فهرست مطالب
Anatomical Sciences Journal
Volume:6 Issue: 3, 2008
- تاریخ انتشار: 1387/10/11
- تعداد عناوین: 9
-
-
صفحه 509هدفبررسی تشکیل رزت های عصبی سلول های بنیادی جنینی موش به دنبال هم کشتی با سومایت های جنین جوجه در محیط آزمایشگاهیمواد و روش هااین مطالعه به روش تجربی انجام شد.از سلول های بنیادی جنینی رده Royan B1، به روش قطره آویزان اجسام شبه جنینی(EBs) تهیه شدند. سومایت ها از جنین جوجه جدا شده و در محلول آلجینیت قرار داده شدند. در نهایت دانه های آلجینیت حاوی سومایت با EB هم کشتی داده شدند. به برخی از EBها نیز مطابق با پروتکل +2/+2/-2 اسید رتینوئیک اضافه شد.یافته هاسومایت ها توانستند سبب ظهور ساختارهای رزتی اولیه و بالغ در 56/14% ازEB ها شوند در حالی که این میزان در گروه کنترل 6/2 درصد و در گروه RA 0/0 درصد بود. رزت ها پس از جداسازی و کشت مجدد توانستند نورون تولید نمایند و مشخص شد که علاوه بر حضور عوامل القاگر عصبی، گذشت زمان نیز در تشکیل رزت ها نقش دارد.نتیجه گیریسومایت های جنین جوجه قادرند در محیط آزمایشگاهی باعث تشکیل ساختار های رزتی در EBهای حاصل از سلول های بنیادی جنینی موش شوند که قابلیت تولید نورون را دارند.
کلیدواژگان: رزت های عصبی، سلول های بنیادی جنینی، هم کشتی، سومایت های جنین جوجه -
صفحه 525هدفتمایز (BMSCs) Bone Marrow Stromal Cells به سلول های شبه نوروگلیال در محیط کشت تحت روش یا روش های معینمواد و روش هادر این تحقیق BMSCs از استخوان فمور وتیبیای موش صحرایی بالغ تهیه و پس از رسیدن به پاساژ چهارم، بنیادی بودن و خلوصشان با بیان مارکر استرومایی فیبرونکتین توسط روش ایمونوسایتوشیمی و همچنین Oct-4 توسط روشsemi-quantitative RT-PCR بررسی شد. ضمنا در این مرحله بیان آنتی بادی هایNestin، NF68، GFAP و O4 نیز ارزیابی شد.
سپس این سلول ها در دو مرحله پیش القا و القا به سلول های شبه Neuroepithelial، شبه نورونی و شبه گلیالی تمایز داده شدند. در مرحله پیشالقا با کاربرد یکی از محرک هایdimethylsulfoxide، (DMSO) beta-mercaptoethanol (BME) وbutylated hydroxyanisole (BHA) به طور مجزا و بدون حضور (FBS) fetalbovine serum و فقط در محیطalpha minimal essential medium (α-MEM) و سپس در مرحله القا از retinoic acid (RA) به همراه FBS 15 درصد استفاده شد. در بررسی میزان تمایز BMSCs پس از پایان چهار روز از مراحل القا از آنتی بادی های مذکور استفاده شد. همچنین بیان ژن NeuroD و Oct-4 در سطح mRNA بررسی شد.یافته هاسلول های BMSCs پس از پاساژ چهارم توانستند پروتئین Fibronectin را به میزان 86/3±75/92 درصد بیان کنند. در بررسی ایمونوسایتوشیمی در خصوص تمایز سلول ها مشخص شد که درصد ناچیزی به سلول های شبه Neuroepithelial و شبه نورونی تمایز یافته و تمایز به سلول های شبه آستروسایت و شبه الیگودندروسایت مشاهده نشد. همچنین در بررسی RT-PCR این سلول ها، mRNA ژن Oct-4 به خوبی بیان شد، در حالی که باند مشخصی در بیان mRNA ژن NeuroD در ژل الکتروفورز مشاهده نشد.
