فهرست مطالب

نثر پژوهی ادب فارسی - سال پنجم شماره 11 (زمستان 1382)

نشریه نثر پژوهی ادب فارسی
سال پنجم شماره 11 (زمستان 1382)

  • 246 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1382/11/15
  • تعداد عناوین: 10
|
  • محمد صادق بصیری صفحه 1
    تفسیر خواجه عبدالله انصاری، از آثار گرانبهای اوست که تاکنون متن کامل آن پیدا نیست و جز به یاری بعضی ماخذ، به قسمتی از مطالب آن نمی توان دست یافت. مهمترین اثری که بخشی از مباحث آن را در خود محفوظ داشته؛ تفسیر کشف الاسرار و عده الابرار ابوالفضل رشید الدین میبدی عارف و مفسر بزرگ اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم است. این مقاله، بررسی اجمالی است در باب آنچه در تفسیر میبدی به نام خواجه عبدالله انصاری آمده یا بگونه ای نقل شده است که خواننده انتساب آن را به خواجه یقین خواهد کرد. این بررسی نشان می دهد که ابوالفضل میبدی مقدار ناچیز از تفسیر خواجه عبدالله انصاری را در بخش عرفانی کتاب خود، (نوبت سوم) کشف الاسرار، آورده است. میبدی، تفسیر خواجه عبدالله انصاری را، کتاب شیخ الاسلام انصاری در تفسیر قرآن می خواند. بنابراین به نظر می رسد این کتاب نام و عنوانی خاص نداشته و به همان عنوان تفسیر خواجه عبدالله انصاری معروف بوده است. مطابق نظر ابوالفضل میبدی و با عنایت به دیگر آثار خواجه عبدالله انصاری، می توان دریافت که کلام خواجه در تفسیر نیز در نهایت ایجاز بوده است و از سوی دیگر، گفته های منقول از خواجه در تفسیر کشف الاسرار، بعضی بطور کامل و بعضی بصورت جزئی تکرار شده اند که خود از حجم مقدرا بازمانده تفسیر خواجه می کاهد. منقولات کشف الاسرار،نشان ازصد میدان و منازل السائرین خواجه دارد و به روش پیر هرات، که طریقت و حقیقت را با رعایت کامل اصول شریعت می خواهد; متناسب است.
    کلیدواژگان: قرآن، تفسیر، عرفان، خواجه عبدالله انصاری، کشف الاسرار، ابوالفضل میبدی
  • جلال رحیمیان صفحه 19
    ویراستاری، یکی از ضروری ترین مراحل پیش از چاپ هر نوشته است. علی رغم پژوهشهای فراوان در زمینه ویراستاری، هنوز جایگاه این رشته از علم، به عنوان یک تخصص، آنچنان که باید تبیین نشده و آگاهی عمومی از آن اندک است. اهداف نگارنده در این تحقیق عبارت است از: الف) آشنا کردن خواننده با پیچیدگی های ویراستاری ب) اثبات این که ویراستاری نیز به ماننده سایر حوزه های علمی، خود یک تخصص است و لذا باید نگرشی درخور به آن داشت. ج) پرتوافکنی بر جنبه هایی از ویراستاری که برای آحاد نسل نو مبهم است. در همین ارتباط حد و مرز ویراستاری، رسالت ویراستار و ویژگی های یک ویراستار موفق بیان می شود. طی این تحقیق، از دو قسم ویرایش سخن به میان می آید. ویرایشهای سطح نخست، لغزشهایی را در بر می گیرد که از نظر همه گویشوران زبان، خطا و تصحیح آنها ضروری است. ویرایشهای سطح دوم، در برگیرنده نکات ذوقی و زیباشناختی است و همگی، جنبه پیشنهادی دارد که پذیرش آنها به عهده نویسنده است. پرهیز از افراط و تفریط در ویراستاری و استفاده مطلوب از زبان که نقشی حساس در موفقیت ویراستار دارد از دیگر نکات مورد بحث در این تحقیق است. در انتها نیز پیشنهادهایی برای بهبود وضعیت ویراستاری در ایران ارائه می شود.
