فهرست مطالب

مجله تحقیقات دامپزشکی
سال پنجاه و نهم شماره 4 (زمستان 1383)
- 100 صفحه، بهای روی جلد: 12,000ريال
- تاریخ انتشار: 1383/12/20
- تعداد عناوین: 17
-
-
صفحه 301هدفارزیابی یافته های بالینی، بیوشیمی و میکروب شناسی سندرم اسهال گوساله های زیر یکماه.
حیوانات: صد و چهل راس گوساله مبتلا به سندرم اسهال.روشنمونه های مدفوع از ناحیه رکتوم و خونگیری از ورید وداج و کشت نمونه ها بر روی محیط های کشت باکتریولوژیک و تشخیص باکتری های موجود در مدفوع اسهالی.
تجزیه و تحلیل آماری: نتایج به شکل توصیفی و آنالیز آماری داده ها توسط نرم افزار SPSS)نسخه (12 و آزمون مربع کای و آزمون تی.نتیجهبیشترین وضعیت مشاهده شده اسهال شدیدا آبکی بود 36.4) درصد(، بیشترین موارد مشاهده شده رنگ زرد داشتند 42.9) درصد(، دامهای لاغر و چالاک بیشترین درصد را تشکیل می دادند 87.9) درصد(. رفتار تغذیه ای ضعیف 65.7) درصد(موارد را تشکیل می داد. 72.8) درصد(موارد گوساله های بیمار درجه دهیدراتاسیون در حد 2 را نشان می دادند. در 28.6) درصد(موارد اشریشیاکلی و در 35)درصد(موارد مجموع اشریشیاکلی و کریپتوسپوریدیوم جدا گردید. بیشترین سروتیپ های جدا شده شامل poly2، poly3، poly4 و poly o2 k1 بودند که هر یک 2.9) درصد(سروتیپ ها را تشکیل می دادند. در مقادیر اندازه گیری شده کلسیم، منیزیم، پتاسیم و کلر در گروه ظاهرا سالم و گروه بیمار اختلاف آماری معنی دار مشاهده شد (p<0.05) ولی در مورد سدیم اختلاف آماری وجود نداشت (p>0.05). مقادیر کلسیم، منیزیم و کلر بین گروهی که فقط اشریشیاکلی از آنها جدا شده بود با گروهی که اشریشیاکلی و کریپتوسپوریدیوم از آنها جدا شده بود اختلاف آماری معنی دار داشت ولی در مورد مقادیر اندازه گیری شده سدیم و پتاسیم اختلاف آماری معنی داری مشاهده نگردید، مقایسه مقادیر اندازه گیری شده عناصر ذکر شده در گروه ظاهرا سالم و گروهی که اشریشیاکلی و کریپتوسپوریدیوم از آنها جدا شده بود اختلاف آماری معنی دار نشان داد.نتیجه گیریتفاوتهای آماری معنی داری در مقادیر بیوشیمیایی بین دو گروه فوق الذکر با گروه ظاهرا سالم می تواند ناشی از شدت اسهال در گروهی که اشریشیاکلی و کریپتوسپوریدیوم جدا شده است باشد.
کلیدواژگان: اسهال، گوساله، اشریشیاکلی، کریپتوسپوریدیوم -
صفحه 309هدفکنترل زیستی نماتودهای دستگاه گوارش نشخوارکنندگان.
طرح: آزمون مقایسه عملکرد.
نمونه ها: پنجاه نمونه مدفوع گوسفند آلوده به تخم همونکوس کونتورتوس.روشنمونه لیوفیلیزه دو جدایه از قارچ آرتروبوتریس اولیگوسپورا 111.37 و 251.82 و یک جدایه از قارچ دادینگتونیا فلگرنس 583.91 و همچنین یک جدایه از قارچ هاپتوسیلیوم اسفروسپوروم 381.84 تهیه و سپس 8000، 20000 و 100000 کنیدی از هر یک از جدایه های فوق 45) نمونه(به یک گرم مدفوع حاوی 70 عدد تخم همونکوس کونتورتوس مدفوع افزوده شد و کلیه نمونه ها به مدت 8 روز در دمای 25 تا 27 درجه سانتیگراد قرار داده شدند (برای ایجاد نوزاد مرحله سوم) و پس از جداسازی نوزادهای تولید شده به روش برمن، اثر نماتودخواری این جدایه ها در مقایسه با گروه شاهد مقایسه گردید.
تجزیه و تحلیل آماری: تست One-Way ANOVA و روش تکمیلی توکی.نتایجبا افزودن 8000 کنیدی از قارچهای فوق و 20000 کنیدی از قارچ آرتروبوتریس اولیگوسپورا جدایه 251.81 در مقایسه با شاهد کاهش محسوسی در تعداد نوزادان مرحله سوم همونکوس کونتورتوس به وجود نیامد ولی در مورد آرتروبوتریس اولیگوسپورا جدایه 111.37 و دادینگتونیا فلگرنس جدایه 581.9 در ازای افزودن تعداد 20000 کنیدی، کاهش به شدت معنی داری در مقایسه با شاهد مشاهده گردید. با افزودن 100000 کنیدی از هر سه جدایه مورد آزمایش کاهش به شدت معنی داری در تعداد نوزادان به وجود آمد. در مورد قارچ هاپتوسیلیوم اسفروسپوروم با افزودن 8000 و 20000 کنیدی به ترتیب باعث 21.46 و 48.99 درصد کاهش در تعداد نوزادها گردید اما با افزایش تعداد کنیدی به 100000 تنها 42.28 درصد کاهش در تعداد نوزادان عفونتزا مشاهده گردید.نتیجه گیریبررسی اخیر نشان داد که با استفاده از جدایه های قارچهای آرتروبوتریس اولیگوسپورا و دادینگتونیافلگرنس می توان در صورت ایجاد شرایط لازم به صورت توام با درمان شیمیایی به خوبی نماتودهای دستگاه گوارش نشخوارکنندگان را کنترل نمود.
