فهرست مطالب
نشریه اخلاق پژوهی
پیاپی 22 (بهار 1403)
- تاریخ انتشار: 1403/09/04
- تعداد عناوین: 6
-
-
صفحات 5-27
عقل انسان کارکردهای ادراکی و عملی گوناکونی دارد. مکاتب فکری کارکردهای مختلفی را برای عقل عملی بیان کرده اند. مسئله اصلی این پژوهش کشف کارکردهای عملی۔اخلاقی عقل انسان بر اساس نصوص دینی است. در این مقاله با روش فقه الحدیثی تحلیلی نصوص دینی نتایج زیر حاصل شده است؛ عقل در ساحت حیات انسانی سه کارکرد عملی۔اخلاقی دارد؛ 1. کشف الزام ها و ارزش های اخلاقی 2. حکم به بایستگی و شایستگی 3. انگیزش و مدیریت رفتار و منش. در کشف الزام و ارزش به ذات فعل و گاه به ارزش گذار خارجی نظر می کند. در کارکرد دوم، عقل به مثابه قانون گذار، حکم به بایستگی و شایستگی می کند، فارغ از این که دیگران در مورد آن چه قضاوتی و یا خود آن فعل به ذاته چه ارزشی داشته باشد. در این کارکرد، عقل ارزش افزوده ای برای فعل ایجاد می کند. کارکرد سوم عقل نیز مدیریت کنش و منش انسان است. مهم ترین عنصر در مدیریت عقل عنصر «خیر» است که عقل با استفاده از آن تمام جنود درونی را سامان می دهد.
کلیدواژگان: عقل عملی، کارکرد عقل، حکم عقل، الزام عقلی، کشف عقل -
صفحات 29-51
مفهوم «شخص» به عنوان یک مفهوم کلیدی در فلسفه اخلاق، به موجوداتی اطلاق می شود که از شان و منزلت اخلاقی اساسی برخوردارند. ویژگی هایی مانند آگاهی، هوش، خودآگاهی و توانایی ارتباط، ملاک های شناسایی یک موجود به عنوان «شخص» هستند. این مفهوم در مباحث حقوق بشر و اخلاق زیستی، به ویژه در مسائل حیات و مرگ مانند سقط جنین و نوزادکشی، اهمیت دارد. تبیین رویکردهای مختلف درباره مفهوم «شخص» می تواند تاثیرات عمیقی بر تصمیم گیری های اخلاقی و حقوقی داشته باشد. با اینکه در غرب استفاده از این اصطلاح رایج است و مبنا و ملاک بسیاری از داوری های اخلاقی و حقوقی است، در ایران هنوز به ابعاد اخلاقی آن پرداخته نشده و این خلا، بررسی دقیق را ضروری می سازد. این مقاله به بررسی دو رویکرد اصلی به مفهوم «شخص» در اخلاق زیستی می پردازد: رویکرد موهبتی که بر ارزش ذاتی همه انسان ها تاکید دارد و رویکرد کارکردی که تنها انسان هایی با ویژگی های خاص را واجد منزلت اخلاقی می داند. لازمه رویکرد کارکردی این است که همه انسان ها واجد شان و منزلت اخلاقی نیستند و حقوق برابر ندارند.
