرگذاری منفی بانکداری سایه ای بر تورم در کشورهای توسعه یافته با حجم بانکداری سایه ای کم و کشورهای در حال توسعه با حجم بانکداری سایه ای زیاد می باشد.
کلیدواژگان: بانکداری سایه ای، تورم، کشورهای در حال توسعه، کشورهای توسعه یافته، الگوی گشتاور تعمیم یافته (GMM)
-
Pages 7-35
The experimental studies done in the field of estimating the multiplier of demand side policies, have shown that the multiplier of fiscal policy has not been fixed, rather has been changing over time. From a theoretical perspective this coefficient is influenced by different factors such that with change of every factor the mentioned coefficient would change. TVP-VAR models have the ability to estimate the response of a variable due to the shock introduced by other variables over time. In this study, using quarterly data from the period 1990 to 2021 in Iran and employing the Time-Varying Parameter Vector Autoregression (TVP-VAR) model with the factor-augmented approach, first of all, the combined and latent index of monetary policy and impulse respons function was extracted. Then the multipliers of personal taxes, corporate taxes and property tax were calculated in the form of time-varying estimations. In the third stage, using the variance analysis technique, the factors effective on multiplier of direct tax policies were ascertained. The results indicated that from among 3 tools for direct tax policies, the greatest multiplier was related to corporate taxes. Furthermore, the imports to GDP and the savings to GDP ratios have the highest efficiency and explanatory power of multiplier fluctuations of personal taxes.
Keywords: Corporate Tax, Fiscal Policy Multiplier, Personal Tax, Property Tax -
Pages 37-70
Unemployment is a key economic indicator that has consistently garnered attention from policymakers, economists, and the public. In major oil-exporting countries like members of OPEC, crude oil exports significantly impact revenue, foreign exchange flows, and the labor market. This research investigates the presence of asymmetric interactions between oil price fluctuations, exchange rate changes, and unemployment. To achieve this, annual data (1990-2020) from selected oil-producing countries (Iran, Iraq, Kuwait, United Arab Emirates, Saudi Arabia, and Nigeria) were analyzed. The nonlinear autoregressive distributed lag (NARDL) approach with asymmetric lags will be employed to reveal the asymmetric impacts on unemployment in response to oil price and exchange rate fluctuations. Our findings suggest that positive oil price shocks have a significant short-term impact on increasing unemployment in these countries, while negative oil price shocks have no significant short-term effect on unemployment. However, in the long term, the impact of a positive oil price shock on unemployment is greater than the impact of a negative oil price shock. Additionally, positive exchange rate changes (depreciation of domestic currency against foreign currency) have a significant negative impact on unemployment in the short term. Regarding the long-term effects of exchange rate changes, both positive and negative changes impact unemployment in these selected countries, leading to decreases and increases, respectively. Notably, the magnitude of the impact of appreciations in the exchange rate is greater than that of depreciations.In contrast, in the long term, the effect of a positive oil shock on unemployment is greater than a negative oil shock.
Keywords: Oil, Unemployment. Exchange Rate, Uncertainty, NARDL -
Pages 71-91
Inflation is one of the challenging and vital issues of economics, which has an undeniable effect on economic stability in the countries all over the world. For this reason, many researchers and policymakers have always sought to identify factors affecting inflation. In the meantime, oil price, as one of the global and strategic variables, can have a significant effect on inflation, especially in countries dependent on oil revenues such as Iran. Accordingly, considering the importance of inflation and the need to identify the causes and factors affecting it on the one hand, and the prominent role of supply side factors on the other hand, this study aims to investigate the effect of oil price fluctuations on the inflation rate considering the threshold effect of economic growth, and to identify the other supply-side factors affecting inflation rate, including technology and labor market dynamics during 1375-1401, applying the threshold regression of time series. According to the results, the oil price has a positive and significant effect on the inflation rate when the economic growth is lower than 4.303%. This effect is also positive and significant in the economic growth of above the mentioned threshold, but its amount is less. In addition, unemployment and technology have negative and significant effects on inflation rate, which respectively confirm Phillips theory and Solow growth theory. However, population size has a positive and significant effect on inflation rate.
