فهرست مطالب

جستارهای نوین ادبی - سال پنجاه و هفتم شماره 2 (پیاپی 225، تابستان 1403)

نشریه جستارهای نوین ادبی
سال پنجاه و هفتم شماره 2 (پیاپی 225، تابستان 1403)

  • تاریخ انتشار: 1403/09/30
  • تعداد عناوین: 6
|
  • مرسده اسلامی سبزوار، محمدجعفر یاحقی* صفحات 1-21
    فهرست هشت سیرالملوک نام برده در تاریخ سنی ملوک الارض و الانبیاء حمزه اصفهانی، یکی از مشهورترین فهارس مآخذ اخبار ایرانیان است که از قرن 4 تا 6 هجری، شش بار در کهن ترین منابع تاریخی مسلمانان تکرار شده است. در این مقاله به مقایسه فهرست در این منابع پرداختیم و دریافتیم که تاریخ حمزه دست کم دو تحریر با تفاوت های جزئی داشته است. تحریر نخست با فهرست کامل، در اختیار مولفان شاهنامه ابومنصوری بوده و از آنجا به منابع بعدی راه یافته است. در تحریر دیگر که وقایع سال 350 را دربرداشته و بیرونی از آن با عنوان تواریخ الکبار الامم نام برده، نام یکی از مآخذ از فهرست حذف شده است. این تحریر در اختیار ابوعلی بلخی و ابوریحان بیرونی بوده و دست نویس های متاخر و موجود تاریخ حمزه، با این تحریر مطابقت دارد. از طرفی با مقایسه شیوه ضبط اسامی خاص در روایات مختلف دریافتیم که برخلاف نظر عام، احتمالا برخی از مآخذ هشت گانه به زبان فارسی نوشته شده بوده اند. همچنین دریافتیم که مراد مولفان تاریخ بلعمی از «شاهنامه بزرگ» در این بخش، احتمالا شاهنامه ابومنصوری بوده است نه شاهنامه ابوالموید بلخی.
    کلیدواژگان: حمزه اصفهانی، تاریخ سنی ملوک الارض والانبیاء، تواریخ الکبار الامم، سیر الملوک، موسی عیسی کسروی
  • فرامرز کمالی پور آزاد، شهین اوجاق علیزاده*، علی عین علیلو صفحات 23-48
    تداعی به عنوان یک سبک در تعلیم و تعلم، بخش مهمی از آثار ادبیات عرفانی را شامل می شود؛ زیرا از سویی با سبک تولید محتوای عرفانی ارتباط وسیعی دارد و از سوی دیگر به فرایند یادگیری کمک شایانی می کند؛ از همین جاست که تداعی در نظریات معاصر یادگیری، جایگاه مهمی دارد. بنیاد تداعی پویایی و حرکت است و متن عرفانی را از حالت ایستا خارج می کند و به آن رنگ و روح می بخشد. ازآنجایی که داستان سرایی عرفانی در شعر فارسی با سنایی آغاز شد و به واسطه عطار به مولوی رسید و در مثنوی اوج خود را یافت، در این تحقیق با بررسی سه اثر داستانی عطار با رویکرد روانشناسی نشان می دهیم که تداعی چه جایگاهی در این آثار دارد و سهم هر یک از آثار عطار از کاربست تداعی چه بوده است. این امر برای نشان دادن سیر و تحول داستان سرایی عرفانی ضروری است. برای نمایاندن آن ابتدا روش های تداعی بیان شد، آنگاه به بررسی این روش ها در آثار عطار پرداخته شد، نتایج دال بر این است که ویژگی های تداعی و تنوع برخی از ابزار آن یعنی پرورش مضامین عرفانی، کثرت اندیشی، ساختارشکنی تقابل های فکری و چندلایگی متن، در الهی نامه و منطق الطیر به اوج خود می رسد؛ درحالی که ایستایی در روایت های مصیبت نامه بیشتر است.