کلیدواژگان: قارچهای نماتودخوار، آرتروبوتریس اولیگوسپورا، دادینگتونیافلگرنس، هاپتوسیلیوم اسفروسپوروم، همونکوس کونتورتوس -
صفحه 313هدفبررسی یاخته شناسی ترشحات گردن و مخاط رحم گاو به دو روش سوآب و آسپیراسیون در مراحل مختلف چرخه فحلی.
طرح: بررسی توصیفی- مقایسه ای.
حیوانات: صد و بیست راس گاو.روشصد و بیست نمونه دستگاه تناسلی گاوهای تازه کشتار مورد مطالعه قرار گرفت. دستگاه تناسلی گاوهای مورد مطالعه همگی دارای گردن و شاخهای رحم بودند. بر اساس نشانه های ظاهری ارگانها، به مراحل استروس، مت استروس، دای استروس، پرواستروس و آنستروس تقسیم بندی شدند. سپس به دو روش سوآب و آسپیراسیون از شاخ و گردن رحم هر یک از نمونه ها گسترش تهیه شد. گسترشها با رنگ گیمسا رنگ آمیزی شده و سلولها با بزرگنمایی 1000 × در 20 میدان میکروسکوپی تفریق و شمارش شدند.
تجزیه و تحلیل آماری: برای پی بردن به اختلاف آماری بین دو روش سوآب و آسپیراسیون در دو ناحیه گردن و شاخ رحم از آزمون آنالیز واریانس و جهت بررسی اختلاف بین میانگین ها از آزمون دانکن استفاده شد.نتایجپس از تحلیل آماری، در درصد سلولهای پوششی واکوئل دار بزرگ، نوتروفیل ها، ماکروفاژها و لنفوسیت ها در گسترشهای تهیه شده از مخاط گردن و شاخ رحم در هر دو روش سوآب و آسپیراسیون اختلاف معنی داری مشاهده نشد. اما اختلاف معنی داری (P>0.05) در درصد سلولهای پوششی در نمونه های تهیه شده از هر دو ناحیه بین دو روش سوآب و آسپیراسیون به دست آمد به طوری که درصد سلولهای پوششی در روش سوآب بیشتر از آسپیراسیون بود (P>0.05). میانگین درصد نوتروفیل ها در مرحله استروس پایینترین درصد را داشته و در سایر مراحل چرخه فحلی نیز از 5 درصد کمتر بود.نتیجه گیریبرای بررسی یاخته شناسی ترشحات رحمی، نمونه گیری از مخاط دهانه گردن رحم با نمونه گیری از مخاط شاخهای رحم تفاوت معنی داری نداشته و از هر دو محل نتیجه یکسانی حاصل خواهد شد. به علاوه برای بررسی یاخته شناسی ترشحات رحم و گردن رحم، روش آسپیراسیون بر روش سوآب ارجحیت دارد.
کلیدواژگان: یاخته شناسی، ترشحات دهانه گردن و مخاط رحم، سوآب، آسپیراسیون، گاو -
صفحه 319هدفایجاد ریفلاکس وزیکویورترال در سگ جهت ایجاد مدل تجربی بیمار.
طرح: مطالعه تجربی.
حیوان: شانزده قلاده سگ نژاد مخلوط ایرانی.روشتعداد شانزده قلاده سگ پس از آماده سازی از نظر سلامت و حضور ریفلاکس وزیکویورترال مادرزادی یا اکتسابی با سیستوگرافی به 4 گروه چهارتایی تقسیم شدند. ریفلاکس با روش جراحی باز و برش سقف حالب 3-5) میلیمتر(بدون بخیه لبه های شکاف، برش سقف حالب 3-5) میلیمتر(با سوند و بخیه لبه های شکاف با نخ ابریشم، برش سقف حالب 3-5) میلیمتر(به کمک سوند و بخیه با نخ نایلون و برش 5-7) میلیمتر(به کمک سوند و بخیه با نخ نایلون انجام شد. ده روز پس از انجام جراحی که با شیوه های مختلف صورت گرفت سیستوگرافی مثبت انجام و حیوانات مورد مطالعه از نظر ابتلا یا عدم بیماری ریفلاکس ادراری بررسی شدند. موفقیت در ایجاد ریفلاکس با روش های مختلف فوق بررسی و مقایسه توصیفی گردید.
تجزیه و تحلیل آماری: آمار توصیفی.نتایجدر ایجاد ریفلاکس ادراری با روش جراحی باز استفاده از سوند به عنوان راهنمای برش و بخیه لبه های مخاط حالب به دیواره مثانه اهمیت بسزایی داشت. علاوه بر آن افزایش طول برش و به کارگیری نخ نایلون نسبت به ابریشم در ایجاد ریفلاکس نقش قابل توجهی داشت.نتیجه گیریبا توجه به عواملی مانند طول برش، تعداد بخیه، جنس نخ و استفاده از سوند به عنوان راهنمای برش به نظر می رسد کاربرد سوند برای مشخص نمودن مجرای حالب به عنوان راهنمای برش و برش کافی 5-7) میلیمتر(در سقف حالب و همچنین بکارگیری نخ نایلون برای بخیه برشهای سقف حالب در ایجاد ریفلاکس ادراری حالب نقش زیادی دارد.