بیان قابل توجه مارکر Nestin و NF68 توسط القا کننده های DMSO و RAدر پایان مراحل پیش القا و القا توانست به طور معنی داری (P<0.05)، درصد سلول های شبه نورواپیتلیال (63/4±03/75) و شبه نورونی (62/5±75) بیشتری را نسبت به القا کننده های دیگر ایجاد کند درحالی که میزان تمایز به سلول های شبه آستروسایت و شبه الیگودندروسایت توسط القا کننده های فوق در این مرحله کمتر از 5 درصد بود. لازم به ذکر است از بین سلول های در معرض تمایز در هر سه گروه القا فقط 3 الی 6/6 درصد آنتی بادی Fibronectin را بیان کردند. همچنین فقط گروه DMSO-RA بیان mRNA ژن NeuroD را به خوبی نشان داد اما mRNA ژن Oct-4 در این مرحله در هیچ کدام از سه گروه القا کننده بیان نشد.نتیجه گیریBMSCs تحت اثر القا کننده های DMSO و RA توانست به میزان قابل ملاحظه ای به سلول های شبه نورواپیتلیال و شبه نورونی متمایز شود در حالی که میزان تمایز به سلول های شبه گلیالی بسیار کم بود.
کلیدواژگان: سلول های استرومایی مغز استخوان، سلول های شبه نورواپیتلیال، سلول های شبه نوروگلیال، تمایز -
صفحه 537هدفپس از اعمال تروما به یک عصب محیطی، تغییرات گسترده ای در سطح مولکولی و سلولی اتفاق می افتد تا شرایط لازم برای ترمیم عصب به وجود بیاید. با شناخت مولکول هایی که در تعامل بین پارامترهای موثر در روند ترمیم عصب محیطی مانند سلول های شوآن، منوبیت، ماکروفاژ و فیبروبلاست نقش دارند و شناخت عملکرد آن ها می توان به مکانیزم مولکولی ترمیم عصب دست یافت.مواد و روش هااین مطالعه به روش تجربی انجام شد. 35 موش نژاد C57BL6 در 7 گروه 5 عددی شامل طبیعی، 1، 2، 3 روزه و 1، 3، 6 هفته بعد از عمل جراحی له شدگی عصب بررسی شد. مقاطع نیمه نازک عصب تحت آنالیز مورفومتری و مورفولوژی قرار گرفتند و برش های عرضی 20 میکرونی یخی برای لوکالیزاسیون مولکول FABP ((Fatty Acid Binding Proteins در مراحل دژنرسانس و رژنرسانس استفاده شد.یافته هادر این مطالعه مولکول (Epidermal-type Fatty acid Binding Protein) E-FABP در ماکروفاژهای مهاجم به محل آسیب عصب به شدت بیان شد.نتیجه گیریبیان مولکول E-FABP بر نقش فعال آن یا لیگاندهایش و اسیدهای چرب موجود در عصب سیاتیک در پروسه ترمیم دلالت دارد.
