فهرست مطالب

دانشگاه علوم پزشکی بیرجند - سال پانزدهم شماره 2 (پیاپی 35، تابستان 1387)

نشریه دانشگاه علوم پزشکی بیرجند
سال پانزدهم شماره 2 (پیاپی 35، تابستان 1387)

  • تاریخ انتشار: 1387/05/11
  • تعداد عناوین: 12
|
  • عبدالرضا وارسته، فرحزاد جباری، مجتبی سنکیان صفحه 5
    آلرژی غذایی به واکنشهای غیرطبیعی بدن اطلاق می شود که به واسطه پاسخ سیستم ایمنی به اجزای غذایی ایجاد می گردند. در دهه های اخیر آلرژی به عنوان یک مشکل تهدیدکننده سلامت عمومی مطرح گردیده است. شیوع آلرژی غذایی در کودکان تا 10% تخمین زده شده است؛ این میزان در افراد بالغ کمتر از 2% می باشد. این شرایط در کشورهای مختلف دنیا متفاوت بوده و تا حدود زیادی از فرهنگ غذایی مردم تاثیر می پذیرد. آلرژی زا های غذایی، پروتئین ها و یا گلیکوپروتئین هایی با وزن مولکولی بین 10 تا 70 کیلودالتون می باشند. آلرژی زا ها بر اساس نحوه تحریک سیستم ایمنی به دو گروه تقسیم می شوند: نوع اول به دلیل تحریک سیستم ایمنی (پس از صرف مواد غذایی) باعث ایجاد پاسخ علیه مواد غذایی در روده می شوند و نوع دوم دارای واکنش متقاطع (تشابه ساختمانی) با آلرژی زا های موجود در هوا (اغلب گرده گیاهان) می باشند؛ بنابراین در نوع دوم، مرحله اول حساس سازی افراد، برخورد با آلرژی زای استنشاقی می باشد. در مرحله بعد چنانچه فرد از ماده خوراکی که تشابه آنتی ژنی با آلرژی زا های استنشاقی دارد، استفاده نماید، این ماده خوراکی باعث ایجاد آلرژی می شود. شکل گیری یک پاسخ آلرژیک نیز، اغلب، با تولید IgE در بدن در مواجهه با آلرژی زای غذایی آغاز می گردد. IgE اختصاصی به سلول های ماستوسیت و یا بازوفیل متصل و باعث دگرانولاسیون آنها در تماسهای بعدی با ماده آلرژی زا می شود. پیامد این فرایند، رها شدن تعداد فراوانی از واسطه ها از جمله هیستامین می باشد. این واسطه ها می توانند باعث ایجاد علائم بالینی آلرژی مانند کهیر، خارش و شوک آنافیلاکسی شوند. تشخیص آلرژی های غذایی با روش های مختلف درون تنی و برون تنی صورت می گیرد که می توان به گرفتن شرح حال از بیمار، معاینه فیزیکی، تست پریک، حذف غذاهای مشکوک از رژیم بیمار و انواع تست های چالش اشاره نمود. از جمله متداولترین درمانها که برای آلرژی های غذایی به کار گرفته می شوند، حذف ماده غذایی آلرژی زا از رژیم غدایی بیمار، درمانهای دارویی، ایمونوتراپی و درمان با مکمل های غذایی می باشد. در سالهای اخیر نیز استفاده از آلرژی زا های غذایی نوترکیب با کمک مهندسی ژنتیک امکان تشخیص انواع آلرژی ها را با حساسیت بالایی فراهم ساخته است.
    کلیدواژگان: آلرژی، آلرژی زا، آلرژی غذایی
  • سید محمد جواد مرتضوی، الهام داعی، محسن قاسمی، مهدی بلالی مود * صفحه 21
    زمینه و هدف

    جیوه سمی ترین عنصر غیر رادیواکتیو می باشد که تاکنون شناخته شده است. در حدود 50% آمالگام دندانی از جیوه تشکیل شده است. میدانهای الکترومغناطیسی می توانند موجب افزایش آزادشدن جیوه از دندانهای ترمیم شده با آمالگام گردند. مطالعه حاضر با هدف تعیین اثر امواج میکروویو تابشی از تلفن های همراه GSM بر روی میزان آزادشدن جیوه از ترمیم های آمالگام دندان انجام شد.
    روش تحقیق: در این مطالعه کارآزمایی بالینی شاهددار، غلظت جیوه ادرار 14 دانشجوی دختر 19-23 ساله قبل از ترمیم (سطح صفر) و روزهای 1 تا 4 پس از ترمیم سنجیده شد. تمام افراد مورد مطالعه از رژیم غذایی یکسانی برخوردار بودند. برای هر فرد، ترمیم دندانی روی 2 دندان مولر در یک سمت (سمت قرارگیری تلفن همراه) صورت گرفت که شامل یک ترمیم کلاس 1 و یک ترمیم کلاس 2 در شرایط حجم و سطح یکسان پرکردگی بود. تمامی دانشجویان شرکت کننده در این مطالعه قبل از ورود به مطالعه، از تلفن همراه استفاده نکرده بودند و دندان پرشده با آمالگام هم نداشتند. گروه آزمون شامل 7 دانشجوی دختر بود که طی روزهای 1-4 پس از ترمیم روزانه 15 دقیقه از یک دستگاه تلفن همراه Nokia 3310 با SAR=0.96 W/kg در وضعیت Talk Mode استفاده کردند. هفت دانشجوی دختر هم که از هر لحاظ به جز قرارگرفتن در معرض امواج الکترومغناطیسی تلفن همراه، با گروه آزمون تفاوتی نداشتند، به عنوان شاهد انتخاب شدند. نمونه های ادرار یک ساعت پس از اتمام مرحله مواجهه واقعی (تابش امواج میکروویو از تلفن همراه در حال مکالمه) یا مواجهه کاذب (بدون تابش امواج میکروویو در حالتی مشابه قبل) جمع آوری شدند. میزان جیوه نمونه ها با روش جذب اتمی بخار سرد اندازه گیری شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و آزمونهای t مستقل و ANOVA در سطح معنی داری 05/0 α= مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

    یافته ها

    سطح جیوه آزادشده از ترمیم های آمالگام پس از قرارگیری در معرض امواج میکروویو تابشی از تلفن همراه افزایش پیدا کرد. سطح متوسط غلظت جیوه اندازه گیری شده در نمونه های ادرار در گروه آزمون از سطح صفر تا 4 (روز قبل از ترمیم، روز اول، روز دوم، روز سوم و روز چهارم) به ترتیب 25/0 ± 43/2، 27/0 ± 71/2، 25/0 ± 79/3، 27/0 ± 8/4 و 32/0 ± 5/4 میکروگرم در لیتر و در نمونه های ادرار گروه شاهد به ترتیب معادل 22/0 ± 07/2، 30/0 ± 34/2، 25/0 ± 51/2، 24/0 ± 66/2 و 32/0 ± 76/2 میکروگرم در لیتر محاسبه گردید. تفاوت سطح جیوه در گروه های آزمون و شاهد در روزهای صفر و روز اول پس از ترمیم از نظر آماری معنی دار نبود؛ در حالی که این تفاوت در روزهای دوم (01/0 P<)، سوم (001/0 P<) و چهارم (001/0 P<) پس از ترمیم معنی دار بود.

