فهرست مطالب
پژوهش نامه علوم حدیث تطبیقی
پیاپی 20 (بهار و تابستان 1403)
- تاریخ انتشار: 1403/07/30
- تعداد عناوین: 15
-
-
صفحات 9-36
یوشع بن نون از شخصیت های برجسته و تاثیرگذار در تاریخ یهودیان و جانشین حضرت موسی به شمار می رود. بر اساس شواهد حدیثی و تاریخی، او از نوادگان حضرت یوسف است. اگرچه بسیاری از منابع حدیثی و تاریخی بر نبوت او تاکید دارند، این گزارش ها در تضاد با روایاتی هستند که خروج نبوت از نسل حضرت یوسف را مطرح می کنند. این پژوهش با هدف بررسی نبوت یوشع در روایات و رفع این تعارض انجام شده است. برای پاسخ به این مسئله، با استفاده از روش های متن پژوهی و اعتبارسنجی گزارش ها، ابتدا گزارش های مرتبط با نسب یوشع بن نون گردآوری شد که نشان داد این گزارش ها معتبر هستند. سپس مستندات مرتبط با اثبات یا رد نبوت او در منابع روایی و تاریخی مورد بررسی قرار گرفت. علی رغم وجود مشکلات طریقی و متنی در مستندات رد نبوت یوشع، آشکار شد که این مستندات قابل پذیرش نیستند؛ بنابراین، با استناد به روایاتی که به نبوت او تصریح می کنند و گزارش هایی که نزول وحی رسالی به او را تایید می کنند، اثبات می شود که یوشع بن نون از نسل حضرت یوسف و از جمله انبیاء بنی اسرائیل است که پس از موسی به این مقام دست یافته است
کلیدواژگان: یوشع بن نون، نبوت، روایات فریقین، یوسف، تعارض اخبار -
صفحات 37-50
حدیث ثقلین از احادیث مورد اتفاق امت اسلامی است که به صورت متواتر از پیامبر اکرم نقل شده است. بر اساس این حدیث، پیامبر بزرگوار اسلام در نبود خود از وجود دو گوهر گران بها گزارش می دهد که در میان امت باقی می مانند. این حدیث از زمان صدور تاکنون همواره مورد توجه محدثان، متکلمان، مفسران و مورخان بوده است. دانشمندان اسلام بارها در شرح و تبیین آن و بررسی اسناد و مدارک مربوط به آن سخن گفته اند. بی تردید این حدیث، همانند سایر کلمات حکیمانه پیامبر، دارای معانی عمیق و دلالت هایی است که می تواند حقایق بزرگی را آشکار سازد. در این مقاله، با نگاهی نو و تطبیقی به الزامات و بایسته های جدایی ناپذیری این دو گوهر از منظر بزرگان فریقین پرداخته می شود. جانشینی این دو از پیامبر در هدایت امت، همسانی و هم رتبگی آنها در قدر و منزلت، لزوم تبعیت از هر دو، بقاء و حجیت هر دو، و عصمت و مصونیت آنها از خطا، از جمله استلزامات این حدیث است که دانشمندان فریقین به آن تصریح کرده اند.
کلیدواژگان: حدیث ثقلین، جدایی ناپذیری، قرآن و عترت، همتایی ثقلین -
صفحات 51-66تفسیر آیات قرآن کریم به واسطه روایاتی که در ذیل آیات وارد شده، روشی مرسوم برای بهره مندی از مضامین آیات است که از آن به عنوان «تفسیر آیات به روایات» یاد می شود. اما آنچه در این میان اهمیت دارد، «تفسیر روایات به آیات» است؛ به این معنا که آیا می توان مفاهیم و مضامین روایات را با استناد به آیات قرآن تبیین و تحلیل کرد؟ یکی از بسترهایی که این مسئله در آن مطرح شده، موضوع غنا است. برخی ادعا کرده اند که آیات قرآن به تفسیر روایات مربوط به غنا پرداخته اند. استناد به آیاتی که در آنها کلام گمراه کننده و ناپسند نکوهش شده است، باعث شده برخی از مفسران، مفهوم غنا را به این آیات پیوند داده و آن را به عنوان بخشی از مضمون آیات تلقی کنند. در مقابل، برخی دیگر این استناد را صرفا بیان مستندی برای حکم غنا می دانند. در این میان، مقام معظم رهبری از فقیهانی است که به طور مبسوط به تحلیل دیدگاه ها و مستندات آنها پرداخته است. این نوشتار با تکیه بر اندیشه ایشان تلاش کرده است با رویکردی روش شناسانه، به تحلیل اثرگذاری مضامین آیات استنادی بر روایات غنا بپردازد. نتایج این پژوهش که با روش تحلیلی-توصیفی سامان یافته، نشان می دهد که در اندیشه مقام معظم رهبری، روایات نقش تفسیری دارند و بیانگر آن هستند که محور اصلی در آیات مورد استناد، پرهیز از باطل به عنوان یک کبرای کلی است. این کبرای کلی شامل محتوای نادرست و گمراه کننده (لهوالحدیث و قول زور) و ادای کلام باطل (صوت لهوی) می شود. از این رو، استناد به آیات در روایات مربوط به حکم غنا نیز برخاسته از همین اصل کلی است.کلیدواژگان: آیات قرآنی، روایات غنا، محتوا، صوت، باطل. قرائن عقلی
-
صفحات 67-96
تربیت که عبارت از فراهم کردن زمینه ها و عوامل شکوفایی استعدادهای خدادادی انسان در جهت دستیابی به قرب الهی می باشد از مباحث مهم دینی است. روش های متعددی برای تربیت وجود دارد که یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین آنها روش الگویی است . این روش در اندیشه های حدیثی_تربیتی حضرت آیت الله خامنه ای از جایگاه ممتازی برخوردار است. مراد از روش الگویی، روشی است که اساس آن بر محور الگودهی و ارائه نمونه های عینی و عملی بنا شده است. در این روش مربی تلاش می کند نمونه و رفتار و کردار مطلوب را در عمل و گفتار در معرض دید متربی قرار دهد تا شرایط لازم برای الگوبرداری وی فراهم آید. آنچه با نگرش به اندیشه های قرآنی رهبر معظم انقلاب بدست می آید این است که: در سیره تربیتی فردی و اجتماعی ایشان روش الگویی در سه گونه الگودهی ، الگوپردازی و الگوزدایی به کار برده شده است. دو گونه الگودهی و الگوزدایی هر کدام به دو شیوه مستقیم و غیر مستقیم یافت می شود. الگوهای مثبت معرفی شده توسط حضرت آیت الله خامنه ای به دو دسته معصوم و غیرمعصوم تقسیم می شوند که اهم الگوهای معصوم عبارتند از: پیامبر اکرم و اهل بیت و الگوهای غیرمعصوم مانند امام خمینی، آیت الله مصباح یزدی و شهید سلیمانی . رهبر انقلاب از معرفی الگوهای منفی و ضد دینی نیز فروگذار نکرده اند که از جمله مصادیق الگوهای منفی استکبار جهانی، آمریکا ، پهلوی می باشند.
