فهرست مطالب

علوم زیستی ورزشی - پیاپی 2 (پاییز 1388)

فصلنامه علوم زیستی ورزشی
پیاپی 2 (پاییز 1388)

  • 160 صفحه، بهای روی جلد: 5,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1388/10/20
  • تعداد عناوین: 8
|
  • امیر رشید لمیر، محمود گودرزی، علی اصغر رواسی صفحه 5
    هدف از تحقیق حاضر، بررسی و مقایسه دو روش کاهش وزن در کشتی گیران تمرین کرده 25–20 ساله بود. به این منظور 30 نفر از کشتی گیران تمرین کرده استان خراسان با محدوده سنی 25 – 20 سال به صورت داوطلبانه انتخا ب و به طور تصادفی به دو گروه کاهش وزنی حاد (سریع) و گروه کاهش وزنی کند (پیشنهادی توسط محققین) تقسیم شدند. قبل و 16 ساعت بعد از دوره کاهش وزن، از هر دو گروه به وسیله کالیپرلافایت درصد چربی و هم چنین آزمون هایی برای ارزیابی قدرت و استقامت بالاتنه و پایین تنه گرفته شد. از آزمودنی ها خواسته شد که 4 درصد از وزن خود را کاهش دهند. گروه اول به طور سنتی با استفاده از سونا و رژیم سخت غذایی طی 48 ساعت و گروه دوم براساس روشی جدید بر پایه رژیم خاصی که توسط محققان برنامه ریزی شده بود (12 روز)، به کاهش وزن پرداختند. متغیرهای جمع آوری شده عبارت بودند از: پرس سینه و اسکات پا با 1RM (برای اندازه گیری قدرت بالاتنه و پایین تنه)، حداکثر تکرار حرکات پرس سینه، اسکات پا با 1RM 40 درصد و حداکثر اجرای بارفیکس (برای اندازه گیری استقامت بالاتنه و پایین تنه) و درصد چربی بدن. داده ها به وسیله نرم افزار SPSS و آزمون t زوجی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که کاهش سریع وزن موجب کاهش معنی دار قدرت بالاتنه و استقامت بالاتنه و پایین تنه شد، در حالی که قدرت پایین تنه و درصد چربی تغییر معنی داری نداشت، اما در گروه کاهش وزن کند، درصد چربی کاهش معنی داری نشان داد و هیچ یک از عوامل ذکرشده تغییر معنی داری نداشت.
    کلیدواژگان: کاهش وزن سنتی (شدید)، کاهش وزن تند، کشتی گیر تمرین کرده
  • ولی الله دبیدی روشن، طلا جولازاده، سیدعلی اکبر محمودی صفحه 19
    پروتئین واکنش دهنده C با حساسیت HS-CRP، حساس ترین شاخص التهابی پیشگویی کننده بیماری قلبی – عروقی است. برای بررسی تاثیر دوازده هفته تمرین تداومی سه و پنج جلسه ای در هفته بر پروتئین واکنش دهنده C با حساسیت زیاد، 56 موش ها صحرایی ماده نژاد ویستار با ژنوم 14848 (با وزن 93/4± 6/325 گرم، سن 21 ماه که دست کم سه ماه از اتمام دوران باروی آنها گذشته بود) انتخاب و به طور تصادفی به گروه کنترل و گروه تمرینی تقسیم شدند. گروه های تمرینی به گروه های تمرینی تداومی 3 جلسه و 5 جلسه در هفته تقسیم شدند. برنامه تمرینی تداومی سه یا پنج جلسه در هفته به مدت 12 هفته با سرعت و مدت تعیین شده اجرا شد. خونگیری حالت ناشتایی در سه مرحله پیش آزمون و به دنبال شش و دوازده هفته تمرین انجام شد. مقادیر HS-CRP گروه کنترل پس از شش و دوازده هفته، افزایش معناداری داشت، در حالی که در هر دو گروه تمرین تداومی در شش هفته نخست تمرین، کاهش غیرمعناداری مشاهده شد که این کاهش در پایان هفته دوازدهم به لحاظ آماری معنادار بوده است. از سوی دیگر، بررسی تغییرات HS-CRP بین سه گروه نشان داد که تفاوت معنی داری بین دو گروه تمرینی 3 و 5 جلسه ای در مقایسه با گروه کنترل وجود دارد، در حالی که این تفاوت بین دو گروه تمرینی معنادار نیست. باتوجه به نتایج به دست آمده می توان گفت اگرچه درمجموع اثربخشی تمرینات 5 جلسه ای بیش تر از تمرینات 3 جلسه ای در هفته است، ولی برای مهار پاسخ التهابی، طول دوره تمرینی مهم تر از تعداد جلسات تمرینی در هفته است.
