فهرست مطالب
نشریه کلام پژوهی
پیاپی 4 (پاییز و زمستان 1402)
- تاریخ انتشار: 1402/11/01
- تعداد عناوین: 12
-
-
صفحات 7-28رساله «فضیله امیر المومنین (ع)» نوشته خواجه نصیر الدین طوسی(597- 672ق) از متکلمان و مبتکران علم کلام و اثرگذار در ترویج عقائد اسلامی است. از این دانشمند بزرگ جهان تشیع آثار ارزشمند و گران سنگی در زمینه های مختلف کلامی بر جای مانده است، هر چند بیشتر آثار خطی ایشان تاکنون تصحیح و تحقیق شده است، اما اکثر آنها آن گونه که باید تصحیح و تحقیق نشده است لذا نیاز به تحقیق مجدد دارد، از جمله آن رساله یاده شده است که محقق طوسی آن را با رویکرد کلام نقلی(آیات قرآنی) با مهارت خاصی در باره فضیلت امام امیر المومنین علی 7و مقایسه آن حضرت با اولینان خلائق یعنی پیامبران مرسل و آخرینان خلائق یعنی صحابه پیامبر اکرم9 نگاشته است. این اثر در نوع خود در زمینه فضائل و مناقب امام اول شیعیان منحصر به فرد است، بررسی ، شرح و تفصیل این مقایسه از نگاه آیات و روایات از جمله تاملاتی است که می توان نسبت به رویکرد محقق طوسی در این رساله بیان کرد. این رساله براساس پنج نسخه که در کتابخانه های مجلس شورای اسلامی و دانشگاه تهران موجود بوده، تصحیح انتقادی شده است.کلیدواژگان: فضائل امیر المومنین، امام علی7، مناقب امام، خواجه نصیرالدین، طوسی
-
صفحات 8-29
قرآن کتاب مرجع تمام مسلمانان، به زبان عربی ساده و «تبیانا لکل شی ء» است، این کتاب شریف دارای متنی ثابت و عباراتی محدود است. درحالی که حقایق هستی، بی کران است، این متن ثابت با عبارات محدود که می تواند بیانگر حقایق لایتناهی وجود، فارغ از قیود زمان و مکان و ماده باشد، ما را متوجه این نکته می کند که می بایست بی کرانگی را در معانی باطنی قرآن جستجو کرد، پس این پرسش مطرح می شود که «راه دستیابی انسان به عنوان تنها مخاطب قرآن، به دریای بی کران حقایق و معانی قرآن چگونه است؟» هدف این پژوهش، یافتن پاسخ این پرسش در آثار «علامه حسن زاده» بوده و تجزیه و تحلیل مطالب ایشان همراه با استدلال نگارنده است که با روش توصیفی تحلیلی و مطالعه مکتوبات و منقولات ایشان انجام شده و ضمن استفاده از نظرات و دیدگاه های ایشان به عنوان مقدمات قیاس، به این نتیجه رسیده است، اگرچه عموما ظاهر قرآن الفاظ ساده و معانی آشکار است اما باطنش، معانی کلی مرسل است؛ زیرا حضرت خاتم صلوات الله علیه، آن را در اشتداد وجودی و در اعتلا به مرتبه فوق تجرد عقلی که مقام «لایقفی» نفس انسان است تلقی کرده اند و از آنجا که هیچ ادراکی بدون مناسبت و سنخیت حاصل نمی شود و هرکس به قدر سعه وجودی خود قادر به ادراک است، تنها راه دستیابی به بی کرانگی معانی قرآن، درک این رتبه وجودی نفس، یعنی مرتبه لایقفی و فوق تجرد است.