کلیدواژگان: اندیشه های حدیثی، آیت الله خامنه ای، تربیت دینی، روش تربیت الگویی، نهج البلاغه -
صفحات 98-120
اسرائیلیات، روایات غیراسلامی وارد شده از منابع یهودی و مسیحی در موضوعات مختلف به ویژه داستان های قرآنی است؛ از آنجا که در عصر حاضر دایره المعارفها محل مراجعه علمی هستند و دواثر، دایره المعارف قرآن لایدن وقرآن یک دایره المعارف، حاوی مطالعات قرآنی غربیان است؛ بررسی اثرپذیری این دایره المعارفها از مطالب و روایات اسرائیلی ضروری است. این پژوهش درصدد است که با روش تحلیلی انتقادی، به واکاوی ورود و تاثیر اسرائیلیات در مقالات قرآنی غربیان بپردازد. بر پایه یافته ها، مواردی مانند استفاده از مطالب اسرائیلی جهت اثبات شبهه اقتباس قرآن از کتاب مقدس، انتخاب عنوان مقاله تحت پیش زمینه ای اسرائیلی و اثرپذیری همه جانبه متن از آن، استفاده از منابع تفسیری مشحون از اسرائیلیات، بهره گیری از اسرائیلیات در ذکر معنای آیات قرآن، ارائه اطلاعات نادرست در باب ناقلان اسرائیلیات و اظهار نظر غیرواقعی درباره میزان اسرائیلیات موجود در منابع اسلامی ؛ در این دایره المعارفها دیده می شود؛ هرچند تعدادی از نویسندگان مقالات آنها در رعایت اصول علمی و اخلاق پژوهشی تلاش کرده اند؛ غالب آنان در موارد مرتبط با روایات اسرائیلی، پیش فرض های ذهنی را دخالت داده، یا به مراجعه به کتب اهل سنت بسنده نموده اند.
کلیدواژگان: اسرائیلیات، اهل کتاب، دایره المعارف قرآن لایدن، قرآن یک دایره المعارف، مستشرقان -
صفحات 121-150درباره ایمان اهل کتاب به حضرت عیسی ع در ذیل آیه 159 سوره نساء، مفسران فریقین اختلاف نظر دارند. این تعدد نظرات به دلیل تفاوت در تعیین مرجع ضمیرهای «به» و «قبل موته» در این آیه است. دیدگاه های مفسران به شش دسته تقسیم می شود که به ایمان اهل کتاب به حضرت عیسی ع پیش از رحلت ایشان، یا پیش از مرگ اهل کتاب، یا ایمان به پیامبر اسلام ع در لحظه مرگ، یا به پیامبر اسلام ع و حضرت علی ع هنگام رحلت، یا ایمان همگان به پیامبر اسلا م ع در زمان رجعت، و یا اعتراف فرزندان حضرت زهرا ع به امامت امام خود در هنگام رحلت اشاره دارد. در این پژوهش، با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، ادله و دیدگاه های هر دسته ارزیابی و بررسی شده است. دیدگاهی که ایمان اهل کتاب را به زمان حضور حضرت عیسی ع پیش از وفات او و نیز در عصر ظهور امام زمان ع و رجعت حضرت عیسی ع مرتبط می داند، با توجه به سیاق آیه و دیگر دلایل تایید شده است. همچنین دیدگاه هایی که ناظر به دیگر اهل بیت هستند، از باب جری و تطبیق بر مصادیق حاضر و یا تاویل، می تواند بر زمان ظهور امام زمان ع که در همان دوران حضرت عیسی ع از آسمان فرود می آید، صدق کند. هرچند ظاهر آیه به گروه خاصی اشاره دارد، حکم آن عام است و همه انسان ها در تمام دوران ها را دربرمی گیرد.کلیدواژگان: بازگشت حضرت عیسی، عصر ظهور، آیه 159 نساء، ایمان اهل کتاب
-
صفحات 152-184
خداوند متعال بهترین بندگان خود را ارسال و کتاب هایی آسمانی نازل فرموده تا تربیت انسان ها به بهترین وجه انجام پذیرد، اما علی رغم آن برخی از متربیان این مکتب به جای هدایت راه کج را پیمودند، تلاش در جهت بازگشت این دسته از متربیا به راه هدایت را تربیت اصلاحی نامیدیم. تربیت اصلاحی در مقابل تربیت ابتدایی و غالبا برای تربیت آن دسته از متربیانی است که به هر دلیل از تربیت صحیح محروم بوده و مربی برای اصلاح و تغییر در صفات و رفتار ناپسند آنان در ساحت های عبادی، اعتقادی، سیاسی و اجتماعی، در سه عرصه شناختی، عاطفی، و رفتاری فعالیت می کند. این پژوهش با مطالعه احادیث و سیره پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت (ع)، روش های تربیتی رفتاری که موثر در اصلاح متربی هستند را معرفی و تبیین می کند؛ منظور از روش های رفتاری هر نحوه اقدام و عمل است که در راستای اصلاح و تغییر رفتار افراد خطاکار انجام شود اعم از اینکه خود مربی اقدام کننده باشد یا وادار کننده متربی به اقدام باشد. و روش های آن عبارتند از: الگودهی، تغییر و اصلاح عادات، دعوت به توبه، دعا وتوسل، تلقین، رفق و مدارا، تغافل، عفو، تهدید، برخورد قاطعانه، تنبیه بدنی، این روش ها که هریک حاکی از یک رفتار هستند می توانند در اصلاح تربیت متربی موثر باشند. این تحقیق با استفاده از روش توصیفی تحلیلی به دسته بندی احادیث مرتبط با موضوع پرداخته و روش های رفتاری در تربیت اصلاحی را از آن احادیث بر بررسی کرده است.