    نتیجه گیری

    ارتباط معنی داری بین استفاده از تلفن های همراه و آزادشدن جیوه آمالگام دندان در ادرار وجود دارد. این یافته ها گزارشهای اولیه ای را که نشان دهنده افزایش رهاشدن جیوه از آمالگام به واسطه جوشکاری در زیر آب بود، تائید می نمایند.

    کلیدواژگان: تلفن همراه، میدانهای الکترومغناطیسی، جیوه، آمالگام دندانی
  • هما فال سلیمان، افسانه محمدی صفحه 29
    زمینه و هدف
    نارسایی قلبی یکی از شایعترین بیماری های قلبی- عروقی با میزان بالای مرگ و میر و ناتوانی می باشد. بتابلوکرها یکی از ارکان اساسی درمان این بیماران محسوب و موجب کاهش مرگ و میر و بهبود علائم و عملکرد بطن چپ می شوند. با توجه به شیوع روزافزون این بیماری در کشور، مطالعه حاضر با هدف تعیین مقایسه ای متوپرولول و کارودیلول در درمان بیماران با نارسایی قلبی انجام شد.
    روش تحقیق: در این مطالعه کارآزمایی بالینی که از فروردین سال 1384 لغایت خرداد سال 1385 انجام شد، تعداد 73 بیمار با نارسایی قلبی پیشرفته (30-35% EF=) و در فانکشنال کلاس 1 تا3 به مدت شش ماه مورد بررسی شدند. از این تعداد 38 بیمار با متوپرولول تارترات و 33 بیمار با کارودیلول تحت درمان قرار گرفتند. دوز مصرفی متوپرولول 75 میلیگرم روزانه (2 بار در روز) و دوز کارودیلول 25 میلیگرم روزانه (2 بار در روز) بود. علائم بالینی بیمار و شاخصهای عملکرد سیستولیک بطن چپ دراکوکاردیوگرافی قبل و پس از مطالعه در پرسشنامه ثبت شد و سپس با کمک نرم افزار آماری (5/11) SPSS این تغییرات مورد مقایسه قرار گرفتند.
    یافته ها
    میانگین سنی بیماران در گروه متوپرولول 6/6 ± 57 و در گروه کارودیلول 3/7 ± 8/56 سال بود. کاهش ضربان قلب و فشارخون با درمان در دو گروه مشابه بود. فانکشنال کلاس بیماران در دو گروه به اندازه یک کلاس بهبود داشت (001/0 P<). درگروه متوپرولول [1] LVEDD به میزان 78/8 میلیمتر (001/0 P<) و [2] LVESD به میزان 33/2 میلیمتر کاهش داشت (001/0= P). مقدار [3] LVEDV 3/4 سی سی و [4] LVESV 3/7 سی سی کاهش داشت (به ترتیب 008/0= P و 001/0 P<) و متوسط [5] LVEF 3/3% افزایش داشت (001/0= P). در گروه کارودیلول مقدار LVEDD 78/2 میلیمتر و LVESD 57/1 میلیمتر کاهش داشت (به ترتیب با 001/0 P< و 045/0 P=). LVEDV به میزان 3/2 سی سی (53/0= P) و LVESV به میزان 3/7 سی سی (007/0= P) کاهش داشت و متوسط LVEF 2/2% افزایش داشت (004/0= P). مقایسه این تغییرات در دو گروه با هم تفاوت آماری قابل توجهی نداشت.
    نتیجه گیری
    بر اساس یافته های این مطالعه در بیماران با نارسایی قلبی و فانکشنال کلاس 1 تا 3، تجویز متوپروپرولول تارترات و کارودیلول سبب بهبود علائم بیمار و عملکرد بطن چپ می شود و تفاوت مهمی بین این دو دارو از این نظر وجود ندارد.
    کلیدواژگان: متوپرولول، کارودیلول، نارسایی قلبی، بتابلوکر
  • علیرضا فاضل، محمدرضا نیکروش، مهدی جلالی صفحه 37
    زمینه و هدف
    در مطالعات متعددی مشخص شده است که مولکول فوکوز در زنجیره های قندی گلیکوپروتئین خاصی وجود دارد که مسؤول نقل و انتقال مواد مختلف در طول زواید عصبی نورون های نابالغ محسوب می شود. علاوه بر این در ضمن تکامل جنینی نیز در سطح سلول های مشتق شده از اکتودرم ظاهر شده و در بسیاری از پدیده های تکاملی نقش بحرانی ایفا می نماید. هدف از این پژوهش بررسی این واقعیت بود که آیا مولکول فوکوز در گسترش رشته های عصبی در اوایل شکل گیری لوله عصبی و همچنین تمایزات سلولی آن وجود دارد و نحوه توزیع آن در خلال این پروسه تکاملی چگونه است؟
    روش تحقیق: در این مطالعه تجربی از 24 موش ماده نژاد Balb/c استفاده شد و جنین های مربوط به روزهای دهم تا پانزدهم حاملگی جمع آوری گردید و پس از ثبوت و تهیه برشهای بافتی با استفاده از لکتین های اختصاصی LTA، UEA-1 و OFA رنگ آمیزی شدند.
    یافته ها
    یافته های این تحقیق نشان داد که از میان سه لکتین به کار رفته برای ردیابی مولکول فوکوز، فقط OFA (Aleuria Aurantia) قادر است در اوایل تکامل لوله عصبی واکنش نشان دهد. این واکنش ها در مناطق حسی و حرکتی نخاع از روز یازدهم آغاز و تا روز چهاردهم جنینی کامل گردید. در طی این مدت فونیکولوس های قدامی، طرفی و خلفی و رشته های عصبی در صفحات بالی و قاعده ای به این لکتین واکنش نشان دادند. گانگلیون های ریشه پشتی نخاع نیز در مراحل خاصی از تکامل واکنش نشان دادند. در آزمایش با لکتین های LTA و UEA-1 هیچ نوع واکنشی در هیچ یک از بخشهای لوله عصبی در هیچ مرحله ای مشاهده نگردید.
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج این تحقیق، در طی دوران مورفوژنیک لوله عصبی موش، رشته های عصبی در حال تکامل دارای گلیکوکانجوگیت بسیار اختصاصی حاوی فوکوز بوده که فقط با لکتین OFA مشخص می گردد. علاوه بر این، وجود گلیکوپروتئین مزبور در سطح سلولی و ماده خارج سلولی مناطقی از لوله عصبی، نقش کلیدی این مولکول را در پدیده نوروژنز مشخص می نماید.