کلیدواژگان: تبیانا لکل شی ء، حسن زاده آملی، معناشناسی، مقام لایقفی، اتحاد مدرک و مدرک -
صفحات 31-56
خداوند در ادیان توحیدی با صفات متعددی از جمله علم، اراده، خالق بودن و معبود بودن توصیف می شودکه حاکی از یک خدای شخص وار است. چنین توصیف هایی در منابع اسلامی نیز به کرات آمده است. در این میان کتاب توحید کافی یکی از اصیل ترین منابع برای داشتن مفهوم و تصویری از خداوند است که توسط معصومان (ع) ارائه می شود. آنچه این نوشتار مدنظر دارد پرداختن به این پرسش است که با توجه به روایات موجود در کتاب توحید کافی و با درنظر گرفتن صفات خداوند در این روایات چگونه می توان درباره ی شخص وارگی خدا سخن گفت؟ برای تبیین پاسخ به این پرسش با روش تحلیل محتوا به بررسی روایات این کتاب پرداخته شده است. آنچه این بررسی نشان می دهد این است که اگرچه در روایات مذکور از صفات سازنده مفهوم شخص همچون خالق بودن، علم، شنوا و بینا بودن و همچنین از اموری همچون بداء سخن می رود، اما بیان سلبی و تنزیهی در روایات بسیار بیش از بیان ایجابی و اخباری درباره ی خداوند است. نهایتا اینکه با توجه به تاکید بر تنزیه خداوند در روایات، شناخت تصوری از خداوند تنها با واسطه و از طریق آیات و نشانه ها ممکن است.
کلیدواژگان: کتاب توحید کافی، تشخص، شخص وارگی، صفات خدا، تنزیه -
صفحات 57-81
همواره چگونگی تبیین حقیقت توحید الهی و معنای واحد و احد بودن حق تعالی از منظر متکلمان و حکما مورد بحث و نزاع بوده که در این میان ملاصدرا به عنوان حکیم متاله براساس مبنای اصالت وجود و با تبیین نگاه عین الربط بودن معلولات و قوام و قیام وجودی آنها به علت خویش و برداشتن دوگانگی بین آنها با اشاره به فقر وجودی ماسوی، و با توضیح جوانب اصل «بسیط الحقیقه کل الاشیاء» و استدلال به آن، به تبیین نگاه «توحید حقیقی» در دار هستی پرداخته و با تبیین اینکه ماسوی همه تجلیات و تعینات اضواء حضرت حق هستند، توحید را معنا نموده است که بعضا متکلمان با این نگرش که معروف به وحدت وجود است مخالفت ورزیده اند، اما بر اساس روش تحقیقی و استنادانگاری می توان گفت که این نگاه دقیقا برگرفته از و ادعیه ماثوره اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) ، روایات نورانی ایشان و آیات متعدد قرآن کریم است.
کلیدواژگان: توحید حقیقی، ادعیه، بسیط الحقیقه، عین الربط، فقر ذاتی، معیت قیومی -
صفحات 83-97
یکی از مسائل مهم که در کتاب تهافت الفلاسفه، غزالی به آن پرداخته است بحث علم الهی است. از جمله فلاسفه ای که نظرات مهم و اختصاصی در باب علم الهی دارد ملاصدرا است. لذا در این مقاله به نقد آن از منظر ملاصدرا خواهیم پرداخت. حال باید دید که آیا اشکالات غزالی بر نظر ملاصدرا در علم الهی وارد است؟ صدرا چه تقریری از علم الهی دارد؟ نتایج به دست آمده به این شرح است: 1. وقتی وجود در نهایت شدت باشد و حیثیت عدمی در او نباشد، چیزی از او پنهان نخواهد بود، چون علم واجب هم وزن وجود اوست. 2. فاعلیت واجب الوجود به نحو فاعلیت بالعنایه است که از اختیار برخوردار است. 3. براساس اصیل بودن وجود و تشکیک وجود، مراتب نازله و متوسطه، بدون لزوم کثرت، در اعلی مرتبه حضور دارند. 4. علم حضوری خدا به خودش منشاء علم حضوری به ماعدا است. 5. علم خداوند به وجود اشیا عین وجود آنها است. باید اشاره کرد که روش تحقیق در این مقاله کتابخانه ای است و از لحاظ رویکرد، عقلی و انتقادی است.