کلیدواژگان: تربیت، تربیت اصلاحی، روشهای رفتاری، احادیث، اهل بیت علیهم السلام -
صفحات 185-212
یکی از احکام اختصاصی مکتب تشیع، مسئله جواز متعه یا ازدواج موقت است. در کتب اربعه حدود 137 روایت (با حذف مکررات) نقل شده که ناظر بر حلیت متعه بر مبنای آیه 24 سوره نساء بوده که در این میان، 11روایت خاص و چالش برانگیز وجود دارد که بیانگر دو رویکرد متفاوت تشویق و توبیخ نسبت به متعه از سوی امام معصوم (ع) است. در 5 روایت، شیعیان به این عمل ترغیب شده و در 6 روایت با رویکردی متفاوت، از این اقدام نهی و حکم آن، تحریم شده است. وجود این روایات خاص در کتب اربعه، زمینه ساز به وجود آمدن یک چالش تاریخی پیرامون این مسئله گردیده است به گونه ای که برخی عالمان دینی، حکم به کراهت این نوع از نکاح در شرایطی خاص داده اند که ابهامات جدی در این زمینه ایجادشده است.روش تحقیق: در این پژوهش تلاش شده به منظور شفاف سازی موضع امام معصوم (ع) نسبت به متعه، روایات خاصی که در کتب اربعه شیعه، در مقام تبیین این امر هستند، مورد تحلیل انتقادی قرارگرفته و در دو بخش تحلیل سندی و متنی، وضعیت اسناد روایات از حیث شخصیت رجالی راویان و اتصال سند و نیز وضعیت متن روایات با توجه به روش های مقبول نقد حدیث، موردبررسی قرار گیرند.به رغم وجود ضعف سندی و متنی در هر دو دسته روایات نهی و ترغیب، می توان از برآیند کلی ، چهارچوب جواز متعه به معنای موارد جایز و غیرمجاز را کشف و شناسایی نمود. نگاه کلی وساختاری به مجموعه این روایات، نشان می دهند که ائمه اطهار (ع) به دنبال ترسیم یک چهارچوب نظام مند برای این مسئله بوده اند.
کلیدواژگان: اعتبار سنجی، ترغیب، ثواب، روایات متعه، نهی -
صفحات 214-234احادیث امامان اهل بیت (ع) متصل به الهام الهی و منبعی سرشار از دانش و معرفت است. خطبه ها، مباحثات علمی و پاسخ-های ایشان به سوالات نجومی آکنده از نکات شگرف علمی است که هرکدام دریچه ای از علم را به روی بشریت می گشاید. مطالعات میان رشته ای حدیث و علوم نشان می دهد، ماده اولیه آفرینش و چگونگی و فرایند خلقت جهان هستی که موضوع دانش کیهان شناسی [از شاخه های دانش نجوم] است در بیانات معصومان (ع) مورد توجه و تبیین قرار گرفته است. برخی از روایات در راستای اهداف هدایتیشان، از وجود ماء [آب] و دخان [دود] در مراحل آغازین آفرینش نام می برند که هماهنگی شگفتی با آخرین دیدگاه های موجود درباره مواد و عناصر اولیه آفرینش جهان مادی دارد. یافته های کیهان شناسی از وجود توده ای سیال که پس از انفجار نخستین به گازی فراگیر تبدیل شد، پرده برمی دارد که می تواند تفسیر روشنی از ماء و دخان مذکور در روایات پیش گفته باشد.کلیدواژگان: روایات نجوم اهل بیت (ع)، مواد آغازین آفرینش، ماء، دخان، گازهای میان ستاره ای
-
صفحات 235-262«یاسین ضریر» از راویانی است که توثیق خاصی از او در کتب رجالی منعکس نشده و برخی با مجهول دانستن او، اعتبار روایاتش را زیر سوال برده اند؛ حال آنکه روایات او در تعیین احکام شرعی مسائل مهمی همچون «تعیین حد مطاف»، «قضا براساس نکول»، و «استثنائات حرمت ربا» تاثیرگذار است. هرچند برخی رجالیان نظیر مامقانی، محدث نوری و سیدموسی شبیری زنجانی با ذکر وجوهی از باب توثیقات عام به وثاقت او رهنمون شده اند، اما مبانی وثاقت «یاسین ضریر» و اعتبار میراث روایی او با نگاهی تطبیقی به نظرات علمای امامیه همچنان روشن نیست؛ زیرا تحقیقی جامع، یکپارچه و حاکی از تمامی وجوه معتبر در وثاقت «یاسین ضریر» همراه با نقد و ارزیابی تاکنون صورت نگرفته است. از این رو، پرسش از مبانی وثاقت و اعتبار میراث روایی او با نگاهی تطبیقی، مساله ای است که نیازمند کاوشی عمیق تا رسیدن به پاسخی شایسته است. هرچند با بررسی برخی توثیقات عام و تطبیق آنها نسبت به «یاسین ضریر» می توان به وثاقت او حکم کرد، اما در فرض عدم پذیرش آن، تحلیل نحوه مواجهه قدما با میراث روایی او در مسائل مذکور نشان می دهد که اگر «یاسین ضریر» در سند روایتی باشد و راویان دیگر به لحاظ رجالی ثقه باشند، می توان براساس جمیع مبانی در پذیرش روایات ائمهb، آن حدیث را معتبر دانست و براساس آن حکم کرد. این تحقیق با هدف شناخت حدود و ثغور مبانی وثاقت «یاسین ضریر» و اعتبار میراث روایی او با نگاهی تطبیقی به انظار علمای امامیه انجام شده است و نیل به این هدف در سایه توصیف و تحلیل گزاره های رجالی با گردآوری داده های کتابخانه ای ممکن می شود که نتیجه آن، بررسی تطبیقی مبانی وثاقت و ارزیابی میراث روایی «یاسین ضریر» در بستر نحوه مواجهه قدما با میراث روایی اوست.کلیدواژگان: یاسین ضریر، توثیق عام، توثیق خاص، میراث روایی، رجال
