فهرست مطالب
مجله پزشکی کوثر
سال دهم شماره 4 (پیاپی 38، زمستان 1384)
- 88 صفحه، بهای روی جلد: 10,000ريال
- تاریخ انتشار: 1385/01/14
- تعداد عناوین: 10
-
-
صفحه 235هدفبررسی اثر کاریرهای مختلف بر تولید آنتی بادی علیه سم T-2روش بررسیاین ترکیب با وزن مولکولی پایین هاپتن (Haptan) محسوب می گردد، لذا لازم است به یک کاریر (Carrier) مناسب اتصال یابد. بدین منظور این مولکول به سه کاریر KLH، BSA و Poly Lysine متصل گردید. در این روش ابتدا BSA، Poly Lysine و KLH سوکسینه به گروه هیدروکسیل سم T-2 وصل شد. سپس برای تهیه آنتی بادی علیه T-2، کنژوگه های BSA-T-2 و KLH-T-2 به طور جداگانه به ده سر موش Balb/c تزریق گردید. در مرحله اول یک دوز 20 میکروگرم از کنژوگه همراه CFA (ادجوان کامل فروند) به صفاق موشها تزریق گردید و بوسترها با فاصله سه هفته ای با IFA (ادجوان ناقص فروند) صورت گرفت. در فواصل بین بوسترها و پس از تزریق بوستر چهارم از موشها خونگیری به عمل آمد. سرم آنها جدا و الیزای غیرمستقیم انجام شد.یافته هاهر چند موشها در برابر کنژوگه BSA-T-2 ایمن شده بودند اما در نهایت سرم آنها BSA (کاریر) را به مراتب بهتر از T-2 (هاپتن) شناسایی می کردند. اما در مورد کانژوگه KLH-T-2، سرم موشها T-2 (هاپتن) را بهتر از KLH (کاریر) مورد شناسایی قرار می داد. همچنین سرم این موشها هنگامی که با کنژوگه های BSA-T-2 و Poly Lysine-T-2 مجاور می شدند به خوبی سم T-2 را مورد شناسایی قرار می دادند.نتیجه گیرینتیجه حاصل از این تحقیق نشان دهنده این بود که کاریر KLH از آنجایی که یک ادجوان قوی بوده و دارای جایگاه های اتصال بیشتری برای سم T-2 نسبت به کاریر BSA می باشد، لذا ایمنی زایی و تیتر آنتی باید آن خیلی بیشتر است.
کلیدواژگان: سم t، 2، کنژوگه، bsa، klh، آنتی بادی، الایزا -
صفحه 241هدفمقایسه تاثیر آفلاتوکسین (AFB1) B1 بعنوان یک عامل سرطان زا در فعالیت و توسعه آنزیمهای متابولیز کننده کبدی و میزان اتصال آفلاتوکسین B1 به DNA در موشهای صحرایی نابالغ با بالغ.روش بررسیدر این پژوهش فعالیت آنزیمهای گلوتاتیون – S- ترانسفرازسیتوزولی و سیتوکروم P450 میکروزومی همراه با تغییرات آنها در سنین مختلف پس از تولد با استفاده از روش جذب سنجیده شده است. همچنین توانایی کبد موشهای نابالغ برای تبدیل آفلاتوکسین B1 به فرم فعال اپواکسید و مقدار اتصال [3H] AFB1 اپواکسید در حضور میکروزومهای کبدی سنین مختلف به DNA به صورت in vitro سنجش و اندازه گیری شده است.یافته هااین پژوهش نشان می دهد که فعالیت آنزیمهای متابولیزکننده آفلاتوکسین B1 در سنین قبل از بلوغ کمتر از میزان بالغ بوده و اختلاف معنی دار بین آنها مشاهده می شود. علاوه بر آن اتصال [3H] AFB1 به DNA در موشهای نابالغ کمتر از موشهای بالغ است.نتیجه گیریاز یافته های این پژوهش می توان استدلال کرد که کبد موشهای نابالغ ظرفیت کمتری در متابولیسم عوامل سمی و سرطان زای خارجی مانند آفلاتوکسین B1 داشته و موجب عدم دفع این مواد و ذخیره آنها در بدن خود می شوند که ممکن است در نهایت آنها را بطور دایم در معرض عوامل سرطان زا و آسیبهای کبدی قرار دهد.
