فهرست مطالب
نشریه تاکسونومی و بیوسیستماتیک
سال چهارم شماره 1 (پیاپی 10، بهار 1391)
- تاریخ انتشار: 1391/04/10
- تعداد عناوین: 7
-
-
صفحات 1-10در این مطالعه شش جدایه اندوفیت، شامل سه جدایه از ریشه سه رقم برنج (جدایه های PxR1، PxR2 و StR1) و سه جدایه از ریشه سه رقم گندم (جدایه های PxW1، PxW2 و PxW3) جداسازی و با استفاده از آزمایش فنوتیپی، شامل طیف سنجی مادون قرمز تبدیل فوریه (FTIR) و همچنین، آنالیز ژنوتیپی نظیر PCR ژن 16S rDNA، تمام جدایه ها به غیر از جدایه StR1 Pseudoxanthomonas شناسایی شدند. مقایسه روش های یاد شده نشان داد که دو جدایه برنج PxR1) و (PxR2 و همچنین دو جدایه گندم PxW1) و (PxW2 به یکدیگر شبیه و جزو یک گونه و آن هم گونه جدیدی از Pseudoxanthomonas محسوب می شوند، در حالی که به نظر می رسد جدایه PxW3 جزو گونه ای دیگر از این جنس باشد. جدایه StR1 نیز گونه جدیدی از Stenotrophomonas است. در ابتدا تصور بر این بود که جدایه های مزبور جزو جنس Azospirillum هستند، لذا دو سویه Azospirillum Brasilense Sp7 (S1) و Azospirillum lipoferum (S2) به عنوان سویه های استاندارد انتخاب و با جدایه های مورد مطالعه مقایسه شدند، اما آنالیزهای فنوتیپی و ژنوتیپی تایید کرد که این باکتری ها Azospirillum نیستند. برای نخستین بار در این مطالعه نشان داده شد که Pseudoxanthomonas به صورت اندوفیت در ریشه برنج وجود دارد.
کلیدواژگان: اندوفیت، برنج، گندم، Azospirillum، Pseudoxanthomonas، Stenotrophomonas -
صفحات 11-26گونه های جنس ممرز پراکنش وسیعی در سطح جنگل های هیرکانی و ارسباران دارند که در مطالعات قبلی فقط بر اساس خصوصیات ماکرومورفولوژیک بذر و برگ رده بندی شده اند و با توجه به متغیر بودن این صفات، اختلاف نظر بسیاری در این زمینه در میان محققان وجود دارد. در این تحقیق، علاوه بر بررسی صفات برگ، برای نخستین بار اقدام به بررسی صفات میکرومورفولوژیک برگ، از قبیل روزنه و کرک با استفاده از میکروسکوپ نوری و میکروسکوپ الکترونی بر روی نمونه های هرباریومی موجود در باغ اکولوژیک نوشهر و همچنین، نمونه های جمع آوری شده از رویشگاه های طبیعی شده است. برای ارزیابی صفات ماکرومورفولوژیک برگ، در ابتدا طبقه بندی سه گونه ممرز (Carpinus betulus)، کچف (C. schuschaensis) و لور (C. orientalis) در جنگل های شمال بر اساس صفات ماکرومورفولوژیک برگ، به ویژه ابعاد برگ مورد تحقیق قرار گرفت. محورهای مستخرج شده از تجزیه مولفه های اصلی ضمن همبستگی بالا با برخی از صفات ابعاد برگ، نتوانست سه گروه را به طور کامل از هم تفکیک نماید و هم راستا با آن آنالیز تشخیص نیز تنها 7/64 درصد صحت این گروه بندی را تایید کرد. گونه ممرز بزرگترین ابعاد را در مورد کلیه صفات روزنه و کرک داراست و گونه لور دارای کوچکترین ابعاد است و گونه کچف حالت بینابینی دارد. در گونه ممرز سه نوع تیپ پاراسیتیک (paracytic) و آنموسیتیک (anomocytic) و آنیزوسیتیک (anisocytic) شناسایی شد که در آن سلول های روزنه بالاتر از سلول های اپیدرم است، در حالی که در گونه لور تیپ لتروسیتیک (laterocytic) و در کچف تیپ آنیزوسیتیک و لتروسیتیک شناسایی شد که در این دو گونه سلول های روزنه پایین تر از سلول های اپیدرم است. اگر چه کرک ها از نوع ساده هستند، ولی این سه گونه از لحاظ تراکم و اندازه کرک تا حدودی از هم قابل تفکیک هستند، ولی با توجه به این که این صفات تحت تاثیر مستقیم شرایط اکولوژیک قرار دارند، دارای ارزش تاکسونومیک نیستند. بنابراین، تحقیق حاضر ضمن عدم تایید کارآیی ریخت شناسی برگ در تاکسونومی ممرز پیشنهاد می کند که ریزریخت شناسی بذر و براکته و در نهایت مطالعات مولکولی مد نظر گیاه شناسان قرار بگیرد.
