فهرست مطالب
مجله دانشکده پزشکی اصفهان
پیاپی 190 (هفته چهارم تیر 1391)
- تاریخ انتشار: 1391/04/20
- تعداد عناوین: 5
-
-
صفحه 1مقدمههدف پژوهش حاضر تعیین تاثیر مصرف کوتاه مدت بتا هیدروکسی بتا متیل بوتیرات (HMB) بر آسپارتات آمینوترانسفراز (AST)، آلانین آمینوترانسفراز (ALT)، آلکالن فسفاتاز (AP) و اوره ی سرمی پس از یک جلسه فعالیت ورزشی مقاومتی شدید در دانشجویان پسر غیر ورزشکار بود.روش هاجامعه ی آماری پژوهش، دانشجویان پسر غیر ورزشکار خوابگاه کوی دانشگاه تهران بود که از بین آن ها 15 نفر به طور تصادفی انتخاب و به دو گروه مکمل (8 نفر) و دارونما (7 نفر) تقسیم شدند. آزمودنی ها، مکمل یا دارونما را 6 روز قبل از یک جلسه کار با وزنه با شدت 70 تا 75 درصد یک تکرار بیشینه مصرف کردند. ارزیابی AST، ALT، AP و اوره ی سرمی در مراحل قبل، 1 و 24 ساعت پس از فعالیت ورزشی انجام شد.یافته هامیانگین سن افراد مورد مطالعه 06/2 ± 4/23 سال، میانگین قد آن ها 77/6 ± 96/173 سانتی متر، میانگین وزن آن ها 17/12 ± 07/70 کیلوگرم، میانگین شاخص توده ی بدنی آن ها 96/2 ± 05/23 کیلوگرم بر متر مربع و درصد چربی آن ها 62/5 ± 49/17 درصد بود. داده ها نشان دادند یک جلسه فعالیت ورزشی مقاومتی شدید باعث افزایش معنی دار مقادیر سرمی AST، ALT، AP و اوره می شود، اما مصرف HMB در مقایسه با گروه شاهد تفاوت معنی داری نداشت.نتیجه گیریبا توجه به نتایج این پژوهش می توان گفت یک جلسه فعالیت مقاومتی شدید مقادیر AST، ALT، AP و اوره را افزایش می دهد، اما مصرف HMB قبل از فعالیت ورزشی مقاومتی شدید تاثیر معنی داری بر مقادیر این شاخص ها ندارد.
کلیدواژگان: بتا هیدروکسی بتا متیل بوتیرات، آسپارتات آمینوترانسفراز، آلانین آمینوترانسفراز، آلکالین فسفاتاز، اوره -
صفحه 2مقدمهامروزه آموزش مداوم در جهان به عنوان یک ضرورت اجتناب ناپذیر مورد توجه خاص سیاست گذاران بهداشتی قرار دارد. در کشور ما سیاست گذاری، تدوین استانداردها و اعتباربخشی به آموزش مداوم جامعه ی پزشکی به صورت یک قانون در نظام جمهوری اسلامی تصویب شده است. مطالعه ی حاضر به منظور شناخت چگونگی تدوین عناوین و محتوای کنگره های بازآموزی و بررسی چالش های آن طراحی شد.روش هامطالعه به صورت کیفی و از طریق مصاحبه ی عمیق فردی با طیف گسترده ای از دبیران، سخنرانان، کارشناسان دفتر آموزش مداوم انجام پذیرفت. در این طرح 6 دبیر، 20 سخنران و 3 نفر از کارشناسان دفتر آموزش مداوم وزارت بهداشت، شرکت داشتند. همه ی دبیران و سخنرانان عضو هیات علمی بودند. یافته ها با روش تحلیل محتوا آنالیز گردید.یافته هادر مجموع 4 گروه مشکلات در حوزه های محتوای برنامه ها، اعتباربخشی، برگزاری برنامه و ارزشیابی استخراج شد.نتیجه گیریعدم بازنگری عناوین برنامه ها و ارایه ی آموزش به شیوه ی سنتی از مهم ترین چالش های این فرآیند می باشد. بنابراین پیشنهاد می گردد کمیته ی نیازسنجی آموزش مداوم در دانشگاه ها تشکیل شود، صدور مجوز ارایه ی برنامه ها بر اساس نتایج اعتباربخشی و مستندات نیازسنجی صورت گیرد، عناوین برنامه های مدون با همکاری انجمن های تخصصی مورد بازنگری قرار گیرد، روش ارایه ی برنامه ها از سخنرانی به روش تلفیقی شامل روش های آنلاین، خودآموزی، پانل، کارگاه، معرفی مورد تغییر کند، کمیته ی ارزشیابی برنامه ی آموزش مداوم در دانشگاه ها تشکیل شود و برای سخنرانان و دبیران برنامه ها امتیازاتی مانند امتیاز ارتقای تخصیص یابد و حمایت مالی از مجریان برنامه ها صورت گیرد.