کلیدواژگان: غزالی، تهافت الفلاسفه، علم الهی، حکمت متعالیه، ملاصدرا -
صفحات 99-122
برای احیای نقش دین در زمینه علوم و مقابله با علوم سکولار برخی از اندیشمندان مسلمان، بر اسلامی سازی علوم تاکید دارند. بر این اساس، بررسی و انتخاب متقن ترین نظریه در زمینه یادشده ضرورت دارد. محمد عماره نومعتزلی و آیت الله مصباح برای اسلامی سازی علوم نظریاتی را مطرح کرده اند. در این پژوهش، با روش توصیفی و تحلیلی با تمرکز بر آثار این دو شخصیت به بررسی تطبیقی و انتقادی آرای آنها در زمینه پیش گفته می پردازیم. تقسیم علوم به علوم خنثی و علوم دارای قابلیت دینی شدن و اسلامی سازی علوم قسم دوم در پرتو اسلامی سازی مبانی معرفت شناختی، هستی شناختی، انسان شناختی، دین شناختی و ارزش شناختی آنها و اسلامی سازی بخش کاربردی علوم از مشترکات دیدگاه این دو اندیشمند است. از نقاط افتراق آرای این دو متفکر می توان به مواردی مانند باور آیت الله مصباح به منبع بودن سنت اهل بیت (علیهم السلام) برای اسلامی سازی علوم و عدم باور عماره به آن و دیدگاه آیت الله مصباح درباره خنثی بودن بخش توصیفی علوم انسانی نسبت به اسلامی سازی و خنثی نبودن آن از دیدگاه عماره است. موجه نبودن دیدگاه آیت الله مصباح و عماره در زمینه خنثی بودن علوم طبیعی نسبت به اسلامی سازی از دیگر نتایج این پژوهش است.
کلیدواژگان: علم، دین، اسلامی سازی، مصباح، عماره -
صفحات 123-146مساله اصلی مقاله پیش رو، تحلیل محبت (مهر) خداوند به موجودات و پیامدهای این محبت است. اطلاق صفت مهر الهی گرچه به لحاظ عقلی برای خداوند محال نیست اما بواسطه ی انفعال و تاثری که در نگاه نخست از این واژه به ذهن تداعی می شود، در کلام اسلامی کمتر به آن توجه شده و گویا شان خدا بالاتر از آن است که نسبت به مادون خود متاثر شود؛ از اینرو عموما حب خداوند به هدایتگری الهی، اراده خیر خداوند به بندگان و رحمت تحویل برده شده است. اما از منظر عقلی، خاستگاه حقیقی حب، محبت خداوند به خود، بعنوان مجمع همه کمالات وجودی، و در نتیجه محب سایر موجودات به معنای ارتباط وجودی با آنهاست. خداوند به جهت علم به خود و مرتبه وجودی اش، عاشق خود بوده و موجوداتی که عین ربط وجودی به اویند نیز محبوب خداوند قرار دارند. از لوازم چنین محبتی می توان به فرعیت مهر ما نسبت به مهر خداوندی، تلازم آفرینش گری و خلقت با محبت الهی، شفقت و همدلی نسبت به دیگران و اطلاق محبت الهی اشاره کرد. این نوشتار با روش توصیفی -تحلیلی به معناشناسی محبت الهی و تحلیل پیامدهای آن می پردازد.کلیدواژگان: مهر الهی، خدا، محبت، انسان، ارتباط وجودی
-
صفحات 147-171خواب و رویا از جمله مسائلی است که فیلسوفان بسیاری در پی آشکار کردن حقیقت آن برآمده اند. ارسطو با نگاهی طبیعت گرایانه، رویا را حاصل خیال و عمل ذهن می داند، در حالی که کندی رویا را یکی از راه های اتصال به عالم غیب و شهود می داند. هر دو فیلسوف تاحدودی با یکدیگر هم نظر بوده و جایگاه ظهور رویا را یکی از آثار قوه متخیله و نتیجه آن می دانند، اما تفاوت هایی وجود دارد. کندی با اعتقادی شورمندانه رویا را حاصل