فهرست مطالب

فصلنامه علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی مشهد
سال دوم شماره 4 (پیاپی 8، زمستان 1385)

  • تاریخ انتشار: 1385/12/20
  • تعداد عناوین: 8
|
  • بررسی منشاء شناسی ملکولی (Phylogenetic) ویروس نقص ایمنی (HIV) در مشهد-ایران
    رضا فرید حسینی، حسین نصیریان، سعیده ترویج اسلامی، عبدالرضا ملک، حمیدرضا نادری صفحات 131-135
    مقدمه
    رتروویروسهای انسانی، از مهمترین ویروسهای بیماری زا هستند که مهمترین آنها ویروس نقص ایمنی (HIV) می باشد. در آستانه ورود به هزاره سوم، بیماری ایدز یکی از مشکلات اجتماعی و بهداشتی کشنده بشر است. در سال های اخیر هر روز افق های تازه ای در ارتباط با شناسایی و درمان این بیماری گشوده می شود. انجام مطالعه منشاء شناسی (Phylogenetic) این ویروسها در ایران از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
    هدف
    در این مطالعه کوشش بر آن است که بررسی ملکولی و منشاء شناسی ویروس HIV مورد ارزیابی ملکولی قرار گیرد زیرا شناخت منشاء ملکول تشکیل دهنده این ویروس ها باری تحقیقات آینده پژوهشگران مفید خواهد بود.
    روش کار
    مطالعه منشاء شناسی ملکولی ویروس HIV بر روی گروهی از معتادان ایرانی که در انتهای سال 1384 در دانشگاه علوم پزشکی مشهد نام نویسی کرده بودند انجام شد. نمونه خون 12 نفر توسط روش های ایمنولوژیکی (ELISA و Western Blot) و شمارش لنفوسیت های T نوع CD4+، مورد بررسی قرار گرفت و HIV مثبت تشخیص داده شدند. درخت های Phylogenetic توسط روش اتصال مجاور ساخته شدند و نرم افزار Tree view برای رسم شجره نامه مورد استفاده قرار گرفت. فواصل ژنتیکی نیز توسط روش دو پارامتری Kimuras محاسبه گردیدند.
    نتایج
    تمام نمونه های HIV-1 در مشهد از نظر منشاء شناسی در گروه با توالی های مرجع زیر گروه A در نواحی تحت ژنومی gag و به همان میزان env دسته بندی شدند که هیچگونه ارتباط منشاء شناسی نزدیکی را با توالی های مرجع هیچ یک از زیر گروه های A و نیز اشکال نوترکیبی در گردش با پایه A نشان ندادند. نمونه های مشهد در دسته جداگانه ای قرار گفتند که نشان دهنده ارتباط Phylogenetic قوی و معرفی عفونت HIV-1 اخیر در این جامعه و با تکامل ژنتیکی محدود ویروس در گردش می باشد.
    در آنالیز منشاء شناختی، ارتباط نزدیک ویروس مشهد با ویروسهای مناطق جنوبی صحرای آفریقا مشخص شد.
    نتیجه گیری
    اپیدمی HIV-1، گروه های در معرض ابتلا (با برتری در معتادان تزریقی) را در ایران تحت تاثیر قرار می دهد. این ویروس از گونه های ویروسی با زیر گروه A مشتق شده است، بعلاوه ارتباط قوی منشاء شناختی بین موارد جدا شده، تقویت کننده این احتمال است که ویروس عامل بیشتر از کشورهای آفریقایی بخصوص اوگاندا منتقل شده تا از کشورهای همسایه ایران در حالیکه کشورهای همسایه ایران، منبع اصلی گونه های زیر گروه A هستند که در تمامی اروپا شایع است.
    کلیدواژگان: Virus، Phylogentic، AIDS، HIV، Africa
  • بررسی علل تشنج در کودکان بستری شده به علت سوختگی
    عنایت الله نعمت خراسانی، فریبا منصوری، محمد جواد پریزاده صفحات 137-142
    مقدمه
    سوختگی یکی از اتفاقات مهم در طب اورژانس اطفال می باشد که بطور شایعی با عوارض عمده متابولیک، عفونی و نورولوژیک همراه است. یکی از مهمترین این عوارض تشنج می باشد که جهت پیشگیری از آن ضروری است به بررسی عوامل ایجاد کننده آن پرداخت.
    هدف
    هدف ما از انجام این پژوهش، تعیین علل ایجاد تشنج در کودکان بستری در بخش سوختگی بیمارستان امام رضا (ع) بود.