کلیدواژگان: آموزش مداوم، ایران، مطالعه ی کیفی، چالش ها -
صفحه 3مقدمهنگهداری مایعات سروزی و بررسی آن ها اهمیت خاصی در تشخیص و پیش آگهی بیماران دارد. این مطالعه جهت بررسی و مقایسه ی کیفیت اسمیرهای تهیه شده از افیوژن های سروزی نگهداری شده در یخچال به تفکیک مواد نگهدارنده ی افزودنی در روزهای مختلف انجام شد.روش هااین مطالعه ی مداخله ای آینده نگر بر روی افیوژن های سروزی نگهداری شده در یخچال در بخش سیتوپاتولوژی بیمارستان الزهرا (س) در سال های 1386 تا 1388 انجام گرفت. تعداد 20 نمونه ی واجد شرایط شامل 15 نمونه ی بدخیم و 5 نمونه ی خوش خیم انتخاب شدند. این نمونه ها به دو قسمت مساوی تقسیم شدند. یک گروه بدون ماده ی افزودنی و گروه دیگر همراه با آلبومین گاوی به عنوان ماده ی محافظتی در یخچال نگهداری شدند. نمونه ها در روزهای 1، 3، 6، 9، 12 و 15 از نظر درصد سلول های قابل قضاوت کیفیت نمونه ها ارزیابی شدند.یافته هامیانگین سنی بیماران مورد بررسی 9/11 ± 3/60 سال بود. درصد سلول های قابل قضاوت در روزهای 1 تا 6 در مایعات حاوی آلبومین در هر دو مورد خوش خیم و بدخیم بیشتر از موارد بدون ماده ی حفاظتی بود (001/0 > P). با گذشت زمان تعداد سلول های قابل قضاوت در هر دو گروه خاوی و فاقد مواد حفاظتی کاهش یافت. تا روز سوم تمام نمونه ها سلول های تشخیصی داشتند ولی در روز 15 همه ی نمونه ها فاقد سلول تشخیصی بودند.نتیجه گیریدر این مطالعه به این نتیجه رسیدیم که تا روز ششم می توان به مایعات استناد کرد و نمی توان بیشتر از یک مایعات را نگهداری کرد، ولی می توان در صورت افزودن آلبومین به عنوان ماده ی نگهدارنده این زمان را افزایش داد.
کلیدواژگان: مایعات سروزی، افوزیون خوش خیم، افوزیون بدخیم، مواد نگهدارنده -
صفحه 4مقدمهدر بیماری پارکینسون کاهش فشار خون وضعیتی یک اختلال شایع اتونومیک است. فرضیه های مهم توجیه کننده ی کاهش فشار خون وضعیتی عبارت هستند از قطع عصب (Denervation) سمپاتیک و درمان با داروهای دوپامینرژیک. هدف مطالعه ی حاضر تعیین سهم هر یک از عوامل فوق در بروز کاهش فشار خون وضعیتی، افزایش فشار خون شبانه و کاهش فشار خون متعاقب صرف غذا بود.روش هاپژوهش حاضر یک مطالعه ی مورد-شاهدی بود. بیماران پارکینسونی بیش از 6 ماه، روزانه بیشتر از 500 میلی گرم لودوپا دریافت می کردند، در گروه مورد قرار گرفتند. بیمارانی که تا زمان مطالعه لودوپا دریافت نکرده بودند گروه شاهد را تشکیل دادند. با استفاده از فشارسنج جیوه ای وجود یا فقدان کاهش فشار خون وضعیتی و با به کارگیری دستگاه مانیتورینگ فشار خون قابل حمل (Portable)، کاهش فشار خون متعاقب صرف غذا و پر فشاری خون شبانه مورد ارزیابی قرار گرفت. شدت بیماری پارکینسون توسط مقیاس Hoehn and Yahr staging scale تعیین گردید. آنالیز داده ها توسط نرم افزار SPSS نسخه ی 16 و با استفاده از آزمون های 2χ و Student-t انجام شد.یافته ها50 بیمار در دو گروه (25 بیمار در هر گروه) بررسی شدند. از نظر سن، جنس و شدت بیماری تفاوتی بین دو گروه دیده نشد، که حاکی از آن بود که بیماران گروه شاهد به طور مناسبی با گروه مورد همسان گردیده بودند. توزیع فراوانی فشار خون وضعیتی در گروه مورد و شاهد به ترتیب 12 و 20 درصد، کاهش فشار خون پس از صرف غذا به ترتیب 12 و 24 درصد و پر فشاری خون شبانه به ترتیب 40 و 56 درصد بود. توزیع فراوانی متغیرهای فوق بین دو گروه، تفاوت معنی داری نداشت. توزیع فراوانی کاهش فشار خون وضعیتی و کاهش فشار خون متعاقب غذا به طور مشخص با شدت بیماری مرتبط بود (به ترتیب 015/0 = P و 001/0 > P) ولی ارتباطی با افزایش فشار خون شبانه نداشت.نتیجه گیریاگر چه شیوع کاهش فشار خون وضعیتی بین گروه مورد و شاهد متفاوت بود ولی این تفاوت معنی دار نبود. از طرف دیگر شدت بیماری یک ارتباط قوی با شیوع کاهش فشار خون وضعیتی و پایین آمدن فشار خون متعاقب صرف غذا در مبتلایان به بیماری پارکینسون داشت.