    کلیدواژگان: تکامل لوله عصبی، لکتین هیستوشیمی، فوکوز، موش
  • محمدهادی صادقیان، نوریه شریفی، حسین آیت اللهی، محمد خواجه دلویی صفحه 46
    زمینه و هدف
    آنژیوژنز نقش عمده ای در تهاجم و متاستاز تومورهای بدن دارد. در برخی از سرطان ها رابطه بین آنژیوژنز و پیش آگهی بد بیماری بخوبی نشان داده شده است؛ اما در مورد آنژیوژنز در نئوپلاسم های هماتولوژیک مطالعات بسیار محدودی انجام شده است. تحقیق حاضر با هدف انجام مقایسه ای بین بافت طبیعی و درگیری لوسمیک مغز استخوان از نظر آنژیوژنز که با MVD Microvessel Density)) ارزیابی می گردد، انجام شد.
    روش تحقیق: در این مطالعه مورد- شاهدی، بامراجعه به بایگانی بخش آسیب شناسی بیمارستان قائم (عج) مشهد، تعداد 30 مورد لوسمی حاد (بافت مغز استخوان) و30 مورد بافت طبیعی مغز استخوان انتخاب شدند. لام ها و بلوک های آنها استخراج و لام ها بازبینی شدند. پس از تایید نهایی از بلوک های پارافینی برش نازک تهیه شد و بر روی برش ها رنگ آمیزی ایمنوهیستوشیمی با نشانگر عامل رشد سلول های اندوتلیال (VEGF: Vascular Endothelial Growth Factor) انجام شد. پس از تهیه لام های مناسب، تعداد عروق کوچک یا MVD از شمارش عروق در نقاط با حداکثر تراکم عروقی (Hot Spot) در میدان دید میکروسکوپی با بزرگنمایی 400 برابر گزارش گردید.
    یافته ها
    میزان MVD یا آنژیوژنز در لوسمی حاد (2/20) به طور مشخصی بیشتر از افراد گروه شاهد (9/6) بود. از نظر آماری تفاوت در میزان MVD بین دو گروه بیماران مبتلا به لوسمی حاد و بافت طبیعی معنی دار بود (001/0 P<).
    نتیجه گیری
    یافته های این تحقیق، نشان داد که آنژیوژنز در لوسمی حاد به طور مشخصی بیشتر از افراد گروه شاهد (دارای بافت طبیعی) است اما تفاوت چندانی بین دو گروه لوسمی حاد لنفوبلاستیک و میلوبلاستیک وجود ندارد.
    کلیدواژگان: سرطان خون، تراکم عروقی کوچک، ایمنوهیستوشیمی، آنژیوژنز
  • حسین مدنی، حسن ناوی پور، پرویز روزبیانی، نورالدین موسوی نسب صفحه 54
    زمینه و هدف
    بیماری مولتیپل اسکلروزیس (MS) یک بیماری مزمن و غیر قابل علاج سیستم عصبی مرکزی است که عوارض و مشکلات فراوانی برای بیماران مبتلا ایجاد نموده و آنها را به سوی ناتوانی و وابستگی در زندگی سوق می دهد؛ بنابراین استفاده از روش ها و مداخلات مناسب جهت مقابله با این عوارض ضروری می باشد؛ مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش برنامه خودمراقبتی بر عوارض ناشی از بیماری در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS) در انجمن MS ایران انجام شد.
    روش تحقیق: در این مطالعه نیمه تجربی، 34 بیمار مبتلا به MS به طریق مبتنی بر هدف با روش نمونه گیری آسان انتخاب شدند. ابتدا قبل از آموزش برنامه خودمراقبتی، اطلاعات مورد نیاز (مشخصات فردی و عوارض ایجاد شده در اثر بیماری) از طریق پرسشنامه های اطلاعات فردی و فهرست مشکلات، از بیماران مورد پژوهش جمع آوری گردید. با بررسی اطلاعات حاصله و مشخص شدن انواع عوارض ایجادشده و مراقبتهای مورد نیاز، برنامه آموزشی مناسب برای آنها تهیه و تدوین شد؛ سپس کلاسهای آموزشی در طی هفت جلسه به صورت گروهی جهت آشنایی این بیماران با بیماری، علل، روش های تشخیصی، درمانها و برنامه های خودمراقبتی در زمینه مشکلات و عوارض ناشی از بیماری MS برگزار گردید؛ پس از آن به مدت یک ماه برنامه های خودمراقبتی توسط بیماران اجرا شد و پژوهشگران نیز با استفاده از فرم های بازنگری گزارشی، نمونه ها را کنترل نمودند. مجددا پرسشنامه های فهرست مشکلات پس از گذشت یک ماه توسط نمونه ها تکمیل شد و داده های قبل و بعد از مداخله با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و روش های آماری توصیفی و استنباطی t وج شده و ویلکاکسون در سطح معنی داری 05/0 P< مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    بین میزان به کارگیری برنامه خودمراقبتی توسط بیماران در مرحله قبل و بعد از مداخله تفاوت معنی داری وجود داشت؛ به گونه ای که میانگین نمره آنها از 3 (قبل از مداخله) به 76/26 (بعد از مداخله) افزایش یافت (0001/0= P)؛ همچنین قبل از مداخله میزان گرفتگی عضلات این بیماران 5/26%، احساس خستگی 9/55%، یبوست 1/44% و فراموشی 5/23% بود ولی پس از یک ماه اجرای برنامه خودمراقبتی، میزان گرفتگی عضلات این بیماران به 9/5%، احساس خستگی به 7/14%، یبوست به 8/11% و فراموشی به 7/14% کاهش پیدا نمود (05/0 P<).
    نتیجه گیری
    آموزش برنامه خودمراقبتی باعث افزایش افزایش خود مراقبتی در بیماران و همچنین کاهش تعدادی از عوارض بیماری مولتیپل اسکلروزیس می شود؛ بنابراین استفاده از برنامه خودمراقبتی جهت کاهش عوارض ناشی از این بیماری در مبتلایان پیشنهاد می گردد.
    کلیدواژگان: مولتیپل اسکلروزیس (MS)، برنامه خودمراقبتی، عوارض بیماری
  • همایون شیخ الاسلامی، امیر ضیایی، مریم شریعتمداری صفحه 60
    زمینه و هدف
    کتواسیدوز دیابتی (DKA) از عوارض حاد بیماران دیابتی است که درمان بموقع و صحیح، مرگ و میر ناشی از آن را کاهش می دهد. مطالعه حاضر با هدف تعیین فراوانی علائم بالینی، یافته های آزمایشگاهی و عوامل مستعدکننده بیماران مبتلا به کتواسیدوز دیابتی در بیمارستان بوعلی قزوین انجام شد.
    روش تحقیق: در این مطالعه توصیفی گذشته نگر، پرونده های پزشکی بیماران مبتلا به DKA بین سال های 1378-1383 در بیمارستان بوعلی قزوین مورد بررسی قرار گرفتند. در مجموع 60 اپیزود از نظر خصوصیات بالینی، یافته های آزمایشگاهی و مرگ و میر بیمارستانی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.
