فهرست مطالب
مجله تحقیقات علوم قرآن و حدیث
سال نهم شماره 2 (پیاپی 18، پاییز و زمستان 1391)
- تاریخ انتشار: 1392/02/14
- تعداد عناوین: 7
-
-
صفحه 1
قرآن کریم، کتاب هدایت و انسان سازی، وآکنده از اعجاز های علمی و شگفتی هایپایان ناپذیر است. خداوند متعال درهفتاد آی هاز این کتاب آسمانی، درباره آفرینشواهمیتکوه هاسخنگفتهو رازخلقتو اسراروجودی آن هارا باالفاظی گوناگونبیانکردهاست.از میان اینراز ها و نیز حکمتآفرینش کوه ها،بیشتربراستقرارو آرامشیکه به برکت وجودکوه هانصیبساکنانزمینشده،تاکیدشده ووجود کوه ها، مانع ازروی دادنحرکت هایناموزونو نیز اضطرابو نوسان به شمار آمده است.کوه هاافزون بر اینکه از روی دادنحرکت هایویران کننده جلو گیری می کنند، وظیفه هاییدیگر نیز دارند؛ مانند: ذخیرهو تصفیه آب ها،پیش گیریازسیلوطوفان،ایجادرود خانه ها، و تنظیمباد ها.در دانشنوین،همهاینکار کرد هایکوه ها کشفواثباتشده است. خداوندمتعال با استفاده ازواژگانی خاص،همچون«خلقت» (خلق شد)، «نصبت» (قرار داده شد)، «القی» (افکند)،«شامخات» (برافراشته)،«راسیات»(لنگر گاه)و...از رازآفرینشکوه ها سخن گفته و بدین صورت، اعجازعلمیوبیانی قرآنرا نشان داده است.درایننوشتار،باتحلیلواژگانیهر یکازواژه ها وبه کار گیرییافته هایدانشنوین،برخیجنبه هایاعجازبیانیوعلمی قرآن را بررسی کرده ایم.
کلیدواژگان: کوه ها، راز آفرینش کوه ها، وظایف کوه ها، اعجاز علمی، اعجاز بیانی -
صفحه 23
بخشی قابل ملاحظه از آثار شیخ بهایی در حوزه حدیث، به دو موضوع نقد و فهم حدیث اختصاص یافته است. این دانشمند در بخش نقد حدیث، اسنادی را بر پایه علوم رجال و درایت نقد کرده است. وی در حوزه فهم حدیث، از علومی چون لغت، نحو، فقه، اصول فقه، تفسیر، کلام، اخلاق و عرفان بهره برده و احادیث را بر اساس اصولی مانند التزام به ظاهر متن، فهم عرفی، سیاق، فهم مشهور، آیات مرتبط، روایت های مشابه، احادیث عامه، آثار شارحان، پرسش راوی و ره نمود های عقلی شرح داده است.
کلیدواژگان: شیخ بهایی، نقد حدیث، فقه الحدیث، فهم حدیث -
صفحه 58
در این مقاله، با اشاره به روایت های مجعول تفسیری درباره داستان هاروت و ماروت در آیه 102 سوره بقره، به جنبه های اسطوره ای این داستان پرداخته ایم و به ویژه، با توجه به پژوهش های خاور شناسان درباره این داستان، پیوند آن را با اساطیر و نیز داستان های ملت های گوناگون، بررسی کرده ایم؛ سپس درباره باز تاب های ادبی و هنری این افسانه، سخن گفته ایم و سر انجام، تفاوت ها و شباهت های این داستان را با اساطیر دیگر، بیان کرده ایم؛ بدین صورت، با معلوم شدن چگونگی این ارتباط ها، نادرستی ادعای خرده گیران در تعمیم این ارتباط ها به ساحت قرآن کریم را ثابت کرده ایم و چگونگی ارتباط متقابل فرهنگ های گوناگون را با فرهنگ و تمدن اسلامی، نشان داده ایم. پژوهش حاضر می تواند در عین تاکید بر اصالت فرهنگ اسلامی، نمونه ای برای پژوهش های تطبیقی باشد که در آن، با توجه به عناصر مشابه و متفاوت، امکان فهم فرهنگ اسلامی و تفاوت آن با دیگر فرهنگ ها، بهتر فراهم می شود.