کلیدواژگان: ریفلاکس وزیکویورترال، سیستوگرافی، مثانه، سگ -
صفحه 325هدفارزیابی اختلافات صفات تولیدی و ترکیب لاشه در بره های پرواری شال تغذیه شده با مکمل های آلی و معدنی حاوی کروم.
طرح: مطالعه تجربی.
حیوانات: هفتاد راس بره نر دنبه دار از توده گوسفندی شال با میانگین وزن 37 ±2.8 کیلوگرم که بطور تصادفی در هفت گروه تقسیم بندی شدند.روشتغذیه انفرادی بره ها با جیره ای بر پایه 60.5 درصد جو 12.2) درصد پروتئین خام(تکمیل شده با سطوح صفر (شاهد)، 200، 600 یا 1000 میکروگرم در کیلوگرم ماده خشک از مکمل کرومیم نیکوتینیت (CrNic) و 200، 600 یا 1000 میکروگرم کروم (Cr) در کیلوگرم ماده خشک از مکمل کرومیم کلراید (CrCl3)، اندازه گیری ماده خشک مصرفی و افزایش وزن در طول 12 هفته، کشتار بره ها و تعیین خصوصیات لاشه در پایان هفته پانزدهم آزمایش.
تجزیه و تجلیل آماری: آزمون آنالیز کوواریانس برای بررسی اختلاف تیمارها و مقایسه گروه های تیماری با استفاده از ضرایب متعامد.نتایجافزودن 600 و 1000 میکروگرم کروم در کیلوگرم ماده خشک جیره از مکمل CrNic، ماده خشک مصرفی را بر حسب درصد وزن بدن کاهش داد (P<0.04)، ولی تاثیری بر وزنهای هفته 6 و 12، افزایش وزن روزانه، خوراک مصرفی روزانه و بازده غذایی نداشت. ضخامت چربی پشتی با افزودن مکمل های کروم افزایش یافت (P<0.04). افزودن 1000 میکروگرم کروم در کیلوگرم ماده خشک از مکمل CrNic مساحت عضله چشمی (P<0.02) و وزن عضلات جدا شده از نیم لاشه راست (P<0.04) را افزایش داد. درصد رطوبت، پروتئین، لیپید و خاکستر در عضلات جدا شده از لاشه تحت تاثیر هیچ کدام از مکمل های کروم قرار نگرفت، در حالی که وزن پروتئین و خاکستر در عضلات جدا شده از لاشه به وسیله مکمل های کروم افزایش یافت و تاثیر سطح 1000 میکروگرم کروم در کیلوگرم ماده خشک از مکمل CrNic در افزایش پروتئین عضله لاشه بیشتر بود (P<0.03).نتیجه گیرینتایج آزمایش در کل پیشنهاد می کند که ممکن است مکمل کرومیم نیکوتینیت برای افزایش گوشت لخم در بره های پرواری شال مفید باشد.
کلیدواژگان: کروم، بره، رشد، لاشه، شال -
صفحه 333هدفبررسی میزان شیوع و شدت آلودگی های انگلی اردک ماهی در تالاب امیرکلایه لاهیجان و ارزیابی اهمیت این آلودگی ها.
حیوانات: هفتاد و هشت قطعه اردک ماهی.
نوع طرح: طرح توصیفی.روشانجام بررسی با استفاده از روش های متداول کالبدگشایی و انگل شناسی.
تجزیه و تحلیل آماری: استفاده از نرم افزار کامپیوتری Excel بر اساس آزمون Z و آنالیز واریانس یک طرفه (P?0.05).نتایججدا سازی 10 گونه انگل شامل سه گونه نماتود: رافید آسکاریس آکوس،)با شیوع 26.9 درصد و میانگین شدت آلودگی (8.7، کامالانوس لاکوستریس)با شیوع 6.4 درصد و میانگین شدت آلودگی (1.8، نوزاد اوسترونژیلیدس اکسیسوس)با شیوع 2.6 درصد و میانگین شدت آلودگی (1، یک گونه سستود: تریه نوفوروس کراسوس)با شیوع 9.4 درصد و میانگین شدت آلودگی (2.7، یک گونه تک یاخته: تریکودینا)با شیوع 1.28 درصد و میانگین شدت آلودگی (10، یک گونه مونوژن: تترا اونکوس موننترون)با شیوع 19.5 درصد و میانگین شدت آلودگی (11.5، یک گونه ترماتود دی ژن: دیپلوستوموم اسپاتاسه اوم)با شیوع 7.7 درصد و میانگین شدت آلودگی (3.6، دو گونه سخت پوست: لرنه آ)با شیوع 2.6 درصد و میانگین شدت آلودگی (3، و آرگولوس)با شیوع 3.8 درصد و میانگین شدت آلودگی (1.33 و یک گونه زالو: پیسی کولا)با شیوع 1.28 درصد و میانگین شدت آلودگی (1. همچنین اگر چه از لحاظ تنوع انگلها در بین گروه های فصلی و سنی مختلف تفاوتهایی وجود داشت ولی اختلاف معنی داری بین این گروه ها به دست نیامد (P?0.05).نتیجه گیریبررسی نتایج مطالعه بر روی انگلهای اردک ماهی نشان می دهد که این ماهی به خاطر رژیم غذایی شکاری به انگلهای متنوع خصوصا انگلهایی که دارای میزبان واسط مهره دار (ماهی) هستند نیز مبتلا می شود.