    کلیدواژگان: عطار نیشابوری، نظریه تداعی، ادبیات تعلیمی، الهی نامه، منطق الطیر، مصیبت نامه
  • فرزاد بالو*، رضا رضاپور صفحات 49-73
    حوزه های مختلف علوم انسانی مانند فلسفه، الهیات، هنر و... تلقی گوناگونی از ماهیت و چیستی حقیقت دارند. چنان که در سنت فلسفی غرب از دوران پیشامدرن، مدرن ، و پسامدرن، شاهد روایت های متفاوتی از مفهوم« حقیقت» هستیم. در این میان، مارتین هایدگر روایتی از حقیقت در مقایسه با تلقی افلاطونی و ارسطویی و... از آن پیش می کشد که در آن مفهوم «حقیقت» را با مسئله «هستی» و «وجود» این همان می انگارد. از دیدگاه وی راه نائل شدن به «هستی» نیز تنها از مسیر وجود دازاین- به مثابه روشنگاه هستی - می-گذرد. بدین معنا که می توان با امکان های نهفته در وجود انسان به حقیقت دست یافت. هایدگر از میان همه امکان های وجود انسان، بر امکان «دیدن» پافشاری می کند و آن را خالص ترین و ناب ترین تجلی گاه حقیقت یا همان «هستی» می نامد.بر این اساس، او دیگر امکان های بنیادین وجود انسان اعم از فهمیدن، کنجکاوی، تفکر، و... را نیز نوعی «دیدن» فرض می کند. در سنت عرفانی ما و از آن جمله در ذهن و زبان مولانا نیز، مفهوم «دیدن» تبلور و حضور برجسته ای دارد و وی برای همه چیز اعم از دل، جان، گوش و... «چشم» یا همان «دیدن» قائل می شود؛ گویی همه چیز «دیدن» است. ا
    کلیدواژگان: هایدگر، پدیدارشناسی، ادراک مشاهدتی، مولانا، دیدن
  • گلناز میرسالاری، فیاض قرائی*، مریم صالحی نیا صفحات 75-98
    تناسخ زیربنای اخلاقیات و آخرت شناسی دین هندو را تشکیل می دهد. بیدل دهلوی شاعر معروف فارسی زبان، بارها به مسئله تناسخ در مثنوی هایش اشاره کرده است. در این پژوهش به بررسی مفهوم تناسخ در مثنوی های بیدل می پردازیم. در دین هندو انسان بر اساس قانون کرمه (عمل و عکس العمل) دوباره متولد می شود تا به نتایج اعمال خود برسد. این توالد و تناسخ که به آن «سمساره» می گویند، پیوسته ادامه دارد تا زمانی که انسان به کشف حقیقت غایی در درون و ذات خود برسد. بر اساس اوپه نیشدها هدف از تناسخ، شناخت آتمن یا روح حقیقی است. این روح به علت آمیختن با پرده های مادی و جسمانی از حقیقت خود غافل شده. روح مادی و عنصری دچار تناسخ می شود تا زمانی که بتواند با کنار زدن پرده های مادی و جسمانی به شناخت حقیقت خود برسد و با آن یکی شود. بر این اساس بهشت و جهنم انسان در همین جهان است. بهشت برخورداری از نعمت های این جهان، و جهنم تولد مجدد و دوری انسان نسبت به آتمن یا حقیقت خود است. در مثنوی های بیدل، تناسخ هم در وجه نظری و هم در داستان های رمزی، مفهومی مستند به انگاره‎های هستی شناختی دین هندو است.