-
صفحه 81
یکی از راههای دستیافتن به معنای اصلی و واقعی کلام، بهکارگیری قراین منفصل مربوط به آن است. در فرایند فهم متن و ازجمله روایتهای تفسیری، قرینه عبارت است از هرچه بهنوعی با کلام، ارتباط لفظی یا معنوی داشته باشد و مخاطب را در فهم مفاد آن کلام یاری رساند؛ خواه به کلام، پیوسته (متصل) وخواه جدا ازآن (منفصل) باشد. قراین منفصل (ناپیوسته) آنهایی هستند که از فضای کلام، جدا باشند و بعداز انتقال مخاطب به معنای ابتدایی (مفاد استعمالی)، وی را در رسیدن به مراد اصلی و واقعی (جدی) متکلم یاری رسانند. در این مقاله، مراد از قراین منفصل، روایتها، آیات و برهآنهای عقلی مسلمی است که ازلحاظ معنوی (تخصیص، تقیید، تبیین و...)، بهنوعی، با روایتی که درصدد فهم آنیم، ارتباط داشته باشند ودرقالب قراین معینه و صارفه، ما را در فهم مقصود اصلی آن روایت مدد رسانند. بهکارگیری قرینه منفصل آیات و روایتها برای فهم روایتهای تفسیری، پیشاز هر چیز، مبتنیبر پذیرش اصل «درحکم کلام واحد بودن آیات و روایات اهلبیت (ع)» است. بهکارگیری قراین منفصل یادشده ازسوی علامه طباطبایی، بهویژه قرینه آیات و روایتها که بیانگر پذیرش این اصل ازسوی وی است، قواعدی سودمند در فرایند فهم روایتهای تفسیری در المیزان بهشمار میرود.
کلیدواژگان: قواعد، قرینه، فهم، روایات تفسیری، مراد جدی، علامه طباطبایی -
صفحه 105
تاکید و ترغیب آیات قرآن کریم بر علم و معرفت درکنار اختصاص بیشاز ده درصد این آیات به مباحث علمی در حوزههای مختلف، پرسش از رابطه میان این آیات و علوم گوناگون را به دغدغهای اصیل و ریشهدار تبدیل کرده است. رشد روزافزون علوم و فناوری جدید، و اندیشههای فلسفی و اجتماعی برآمده از آن، این دغدغه اصیل را به وظیفهای سنگین نیز مبدل کرده است. تلاش در این حوزه که از آن باعنوان «تفسیر علمی قرآن یاد میشود، تاکنون سبب پیدایش رویکردهایی بسیار شده که مهمترین آنها عبارتاند از: استخراج علوم از قرآن، تطبیق علوم بر قرآن و بهکارگیری علوم در فهم قرآن. هریک از این رویکردها نقاط ضعفی دارند که مهمترینشان ناتوانی آنها در تبیین رابطه میان نظریههای متغیر علوم و آیات تغییرناپذیر وحیانی است؛ تا آنجا که آنها را درحد توصیههایی اولیه، تنزل داده است. رویکردی که در این مقاله، مورد توجه بوده، بر دستهبندی گزارههای علوم تجربی در سه سطح متفاوت، استوار است. براساس این رویکرد، مفسر در هر سطح، با گزارهها و نظریههایی متفاوت، روبرو میشود که تفسیر علمی متناسب با خود را میطلبند. در سطح نخست، آیات قرآن، تعینبخش گزارههای علمی هستند، در سطح دوم، تنها دامنه نظریههای علمی موردقبول را تعیین میکنند و در سطح سوم، اصول راهنما و نیز اصول کلی فهم ما از طبیعت را بیان میکنند.
کلیدواژگان: قرآن، تفسیر علمی، نظریه علمی، روش شناسی -
صفحه 137
در قرآن کریم، زنان ازنظر رتبه انسانی، همشان مردان شمرده شدهاند و حقوقی عادلانه برایشان درنظر گرفته شده است؛ با این حال، مفسران گذشته درفهم برخی آیات ناظر به حقوق، و روابط اجتماعی و خانوادگی زنان، برداشتهایی متناسب با وضع زمان خود بهدست دادهاند که برخلاف نگرش قرآنی و نامتناسب با وضع کنونی زنان است؛ از این روی، نقد و بررسی این نظرها با توجه به برداشتهای معتبر امروزی، ضروری مینماید.