کلیدواژگان: انسان، شخص، شخص بودن کارکردی، آگاهی، خودآگاهی -
صفحات 53-74در سال های اخیر، پژوهش هایی - هرچند ناکافی - درباره موضوعات و مسائل اخلاقی فضای مجازی و هوش مصنوعی در ایران انجام شده، اما پایایی و پویایی این شاخه پژوهشی نوپدید مستلزم شناخت نقاط ضعف این آثار و به طور کلی، هر گونه فعالیت در این زمینه و چاره اندیشی برای اصلاح آنهاست. هدف پژوهش حاضر که در این راستا انجام شده، شناسایی و بررسی برخی از کاستی ها و معرفی عوامل و زمینه های آنهاست، تا زمینه اصلاح فراهم شود. روش تحقیق از نظر گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و به جهت بررسی، تحلیلی و انتقادی بوده است. یافته های تحقیق بیان گر آن است که حوزه پژوهشی اخلاق فناوری اطلاعات (اخفا) در کشور ما با آسیب هایی چون ورود دیرهنگام و ناکافی، ضعف تحلیل اخلاقی، پراکنده پژوهی، کمبود پژوهش های تولیدی مبتنی بر آموزه های دینی و فقدان ارتباط مناسب با جامعه هدف دست به گریبان است. در این مقاله پس از بررسی این کاستی ها، مواردی چون نوپدید بودن این شاخه پژوهشی، کمبود محققان اخفاپژوه، فقدان مراکز تخصصی و کم رونق بودن فضای نقد علمی، به عنوان علل و عوامل بروز این کاستی ها معرفی شده اند.کلیدواژگان: اخلاق فناوری اطلاعات، اخلاق کاربردی، اخلاق اسلامی، اخلاق پژوهی، آسیب شناسی پژوهش
-
صفحات 75-102
این مقاله به تحلیل و بررسی دو رویکرد اصلی در طراحی بازی های رایانه ای با هدف ارتقای ارزش های دینی و اخلاقی می پردازد. رویکرد نخست، طراحی بازی ها با استفاده از شخصیت های دینی و تاریخی است که به کاربر این امکان را می دهد تا با انتخاب های اخلاقی از پیش تعیین شده تعامل کند. این رویکرد بر انتقال مستقیم مفاهیم اخلاقی تمرکز دارد، اما شاید به محدودیت هایی از جمله کاهش آزادی انتخاب و کاستن از عمق تجربه کاربر بیانجامد. در مقابل، رویکرد دوم به طراحی بازی هایی می پردازد که به کاربران آزادی انتخاب میان گزینه های اخلاقی و غیراخلاقی را می دهند و بدین ترتیب، امکان تجربه ای معنادار و چالش برانگیز را فراهم می آورند. اتخاذ این رویکرد، به شکل موثرتری می تواند موجب تغییرات مثبت در رفتار و نگرش کاربران شود. نتایج تحقیق نشان می دهند که طراحان بازی های رایانه ای، برای نیل به اهداف فرهنگی و آموزشی، باید تعادلی میان جذابیت بازی و تاثیرگذاری فرهنگی برقرار کنند. این مقاله ضمن تاکید بر اهمیت استفاده از رویکرد دوم، توجه به آزادی انتخاب کاربران و ارائه پیام های اخلاقی به طور غیرمستقیم را ضروری می انگارد
کلیدواژگان: مطالعات بازی های رایانه ای، تربیت اخلاقی، انتخاب اخلاقی، چالش فرهنگی، اخلاق فناوری اطلاعات -
صفحات 103-122
واقع گرایی و غیرواقع گرایی و به طور کلی هستی شناسی ارزش اخلاقی همواره یکی از مهم ترین چالش های پیش روی فیلسوفان اخلاق بوده است. هدف هستی شناسی ارزش اخلاقی، پاسخ به این پرسش کلیدی است که آیا ارزش اخلاقی، واقعیتی مستقل از انسان یا قرارداد دارد یا تنها حاکی از سلیقه آدمی و برآمده از قرارداد است؟ در این مقاله، ضمن مقایسه و بررسی نگاه و رویکرد علامه مصباح یزدی و جان دیویی با روش توصیفی۔تحلیلی دریافتیم که «ارزش اخلاقی» از منظر هر دو متفکر از نوع بالقیاس الی الغیر (رابطه علی و معلولی میان فعل اختیاری انسان و کمال مطلوب) عینی و واقعی است؛ نه وابسته به سلیقه و خواست فرد و جامعه. علامه مصباح یزدی، واقع گرای اخلاقی است و جان دیویی غیر واقع گرا و به تبع آن به لحاظ فرااخلاقی و معرفت شناختی، نسبی گراست و البته، ریشه این اختلاف به مبانی معرفت شناختی در تعریف صدق، اطلاق و نسبیت ارزش های اخلاقی و ملاک کلی ارزش اخلاقی (مصلحت عمومی و واقعی از منظر مصباح یزدی و رشد برآمده از مکتب داروینی، از منظر جان دیویی) بازمی گردد.