    یافته ها
    میانگین سن بیماران 74/11±63/26 سال بود. 60% بیماران زن و 40% مرد بودند. میانگین روزهای بستری 9/3±2/7 روز بود. کتواسیدوز دیابتی، به عنوان اولین نشانه دیابت در 3/18% موارد وجود داشت. ضعف و بی حالی شایعترین شکایت (50%) بیماران بود. 75% بیماران در زمان بستری هوشیار بودند؛ تب در 50% اپیزودها دیده شد. میانگین pH شریانی 1/0 ± 1/7 بود. هایپوناترمی در 25%، عفونت سیستم ادراری (UTI) در 54% و هایپوگلیسمی در 23% بیماران مشاهده شد. DKA مجدد در حین درمان در 3/3% اپیزودها رخ داد. میزان مرگ و میر 5% بود.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج این مطالعه که نمایانگر عدم آشنایی سیستم درمانی با برخورد و اداره DKA -که یکی از فوریتهای مهم طب داخلی می باشد- آموزش در این زمینه می تواند میزان شیوع و مرگ و میر را کاهش دهد.
    کلیدواژگان: دیابت نوع 1، کتواسیدوز دیابتی، هیپوگلیسمی
  • فیروزه سجادی، نوشین محمدی فرد، علیرضا خسروی، احمد باهنر، مریم مقرون، مریم فتحی، حسن علیخاصی صفحه 65
    زمینه و هدف
    بیماری های غیرواگیر بخصوص بیماری های قلبی- عروقی یک مشکل مهم بهداشتی در تمام جوامع می باشد. از طرفی بهترین راه برای پیشگیری از این بیماری ها، اصلاح شیوه زندگی است که در این میان نقش تغذیه صحیح بسیار مهم است. با توجه به اهمیت و نقش کارکنان بهداشتی برای آموزش تغذیه صحیح به جامعه جهت اصلاح شیوه زندگی، مطالعه حاضر با هدف تعیین دانش، نگرش و عملکرد تغذیه ای کارکنان بهداشتی در مورد پیشگیری از بیماری های قلبی- عروقی انجام شد.
    روش تحقیق: در این مطالعه توصیفی- مقطعی، تعداد 1421 نفر از کارکنان بهداشتی شامل پزشک، کارشناس، کاردان، بهورز و رابط بهداشتی انتخاب شدند. آگاهی، نگرش و عملکرد تغذیه ای افراد توسط پرسشنامه کتبی تعیین گردید. وضعیت تغذیه ای کارکنان بهداشتی توسط یک پرسشنامه بسامد خوراک تعیین شد و میانگین بسامد مصرف مواد غذایی در هفته بین گروه های شغلی کارکنان بهداشتی با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه و در سطح معنی داری 05/0Pمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. فراوانی کارکنان بهداشتی نسبت به عملکرد صحیح تغذیه نیز از طریق آزمون Chi-Square محاسبه شد.
    یافته ها
    میزان نمره آگاهی و نگرش کارکنان بهداشتی به ترتیب 7/17±43 و 2/31±3/59 از 100 نمره می باشد. آگاهی و نگرش و عملکرد پزشکان به طور معنی دار نسبت به سایر کارکنان بیشتر بود (05/0P<). پزشکان به طور معنی داری از عملکرد تغذیه صحیحی نسبت به سایر کارکنان بهداشتی برخوردار بودند (05/0P<).
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته های این مطالعه، به نظر می رسد آگاهی و نگرش بالا و عملکرد صحیح تر پزشکان نسبت به سایر گروه ها، با بالا بودن سطح تحصیلات و وضعیت اقتصادی و اجتماعی این افراد نسبت به سایر گروه های بهداشتی مرتبط باشد؛ از سویی عملکرد صحیح کارکنان در اطلاع رسانی به مردم درباره برخی از گروه های اصلی مواد غذایی ضعیف است؛ بنابراین با توجه به اهمیت نقش تغذیه در پیشگیری از بیماری های قلبی- عروقی، توجه بیشتر به آموزش تغذیه به کارکنان بهداشتی ضروری است.
    کلیدواژگان: دانش، نگرش و عملکرد، کارکنان بهداشتی، بیماریهای قلبی، عروقی
  • غلامرضا شریف زاده، سوری صغری راغبی، ولی الله زراعتکار، میترا مودی صفحه 73
    زمینه و هدف
    سوء تغذیه کودکان یکی از مشکلات بهداشتی مهم در جهان، بویژه در کشورهای در حال توسعه می باشد که عوارض نامطلوبی بر سلامت جسمی و ذهنی کودکان دارد؛ همچنین زمینه ساز عفونتها و از علل مهم مرگ و میر کودکان می باشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین شیوع سوءتغذیه در کودکان زیر شش سال انجام شد.
    روش تحقیق: این مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی بر روی 1807 کودک زیر شش سال استان خراسان جنوبی که به روش نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای سهمی از مناطق شهری و روستایی شش شهرستان تحت پوشش استان انتخاب شده بودند، انجام شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه کشوری طرح Anthropometric Nutrition Indicators Survey (ANIS) توسط کاردان و یا کارشناسان بهداشت خانواده آموزش دیده با مصاحبه با مادر جمع آوری گردید. اندازه گیری قد و وزن با روش استاندارد و ترازوی سکا و با دقت 50 گرم اندازه گیری شد. برای بررسی سوء تغذیه از سه شاخص وزن به سن (کم وزنی)، وزن به قد (لاغری) و قد به سن (کوتاهی قد) استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و EPI-Info 2000 و آزمون Chi-Square در سطح معنی داری 05/0α= مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    از 1807 کودک مورد مطالعه، 7/51% پسر و بقیه دختر، 2/52% ساکن شهر و بقیه ساکن روستا، 37% کمتر از 24 ماه و بقیه بالای 24 ماه بودند. از نظر شاخص کم وزنی 2/52% طبیعی، 9/34% کم وزنی خفیف، 7/11% کم وزنی متوسط و 2/1% کم وزنی شدید داشتند که شیوع کم وزنی با محل سکونت، شغل مادر و سطح تحصیلات والدین ارتباط معنی داری نشان داد. از نظر شاخص کوتاهی قد 55% طبیعی، 4/28% کوتاهی قد خفیف، 7/12% متوسط و 9/3% کوتاهی قد شدید داشتند که با محل سکونت، سن کودک، شغل مادر و تحصیلات والدین ارتباط معنی داری داشت (05/0P<). از نظر شاخص لاغری 8/67% طبیعی، 7/24% لاغری خفیف، 9/5% متوسط و 6/1% لاغری شدید داشتند که با جنس و محل سکونت ارتباط معنی داری را نشان داد (05/0P<).
    نتیجه گیری
    با توجه به شیوع بالای سوء تغذیه در کودکان و ارتباط آن با متغیرهای مربوط به طبقه اقتصادی- اجتماعی، انجام اقداماتی همچون ارتقای سطح سواد والدین بویژه مادران، تداوم تغذیه با شیر مادر تا دو سالگی و بهبود وضعیت تغذیه کودکان زیر شش سال و ارتقای سطح آگاهی مادران در زمینه تغذیه کودکان توصیه می شود.