-
صفحات 263-290
یکی از مهم ترین مباحث اخلاقی که معصومینb به آن تاکید کرده اند و در قرآن کریم، که معتبرترین سند باقی مانده از رسالت پیامبر اسلامk است، به آن پرداخته شده، مسئله ظلم و ابعاد مختلف آن است. کلینی، از محدثان مشهور، یکی از باب های کتاب ایمان و کفر را به این موضوع اختصاص داده و 23 روایت در این زمینه گردآوری کرده است. در این نوشتار، مستندات قرآنی «باب ظلم» از کتاب اصول کافی در تطبیق با آیات قرآن کریم مورد بررسی قرار خواهد گرفت. همچنین، به تبیین درست این مسئله در روایات و عدم تنافی آن با آیات پرداخته می شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد که تایید احادیث با شواهد قرآنی، حجتی بر صدور حدیث از معصومین است و ناسازگاری با کتاب خدا دلیلی بر اختلال در نظام صدور و نقل آن روایت به شمار می آید. لازم به ذکر است که میزان سازگاری و هماهنگی تمام روایات این باب با آیات قرآن، مورد تایید واقع شده است. این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای و با رویکرد توصیفی و تحلیلی انجام شده است.
کلیدواژگان: اصول کافی، ظلم، عرضه روایات بر قران، نقد دلالی حدیث -
صفحات 291-318موضوع حجیت داشتن خبر واحد در اعتقادات دینی و تکفیر منکرین این گونه اخبار از مباحث چالشی در حوزه معرفت شناسی دینی است، و دو مذهب امامیه و شافعیه نیز از آن مستثنی نیستند. در این مقاله؛ آرای علمای دو مذهب توصیف عینی گردیده و موضوع پس از تبیین کامل، تحلیل تطبیقی شده است. اکثر علمای امامیه و شافعیه حجیت این اخبار را در مسائل غیر اعتقادی پذیرفته و به آیات؛ نبا و نفر، روایات قطعی-الصدور، اجماع و سیره عقلا استناد نموده اند. متقدمین امامیه قائل به عدم حجیت اخبار آحاد در اعتقادات ولی متاخرین آنها حجیت این اخبار را در اعتقادات اگر محتف به قرائن باشد قبول دارند. شافعیه نیز خبر واحد را اگر محفوف به قرائن یا مورد قبول امت باشد، مفید علم دانسته و در اثبات اعتقادات حجت می دانند. علمای دو مذهب، به دلیل تنوع طرق حصول علم و یقین نسبت به اخبار آحاد و استدلالی بودن علم حاصل از این اخبار، منکرین آن را تکفیر ننموده اند. نزدیکی دیدگاه دو مذهب، دلیل بر وجود اشتراکات علمی و نظری جهت همگرایی و تقریب بین آنهاست.کلیدواژگان: خبر، حجیت، علم، اعتقاد، مذهب
-
صفحات 319-352
تحلیل فقه الحدیثی روایت «واعلم ان کل شیء من عملک تبع لصلاتک» صورت جدیدی از چرایی صدور احادیث متعدد وعلت اقبال فراوان علما به نماز در قالب آداب الصلاه، اسرارالصلاه و... است،زیرا روشن است که توجه فوق، تنها از این جهت نیست که نماز مانند دیگر عبادات، عملی عبادی و متشکل از اجزاء، شرایط، افعال واذکار است. چون حدیث مزبور در سایه پیوندی که میان دو لفظ عام «کل»و«شیء» با عمل انسان ایجاد کرده نشان می دهد که همه اعمال وابسته به نماز است. هدف این تحقیق معرفی عملی است شرعی که فراگیری تاثیر آن با توجه به قرائن متصله حدیث، تعالی حیات بشری و بهره مندی از فوائد اعمال ومصونیت از پیامدهای تعامل ناصحیح با نماز را به صورت عام آشکار می سازد. لذا مسئله تحقیق حاضر تبیین مدعای فوق الذکر یعنی اثبات اصل تبعیت اعمال از نماز و همچنین موشکافی چگونگی این تبعیت خواهد بود. یافته ها نشان می دهد که نماز دستگاهی چندمنظوره است که گاه در لباس دفع موانع، گاه در لباس رفع نواقص وگاه درلباس ارتقای قابلیت های اعمال جلوه می کند که در سایه اثرپذیری دوسویه اعمال انسان از نماز ونماز از اعمال انسان محقق می گردد، یعنی هم سبب سیر «روح»و«نماز» از عالم ملک به ملکوت در«حرکت انتقالی» وهم سبب ارتقاء کیفیت این دو در «حرکت وضعی» می شود. این مقاله با روش کتابخانه ای ورویکردی توصیفی تحلیلی وبا محوریت این حدیث به بررسی مقولات فوق پرداخته ومی کوشد تا اصول برآمده از آن را با تکیه بر مباحث علم اصول فقه مانند اطلاق، مناسبت حکم وموضوع، جواز استعمال لفظ دراکثر از معنای واحد ونیز قرائن متصله ومنفصله حدیث، تبیین کند.