آلودگی به نماتود رافید آسکاریس آکوس بیش از سایر انگلها بود و نماتود کامالانوس لاکوستریس نیز در این بررسی برای اولین بار از اردک ماهی ایران گزارش می شود.
کلیدواژگان: تالاب امیرکلایه، اردک ماهی، انگل -
صفحه 341هدفمقایسه لایه های مختلف آئورت به صورت کمی در سه گروه سنی نوزاد، بلوغ جنسی و مسن خوکچه هندی ماده.
طرح: مطالعه هیستومورفومتریک 7 قطعه از آئورت به روش میکروسکوپ نوری.
حیوانات: پانزده قطعه خوکچه هندی ماده 5) قطعه نوزاد، 5 قطعه بالغ جوان و 5 قطعه مسن(.روشبلافاصله بعد از کشتن حیوان، سرخرگ آئورت در تمامی طول خود بیرون آورده شد و به قطعاتی شامل آئورت صعودی، قوس آئورتی، آئورت سینه ای قدامی و خلفی و آئورت شکمی قدامی، میانی و خلفی تقسیم گردید. بعد از ثبوت در محلول بافر فرمالین 10 درصد و تهیه بلوکهای پارافینی، برشهای آماده شده با هماتوکسیلین- ائوزین و ماسون تری کروم رنگ آمیزی شدند.
تجزیه و تحلیل آماری: به وسیله برنامه آماری SPSS با روش های آماری آنالیز واریانس یک طرفه و دانکن.نتایجنتایج نشان داد که بیشترین قطر بیرونی و درونی آئورت و ضخیم ترین بخش دیواره آن مربوط به آئورت صعودی است. میزان درصد لایه های داخلی و خارجی نسبت به ضخامت کل دیواره از آئورت صعودی تا آئورت شکمی خلفی بتدریج افزایش می یابد، در حالی که میزان درصد لایه میانی از آئورت صعودی تا آئورت شکمی خلفی کاهش می یابد.نتیجه گیریقطر بیرونی و درونی آئورت، ضخامت دیواره و ضخامت لایه های داخلی و میانی از آئورت صعودی تا آئورت شکمی خلفی کاهش می یابد اما ضخامت لایه خارجی از آئورت صعودی تا آئورت شکمی خلفی افزایش می یابد.
کلیدواژگان: هیستومورفومتریک، دیواره آئورت، خوکچه هندی ماده -
صفحه 345هدفمطالعه اثر آنتاگونیست اپیوئیدی نالوکسان بر ترشح هورمون های LH و FSH در میش در فصل غیر آمیزشی.
طرح: طرح اندازه گیری های مکرر.
حیوانات: شش راس میش نژاد زندی که دارای میانگین (± خطای معیار) وزنی و سنی به ترتیب 42.4± 4.2 کیلوگرم و 760± 8 روز و تمام آنها یک شکم زایش کرده بودند.روششش راس میش به طور تصادفی به دو گروه سه تایی تقسیم شدند. از هر دو گروه ابتدا به مدت چهار ساعت و به فواصل 15 دقیقه ای نمونه های خون جمع آوری شد. سپس به هر دام در گروه اول و دوم به ترتیب به میزان 0.5 و 0.2 میلیگرم نالوکسان به ازا هر کیلوگرم وزن بدن به فواصل هر 30 دقیقه و به تعداد پنج بار تزریق شد. ضمن آنکه همچنان خونگیری به فواصل 15 دقیقه ای و از ساعت چهارم تا ساعت هشتم ادامه یافت. در پایان ساعت هشتم به تمام دامها مقدار یک میکروگرم گنادورلین)آنالوگ سنتتیک (GnRH به ازا هر کیلوگرم وزن بدن تزریق شد و تا یک ساعت پس از آن نمونه های خون به فواصل 15 دقیقه ای از کلیه دامها اخذ شد.
تجزیه و تحلیل آماری: آزمون آنالیز واریانس به منظور پی بردن به اختلاف بین گروه های درمانی.نتایجمیانگین غلظت پلاسمایی و بسامد پالسهای LH در هر دو گروه در دوره پس از تزریق نسبت به دوره قبل از تزریق نالوکسان افزایش معنی داری نشان داد. میانگین دامنه پالس های LH در دوره قبل از تزریق نالوکسان نسبت به دوره بعد از تزریق تغییر معنی داری را نشان نداد. همچنین میانگین غلظت پایه هورمون LH در هر دو گروه پس از تزریق نالوکسان افزایش یافت ولی از نظر آماری معنی دار نبود. در این آزمایش میانگین غلظت پلاسمایی، بسامد، دامنه پالس ها و غلظت پایه ای FSH بعد از تزریق نالوکسان نسبت به دوره قبل از آن در هر دو گروه تغییر معنی داری را نشان نداد. تزریق گنادورلین باعث افزایش معنی داری در میانگین غلظت هورمون LH در دوره بعد از تزریق آن نسبت به دوره قبل از تزریق شد.نتیجه گیریمی توان اظهار داشت که اپیوئیدها در تنظیم ترشح هورمون LH در فصل غیر آموزشی نقش دارند، ولی اثر آن بر روی هورمون FSH به طور واضحی مشخص نیست.