    کلیدواژگان: سوء تغذیه، کم وزنی، کوتاهی قد، لاغری، زیر شش سال، خراسان
  • علی محمد ایزدپناه، حمیدرضا مشرقی مقدم، مسعود ضیایی، منصوره فؤادالدینی، فاطمه صغری عبادیان صفحه 80
    زمینه و هدف
    ویروس هپاتیت B عامل ایجاد هپاتیت حاد و مزمن، سیروز کبدی و کارسینوم هپاتوسلولار است و شیوع آن در آمریکا 1/0-5/0% و در ایران 6/1-5/6% گزارش شده است. در حال حاضر تنها راه مطمئن پیشگیری، واکسیناسیون است ولی واکسیناسیون ایمنی کامل (100%) را تامین نمی کند. میزان تشکیل آنتی بادی سه روز پس از تزریق واکسن 79-90% است. سطح آنتی بادی با گذشت زمان نزول می کند. مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان ایمنی زایی ناشی از واکسیناسیون کامل هپاتیت B در شاغلین پرستاری و ارتباط سطح ایمنی با متغیرهای سن، جنس، شاخص توده بدنی، محل کار و مدت زمان سپری شده از آخرین دوز واکسن انجام شد.
    روش تحقیق: این مطالعه توصیفی- تحلیلی به صورت مقطعی در سال 1383 و بر روی 112 نفر از شاغلین پرستاری بیمارستانهای دانشگاهی ولی عصر (عج) و امام رضا (ع) بیرجند که سه نوبت واکسن دریافت کرده بودند و از آخرین نوبت واکسن آنها 2 ماه تا 5 سال می گذشت، انجام شد. ابتدا 4 میلی لیتر خون از افراد مورد مطالعه گرفته شد و همزمان اطلاعات فردی در پرسشنامه ثبت گردید؛ سپس با استفاده از کیت رادیم کشور ایتالیا به روش Anti- HBs ELISA نمونه ها به صورت کمی اندازه گیری شدند.
    یافته ها
    در این تحقیق تیتر آنتی بادی در 4/88% از افراد مورد بررسی، بالای mIU/mL 10 بود. سطح آنتی بادی محافظتی در 5/12% نسبی و در 9/75% مناسب بود. ارتباط معنی داری بین سطح آنتی بادی و متغیرهای جنس، سن، نوع بخش و سطح شاخص توده بدنی در افراد مورد مطالعه مشاهده نگردید (05/0P>).
    نتیجه گیری
    با توجه به این که 6/11% از افراد مورد تحقیق، سطح آنتی بادی محافظت کننده نداشتند، اندازه گیری سطح آنتی بادی HBs در کارکنان پرستاری و واکسیناسیون مجدد در افراد غیرایمن توصیه می گردد.
    کلیدواژگان: آنتی بادی HBs، پیشگیری، واکسیناسیون، شاغلین پرستار، هپاتیت B
  • سید غلامرضا مرتضوی مقدم صفحه 86
    در حالی که ترومبو آمبولی ریه پدیده ای شایع می باشد ولی بروز هیپرتانسیون ترومبو آمبولیک پولمونر پدیده ای نادر است. دلیل این که چرا فقط در برخی بیماران به دنبال ترومبو آمبولی، هیپرتانسیون بروز می کند نیز دقیق مشخص نمی باشد. در گزارش حاضر خانمی 35 ساله با سابقه 10 ساله از بروز نفس تنگی و ادم اندام تحتانی پیشرونده به دنبال یک حادثه ترومبو آمبولیک معرفی می شود که در نهایت برای وی تشخیص هیپرتانسیون ترومبوآمبولیک پولمونر داده شد. مشکل این بیمار بعد از زایمان دوم شروع شده بود. این فرد سابقه داشتن اولین فرزند را با بیماری مادرزادی قلب نیز دارد که در سن 5 ماهگی فوت نموده است. درمانهای رایج در درمان حوادث ترومبوتیک شامل انتی کواگولانت در کنترل بیماری موثر واقع نشده و در نتیجه هیپرتانسیون شدید پولمونر پس از 10 سال بروز کرده است. بررسی های انجام شده از جمله سی تی اسکن اسپیرال نشان داد که بیماردچار ترومبوزهای وسیع در عروق بزرگ پولمونر است و از نظر آنتی بادی آنتی فسفو لیپید مثبت است. بیمار هیچ علائمی از واسکولیت سیستمیک نداشت و آزمایشات سرولوژی نیز از این نظر منفی بود؛ بنابراین تشخیص سندروم آنتی فسفو لیپید اولیه بدون بیماری زمینه ای روماتیسمی و واسکولیت مطرح گردید. به دلیل بروز هیپرتانسیون شدید پولمونر (فشار پولمونر 105 میلیمتر جیوه) بیمار جهت ترومبو اندآرتریکتومی به جراح معرفی شد ولی به دلیل وسیع بودن ترومبوزها در هر دو شاخه پولمونر عمل جراحی ممکن نشد و درمان با پردنیزولون به میزان 60 میلیگرم در روز و دوز بالاتری از وارفارین شروع شد و علائم بالینی شامل ادم و نفس تنگی بهبودی قابل توجهی پیدا کرد. در مطالعه حاضر، نقش احتمالی این سندروم در بروز هیپرتانسیون ترومبو امبولیک پولمونر، بیماری مادرزادی قلب، و راهکار درمان مورد بحث قرار خواهد گرفت.
    کلیدواژگان: هیپرتانسیون پولمونر، سندروم آنتی فسفو لیپید، بیماری مادرزادی قلب
  • سعید کلباسی، سید هادی اخباری، فرنوش شریفی مود صفحه 92
    کوشینگ سندرومی است که به علل مختلف بروز می کند؛ نسبتا ناشایع ولی در صورت عدم درمان مرگ آور می باشد. شایعترین علت درون زای آن بیماری کوشینگ یا کوشینگ هیپوفیزی است. این بیماری به دلیل وجود آدنوم در هیپوفیز قدامی بروز می کند. مسئله ای که در درمان این بیماران بسیار اهمیت دارد تشخیص و افتراق بیماری کوشینگ (هیپوفیزی) و سندروم کوشینگ (آدرنال) از یکدیگر است که تا 90 % موارد توسط آزمایشات هورمونی و بررسی های رادیولوژیک قابل افتراق است. نسبت ابتلا زنان به مردان 5 به 1 می باشد. در بیماری کوشینگ به دلیل افزایش سطح هورمون آدرنوکورتیکوتروپین (ACTH) در دراز مدت هیپرپلازی دو طرفه آدرنال بوجود می آید و علاوه بر آن می تواند حالت ندولر (گره ای) هم در آدرنال ایجاد کند که موارد یک طرفه آن سبب اشتباه در تشخیص می گردد. در این مقاله دو مورد مبتلا به بیماری کوشینگ که به دلیل عدم انجام به موقع تستهای هورمونی و انجام زودرس بررسی های رادیولوژیک برای آنها تشخیص تومور آدرنال (به خاطر وجود ندول یک طرفه) داده شده بود و هر کدام تحت یک عمل آدرنالکتومی یک طرفه بی مورد قرار گرفته بودند، گزارش می شوند. پس از عمل بهبودی در وضع بیماران مشاهده نشد و با انجام آزمایشات هورمونی در این دو بیمار، تشخیص بیماری کوشینگ در آنها داده شد و هر دو تحت عمل جراحی ترانس اسفنوئیدال (TSS) قرار گرفتند. پس از عمل علائم این بیماران بهبود یافت؛ البته بیماری هر دو پس از مدتی عود کرده که با انجام رادیوتراپی و درمان با کتوکونازول (آدرنالکتومی طبی) علائم بیماری هر دو کنترل شد و هم اکنون هر دو تحت نظر می باشند.