    کلیدواژگان: تمرین تداومی هوازی، شاخص های التهابی، HS، CRP، موش های صحرایی ویستار
  • بختیار ترتیبیان، هیرش نوری، اصغر عباسی صفحه 37
    هدف از تحقیق حاضر، بررسی ارتباط تغییرات هورمون کورتیزول و متابولیت های پلاسما در دوندگان مرد جوان است. به این منظور 16 دونده مرد جوان داوطلب با میانگین سنی 2 ± 8/21 سال، قد 26/5 ± 175 سانتیمتر، وزن 21/2 ± 17/64 کیلوگرم در این تحقیق شرکت کردند. به منظور بررسی تغییرات کورتیزول و متابولیت های پلاسما، آزمودنی های تحقیق در آزمون هوازی بالک شرکت کردند. نمونه های خونی، قبل و بلافاصله و 3 ساعت پس از اتمام آزمون ورزشی جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل آماری از تحلیل واریانس یکطرفه با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی توکی و ضریب همبستگی پیرسون در سطح معنی داری 05/0P< استفاده شد. نتایج پژوهش افزایش معنی داری را در غلظت های کورتیزول، اسید لاکتیک و کراتینین پلاسما نشان داد (001/0 = P). هم چنین بین کورتیزول و اسید لاکتیک سرم بلافاصله پس از فعالیت بدنی شدید ارتباط مثبت معنی داری مشاهده شد (001/0 = P و 62/0 = r). در حالی که چنین ارتباط معنی داری بین کورتیزول و اسید لاکتیک سرم پس از 3 ساعت از فعالیت ورزشی وجود نداشت (005 P>). به علاوه هیچ ارتباط معنی داری بین کورتیزول و کراتینین سرم، بلافاصله و 3 ساعت پس از فعالیت ورزشی مشاهده نشد (05/0P>). در مجموع، یافته های تحقیق حاضر نشان داد که افزایش کورتیزول و متابولیت های پلاسما شاید ناشی از شدت فعالیت بدنی و هم چنین وجود ارتباط مثبت معنی دار بین تغییرات هورمون کورتیزول و اسیدلاکتیک سرم متعاقب آزمون میدانی بالک، نشان دهنده کارایی مطلوب این آزمون در ایجاد تغییرات سوخت و ساز و اهمیت بررسی هورمون کورتیزول و متابولیت های پلاسما در دوندگان جوان است.