کلیدواژگان: عصب سیاتیک، ترمیم، ماکروفاژ، E، FABP -
صفحه 549هدفبررسی آثار تابش امواج شبیه سازی شده تلفن های همراه بر سلول های هرمی لایه داخلی مغز خرگوشمواد وروش هابرای انجام این مطالعه از 18 سر خرگوش نر نژاد نیوزیلندی سفید استفاده شد. خرگوش ها به طور تصادفی به یک گروه کنترل و دو گروه تجربی اول و دوم تقسیم شدند. هر گروه شامل 6 سر خرگوش بود. حیوانات گروه تجربی به مدت 17 روز متوالی در مواجهه با امواج مایکروویو با فرکانس 915 مگاهرتز، شدت 3 وات و مدولاسیون 200 کیلو هرتز و پالس 217 قرار داشتند. سپس یک هفته استراحت و دوباره دو هفته در معرض امواج مایکروویو قرار گرفتند. حیوانات در گروه تجربی اول روزانه به مدت 4 ساعت و گروه تجربی دوم 8 ساعت در معرض امواج مایکروویو قرار گرفتند. پس از اتمام این مدت یک هفته به حیوانات استراحت داده شد. سپس، حیوانات گروه تجربی و کنترل کشته شدند و نمونه هایی از لب فرونتال مغزآن ها برای مطالعه با میکروسکوپ نوری و الکترونی آماده شدند. بررسی های کیفی از نظر میزان هتروکروماتین هسته و کمی از نظر تعداد و اندازه سلول های هرمی در لایه هرمی داخلی در گروه های کنترل و تجربی با استفاده از برنامه کامپیوتری Image tool صورت گرفت و داده ها با استفاده از نرم افزار آماریSPSS و آزمون Kruskal Wallis و آزمون تعقیبی دانت در سطح معنی داری 0.05>p آنالیز شد.یافته هامطالعه حاضر نشان داد که میانگین قطر سلول های هرمی در گروه های تجربی کاهش معنی داری در مقایسه با گروه کنترل یافته است (0.05>p). مقایسه میانگین تعداد سلول های هرمی نیز کاهش معنی داری را در گروه های تجربی نسبت به گروه کنترل نشان داد (034/0>p). ولی این تفاوت بین گروه های تجربی اول و دوم معنی داری نبود (74/0>p). بررسی میکروگراف های الکترونی نیز افزایش میزان هتروکروماتین هسته سلول های هرمی را در گروه های تجربی نسبت به گروه کنترل تایید نموده است.نتیجه گیرییافته های مطالعه حاضر نشان می دهد که امواج مایکروویو با کاهش اندازه، تعداد و فعالیت هسته سلول های هرمی، می تواند باعث آسیب بر قشر مغز خرگوش شود ولی برای اثبات نتایج فوق به مطالعات بیشتری نیازمند است.
کلیدواژگان: تلفن همراه، خرگوش، مغز، هتروکروماتین -
صفحه 559هدفاستفاده از آنتی بادی اختصاصی کلاژن نوع IV و مطالعه تکامل غشای پایه مزانژیوم گلومرولی در دوره جنینی موش به کمک میکروسکوپ نوری.مواد و روش هابرای این منظور 20 موش ماده نژاد Balb/C به طور تصادفی انتخاب شده و پس از مراقبت در شرایط استاندارد و جفت گیری، وجود پلاک واژن در هر یک از آنان به منزله روز صفر بارداری تلقی شد. آنگاه در هر یک از روزهای 13 تا 18 بارداری یک موش قطع نخاع شده و جنین های حاصل تثبیت و آماده سازی بافتی انجام شد تا با استفاده از روش های ایمونوهیستوشیمیایی، کلاژن نوع IV غشای پایه کلافه های گلومرولی در کلافه های گلومرولی کلیه های آن ها ردیابی شود. مشابه این عمل در مورد کلیه مربوط به نوزادان متعلق به 2 مادر نیز در هر یک از روزهای 5، 10، 15 و 20 پس از تولد انجام شد.یافته هااین مطالعه نشان داد که کلاژن نوع IV در روز پانزدهم جنینی در غشای پایه کلافه های گلومرولی با واکنش ضعیف ظاهر شده و در روزهای بعد افزایش یافته و شدت آن تا روز دهم پس از تولد ادامه می یابد اما پس از آن تغییری پیدا نمی کند.نتیجه گیرینتایج حاصل بر این موضوع دلالت دارد که در خلال میانکنش های اجزای غشای پایه گلومرولی، کلاژن نوع IV که از حدود روز پانزدهم جنینی ظهور یافته است تا حدود روز دهم پس از تولد بر گسترش و نقش ساختمانی آن افزوده می شود زیرا در طول این دوره روند شکل گیری عروق و تمایز سلول های اندوتلیال عروقی ادامه دارد و کلاژن نوع IV یکی از پروتئین های عمده غشای پایه گلومرولی است که در روند پیشرفت این پدیده مداخله می نماید.