فاصله گرفتن نفس از حواس بدنی و ظاهری و تمایل به سمت قوای باطنی می داند، به طوری که در عالم خواب و رویا گاهی انسان موفق به درک حقایق هستی و دست یابی به وقایع آینده می شود؛ و از این رهگذر، به ادراک و معرفت شهودی دست می یابد، ولی ارسطو با رد انگاره ارسال رویا از جانب خدا می کوشد تا خود را از تفسیرهای دینی دورنگه دارد. این پژوهش با رویکرد توصیفی_تحلیلی به بررسی مقایسه گونه آرای این دو فیلسوف برآمده و با نشان دادن وجوه افتراق و اشتراک آنان به میزان تاثیرپذیری کندی از نظریه ارسطو می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که کندی با تاثر از فرآیند فیزیولوژیکی ارسطو و با دقت نظر بیشتر در این مسئله نظریه ارسطو را تعدیل کرده و از دیدگاه او فاصله می گیرد.کلیدواژگان: خواب، رویا، تخیل، نفس، ارسطو، کندی
-
صفحات 173-196یکی از مسائلی که باعث گردیده است که احادیث و روایات در تبیین اصول عقاید در حاشیه و بعنوان مویدات قرار بگیرد، لحاظ کردن ارزش زیاد برای علوم عقلی از جمله فلسفه نسبت به علم کلام اسلامی است. از این رو تبیین و شرح مباحث کلامی با رویکرد نقل محور اهمیت بسزایی دارد. همچنین مشخص بودن مذهب راوی نیز در تعیین نوع آرای کلامی و دید او نسبت به این آرا بدون تاثیر نیست. یکی از تابعین که در مسائل کلامی از او روایات و اقوالی بر جای مانده، طاوس بن کیسان یمانی است که پیرامون مذهب او اختلاف نظر وجود دارد. لذا شناخت دقیق مذهب و آرای کلامی وی در تبیین تاریخ علم کلام حائز اهمیت است. در این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و جمع آوری مطالب بصورت کتابخانه ای و استفاده از منابع روایی و... ابتدا به بررسی دقیق مذهب طاوس یمانی پرداختیم و با تحلیل گزاره ها و تقسیم بندی آنها به این نتیجه رسیدیم که گزاره ها بصورت مستقیم مانند توثیق رجالیان و... یا غیر مستقیم مانند شرکت کنندگان در نماز میت بر راوی و... بر پیروی وی از اصول اعتقادی اهل سنت و درعین حال متشیع بودن او دلالت دارد. همچنین آرای کلامی او در بحث نبوت و امامت متاثر از مذهب او است.کلیدواژگان: طاووس بن کیسان، علم کلام، راوی، مذهب، آرای کلامی
-
صفحات 197-225چکیدهدر طول تاریخ اسلام، برخی افراد و گروه ها همواره مخالفان خود از دیگر مذاهب و فرقه های اسلامی را تکفیر کرده و با کوچک ترین دلیلی آنان را از دین اسلام خارج کرده و حکم به وجوب قتل آنان می دادند. این عقیده از گروهی به نام خوارج نشات گرفته و در مسیر تاریخ به فرقه های متعددی تقسیم شده و هنوز ادامه دارد. این مقاله با تحلیل متون تاریخی به بررسی اندیشه های کلامی خوارج و پیدایش فرقه های مختلف در میان این گروه و همچنین بررسی نقش عقاید و روش های خاص خوارج در منشعب شدن فرقه ای این گروه می پردازد . یافته های پژو هش نشان می دهد که گروه های خوارج به دو دسته تندرو و معتدل تقسیم می شوند که هر کدام نیز به گروه های دیگری منشعب شده اند. گروه هایی که همیشه در مسیر تندروی قرار داشتند، زودتر از صحنه روزگار محو شده اند، و هرچه گروه معتدل تر باشد، ماندگاری آن بیشتر است. خوارج به دلیل اختلاف در عقاید و روش ها ؛ سخت گیری های اعتقادی، مانند جواز قتل زنان و کودکان و کافر دانستن قاعد جهاد و مرتکب گناه کبیره، به شاخه هایی همچون اباضیه، عجارده، ازارقه، صفریه و بیهسیه تقسیم شدند. که هر کدام روش های خاص خود را داشتند . بعضی این شاخه ها دارای عقاید معتدل تری مانند عدم جواز قتل زنان و کودکان، جواز تقیه در قول و عدم کفر قاعد جهاد و هجرت بودند.