|
  • Dr A. Varasteh, Dr F. Jabbari, Dr M. Sankian Page 5
    Food allergy can be defined as adverse, immunomediated reactions to foods that occur in certain individuals. Food allergy is being increasingly recognized as a public health problem over the last few decades. It has been estimated that up to 10% of children and less than 2% of adults suffer from some type of food allergy. The situation varies in different countries depending on dietary eating pattern. Usually food allergens are proteins or glycoproteins with a molecular weight ranging from 10-70 kDa. Depending on the route of sensitization, food allergy is the result of either genuine reactivity to comestibles through the gastrointestinal tract (class I food allergens) or secondary sensitization to cross-reactive food allergens as a consequence of the initial reactivity to homologous pollen-related allergens (class II food allergens). An allergenic reaction occurs after an initial sensitization to a food allergen where IgE antibodies are produced. Subsequent exposures to the allergen may result in activation/degranulation of mast cells and basophiles (due to cross linking of IgE antibodies by allergens) and release biological mediators (such as histamine) that manifest in observable reaction such as hives, rashes, and anaphylactic shock. Diagnosis of food allergies could be based on in vitro or/and in vivo tests such as clinical history, physical examination, Prick test, elimination of suspected foods from the patient’s diet and different types of food challenge tests. The elimination of food allergens from the diet, pharmacological treatment, immunothrapy and supplementary treatments are the most common treatments. In recent years, the use of recombinant food allergens recruiting genetic engineering, allows highly sensitive detection of sensitization profiles.
  • Smj. Mortazavi, E. Daiee, M. Ghasemi, M. Balali Mood Page 21

    Mercury or Hydrargyrum (Hg) is the most non-radioactive toxic element known. Dental amalgam is made up of 50% mercury.. Electromagnetic fields may increase the emission of mercury from dental amalgam fillings. It was thus aimed to study the effects of electromagnetic fields of mobile use on the level of mercury released from dental amalgam restorations. In this case control clinical trial, study urinary mercury concentrations of 14 healthy University students were measured both before amalgam restoration (zero level), and on days 1, 2, 3 and 4 after restoration. All the subjects had the same diet. Dental treatment was given for all 14 students regarding 2 molars on one side (i.e the side of cellphone exposure), one class I and one class II restorations with identical volume and surface area of the amalgam fillings). All the students had not used mobile phones before the study and did not have any previous amalgam restorations. The test group consisting of seven female students were exposed to microwave radiation emitted from a Nokia 3310 mobile phone (SAR=0.96 W kg-1) that was in talk mode for 15 minutes on days 1-4 after restoration. Seven other female students who had the same condition matched the first group except exposure to microwave radiation were taken as the controls. Urine samples were collected 1 hour after each mobile use (real exposure) and one hour without mobile use (false exposure). After freezing, the samples were sent to the Toxicology Laboratory of Imam Reza Hospital (Mashhad, Iran) and mercury levels in samples were measured by cold vapor atomic absorption spectrometry. The obtained data was analysed by means of a statistical software (SPSS version 13.0) and statistical tests of ANOVA and Student-t at the significant level of P≤0.05.

    Results

    Our study demonstrated an elevation of mercury level released from dental amalgam fillings after exposure to microwave radiation emitted form mobile phones. Mean (±SE) concentration levels of mercury in urine samples in the case group were 2.43±0.25, 2.71±0.27, 3.79±0.25, 4.8± 0.27 and 4.5±0.32 g/L one day before the amalgam restoration and on days 1, 2, 3 and 4, respectively. But mean Hg concentration levels in controls were 2.07±0.22, 2.34±0.30, 2.51±0.25, 2.66± 0.24 and 2.76±0.32 g/L on the respective days. Results obtained from this study show a significant increase of the mercury release in urine after mobile phone use. This finding confirms early reports that showed an increased release of mercury from dental amalgam restorations in undersea welding.

  • Dr H. Fal Soleiman, Dr A. Mohammadi Page 29
    Background And Aim
    Heart failure is one of the most prevalent diseases with high mortality and disability. Beta blockers are among basic drugs treating the disorder and leading to reduction in cardiovascular mortality, and improvement of symptoms and left ventricular function. Regarding the increasing prevalence of this disease, the present study was carried out to compare carvedilol with metoprolol in the treatment of patients with heart-failure.
    Material And Methods
    In this analytical and prospective study, which was carried out between March 2005 and June 2006, 73 patients with advanced heart failure (ejection fraction=EF= %30-35%) and functional class (FC) I to III were followed up for 6 months. 38 cases of the patients received metoprolol tartrate and 33 cases received carvedilol. Clinical data and left ventricular (LV) function indices before and after treatment as shown in echocardiography were recorded in a questionnaire. Then, these changes were compared statistically by means of SPSS (11.5).
    Results
    Mean age of the patients in the metprolol group was 576.6 and in the carvedilol was 56.87.3 years. Average daily dose of metoprolol and carvedilol was 75 mg and 25 mg respectively. Heart rate and blood pressure reduction due to respective treatments (NYHA class) Improvement was similar in two groups. Functional class of patients in both groups improved one degree (P<0.001). In metoprolol treated patients. Left Ventricular End Diastolic Diameter (LEDD) and Left Ventricular End Systolic Diameter (LVESD) reductions were 8.7mm and 2.3mm (P<0.001, P<0.001) as well as Left Ventricular End Diastolic Volume (LVEDV) and Left Ventricular End Systolic (LVES) reductions were 4.3 cc and 7.3 cc (P=0.008, P<0.001), respectively. Mean EF increased 3.3%. (P=0.000). In carvedilol treated patients LEDD and LESD reduced 2.78 mm (P<0.001) and 1.57 mm (P=0.045) and LVEDV & LVES reduced 2.3 cc (P=0.53) and 7.3 cc (P=0.007), respectively, and mean EF Increased 2.2% (P=0.004). There were no statistically significant differences between the two groups.
    Conclusion
    In heart failure patients with FC I to III both metoprolol tartrate and carvedilol administration improves symptoms of the disease and LV function. In this study no significant differences were observed between the effects of the two drugs.