    کلیدواژگان: کورتیزول سرم، اسید لاکتیک، کراتینین، آزمون بالک، دوندگان جوان
  • محسن محمدنیا احمدی، محمد خاکساری حداد، علیرضا صابری کاخکی، میترا مهربانی، نادر شاهرخی صفحه 55
    هدف پژوهش حاضر بررسی اثر تمرین استقامتی بر نیمرخ لیپیدی، وزن بدن و استقامت قلبی – عروقی در موش های صحرایی نر پس از مصرف عصاره زیره کوهی است. به این منظور 40 سر موش صحرایی نر سالم به پنج گروه کنترل، حلال، تمرین استقامتی، زیره کوهی و تمرین استقامتی + زیره کوهی تقسیم شدند برنامه تمرینی به مدت شش هفته (پنج روز در هفته، 90 دقیقه با سرعت 25 متر بر دقیقه) انجام شد. عصاره زیره کوهی در همان مدت و به مقدار 5 میلی گرم محلول در 5/1 میلی لیتر آب مقطر، در گروه های زیره کوهی و تمرین استقامتی + زیره کوهی مصرف شد. متغیرهای وابسته تری گلیسیرید (TG)، کلسترول تام (TC)، HDL-c و LDL-c، وزن و استقامت قلبی – عروقی قبل از دوره و در پایان آن اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از روش آماری One-way ANOVA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بر پایه نیمرخ لیپیدی، شش هفته تمرین استقامتی همراه با مصرف عصاره زیره کوهی، سبب افزایش معنی دار مقدار HDL-cشده (013/0 = P)، هم چنین مقدار TG، TC و LDL-c کاهش یافت، اما معنی دار نبود. از طرفی نتایج تحقیق نشان دهنده عدم تغییر معنی دار وزن بدن در گروه تمرین استقامتی + زیره کوهی بود (26/0 = p). هرچند سبب افزایش معنی دار استقامت قلبی عروقی شد (001/0 = p). نتایج نشان می دهند که این برنامه، مقدار HDL-c پلاسما را تحت تاثیر قرار می دهد و در بهبود استقامت قلبی – عروقی و حفظ وزن بدن نیز مؤثر است، بنابراین ممکن است برای پیشگیری از بروز بیماری های قلبی مفید باشد.
    کلیدواژگان: تمرین استقامتی، عصاره زیره کوهی، نیمرخ لیپیدی، وزن بدن، استقامت قلبی - عروقی
  • صدیقه حسین پور، رحمن سوری، شهاب بهرامی صفحه 73
    در سال های اخیر، آثار متقابل زمان جلسات فعالیت بدنی با تعداد جلسات در هفته در جهت افزایش سطح آمادگی جسمانی، مورد توجه محققان عرصه سلامت قرار گرفته است. بر این اساس، پژوهشی با هدف مقایسه اثربخشی دو برنامه تمرین بر شاخص های عضلانی – اسکلتی و قلبی – عروقی دختران دانشجوی کم تحرک طراحی و به اجرا گذاشته شد. به این منظور 111 دانشجوی کم تحرک داوطلب انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه با میانگین و انحراف استاندارد سن، گروه های تک جلسه ای (37 نفر، 73/1 ± 02/21 سال)، دو جلسه ای (35 نفر، 17/2± 17/21 سال) و کنترل (39 نفر 27/2 ± 78/21 سال) تقسیم شدند. برنامه تمرینی تک جلسه ای شامل دویدن با شدت HRmax 70 – 60 درصد، 60 – 40 دقیقه، یک جلسه در هفته و در گروه دو جلسه ای، دویدن با شدت مشابه، 30 – 20 دقیقه، دو جلسه در هفته به مدت 12 هفته بود. در هر دو برنامه تمرینی، تمرینات آمادگی جسمانی شامل استقامت عضلانی، انعطاف پذیری و چابکی اجرا شد. از آزمون های راکپورت، فشار خون، دو 9 × 4 متر، دراز و نشست، کشش بارفیکس، نشستن و خم شدن برای اندازه گیری شاخص های مذکور استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آنالیز واریانس دوسویه با آزمون تعقیبی بن فرنی در سطح معنی داری (05/0P≤) نشان داد در هر دو گروه تجربی شاخص های قلبی – عروقی و عضلانی – اسکلتی به طور معنی داری بهبود یافت. در حالی که زمان چابکی تنها در گروه دو جلسه ای به طور معنی داری کاهش یافت (05/0P<). به طور کلی شاید اجرای هر دو برنامه تمرینی سازگاری های مفیدی را در پی داشته و تغییر تعداد جلسات تمرین فقط بر درجه بهبود آنها تاثیر داشته است، اما در مورد چابکی، احتمالا تاثیر تغییر تعداد جلسات بیش از مدت کل تمرین در هفته بوده است.