کلیدواژگان: امام علی(ع)، فقه الحدیث، عمل، تبعیت، طبیعت نماز -
صفحات 353-378
گرچه تردیدی در اهمیت آرای اجتهادی صحابه تفسیری پیامبر اکرم (ص) نیست، ولی پذیرش حجیت آراء تفسیری آن ها قابل مناقشه است؛ زیرا که با پذیرش حجیت، می توان به آراء تفسیری ایشان همانند روایات نبوی استناد جست و از طریق آن به عنوان دلیل اجتهادی به کشف مراد الهی پرداخت. مطالعات صورت گرفته که عمدتا در مصادر فقهی و اصولی به انجام رسیده، حکایت از وجود نوعی نظام مفهومی، با مبانی و ادله ای متمایزی دارد که خصوصا با توجه به اقتضائات خاص تفسیری، بسیاری از آن ها مورد غفلت قرار گرفته است؛ از این رو مدعیان و منکران با مشکل عدم تحریر محل نزاع از یک سو، و عدم تنقیح مبانی و ادله مساله از سوی دیگر مواجه هستند. این مقاله با روش تحلیلی نخست به تبیین امور پیشگفته و سپس نقد آن ها می پردازد و در نهایت نظریه حجیت را فاقد مبنای متقن و ادله وافی می داند. التزام به اصالت حجیت ظنون، جریان پذیری نظریه حجیت در تفسیر و در همه حوزه های معارفی آن، جواز تقلید از میت، و... از جمله مبانی هستند که در این مقاله مورد نقد قرار گرفته اند. ادله ای همچون ویژگی های متمایز صحابه، رجوع جاهل به عالم، انسداد باب اجتهاد و دیگر ادله قرآنی و روایی نیز با نقدهایی مواجه گردیده اند.
کلیدواژگان: صحابه مفسر، اجتهادات تفسیری، حدیث موقوف، اجتهاد و تقلید، انسداد علم و علمی -
صفحات 379-400
خاورشناسان به بررسی إسانید احادیث اسلامی پرداخته اند. جیمز رابسون (James Robson) مستشرق اسکاتلندی، چگونگی شکل گیری إسناد در روایات اسلامی و همه گیری کاربرد آن بین محدثان قرون اولیه هجری را مورد پژوهش قرار داده است. وی تکامل إسناد را به صورت تدریجی می داند، او آغاز إسناددهی را در دهه 70 قرن اول هجری قلمداد می کند، ولی ضروری بودن داشتن یک زنجیره کامل سند را در اواخر قرن دوم هجری می داند و معتقد است که اسانید در قرن دوم هجری ساخته شده و با احادیث ساختگی، ترکیب و برای ترویج آنها به شخصیت ها و مراجع متقدم نسبت داده شده اند.در پژوهش حاضر، دیدگاه های پیش گفته رابسون با روش تحلیلی - انتقادی بررسی شده اند. از رهگذر این جستار، با استفاده از شواهد تاریخی و روایی ثابت شد که برخلاف دیدگاه رابسون، زمان شکل گیری اسانید احادیث در زمان پیامبر (ص) بوده است. رابسون در بررسی اسانید احادیث اسلامی بر منابع اهل سنت تاکید دارد و در این جهت از منابع شیعی استفاده نکرده است.
کلیدواژگان: رابسون، اسانید احادیث، فتنه، پیدایش إسناد اهل سنت، شیعه
-
Pages 9-36
Joshua bin Nun (AS) is regarded as one of the most significant and influential figures in Jewish history, known as the successor to Prophet Moses (AS). Historical records and hadith sources indicate that he was a descendant of Prophet Joseph (AS). While many of these sources affirm his prophethood, some narrations present a conflicting view, claiming that prophethood ceased within Joseph's lineage. This study seeks to explore Joshua's (AS) prophethood as described in these narrations and resolve this apparent contradiction. Using textual analysis and methods to validate historical reports, the study first gathers and evaluates relevant accounts about Joshua bin Nun's (AS) genealogy, ensuring their reliability. The evidence both for and against his prophethood is then examined in historical sources and hadith literature. Although some reports deny Joshua's prophethood, these texts show signs of transmission issues, calling their credibility into question. By referring to narrations that explicitly affirm Joshua's prophethood, alongside accounts that confirm divine revelation being sent to him, this study concludes that Joshua bin Nun (AS) was indeed from the lineage of Joseph (AS) and was among the prophets of the Israelites, attaining this role after the time of Moses (AS).
Keywords: Joshua Bin Nun, Prophethood, Islamic Narrations, Joseph (AS), Conflict Of Reports, The Holy Quran -
Pages 37-50
The Hadith of Thaqalayn is a widely agreed-upon narration in Islamic ummah, transmitted through an massively unbroken chain of narrators / (mutawatir) from the Prophet Mohammad (PBUH). In this hadith, the Prophet declares that he is leaving behind two precious entities for his followers: the Quran and his Ahl al-Bayt (his prgeny). Since its narration, scholars, theologians, exegetes, and historians have focused extensively on this hadith, analyzing its meanings, significance, and sources. Islamic scholars have continually emphasized its importance, recognizing that, like other sayings of the Prophet (PBUH), it holds deep wisdom and can reveal significant truths. This paper provides a novel, comparative perspective on the necessities and implications of the inseparability of these two entities—the Quran and Ahl al-Bayt—as highlighted by prominent scholars from both Sunni and Shia Schools of thought. Among the key themes derived from the hadith are the joint leadership of the ummah by the Quran and Ahl al-Bayt, their equal status and dignity, the necessity of following both, their continued authority and legitimacy, and their infallibility and protection from error. Scholars from both denominations have confirmed the importance of these implications, highlighting the vital role of the Quran and Ahl al-Bayt in guiding the Muslim community.