  • Dr Ar. Fazel, Dr Mr. Nikravesh, Dr M. Jalal Page 37
    Background And Aim
    Various investigations have shown that fucosylated glycoconjugates components of the cell surface and extracellular matrix play crucial roles in critical morphogenetic and histogenetic events along neuronal projections of immature neurons during embryonic development. In addition, fucosylated glycoconjugate within the axoplasm of the adult neurons is involved in fast transporting protein molecules (FTP). The aim of the present study was to investigate whether fucose terminal sugar is present during early projection of developing central nervous system.
    Materials And Methods
    In this experimental study, 24 female Balb/C mice were selected randomly and from embryonic day 10 to 15, all specimens were sacrificed and their embryos were fixed, serially sectioned and lectin histochemistry carried out. by using LTA-1, UEA-1 and OFA which are all specific to fucose.
    Results
    Our study revealed that among the three fucose binding lectins tested only OFA (Aleuria aurantia) reacted with the neural tube during development.These reactions in motor and sensory zones of spinal cord started on the eleventh day of embryonic period and ended by the fourteenth day. During this period anterior, lateral and posterior funiculus, neuronal fibers in alar and basal plates as well as medium-sized neurons around posterior root ganglion showed reactions. The other fucose specific lectins, UEA-1 and LTA, failed to bind to any part of spinal cord during neurolation
    Conclusion
    These data indicate that fucosylated glacoconjugate specific for Aleuria aurantia appears to play a crucial role in neuronal projection during early mouse neurolation and may illustrate also the decisive function of this molecule in controlling cell surface interactions during neuronal development
  • Dr Mh. Sadeghian, Dr N. Sharifi, H. Ayatallahi, M. Khajeh Daloei Page 46
    Background And Aim
    Angiogenesis is essential in the progression and metastasis of solid tumors. It has been proved that increase in angiogenesis within primary solid tumors is actually associated with nodal metastasis and risk prognosis of some malignancies. In contrast, regarding hematologic neoplasms very limited studies have been done. The goal of the present study was to determine MVD (Microvessel density) in acute leukemia and compare it with MVD in normal tissues.
    Materials And Methods
    In this study 30 cases with acute leukemia and 30 normal controls were selected. These had been diagnosed and archived in the pathology department of Mashhad Ghaem hospital. Their blocks and slides were prepared and examined. After their final approving, the paraffin blocks were thinly sliced and the slices were immunohistochemically stained for VEGF (Vascular Endothelial Growth Factor) Immunohistochemical slides were evaluated for hot spots of MVD in the tissue in the microscopic field of vision with 400 times magnification.
    Results
    MVD or angiogenesis in acute leukemia was 20.2% which was obviously more than that in the controls (6.9%).The difference between the two groups was statistically significant (P<0.001).
    Conclusion
    Angiogenesis in acute leukemia is significantly higher compared with the controls (who had normal tissues).But there was no significant difference between acute myeloid leukemia and acute lymphoblastic leukemia.
  • H. Madani, H. Navipour, P. Roozbayani, N. Mousavinasab Page 54
    Background And Aim
    Multiple sclerosis (MS) is a chronic and incurable disease of central nervous system (CNS), which causes a lot of complications and problems for patients and leads to their life dependency and disability. Thus, it is necessary to utilize appropriate methods and interventions in order to reduce these problems in MS patients. The purpose of this research, which was done in the Iranian MS Society, was to find out the effects of a self- care education program on complications of MS patients.
    Materials And Methods
    In this quasi – experimental study, 34 patients with MS were selected based on purposive and accessible sampling method. Before implementing the education program, primary information (demographic data and complications resulting from MS) were collected through demographic and health- problem index questionnaires. After studying the obtained data and identifying the complications resulted and the necessary care program instructional classes were held for seven sessions to acquaint MS patients with causes, diagnostic methods, treatment, and self-care programs as regards its complications. Then, self-care programme was followed by patients for one month and researchers, too, checked the subjects through reportorial revision checklists. Again, health-problem index questionnaires were filled out by the same subjects after one month. Pre/Post intervention data were analysed by means of SPSS software, descriptive statistical methods, including Student paired-t, and Wilcoxon tests at the significant level P<0.05.
    Results
    There was a highly significant (P=0.0001) difference between the rate of complications before and after the self-care education programme the mean score increased from “3” to “26.76” before and after education, respectively.. Moreover, before the intervention 26.5 % of the subjects had muscular seizure, 55.9% fatigue, 44.1% constipation, and 23.5% suffered from amnesia. But after one month, these percentages changed to 5.9%, 14.7%, 11.8%, and 14.7% respectively (P<0.05).
    Conclusion
    Self-care education increases patients’ taking self- care and reduces some of the complications of MS. Therefore, it is recommend that self- care education programs should be used to decrease these complications.
  • Dr H. Sheikholeslami, Dr A. Ziaee, Dr M. Shariatmadari Page 60
    Background And Aim
    ِDiabetic ketoacidosis is one of the major complications of diabetes whose due treatment can reduce its mortality. The aim of this study was to evaluate the clinical manifestation, laboratory data and precipitating factors in admitted patients to Booali hospital in Ghazvin.
    Materials And Methods
    In this descriptive retrospective study, all medical files of DKA patients between 1999 and 2004 in Ghazvin Booali hospital were surveyed. Totally, 60 episodes were evaluated with respect to clinical features, lab. findings and hospital mortality. Finally, the obtained data was statistically analyzed by means of SPSS software.
    Results
    Mean±SD age of patients was 26. 63±11. 74. Females and males were 60% and 40%, respectively. Mean±SD hospitalization time was 7. 2±3. 9 days. DKA as the first symptom of diabetes occurred in 18. 3% of clients. Feebleness and weakness were the most common complaint in 50% of patients, 75% were alert to their problem when hospitalized. Fever was detected in 50 %. The mean PH was 7. 1±0. 1. Hyponatremia occurred in 25%, urinary tract infection (UTI) in 54%, and hypoglycemia in 23% of the patients. During management, recurrent DKA was found in 3. 3% and mortality rate was 5%.
    Conclusion
    Regarding the results of the study, which confirms lack of knowledge of the clinical staff as to how to confront and manage DKA-as a medical emergency due education in this field can reduce prevalence and mortality of DKA.
  • Dr F. Sajjadi, Dr N. Mohammadifard, Dr A. Khosravi, Dr A. Bahonar, Dr M. Maghroon, Dr M. Fathi, Dr H. Alikhasi Page 65
    Background And Aim
    Non-communicable diseases especially cardiovascular diseases (CVD) are a major health problem in all communities. Moreover, the best preventive measure concerning such diseases is the improvement of lifestyles in which proper nutrition has an important role. Thus, health-care providers have an important role in teaching proper nutrition to the community. The aim of present study was to determine nutritional knowledge, attitude and practice of health-care providers about CVD prevention.
    Materials And Methods
    In this cross-sectional and descriptive study, 1421 health professionals including physicians, adepts, health technicians, health workers, and health volunteers were chosen. Nutritional knowledge, attitude and practice of the subjects were determined by means of a questionnaire. Food consumption frequency of these health professionals was determined by using a food frequency questionnaire and their respective mean weekly frequency of food consumption was analyzed by means of one-way ANOVA and P≤0.05 was taken as the significant level. Frequency of correct nutritional practice in health professionals was calculated through Chi-Square test.