کلیدواژگان: آفلاتوکسین B1، سیتوکروم P-450، گلوتاتیون - S- ترانسفرز پروتئینهای میکروزومی و سیتوزولی، اسپکتروفتومتری، H] AFB1] -
صفحه 247هدفبررسی وجود کاندیدا دابلی نینسیس در بین جدایه های بالینی و بررسی روش های تشخیص افتراقی آن با کاندیدا آلبیکنس می باشد.روش بررسیدر این مطالعه 520 جدایه بالینی با استفاده از 5 روش فنوتیپی تشخیص افتراقی کاندیدا دابلی نینسیس از کاندیدا آلبیکنس در دو مرحله شامل مرحله تشخیص احتمالی و تشخیص قطعی (تکمیلی) مورد ارزیابی قرار گرفتند. در مرحله اول از بررسی رنگ کلنی در محیط کروم آگار کاندیدا، بررسی ایجاد کلامیدوکونیدی در محیط کازئین آگار و بررسی رشد در دمای 45 درجه سانتی گراد مورد استفاده قرار گرفت. جدایه های که در این مرحله خصوصیات کاندیدا دابلی نینسیس را بروز دادند در مرحله دوم از نظر جذب قندهای ترهالوز و گزیلوز و فعالیت آنزیم بتاگلوکوزیداز درون سلولی مورد بررسی قرار گرفتند.یافته هااز 520 جدایه مورد بررسی در مرحله اول 13 جدایه مشکوک به کاندیدا دابلی نینسیس شناسایی شدند. در مرحله دوم و با انجام آزمایشات تکمیلی در نهایت 5 جدایه به عنوان کاندیدا دابلی نینسیس شامل 4 جدایه واژن و یک جدایه ادرار شناخته شدند.نتیجه گیریدر این مطالعه شیوع کاندیدا دابلی نینسیس در واژن 1.33% و در ادرار 0.74% و در مجموع جدایه های بالینی 0.96% تعیین می گردد و باید گفت این گونه در عفونتهای انسانی از شیوع نادری برخوردار است. همچنین در بین روش های فنوتیپی جهت تشخیص افتراقی این دو گونه کاندیدا استفاده توام از محیط کروم آگار و بررسی آنزیم بتاگلوکوزیداز درون سلولی جهت جدایه های اولیه و تازه بدست آمده از نمونه های بالینی توصیه می گردد. در مورد جدایه هایی که از کشت های مجدد بدست می آیند روش های فنوتیپی توصیه نمی گردد.
