فهرست مطالب

نشریه ورزش و علوم زیست حرکتی
سال پنجم شماره 1 (پیاپی 9، بهار و تابستان 1392)

  • تاریخ انتشار: 1392/04/17
  • تعداد عناوین: 8
|
  • محمد فتحی، رضا قراخانلو، مسعود سلیمانی، حمید رجبی، راضیه رضایی صفحات 5-15
    مقدمه و هدف

    microRNAs (miRs) در فرآیندهای مختلف سلولی درگیرند و بیان ژن را مهار می کنند. یکی از این miRs microRNA-1 (miR-1) است که ویژه بافت عضله است و میزان آن با هایپرتروفی عضلانی کاهش می یابد؛ با توجه به پاسخ متفاوت عضلات تند و کند به تمرین مقاومتی، هدف این مطالعه ارزیابی اثر یک جلسه تمرین مقاومتی بر بیان miR-1 در عضلات اسکلتی کند و تند انقباض رت های نر نژاد ویستار است.

    روش شناسی:

    نمونه هایی این مطالعه بنیادی 15 سر رت بودند که به صورت تصادفی به گروه تمرینی (10سر) و کنترل (5 سر)تقسیم شدند. گروه تمرینی یک جلسه تمرین مقاومتی (صعود از نردبان یک متری، 4ست با 5 تکرار) را اجرا کرد، سپس 3 و 6 ساعت پس از تمرین مقاومتی همراه با گروه کنترل بی هوش و تشریح شدند، عضله ی نعلی و عضله بازکننده دراز انگشتان (EDL) - به ترتیب به عنوان عضله کند و تند انقباض- جدا شدند. از روش Real time RT-PCR برای اندازه گیری میزان بیان miR-1 استفاده شد و در پایان از آزمون آماری t تک نمونه ای و t مستقل استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که میزان بیان miR-1 عضله EDL در پاسخ به یک جلسه تمرین مقاومتی به طور معنی داری 3 ساعت (0001/0>P) و 6 ساعت (001/0>P) بعد از تمرین مقاومتی به ترتیب 99 و 73 درصد کاهش می یابد. در حالیکه بیان miR-1 در عضله نعلی در 3 و 6 ساعت پس از تمرین مقاومتی به ترتیب 40 درصد کاهش (323/0 >P)و سپس 224 درصد افزایش داشت که این تغییرات معنی دار نبودند (196/0>P).

    بحث و نتیجه گیری

    یک جلسه تمرین مقاومتی موجب کاهش miR-1 در عضله EDL می شود که احتمالا نشان دهنده فعال سازی فرآیند تکثیر در سلول ها عضله EDL در اثر تمرین مقاومتی باشد.

    کلیدواژگان: تمرین مقاومتی، عضله بازکننده دراز انگشتان، عضله نعلی، microRNA، 1
  • بهمن میرزایی، امیر خسروی*، بهرام رسولیان، جواد مهربانی صفحات 16-24
    مقدمه و هدف

    برخلاف فعالیت های منظم ورزشی، فعالیت های حاد وامانده ساز ممکن است اثرات آسیب زایی بر قلب داشته باشند. هدف از تحقیق حاضر مقایسه آثار فعالیت های حاد وامانده ساز بر میزان واکنش تروپونین T قلبی سرم و مالون دی آلدئید بافت قلب در موش های تمرین کرده استقامتی جوان بود.
    روش شناسی: تعداد 48 سر موش نر ویستار به 3 گروه 1. کنترل (بدون فعالیت) 2. تجربی(8 هفته فعالیت استقامتی + 1جلسه وامانده سازی) 3. تجربی (8 هفته فعالیت استقامتی + 3 جلسه وامانده سازی) تقسیم شدند. درپایان تحقیق نیمی از موش ها بلافاصله پیش، و نیم بعدی بلافاصله پس از وامانده شدن بر روی نوار گردان، قربانی شدند. تروپونین T قلبی و مالون دی آلدئید به ترتیب با روش ELISA و تیوباربیوتیک اسید سنجیده شد. نتایج با استفاده از آنوای یک راهه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

    یافته ها

    مالون دی آلدئید قلب 63/34، 09/31 و 13/18 و تروپونین T سرم 288، 5/162، 3/82 درصد به ترتیب در گروه 1 تا 3 به دنبال وامانده سازی افزایش نشان داد (05/0P<). با وجود این، کمترین افزایش در گروه 3 مشاهده شد (05/0P<).

    بحث و نتیجه گیری

    بر اساس نتایج حاصل از این تحقیق می توان نتیجه گرفت که 3 وهله فعالیت حاد وامانده ساز متعاقب 8 هفته فعالیت ورزشی قلب را به طور موثرتری از آسیب ناشی از یک وهله فعالیت وامانده ساز در مقایسه با 8 هفته فعالیت ورزشی به تنهایی محافظت می کند.