کلیدواژگان: کلاژن نوع IV، غشای پایه گلومرولی، کلیه، موش -
صفحه 569هدفبررسی آثار 2دی (2- اتیل هگزیل) فتالات (DEHP: Di-(2-ethylhexyl) Phtalate) بر تعداد اسپرماتیدها در هر گرم بافت بیضه (TSN: Testicular spermatid per geram testis)، تولید روزانه اسپرم (DSP: Daily sperm production)، تعداد، تحرک، قابلیت زنده ماندن، مورفولوژی و کیفیت کروماتین اسپرم اپیدیدیم موش سوری نر.مواد و روش هادر این تحقیق موش های سوری نر بالغ نژاد NMRI با میانگین سنی 4 هفته انتخاب و سپس به سه گروه کنترل، شم و تجربی تقسیم شدند. هر موش در گروه تجربی روزانه با μl corn oil/ kg 100g DEHP/2 و در گروه شم روزانه با μl corn oil/ kg 100 به مدت 14 روز گاواژ شد. موش ها در گروه کنترل چیزی دریافت نمی کردند. آنالیز اسپرم براساس معیارهای سازمان بهداشت جهانی (WHO) انجام شد. برای بررسی مورفولوژی اسپرم ها از رنگ آمیزی پاپانیکولا و برای بررسی کیفیت کروماتین از رنگ آمیزی آنیلین بلو استفاده شد.یافته هاتجویز DEHP موجب کاهش معنی دار TSN و DSP و تعداد اسپرم اپیدیدیم شد (p<0.05). علاوه بر این DEHP درصد مورفولوژی طبیعی و کیفیت کروماتین اسپرم اپیدیدیم موش سوری را در مقایسه با گروه کنترل به صورت معنی دار کاهش داد (p<0.05).نتیجه گیریبراساس یافته های مطالعه حاضر، DEHP بر TSN، DSP، پارامترهای اسپرم و در کل سیستم تولیدمثلی جنس مذکر اثر سمی دارد.
کلیدواژگان: دی(2، اتیل هگزیل) فتالات، تولید روزانه اسپرم، پارامترهای اسپرم، آثار سمی -
صفحه 579هدفبررسی اثرات ال-کارنیتین بر بافت بیضه موش صحرایی بالغ تیمار شده با کادمیوممواد و روش هابرای انجام تحقیق حاضر 30 سر موش صحرایی نر بالغ آلبینو از نژاد اسپراگو- داولی با وزن بین 240-180 گرم انتخاب شده و به صورت تصادفی به 5 گروه به شرح زیر تقسیم شدند:گروه اول (کنترل)؛ هیچ ماده ای دریافت نکردند و در شرایطی مانند بقیه گروه ها نگهداری شدند. گروه دوم؛ آب مقطر به مقدار 3/0 میلی لیتر، گروه سوم؛ ال- کارنیتین به مقدارmg/kg 500 وزن بدن، گروه چهارم؛ کادمیوم به مقدارmg/kg 1 وزن بدن و گروه پنجم؛ کادمیوم به مقدار mg/kg 1 وزن بدن + ال- کارنیتین به مقدار mg/kg 500 وزن بدن را یک روز در میان و به مدت 16 روز به صورت دا خل صفاقی دریافت کردند. در روز 17ام بعداز اولین تزریق، موش های صحرایی نر در حالت بیهوشی تشریح شدند.