کلیدواژگان: کاندیدا دابلی نینسیس، کاندیدا آلبیکنس، تشخیص افتراقی، خصوصیات فنوتیپی -
صفحه 255هدفاثر دوزهای مختلف اولانزاپین به عنوان یک آنتاگونیست گیرنده های دوپامینی بر کسب و بیان حساسیت حرکتی ناشی از مورفین در موشهای کوچک آزمایشگاهی نر نژاد N-MARI در محدوده وزنی 30-20 گرم بررسی شد.روش بررسیحیوانات ابتدا با استفاده از مورفین (5 mg/kg، یکبار در روز برای سه روز و سپس 5 روز استراحت) نسبت به آن حساسیت پیدا می کردند و سپس اولانزاپین در روز تست و 20 دقیقه قبل از شروع آزمایش و یا 20 دقیقه قبل از تزریق مورفین در روزهای القا حساسیت به آنها تزریق می شد. در یک آزمایش مقدماتی، دوزهای مختلف مورفین و اولانزاپین به حیوانات تزریق شد تا اثر این داروها بر القا فعالیت حرکتی مشخص شود.یافته هاآزمایش ها نشان داد که تجویز مورفین (10 mg/kg و 20) باعث افزایش حرکات حیوانات گردید. تجویز اولانزاپین (1 mg/kg، 2.5 و 5) نسبت به گروه سالین باعث کاهش فعالیت حرکتی حیوانات گردید. تجویز مورفین (5 mg/kg، یکبار در روز) به حیوانات در سه روز متوالی و سپس پنج روز استراحت سبب القا حساسیت به مورفین در این حیوانات شد به نحوی که تجویز دوز بی اثر مورفین (1 mg/kg) در این حیوانات سبب القا پاسخ شدید حرکتی شد. همچنین، تجویز اولانزاپین (1 mg/kg، 2.5 و 5) قبل از تجویز مورفین (5 mg/kg) در روزهای القا حساسیت، سبب کاهش معنی دار کسب حساسیت حرکتی به مورفین به صورت وابسته به دوز گردید. تجویز اولانزاپین در دوزهای فوق در روز تست نیز بیان حساسیت به مورفین را بصورت غیروابسته به دوز کاهش داد.نتیجه گیریاز این آزمایش ها استنباط می شود که اولانزاپین در حالیکه خود باعث کاهش فعالیت حرکتی حیوانات می شود، می تواند کسب و بیان حساسیت رفتاری به مورفین را در موشهای آزمایشگاهی کوچک نر نیز کاهش دهد.
کلیدواژگان: مورفین، گیرنده های دوپامینی، حساسیت رفتاری، موش کوچک آزمایشگاهی، اولانزاپین -
تکثیر پنوموسیستیس کارینی بر روی سلولهای محیط کشتصفحه 263هدفتکثیر پنوموسیستیس کارینی بر روی سلولهای محیط کشت Vero، MRC-5 و کاربرد سلول RBK در ایرانروش بررسیبرای سرکوب سیستم ایمنی به منظور بالا آوردن پنوموسیستیس کارینی از 6 سر رات با نژاد Sprague-Dawley تهیه شده از موسسه رازی با کمک داروی متیل پردنیزولون به مقدار 40 mg/kg به مدت 8 هفته بصورت زیرجلدی استفاده شد. جهت جلوگیری از بروز عفونت های فرصت طلب قارچی و باکتریال، رات ها در شرایط نزدیک به استریل قرار گرفتند. بعد از زمان مورد نظر، ریه ها جدا شده و از آنها هموژنات تهیه شد. بعد از تخلیص نسبی، تروفوزوییت ها به فلاسکهای حاوی سلولهای محیط کشت منتقل شد.یافته هابعد از گذشت 5 روز از انکوباسیون، میزان پنوموسیستیس بر روی سلولهای Vero، MRC-5 و RBK به ترتیب 3، 3 و 3.75 برابر افزایش پیدا کرد.نتیجه گیریاین تحقیق می تواند شروع یک کار مطالعاتی برای طراحی سیستم جداسازی، تکثیر و نگهداری پنوموسیستیس کارینی در شرایط in vitro، برای تحقیقات بعدی ارگانیسم در ایران باشد. با توجه به نتایج حاصله، RBK می تواند سلول مناسبی برای تکثیر پنوموسیستیس در شرایط آزمایشگاهی باشد.