کلیدواژگان: نالوکسان، FSH، LH، میش، فصل غیر آمیزشی -
صفحه 351هدفبررسی توزیع عنصر روی در بافتهای مختلف شتر یک کوهانه ایرانی.
طرح: بررسی توصیفی.
حیوانات: پنجاه نفر شتر یک کوهانه ایرانی.روشنمونه های سرم، پلاسما، گلبول های سفید و قرمز، مو، کلیه، ریه، کبد، عضلات اسکلتی، قلب (دهلیز و بطن)، شیردان (پیلور و فاندوس) و مثانه 50 نفر شتر بالغ یک کوهانه ایرانی تهیه و غلظت روی آنها با استفاده از دستگاه جذب اتمی اندازه گیری شد.
تجزیه و تحلیل آماری: نتایج با استفاده از برنامه کامپیوتری SPSS و به روش آنالیز واریانس (ANOVA) تجزیه و تحلیل آماری شدند. برای پی بردن به اختلاف آماری معنی دار بین میانگینها از آزمون دانکن استفاده شد. در تمام موارد برای بیان اختلاف معنی دار از سطح (P<0.05) استفاده شد.نتایجغلظت روی در گلبول های قرمز به طور معنی داری بیشتر از سرم، پلاسما و گلبولهای سفید بود (P<0.05). غلظت روی در بافتهای مختلف به طور معنی داری متفاوت بود. بیشترین غلظت روی به ترتیب در ماهیچه های اسکلتی و کبد و کمترین غلظت روی در دهلیز قلب مشاهده شد.نتیجه گیریدر موارد مشکوک به کمبود یا مسمومیت روی در شتر، بهترین نمونه، خون است که در میان اجزای مختلف خون، آزمایش بر روی میزان روی گلبول های قرمز از اهمیت بیشتری برخوردار است. در مورد آزمایش میزان روی در بافتهای مختلف در صورت کالبدگشایی یک نمونه شتر در سطح گله و امکان دستیابی به بافتهای مختلف، بهترین بافتها، عضلات و کبد می باشند. امکان سنجش روی در کبد و عضلات شتر زنده، تنها از طریق بیوپسی امکان پذیر است.
کلیدواژگان: روی، خون، بافت، مو، شتر یک کوهانه -
صفحه 357هدفمقایسه مهار دو نوع آنزیم HMG-CoA ردوکتازو ACAT بر محتوای پروتئینی و فسفولیپیدی VLDL1 و VLDL2 مترشحه از کبد.
طرح: مطالعه تجربی.
حیوانات: خوکچه هندی.روشکبد خوکچه های هندی پس از بیهوشی و جراحی محوطه بطنی در سیستم پرفیوژن مدار بسته با بافر کربس- هنسلیت (Krebs-Henslite) پرفیوژن گردید. در این حالت تاثیر داروهای لواستاتین (Lovastatin)، پروژسترون (Progesterone) و پروژسترون + لواستاتین بر محتوای پروتئینی و فسفولیپیدی فراکسیون های VLDL1 و VLDL2 مورد مطالعه قرار گرفت. برای این منظور فراکسیون های VLDL با روش اولتراسانتریفوژ تجمعی- شناوری جدا شدند و با میکروسکوپ الکترونی تایید گردیدند. پس از آزادسازی محتوای این فراکسیون ها میزان لیپید تام، پروتئین تام و فسفولیپید آنها اندازه گیری شد.
تجزیه و تحلیل آماری: میانگین تغییر درصد ترشح دقیقه 90 در بین گروه های مختلف با روش ANOVA مورد مطالعه قرار گرفت. از سوی دیگر اختلاف شیب رگرسیون خطی گروه های درمانی و کنترل با آزمون t-student مطالعه شد.نتایجدر حالیکه پروژسترون فاقد تاثیر معنی دار بر ترشح لیپید تام، فسفولیپید و پروتئین تام VLDL1 می باشد، تغییر درصد شیب رگرسیون خطی برای VLDL2 در مقابل لواستاتین معنی دار است (P<0.05). در این راستا لواستاتین به ترتیب موجب کاهش 20 و 41 درصد لیپید تام VLDL1 و VLDL2 می شود. میزان کاهش فسفولیپید به ترتیب 20 و 39 درصد است. از سوی دیگر در گروه درمانی پروژسترون + لواستاتین میزان این تغییرات برای لیپید تام به ترتیب 20 و 45 درصد و برای فسفولیپید 21 و 44 درصد است.نتیجه گیریکلسترول استریفیه نقش مهمی در فرآیند لیپید دار شدن و ترشح فراکسیون های VLDL1 و VLDL2 در مدل پرفیوژن کبد خوکچه هندی دارد؛ به نحوی که تاثیر مهارکننده های HMG-CoA ردوکتاز بر VLDL های با اندازه کوچکتر بیشتر از تاثیر آن بر VLDL های با اندازه بزرگتر است. این یافته ها برای مطالعه اختلالات لیپوپروتئین ها با استفاده از حیوانات مدل LDL حائز اهمیت زیادی است.
کلیدواژگان: پرفیوژن، کبد، تری گلیسرید، گلسترول استریفیه -
صفحه 365هدفمقایسه پاسخ پروژسترون و تستوسترون سرمی به استرس حاد شناکردن در دو موجود نر و ماده.