Keywords: Iran Economy, Oil Price, Phillips Curve, Threshold Regression Method -
Pages 93-114
Previously, several studies have investigated the relationship between inflation and income inequality. But the main purpose of this article is to show that the unpredictability of inflation or the so-called uncertainty of inflation can also cause income inequality, because the weak sections of the society make wrong economic decisions due to not having capital market tools at their disposal when the economic situation is turbulent. In this study, the effect of inflation uncertainty on income inequality in Iran in the period of 1971-2021 was investigated. First, inflation uncertainty was calculated using the GARCH model and inflation data, and then the effect of inflation uncertainty on income inequality was estimated in the form of Autoregressive Distributed Lag (ARDL) and Nonlinear Autoregressive Distributed Lag (NARDL). The results indicate that in linear ARDL, inflation uncertainty does not have a significant effect on income inequality in the long run, but in NARDL, in the long term, inflation uncertainty has a positive and significant effect on income inequality. When uncertainty or inflation fluctuations decrease, income inequality in Iran decreases. This point is the main finding of this study. On the other hand, the increase in uncertainty has not had a significant effect on income inequality.
Keywords: Inflation Uncertainty, Income Inequality, Gini Coefficient, Autoregressive Distributed Lag (ARDL), Iran -
Pages 115-138
Tax is the main and most stable financial source of the government and plays an important role in increasing the government's income. The level of realization of tax revenues depends on the economic structure of the country. In recent years, with the outrages rise of prices and the formation of high inflation in the country, people are reluctant to pay taxes and as a result motivation of rent-seeking from the government's tax revenues has enhanced. The purpose of this study is to investigate the effect of inflation on rent-seeking from tax revenues in Iran's economy. To achieve this goal, a new Keynesian Dynamic Stochastic General Equilibrium (DSGE) model has been purposed which considered the realities of Iran's economy and involved sectors of household, business, oil, government and central bank during period of 1991-2020. After extracting the equations of economic agents, the model has been processed in Dynare software. The simulated results indicate that the increase in prices has led to an increase in rent-seeking from the government's tax revenues which is consistent with the theoretical foundations of the economy and the reality observed in the country. Since the increase in rent-seeking from tax revenues leads to the reduction of public resources of the government budget, budget deficit, and a reduction in non-oil production and employment in the country, therefore, it is suggested that the country's economic policies should be implemented in order to control prices and limit the space for rent-seeking.
Keywords: Inflation, Rent-Seeking, Tax Revenues, Iran's Economy -
Pages 139-165
The present study examines the impact of shadow banking on inflation rates in four groups of selected countries (including developed countries with high levels of shadow banking, developed countries with low levels of shadow banking, developing countries with high levels of shadow banking, and developing countries with low levels of shadow banking) during the period 2002-2020. The research modeling is based on dynamic panel patterns, and the relationships between variables are estimated using the Generalized Method of Moments (GMM) technique. The results of the model estimation in two groups of countries under study, namely developed countries with high levels of shadow banking and developing countries with low levels of shadow banking, indicate that the expansion of shadow banking leads to increased inflation, with this effect being exacerbated through the production channel. Conversely, the findings suggest a negative impact of shadow banking on inflation in developed countries with low levels of shadow banking and developing countries with high levels of shadow banking. It is worth noting that the results of the model estimations show that in none of the four groups of countries examined, shadow banking has led to inflation through the money creation channel. It is worth noting that the results of the model estimations show that in none of the four groups of countries examined, shadow banking has led to inflation through the money creation channel.
Keywords: Shadow Banking, Inflation, Developing Countries, Developed Countries, Generalized Method Of Moments (GMM)