    کلیدواژگان: ویراستار، ویراستاری، ویرایش، زبانشناسی، آموزش زبان
  • محمد جواد سلمانپور صفحه 41
    سبک بیان سهل و ممتنع متون وحیانی، همواره قرآن را نیازمند به تفسیر و تبیین تازه نموده و آن را منبع چشمه معارف دینی قرار داده است. لایه های مختلف معنایی کلام وحی و تعدد شیوه های افاده معنی در آن، از مهمترین عناصر سبک سهل و ممتنع بوده است و باید از وجوه اعجاز قرآن به حساب آید. فهم، تفسیر، قرآن پژوهی و داوری درباره فهم متون وحیانی، بدون توجه به اقسام معانی قرآن و تفکیک آنها از یکدیگر، استوار نخواهد شد. وجود انواع مختلف معانی چون نص، ظاهر، مؤول (خلاف ظاهر)، مجمل (خلاف ظاهر)، بطن، اشاره، تطبیق و منشا که برای دست یابی به هر یک از آنها راه و روش خاص خود را می طلبد؛ از ویژگی های مهم قرآن است. احادیث معصومین و برخی از متون بشری نیز از تمان و یا برخی از این سطوح معنایی برخوردار می باشند. در این نوشته، حقیقت اقسام مزبور مورد بررسی قرار گرفته و در ضمن به راه های دستیابی به آنها نیز اشاره شده است.
    کلیدواژگان: متن وحیانی، نص، ظاهر، مؤول، بطن، اشاره، تطبیق، منشا مراد، دلالت
  • محمد غلام صفحه 71
    یکی از راه های شناخت ابعاد هنری مثنوی ورود به دنیای ساختار قصه های این کتاب و شناخت شگردهای اصلی قصه پردازی مولاناست. یکی از این شگردها، به کار بستن عنصر تعلیق و انتظار است. تلاش عمده این مقاله آن است تا از راه مقایسه ساختاری چند حکایت، نشان دهد که کمیت و کیفیت حضور این عنصر در داستانهای مولانا چگونه است. در این مقاله به این نتیجه می رسیم که تعلیق در قصه های مولانا از چهار راه حاصل می شود: 1. از راه پرداختن به معنایو مفاهیمی که روایت مستقیم قصه را قطع می کند. 2. از راه درج تلمیحات فراوان 3. از راه درج حکایتهای میان پیوندی که حضور آنها در میانه قصه، به هیچ وجه از پیش سنجیده نبوده است و صرفا به واسطه تداعی های آزاد مولانا و به منوظر ایجاد شگفتی و تنوع و تغییر ذائقه خواننده، در میانه قصه اصلی راه یافته آند. 4. از راه حذف حضور خود، به عنوان راوی و سپردن جریان روایت به دست اشخاص قصه. باری، عنصر تعلیق در قصه های مولانا، آن چنان هنری دارد که به هیچ وجه حالت انفعال را در وجود خواننده بر نمی تابد و او را به لطایف الحیل وا می دارد تا قصه را تا پایان آن ادامه دهد.