کلیدواژگان: پنوموسیستیس کارینی، جداسازی، تکثیر، نگهداری، سلول Vero، سلول MRC-5، سلول PBK -
صفحه 271هدفبررسی ریسک فاکتورهای بیماران پس از جراحی بای پس عروق کرونرروش بررسیمطالعه بر روی 118 بیمار کرونری با میانگین سنی 53.83±8.01 طی دو سال انجام شد. داده های مربوط به وضعیت اقتصادی – اجتماعی و عوامل خطرساز توسط پرسشنامه هایی از بیماران اخذ گردید. از آمار توصیفی برای ارزیابی داده ها استفاده شد.یافته ها43 درصد از بیماران هیپرتانسیون و 17.5% سابقه دیابت داشتند، 15% از کل بیماران دارای 30?BMI، 53.1% دارای 25?BMI<30 بودند. 80.7 درصد از بیماران کلسترول توتال 200?، 35.1 درصد تری گلیسرید 200? و 78.1 درصد از بیماران دارای نسبت 4?TC/HDl بودند. همه بیماران درجاتی از اضطراب خفیف تا نسبتا شدید داشتند، تیپ شخصیتی A در 47.4 درصد و خشم در 31.3 درصد از بیماران وجود داشت. میانگین درآمد ماهیانه شخص 155600 تومان و بیشترین فراوانی در کل بیماران تحصیلات ابتدایی بود.نتیجه گیریریسک فاکتورهای CAD در مبتلایان به آن حتی پس از اقدامات درمانی ماژور تحت کنترل نمی باشند. بیماران پس از درمانهای تهاجمی سخت و پر استرس مورد توجه و پیگیری کافی قرار نمی گیرند. وضعیت اجتماعی – اقتصادی پایین معضل دیگری است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در مجموع مسوولین ذیربط، پزشکان و سیاست گذاران بهداشتی باید بیشتر به این مساله توجه نموده و با تاسیس کلینیک های پیشگیری و بازتوانی علاوه بر پیشگیری از بروز بیماری در افراد غیر مبتلا، باید از پیشرفت آن در مبتلایان شناخته شده نیز بکاهند.
کلیدواژگان: جراحی بای پس عروق کرونر، عوامل خطرساز، وضعیت اقتصادی - اجتماعی، پیشگیری ثانویه -
صفحه 281هدفارزیابی نقش نفروستومی از راه پوست Percutaneous Nephrostomy (PCN) در تشخیص و درمان اولیه عوارض جراحی پیوند کلیه.روش بررسیما 1402 پیوند کلیه از دهنده زنده انجام دادیم که 93.1% از دهنده ها غریبه بودند. متوسط سنی 38.53 سال است. نسبت مرد به زن 1.72 به 1 بود. ما بیمارانی را بررسی کردیم که هیدرونفروز، اورمی یا نشت ادرار در دوره تحت نظر داشتند و به PCN نیاز پیدا کردند. 21 بیمار را با PCN درمان کردیم (11 لنفوسل، 2 انسداد UNC و 8 سنگ انسدادی) و در همه بیماران انسداد بهبود یافت و کراتینین به سطح قبل از انسداد پایین آمد بدون اینکه عوارض مهمی داشته باشند.یافته هامتوسط دوره تحت نظر گرفتن 34.2 ماه بود. در این مدت 40 نفر (2.9%) مرگ و میر، 135 نفر (9.6%) رد پیوند داشتیم. متوسط سطح کراتینین بیماران با پیوند فعال 1.43±0.71 میلی گرم درصد بود. در لنفوسل ها درناژ پوستی به تنهایی برای 21 تا 70 روز همه بیماران را درمان کرد. در انسداد تاخیری Uretero Neo Cystostomty (UNC) روش PCN انسداد را برطرف کرد و پس از تثبیت کراتینین، دیلاتاسیون آنتی گراد UNC انجام داده و استنت حالب به مدت 3 ماه گذاشتیم. 8 بیمار سنگ انسدادی داشتند که پس از PCN ما Extra Corporal Shock Wave Lithothripsy (ESWL) انجام دادیم که در 6 بیمار سنگها دفع شد و در 2 بیمار از Percutaneous Nephrolithotomy (PCNL) استفاده کردیم.نتیجه گیریPCN برای ارزیابی عوارض انسدادی پیوند کلیه روش انتخابی است. PCN نقش مهمی در تشخیص علت انسداد و نیز درمان موقتی انسداد و با حداقل عوارض می باشد. ما PCN را به عنوان روشی کم تهاجمی برای تشخیص و درمان اولیه عوارض انسدادی پیوند کلیه بدون عوارض جدی پیشنهاد می کنیم.