برای بررسی تعداد اسپرم، دم اپیدیدیم راست جدا و در داخل 10 میلی لیتر، محلولHBSS تکه تکه شد. برای بررسی های بافت شناختی، بیضه راست حیوانات در داخل محلول تثبیت کننده، فرمالین 10 درصد قرار گرفت. با استفاده از رنگ آمیزی ایمونوهیستوشیمی Ki-67 تقسیم سلولی در لوله های اسپرم ساز بیضه بررسی شد. همچنین با استفاده از Johensen Score، جمعیت سلول های زایای موجود در لوله های اسپرم ساز بیضه موش های مورد آزمایش بررسی شد.یافته هایافته ها نشان می دهد که کادمیوم باعث کاهش تعداد اسپرم دم اپیدیدیم، تقسیم سلولی در لوله های اسپرم ساز و جمعیت سلول های زایای موجود در لوله های اسپرم ساز بیضه می شود. به علاوه ال- کارنیتین باعث افزایش تعداد اسپرم دم اپیدیدیم، تقسیم سلولی در لوله های اسپرم ساز و جمعیت سلول های زایای موجود در لوله های اسپرم ساز بیضه در گروه تیمار شده با کادمیوم می شود.نتیجه گیریبا توجه به نتایج به دست آمده می توان عنوان کرد که ال-کارنیتین باعث بهبودی آثار مخرب کادمیوم بر بافت بیضه، تقسیم سلول اسپرماتوگونی و تعداد اسپرم دم اپیدیدیم می شود.
کلیدواژگان: ال، کارنیتین، کادمیوم، بافت بیضه، تعداد اسپرم، موش صحرایی نر بالغ -
صفحه 591یافته های اخیر نشان می دهد سلول های بنیادی جنینی Embryonic Stem Cells) (ES: موشی می توانند در موجود زنده و نیز در شرایط آزمایشکاهی با موفقیت به سلول های زاینده بدوی (PGCs: Primordial Germ Cells) و گامت های نر و ماده بالغ تمایز یابند. سلول های بنیادی جنینی انسانی نیز می توانند به PGC ها تمایز یابند. همچنین به تازگی نشان داده شده است که انواع سلول های بنیادی بزرگسال نیز تا حدودی این قابلیت را از خود نشان می دهند. ظاهرا تمایز سلول های ES به مراحل مختلف سلول های زاینده فرآیندی خودبخودی و سریع است که می تواند ناشی از ماهیت خود سلول های ES یا شرایط ریز محیط کشت باشد که به نفع این فرایند است. اگر چه عملکرد داشتن این گامت های مشتق از سلول های بنیادی جنینی باید مورد تایید قرار گیرد اما این موفقیت ها می تواند به درک بهتر اساس زیست شناسی تولید مثل و به ویژه با تلفیق با فن آوری انتقال هسته به شبیه سازی درمانی و درمان ناباروری کمک کند.
کلیدواژگان: سلول های بنیادی، سلول های زاینده، اسپرم، تخمک -
صفحه 627هدفتاکنون واریاسیون های مختلفی از قوس آئورت و شاخه های آن گزارش شده است و در مقاله حاضر نیز واریاسیون دیگری که از خلف انتهایی ترین قسمت قوس آئورت جدا شده است ارائه می شود.
گزارش مورد: این یک مورد واریاسیون از قوس آئورت است که در آن شریان سابکلاوین راست ازخلف انتهایی ترین قسمت قوس آئورت جدا شده بود و پس از عبور از خلف مری مسیر رایج شریان سابکلاوین را ادامه داده بود.نتیجه گیریمرور سایر تحقیقات انجام شده در داخل و خارج کشورنشان داد که این یک مورد واریاسیون نادر از قوس آئورت است که با توجه به محل جدا شدن آن تا کنون در مرور منابع داخلی گزارش نشده است و به نظر می رسد که به غیر از مشکل احتمالی دیسفاژی از نظر ساختارهای آناتومیکی مجاور و خونرسانی مشکلی ایجاد نکرده است.