Keywords: Hadith Of Thaqalayn, Inseparability, Quran, Ahl Al-Bayt, Equality Of Thaqalayn -
Pages 51-66Tafsir of the verses of the Holy Qur'an through the hadiths that are included below the verses is a process that is customary to use the content of the verses, and it can be referred to as "interpreting the verses with the hadiths". But the point that is important in the meantime is "interpretation of hadiths with verses", which means, is it possible to explain and analyze the concepts of hadiths by referring to the quoted verses? There are many sources in which it is claimed that the Qur'anic verses are interpreted as interpretations of the hadiths. The reference to the verses in which misleading content and words are condemned has caused some people to consider the content to be involved in the concept of richness. On the other hand, some consider the message of this testimony to be the only documented statement for the ruling of Ghana. Meanwhile, the Supreme Leader is one of the jurists who has extensively analyzed their views and documents. Based on his thought, the present article has tried to analyze the influence of the themes of the quoted verses on the traditions of Ghana with a methodological point of view. The results organized by the analytical-descriptive method show that the hadiths have an interpretive aspect and the main focus in the verses is to avoid falsehood as a general practice that includes false speech and false performance, and the reference to verses in the hadiths is also based on the same general practice. Is.Keywords: Quranic Verses, Rich Narrations, Content, Sound, Void. Rational Evidence
-
Pages 67-96
Education (tarbiyah), at its core, is about creating an environment that nurtures the unfolding of human God-given talents to draw closer to Allah. One highly impactful approach within this realm is the "model-based educational method," which holds a significant place in the hadithic-educational thoughts of Ayatollah Khamenei. This method involves offering practical and tangible examples for learners to emulate, with the educator demonstrating the desired behaviors and actions through their conduct and speech, allowing the learner to follow the model. Ayatollah Khamenei’s Quranic approach to education highlights three forms of modeling: positive modeling, creating models, and eliminating negative models, all of which are applied in both direct and indirect ways. He categorizes positive models into two types: infallible and non-infallible. Infallible models include the Prophet Mohammad and the Ahl al-Bayt, while non-infallible models feature figures like Imam Khomeini, Ayatollah Mesbah Yazdi, and Martyr Soleimani. Additionally, Ayatollah Khamenei points out negative models, such as global arrogance, the U.S., and the Pahlavi regime. This article, using a descriptive-analytical method and relying on both library and electronic sources, concludes that in Ayatollah Khamenei’s view, positive educational models are characterized by traits like faith, awareness, insight, consistency between words and actions, clarity in confronting the enemy, simplicity, and contentment. On the other hand, negative models are defined by qualities such as hypocrisy, disbelief, arrogance, deceit, innovation in religion, and betrayal.
Keywords: Quranic Thoughts, Ayatollah Khamenei, Religious Education, Model-Based Educational Method, The Holy Quran -
Pages 98-120
The concept of "Isra'iliyyat" pertains to the incorporation of non-Islamic narratives, particularly those derived from Jewish and Christian sources, into Islamic literature, especially within Quranic accounts. In contemporary scholarship, encyclopedias serve as significant references, with works such as the "Encyclopaedia of the Quran" (Leiden) and "The Quran: An Encyclopedia" being pivotal in Western studies of the Quran. Therefore, it is crucial to analyze the extent to which these encyclopedic works are shaped by Isra'iliyyat. This research employs an analytical-critical approach to explore the presence and impact of Isra'iliyyat in these Western Quranic encyclopedias. The results indicate numerous examples, including the assertion that the Quran has drawn from the Bible, article titles reflecting Israelite themes, the profound effect of these assumptions on the material presented, dependence on exegetical texts rich in Isra'iliyyat, the application of these narratives in the interpretation of Quranic verses, inaccuracies regarding the transmitters of Isra'iliyyat, and exaggerated evaluations of the role of Isra'iliyyat in Islamic texts. Although some scholars strive to maintain rigorous and ethical research practices, a significant number have permitted their biases to influence their treatment of Isra'iliyyat, frequently citing only Sunni perspectives.
Keywords: Isra'iliyyat, People Of The Book, Encyclopaedia Of The Quran (Leiden), Orientalists -
Pages 121-150Regarding the belief of the People of the Book in Jesus under verse 159 of Surah Nisa, commentators of different parties disagree that the reason for this multiplicity of opinions is due to the reference of the two pronouns "beh" and "before death" in the mentioned verse. The opinions of the commentators are divided into six categories; which expresses the faith of the people of the book in Jesus before the death of Jesus or before the death of the book or in the Messenger of God at the moment of his death or in the Prophet of God and Hazrat Ali at the time of his death or the faith of all people in the Prophet of God in The time of return or confession of the children of Hazrat Zahra (pbuh) to the Imamate of their Imam is at the time of death; which was evaluated and analyzed with the descriptive and analytical method of the evidences and views of each category and considering that Jesus passed away, but the view that the people of the book believe in the time of the presence of Jesus (pbuh) and before the death of the Prophet in the era of the advent of Imam Zaman ( AJ) and the return of Jesus (AS) according to the context and other evidences; It was confirmed; And the views that refer to other members of the Ahl al-Bayt in terms of continuity and adaptation to the presentKeywords: Verse 159 Nisa, Before The Death, Prophet Jesus, The Faith Of The People Of The Book, Siyaq
-
Pages 152-184
Almighty God has sent his best servants and sent down heavenly books so that the education of human beings can be done in the best way, but despite that, some educators of this school followed the crooked path instead of guidance. By way of guidance, we called reformative education. Correctional education is in contrast to primary education and it is often for the education of those students who are deprived of proper education for any reason, and the teacher is for reforming and changing their undesirable traits and behavior in the religious, religious, political and social fields, in three areas. Cognitive, emotional, and behavioral functions. By studying the hadiths and life of the Holy Prophet (S) and Ahl al-Bayt (A), this research introduces and explains behavioral training methods that are effective in reforming the teacher;The meaning of behavioral methods is any type of action and action that is done in order to correct and change the behavior of errant people, regardless of whether the trainer himself takes action or forces the trainer to take action. And its methods are: modeling, changing and reforming habits, calling to repentance, prayer and appeal, indoctrination, friendship and tolerance, neglect, forgiveness, threats, decisive action, corporal punishment, these methods, each of which indicates a behavior. They can be effective in reforming teacher education. Using the descriptive-analytical method, this research has categorized the hadiths related to the subject and analyzed the behavioral methods in correctional education from those hadiths.