کلیدواژگان: کلیدواژه ها: خوارج، عقاید کلامی، اباضیه، عجارده، ازارقه، صفریه
-
صفحات 227-249روایات طینت بیان گر تفاوت سرشت انسان ها از هنگام خلقت و آفرینش است به این صورت که انسان های مومن، طینت و سرشتی خاص و متمایز از انسان های کافر دارند. آیا براستی چنین است و خداوند سرنوشت انسان ها را با اختلاف در سرشت ها از پیش تعیین کرده است؟ این مسئله چالشی مهم در نقش اختیار انسان و سعادت و شقاوتش ایجاد کرده است. شخصیت ها و بزرگانی متعددی نظریات و پاسخ های گوناگونی دراین باره ابراز کرده اند؛ اما به نظر می رسد پاسخ مشکل در نگاه نو به اخبار عالم ذر است که کمتر مورد توجه واقع شده است. بر این اساس، روایات طینت بر اساس آزمون و امتحان قبل از ورود به این دنیا معنا می شوند؛ به این صورت که انسان ها قبل از ورود به دنیا، آزمون و امتحان می شوند و سپس بر اساس آن آزمون، با طینت و ظرفیت خاصی که خود علت آن بوده اند؛ سرشته می شوند و متناسب با آن زندگی می کنند. البته امکان تغییر آن ظرفیت از راه تصرفات تکوینی میسر است.کلیدواژگان: اخبار طینت، سرشت انسان، ظرفیت، عالم ذر، اختیار
-
صفحات 251-270
مساله شر و حل آن از دیرباز مورد توجه اندیشمندان مکاتب و نحله های گوناگون بوده است چرا که شر، بر حوزه اعتقادات دینی خلل وارد کرده و باورهای دینی را مورد هجمه قرار می دهد. قرآن کریم نیز در آیاتی چند، به مساله شر پرداخته است. مساله شر در جهان بینی قرآنی با نگاه دین پژوهان تفاوت دارد. متکلمین ضمن وجودی دانستن شر، درصدد ارائه راه حل برای این مساله برآمدند و با بیان انقسامات شرور، برای هر قسم راه حلی بیان نموده اند. نقطه اشتراک نگاه کلامی و نگاه قرآنی آنجاست که برخی متکلمین امامیه، حکمت شرور را آزمایش دانسته اند. اما با این حال نگاه قرآنی با نگاه متکلمین دارای افتراقاتی است. روش قرآن کریم در پردازش مساله شر به گونه ای است که از بروز اشکالات رایج در نگاه بشری اساسا جلوگیری می کند. در نگاه قرآنی، میان شر و ناملایمات، رابطه تساوی برقرار نیست. خداوند در قرآن کریم به لزوم بازتعریف مفهوم شر اشاره می نماید به طوری که ضروری است، مفهوم شر از بند ملاک انسان وار انگارانه رهایی یابد. ملاک شر بودن امور آن نیست که منافی طبع انسانی باشد؛ بلکه جهت تشخیص شر و خیر امور باید به عاقبت عمل توجه نموده و خط سیر عمل از زمان انجام فعل تا حصول نتیجه را بررسی نمود. قرآن کریم با محصور دانستن انسان در زندگی دنیوی مقابله نموده است و ملاک شر بودن عمل را «عاقبت» عمل در دنیای «باقی» می داند. چرا که حکمت الهی از آفرینش انسان متنعم شدن در این دنیای فانی و التذاذ از نعمات دنیوی نیست.