    روش کار
    این تحقیق یک مطالعه توصیفی است گذشته نگر که با استفاده از پرونده های موجود بر روی 2212 بیمار بستری شده (کودکان زیر 15 سال) از تاریخ 1/1/75 لغایت 29/12/81 در بخش سوختگی بیمارستان امام رضا (ع) با استناد به مدارک موجود در پرونده و تشخیص پزشک معالج انجام شد.
    نتایج
    از بین 2212 بیمار 365 بیمار دچار تشنج شده بودند که 86% موارد در 48 ساعت اول بستری رخ داده بود و بیشترین فراوانی نسبی در کودکان زیر 3 سال دیده شد. هیپوناترمی شایعترین علت تشنج را در بین این کودکان شامل می شد (50% موارد) و بدنبال آن سابقه قبلی تشنج، تب و تشنج، مننژیت، ضربه به سر، علل ناشناخته، هیپوگلیسمی و هیپوکلسمی به ترتیب علل دیگر را به خود اختصاص می دادند.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد تشنج از جمله عوارضی است که از فراوانی قابل ملاحظه ای در کودکان دچار سوختگی برخوردار است که با توجه به عوامل مستعد کننده آن یک عارضه قابل پیشگیری است. ما توصیه می کنیم که باید هیپوناترمی را بعنوان یک عامل مهم ایجاد تشنج همواره مد نظر داشت و می بایست با جلوگیر از ایجاد آن و همچنین درمان صحیح و به موقع از عوارض نورولوژیک ناشی از آن ممانعت کرد.
    کلیدواژگان: Hypocalcemia، Hyponatremia، Burn injury، Seizure، Febrile convulsion، Meningitis
  • بررسی عوارض و عوامل موثر در پرولاپس بند ناف
    داود سهرابی، محمدحسن کریم فر، فردین اسدی، مژگان شمس الدین صفحات 143-147
    مقدمه
    پرولاپس بند ناف یک عارض جدی در اورژانس های مامایی است که می تواند منجر به مرگ و میر و عوارض جنینی و افزایش خطر برای مادران گردد. درمانگران شاغل در اورژانس های مامایی بایستی با فاکتورهای خطر مرتبط با پرولاپس بند ناف آگاهی داشته باشند.
    هدف
    تعیین شیوع، عوامل موثر و عوارض موقع تولد در پرولاپس بند ناف در بارداری های شهر زنجان.
    روش کار
    این مطالعه به روش گذشته نگر توصیفی-تحلیلی انجام گرفت. 76 مورد زایمان با پرولاپس بند ناف ثبت گردید و 760 نفر به طور تصادفی به عنوان گروه کنترل انتخاب و ارزیابی شدند. آنالیز آماری با روش Logistic regression انجام گرفت.
    نتایج
    در این مطالعه فراوانی نسبی پرولاپس بند ناف نسبت به تمام زایمان های مورد بررسی (n=23818) معادل 0.32% بود (n=76). در بیماران دارای پرولاپس بند ناف چند بار زایی (Multiparity) شایع تر بود (P<0.0001، 88.2%).
    شیوع پرولاپس بند ناف در نمایش بریچ 17 مورد (22.4%) و در نمایش عرضی 7 مورد (9.2%) بود. بروز نمایش بریچ در میان موارد کنترل 1.2% و نمایش عرضی (قرار عرضی) 0.9% بود. جنین های دارای عارضه پرولاپس بند ناف وزن کمتری داشتند. به طوری که وزن کمتر از 2500 گرم ریسک فاکتور پر اهمیتی بود (P<0.05، 9.2%). همچنین ما دریافتیم که پارگی زودرس پرده ها (CI=0.81-0.99 و OR=092، 95%) و پلی هیدرآمنیوس (CI=0.82-0.97 و OR=0.91، 95%) عوامل خطر زای برای پرولاپس بند ناف هستند. نوزادانی که با عارضه پرولاپس بند ناف به دنیا آمدند دارای آپگار پایین تر از 7 در 5 دقیقه اول بودند (P<0.0001، 9.2%).
    نتیجه گیری
    نمایش غیر طبیعی جنین، چند با زایی،نوزادان کم وزن، نارس بودن (Prematurely)، پلی هیدرآمنیوس و پارگی زودرس پرده ها (PROM) از عوامل خطر زا برای پرولاپس بند ناف می باشند.