    کلیدواژگان: آمادگی جسمانی، دختران دانشجوی کم تحرک، شاخص های قلبی - عروقی
  • شهرام سهیلی، عباسعلی گائینی، حجت الله نیکبخت، رحمن سوری، حشمت الله پارسیان صفحه 93
    هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر تمرین های استقامتی بر شاخص های التهابی خطر بیماری های قلبی – عروقی در مردان مسن بود. به همین منظور 20 مرد داوطلب سالم انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه تمرین استقامتی (با میانگین سن 77/3 ±60/66 سال، وزن 07/4 ±20/76 کیلوگرم، شاخص توده بدنی (78/1±60/25 کیلوگرم مترمربع، درصد چربی 88/2±65/24 درصد) و گروه کنترل (با میانگین سنی 06/4±50/64 سال، وزن 25/5±90/76 کیلوگرم، شاخص توده بدنی 28/2±40/26 کیلوگرم مترمربع، درصد چربی بدن 01/2±40/24 درصد) تقسیم شدند. برنامه تمرین های استقامتی شامل دویدن مداوم در سالن ورزشی با شدت 60 تا 70 درصد ضربان قلب ذخیره بیشینه به مدت 8 هفته و هر هفته 3 جلسه بود. نمونه های خونی در حالت ناشتا، قبل و بعد از 8 هفته تمرین از همه آزمودنی ها گرفته شد. CRP سرم با استفاده از کیت مخصوص و به روش ایمونوتوربیدیمتریک، همچنین فیبرینوژن پلاسما با استفاده از کیت مخصوص و به روش انعقادی، اندازه گیری شد. آزمون آماری t مستقل نشان داد، تمرین استقامتی سبب کاهش معنی دار CRP و فیبرینوژن در مردان مسن می شود (05/0P£). بنابراین می توان گفت انجام تمرین های استقامتی شاخص های التهابی و شاید خطر حوادث قلبی – عروقی بعدی را در مردان مسن کاهش می دهد.
    کلیدواژگان: تمرین استقامتی، شاخص التهابی، مرد مسن
  • حسام اشراقی، میرمحمد کاشف صفحه 111
    هدف از این تحقیق، مقایسه وضعیت سلامت عمومی و روابط اجتماعی کارکنان فعال و غیرفعال حرکتی دولت در شهر اصفهان بود. جامعه آماری تحقیق کلیه کارکنان دولت در شهر اصفهان بودند که براساس آخرین آمار و اطلاعات مرکز آمار ایران در سال 85، تعداد آنها 93482 نفر اعلام شده است. 384 نفر از جامعه مذکور با استفاده از جدول تعیین حجم نمونه مورگان به شیوه تصادفی از ادارات وابسته دولتی در نقاط مختلف شهر اصفهان انتخاب و پرسشنامه های تحقیق بین آنان توزیع شد. نتایج بررسی وضعیت سلامت عمومی کارکنان نمونه تحقیق نشان داد که 268 نفر وضعیت سلامت عمومی قابل قبول و 37 نفر وضعیت سلامت عمومی قابل قبولی نداشتند. در ضمن، آزمودنی های زن و نمونه های متاهل و افراد با مدرک تحصیلی کارشناسی، از حیث سلامت عمومی نسبت به دیگر آزمودنی ها وضعیت بهتری داشتند. نتایج تحقیق نشان داد روابط اجتماعی بیشتر آزمودنی ها (286 نفر) مناسب وضعیت روابط اجتماعی 53 نفر آنها مناسب نبود. آزمون خی دو تفاوت معنی دار را بین سلامت عمومی و روابط اجتماعی کارکنان فعال و غیرفعال حرکتی دولت در شهر اصفهان نشان داد. در این زمینه، پیشنهاد می شود مسئولان با برنامه ریزی جلسات مختلف در راستای اهداف سازمان و دعوت از کارکنان کم سابقه، امکان همصحبتی و حضور کارکنان کم سابقه خود را در محافل اجتماعی فراهم ساخته و به ارتقای سطح روابط اجتماعی آنان کمک کنند.