کلیدواژگان: آناتومی، واریاسیون، قوس آئورت، شریان سابکلاوین
-
Page 525IntroductionThere are some evidences to suggest that bone marrow stromal cells (BMSCs) not only differentiate into mesodermal cells, but also adopt the fate of endodermal and ectodermal cell types. BMSCs can be a valuable cell source as an autograft for clinical application involving regeneration of the central nervous system. Bone marrow stromal cells can be expanded rapidly in vitro and can be differentiated into neuronal- and glial-like cells. In this study, we attempted to devise a protocol or protocols for the induction of BMSCs into neuroepithelial- and neuroglial-like cells.Materials And MethodsBone marrow was extracted from the femur and tibia of adult rat, and then bone marrow stromal cells with 4 passages were proliferated and cultured and then were evaluated with fibronectin by immunocytochemistry and Oct-4 by semi quantitative RT-PCR techniques. Also in this stage expression of Nestin, NF68, GFAP and O4 antibodies respectively markers of neuroepithelial, neuron, astrocytes and oligodendrocytes cells, were assessed. Rat BMSCs were differentiated by two consequent inductors into neuroepithelial, neuronal and glial-like cells. At pre-induction stage dimethyl sulfoxide (DMSO), β-mercaptoethanol (βME) or biotylated hydroxyanisol (BHA) were separately and without fetal bovine serum (FBS) added to alpha minimal essential medium (α-MEM), and then at induction stage the medium was replaced by retinoic acid (RA) and 15% FBS in α-MEM. Four days later, expressions of neuronal and glial markers were assessed. In addition, expression of NeuroD and Oct-4 mRNA were assessed in these cells.ResultsMore than 92% of BMSCs was fibronectin positive at passage 4. A few percent of BMSCs differentiated into neuroepithelial and neuron-like cells but no astrocyte and oligodendrocyte-like cells were detected. Oct-4 mRNA was highly expressed in these cells while NeuroD mRNA expression was not detcted. Induction of BMSCs by DMSO-RA differentiated BMSCs into neuroepithelial and neuronal-like cells significantly compare to βME-RA and BHA-RA. Transdifferentiation of the treated BMSCs into astrocytes and oligodendrocyte-like cells was less than 5 %. Induction of BMSCs by DMSO-RA resulted in expression of NeuroD mRNA but Oct-4 mRNA was not expressed in none of treatment groups.ConclusionInduction of BMSCs by different inducers specially DMSO-RA could highly transdifferentiate BMSCs into neuroepithelial and neuronal-like cells, whereas glial-like cells transdifferentiation was very low.Keywords: BMSCs, Neuroepithelial, like cells, Neuroglial, like cells, Transdifferentiation
-
Page 549PurposeTo determine the effects of mobile phones waves on the inner layer of pyramidal cells in rabbitMaterials And Methods18 male rabbits were selected and were randomly divided into 3 groups. These group are control group (G1) and experimental group (G2 & G3). 6 rabbits were placed in each group. The animals in experimental group were exposed to microwave (915 MHz and intensity of 3 watt) for 17 days (4 hours in G2 & 8 hours in G3 every day). After one week rest the animals were exposed to microwave for 2 weeks again. Finally following one week rest the samples of frontal lobe of cerebral cortex in all groups were taken and were processed for light and electron microscopic studies. The numbers and diameter of inner pyramidal cells nuclei (Betz) were compared using statistical methods. Qualitative (based on heterochromatin) and quantitative (based on diameter and number of pyramidal cells nuclei) studies were carried out on the micrographs using Image tool soft ware. The data have been compared using statistical methods (SPSS Kruskal Wallis Danet and PKeywords: Heterochromatin Mobile phone Rabbit Cerebrum Pyramidal cells
-