طرح: اثر استرس حاد شناکردن)به مدت 10 دقیقه در دمای 25 درجه سانتیگراد(بر تستوسترون، پروژسترون، Na+ و K+ سرمی.
حیوانات: ده موش صحرایی ماده و موش صحرایی نر در شرایط نوری 12 ساعت روشنایی و 12 ساعت تاریکی.روشآزمایشات در دو مرحله انجام شد. مرحله اول در شرایط بدون استرس در ساعت 8 صبح خونگیری انجام شد، در مرحله دوم ساعت 7:50 به حیوانات استرس وارد شده و در ساعت 8 صبح نیز خونگیری انجام شد. در حیوانات ماده آزمایشات در شروع فاز پرواستروس انجام گرفت. تستوسترون و پروژسترون به روش RIA اندازه گیری شد. Na+ و K+ به روش Flame photometer آنالیز گردید.
تجزیه و تحلیل آماری: داده ها به روش Student “t” بررسی آماری شدند و سطح معنی داری (P<0.05) در نظر گرفته شد.نتایجدر موشهای صحرایی نر تستوسترون و پروژسترون سرمی به طور معنی داری (P<0.05) افزایش یافت. اما Na+ و K+ سرمی تغییر معنی داری (P<0.05) نداشت. در موشهای صحرایی ماده تستوسترون سرمی به طور معنی داری (P<0.05) کاهش داشت. پروژسترون، Na+ و K+ سرمی تغییر معنی داری (P>0.05) را نشان نداد.نتیجه گیرینتایج، وجود اختلاف جنسی در هورمونهای پروژسترون و تستوسترون سرمی را در مقابل استرس حاد شنا نشان داد. این اختلافات ارتباطی با غلظت سرمی Na+ و K+ نداشت.
کلیدواژگان: استرس، پروژسترون، تستوسترون، اختلاف جنسی، موش صحرایی -
صفحه 369هدفبررسی خصوصیات فولیکولی و ارتباط آنها با کیفیت پوست گوسفند زندی.
طرح: نمونه گیری از دامها و عملیات آزمایشگاهی.
حیوانات: پنجاه و پنج راس میش 2، 3 و 4 ساله، پانزده راس قوچ 2 و 3 ساله و 30 راس بره 1-3 روزه نژاد زندی.روشنمونه برداری از پوست پهلوی راست گوسفند به قطر یک سانتیمتر و عمل آوری پوست، قالب گیری نمونه ها، برش بافت و رنگ آمیزی به روش ساکپیک و شمارش فولیکول های پوست با استفاده از گراتیکول و میکروسکوپ و ارزیابی مشاهده ای پوست بره ها.نتایجتعداد فولیکول های اولیه در هر میلی متر مربع از پوست قوچها، میشها و بره ها به ترتیب 2.7±0.51، 4.0±0.98 و 12.5± 2.2 برآورد گردید. تراکم فولیکول های ثانویه در هر میلی متر مربع در پوست قوچها، میشها و بره ها به ترتیب 12.2± 2.14، 16.8± 3.24 و 28.5 ±3.9 برآورد شد. نسبت فولیکول های ثانویه به اولیه در قوچها، میشها و بره ها به ترتیب 4.5 ±0.7، 3.6 ±0.43 و 2.8 ±0.21 بود. تفاوت خصوصیات فولیکولی میشهای دو ساله با سه و چهار ساله معنی دار بود. اثر جنس بر تفاوتهای خصوصیات فولیکولی نیز معنی دار بود (P<0.05) اما همبستگی بین خصوصیات فولیکولی و کیفیت پوست معنی دار نبود.
کلیدواژگان: گوسفند زندی، فولیکول پوست، کیفیت پوست -
صفحه 373هدفمطالعه اثر محیطی سایمتیدین بر پاسخ درد ناشی از فرمالین و همچنین تاثیر آن بر اثر ضد دردی مورفین در موشهای سوری.
طرح: مطالعه تجربی.
حیوانات: هفتاد و دو عدد موش سفید کوچک آزمایشگاهی نر با وزن بین 23-26 گرم.روشگذاشتن حیوانات در دستگاه آزمون فرمالین، تزریقات داخل صفاقی سایمتیدین 5)، 10 و 20 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن(، مرفین 5) میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن(و سایمتیدین 20) میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن(بعد از مرفین 5) میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن(و تزریق زیر جلدی نالوکسان (5 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن(و قبل از سایمتیدین20) میلی گرم به ازا هر کیلوگرم وزن بدن(. تزریق کف پایی فرمالین 5 درصد به حجم 20 میکرولیتر با سرنگ شماره 28، ثبت مدت زمان لیسیدن و گاز گرفتن پنجه پای تزریق شده در فواصل زمانی 5 دقیقه ای به مدت یکساعت.
