فهرست مطالب

نشریه روانشناسی و علوم تربیتی
سال چهل و یکم شماره 4 (زمستان 1390)

  • تاریخ انتشار: 1390/10/11
  • تعداد عناوین: 6
|
  • رابطه ادراک از نحوه فرزند پروری والدین با هوش هیجانی
    محمد علی بشارت، مهسا سادات اصغری، هادی بهرامی احسان، نیما قربانی صفحه 3
    در این پژوهش رابطه ادراک از نحوه فرزندپروری والدین با هوش هیجانی مورد بررسی قرار گرفت. هدف، مطالعه نوع رابطه فرزندپروری ادراک شده شامل ابعاد مشارکت، حمایت از خودپیروی و مهرورزی با هوش هیجانی و مولفه های آن شامل ارزیابی هیجان ها، بهره وری از هیجان ها و تنظیم هیجان ها در سال های پایانی نوجوانی بود. تعداد 352 دانشجو (142 پسر، 210 دختر) در مقطع کارشناسی دانشگاه تهران در این پژوهش شرکت کردند. از آزمودنی ها خواسته شد مقیاس ادراک از والدین (PPS) و مقیاس هوش هیجانی (EIS) را تکمیل کنند. نتایج نشان داد که تمامی ابعاد فرزندپروری با هوش هیجانی و مولفه های آن رابطه مثبت معنادار دارند و ابعاد مهرورزی (به ویژه مهرورزی مادر) و حمایت از خودپیروی والدین می توانند به ترتیب تغییرات مربوط به هوش هیجانی و مولفه های آن را پیش بینی کنند. نتایج پژوهش همچنین نشان داد که در پسران ادراک از فرزندپروری مادر و در دختران، ادراک از فرزندپروری هر دو والد توان پیش بینی هوش هیجانی را داشت. بر اساس نتایج این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که چگونگی ادراک از مهرورزی والدین یکی از مهم ترین عوامل اثرگذار بر هوش هیجانی فرزندان است. نتایج پژوهش همچنین نشان داد که در پسران ادراک از فرزندپروری مادر و در دختران، ادراک از فرزندپروری هر دو والد توان پیش بینی هوش هیجانی را داشت. بر اساس نتایج این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که چگونگی ادراک از مهرورزی والدین یکی از مهم ترین عوامل اثرگذار بر هوش هیجانی فرزندان است.
    کلیدواژگان: تنظیم هیجان، خانواده، مشارکت، مهرورزی، خودپیروی
  • ارایه الگویی برای بهبود کاربست دانش در رشته های مهندسی: دانشکده مهندسی دانشگاه فردوسی
    رضوان حسینقلی زاده، کمال خرازی، عباس بازرگان، خدایار ابیلی صفحه 17
    هدف اصلی این پژوهش، ارایه مدلی برای بهبود کاربست دانش در دانشکده مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد، با تاکید بر روش پژوهش آمیخته اکتشافی است. در مرحله پژوهش کیفی، گروه مورد مطالعه، را 31 متغیر (29 مرد، 2 زن) از استادان دانشکده مهندسی و صاحبان صنایع تشکیل دادند. در مرحله پژوهش کمی نیز، حجم نمونه آماری مشتمل بر100 نفر (98 مرد، 2 زن) از اعضای هیئت علمی دانشکده مهندسی بودند. جهت گردآوری داده های مورد نیاز از مصاحبه اکتشافی، تحلیل اسناد و پرسشنامه محقق ساخته کاربست دانش (IKNQ) استفاده شد. بنابر نتایج حاصل از تحلیل داده های کیفی، هشت مقوله اصلی، درک سودمندی و ضرورت دانش، هدف گذاری و پیوستگی دانش، ارزش گذاری دانش، تناسب پژوهش و تخصص، یادگیری در حین عمل، فرهنگ دانشگاهی، ساختار و مدیریت و جنبه های مالی و اقتصادی، به عنوان مقوله های اصلی بهبود کاربست دانش شناسایی و استخراج شدند. آن گاه با پیمایش در جامعه آماری مورد مطالعه، فرضیات مورد بررسی و آزمون قرار گرفت. در نتیجه، درک سودمندی و ضرورت کاربست دانش بالاترین میزان و هدف گذاری و پیوستگی دانش، کم ترین میزان را در وضع موجود در دانشکده مهندسی به خود اختصاص دادند. برازش مدل نشان داد که تاثیر سودمندی و ضرورت ادراک شده، هدف گذاری، ساختار و مدیریت و یادگیری هنگام عمل بر بهبود کاربست دانش، معنی دار است. با استناد به نتایج به دست آمده، الزامات اصلی پیاده سازی مدلی بهبود کاربست دانش در قالب الزامات فنی، الزامات فرهنگی، الزامات ساختاری و الزامات اقتصادی دسته بندی شدند.