کلیدواژگان: ممرز، ریخت شناسی برگ، شاخص روزنه، کرک -
صفحات 27-40در مطالعه حاضر، فیلوژنی 15 گونه علفی و چندساله مربوط به بخش Ornithopodium Bunge و دو بخش نزدیک به آن یعنی بخش های Onobrychoidei DC. و Dissitiflori DC. با استفاده از داده های حاصل از ریخت شناسی، توالی ناحیه ITS ژنوم هسته ای و توالی ژن matK کلروپلاستی، ارزیابی و تحلیل شد. بر اساس نتایج به دست آمده از داده های ریخت شناختی، اعضای دو بخش Onobrychoidei و Ornithopodium تاکسون های نزدیک به هم بوده، به صورت آمیخته با هم، تشکیل یک تبار واحد را می دهند. همچنین، گونه های مطالعه شده از بخش Dissitiflori نیز درون تباری جداگانه قرار می گیرند. بر اساس داده های مولکولی حاصل از توالی های nrDNA ITS هسته ای و matK کلروپلاستی، اعضای بخش های Onobrychoidei و Ornithopodium وابستگی بسیار نزدیکی به هم نشان می دهند، به طوری که کلیه گونه های مطالعه شده از این دو بخش، درون یک تبار با حمایت شاخه ای بالا و ب هطور آمیخته با هم جای گرفته اند. در کلیه آنالیزهای مولکولی، تاکسون های مطالعه شده، متعلق به بخش Dissitiflori تباری مجزا از دو بخش اخیر تشکیل می دهند. به طور کلی نتایج داده های ریخت شناختی و مولکولی در انطباق با یکدیگر هستند. همچنین بر اساس نتایج به دست آمده از این تحقیق مشخص شد، گونه A. pravitzii Podlech. که اخیرا به بخش Ornithopodium منتقل شده بود، بر اساس داده های ریخت شناختی و مولکولی به بخش Dissitiflori تعلق داشته، جایگاه آن درون این بخش تایید می شود.