کلیدواژگان: پارکینسون، کاهش فشار خون وضعیتی، کاهش فشار خون متعاقب صرف غذا، افزایش فشار خون شبانه -
صفحه 5مقدمهبیماری مولتیپل اسکلروز (Multiple sclerosis یا MS) یک بیماری مزمن دستگاه عصبی مرکزی با تظاهرات و انواع گوناگون است. شایع ترین نوع این بیماری نوع عودکننده-بهبود یابنده است. پالس تراپی متیل پردنیزولون درمان انتخابی حملات عود آن است که مانند هر داروی دیگر عوارض جانبی خاص خود را دارد.روش هامطالعه ی ما یک مطالعه ی توصیفی و از نوع گذشته نگر و آینده نگر بود. 64 بیمار مبتلا به MS بر اساس کرایتریای Mc Donald انتخاب شدند. این بیماران در بیمارستان کاشانی تحت درمان پالس تراپی قرار گرفتند. سپس به مدت سه ماه پیگیری شدند. اطلاعات به وسیله ی گرفتن شرح حال، معاینه ی فیزیکی و پرسشنامه جمع آوری و ثبت شد.یافته هانوع و درصد عوارض جانبی مینور و ماژور مشخص شدند. عوارض ماژور شامل هشت مورد آریتمی، سه مورد فشار خون و یک مورد نکروز آسپتیک بود. عوارض مینور نیز شامل تپش قلب در 47 درصد از بیماران، دیس پپسی در 34 درصد از آنان و بی خوابی در 33 درصد بود.نتیجه گیرینتایج مطالعه ی ما نشان داد که یک رابطه ی مستقیم بین میزان و نوع عوارض جانبی با تعداد دفعات پالس تراپی و دوز کورتون وجود دارد. در عین حال نتایج مطالعه ی ما حاکی از آن بود که رابطه ایی میان میزان و نوع عوارض جانبی با سن، جنس و شاخص توده ی بدنی بیماران وجود ندارد.
کلیدواژگان: عوارض جانبی، پالس تراپی، متیل پردنیزولون، حملات تشدید، مولتیپل اسکلروز
-
Page 2BackgroundAs an inevitable necessity, continuing education has caught the attention of health policymakers worldwide. Policy making, setting standards, and accreditation of continuing medical education have been endorsed as a law in Iran. The current study aimed to identify how the titles and contents of continuing education conferences are prepared. It also tried to highlight the existing challenges in this field.MethodsThe qualitative study was performed through in-depth interviews with a wide range of educators, lecturers, and experts of continuing education. Overall, 6 educators, 20 lecturers, and 3 experts of continuing education unit of the Iranian Ministry of Health participated in the study. All educators and lecturers were faculty members. The findings were examined using content analysis.FindingsOn the whole, the following four domains were extracted: program contents, accreditation, holding programs, and evaluation domains.ConclusionNot reviewing the titles of programs and employing traditional education techniques were the most important challenges of the process. Therefore, we suggest the establishment of "continuing education needs assessment committees" in universities. Licenses should be granted on the basis of accreditation and needs assessment results. The program titles should be reviewed by specialized councils. The mode of presentation should change from lecturing to combined methods of online tutorials, self-learning, panels, workshops, and case reports. "Continuing education evaluation committees" should be established in universities. Finally, lecturers and educators should be allocated points for promotion and program executives should be financially supported.Keywords: Education, Medical, Qualitative research, Barriers, Iran
-
Page 3BackgroundEvaluation and storage of serous fluid have a major role in clinical diagnosis and prognosis. We tried to evaluate and compare the quality of smears that have been prepared from refrigerated serous effusions according to preservative material in different days.MethodsThis prospective, interventional, analytical study was performed on refrigerated serous effusions in the cytopathology deportment of Alzahra Hospital (Isfahan, Iran) during 2007-08. Totally, 20 samples, including 15 for malignant and 5 for benign cases, were selected. The samples were divided into two groups, i.e. a group without any protective material and another with albumin as a protective. Their morphological changes for diagnostic cells were evaluated on days1, 3, 6, 9, 12, and 15.FindingsThe mean age of the participants was 60.3 ± 11.9 years. The percent of diagnostic cells between first to 6 days in both benign and malignant cases in albumin contained fluid were more than non-protected ones (P < 0.001). As time passed, the number of diagnostic cells decreased in both preserved and non-preserved groups. In fact, until the 3rd day, all specimens had diagnostic cells but on the 15th day, none of them had any diagnostic cells.ConclusionThe morphology of cytological preparation was preserved and interpretable after 6 days. Although we cannot preserve effusions for more than one week in our institution, adding albumin as a protective factor would provide the chance for longer preservation.Keywords: Serous fluids, Benign effusion, Malignant effusion, Preservatives