    کلیدواژگان: مثنوی، مصیبت نامه، اسرارالتوحید، تعلیق داستانی، تداعی آزاد، روایت، روای غایب، حکایت میان پیوندی، قصه در قصه
  • جهانگیر فکری ارشاد صفحه 97
    یکی از مقوله های مفصل زبانهای باستانی، دستگاه فعل بوده که جزئیات بسیاری را در بر می گرفته و ساختهای گوناگونی را شامل می شده است. یکی از این ساختها، به نام (فعل وسطی) هنگامی به کار می رفته که عمل فاعل به خودش برمی گشته یا به عبارت دیگر، فاعل، عملی را به نفع یا ضرر خود انجام می داده است. این گونه ساخت در دوره میانه و به تبع آن در دوره نو، صورت صرفی خود را از دست داد و همان معنی و مفهوم به وسیله ضمایر مشترک، متقابل یا انعکاسی بیان گردید. بدین ترتیب، در عین حال که ماهیت اصلی فعل وسطی در زبان محفوظ ماند؛ شیوه باین به گونه دیگری درآمد. در این مقاله، سعی شده است که ضمن نشان دادن صورتهای صرفی فعل وسطی در فارسی باستان، روند تغییرات آن در دوره های بعدی زبان فارسی مورد بررسی قرار گیرد و به صورتهای نحویی که جایگزین صورت صرفی فعل وسطی شده است؛ اشاره گردد.
    کلیدواژگان: فعل وسطی، ضمیر مشترک، ضمیر متقابل، ضمیر انعکاسی، فعل گذرا، فعل مجهول
  • عالیه کرد زعفرانلو صفحه 109
    هدف از نگارش این مقاله، بررسی ساخت صورتهای کوتاه شده یا خودمانی اسم در لهجه کرمانی است. اسمهایی مانند (ماشو ، قاسو، رقو، طلو) کوتاه شده اسمهای (ماشاءالله، قاسم، رقیه و طلعت) هستند که در این مقاله، نحوه ساخت آنها مورد مطالعه قرار گرفته است. برای انجام این تحقیق، کلیه اسمهایی که به پسوند تصغیری [u-] ختم شده اند؛ از (فرهنگ گویش کرمانی)، تالیف (محمود صرافی) استخراج شدند. در مواردی نیز از گویشوران کرمانی استفاده شده است. نتایجی که از این تحقیق به دست آمده؛ این است که در اغلب موارد یک هنجاری(CVC(c از ابتدای اسم اصلی انتخاب می شود، سپس پسوند تصغیری [u-] به آنها اضافه می گردد. همچنین داده های این گونه زبانی نشان می دهد که صورتهای کوتاه شده، نه تنها در مورد افراد، بلکه در مورد اشیاء، حیوانات، گیاهان، ویژگی ها و صفات افراد، همچنین خوراکی ها و حتی بیماری ها کاربرد دارد.
    کلیدواژگان: اسم خودمانی، غیر رسمی، تصغیری، تحبیبی
  • ظرافتهای بدیعی در شعر حافظ
    سید جواد مرتضایی صفحه 121
    نظر به اینکه در حوزه معنی و مضمون تمامی غرلهای حافظ، نمی توان حکمی قطعی و جزم صادر نمود که این امر ناشی از رندی و هنرمندی حافظ است. بسیاری از موضوعها و مضامین شعری او را قبل و بعد وی می توان جستجو کرد و یافت که وامداری او به شاعران پیش از خودش، امری مسلم است، لذا راز امتیاز و یگانگی شعر حافظ در زبان او نهفته است. پس به نظر می رسد اولین و اصلیترین زمینه پژوهش در شعر حافظ، تحقیق در ساحت زبانی او در همه مقوله هاست. از بررسی مسائل معانی و بیانی و بدیعی گرفته تا صرف و نحو زبان و انواع موسیقی شعر و نحوه گزینش واژگان و حتی بررسی تک تک واجهای کلمه های شعر او از لحاظ واجگاه و مخرج آنها. در این مقاله ضمن تبیین مطالب فوق، با ارائه شواهدی از شعر حافظ، ظرافت و هنرنمایی او را در بکارگیری صنایع بدیعی تناسب، ای هام تناسب، تضاد، پارادکس، ای هام و تبادر نشان داده ایم. البته قبل از ذکر شواهد برای دیدن آرا و دیدگاه ها و تعاریف گذشتگان و معاصران از صنایع بدیعی، هفت اثر و کتاب را مد نظر داشته ایم تا نشان دهیم با توجه به تفاوت نگاه شاعران و علمای علم بدیع به این صنایع، جای یک نقد و تحلیل،در بررسی انتقادی و همه جانبه نسبت به تعاریف و تعداد و تقسیم بندی های صنایع بدیعی در دوره های مختلف شعر فارسی در تحقیقات ادبی،خالیست.