    کلیدواژگان: Polyhydramnius، Prematurity، Umbilical cord prolapse، Pregnancy، Complications
  • بررسی فراوانی پارگی پیشابراه و مثانه در شکستگی های لگن
    حسن احمدنیا، علیرضا حاکمی، محمدتقی پیوندی، عماد پور رجب صفحات 149-153
    مقدمه
    آسیب های پیشابراه و مثانه یک حالت ناشایع به دنبال شکستگی لگن هستند. این آسیب های تقریبا در تمام موارد بدنبال شکستگی راموس پوبیس رخ می دهند. در تعدادی از بیماران پارگی مثانه همراه با پارگی پیشابراه دیده می شود. هدف از این پژوهش هم کسب ذهنیتی واقعی از میزان فراوانی این گونه آسیب ها در شکستگی های لگن می باشد.
    روش کار
    این مطالعه یک مطالعه مقطعی توصیفی-تحلیلی بوده که نمونه ها از بیماران ترومایی مراجعه کننده به اورژانس بیمارستان امدادی مشهد انتخاب شدند. پس از تشخیص شکستگی لگن در 129 نفر آزمودنی ها تحت بررسی های مختلفی شامل آزمایش کامل ادرار، سونوگرافی، یورتروگرافی رتروگرید، سیستوگرافی رتروگراد و CT اسکن قرار گرفتند. اطلاعات آنها بوسیله پرسشنامه جمع آوری گردید و پس از دسته بندی با نرم افزار SPSS آنالیز شد.
    نتایج
    از 129 بیمار دچار شکستگی لگن، 118 نفر (91.5%) هیچ گونه پارگی در پیشابراه و مثانه نداشتند، 6 نفر (4.7%) دچار پارگی مثانه، 4 نفر (3.1%) دچار پارگی پیشابراه و یک نفر (0.8%) دچار پارگی همزمان پیشابراه و مثانه شدند.
    نتیجه گیری
    مطالعه ما نشان داد که 8.5% از بیماران با شکستگی لگن دچار آسیب مثانه و یا پیشابراه شدند. لذا توجه به آسیب یورترا و مثانه در شکستگی های لگن ضروری بوده و در این موارد باید اقدامات تشخیصی و درمانی مناسب در اولین فرصت برای بیماران صورت گیرد.
    کلیدواژگان: Urethral injury، Bladder injury، Pelvic fracture
  • ارزیابی موارد کشت خون مثبت در بیماران بستری در بخش مراقبت ویژه از نوزادان
    حسین مختاری، فاطمه امید صفحات 155-161
    مقدمه
    گند خونی (سپسیس) یکی از مشکلات رایج در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان می باشد که ممکن است با عوارض و مرگ و میر بالایی همراه باشد، لذا نیازمند تشخیص به موقع و انجام اقدامات درمانی است.
    هدف
    در این مطالعه به بررسی نتایج کشت و آنتی بیوگرام نوزادان مبتلا به گند خونی پرداخته ایم.
    روش کار
    این مطالعه یک مطالعه توصیفی-تحلیلی گذشته نگر است که با استناد به اطلاعات مندرج در پرونده بیمارانی که طی سالهای 85-83 در بخش مراقبت های ویژه کودکان بیمارستان 22 بهمن بستری بودند انجام شد. با توجه به نتایج آزمایش آنتی بیوگرام حساسیت باکتریال به ازای هر ارگانیسم بررسی گردید. برای توصیف اطلاعات از روش های آمار توصیفی استفاده شد. همچنین داده ها با استفاده از آزمون مجذور خی و بوسیله نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    نتایج
    از مجموع 45 نوزاد مورد مطالعه، 18 نفر دختر و 27 نفر پسر بودند. 86.7% از نوزادان شمارش سلول سفید در محدوده طبیعی داشتند و بیش از نیمی از بیماران هنگام تولد وزن طبیعی داشتند. 57.8% از نوزادان ترم و 42.2% پره ترم بودند. میزان مرگ و میر 13.3% بود.
    E coli (بیست و چهار ممیز چهار درصد) کلبسیلا نومونیه (24.4%) و استافیلوکوک کواگولاز مثبت (24.4%) و استافیلوکوک کواگولاز منفی (17.8%) اجرام شایع گند خونی نوزادی بودند. مشخص شد که شیوع ارگانیسم ها بر حسب سن، وزن هنگام تولد و سن نوزاد به هنگام تولد متفاوت می باشند. گند خونی زودرس بیشتر با E coli و گند خونی دیررس بیشتر با استافیلوکوک کواگولاز منفی ایجاد شده بود. E coli، سودومونا آئروجینوزا و نیسریا مننژیتیدیس اغلب به سفتی زوکسایم و سفوتاکسیم حساس بودند. کلبسیلا نومونیه به توبرامایسین و کوتریموکسازول حساس بود. استافیلوکوک کواگولاز مثبت به وانکومایسین (73%) کلوگزاسیلین (80%) حساس بود. همچنین استافیلوکوک کواگولاز منفی به جنتامایسین (78.5%) آمیکاسین (75%) و وانکومایسین (67%) حساس بود.