کلیدواژگان: فیلوژنی، تبارشناختی (کلادیستیک)، گون (Astragalus)، Dissitiflori، Onobrychoidei، Ornithopodium -
صفحات 41-52در دامنه های شمالی و شرقی کوهستان سبلان که اقلیمی نیمه خشک دارد، آبگیر ها و مانداب های متعددی وجود دارد که بررسی فلور در این مناطق از اهمیت زیادی برخوردار است، زیرا آگاهی از فهرست گیاهان، راهنمای مفیدی برای مدیریت زیست-محیطی و اکولوژیک این مناطق به حساب می آید. در این مطالعه، فلور، شکل زیستی و پراکنش جغرافیایی گونه های موجود بررسی و معرفی شده است، در طی دوره رویش (سال های 1387 تا 1388) با جمع آوری گونه های گیاهی موجود در منطقه و شناسایی آنها بر اساس منابع، فهرست گونه های گیاهی سبلان تهیه شد. نتایج نشان داد در منطقه مورد بررسی در مجموع 216 گونه گیاهی متعلق به 128 جنس و 36 تیره گیاهی شناخته شده است. تیره Poaceae با 25 جنس و 46 گونه، Astraceae با 11 جنس و 19 گونه، Fabaceae با 9 جنس و 18 گونه و Brassicaceae با 12 جنس و 15 گونه بیشترین تعداد گونه را دارا هستند. همچنین، بر اساس سیستم طبقه بندی Raunkiaer (1934) به ترتیب 22 درصد گیاهان تروفیت، 30 درصد کریپتوفیت، 46 درصد همی کریپتوفیت و 2 درصد کامفیت ها در منطقه می روید. از نظر پراکندگی جغرافیایی گیاهان، 44/44 درصد چند ناحیه ای، 83/20 درصد اروپا-سیبری/مدیترانه ای/ایرانی-تورانی، 74/15 درصد اروپا-سیبری/ایرانی-تورانی، 7/3 درصد اروپا-سیبری، 32/2درصد مدیترانه ای/ایرانی-تورانی، 56/5 درصد گونه های بوم زاد ایران و 41/7 درصد گونه های شناسایی نشده اند. با توجه به اینکه اقلیم منطقه تحت تاثیرجریان های سیبری، هیرکانی و اندکی مدیترانه ای است، بنابراین عناصر رویشی منطقه مورد بررسی به منطقه رویشی اروپا-سیبری و پس از آن عناصر رویشی اروپا-سیبری، ایرانی-تورانی تعلق دارد.
کلیدواژگان: فلور، شکل زیستی، پراکنش جغرافیایی، عناصر رویشی، سبلان -
صفحات 53-62
جنس Crataegus در ایران پراکندگی وسیعی دارد. این جنس متعلق به خانواده Rosaceae بوده، 17 گونه آن در ایران موجود است، که یکی از آنها گونه زالزالک گرجی (Crataegus pontica C. Koch) است. در این مطالعه ویژگی های ماکروسکوپی و میکروسکوپی این گیاه بررسی و این خصوصیات با آنچه در منابع ذکر شده است، مقایسه شد. با بررسی ترکیبات پلی فنلیک موجود در گیاه C. pontica طبق روش کروماتوگرافی لایه نازک، نوع احتمالی برخی از فلاونوییدها و اسیدهای هیدروکسی سینامیک موجود در گیاه مشخص شد. هیپروزید، روتین و کلروژنیک اسید مهم ترین فلاونوئیدها و هیدروکسی سینامیک اسید موجود در این گونه هستند. همچنین، در بررسی کمی فلاونوئیدهای گیاه، طبق روش پیشنهادی فارماکوپه آلمان، میزان فلاونول های کل اجزای مهم گیاه، شامل برگ، گل و میوه بر اساس هیپروزید اندازه گیری شد. با توجه به این که فلاونوئیدها به طور مشخص برای تعیین رابطه های سیستماتیک شیمیایی در برخی از گیاهان استفاده می شوند، در این تحقیق به بررسی و مقایسه گونه زالزالک گرجی با سه گونه دیگر از همین جنس شامل C. monogyna Jacq.، C. melanocarpa M. Bieb. و C. curvisepala Lind. که در ایران موجود هستند و همچنین گونه استاندارد دارویی این گیاه؛ یعنی C. oxyacantha L. پرداخته شد. طی این بررسی ها، مشخص شد که در تمام این گونه ها هیپروزید، روتین و کلروژنیک اسید سه ترکیب اصلی و مشترک هستند.