    کلیدواژگان: عالی، کاربست دانش، مدیریت دانش
  • کاوشی در بازی کودکان درخودمانده در بستر تجربه های زیسته مادران: موردی از یک پژوهش آمیخته
    سیدمحسن اصغری نکاح، غلامعلی افروز، عباس بازرگان، محسن شکوهی یکتا صفحه 31
    هدف پژوهش حاضر، بررسی خصیصه های بازی کودکان درخودمانده از طریق کاوش روایت های مادران و تجربه های روزمره ایشان در بازی با کودکان بود. در رویکرد کیفی این پژوهش با اتخاذ پژوهش روایی، یازده مادر دارای کودک درخودمانده مورد مصاحبه روایی قرار گرفته اند و در بررسی پیمایشی آن، ویژگی های خانوادگی، فردی و رشدی کودکان نمونه توسط پرسشنامه جمعیت شناختی، مقیاس ارتباط اجتماعی (SCQ) و مقیاس رفتار بازی کودکان پیش دبستانی (PPBS) بررسی و توصیف گردید. در تحلیل داده ها، علاوه بر داده های کمی، موضوعات به دست آمده از مصاحبه های عمقی نیز در قالب هفت طبقه گروه بندی شد و مورد بحث قرار گرفت. مطابق کاوش روایی، برجسته ترین خصایص بازی کودکان درخودمانده که در تجربه های روایت شده از مادران آشکار شد عبارتند از: نقص در بازی های نمادین، عدم مشارکت گروهی، چسبندگی به یک اسباب بازی ثابت، علاقه مندی به بازیچه های غیر معمول، دل زدگی سریع از اسباب بازی، لذت نبردن از بازی و بی میلی نسبت به بازی، بازی گریزی، فراموش کاری و بی هدفی در بازی، تکراری بودن فعالیت های بازی گونه، سطحی بودن بازی ها، گرایش به وسایل، اسباب بازی ها و فعالیت های حسی- حرکتی. همچنین برای فرد مشارکت کننده، مقاومت کودک در برابر بازی، سخت بازی و انرژی گیر بودن بازی با آن ها از جمله بارزترین خصیصه های بازی کودکان درخودمانده بود. بر اساس تحلیل داده های کمی، در مورد مقوله هایی همچون ترجیح اسباب بازی، بازی وانمودی، به کارگیری تکلم و در مقوله مشارکت در بازی های گروهی، کودکان درخودمانده نمونه پژوهشی حاضر، نسبت به میانگین فرضی مقیاس بازی کودکان پیش دبستانی به طور معنادار دارای وضعیتی متفاوت بودند.
    کلیدواژگان: درخودماندگی، بازی، رابطه مادر، کودک
  • تفاوت در الگوی تخصیص توجه در دانشجویان ایرانی، آسیای شرقی و اروپایی: یک مطالعه مقدماتی
    جواد حاتمی، اکرم قربعلی، فاطمه بی جن خان صفحه 49
    هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر تفاوت های فرهنگی بر ادراک شکل و زمینه بود. در این مطالعه در دو آزمایش با استفاده از دو تکلیف تشخیص تغییرات تصویری و مقوله بندی تصویری تاثیر تفاوت های فرهنگی برالگوی تخصیص توجه بررسی شد. سه گروه از دانشجویان ایرانی (20 n =)، آسیای شرقی (16 n =) و اروپایی (17 n =) در این پژوهش شرکت کردند و الگوی تخصی ص توجه آن ها به محرک های ادراکی بر اساس میزان توجه آن ها به شکل یا زمینه بررس ی شد. یافته های به دست آمده نشان داد که در میزان توجه به شکل، بین ایرانی ها و اروپایی ها تفاوت معنادار وجود دارد و شرکت کنندگان ایرانی در مقایسه با شرکت کنندگان اروپایی به عناصر اصلی شکل توجه کمتری نشان دادند. در میزان توجه به زمینه نیز بین ایرانی ها و اروپایی ها و همچنین، بین اروپایی ها و آسیای شرقی ها تفاوت معنادار به دس ت آمد؛ به این صورت که شرکت کنندگان ایرانی و آسیای شرقی بیشتر از اروپایی ها به تغییرات در عناصر زمینه ای تصاویر توجه نشان دادند. مطابق این یافته ها می توان گفت، الگوی تخصیص توجه در ایرانی ها و آسیای شرقی ها گسترده تر از اروپایی ها است. از یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که الگوی ادراک در دانشجویان ایرانی به فرهنگ های کل نگر شباهت بیشتری دارد.