کلیدواژگان: PCN، عوارض جراحی، پیوند کلیه -
صفحه 285هدفیکی از علل کاهش روی در بدن، برهم کنش این عنصر با سایر عناصر دو ظرفیتی به ویژه آهن می باشد هدف این مطالعه اثر مصرف مکمل آهن بر سطح عنصر روی در سرم زنان باردار با هموگلوبین بیش از 13.2 گرم در دسی لیتر بوده است.روش بررسیپژوهش به روش مطالعه تجربی از نوع کارآزمایی بالینی یک سوکور تصادفی انجام شد. 64 نفر از زنان باردار با Hb>13.2 gr/dL و Ferritin>14.3 μg/L و Zinc نرمال (77-165 μg/dL) که از نظر متغیرهای زمینه ای شرایط مشابهی را داشتند، در سه ماهه اول انتخاب شدند. نمونه ها به دو گروه مورد (33 نفر) و شاهد (31 نفر) تقسیم شدند. از هفته 20 بارداری تا انتهای بارداری، گروه مورد روزانه یک عدد قرص فروس سولفات 150 میلی گرمی حاوی 50 میلی گرم آهن عنصری و گروه شاهد روزانه یک عدد دارونما دریافت کردند. در هفته های 28-24 و 36-32 حاملگی، سطح روی سرم در گروه مورد و شاهد و هموگلوبین در گروه شاهد بررسی شد. همچنین در هفته 36-32 حاملگی فریتین سرم در هر دو گروه اندازه گیری شد.یافته هااین پژوهش نشان داد که میانگین روی سه ماهه دوم در گروه شاهد (91.23±2.15 میکروگرم در دسی لیتر) به طور معنی داری (P<0.001) بیش از گروه مورد (80.35±1.68 μg/dL) و میانگین روی سه ماهه سوم در گروه شاهد (87.33±2.1 μg/dL) به طور معنی داری (P<0.001) بیش از گروه مورد (67±1.98 μg/dL) بود. درصد کاهش میانگین روی از سه ماهه اول به سه ماهه سوم در گروه مورد (32.7 درصد) به مراتب بیشتر از گروه شاهد (11.37 درصد) بود و میانگین فریتین سه ماهه سوم در گروه شاهد (13.08±0.57 μg/L) به طور معنی داری (P<0.001) کمتر از گروه مورد (15.88±0.42 μg/L) گزارش شد.نتیجه گیریمصرف مکمل آهن در زنان با هموگلوبین بیش از 13.2 گرم در دسی لیتر موجب افت قابل ملاحظه روی سرم و احتمال افزایش عواقب نامطلوب بارداری می شود. همچنین عدم مصرف مکمل آهن در این زنان سبب افت شدید هموگلوبین و فریتین سرم و آنمی فقر آهن نمی شود.