کلیدواژگان: هستی شناسی، ارزش اخلاقی، واقع گرایی اخلاقی، علامه مصباح یزدی، جان دیویی -
صفحات 123-142اخلاق، همیشه در زندگی بشر حضور و ظهور داشته و رفتار او را به گونه ای تحت تاثیر قرار داده است. برای توجیه اخلاق نوعا از دین استفاده می شود، اما خداناباوران جدید از جمله ریچارد داوکینز تلاش می کنند که بین دین و اخلاق شکاف ایجاد کنند و اخلاق را با اتکا به یافته های علم تجربی تبیین کنند. در این مقاله که به شیوه توصیفی۔ تحلیلی نگاشته شده است، تلاش کردیم نخست نظریه اخلاق تکاملی داوکینز را با تکیه بر آثار خود او تبیین و توجیهات او را آشکار نماییم و سپس سعی کردیم تا نظریه او را با اتکاء به اندیشه فیلسوفان و به ویژه الهی دانان و متالهان مسلمان، مورد نقد قرار دهیم. این نظریه از آنجا که نوعی واقع گرایی اخلاقی است، قابل توجه است، اما با چالش های مختلف روبه رو است. عدم اثبات فرضیه داروین، عدم تضاد بین دین و اخلاق، سقوط در دام نسبیت، سقوط در دام جبرگرایی، ضعف های منطقی استدلال، عدم جامعیت و مانند آن، برخی از نقدهای مهمی است که براین نظریه وارد است.کلیدواژگان: اخلاق تکاملی، علم و دین، نظریه تکامل، چارلز داروین، ریچارد داوکینز
-
Pages 5-27
Human reason has various cognitive and practical functions. Different philosophical schools have articulated diverse roles for practical reason. The main objective of this article is to uncover the practical-ethical functions of human reason based on religious texts and narratives. Utilizing the method of analyzing religious hadiths, the following results have been obtained: reason has three practical-ethical functions in the realm of human life: 1. Identifying moral obligations and values 2. Issuing judgments of necessity and desirability 3. Motivating and managing behavior and character. In identifying obligations and values, reason considers both the essence of actions and sometimes external evaluations. In the second function, reason acts as a legislator, issuing judgments of necessity and desirability, irrespective of others' opinions or the intrinsic value of the action itself. In this function, reason adds value to the action. The third function of reason involves managing human conduct and character, with the most important element in this management being the notion of "good," which reason uses to organize all internal forces and factors.
Keywords: Practical Reason, Functions Of Reason, Judgments Of Reason, Rational Obligation, Rational Discovery -
Pages 29-51
The concept of "person" as a key concept in philosophy, law and ethics refers to beings who have moral dignity and fundamental rights. Characteristics such as consciousness, intelligence, self-awareness and the ability to communicate are the criteria for identifying a being as a "person". This concept is important in human rights and bioethics, especially in life and death issues such as abortion and infanticide. Clarifying different approaches about the concept of "person" can have profound effects on moral and legal decisions. While the use of this term is common in the West and it is the criterion of many moral and legal judgments, in Iran its moral dimensions have not yet been addressed and this gap necessitates a detailed investigation. This article examines two main approaches to the concept of "person" in bioethics: the gifted approach that emphasizes the inherent value of all human beings and the functional approach that considers only humans with certain characteristics to have moral dignity. The requirement of the functional approach is that all human beings do not have moral dignity and do not have equal rights.