    کلیدواژگان: سلامت عمومی، روابط اجتماعی، فعال و غیرفعال حرکتی، کارمندان، دولت
  • علی اوصالی، محمدرضا کردی، احمد آزاد صفحه 129
    هدف از تحقیق حاضر، بررسی تاثیر مصرف مکمل کربوهیدرات و اسید آمینه شاخه دار در دوره بازیافت بر ترشح انسولین و حفظ عملکرد کشتی گیران است. به این منظور 21 کشتی گیر تیم شهرستان زنجان با میانگین سنی 93/1±04/20 سال، قد 37/5±171 سانتیمتر، وزن 39/6±38/65 کیلوگرم، انسولین قبل از آزمون بروس 16/1±13/14 میکرویونیت در هر میلی لیتر و حداکثر اکسیژن مصرفی 94/3±74/65 میلی لیتر در هر کیلوگرم از وزن بدن به طور داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. آزمودنی ها پس از صرف صبحانه استاندارد، راس ساعت 7:30، ساعت 00: 9 صبح در آزمون بروس شرکت کردند. گروه کنترل در دوره بازیافت محلولی به مقدار و حجم ml/kgBW 6 که شامل لیمو و نمک بود، و گروه CHO+BCAAs از محلول 8 درصد گلوکز به مقدار و حجم ml/kgBW6 به اضافه ml/kgBW45 از هر کدام (والین، لوسین و ایزولوسین) دریافت کردند. گروه CHO نیز از محلول 8 درصد گلوکز به مقدار و حجم ml/kgBW6 استفاده کردند. برای بررسی تاثیر مصرف مکمل بر ترشح انسولین، قبل و بلافاصله بعد از آزمون بروس اول و 30 دقیقه پس از مصرف مکمل ها، خونگیری شد. برای بررسی تاثیر مصرف مکمل بر عملکرد کشتی گیران، 45 دقیقه پس از مصرف مکمل، آزمودنی ها دوباره در آزمون بروس شرکت کردند. در این تحقیق برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری اندازه گیری مکرر، تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تی جفتی استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که ترشح انسولین 30 دقیقه پس از مصرف مکمل در گروه BCAAs + CHO نسبت به گروه CHO و گروه دارونما به طور معنی داری (05/0P<) بیشتر بود. عملکرد گروه CHO+BCAAs و گروه CHO در آزمون دوم نسبت به آزمون اول افت کرد اما این کاهش معنی دار نبود (05/0P<)، در حالی که کاهش عملکرد در گروه کنترل معنی دار بود (05/0P<).
    کلیدواژگان: کربوهیدرات، اسید آمینه شاخه دار، دوره بازیافت، انسولین، کشتی گیران
|
  • Page 5
    The aim of this research is to compare two weight loss methods in 20 to 25- year-old well-trained wrestlers. 30 well-trained wrestlers participated in this research voluntarily and then were randomly divided into two groups. Their percentage of body fat (measured with caliper) and strength and endurance of their upper and lower extremities were measured before and after the weight loss program. All subjects were required to lose 4% of their body weight, group A (recommended manner): gradual weight loss method according to a special diet for 12 days and group B: traditional method with a sever diet (limitation on water and sauna). Results showed that the endurance of upper and lower extremities and the strength of upper extremity decreased significantly and body fat percent and the strength of lower extremity did not change significantly in group B, but in group A despite a significant decrease in body fat percent, none of the mentioned variables changed significantly. In conclusion, we recommend wrestlers to use this gradual weight loss method to maintain the physiological parameters of their body, to lose weight without harmful side effects and to have a better performance.