کلیدواژگان: بارداری، هموگلوبین، مکمل آهن، روی، فریتین -
صفحه 293هدفبا توجه به اثرات بیهوشی بر جریان خون مغز و عملکرد مغز، و نقشی که عملکرد شناختی در زندگی اجتماعی و موقعیت شغلی و پیشرفت تحصیلی افراد ایفا می کند، بررسی تغییرات حافظه بعد از اعمال جراحی ضروری به نظر می رسد.روش بررسیبه این منظور در یک بررسی بالینی اثرات بیهوشی عمومی و اسپاینال بر حافظه دور و نزدیک 64 مرد جوان 24-20 ساله ASA Class I, II که کاندید عمل جراحی اندام تحتانی یا قسمت تحتانی شکم بودند مقایسه گردید. بیماران به صورت تصادفی به دو گروه بیهوشی عمومی (32 نفر) و اسپاینال (32 نفر) تقسیم شدند. با استفاده از مقیاس حافظه وکسلر تجدید نظر شده، قبل از عمل، 24 ساعت بعد از عمل و 3 ماه بعد از عمل از بیماران هر دو گروه آزمون بعمل آمد. بیماران گروه بیهوشی عمومی در شب قبل از عمل 10 mg دیازپام خوراکی دریافت نمودند. قبل از القا 1 mg میدازولام به اضافه 2 μg/kg فنتانیل به عنوان پیش دارو و القا بیهوشی با 5 mg/kg نسدونال به اضافه 0.5 mg آتراکوریوم صورت گرفت. نگهداری بیهوشی با 50% N20 به اضافه هالوتان بود. بیماران گروه اسپاینال 10 mg دیازپام خوراکی شب قبل از عمل دریافت نمودند. 1 mg میدازولام به صورت پیش دارو تجویز شد و اسپاینال با 100 mg لیدوکایین یا 12 mg بوپیواکاژین انجام شد. سطح اسپاینال بالا، ناپایداری شدید همودینامیک، حوادث موثر بر حافظه در فواصل پیگیری از مطالعه حذف شد.یافته هانتایج این مطالعه نشانگر کاهش بهره حافظه (P<0.001)، کاهش بهره حافظه نزدیک (P<0.001)، کاهش شاخص کلامی (P<0.001)، کاهش شاخص توجه و تمرکز (P<0.001) را در 24 ساعت بعد از عمل در گروه بیهوشی عمومی نشان داد، اما در گروه اسپاینال چنین کاهشی مشاهده نشد و در سه ماه بعد در هر دو گروه تغییری مشاهده نشد که p.value در بهره حافظه، بهره حافظه کوچک، شاخص کلامی، و شاخص توجه و تمرکز به ترتیب P=0.094، P=0.171، P=0.20، P=0.67 بود. در رابطه با حافظه دور 24 ساعت بعد از عمل و 3 ماه بعد نسبت به قبل از عمل در هر دو گروه بدون تغییر باقی ماند.نتیجه گیریبنابراین پیشنهاد می گردد حداقل 24 ساعت بعد از بیهوشی عمومی از رانندگی و کار با وسایلی که نیاز به دقت و تمرکز دارند خودداری گردد.
کلیدواژگان: بیهوشی عمومی، بیهوشی اسپاینال، حافظه، مقیاس تجدید نظر شده حافظه و کسلر -
صفحه 299هدفبررسی آنزیمهای آنتی اکسیدان کاتالاز، گلوتاتیون –s ترانسفراز و پروتئین اشک و سرم بیماران.روش بررسیفعالیت اختصاصی آنزیمهای کاتالاز در اشک و سرم، فعالیت اختصاصی آنزیم گلوتاتیون -s ترانسفراز در سرم و مقادیر پروتئین در اشک و سرم مصدومین مبتلا به عوارض دیررس چشمی و گروه شاهد، اندازه گیری و مقایسه شد.یافته هاتفاوت معنی دار در فعالیت اختصاصی آنزیم کاتالاز سرم (P=0.045) و میزان پروتئین سرم (P<0.001) بین دو گروه بیمار و شاهد مشاهده شد.نتیجه گیریبا توجه به نقش خاص پراکسید هیدروژن در بیماری های چشمی و خصوصا قرنیه ای، تغییر تعادل سیستم اکسیدان/آنتی اکسیدان در سرم، اشک و بافتهای چشم اهمیت ویژه ای دارد. در مورد پروتئین، بررسی های بیشتر توسط الکتروفورز برای یافتن بخشی که منجر به افزایش مقدار تام پروتئین سرم بیماران شده است، ضروری می باشد.
کلیدواژگان: چشم، اشک، گاز خردل، کاتالاز، گلوتاتیون s- ترانسفراز