    کلیدواژگان: فعالیت وامانده ساز، تروپونین T قلبی، مالون دی آلدئید
  • محسن ابراهیمی، حکیمه اکبری صفحات 25-32
    هدف
    هدف از این تحقیق بررسی اثر دو روز فعالیت شنا بر اشتها، انرژی دریافتی و ترکیب غذای مصرفی در زنان جوان بود.
    روش شناسی: 7 زن وزن طبیعی (20BMI><25) و غیر فعال (میانگین سنی 97/0±57/21) در یک پروتکل 6 روزه شرکت کردند. دو روز اول به عنوان شرایط کنترل بدون فعالیت ورزشی در نظر گرفته شد. در روز 3 و 4 آزمودنی ها به مدت 1 ساعت با شدت 60 درصد حداکثر ضربان قلب بیشینه شنا کردند. دو روز بعدی به عنوان شرایط پس از فعالیت در نظر گرفته شد. آزمودنی ها غذای مصرفی خود را در طول هر شش روز وزن کرده در برگه روزانه ثبت کردند. اشتهای آزمودنی ها هر روز صبح با مقیاس دیداری ثبت شد.
    یافته ها
    میانگین انرژی دریافتی در روزهای فعالیت تغییر معنی داری نسبت به روزهای قبل از فعالیت نداشت (05/0 P≥). اما در روزهای پس از فعالیت به طور معنی داری پایین تر از روزهای فعالیت بود (013/0 P=). در روزهای پس از فعالیت نسبت به روزهای قبل از فعالیت به طور معنی داری کربوهیدرات بیشتر (029/0 P=) و چربی کمتری (027/0 P=) مصرف شد و در روزهای پس از فعالیت نسبت به روزهای فعالیت پروتئین بیشتری (016/0 P=) مصرف شد. احساس سیری در روز چهارم به طور معنی داری کمتر از روز اول (027/0 P=)، دوم (004/0 P=)، پنجم (001/0 P=) و ششم (018/0 P=) بود
    بحث و نتیجه گیری
    این نتایج نشان می دهد فعالیت شنا ممکن است موجب کاهش انرژی دریافتی در روزهای پس از آن، و تغییر در ترکیب غذای مصرفی و اشتها شود.
    کلیدواژگان: شنا، انرژی دریافتی، اشتها، زنان
  • مینو باسامی، سجاد احمدی زاد، هیوا رحمانی، امجد نیک سرشت صفحات 33-41
    هدف
    هدف تحقیق حاضر بررسی پاسخ غلظت پلاسمایی ویسفاتین به حجم فعالیت مقاومتی و ارتباط آن با مقاومت به انسولین، هورمون رشد وIL-6 می باشد.
    روش شناسی: پانزده مرد جوان سالم (سن 1±9/23سال، وزن 2/7±4/74 کیلوگرم، شاخص توده بدنی 6/3±1/26 کیلوگرم بر متر مربع) در تحقیق حاضر شرکت نمودند. بعد از تعیین 10-RM، آزمودنی ها دو جلسه فعالیت مقاومتی 3 نوبت و 5 نوبتی را با فاصله یک هفته و بطور تصادفی اجرا نمودند. سه نمونه خونی قبل و بعد از فعالیت و نیز بعد از 30 دقیقه ریکاوری گرفته شدند و برای اندازه گیری هورمون رشد، اینترلوکین-6 و ویسفاتین آنالیز شدند. مقاومت به انسولین نیز با استفاده از غلظت گلوکز و انسولین محاسبه گردید. برای مقایسه جداگانه داده های قبل و بعد از ورزش و بعد از ریکاوری در دو جلسه، از آزمون آنالیز واریانس3×2 مکرر استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که بین پاسخ پلاسمایی ویسفاتین، اینترلوکین -6 و شاخص مقاومت به انسولین به دو حجم متفاوت فعالیت مقاومتی تفاوت معنی داری وجود ندارد (05/0P). بررسی همبستگی آماری داده ها در پاسخ به فعالیت، ارتباط معنی داری را بین هیچ کدام از متغیرهای اندازه گیری شده با ویسفاتین نشان نداد (05/0)
    کلیدواژگان: حجم فعالیت مقاومتی، حداکثر قدرت، ویسفاتین، اینترلوکین، 6
  • سمیه بردبار، مهرزاد مقدسی*، محمدعلی بابایی بیگی، امیر اصلانی، اسکندر رحیمی، مریم قره خانی صفحات 42-48
    مقدمه و هدف

    پپتید ناتریوتیک مغزی (BNP) از میوسیت بطن ها در پاسخ به استرس عضله بطن تولید و ترشح می شود. اثرات حاد و طولانی مدت تمرینات مقاومتی و استقامتی بر سطح پپتید ناتریوتیک مغزی غیر فعال (NT pro BNP) به درستی مشخص نیست. هدف تحقیق حاضر مقایسه اثرات حاد و طولانی مدت تمرینات مقاومتی و استقامتی بر سطح پپتید ناتریوتیک مغزی غیر فعال NT pro BNP مردان میانسال بود.
    روش شناسی: 12 مرد میانسال به طور تصادفی به دو گروه تمرینات مقاومتی و استقامتی تقسیم شدند. آزمودنی های گروه مقاومتی 8 هفته تمرین با 50 درصد یک تکرار بیشینه و 3 جلسه در هفته انجام دادند. آزمودنی های گروه استقامتی نیز 8 هفته، 3 جلسه در هفته با 70 درصد حداکثر ضربان قلب می دویدند.