  • Page 19
    The purpose of the present study was to determine the effect of three and five sessions on of the continuous aerobic training on high sensitive C-reactive protein (HS-CRP) in wistar 14848 rats (325.6+4.93 grams, 21.5 months old and they stopped fertility for at least 3 months). For this purpose, 56 rats were divided randomly into a control group and two experimental groups. The experimental groups, in turn, were divided into 5 and 3 sessions of continuous training groups. The experimental training programs were performed five or three days a week for 12 weeks at a definite treadmill speed. Blood samples were gathered in three phases: pre-training, mid-training and post-training following 12-14 hours of an overnight fasting. The results showed that HS-CRP levels in both 5 and 3 sessions of continuous aerobic training groups decreased insignificantly in the first 6 weeks and significantly after 12 weeks, but HS-CRP level in the control group increased significantly after 6 and 12 weeks. The research findings for HS-CRP showed significant changes in two training groups after 6 and 12 weeks when compared with the control group as well as no significant changes between 5 and 3 sessions of continuous training groups after 6 and 12 weeks. However, the difference in HS-CRP levels between the control and the experimental groups was significant after 6 and 12 weeks. These findings suggest that although the effectiveness of 6 sessions of training a week is generally more than 3 sessions of training, the training duration is more important than the number of training sessions to control systemic inflammation response.
  • Page 37
    The purpose of this study was to determine the relationship between cortisol hormone and plasma metabolites change in male runners. For this purpose, 16 young male runners (age 21.8 ± 2 years, height 175 ± 5.26 cm, weight 64.17 ± 2.21 kg) volunteered in this study. In order to examine plasma cortisol and metabolites changes, subjects were required to perform Balk exercise test. Blood samples were gathered at rest, immediately and 3 hours after the exercise. We used one-way ANOVA, repeated measures, Tokey test and Pearson correlation analysis to analyze data at P<0.05. The results showed a significant increase in plasma cortisol, lactic acid, and creatinine concentrations immediately after the exercise (P=0.001). A significant correlation was observed between plasma cortisol and lactic acid immediately after the aerobic exercise (P=0.001, r=0.62) whereas there was not a significant correlation between plasma cortisol and lactic acid 3 hours after the exercise. No significant correlation was found between plasma cortisol and creatinine both immediately and 3 hours after the exercise. This finding suggests that an increase in cortisol hormone and serum metabolite might result from exercise intensity. As well, a positive and significant relationship between cortisol hormone and lactic acid following Balke test shows the efficiency of this test and the importance to investigate plasma metabolite and cortisol hormone in young male runners.
  • Page 55
    The present study examined the effect of endurance training on lipid profile, body weight and cardiovascular endurance in normal male rats after bunium persicum extract administration. 40 experimental male rats were divided into 5 groups: control, placebo, endurance training (ET), bunium persicum extract administer (BPEA) and ET – BPEA group. The exercise protocol was performed at a speed of 25 m/min., 90 min./day, 5 days/week for 6 weeks. The bunium persicum extract was administered for the same period and the desired dose (5 mg) was reconstituted in 1.5 ml of distilled water. At the beginning and the end of this period, changes in triglyceride, total cholesterol, HDL-C, LDL-C, body weight and cardiovascular endurance were compared. Data were analyzed with one-way ANAOVA. The results indicated that the 6-week endurance training accompanied by bunium persicum extract administration increased HDL-C significantly and reduced TG, TC and LDL-C concentrations but these changes were not significant (P=0.013). Meanwhile, results showed that body weight changes were not significant (P=0.26) but cardiovascular endurance significantly increased (P=0.001). These results suggested that this protocol affected HDL-C concentration, cardiovascular endurance and body weight protection. Therefore, such protocols may be useful to prevent cardiovascular diseases.
  • Page 73
    The purpose of the present study was to compare the effects of one- and two-session(s)-per-week training programs on musculoskeletal and cardiovascular indices in sedentary female university students. 111 voluntary sedentary female university students were randomly divided into three groups (one session groups (OS): N=37, mean age 21.02±1.73 years, two sessions group (TN): N=35, mean age 21.17±2.17 years and control group (CS): N=39, mean age 21.78±2.27 years). OS training program included running with 60-70 HRmax, 40-60 min., 1 day/week and TS training group preformed 20-30 min. running with the same intensity, 2 days/week for 12 weeks. Physical fitness variables included muscular endurance, flexibility and agility. The Rockport test, blood pressure, 4x9m running, push up, pull up and seat and reach tests were used to measure variables. Data were analyzed by two-way ANOVA and Bonferroni post hoc test. The results showed that the musculoskeletal and cardiovascular variables improved significantly (P<0.05) whereas the time of agility decreased significantly only in TS group. Generally, both training programs may be useful and changing the number of sessions affects only their improvement, but in case of agility, the effect of changing the number of sessions might be more than the effect of the whole training period per week.