Keywords: Training, Corrective Training, Behavioral Methods, Hadiths, Ahl Al-Bayt (Peace Be Upon Them -
Pages 185-212
A notable ruling within the Shia tradition is the acceptance of temporary marriage, known as "Mut'ah." The Kutub al-Arba‘a, (the four primary Shia hadith collections) contain around 137 narrations (excluding duplicates/ repetitions) that support the validity of Mut'ah, referencing verse 24 of Surah An-Nisa and detailing fifteen legal stipulations related to it. However, there are 11 disputed narrations that reflect two opposing perspectives from the infallible Imams (AS): one that encourages and another that discourages the practice of Mut'ah. Among these, five narrations advocate for it, while another five advise against it, and one narration outright prohibits it. These conflicting accounts have historically led to debates, prompting some scholars to classify temporary marriage as makruh (discouraged) under certain conditions, which has created significant confusion for many individuals. This research seeks to elucidate the position of the infallible Imams (PBUH) on Mut'ah by thoroughly examining these specific narrations from the Kutub al-Arba‘a. The analysis is divided into two segments: Isnad (chain of transmission) analysis, which scrutinizes the reliability of the narrators, the integrity of the transmission chains, and the trustworthiness of the sources; and Matn (content) analysis, which evaluates the textual coherence of the narrations using recognized hadith criticism techniques. The results indicate that, despite the weaknesses found in both isnad and matn among the narrations that support and oppose Mut'ah, a general framework for its permissibility can be established. This framework delineates the conditions under which Mut'ah is permissible and those under which it is not. A structural analysis of these narrations suggests that the Imams (AS) were providing a coherent framework regarding this matter.
Keywords: Hadith Authentication, Isnad, Matn Criticism, Temporary Marriage, Encouragement Of Mut'ah, Prohibition Of Mut'ah -
Pages 214-234The hadiths of the Imams of the Ahl al-Bayt (AS) are connected to divine inspiration and are a source full of knowledge and knowledge. His sermons, scientific debates, and their answers to astronomical questions are full of wonderful scientific points, each of which opens a window of science to humanity. Interdisciplinary studies of hadith and science show that the raw material of creation and the manner and process of creation of the universe, which is the subject of cosmological knowledge [from the branches of astronomy], has been considered and explained in the statements of the Infallibles.Some narrations, in line with their guiding goals, mention the existence of water [water] and smoke [smoke] in the early stages of creation, which is surprisingly in harmony with the latest views on the materials and elements of the creation of the material world. Cosmological findings reveal the existence of a fluid mass that turned into a pervasive gas after the first explosion, which could be a clear interpretation of the water and smoke mentioned in the previous narrations.Keywords: Ahl Al-Bayt (AS) Astronomy Hadiths, Raw Materials Of Creation, Water, Smoke, Interstellar Gases
-
Pages 235-262"Yasin Dhirir" is a narrator whose specific trustworthiness has not been explicitly confirmed in the major works of rijal (the study of narrators), leading some to question the validity of his narrations, especially in crucial jurisprudential matters such as "defining the boundaries of tawaf," "judgment based on nukul (refusal)," and "exceptions to the prohibition of riba (usury)." While certain scholars, such as Mamqani, Muhaddith Nuri, and Seyyed Musa Shubayri Zanjani, have pointed to general indicators of trustworthiness that could apply to Yasin Dhirir, there remains ambiguity regarding the foundations of his credibility and the authenticity of his narrative legacy in the context of Imami scholarship. The lack of a comprehensive and unified study that critically assesses all the valid aspects related to Yasin Dhirir's reliability has left scholars with unanswered questions. This research seeks to address these gaps by analyzing the trustworthiness and narrative contributions of Yasin Dhirir in light of both general and specific evaluations by Imami scholars. By reviewing certain general indicators of trustworthiness and applying them to Yasin Dhirir, one can potentially affirm his reliability. However, in cases where these general indicators are not accepted, a critical examination of how early scholars treated his narratives in significant legal matters suggests that if Yasin Dhirir appears in the chain of narration, and the other narrators are verified as reliable, the hadith can be considered credible, and legal rulings can be based on it. This study aims to explore the criteria for determining Yasin Dhirir's trustworthiness and the reliability of his narrative legacy through a comparative lens, examining the perspectives of Imami scholars. This analysis is achieved by describing and evaluating the rijal entries on Yasin Dhirir, relying on library research methods. The result is a comparative assessment of the foundations of his trustworthiness and an evaluation of his narrative contributions, based on how early scholars approached his reports.Keywords: Yasin Dhirir, General Trustworthiness, Specific Trustworthiness, Narrative Legacy, Rijal Studies
-
Pages 263-290
One of the most important moral issues that has been emphasized by the infallibles (peace be upon them) and which has been mentioned in the Holy Qur''an, which is the strongest document left from the mission of the Prophet of Islam (PBUH), is the issue of oppression and dimensions. It is different.Kolini is one of the narrators who has named one of the chapters of the book of Faith and Unbelief as such, and has collected 23 narrations in this regard.In this article, the Quranic documents of "Bab Zolm" from the book "kafi''s Osul "in Compliance with the Verses of the Holy Quran will be examined, and at the same time, this issue will be explained correctly in the narrations and its non-contradiction with the verses will be discussed. It has to be said that the confirmation of hadiths by Qur''anic evidences is a proof for the issuance of a hadith from the infallible and inconsistency with the Book of God is the reason for disrupting the system of issuing and narrating that narration. The result of this research indicates that the confirmation of hadiths by Qur''anic evidence is a proof for the issuance of hadith from the infallible and inconsistency with the Book of God is the reason for disrupting the system of issuing and narrating that narration. It should be noted that the degree of compatibility and harmony of all narrations in this chapter with the verses of the Qur''an has been accepted.