    نتیجه گیری
    براساس این مطالعه مناسب است در گند خونی نوزادان بستری در بیمارستان 22 بهمن جهت درمان تجربی استافیلوکوک کواگولاز مثبت و باسیل های هوازی گرم منفی از ترکیب آنتی بیوتیکی شامل یک سفالوسپورین نسل سوم همراه با کلوگزاسیلین استفاده کرد.
    کلیدواژگان: Nosocomial infection، Antibiotic، Newborn، Sepsis، blood Culture
  • بررسی وضعیت و شرایط مطالعه و انجام کار نزدیک در بیماران مراجعه کننده با علائم خستگی چشم
    خداداد مرادیان، محمدرضا شایگان، نازنین شیردلان صفحات 163-168
    مقدمه
    آستنوپیا به خستگی یا احساس ناراحتی و درد در درون یا اطراف چشم ها اطلاق می شود که علل متفاوتی همچون اختلال انکساری، عضلانی یا عدم کفایت تطابقی زمینه ساز بروز آن می گردد. این بیماری گاه با علائمی نظیر خستگی، تاری دید، دوبینی گذرا و یا سردرد همراه است و برخی از عوامل محیطی مانند شدت وضعیت نور، موقعیت قرار گرفتن فرد در برابر آنچه بدان می نگرد و نیز فاصله ای که برای مشاهده اشیا بر می گزیند نیز به ایجاد این عارضه کمک می کند.
    هدف
    بررسی وضعیت و شرایط مطالعه و انجام کار نزدیک در بیماران مراجعه کننده با علائم خستگی چشم.
    روش کار
    این مطالعه یک مطالعه مقطعی بوده که بصورت توصیفی-تحلیلی و آینده نگر انجام شده است. به گونه ای که اطلاعات 361 مراجعه کننده با علائم خستگی چشم بررسی شد. 14 مورد از علل و عوامل تاثیر گذار در خستگی چشم طبق جدول از پیش تعیین شده مورد بررسی قرار گرفته و در پرسشنامه مربوطه درج گردید. سپس با استفاده از نرم افزار های SPSS و JMP و آزمونهای آماری کای مربع و آنالیز واریانس مورد بررسی و تحلیل آماری قرار گرفت.
    نتایج
    از 361 بیمار، 65.7% زن و 34.3% مرد بودند، بیشترین گروه سنی درگیر گروه 15-10 سال و از نظر تحصیلات در مقطع متوسطه بودند. در بین بیماری های چشم 44% بیماران عیوب انکساری داشته و 40.7% آنان مبتلا به فوریا بودند. 91.1% آنها سابقه بیماری خاصی نداشتند. نور نامناسب بطور معنی داری در ایجاد خستگی چشم تاثیر داشت (50.9%). 27.7% در شرایط مناسب و 21.4% در نور نسبتا مناسب کار خود را انجام می دادند. همچنین بعنوان عامل مهم دیگر فاصله چشم تا شیء مورد نظر بر روی علائم همراه خستگی تاثیر معنی داری داشت. از نظر شغلی بیشتر مراجعان دانش آموز و خیاط بودند.
    نتیجه گیری
    متغیرهای یافته های پاتولوژیک، نور محیط، شغل، فاصله چشم تا شیء و نور نامناسب بر روی خستگی چشم تاثیرات معنی داری دارند ولی متغیرهای جنس و سابقه مصرف دارو هیچ تاثیر معنی داری روی علائم آستنوپیا نشان نمی دهند.
    کلیدواژگان: Asthenopia، Refractive error، Phoria، Astigmatism
  • بررسی کفایت درمان سنگهای حالب تحتانی با روش سنگ شکنی درون مجرایی
    علیرضا حاکمی، مسعود عیسی پور، کامیار اقبالی، سمانه حسین مردی صفحات 169-172
    مقدمه
    سنگهای ادراری پس از عفونت ها و پاتولوژی های پروستات سومین بیماری شایع دستگاه ادراری می باشند. با توجه به این که محل توقف اکثر سنگهای سیستم فوقانی، حالب تحتانی می باشد و ممکن است سبب دردهای شدید و تخریب کلیه گردد لازم است توسط روشی با درصد موفقیت بالا و عوارض کم، تحت درمان قرار گیرند.