-
Page 4BackgroundOrthostatic hypotension is a common autonomic dysfunction in Parkinson's disease. Major hypotheses proposed in the etiology of orthostatic hypotension include sympathetic denervation and treatment with dopaminergic drugs. The purpose of this study was to determine the contribution of each of the above factors in the incidence of orthostatic hypotension in patients with Parkinson's disease.MethodsThe current study was conducted as a case-control study in the second half of 2008 and first half of 2009. The study population included patients with Parkinson's disease. Individuals who had received more than 500 mg/day levodopa for over 6 months were placed in the case group. Patients who had not received any levodopa until the time of the study were placed in the control group. Exclusion criteria were having a concomitant disease or taking medications that cause orthostatic hypotension. Study variables included demographic characteristics, severity of the disease, orthostatic hypotension, postprandial hypotension, and nocturnal hypertension. Using a mercury sphygmomanometer, the presence or absence of orthostatic hypotension was determined in all patients. Postprandial hypotension and nocturnal hypertension were identified using a portable device for ambulatory blood pressure monitoring. Hoehn and Yahr staging scale was used in order to identify the severity of the disease. The data was analyzed using appropriate descriptive and analytical tests (chi-square test and t-test) in SPSS16.FindingsOverall, 50 patients were studied in two groups of 25. No significant differences were observed between the two groups in terms of age, sex, and the severity of the disease. Therefore, the patients in the control group were appropriately matched with those in the case group (P > 0.05). The frequency distribution of orthostatic hypotension was 12% and 20% in the case and control groups, respectively. The corresponding values were 12% and 24% for the frequency distribution of postprandial hypotension and 40% and 56% for the frequency distribution of nocturnal hypertension. None of these frequency distributions were significantly different between the two groups. The severity of the disease was strongly related with the frequency distributions of orthostatic hypotension and postprandial hypotension (P < 0.001 and P = 0.015, respectively). However, it was not associated with the frequency distribution of nocturnal hypertension.ConclusionAlthough the prevalence of orthostatic hypotension was different between the case and the control groups, the difference was not significant. On the other hand, the severity of the disease was strongly correlated with the prevalence of orthostatic hypotension and postprandial hypotension in patients with Parkinson's disease.Keywords: Parkinson's disease, Orthostatic hypotension, Postprandial hypotension, Nocturnal hypertension
-
Page 5BackgroundMultiple sclerosis (MS) is a chronic central nervous system disease with different types and symptoms. The most common type of MS is the relapsing-remitting MS whose relapses are treated using methylprednisolone pulse therapy.MethodsOur study was a descriptive study on 64 patients with MS who were selected based on McDonald criteria. The patients received methylprednisolone pulse therapy at Kashani Hospital (Isfahan, Iran). After treatment, we monitored the patients for 3 months. The required information was collected by history taking, physical examination, and filling a questionnaire.FindingsThe type and percentage of minor and major side effects were specified. The major side effects were arrhythmia in 8 patients, hypertension in 3 patients, and aseptic necrosis in 1 patient. The minor side effects were palpitation in 47% of the patients, dyspepsia in 34%, and insomnia in 33%.ConclusionThe results of our study showed a direct relation between the type and severity of the side effects and the frequency of pulse therapy and the dosage of methylprednisolone. On the other hand, our study failed to establish relations between the type and severity of side effects and age, sex, and body mass index of the patients.Keywords: Side effects, Pulse therapy, Methylprednisolone, Multiple sclerosis, Acute relapsing