Keywords: Sufficient Principles, Oppression, Presentation Of Narrations On The Qur''an, Critical Meaning Of Hadith -
Pages 291-318The validity of individual hadith reports within religious beliefs, as well as the attitudes towards those who reject these reports, represents a significant debate in religious epistemology among the jurists of the Imamiyya (Shiite) and Shafiʿiyya (Sunni) schools. This article provides a comprehensive examination of the perspectives held by scholars from both sects, employing a comparative and analytical methodology. Scholars from the Shafiʿi school advocate for the legitimacy of individual hadith reports, substantiating their position with textual evidence, including references from the Quran (notably Surah An-Naba' and Surah At-Tawbah), hadiths that are contextualized, and the principle of consensus (ijmaʿ). Conversely, Imamiyya scholars predominantly depend on non-textual forms of evidence, particularly the practices of the rational community (ʿuqala). Both sects acknowledge the validity of individual hadith reports concerning non-doctrinal issues. While early Imamiyya scholars rejected the validity of such reports in doctrinal contexts, later scholars accept them only when they are accompanied by contextual indicators. Similarly, Shafiʿi scholars regard individual reports that are supported by contextual evidence or recognized by the community as valid for doctrinal purposes, although such instances are infrequent among Shafiʿis. Given the varied methodologies for deriving knowledge from individual reports and the inferential nature of the knowledge obtained, neither sect has deemed it necessary to excommunicate those who dispute such reports. The parallels in the perspectives of these two sects underscore the existence of scholarly and theoretical commonalities, emphasizing the importance of fostering convergence and reconciliation between them.Keywords: Hadith, Validity, Knowledge, Belief, Sect
-
Pages 319-352
The Hadith-Understanding Analysis (Fiqhul Hadithi) of the hadith " Everything from Your Actions is Dependent on Your Prayer" (Kul Shayin min A’malika Tabau’n Lisalatika) can provide new insights into why numerous hadiths discuss the significance of prayer, including its etiquette, secrets, and other aspects. This emphasis is not merely because prayer is a ritual act with components, conditions, and specific actions, but because the hadith implies that all (Kul) and actions (Shayin) are linked to prayer. This study aims to explain the claim that all actions are dependent on prayer and to examine how this dependency operates. The findings suggest that prayer serves multiple functions: sometimes it acts as a means to remove obstacles, sometimes to rectify deficiencies, and sometimes to enhance the quality of actions. This reciprocal effect of prayer on actions and vice versa signifies both a transformative journey of the soul and prayer from the physical to the metaphysical realms and an improvement in the quality of both. This paper employs a library-based methodology with a descriptive-analytical approach, focusing on this hadith to explore the principles derived from it. It examines the concepts using jurisprudential principles such as generality, appropriateness of ruling and subject, permissibility of using a term in various senses, and connected and disconnected evidences of the hadith.
Keywords: Imam Ali (A), Hadith-Understanding Analysis (Fiqhul Hadithi), Action, Dependence, Quality Enhancement Of Prayer, Nature Of Prayer -
Pages 353-378
The interpretative insights and ijtihad of the companions of the Prophet Mohammad (Peace Be Upon Him and His Progeny) hold significant importance; however, their authoritative role in the realm of exegesis is a subject of debate. Accepting their opinions as authoritative could allow them to be used as evidence for interpreting the divine intent, similar to Prophetic traditions. Existing studies, mainly within jurisprudential and usuli sources, suggest a distinct conceptual system with specific principles and evidence, which are often overlooked, especially in the context of exegesis. Therefore, both proponents and opponents face challenges such as insufficient clarification of the issues and lack of thorough examination of the principles and evidence. This article uses an analytical method to first explain the aforementioned issues and then critiques them, concluding that the theory of authority lacks a solid basis and sufficient evidence. The article critiques principles such as the primacy of the authority of presumed knowledge, the applicability of the theory of authority in exegesis, and the permissibility of following the deceased. It also critically examines evidence such as the distinctive features of the companions, the reliance of the ignorant on the knowledgeable, the closure of the door of ijtihad, and other Quranic and hadith-based evidence.
Keywords: Companion Interpreters, Interpretative Ijtihad, Hadith Mawquf, Ijtihad, Taqlid, Closure Of Primary Knowledge, Secondary Knowledge (Ilmi) -
Pages 379-400
Orientalists have investigated the Isanid of Islamic hadiths. James Robson, a Scottish orientalist, has researched the formation of isnads in Islamic traditions and its widespread use among muhaddith scholars in the early Hijri centuries. He considers the evolution of isnads to be gradual, he considers the beginning of isnads in the 70s of the first century of the Hijri, but he considers the necessity of having a complete chain of documents at the end of the second century of the Hijri, and he believes that the isnads in the second century of the Hijri They have been made and combined with fake hadiths and attributed to advanced personalities and references to promote them.In the present research, Robson's aforementioned views have been investigated with analytical-critical method. Through this essay, using historical and narrative evidence, it was proved that, contrary to Robson's view, the time of formation of Asanid hadiths was during the time of the Prophet (PBUH). In his review of Islamic hadiths, Robson emphasizes Sunni sources and did not use Shia sources in this regard.
Keywords: Robson, Isnaid Hadiths, Fitna, Origin Of Sunni, Shia Isnads