کلیدواژگان: Crataegus pontica، کلروژنیک اسید، روتین، سیستماتیک شیمیایی، هیپروزید -
صفحات 63-76جنس آویشن (Thymus L.) یکی از بزرگترین جنس های تیره نعناست. گیاهان این جنس به دلیل دارا بودن اسانس های روغنی و کاربرد وسیع در صنایع دارویی و غذایی، ارزش تجاری دارند. در ایران 18 گونه از این جنس شناسایی شده است. به علت توان انتقال ژن در میان جمعیت ها، تنوع ریخت شناختی بالایی در میان جمعیت ها به چشم می خورد. گونه Thymus eriocalyx (Ronniger) Jalas یکی از گونه های این جنس است که تنها در غرب ایران و شمال عراق پراکنش دارد. برای تعیین وجود تنوع درون گونه ای گیاه T. eriocalyx از جنبه تاکسونومیک و تشخیص عوامل بوم شناختی (اکولوژیک) موثر بر آن، از روش تعیین زیستگاه ویژه، برای جمع آوری داده ها استفاده شد. بر این اساس، از بین زیستگاه های مورد بررسی در کشور ایران، 10 زیستگاه ویژه انتخاب شد. نتایج حاصل از آنالیز داده های فلوریستیک (ترکیب رستنی های هر زیستگاه ویژه به عنوان نشانگر فلوریستیک) با نرم افزار MVSP، به روش PCO، به تشخیص 6 گروه متمایز منجر شد که نشان دهنده وجود تنوع درون گونه ای در این گونه گیاهی است. آنالیز داده های حاصل از بررسی مورفومتری افراد گونه مورد بررسی از هر زیستگاه ویژه، با استفاده از 33 ویژگی رویشی و زایشی، به روش های PCO و UPGMA نیز وجود پنج گروه متمایز را تایید نمود. آنالیز داده های بوم شناسی به روش CCA نیز مشخص نمود که عوامل بوم شناختی مختلفی در گروه بندی و ایجاد تنوع زیستگاه های ویژه نقش دارند که در میان آنها عامل ارتفاع، بافت خاک، نفوذپذیری خاک و جهت شیب، در بین عوامل مورد بررسی، در گروه بندی زیستگاه ها موثر بوده است و بر این اساس حداقل سه اکودیم قابل شناسایی و معرفی است.
کلیدواژگان: Thymus eriocalyx (Ronniger) Jalas، ریخت شناسی، تاکسونومی، زیستگاه ویژه، اکودیم، ایران -
صفحات 77-94
بر اساس فلورا ایرانیکا، جنس Erysimum L. در ایران دارای 26 گونه است، که تاکنون 11 گونه آن در استان های خراسان شمالی، رضوی و جنوبی گزارش شده است. در این پژوهش، برای نخستین بار دو گونه از آنها، برای فلور این استان ها معرفی شده اند. شناسایی و تفکیک گونه های این جنس، به علت شباهت ظاهری آنها به یکدیگر و نیز دامنه وسیع صفات موفولوژیک کار دشواری است. در این مطالعه سعی شده است با بهره گیری از روش مورفومتریک، گونه های این جنس در خراسان را از یکدیگر تفکیک نماییم. بدین منظور، 75 صفت مورفولوژیک مربوط به اجزای رویشی و زایشی روی 84 فرد متعلق به 11 گونه و یک نمونه مشکوک مطالعه شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل های چند متغیره به جدایی و تفرق نسبی آرایه های مورد مطالعه از یکدیگر منجر شد و نشان داد که ویژگی های ریخت شناسی تا حد قابل قبولی برای تمایز میان این گونه ها مفید هستند، به طوری که سه گروه عمده قابل تشخیص را نشان دادند: گروه اول شامل گونه های E. repandum، E. griffithianum، E. sisymbrioides، E. nanum و E. persepolitanu؛ گروه دوم شامل گونه های E. aitchisonii، E. kerbabaevii و E. crassipes و سومین گروه در برگیرنده گونه های E. crassicaule، E. stocksianum، E. crassicaule کرک دار و E. ischnostylum است. در نهایت، کلیدی بر اساس صفات ریخت شناسی، برای شناسایی گونه های Erysimum در استان های خراسان معرفی گردید.