    کلیدواژگان: بیدل، تناسخ، دین هندو، آتمن
  • فاطمه مصطفائی کرملکی، قدرت قاسمی پور*، داوود پورمظفری صفحات 99-128
    دوره قاجار تا پیش از مشروطه، ازجمله دوره های گذار تاریخی است که غلبه با گفتمان مردسالار بوده است، اما بازوان این غلبه تنها مردان نبوده اند، بلکه گروهی از زنان باسواد از طبقات بالای اجتماع نیز در آن سهم داشته اند. بررسی دیدگاه برخی زنان قاجاری از خلال مطالعه سفرنامه هایشان این موضوع را تایید می کند. در این مقاله که به روش تحلیل انتقادی گفتمان انجام شده است، مشخص شد دیدگاه این زنان نسبت به سیطره گفتمان مردسالار و هویت های القائی آن، انفعال، پذیرش و همراهی بوده است. مهم ترین نشانه آن در متن سفرنامه ها، واکنش های «از سر تسلیم»، «صرفا احساسی و بی اثر» و «مکمل سیطره گفتمان مردسالار و در راستای بازتولید عناصر آن» است. همچنین بررسی این متن ها نشان داد، زنان سفرنامه نویس قاجاری با وجود داشتن سواد و امکانات ویژه به عنوان ابزار خودشکوفایی، آگاهی شان در سطح ابژگی مانده، بنابراین هیچ گونه کنشگری در جهت آفرینش هویتی تازه ندارند. دلیل این مطلب، زیست این زنان در فضای دربار و خانواده های اشرافی و زندگی با فرهنگ سنتی و استحاله در آن است. وجود چنان دیدگاهی در نوشته های زنان سفرنامه نویس قاجاری در حالی است که هم دوره با آنان، نویسندگان دیگری همچون بی بی خانم استرآبادی با گفتمان مردسالار مقابله می کردند. درواقع صدای بی بی خانم از خلال رساله معایب الرجالش صدای گروهی از زنان پیش از مشروطه است که به سوژگی رسیده و در تلاش برای رهایی از هویت هایی بودند که دیگری برایشان ساخته است؛ اما زنان سفرنامه نویس قاجاری با آن که به سفری بیرون از شهر و دیارشان رفتند، ذهنشان همچنان در فضای اندرونی گفتمان مردسالار و سیطره آن باقی مانده بود.
    کلیدواژگان: سفرنامه، سفرنامه های زنان، زنان قاجاری، گفتمان مردسالار، تحلیل انتقادی
  • هادی بیدکی* صفحات 129-151
    تذکره مجالس النفایس امیر علی شیر نوایی مهم ترین ماخذ تاریخ ادبیات فارسی در نیمه دوم قرن نهم و نیمه اول قرن دهم به ویژه در کانون ادبی هرات است که در این مقاله تصحیح ها و ترجمه های آن نقد شده تا ضرورت تصحیح و ترجمه مجدد آن آشکار شود. روش نادرست تصحیح، اولویت بندی اشتباه نسخه ها، خوانش نادرست ابیات فارسی و ناکارآمدی زبان و خط و الفبای دو تصحیح قبلی از نقاط ضعف آن هاست، همان طور که حذفیات، اضافات و تغییراتی که مترجمان در ترجمه خود انجام داده اند، از نقاط ضعف ترجمه های این تذکره است. همچنین تصحیح و ترجمه تازه مجالس النفایس نیز ازلحاظ روش در این مقاله معرفی شده است، تصحیحی که بر اساس دو نسخه اقدم آن در کتابخانه های دنیا، یعنی نسخه کتابخانه موزه توپقاپی سرای استانبول (کتابت 905 ق) و نسخه کتابخانه سلطنتی/ دولتی وین (کتابت 903 ق) انجام شده و در ترجمه فارسی آن نیز بیشترین پایبندی به متن جغتایی رعایت شده است. این تصحیح- ترجمه شامل مقدمه، تعلیقات و فهرست های لازم نیز هست.