Page 559PurposeIn this investigation specific antibody type IV collagen has been used in light microscopy to study development of BMG of the embryonic and postnatal mouse glomerular mesangium.Materials And Methods20 female Balb/C mice were selected randomly and were kept under normal condition, finding vaginal plug was assumed as day zero of pregnancy. 12 pregnant mice were scarified by cervical dislocation in one of gestational days 13-18 and their fetuses were fixed, serially sectioned and immunohistochemistry study for tracing of collagen type IV in BMG was carried out. The same processes were used for kidneys preparation on 5, 10,15 and 20 postnatal days newborns of 2 mothers for each day.ResultsThis study indicated that Collagen IV showed weak reaction on day 15 of gestation. The amount of collagen increased continuously until next days of fetal life and primary of 10 days postnatal in BMG. After this period, collagen IV reaction was not showed significant change in newborns.ConclusionThese data indicate that collagen IV appear just during the glomerular vasculogenesis and because of continuity with vasculature which is required for glomerular endothelial cell differentiation, type IV collagen, is the major structural protein in BMG implicated in these processes.Keywords: Collagen IV, Glomerular Basement Membrane, Kidney, Mouse
-
Page 569PurposeThe purpose of this study is to evaluate the effect of Di-(2-ethylhexyl) phthalate (DEHP) on testicular spermatid number per gram testis (TSN), daily sperm production (DSP), count, motility, viability, morphology, and chromatine quality of epididymal sperm.Materials And MethodsThe protocol for DEHP administration was that adult male NMRI mice (the age group of 4 weeks) received 2g DEHP/100μl corn oil/kg, and vehicle group received 100μl corn oil/kg by gavage for 14 days. The control group did not receive DEHP. All the samples were assessed according to World Health Organization (WHO) criteria. Sperm morphology was assessed using papanicula staining. Sperm chromatine quality was assessed using aniline-blue staining.ResultsAdministration of DEHP induced significantly reduction of TSN, DSP and epididymal sperm count (p<0.05). The percentage of motility, viability, normal morphology, and chromosomal quality were significantly low in comparison with control group (p<0.05).ConclusionThese results demonstrated that DEHP administration has toxic effects on TSN, DSP, epididymal sperm parameter and finally on male reproductive systemKeywords: Di, (2, ethylhexyl) phthalate, Daily sperm production, Sperm parameters, Toxic effects
-
Page 579PurposeThe evaluation of L-Carnitine effect on the testis tissue of mature rats exposed to CadmiumMaterials And MethodsThis research was carried out on 30 mature male rats, weighting about 180-240gr. Animals were divided into five groups. The first group (control group) received nothing. The second group (distilled water, 0. 3ml)، third group (L-Carnitine, 500mg/kg Body Weight)، fourth group (Cadmium, 1mg-kg B. W) and for the fifth group (L-Carnitine 500mg/kg B. W and Cadmium 1mg/kg B. W)، were injected intraperitoneally for 16 days at an interval of 48h between subsequent treatments. Animals were sacrificed on day 17 after the first treatment. For the evaluation of the sperm count the right cauda epididymis was removed and immidiately immersede into 10ml of the HBSS. For the histological evaluation, the right testis was submerged into the 10% formaline. With immuno-histochemical (Ki-67) staining, the number of cell proliferation in the seminiferous tubes were evaluated, as well as the testicular histology evaluated by the Johnsen Score.ResultsFollowing contamination with Cadmium, the rats showed decrease in the number of cuda epididymis sperm، the number of cell proliferation and number of spermatogenic cells in the seminiferous tubes. In addition L-Carnitine caused increase in the number of cuda epididymis sperm, the number of cell proliferation and number of spermatogenic cells in Cadmium induced group.ConclusionReasults demonstrated beneficial effects of L-Carnitine treatment in cadmium toxicity on number of cauda epididymis sperm and testicular tissue.Keywords: L, Carnitine, Camdium, Testis Tissue, Sperm Number, Mature Male Rat
-
Page 627PurposeSeveral variations of aortic arch have been reported yet. In present study another variation of aortic arch was reported. Right subclavian artery arises from posterior surface of the distal end of the aortic arch. Case Report: we present a variation of an aorticarch in which right subclavian artery arisesfrom posterior surface of the distal end of the aortic arch and passing behind esophagus to reach right side of neck.ConclusionReview of literature showed that regarding origin of the artery this variation was reported for the first time by the authors. It seems that the artery narrowed the position the esophagus. However there were not any other sign of side effect on anatomical structure and of their blood supply.Keywords: Anatomy, Variation, Aortic Arch, Subclavian Artery