کلیدواژگان: شر، مساله شر، کلام اسلامی، قرآن کریم، ابتلا، انسان
-
Pages 8-29
Qur'an is the reference book of all Muslims, in simple Arabic language and "explanatory for all things", this honorable book has a fixed text and limited expressions. While the truths of existence are infinite, this fixed text with limited expressions that can express the infinite truths of existence, regardless of the limitations of time, space and matter, makes us aware of the point that we should search for the infinity in the inner meanings of the Qur'an, so This question is raised that "how can a person, as the only audience of the Quran, reach the boundless sea of truths and meanings of the Quran?" The purpose of this research is to find the answer to this question in the works of "Allameh Hassanzadeh" and the analysis of his content is accompanied by the author's argument, which is done with the descriptive analytical method and the study of his letters and documents, while using the opinions and His views as the preliminaries of the comparison have reached this conclusion, although generally the appearance of the Qur'an is simple words and obvious meanings, but its inner meaning is the general meanings of the messenger; Because Hazrat Khatam, may God bless him and grant him peace, has considered it as an existential intensity and as an elevation above intellectual celibacy, which is the "unworthiness" of the human soul, and since no perception can be achieved without appropriateness and wisdom, and everyone is capable of It is perception, the only way to reach the limitlessness of the Quran's meanings is to understand this existential level of the self, that is, the level of non-existence and celibacy.
-
Pages 31-56
In monotheistic religions, God Is described with many attributes including knowledge, will, the creator, and idol which indicates God as a “Personal-God”. Such descriptions also have been repeated many times in Islamic sources. In the meantime, for having a concept and imagination of God, the book of “Al-Kafi, Kitāb at-tawḥīd” is one of the most unfeigned sources, which is presented by The Infallibles. What this article intends to address is the question of whether it is possible to talk about the personality of God, according to the narrations of the book of “Al-Kafi” and the attributes of God in them. The narrations of this book have been studied by the descriptive-analytics method to explain the answer to this question. This study of the mentioned narrations shows that although the constructive attributes such as being the creator, hearer, and insightful and things like Bada’ are mentioned, negative and purifying expressions about God are much more than positive and predictive expressions. Finally, according to the purification of God in the narrations, it is considered impossible to know the concept of God except through intermediaries and through verses and signs.
Keywords: Al-Kafi, Kitāb At-Tawḥīd, Personal, Selfhood, Divine Attributes -
Pages 57-81
How to explain the truth of divine monotheism and the meaning of the oneness of the Supreme Being from the point of view of theologians and sages has always been discussed and debated. for its own reason and removing the duality between them by pointing to the existential poverty of Masavi, and by explaining the aspects of the principle of "the simple truth of all things" and arguing for it, he explained the view of "true monotheism" in existence and by explaining that Masavi is the source of all manifestations and The definition of the lights of the Holy Prophet is true, it means monotheism, which sometimes theologians have opposed this view, which is known as the unity of existence, but based on research and citation methods, it can be said that this view is exactly taken from the proverbial supplication of Ahl al-Bayt infallibility and purity. (peace be upon him), his enlightened narrations and numerous verses of the Holy Quran.
Keywords: True Monotheism, Supplication, Simple Truth, Ain Al-Rabbat, Inherent Poverty, Qayyumi -
Pages 83-97
One of the important issues discussed by Ghazali in the book Tahaft Al-Falasafah is the issue of divine knowledge. Mulla Sadra is one of the philosophers who has important and specific opinions about divine science. Therefore, in this article, we will criticize it from Mulla Sadra's method. Now, it should be seen if Ghazali's problems are related to Sadr al-Maltahin's method in divine science. What is Sadra's new interpretation of divine knowledge? The results obtained are as follows: 1. When existence is extremely intense and there is no dignity in him, nothing will be hidden from him, because obligatory knowledge is in the weight of his existence. 2. Wajib al-Wujud activity is in the form of al-Anaya activity, which has discretion. 3. Based on the originality of existence and creation of existence, the lower and middle levels are present in the higher level without the necessity of plurality. 4. The presence knowledge of God is the origin of the presence knowledge of Ma'ada. 5. God's knowledge of the existence of things is the same as their existence. It should be noted that the research method in this article is a library and in terms of approach, it is rational and critical.