    کلیدواژگان: فرهنگ، فردگرایی، ادراک زمینه، ادراک شکل، جمع گرایی
  • تحلیل تطبیقی پیشرفت تحصیلی دانشجویان نوبت اول و دوم کارشناسی ارشد علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه تهران
    ابوالقاسم نادری، مسعود فولادی صفحه 61
    هدف پژوهش حاضر، مقایسه تطبیقی پیشرفت تحصیلی دانشجویان نوبت اول و دوم کارشناسی ارشد دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه تهران در سال تحصیلی 86-85 و ارزیابی عوامل موثر بر آن بود. روش تحقیق از نوع تحلیل توصیفی همبستگی است. در پژوهش حاضر، 128 نفر (53 مرد، 75 زن) از 135 دانشجوی ارشد شرکت کردند. ابزار مورد استفاده، پرسشنامه پیشرفت تحصیلی دانشجویان نوبت اول و دوم (SAFSA) بود. نتایج واریانس یک راهه مورد استفاده نشان داد که تفاوت معناداری بین رتبه کنکور کارشناسی ارشد دو گروه نوبت اول و دوم وجود دارد و دانشجویان نوبت دوم به لحاظ رتبه کنکور ضعیف تر از دانشجویان نوبت اول هستند، اما معدل دو گروه بعد از سه ترم نشان داد که تفاوت معناداری بین عملکرد دو گروه وجود ندارد و دانشجویان نوبت دوم توانسته اند عقب ماندگی علمی خود را جبران نمایند. برای رسیدن به الگوی نهایی پیش بینی پیشرفت تحصیلی متغیرهای رتبه در آزمون کارشناسی، جنس، وضعیت تاهل، درآمد ماهانه، تاثیر پرداخت شهریه، کار غیر از تحصیل دانشجو، منزل شخصی، شغل پدر (کارمند)، شغل مادر، مرتبط بودن رشته کارشناسی، ساعات اختصاص یافته جهت مطالعه و تعداد ساعات استفاده از اینترنت در الگوی نهایی وارد شده اند و توانستند در حدود 67 درصد از پیشرفت تحصیلی دانشجویان را تبیین کنند.
    کلیدواژگان: پیشرفت تحصیلی، نوع پذیرش، دانشگاه تهران
  • یادآوری و قضاوت درباره فراوانی کلمات هیجانی و خنثی در دانشجویان راست برتر و چپ برتر
    احمد علی پور، محمد یاسین سیفی صفحه 73
    دست برتری یکی از ویژگی های انسانی است که با تفاوت های فردی در فعالیت های دستی شناخته می شود. نیمکره های مغزی از نظر ساختار و کارکرد، با هم متفاوت هستند، در نتیجه هر کدام برای کارکردهای شناختی ویژه ای تخصص یافته اند. از آنجا که چپ برتران و راست برتران از نظر تسلط نیمکره ای با هم متفاوتند و با عنایت به تخصص یافتگی متفاوت نیمکره ها برای کارکردهای خاص، می توان انتظار داشت که این افراد در کارکردهای شناختی خود تفاوت هایی را نشان دهند. این پژوهش با هدف مقایسه چپ برتران و راست برتران در یادآوری (پردازش راهبردی) و قضاوت درباره فراوانی عناصر هیجانی و خنثی (پردازش خودکار) انجام شده است. برای انجام این کار، 20 دانشجوی چپ برتر داوطلب انتخاب و با 20 دانشجوی راست برتر همتا شدند. هر دوگروه آزمایه رایانه ای یادآوری و قضاوت درباره فراوانی کلمات هیجانی و خنثی را انجام دادند. تحلیل یافته ها نشان داد که دانشجویان چپ برتر نسبت به کلمات هیجانی در هر دو تکلیف یادآوری و قضاوت دارای سوگیری هستند. به بیان دیگر، چپ برتران عناصر هیجانی منفی را هم بیشتر برآورد کرده و هم بیشتر به یاد می آورند. به بیان دیگر، چپ برتران عناصر هیجانی منفی را هم بیشتر برآورد کرده و هم بیشتر به یاد می آورند.
    کلیدواژگان: پردازش شناختی، چپ برتری، راست برتری