  • Page 93
    The purpose of this study was to determine the effects of endurance training on inflammatory markers of cardiovascular diseases in old men. For this purpose, 20 male subjects voluntarily participated in this study. Subjects were randomly assigned to two groups: endurance training (age=66.60+3.77 years, weight=76.20+4.07 kg, BMI=25.60+1.78 kg/m2, BF=24.65+2.88%) and control group (age=64.50+4.06 years, weight=76.90+5.25 kg, BMI=26.40+2.28 kg/m2, BF=24.40+2.01%). The endurance training program included continuous running (in gymnasium) with an intensity of 60-70% maximal heart rate 3 sessions per week for 8 weeks. Blood samples were gathered (5cc) in fasting state before and after the 8 weeks of endurance training. CRP was measured by immunoturbidimetric method and fibrinogen was measured by Clauss method. The data were analyzed by T-student test. Results showed that endurance training significantly decreased serum CRP and plasma fibrinogen (?=0.05). It is concluded that endurance training decreases inflammatory makers and probably future cardiovascular risks in old men.
  • Page 111
    The purpose of this research was to survey the general health and social relationships of active and inactive governmental employees in Isfahan city. This research was causal-comparative. The statistical sample included 384 employees of governmental organizations in Isfahan who were selected by cluster random sampling manner. A general health questionnaire (GHQ 28) and a researcher-made questionnaire were used. The results of general health examination showed that 211 personnel enjoyed acceptable general health conditions and 2 personnel had unacceptable general health conditions. There was a significant difference in general health between physically active and inactive employees. However, the results showed a significant difference in social relationships between active and inactive employees. It is recommended that managers provide social meetings for newcomers to governmental organizations and provide them with the chance to attend meetings, to accompany their colleagues and to help promote their social relationships.
  • Page 129
    The aim of this research was to determine the effects of carbohydrate and branched chain amino acid supplements consumption in recovery period on secretion of insulin and preserving the performance of wrestlers. For this purpose, 21 wrestlers in Zanjan team (mean age: 20.07?1.93 years, height: 171?5.37 cm, weight: 65.38?6.39 kg, VO2max: 65.73?3.94 ml/kg/min and insulin before Bruce test: 14.13?1.16? u/ml) voluntarily took part in this study. After a standardized breakfast at 7:30 A.M., the wrestlers performed Bruce test at 9 A.M. The control group consumed a solution with the volume of 6ml/kg/BW consisting of lemon and salt in the recovery period. The CHO+BCAAs group consumed the 8% glucose solution with the volume of 6ml/kg/BW in addition to 45ml/kg/BW of each of leucine, isoleucine and valine. The CHO group ingested the 8% glucose solution with the volume of 6ml/kg/BW in the recovery period. To investigate the effects of consumption of supplements on insulin secretion, blood samples were collected before and immediately after the first Bruce test and 30 minutes after supplement ingestion. In order to investigate the effects of the ingestion of the supplements on wrestler's performance, the subjects performed Bruce test for the second time 45 minutes after consuming the supplements. Different statistical methods (repeated measures, ANOVA and t – test) were used to analyze the data. The results showed that the secretion of insulin after 30 minutes in the group which used the complex supplementation of BCAAs+CHO was significantly higher than the group which used carbohydrates and the placebo group (p<0.05). The performance of the BCAAs+CHO group and CHO in second Bruce test declined when compared with the first one. Yet the decline was insignificant (P>0.05) while performance decline in control group was significant (P<0.05).