یکی از مهمترین این آیات، آیه 34 سوره نساء است که به آیه قیمومیت شهرت دارد و مبنای حقوقی برخی قوانین مدنی ایران است. نوع برداشت از مفاهیمی چون قیمومیت و حدود آن، فضل، صالحات، نشوز، حافظات للغیب، تخافون و ضرب، در این آیه، طی قرون متمادی از اولین نوشتههای تفسیری موجود تا زمان حال تغییر کرده است. با توجه به اینکه دین و حقایق وحیانی، فراتر از زمان و مکاناند و رنگ کهنگی نمیگیرند، و اندیشههای بشری و فهم دینی، در بستر زمان و مکان شکل میگیرد، سیر تطور فهم مفسران از این آیه با توجه به زمان و مکان این افراد، دارای اهمیت فراوان است.
در این مقاله، سیر تطور فهم این آیه را نزد مفسران و نیز برونرفت آنها از چالش هایی مانند «ضرب» را بررسی کردهایم و در پایان، خلاهای موجود در تفسیر این آیه را نقد کرده ایم.کلیدواژگان: مقتضیات تاریخی فهم، تاریخ تفسیر، آیه 34 سوره نساء -
صفحه 167
از جمله مباحث مرتبط با حوزه زنان در دوره جاهلیت، مسئله دخترکشی و جایگاه دختران در این جامعه است که در این پژوهش، بدان پرداخته و کوشیدهایم تا مسایل دختران را در دوره جاهلیت، براساس آیات قرآن و همچنین متون تاریخی تحلیل کنیم. در این مقاله، نخست، آیات قرآن را در سه حوزه بدین شرح بررسی کردهایم: نفرت از دختران؛ فرزندکشی و دخترکشی؛ انگیزههای فرزندکشی؛ سپس ازمنظر تاریخی و در چهار محور ذیل، این مسئله را بررسی کردهایم: تاریخچه و محدوده مکانی دخترکشی؛ مبارزه با دخترکشی؛ عمومی یا خاصبودن نگاه پست به دختران. درمجموع، برپایه بررسیهای انجامشده میتوان گفت که نگاه پست به دختران و نفرت از آنها را نباید به همه مردم دوران جاهلی تعمیم داد؛ زیرا ازسویی، در تاریخ جاهلیت، نمونههایی از رفتار نیک پدران با دخترانشان نیز دیده میشود؛ از سوی دیگر، ریشه اصلی دخترکشی را در فرزندکشی اعراب میتوان یافت؛ بدین شرح که آنها از زمانهای دور، انسانها را برای خدایانشان قرابانی میکردند و بعدها، بهعلتهای متفاوت، کشتن دختران درمیان آنها افزایش یافت.
کلیدواژگان: فرزندکشی، دخترکشی، جاهلیت، قرآن
-
Page 1
The holy Quran, the book of guidance and edifiying human beings, consists of many scientific miracles and endless wonders. Quran has spoken of the creation and significance of mountains in 70 verses as it has revealed the mystery of their formation and the secret of their nature in different terms. Among its secrets and the philosophy of its creation, more than anything emphasis is placed on the establishment and serenity enjoyed by the inhabitants of the earth due to it and these mountains have been declared as an obstacle to the earth's disturbing shakes and fluctuation. In addition to preventing the earth from destroying trembling , they are responsible for refining and storage of water, avoiding storm and flood, making rivers and regulating winds. In modern knowledge , all these functions has been discovered and proved for mountains. The Mighty Allah has implied the secret of the mountains' creation by employing words as "kholeghat"(created), "nosebat"(set up), "algha" (cast), "shamekhat"(high), "rasiyat"(anchored),and the like , displaying the scientific and literal miracle of Qur'an. Literally analyzing each word and employing modern knowledge , some aspects of linguistic and scientific miracle of Quran has been discussed in this article.
-
Page 23
A significant part of Sheykh Bahayi's books are allocated to hadith criticism and interpretation. In the field of hadith criticism , his assessments are concentrated on isnad analysis based on sciences of Rejal and Derayeh. In the field of hadith interpretation , he has employed information from different sciences such as vocabulary, grammar, jurisprudence, principle of Jurisprudence, theology, Qur'anic interpretations, ethics and theosophy. He has explained traditions based on foundations and regulations such as observing the apparent meaning, common sense, famous meaning, related verses, similar traditions, Sunni traditions, the works of commentators , the question of the narrator and the instructions of reason.
-
Page 58
In this article, mentioning faked interpretive traditions concerning the story of Harut and Marut in verse 102 of Sura al-Baghara, this story has been studied from different aspects. Orientalists' studies on this story and its connection with folk stories and myths of different nations has been particularly examined; subsequently the linguistic and artistic features of this myth and eventually the differences and similarities of this story with that of the others has been considered. Clarifying the relationship between these narrations, it is demonstrated that this kind of relation is not seen in the Qur'anic story, as it is claimed by some, meanwhile the correlation between various cultures and the Islamic one has been displayed. This article can also been considered as a prototype for other comparative researches in which the study of similarities and disparities can be employed to reach a better understanding of the Islamic culture and its difference with other cultures, besides believing in its genuineness.