    کلیدواژگان: حافزبان، بدیع، تناسب، تضاد، ایهام، پارادوکس، تبادر
  • لطف الله یار محمدی صفحه 151
    این مقاله بر آن است که نشان دهد چگونه باید ارتباط مؤثر بین افراد برقرار کرد. ارتباط، فرایندی است که ضمن آن، شنونده از نیت گوینده برداشتی می کند. طرفین ارتباط، ذخایر ذهنی متفاوت دارند؛ از طرفی همه گویندگان در باین ما فی الضمیر خود به درجات مختلف قاصر هستند و در عین حال، شنوندگان از گفته ها یا نوشته ها با توجه به سوابق تجربی و اجتماعی خود، برداشتهای متفاوتی خواهند داشت. اکنون می توان گفت که هر چه تفاوت در نیت گوینده و برداشت شنونده کمتر باشد؛ ارتباط مؤثرتر است. در ارتباط زبانی دو سویه، بطور طبیعی مهارتهای اکتسابی چهارگانه زبانی، گوش دادن، سخن گفتن، خواندن و نوشتن مدخلیت دارند. تربیت فراگیران زبان در زمینه مهارتهای چهارگانه، باید به نحوی باشد که هر چه بیشتر بتواند فاصله نیت گوینده و برداشت شنونده را کمتر کند. در این مقاله، راهبردهایی در راستای تحقق هدف بالا ارائه شده است.
    کلیدواژگان: ارتباط موثر، فراگیری مهارتها، نیت گوینده، برداشت شنونده
  • بهزاد قادری صفحه 13
    این گفتار، جستجویی است درباره صورت ادبی والا در آثار هنری جمیز و کاربرد آن برای رویارویی با تنگ نظری های آمریکاییان نیوانگلندی، خیل آدمیان سطحی نگری که جمیز، صورت ادبی والا را برای آنان چون پادزهر می دانست. در این مقاله، فرایند آفرینش هنری این نویسنده از دو سو بررسی شده است: الف) جمیز به عنوان هنرمندی صورت - آگاه، که این ویژگی را نیروی نجات دهنده من هنرمند از آشفتگی های برخاسته از گرایشهای فرصت طلبانه فرهنگ پیرامونش می داند. ب) هنر چون ابزاری برای در هم شکستن مرزهای منیتهای اسیر سطحی نگری، مرزهایی که به نظر او، به آدمی اجازه نمی دهند گامی به سوی وادی گسترده آگاهی های نوین بردارد. در ادامه این گفتار و برای روشن شدن این نکات، آخرین رمان جمیز، کاسه طلایی (1904) - بررسی می شود و به پاره ای از شگردهای هنری وی، از جمله استفاده از شیوه های روایت تئاتری، نقاشی و تابلو سازی با انسان و فضاهای پیرامونش و تاثیر این ترفندها بر ذهن خواننده، اشاره شده است.
    کلیدواژگان: هنری جمیز، کاسه طلایی، روش تئاتری در روایت، نقاشی و روایت، پادزهر سطحی نگری
  • پروین قاسمی صفحه 51
    سیلویا پلت (62-1932) را اساسا فردی از گروه (شاعران اعتراف کننده) دانسته اند. اما آگاهی دقیق او از عصر خویش و درگیری هایش با مسائل مهم قرن بیستم، از جمله توزیع پیچیده قدرت بین زن و مرد، فردیت، روانکاوی زن و آزادی فردی، او را بالاتر از گروه محدود شاعران اعتراف کننده قرار می دهد. اشعار پویای پلت، نشانگر جستجوی پیگیر او در مورد رنج انسانی است؛ ولی دیدگاهش را در خصوص ساختار قدرت اجتماعی و تاریخی ارائه می دهد و از حساسیت دنیای امروز می نویسد که زیر فشار گناه و آگاهی فردی قرار گرفته است. اشعار پلت، جستجوی او را برای یافتن هویت، از طریق شکستن تعلقات پدرسالاری نشان می دهد و تلاشی است در جهت نیل به استقلال انسانی و آزادی فردیت.