Keywords: Ghazali, Tahaft Al-Falasafah, Divine Knowledge, Transcendent Wisdom, Mulla Sadra -
Pages 99-122
In order to revive the role of religion in the field of science and confront secular science, some Muslim thinkers emphasize the Islamization of science. Based on this, it is necessary to examine and choose the most valid theory in the mentioned field. Mohammad Amara Nomutzali and Ayatollah Misbah have proposed theoretical sciences for Islamization. In this research, with a descriptive and analytical method, focusing on the works of these two personalities, we will do a comparative and critical examination of their opinions in the aforementioned field. Dividing sciences into neutral sciences and sciences with the ability to become religious and Islamicizing the sciences of the second part in the light of Islamizing their epistemological, ontological, anthropological, theological and value-based foundations and Islamizing the applied part of science is one of the common points of view of these two thinkers. Among the points of difference between these two thinkers are things like Ayatollah Misbah's belief that the Sunnah of Ahl al-Bayt (peace be upon him) is a source for the Islamization of sciences, and Amara's disbelief in it, and Ayatollah Misbah's view on the neutrality of the descriptive part of the human sciences with regard to Islamization and its non-neutrality from the point of view of It is a building. Another result of this research is that Ayatollah Mesbah and Amara's view on the neutrality of natural sciences towards Islamization is not justified.
Keywords: Science, Religion, Islamization, Misbah, Amara -
Pages 123-146The main issue of the article is the analysis of God's love for creatures and the consequences of the divine seal. Although it is intellectually impossible to apply the attribute of Divine Love to God, it has received less attention in Islamic theology. God's love has been delivered to His servants through His general and special mercy to creatures, divine guidance, God's good will, but love in its true sense and not its accessories, originates from God's love for Himself, which has all the perfections of existence. God is in love with himself because of his knowledge of himself and His existence, and beings who are related to Him are also loved by God. Our special love for God's love is the combination of creativity and creation with God's love, compassion and empathy for others, and the application of God's love is one of the features and essentials of this love. This article deals with the semantics of divine love and the analysis of its consequences with a descriptive-analytical method.Keywords: Divine Love, God, Love, Human, Existential Connection
-
Pages 147-171Sleep and dreams are among the issues that many philosophers have come up with in order to reveal its truth. Aristotle, with a naturalistic view, considers the dream to be the result of the imagination and action of the mind, while Kendy considers the dream to be one of the ways to connect to the unseen world and intuition. Both philosophers agree with each other to some extent and consider the appearance of dreams as one of the works of imagination and its result, but there are differences. Kandi, with a passionate belief, considers dreams to be the result of the soul distancing itself from the physical and external senses and the tendency towards inner powers, so that in the world of sleep and dreams, sometimes a person succeeds in understanding the truths of existence and achieving future events; And through this path, he achieves intuitive perception and knowledge, but Aristotle tries to distance himself from religious interpretations by rejecting the idea of sending a dream from God. This research, with a descriptive-analytical approach, investigates the opinions of these two prominent philosophers in a comparative manner, and by showing their differences and commonalities, it deals with the extent to which Kendy was influenced by Aristotle's theory. The findings of the research show that Kendy modified Aristotle's theory with the impression of Aristotle's physiological process and with more precision in this issue and distanced himself from his point of view.Keywords: Sleep, Dream, Imagination, Breath, Aristotle, Slowness
-
Pages 173-196This is a question of the origin of a series of hadiths and narrations explaining the foundations of beliefs in a footnote and entitled “Mawwaidat Qarar Baqird”, a great hadith of “rational sciences” in terms of philosophy attributed to Islamic theology Ast. Here is an explanation and explanation of the topics of my speech with a narration of the most important axis in this regard. There is no need to specify the narrator's doctrine in determining the type of speech and what is attributed to these opinions without any influence. You can follow such issues in speech, narrations and sayings in the field of thought, Tawus ibn Kaysan Yamani established the doctrine of Pyramun or the difference of opinion of the existence of Dar. Therefore, there is a precise doctrine and theological opinions in order to explain the history of theology that has great importance. Here it is presented with a descriptive-analytical approach and a collection of demands in the form of a book that is written and making use of narrative sources and... He began with a precise analysis of the Taus-Yamani doctrine of the Persian language and an analysis of its abundance and subjunctive division This is the result of the increase in weight in a straight line. Authentication of men and... O non-righteous person who does not share the prayer in prayer, he is dead according to the narrator and... and according to the principles of my belief, the people of the Sunnah and the shields, the state of being a Shiite in Boden or Dar Dalalat. I am interested in theological opinions or research on prophecy and imams influenced by a sect or religion.Keywords: Tawus Ibn Kaysan, Theologian, Narrator, Doctrine, Theological Opinions