    کلیدواژگان: ضرورت تصحیح و ترجمه، مجالسالنفایس، امیر علیشیر نوایی
|
  • Mersede Eslami Sabzevar, Mohammad Jafar Yahaghi * Pages 1-21
    The list of the eight Seyr al-Moluk in the Hamzeh Isfahani's Tarikh Sunni Molouk al‑Arz va al-Anbia, is one of the most famous indexes of Iranian historical sources that has been repeated six times in the oldest historical sources of Muslims from the 4th to the 6th century AH. This study compared the list in these sources and revealed that Tarikh Hamzeh had at least two versions with minor differences. The first version with a complete list was given to the authors of Shahnameh Abu Mansouri and reached other sources. In another version, named by Biruni as Tawarikh al-Kebar al-Omam, the name of one of the sources has been removed from the list. This version was given to the Abu Ali Balkhi and Biruni. The later and existing manuscripts of Tarikh Hamzeh are consistent with this text. On the other hand, by comparing the way of recording of specific names in different narrations, it was found that contrary to the common belief, some of the eight sources had been probably in Persian. It was also found that the authors of Bal'ami's history of the “Great Shahnameh” in this section probably meant the Shahnameh Abu Mansouri, not the Shahnameh of Abu al-Mo'ayed Balkhi.
    Keywords: Hamzeh Isfahani, Tarikh Sunni Molouk Al-Arz Va Al-Anbia, Tawarikh Al-Kebar Al-Omam, Seyr Al-Moluk, Musa Isa Al-Kasravi
  • Faramarz Kamaliporazad, Shahin Ojagh Alizadeh *, Ali Eynalilou Pages 23-48
    Association as an approach in teaching and learning includes an important part of mystical literature works, because, on the one hand, it has a wide connection with the productive approach of mystical content, and on the other hand, it helps the learning process. This is why association has an important place in contemporary theories of learning. The foundation is the association of dynamism and movement, and it takes the mystical text out of its static state and makes it coloured and tangible. Since mystical storytelling in Persian poetry began with Sana'i and reached Rumi through Attar along with reaching its peak in Masnavi, in this study, by examining three fictional works of Attar using a psychological approach, this study showed what position does association have in these works and what the contribution of each single work of Attar was to the use of associations. This is necessary to show the evolution of mystical storytelling. At first, the methods of association were discussed, and then these methods were examined in Attar's works. The results indicated that the characteristics of association and the variety of some of its tools are the cultivation of mystical themes, pluralism, deconstruction of intellectual confrontations and the multi-layeredness of the text. This reaches its peak in Elahinameh and Mantegh al-Teyr, while there is more stability in the tragicomic narrations.
    Keywords: Attar Neishaburi, Association Theory, Didactic Literature, Elahinameh, Mantegh Al-Teyr, Tragedy
  • Farzad Baloo *, Reza Rezapor Pages 49-73
    In the western philosophical tradition from the pre-modern, modern, and post-modern eras, different narratives of the concept of “truth” can be seen. In the meantime, Martin Heidegger presents a narrative of truth. He considers the concept of "truth" to be the same as the issue of "being" and "existence”. From his point of view, the way to reach "being" also passes only through the existence of Dasein - as the enlightenment of existence. This means that the truth can be reached with the possibilities hidden in human existence. Among all the possibilities of human existence, Heidegger insists on the possibility of "seeing" and calls it the purest manifestation of truth or "being”. Accordingly, he assumes other fundamental possibilities of human existence, such as understanding, curiosity, and thinking, as a kind of "seeing”. In the mystical tradition, including in the mind and language of Rumi, the concept of "seeing" has a prominent presence and crystallization, and he used "eyes" or "seeing" for everything, including the heart, soul, ears, etc. believes, as if everything is "seeing. Although Heidegger's and Rumi’s perception of the concept of truth and its relationship with the concept of "seeing" cannot be claimed to be the same, the ontological approach of the two gave various dimensions and manifestations of the concept of "seeing" and its relationship with the concept of "truth" in the works of Rumi's poetry and prose.