    هدف
    تعیین درصد بدون سنگ شدن (Stone-free) بیماران مبتلا به سنگ حالب تحتانی با روش سنگ شکنی درون مجرایی (TUL).
    روش کار
    66 بیمار مبتلا به سنگ حالب تحتانی (47 مرد و 19 زن) که از تاریخ 1/4/84 لغایت 29/12/84 به بیمارستان 22 بهمن و آریا مراجعه نموده و تحت عمل TUL بوسیله دستگاه لیتوکلاست قرار گرفتند در این مطالعه وارد شدند. اطلاعات بدست آمده از بیماران قبل و بعد از عمل براساس شرح حال و معاینه فیزیکی و رادیوگرافی انجام شده قبل از عمل و 15 روز و یک ماه پس از عمل جمع آوری و در فرم پرسشنامه ثبت گردید.
    نتایج
    در بررسی انجام شده 71% بیماران مرد و 29% زن بودند. 98% موارد سن بالاتر از 12 سال داشتند. میانگین اندازه سنگ 9.5 میلی گرم و شایعترین نوع سنگ اگزالات کلسیم بود. میزان موفقیت در انجام TUL در درمان سنگ حالب تحتانی براساس این پژوهش 80% بود. در 12% بیماران TUL شده یک ماه پس از سنگ شکنی سنگ باقیمانده دیده شد.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج بدست آمده TUL برای درمان سنگ های حالب تحتانی روشی موثر و ایمن می باشد.
    کلیدواژگان: Transurethral lithotripsy، Distal ureteral calculi، Pneumatic lithotripter، Lithotripsy، Nephrolithiasis
  • بررسی مقایسه ای نالتروکسان خوراکی با هیدروکسی زین در درمان خارش مبتلایان به نارسایی مزمن کلیه تحت درمان با همودیالیز- یک مطالعه راهنما
    فخر الزمان پزشک پور، سرورالزمان فامیلی، وحید سعادتیان، بیتا کیافر، محمد جواد مجاهدی صفحات 173-177
    مقدمه
    خارش اورمیک علی رغم تلاش های انجام شده برای پیدا کردن درمان های موثر، همچنان به عنوان یک مشکل شایع و گاه ناتوان کننده در بیماران مبتلا به نارسایی پیشرفته کلیه باقی مانده است. در میان درمانها پیشنهادی جدید درمان با داروی نالترکسان که یک آنتاگونیست اپیوئید است نتایج مختلفی را به همراه داشته است.
    هدف
    بررسی میزان تاثیر نالترکسان در درمان خارش بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه و مقایسه آن با هیدروکسی زین.
    روش کار
    20 بیمار دیالیزی مراجعه کننده به مراکز همودیالیز بیمارستان قائم (عج) و امام رضا (ع) مشهد، با لحاظ کردن معیارهای ورود و خروج به مطالعه و اخذ رضایت نامه وارد طرح شدند. بیماران به مدت دو هفته تحت درمان با 50 میلیگرم نالترکسان در روز قرار گرفتند و در ابتدا و در پایان هر هفته خارش آنها توسط خود بیمار به وسیله یک پرسشنامه، شامل ارزیابی تعداد دفعات روزانه خاراندن، توزیع خارش و اختلال خواب ناشی از خارش ارزیابی شد. سپس یک هفته درمان قطع گردید و به مدت دو هفته بیماران تحت درمان با روزانه 35 میلی گرم هیدروکسی زین خوراکی قرار گرفتند و بررسی های مشابه انجام گردید. در طول دوره سطح سرمی P و Ca و PTH نیز برای بیماران اندازه گیری شد. بیش از 50% کاهش در میزان خارش به عنوان پاسخ مثبت تلقی گردید.
    نتایج
    در درمان با نالترکسان 14 بیمار مطالعه را به اتمام رساندند. از این تعداد 10 نفر به درمان پاسخ دادند و 4 نفر پاسخی نشان ندادند. از 10 بیماری که نالترکسان را در پایان هفته های اول و دوم موثر گزارش کردند 6 بیمار به آنتی هیستامین پاسخ ندادند و 4 بیمار آن را موثر گزارش کردند. در 4 بیماری که نالترکسان در پایان هفته ای اول و دوم بر خارش آنها تاثیر نداشت، هیدروکسی زین هم بی تاثیر بود (P<0.05).
    نتیجه گیری
    در این مطالعه نالترکسان نسبت به هیدروکسی زین اثر بهتری در کنترل خارش بیماران اورمیک داشت.
    کلیدواژگان: Naltrexone، Pruritus، Chronic renal failure، Hydroxyzine، Hemodialysis