-
Pages 197-225AbstractThroughout the history of Islam, some individuals and groups have always excommunicated their opponents from other Islamic religions and sects and expelled them from the religion of Islam for the slightest reason and ordered their murder. This belief originates from a group called Khawarij and has been divided into many sects in the course of history and is still going on. By analyzing historical texts, this article examines the theological thoughts of Khawarij and the emergence of different sects among this group, as well as the role of special beliefs and methods of Khawarij in the sectarian branching of this group. The findings of the research show that the Khawarij groups are divided into two extreme and moderate groupseach of which has branched into other groups. Groups that were always on the path of extremism have disappeared from the scene sooner, and the more moderate the group, the longer it lasts. Khawarij due to differences in opinions and methods; The religious strictures, such as the permissibility of killing women and children and considering the Qa'id of Jihad to be infidels and the perpetrators of major sins, were divided into branches such as Abadiyyah, Ajardeh, Azarqa, Safariyyah, and Behisyyyah. Each of them had their own methods. Some of these branches had more moderate beliefs, such as the non-permissibility of killing women and children, the permissibility of taqiyyah in a promise, and the non-permissibility of disbelief in Jihad and Hijrah.Keywords:Keywords: Khawarij, Theological Opinions, Abadieh, Ajardeh, Azarqa, Safariah
-
Pages 227-249The narratives of Taynat express the difference in the nature of human beings from the time of creation in such a way that believing people have Taynat and a special and different nature from non-believers. Is it really so and God has predetermined the fate of humans with differences in their natures? This problem has created an important challenge in the role of human agency and its happiness and misery. Many personalities and elders have expressed various opinions and answers about this; But it seems that the answer to the problem lies in a new look at the news of the world, which has received less attention. Based on this, Taynet narrations are interpreted based on the test before entering this world; In this way, before entering the world, humans are tested and tested, and then based on that test, with a special determination and capacity that they themselves were the cause of; They adapt and live according to it. Of course, it is possible to change that capacity through developmental acquisitions.Keywords: Taynet News, Human Nature, Capacity, World Of Matter, Discretion
-
Pages 251-270
The problem of Evil and its solution has long been the concern of thinkers of various schools and methods because evil disrupts the field of religious beliefs and attacks religious beliefs. The Holy Qur'an also deals with the issue of evil in several verses. The issue of evil in the Quranic worldview is different from the view of religious scholars. The theologians, while considering the existence of evil, tried to provide a solution for this problem and by stating the divisions of evil, have stated a solution for each division. The point in common between the theological view and the Qur'anic view is that some Imamiyya theologians have considered evil wisdom to be the test. However, the Qur'anic view has dissociations with the theologians' view. The method of the Holy Quran in processing the problem of evil is in such a way that it basically prevents the occurrence of common problems in human view. In the Qur'anic view, there is no equality between evil and adversity. In the Holy Qur'an, God refers to the necessity of redefining the concept of evil so that it is necessary to free the concept of evil from the humanistic criterion. The criterion of being evil is not being contrary to human nature; Rather, in order to distinguish between good and bad things, one should pay attention to the end of the action and examine the course of the action from the time of doing the action to achieving the result. The Holy Qur'an has stood against the idea that man is confined in worldly life and considers the criterion of an action evilness to be the "consequence" of the action in the "rest" world. Because the divine wisdom of human creation is not to be blessed in this mortal world and to indulge in worldly blessings.
Keywords: Evil, Problem Of Evil, Islamic Theology, Holy Quran