تجزیه و تحلیل آماری: آزمون تی- زوج، آنالیز واریانس یکطرفه و با اندازه گیری مکرر و آزمون دانکن.نتایجتزریق کف پایی سالین نرمال پاسخ ضعیفی در پنج دقیقه و تزریق کف پایی فرمالین پاسخ درد دو مرحله ای)مرحله اول: 0-5 و مرحله دوم: 20-40 دقیقه(پس از تزریق ایجاد کردند. تزریق داخل صفاقی سایمتیدین در مقادیر 5 و 10 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن اثر نگذاشت و سایمتیدین20) میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن(بدون اثر بر مرحله اول، پاسخ درد مرحله دوم را کاهش داد. تزریق داخل صفاقی مرفین پاسخ درد را در هر دو مرحله کاهش داد. تزریق سایمتیدین قبل از مرفین بر کاهش درد ناشی از مرفین اثری نگذاشت. تزریق زیر جلدی نالوکسان موجب پایداری درد در مرحله اول و دوم شد. تزریق سایمتیدین بعد از نالوکسان در مرحله اول درد اثر نکرد ولی در مرحله دوم را کاهش داد.نتیجه گیریبر اساس نتایج می توان چنین مطرح نمود که سایمتیدین)آنتاگونیست گیرنده H2 هیستامین(موجب کاهش درد التهابی (مرحله دوم درد فرمالینی) و نه درد نوروژنیک (مرحله اول درد فرمالینی) می شود پس گیرنده H2 هیستامین ممکن است در درد التهابی نقش داشته باشد و به نظر می رسد که بین گیرنده های H2 و سیستم اپیوئیدی در مکانیسم های درد التهابی احتمالا ارتباطی وجود ندارد.
کلیدواژگان: سایمتیدین، درد فرمالینی، مرفین، نالوکسان، موشهای سوری -
صفحه 379هدفآشنایی با تغییرات احتمالی در طول دوره فحلی (مرحله فولیکولی یا مرحله حضور جسم زرد) که ممکن است پس از تزریق ترکیبات ضد التهاب استروئیدی مشاهده شود.
طرح: آزمون کلینیکی.
حیوانات: دوازده راس تلیسه هلشتاین در سن متوسط 16 ماه و متوسط وزن 340 کیلوگرم.روشبا دو تزریق پروستا گلندین طبیعی به فاصله 14 روز دوره فحلی دامها همزمان شد و به 6 راس از تلیسه ها از روز 13 تا 17 دوره فحلی روزانه 2 بار دگزامتازون 4) میلیگرم کولوازون، نوربروک، انگلستان، داخل عضله(تزریق شد و در روزهای 13 و 21 میزان پروژسترون سرم حاصل از سینوس ورید زیردمی بررسی شد و وجود جسم زرد از طریق آزمایش راست روده از روز 13 تا 21 بررسی شد و تمام دامها از نظر بروز علائم فحلی تحت کنترل قرار گرفتند (گروه آزمایش) به 6 راس تلیسه دیگر از روز 13 تا 17 دوره فحلی روزانه دو بار، آب مقطر 4 میلی لیتر، داخل عضله(تزریق شد و آزمایش پروژسترون سرم و حضور جسم زرد و علایم فحلی مانند گروه قبل انجام شد (کنترل).
تجزیه و تحلیل آماری: اختلاف مقدار پروژسترون سرم در روزهای 13 با 21 توسط آزمون استیودنت-t و اختلاف تعداد دامهایی که جسم زرد آنها در روز 21 سیکل استروس تحلیل رفته توسط آزمون دو طرفه فیشر مقایسه شد.نتایجدر 4 راس از دامهای تحت درمان با دگزامتازون 66.6) درصد(جسم زرد به موقع تحلیل رفت)پروژسترون سرم کمتر از 0.5 نانوگرم در میلی لیتر سرم(و در روز 21 دوره فحلی علائم مشاهده شد تنها در 2 راس از دامهای گروه آزمایش 33.3) درصد(جسم زرد در روز 21 دوره فحلی باقی ماند و پروژسترون سرم بیشتر از 1 نانوگرم در میلی لیتر سرم بود در حالیکه جسم زرد در 6 راس تلیسه گروه کنترل 100) درصد(به موقع تحلیل رفت و علایم فحلی در روز 21 فحلی مشاهده شد. فعالیت جسم زرد در یک راس از دامهای گروه آزمایش تا روز 27 و در یک راس تا روز 34 باقی ماند. مقایسه اختلاف میزان پروژسترون سرم در روزهای 13 یا 21 در گروه کنترل و آزمایش اختلاف معنی داری را نشان نداد.نتیجه گیریدگزامتازون اثر معنی داری در بروز استروس، تحلیل رفتن به موقع جسم زرد دوره ای و یا فعالیت آن را نشان نداد.
کلیدواژگان: دگزامتازون، لوتالایز، طول دوره فحلی تلیسه -
صفحه 385هدفیافتن روش مناسب و دقیق در کنترل کیفیت بهداشتی برخی گونه های دریایی متداول از جمله هوور مسقطی و سارم در مقایسه با آزمون TC.
طرح: مطالعه مقایسه ای.
حیوانات: تعداد 20 نمونه ماهی استخوانی دریایی از گونه های هوور مسقطی (Katsuwonus pelamis) و سارم (Scomberoides commersonianus) که به صورت منجمد از سردخانه تهیه گردیدند.روشنمونه های تهیه شده با حفظ شرایط یکسان در کنار یخ به آزمایشگاه کنترل کیفی گروه بهداشت مواد غذایی دانشکده دامپزشکی منتقل گردیدند و با استفاده از روش های ارائه شده توسط AOAC,APHA و FDA پس از شمارش کلی باکتری های هوازی و اندازه گیری ازت فرارتام (ماکروکجلدال) به منظور انجام آزمونهای تری متیل آمین و هیستامین (TLC) به آزمایشگاه مرکزی کنترل کیفی غذا و دارو، انتقال یافتند.