-
Page 81
One of the means to reach the main and real meaning of a statement is employing related independent evidence (ghara'n monfasel). In the process of understanding a text, by related evidence (ghara'n) it is meant any statement having lexical or semantic relationship to the discussed statement which help the reader understand its content and purpose; these related evidence can either be in the same context (motasel) or independent from it (monfasel). As for related independent evidence, it is meant those evidences which are not present in the context of the discussed statement and contribute to attain the real meaning of the speaker, after reaching the literal meaning of the word. In this study, in particular, by this term we mean those traditions, verses and undoubtful reasons which have in some way, with regard to its meaning, a connection to the tradition we are to understand and helps us in reaching the real meaning of the tradition. Employing these independent evidence in understanding interpretive traditions, is based more than anything on the acceptance of this principle that "verses of Qur'an and traditions of Ahlulbayt are considered as one consistent unit".
Allameh Tabatabaei's application of these independent evidence specially those of verses and traditions, denoting his acceptance of this principle, is an efficient rule in the process of understanding interpretive traditions in Almizan. -
Page 105
The holy Qur'an's emphasis on knowledge, besides its allocating more than ten percent of Qur'anic verses to scientific issues in different fields, has turned the question of the relationship between these verses and different sciences to a genuine and meaningful concern. In addition, increasing growth of science and modern technology along with the social and philosophical thoughts arising from them, has turned this concern to a heavy duty. Efforts made in this field, are named as "scientific interpretation of the Qur'an". These efforts so far have experienced different approaches, the most important of which are: extracting sciences from Qur'an, Applying Sciences to Qur'an and employing it in order to reach a better understanding of Qur'an. The main deficiency of all these approaches is its failure in explaining the relationship between the changing theories of sciences and unchangeable revelation of Qur'an which has ended to degrading its teachings to mere preliminary recommendations. The approach presented in this paper is based on classifying experimental scientific statements in three different levels. Regarding such a classification, the interpreter in each level is facing a special kind of statements and theories which require its suitable scientific interpretation. At the first level, Qur'anic verses are the determiners for scientific statements, at the second level, they define the range of acceptable scientific theories and at the third level, they introduce guidelines and general principles for understanding nature.
-
Page 137
Women from the viewpoint of the holy Qur’an are equal to men in human status and fair rights are considered for them. However, in the past, commentators' interpretations of some verses about women’s rights and their social and family relationships, have been in accordance with the terms of their own time . These interpretations are not consistence with the Qur’anic perspective and are not applicable to and compatible with women's contemporary situation. Therefore, an evaluation of these interpretations, given the contemporary valid understandings, will be necessary. Of most important one of these verses is verse 34 of Sura Al-Nisa’, known as the verse of Guardianship. This famous verse is the juridical basis for Civil Law in Iran.
Understandings of the concepts like Guardianship (Gheymumiat) and its limitations (Hudud), grace (Fadhl), the righteous women (Salihat), recalcitrance (Nushuz), custodians of the unseen (Hafizat al-ghayb), Fear (Takhafun) and hitting (Dharb), in this verse has been subject to different kinds of modifications until now. Given the fact that religion and revelation are beyond time and place and will not become obsolescent while human understanding of religion is limited to time, it is of great importance to study the course of evolution of interpretations, according to time, place and setting. This article studies the course of evolution in commentators' understanding of this verse and reviews some strategies for solving problems like Dharb (hitting). Eventually we will consider the deficiencies seen in various interpretations of this verse. -
Page 167
Among the issues about women in pre-Islamic era are the two following subjects: the status of girls and killing them. These two issues are studied in this artich from both Qur'anic and historical perspective. At first, Qur'anic verses have been examined from three aspects including hating girls, infanticide, and killing girls while scrutinizing the motives for infanticide. This issue will then be historically examined from four aspects including the history of killing girls, the area in which such acts took place, the struggles against it and the comprehensiveness of this view. In sum, this article suggests that considering girls as disgraceful cannot be taken as a general opinion in pre-Islamic era. History narrates for us of fathers showing good behavior to their daughters. On the other hand, the origins for killing girls can be sought in infanticide as part of the act of sacrificing human beings for gods, in which killing girls gradually and for different reasons, prevailed.