    Keywords: Heidegger, Phenomenology, Observational Perception, Rumi, Seeing
  • Golnaz Mirsalari, Fayyaz Gharaei *, Maryam Salehinia Pages 75-98
    Reincarnation is the foundation of ethics and eschatology of Hindu religion. Bidel Dehlavi, a famous Persian poet, has repeatedly mentioned the issue of reincarnation in his Masnavis. This study investigated the concept of reincarnation in Bidel's Masnavis. In Hindu religion, man is reborn according to the law of karma (action and reaction) to achieve the results of his actions. This birth and reincarnation that is called "Samsara" continues until a person discovers the ultimate truth within himself. According to the Upanishads, the purpose of reincarnation is to recognize the true Atman or soul. This soul is oblivious to its truth due to mixing with material and physical screens. The material and elemental soul undergoes reincarnation until it can remove the material and physical veils and come to know its truth and become unified with it. Accordingly, the heaven and hell of man is in this world. Heaven is enjoying the blessings of this world, and hell is rebirth and distance of man from Atman or his truth. In Bidel's Masnavis, reincarnation, both theoretically and in mystical stories, is a concept documented in the ontological concepts of Hindu religion.
    Keywords: Bidel, Reincarnation, Hindu Religion, Atman
  • Fatemeh Mostafaee Karmalaki, Ghodrat Ghasemipour *, Davood Poormozaffari Pages 99-128
    The Qajar era, prior to the Constitutional Revolution, represents a historical period marked by the dominance of patriarchal discourse. However, this dominance was not limited to men alone; a group of literate women from upper social classes also contributed to it. Analyzing the thoughts and ideas of some Qajar women through their travelogues confirms this issue. Conducted using Critical Discourse Analysis (CDA), this study revealed that the viewpoint of these women about the imposition of patriarchal discourse was passive, manifesting as “passive acceptance”, “emotional and ineffective” and “supplementing the atriarchal discourse and aligning with the reproduction of its elements”. Furthermore, analyzing these texts revealed that the Qajar women’s travelogue, despite having literacy and special resources as tools for self-actualization, their awareness remained at a level of objectification. Therefore, they did not engage in creation of any new identity. The reasons for such reactions are rooted in the living in the court environment, being part of aristocratic families with traditional culture, and being absorbed by it. This method of encountering the patriarchal discourse and its consequences was adapted by women travelogue writers, while contemporaries such as Bibi Khanom Estarabadi were confronting the patriarchal discourse. Bibi Khanom’s voice in Ma'ayib al-Rijal represents a group of women from prior to the Constitutional Revolution, who had achieved subjectivity and were striving for liberation from the others constructed identities. Therefore, although these women left the interior houses and went on journeys, their minds remained entrenched in the interior of patriarchal Discourse’s dominance.
    Keywords: Travelogue, Women’S Travelogue, Qajar Women, Patriarchal Discourse, Critical Discourse Analysis
  • Hadi Bidaki * Pages 129-151
    The Majalis al-Nafais by Amir Ali-Shir Nawai is the most important source of the history of Persian literature in the first half of the 9th century and the second half of the 10th century, especially in the literary center of Herat. This study scrutinized its corrections and translations., Moreover, this study showed the necessity of correcting and re-translating the work. The incorrect method of correction, the wrong prioritization of the versions, the incorrect reading of the Persian verses and the inefficiency of the language and the script and the alphabet of the previous two corrections are weak points, as well as the omissions, additions and changes that the translators made in their translation. Moreover, the new correction and translation of Majalis al-Nafais was introduced in this study in terms of method; a correction that has been made based on the two oldest versions: the version belong to the library of the Istanbul Topkapi Palace Museum (copied in 905 AD) and the version belong to the Royal Library State of Vienna (copied in 903 AH). In the Persian version, most adherences have been made to the Joghtai text. This translation-correction includes the introduction, appendices, and necessary lists.
    Keywords: Necessity Of Proofreading, Translation, Majalis Al-Nafais, Amir Ali Shir Nawai