    Results
    Mean percent of knowledge and attitude scores of health professional were 43±17.7 and 59.3±31.2 respectively. Physicians’ knowledge, attitude, and practice was significantly more than those of other professionals (P<0.05). Physicians had better nutrition practice compared with other health professionals (P<0.05).
    Conclusion
    High knowledge, attitude, and correct practice of most physicians in comparison with other groups is related to their higher education and their better economical and social status. Other health professionals’ practice to inform people about some of basic food stuffs is not enough. Then, with regard to the preventive role of nutrition in CVD, more education of the health staff is necessary.
  • Ghr. Sharifzadeh, S. Raghebi, Dr V. Zeraatkar, M. Moodi Page 73
    Background And Aim
    Malnutrition is one of the important health problems throughout the world, particularly in developing countries, which has undesirable effects on mental and physical health of children. It is an underlying factor of infection and an important cause of child mortality in these countries. The aim of this study was to find out the prevalence of malnutrition in children under 6 in south Khorasan in 2006.
    Materials And Methods
    This cross sectional and descriptive analytical study was done on 1807 children under 6 in south Khorasan, belonging to six urban and rural regions, applying multistage cluster sampling methodology. Data collection was done by trained family-health associates and family-health workers through measuring of weight and height for Seca, and structural questionnaires ANIS, and face-to-face interviews with mothers. To study malnutrition, three indices were used namely “weight to age” (underweight),”weight to height”(leanness),and “height to age”(shortness).The obtained data was analyzed by means of chi-square test, SPSS software and EPI-Info 2000, and α= 0.05 was taken as the significant level.
    Results
    Out of 1807 children 51.7% were males, 52.2% were living in urban areas and 37% were under 24 months old and the rest over 24. Weight index showed that 52.2% were normal, 34.4% were lightly under weight, 11.7% moderately underweight and 1.2% were severely underweight. Prevalence of underweight had a significant relationship to habitation, mother's job and parent's education level. Regarding standing criteria 55% were normal, 28.4% were lightly short, 12.7% were moderate, and 3.9% were extremely short. Stunting had a significant relationship to habitation, age, mother's job and parent's level of education (P<0.05). Wasting criteria showed that 67.8% had normal wasting, 24.7% light wasting, 5.9% moderate wasting and 1.6% had severe wasting. This had a significant relationship to sex and habitation (P<0.05).
    Conclusion
    With regard to high prevalence of malnutrition in children and its relationship to socio-economic variables, measures such as increasing parents’ education especially mother's knowledge, constancy of breast feeding until the age of 2 years, and promoting nutrition status of children under 6 years and mothers’ knowledge of children’s nutrition are recommended.
  • Am. Izadpanah, Hr. Mashreghy Moghadam, M. Ziaee, M. Foadaldini, Fs. Ebadian Page 80
    Background And Aim
    Hepatitis B virus is the cause of acute and chronic hepatitis, cirrhosis, and hepatocellular carcinoma. Its prevalence has been reported to be 0.1%-0.5% and 1.6%-6.5% in the United States and Iran respectively. At present, the only sure preventive measure is vaccination but it does not create absolute (100%) immunity. Antibody production is between 79% to 90%, which occurs three days after vaccination. Antibody level decreases as time goes by. The present study was done aiming at determining immunogenicity due to complete hepatitis B vaccination in the nursing staff and its relationship with variables such as age, sex, body mass index, working place, and period of time elapsed after the last dose of vaccine.
    Materials And Methods
    This descriptive cross sectional study was done in 2004 on 112 nursing staff of Birjand Medical Sciences University hospitals "Vally-e-asr" and "Imam Reza", who had been vaccinated three times and two months to five years elapsed after their last vaccination. First, 4 ml of blood was taken from each subject as their personal information was recorded in a questionnaire. Then, the samples were quantitatively measured by means of Italian Radium Kits using Anti-HBs ELISA.
    Results
    The Study revealed that antibody titer was over 10 mIU/ml in 88.4% of the subjects.11.6% did not have protective antibody but its level was relative and appropriate in 12.5% and 75.9% respectively. There was no significant correlation between HBs-Antibody level and variables such as sex, age, ward, and body mass index in the subjects (P>0.05).
    Conclusion
    Regarding that 11.6% of the subjects did not have protective antibody at all it is suggested that anti-HBs level should be measured in the nursing staff and non-immune- ones must be revaccinated.
  • Dr Gh Mortazavi Moghaddam Page 86
    While pulmonary thromboembolism is common, thromboembolic pulmonary hypertension is very rare. The present case is a 35 year old woman with chronic thromboembolic pulmonary hypertension, who presented with severe dyspnea and leg edema, following an earlier thrombotic event of 10 years earlier, after her her second childbearing. She also had a history of the first childbearing complicated with congenital heart disease and death of her infant by the age of 5 months. Despite conventional treatments for pulmonary thromboembolism including anticoagulants, her condition developed to severe pulmonary hypertension. The investigations including spiral CT confirmed bilateral pulmonary artery thrombosis, positive antiphospholipid antibody and negative serologic tests for rheumatic disease. Besides, the patient showed no symptoms of systemic vasculitis. Therefore, it was diagnosed that the patient had primary antiphospholipid syndrome without underlying rheumatic disease. Thus, the patient was referred to a thoracic surgeon for endarterectomy because of severe pulmonary hypertension (105 mlHg). However, due to extensive bilateral thrombotic involvement of pulmonary artery, surgical treatment was refused. Treatment with prednisolone 60mg/d and warfarin with high dose was carried out. The clinical condition was improved and dyspnea, edema and general condition recovered. The probable role of this syndrome in the development of chronic thromboembolic pulmonary hypertension, neonatal congenital heart disease, and also therapeutic strategies will be discussed in this report.
  • Dr S. Kalbasi, Dr H. Akhbari, F. Sharifi Mood Page 92
    Cushing’s syndrome which is an uncommon but lethal disorder occurs due to many causes. The most common endogenous cause is Cushing’s disease or pituitary Cushing. The etiology of this disorder is an adenoma in the anterior pituitary. The most important point in the treatment of this disorder is differentiation between Cushing’s disease (pituitary) and Cushing’s syndrome (adrenal). We can differentiate up to 90% of cases with hormonal test and radiologic anatomy. The incidence ratio of the disorder in females to males is approximately 5:1. Bilateral adrenal hyperplasia, which is seen in Cushing’s disease, is caused by long adrenocorticotropic hormone (ACTH) secretion. This long acting secretion may cause formation of nodules in adrenals. Sometimes these unilateral nodules may cause misdiagnosis. In this article, two cases of cushing’s disease which had been misdiagnosed and led to unilateral adrenalectomy are reported. These surgeries were not effective and after proper hormonal tests approving occurrence of Cushing’s disease, both cases had Trans-Sphenoidal Surgery (TSS). After surgery the symptoms in the cases decreased. But both patients had a recurrence of the disease. Now, by means of radiotherapy and medical adrenalectomy (ketoconazole treatment) both of them are under control.