کلیدواژگان: تجزیه خوشه ای، تجزیه به مولفه های اصلی، ریخت شناسی، Brassicaceae، Erysimum
-
Pages 1-10In this research، six isolates، including three from three rice roots (PxR1، PxR2 and StR1) and three from three wheat roots (PxW1، PxW2 and PxW3) were isolated as endophytic bacteria and except for StR1، all the isolates were identified as Pseudoxanthomonas based on phenotypic analysis including FTIR and PCR amplification of 16S rDNA. The results showed that PxR1، PxR2، PxW1 and PxW2 were all similar and belonged to a novel species of Pseudoxanthomonas، but PxW3 was from different species. StR1 belonged to a novel species of Stenotrophomonas. Two strains including Azospirillum brasiliense Sp7 (S1) and Azospirillum lipoferum (S2) were selected as standard strains and compared with those isolates; however، phenotypic and genotypic analysis verified that those isolates were not Azospirillum. For the first time، it was indicated that Pseudoxanthomonas existed as an endophytic bacterium in rice root.Keywords: Endophyte, Rice, Wheat, Azospirillum, Pseudoxanthomonas, Stenotrophomonas
-
Pages 11-26The species of Carpinus genus are widely distributed in the Hyrcanian and Arasbaran forests. Previous researches identified the species only by leaf and seed macro-morphological traits. Leaf morphological variations in the different ecological conditions led to some problems in taxonomy of the genus. In the current research for first time، stomata and trichome morphology were surveyed on plant collections of Noshahr Herbarium by scanning electron microscope (SEM) and light microscope (LM). Some plant samples were collected from natural sites by the authors. First، separation accuracy of Carpinus betulus، C. schuschaensis and C. oreintalis was investigated by multivariate analysis. Extracted components of Principal Component Analysis (PCA) were highly correlated with some leaf size parameters but could not clearly separate the three groups. Discriminate analysis proved accuracy of grouping about 64. 7%. Carpinus betulus had the largest dimension in stomata and trichome trait while C. orientalis had the smallest about this trait and C. schuschaensis had the medium size between of two species. Stomata type in C. betulus was paracytic، anomocytic، and Anisocytic and C. oreintalis were laterocytic and C. schuschaensis was Anisocytic and laterocytic. In contrast to other species، cells of stomata located upper than epidermal cells in C. betulus. Simple unicellular trichome was determined for the genus. Although the size and dense of trichome on the leaf and petiole were different among three species، these traits were highly associated with ecological conditions. We concluded that these traits did not have any taxonomic significant in the genus. The current research calls for seed and bract morphology as well as molecular markers to be revised.Keywords: Carpinus, Leaf morphology, Stomatal index, Trichome index
-
Pages 27-40In this research، total of 15 species belonging to Astragalus section Ornithopodium as well as its closely related ones were analyzed using morphological and molecular data. A. frigidus and A. stocksii were selected as outgroups based on previous studies. Based upon our results، species of sect. Ornithopodium along with those of sect. Onobrychoidei were placed within a single large clade with high support and are closely related taxa. Species from section Dissitiflori formed a distinct clade from the two other studied sections. Based on our molecular and morphological data، Astragalus pravitzii Podlech، which had been recently transferred to the section Ornithopodium from the section Dissitiflori، was not affiliated with that section.Keywords: Phylogeny, Cladistic, Astragalus, Dissitiflori, Ornithopodium, Onobrychoidei
-
Pages 41-52In the northern and the eastern slopes of Sabalan mountains which has a semi-aria climate. There were several pools، and wetlands and the study of the flora in these areas is important. Identification of plants provide useful guidelines for environmental and ecological management. In this study، flora، life form and chorology the species were studied and introduced. During vegetation growth، from 2008 to 2009 we collected and identified plant species in the region، and floristic list was provided. The results showed that totally، there were 216 plant species that belonged to 128 genera and 36 families in the studied area. The flora of these regions included 216 plant species that belonged to 128 genera and 36 families. Poaceae family including 25 genera and 46 species، Astraceae family with 11 genera and 19 species، Fabaceae family with 9 genera and 18 species and Brassicaceae family with 12 genera and 15 species، had the highest number of species. Also according to the classification Raunkiaer system (Raunkiaer، 1934) there were 22%. Therophytes، 30% Cryptophytes، 46% Hemicryptophytes، and 2% Chamaephytes. From view point of plant chorology، were formed in: 44. 44% Pluriregional، 20. 83% Europa-Siberian، Irano-Turanian and Mediterranean، 15. 74% Europa-Siberian، Irano-Turanian، 3. 7% Europa-Siberian، 2. 32% Irano-Turanian and Mediterranean، 5. 56% Indemic for Iran and 7. 41% of species were not identified. Considering that the region climate affected by Siberian، Hyrkaniane and Mediterranean climate therefore the most vegetative elements in this study region belonged to Europa-Siberian and Europa-Siberian، Irano-Turanian، respectively.Keywords: Flora, Life forms, Chorology, Vegetative elements, Sabalan