    کلیدواژگان: شاعران اعتراف کننده، آگاهی عصر جدید، توزیع قدرت، فردیت، روانکاوی زن، آزادی فردیت، جستجوی هویت
|
  • Mohammad Sadegh Basiri Page 1
    Khajeh Abd-Allah-i-Ansari's Tafsir(Interpretation) is his most valuable work the complete text of which is, so far, non-existent. Only parts of this text may be recovered byconsulting some references. Kashf-al-Asrar and uddah-al- Abrar of Meibodi, the great mystic and interpreter of the late fifth and early sixth centuries (A.H.) contains parts ofthis text. This article has a quick glance at this part of Meibodi's book, that is, all those passages directly quoted from Ansari's or those sections stated in such a way onemay ascertain them as Ansaris.This study reveals that Meibodi has brought only a modest part of Ansari's book in Kashf-al-Asrar and there he calls his source "Ansari's book on the interpretation of the Quoran", that is, Tafsir, a fact which suggests that Ansari's book must not have had a name different from Tafsir.
  • Jalal Rahimian Page 19
    Editing is the most fundamental stage prior to publication. In spite of a considerable amount of research done on editing, its significance remains to be clarified. This paperaims at introducing readers to the complexities of editing, showing that editing, like all other areas of research, is a specialized field and, therefore, should be treated properlyand, finally, shedding light on those aspects of editing that are not quite clear to the new generation of editors. The paper also discusses two types of editing. The first consisting errors which need to be corrected. The second includes points that are related basically to personal taste and editors can just recommend their own choice. Finally,the paper offers a couple of suggestions which may help writers/editors improve the conditions of editing Persian texts.
  • M. J. Salmanpuor Page 41
    Different layers of meaning and their referential multiplicity are among the most significant elements in divine texts. Such a style makes the readers look for new interpretations and clarifications. This makes the Qur'ān a source of theological understanding. However, thisdepends on having a thorough understanding of the Text and its surface, transformed, compressed, deep, pointed, compared and original meanings. This paper discusses thenature of these different layers of meanings. It also points out to the ways by which one can cultivate them.
  • Mohammad Gholam Page 71
    Rumi's art of story-telling in Mathnawi has always been enticing. An analytical study of the structure of the tales in his book reveals Rumi's craftsmanship in using devices toadd depth to his moral tales.This paper attempts to depict the quantity and quality of one of these techniques, that is, suspense, by focusing on a structural study of some of the tales. The paper furtherillustrates that Mollana's secret in his bewitching tales lies in deploying some major strategies such as switching to seemingly peripheral subjects, making frequent referencesto traditions, Quranic verses, embedding unforeseen tales - - mostly responses to the author's free associations -- within the original one and, finally, subduing the authorialvoice and letting the characters continue the line of the story. The article further discusses the impact such techniques may have upon the reader, changing the reader from a passive on-looker to one who participates in the action.
  • Jahangir Fekri Ershad Page 97
    Verb system is one of those complex and lengthy categories in ancient languages; it includes many details and different structures. One of these structures -- themiddle verb' -- was used when the action of the doer was reflected on himself, that is, when the agent did an action in favor or against himself. This kind of structure lost itsmorphological character in the Middle Period and, subsequently, it vanished in the New Period. Instead, reciprocals or reflexives expressed the same sense. Thus, while the original nature of the middle verb was preserved, the way it was expressed changed.This paper tries to both illustrate the morphological form of the middle verb in Old Persian and to survey the process of its changes in later periods. References are also made to thesyntactic forms which have replaced the morphological form of the 'middle verb'.