Keywords: Human, Person, Functional Personhood, Consciousness, Self-Consciousness, Self-Awareness -
Pages 53-74In recent years, although limited, research has been conducted on the ethical issues surrounding cyberspace and artificial intelligence within Iranian society. However, the sustainability and dynamism of this emerging field necessitate a comprehensive understanding of the weaknesses present in these studies, as well as in related activities, and the development of solutions to address them. The present study aims to identify and analyze several shortcomings while introducing the contributing factors and contexts to facilitate their rectification. The research methodology involved library-based data collection, with subsequent analysis conducted in a critical and analytical manner. Findings indicate that the field of Information Technology Ethics in Iran confronts several challenges, including delayed and insufficient engagement, weak ethical analysis, fragmented research efforts, a lack of studies grounded in religious teachings, and inadequate communication with the target community. The article further identifies key issues such as the novelty of this research domain, a shortage of researchers specializing in this area, and the limited activity in the realm of scientific critique as significant factors contributing to these shortcomings.Keywords: Information Technology Ethics, Applied Ethics, Islamic Ethics, Research Ethics, Research Pathology
-
Pages 75-102
This article analyzes two main approaches to video game design aimed at promoting religious and ethical values. The first approach involves designing games with religious and historical characters, allowing users to engage with predetermined ethical choices. This approach focuses on the direct transmission of ethical concepts but may face limitations such as reduced freedom of choice and diminished user experience depth. In contrast, the second approach involves designing games that provide users with the freedom to choose between ethical and unethical options, thereby offering a meaningful and challenging experience. Adopting this approach can more effectively lead to positive changes in users' behavior and attitudes? Research findings indicate that video game designers should strike a balance between game appeal and cultural impact to achieve educational and cultural goals. This article emphasizes the importance of the second approach, highlighting the necessity of respecting user choice and delivering ethical messages in an indirect manner.
Keywords: Video Games, Moral Education, Ethical Choice, Cultural Challenge, Ethics, Information Technology -
Pages 103-122
Realism and anti-realism, and more generally, the ontology of moral value, have always been among the most significant challenges faced by ethicists. The ontology of moral value addresses the key question of whether moral value exists as an independent reality from humans or is merely a matter of personal taste and social agreement. This article compares and analyzes the views of Allameh Misbah Yazdi and John Dewey using a descriptive-analytical method. It concludes that "moral value," from the perspective of both thinkers, is objective and real in the sense of being relational (causal and consequential) between human voluntary action and the desired perfection; it is not dependent on individual or societal preferences. Allameh Misbah Yazdi is an ethical realist, while John Dewey is an anti-realist and, consequently, is a relativist in terms of meta-ethical and epistemological perspectives. The root of this disagreement lies in their epistemological foundations regarding the definitions of truth, universality, and the relativity of moral values, as well as the overall criteria for moral value (public and objective interest from Misbah Yazdi''''''''''''''''s perspective and development derived from Darwinian principles from Dewey''''''''''''''''s perspective).
Keywords: Ontology, Moral Value, Ethical Realism, Allameh Misbah Yazdi, John Dewey. -
Pages 123-142Ethics has always been present in human life, significantly influencing behavior. Religion is typically used to justify ethics; however, modern atheists, including Richard Dawkins, seek to create a divide between religion and ethics, explaining morality based on empirical scientific findings. This article, written in a descriptive-analytical style, first aims to explain and clarify Dawkins' theory of evolutionary ethics based on his own works. It then critiques his theory by drawing on the thoughts of philosophers, particularly the Muslim theologians and scholars. While this theory represents a form of ethical realism, it faces various challenges. Key critiques include the lack of empirical support for Darwin's hypothesis, the absence of conflict between religion and ethics, the pitfalls of relativism, the dangers of determinism, logical weaknesses in arguments, and a lack of comprehensiveness, among others.Keywords: Evolutionary Ethics, Science, Religion, Theory Of Evolution, Charles Darwin, Richard Dawkins