-
Pages 53-62
The Crataegus genus is widely distributed in Iran. This genus belongs to Rosaceae family and has 17 species in Iran one of which is Crataegus pontica C. Koch. In this paper، we analyzed some microscopic and macroscopic characteristics of this plant، then compared them with other features that were presented previously in previous reports. We analyzed all components in C. pontica، using thin layer chromatography method and then specified the type of flavonoids and hydroxycinnamic acid in C. pontica. Hyproside، rutin and chlorogenic acid were the main flavonoids and hydroxycinnamic occurred acid in this plant. Also، we analyzed its flavonoids quantitatively based on Deutsch Pharmacopoeia method according to hyproside content. Because، to determine the chemosystematic relevancies in some species flavonoids are used، so in this paper we compared C. pontica with 3 other species of its genus such as C. monogyna، C. melanocarpa and C. curvisepala that are found in Iran، and also with the medicinal standard species of Crataegus genus which is called C. oxyacantha. Finally we concluded that hyproside، rutin and chlorogenic acid were the main and common structural components in all species of that genus which were mentioned above.
Keywords: Crataegus pontica, Chlorogenic acid, Rutin, Chemotaxonomy, Hyproside -
Pages 63-76Thymus L. is one of the largest genus of Lamiaceae family. This species had cammercial values due to containing essential oils and also its wide applications in food and pharmaceutical industries. From this genus، 18 species have been identified in Iran. Because of the gene flow potentiality among populations، a high morphological diversity exists among them. Thymus eriocalyx (Ronniger) Jalas is one of the species of this genus that is distributed only in west of Iran and also north of Iraq to determine intraspecific variations in T. eriocalyx from taxonomic point of view and effective ecological factors، data were collected using special station method. In this way، ten special stations were recognized for T. eriocalyx in west of Iran. Results from floristic data analysis (floristic composition of each special station) with MVSP software by PCO method، led to the identification of 6 separate groups that was indicative of the existence of intraspecific diversity. Furthermore morphometric data analysis of individual collected from each special station، by using 33 vegetative and reproductive characters، with PCO and UPGMA methods، confirmed 5-mentioned floristic groups. Ecologic data analysis with CCA method showed that various ecological factors are effective in grouping and forming special stations diversity، so that among studied factors، altitude، soil texture and permeability and slop direction factors were all effective in groupment of special stations. On this base، at least 3 ecodemes were identifiable and thus، could be introduced.Keywords: Thymus eriocalyx (Ronniger) Jalas, Ecodeme, Iran, Taxonomy, Morphology, Special stations
-
Pages 77-94
According to the “Flora Iranica”، the genus Erysimum has 26 species in Iran among which 11 species are reported in Shomali، Razavi and Jonoubi Khorasan provinces as yet. In this study، two of the species ate introduced for the first time. Due to the extreme similarities and the wide variation of the morphological characters، identification of these species is very difficult. In this study، we attempted to separate the species using morphological characters. We scored 75 morphological (vegetative and generative) characters of 84 individuals belonging to 11 species. The results of the multivariate analysis indicated the separation among the studied species and showed three distinct groups among samples. The first group was individuals of E. repandum، E. griffithianum، E. sisymbrioides، E. nanum and E. persepolitanum. The second group included individuals of E. aitchisonii، E. kerbabaevii and E. crassipes. The third group consisted of E. crassicaule، E. stocksianum، E. crassicaule (with trichome) and E. ischnostylum. Finally، an identification key was introduced based on morphological characters for Erysimum species in Khorasan.
Keywords: Cluster Analysis (CA), Principal Component Analysis (PCA), Brassicaceae, Phenetics, Erysimum