  • Aliyeh K. Z. Kambuziya Page 109
    Nicknames are unofficial, extra names given to objects, animals and human beings. Usually, they are either short forms of actual names or qualities characteristic of ananimal, a person or a thing. They are familiar or humorous renditions which replace proper names. This article considers the formation of nicknames in Kermani dialect. In many cases, a syllable with the cluster cvc(c) is selected from the beginning of a word and, then, it is suffixed by the diminutive (–u) like: [qasem] → [qas] → [qasu]As is the case with almost all such renderings worldwide, this article illustrates that Kermani nicknames may also be pleasant or hypocoristic, such as “mašu”, or unpleasant,such as “šašu”.
  • Figures of Speech in Hafiz's Poetry
    Seyed Javad Mortazayee Page 121
    Hafiz owes a lot to his predecessors; yet a distinguishing feature of his poetry is theambiguous language he has employed. Thus, the most essential thing would be to analyze his language skills which are manifested in syntactic, semantic and rhyme maneuverings as well as in his choice of words and their relevant phoneticsignificance.This articles intends to show the poet's literary talent in applying such figures of speech as puns, Dinsinuation de la Convenane, congeries, paradox, quibble, and oxymoron, to name but a few. Prior to presenting such proofs, however, the paper examines seven books either by Hafiz's predecessors or by some contemporaries to show how varied views are on such definitions and to make it clear that there are no unanimously specific set of rules governing the whole definitions, their variety and their divisions indifferent periods of Persian poetry.
  • Dr. L. Yarmohammadi Page 151
    This article aims at cultivating the ways effective communication can be established. Communication is a process through which the listener (or the reader) interprets the text produced by the speaker (or the writer) to get the message intended. The interlocutors are different in terms of their mental treasuries and they cannot express their intentions efficiently. Besides, listeners (or readers) interpret texts differently due to the differences in their background knowledge.The more the differences between the intentions of the speaker (or of the writer) and the inferences of the listener (or the reader) are minimized the more effectivecommunication is going to take place. The competency in the four language skills -- listening, speaking, reading and writing -- naturally affect effective communication. Thus language learners should be trained in a way to minimize the differences between the intentions of the speaker (or of the writer) and the inferences of the listener (or of the reader). This article introduces certain strategies towards achieving this objective.
  • Behzad Ghaderi Page 13
    Henry James (1843–1916) regards ‘form’ as a stratagem for counterbalancing the reader's naiveté, that is, a mode of artless simplicity which prevailed in his culture at the time. This article discusses Jame's artistic career as an endeavor to show form consciousness both as a power which redeems the artist him-/herself from the chaos of routine life and as an instrument to break the boundaries of a provincial self-sufficiency.To see how James fulfills these tasks, this article examines The Golden Bowl(1904), a novel from his later phase in which he denounced his earlier manner of storytelling andopted for what he called "scenic method," that is, a narrative style dependent on painting scenes, a strategy which James considered his final salvation and the onlymeans with which an artist may be able to vault the mind of the reader from single-mindedness to multidimensionality.
  • Parvin Ghasemi Page 51
    Sylvia Plath was initially considered to belong to the circle of “confessional poets”. However, her acute awareness of the consciousness of her age and her intense involvement with the significant issues of the twentieth century, i.e., the complicated distribution of power between genders, individuation, female psyche, and liberation of the self, mark her above the limited category of confessional poets.This article argues that Plath's intensely vital poetry displays a strenuous exploration of suffering, an insight into the socio-historical power mechanism, and “a modernsensibility burdened by an excess of guilt and consciousness”(Oberg 68). The paper also explores Plath’s verse as a search for identity through a break from patriarchal attachments and an attempt for the achievementof autonomy and liberation of a distinct selfhood.