تجزیه و تحلیل آماری: با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و انجام آزمون دقیق فیشر و آزمون کاپا انجام شد.نتایجارتباط معنی داری (از نظر استاندارد پذیرش و عدم پذیرش) بین فاکتورهای مورد نظر و شمارش کلی باکتری های هوازی در مجموع 20 گونه مطالعه شده مشاهده نگردید (P>0.05).نتیجه گیریبر اساس نتایج آماری حاصل از این تحقیق در مقایسه فاکتورهای هیستامین، تری متیل آمین و ازت فرار با آزمون میکروبی شمارش کلی باکتری های هوازی سرما دوست که موید عدم وجود همبستگی و ارتباط معنی دار بین آنها می باشد می توان اظهار داشت که هیچ کدام از این روش ها به تنهایی، گویای خوبی از فساد یا پذیرش و عدم پذیرش نمونه های مورد مطالعه نیستند.
کلیدواژگان: کنترل کیفیت، شمارش کلی باکتری های سرمادوست، روش های شیمیایی، ماهی هوور مسقطی، ماهی سارم -
صفحه 391هدفجداسازی باکتری هیستوفیلوس سومنی (هموفیلوس سومنوس) از ریه های واجد جراحات پنومونی در گاو.
حیوانات: پنجاه و دو نمونه ریه واجد جراحت پنومونی از گاوهای ذبح شده.روشدر مدت 6 ماه 52 نمونه ریه از کشتارگاه های اطراف تهران برای جداسازی هیستوفیلوس سومنی (هموفیلوس سومنوس) جمع آوری شد. نمونه ها با روش استاندارد باکتری شناسی کشت داده شدند و باکتری های جدا شده براساس روش کارتر و به کمک آزمایشات بیوشیمیایی و آنزیمی مورد شناسایی و تایید قرار گرفت. آنتی بیوگرام بر روی موارد جدا شده باکتری انجام شد.نتایجچهار نمونه 7.69) درصد(واجد آلودگی با هیستوفیلوس سومنی به تنهایی یا با سایر باکتری ها بود. آنتی بیوگرام نشان داد باکتری جدا شده در مقابل سفتیوفور (اکسنل) وانروفلوکساسین بسیار حساس و در مقابل تری متوپریم، پنی سیلین و استرپتومایسین مقاوم است.نتیجه گیریبر اساس اطلاعات موجود این مقاله اولین گزارش آلودگی دستگاه تنفس گاو با هیستوفیلوس سومنی در ایران می باشد. بنابراین بررسی های بیشتر در مورد آن ضرورت دارد.
کلیدواژگان: هیستوفیلوس سومنی (هموفیلوس سومنوس)، باکتریولوژی، پنومونی، آنتی بیوگرام، گاو -
صفحه 395هدفمطالعه تغییرات وزن اندامهای احشایی و تراکم روده در جوجه های گوشتی تحت تاثیر آسیت تجربی ناشی از خوراندن تری یدوتیرونین (T3).
طرح: مطالعه تجربی.
حیوانات: یکصد و پنجاه قطعه جوجه گوشتی نر یکروزه، سویه راس.روشجوجه ها مساوی و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی)شاهد و (T3 تقسیم شدند. به جیره غذایی گروه آزمایشی هورمون تری یدوتیرونین (T3) به میزان 1.5 ppm و به مدت پنج هفته اضافه گردید. هر هفته تعداد 5 قطعه از هر گروه جدا و پس از کشتار و باز شدن دیواره محوطه های شکمی و سینه ای، قلب آنها مجزا، دهلیزها و چربی های قاعده قلب برداشته شدند. وزن دو بطن و نیز وزن بطن راست پس از جدا نمودن اتصال آن از دیواره بین دو بطن تعیین گردید. اندامهای احشایی (شامل کبد، لوزالمعده، طحال، پیش معده، سنگدان و روده ها) مجموعا از محوطه بطنی خارج و به عنوان یک واحد توزین گردیدند. روده های بزرگ و کوچک نیز به صورت جداگانه از این مجموعه مجزا شده و طول و وزن آنها معین گردید.
تجزیه و تحلیل آماری: آزمون t.نتایجنتایج نشان داد که نسبت وزن بطن راست قلب به مجموع وزن دو بطن از هفته سوم به بعد، در گروه آزمایشی T3 بین 0.25 و 0.3 بود که نشان دهنده بروز علائم آسیت تجربی است. وزن اندامهای احشایی در گروه آزمایشی T3 از هفته سوم به بعد اختلاف معنی داری را با گروه آزمایشی شاهد نشان می داد (به صورت کاهش). تراکم روده ها (نسبت وزن به طول) نیز در هفته سوم، کاهش معنی داری را در گروه آزمایشی T3 آشکار ساخت ولی در هفته های چهارم و پنجم کاهش معنی دار نبود.نتیجه گیریبه نظر می رسد که افزایش نسبت وزن بطن راست قلب به مجموع وزن دو بطن و کاهش وزن اندامهای احشایی و تراکم روده ها با آسیت تجربی ناشی از خوراندن T3 مرتبط باشند. روده ها قادر بودند پس از کاهش تراکم در هفته سوم، طی دو هفته بعد کاهش تراکم خود را جبران نمایند و این اثر ممکن است به علت اثر پرولیفراتیو T3 بر روی سلول های کریپتهای روده ای بوده باشد.
کلیدواژگان: تری یدوتیرونین (T3)، آسیت، اندامهای احشایی، تراکم روده ها، جوجه های گوشتی