    یافته ها

    نتایج نشان داد اگرچه سطح NT pro BNP بلافاصله پس از یک جلسه تمرین استقامتی افزایش معنی دار یافت (05/0>P)؛ اما پس از 8 هفته تمرینات استقامتی کاهش معنی داری پیدا کرد (05/0>P). علاوه بر این، سطح NT pro BNP بلافاصله پس از یک جلسه تمرین مقاومتی تغییر معنی داری نداشت اما پس از 8 هفته تمرینات مقاومتی افزایش معنی داری یافت (05/0>P).

    بحث و نتیجه گیری

    به طور کلی به نظر می رسد اثرات حاد و طولانی مدت تمرینات استقامتی و مقاومتی بر عملکرد عضله قلبی متفاوت است. تمرینات منظم استقامتی نسبت به تمرینات مقاومتی موجب بهبود عملکرد عضله قلبی می شود؛ با این وجود تحقیقات بیشتر در این زمینه نیاز است.

    کلیدواژگان: NT pro BNP، تخریب عضله قلبی، تمرین استقامتی، تمرین مقاومتی، مردان میانسال
  • پروانه نظرعلی، زهرا مسیبی، رزیتا فتحی، پریچهر حناچی صفحات 49-57
    مقدمه و هدف
    کمرین کموکاینی است که در توسعه التهاب و مقاومت به انسولین شرکت دارد. تحقیق حاضر اثر هشت هفته تمرین مقاومتی شدید بر سطوح پلاسمایی کمرین و انسولین در موش های نر را موردارزیابی قرار داد.
    روش شناسی: 24 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار (میانگین وزن 23±161 گرم وسن 5 هفته) به طور تصادفی به 3 گروه 8 تایی (کنترل سالم- کنترل مقاوم به انسولین - تمرین مقاوم به انسولین) تقسیم شدند. یک برنامه تمر ین مقاومتی شامل بالا رفتن از نردبان با وزنه های متصل به دم را (3 روز در هفته، برای 8 هفته) انجام دادند. بعد از 8 هفته تمرین مقاومتی موشها بیهوش و نمونه گیری انجام شد. غلظت پلاسمایی کمرین، انسولین، گلوکز و نیمرخ چربی خون با استفاده از کیت و به روش الایزا اندازه گیری شد.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد تمرین مقاومتی منجر به کاهش معناداری در سطوح کمرین (01/ 0= P)، گلوکز (001/0=P)، انسولین (001/0=P) و سطوح LDL پلاسما (007/0=P) و افزایش معناداری در سطوح HDLپلاسما (03/0=P) در گروه مقاوم به انسولین گردید.
    بحث و نتیجه گیری
    به نظر می رسد، تمرین مقاومتی با شدت بالا، می تواند به عنوان رویکردی پیشگیرانه در بهبود مقاومت به انسولین مورد توجه قرار بگیرد.
    کلیدواژگان: کمرین، مقاوم به انسولین، تمرین مقاومتی، موش صحرایی
  • مجید کاشف، یوسف عبدالله پور، یحیی محمدنژادپناه کندی صفحات 58-65
    مقدمه و هدف
    مکمل هیدروکسی متیل بوتیرات، با کاهش تجزیه پروتئین سلول و فراهم آوردن پیش سازهای سنتز کلسترول غشای سلول، موجب حفظ و بهبود توده عضلانی می شود، اما نتایج مطالعات در خصوص اثر آن متعاقب فعالیت های بدنی متناقض است. هدف کلی این تحقیق بررسی تاثیر مصرف کوتاه مدت مکمل HMB بر CK و LDH متعاقب یک جلسه تمرین مقاومتی برونگرا در ورزشکاران پسر جوان بود.
    روش شناسی: از بین فوتسالیست های پسر جوان 24 نفر (با میانگین سن 79/1 ± 7/22 سال، قد 05/7 ± 3/176 سانتی متر، وزن 06/10 ± 8/75 کیلوگرم، شاخص توده بدن 59/2 ± 3/24 کیلوگرم بر متر مربع و درصد چربی 73/1 ± 1/16درصد) به صورت نمونه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه 12 نفری مکمل و دارونما تقسیم شدند. آزمودنی ها مکمل یا دارونما را روزانه به میزان 3 گرم به صورت قرص های 3 گرمی به مدت 6 روز قبل از یک جلسه تمرین مقاومتی برونگرا مصرف کردند. نمونه های خونی در 4 نوبت(قبل از شروع مصرف مکمل، قبل از پروتکل تمرینی، بلافاصله بعد از پروتکل تمرینی، 24 ساعت بعد از پروتکل تمرینی)، به منظور اندازه گیری CK وLDH گرفته شد. از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر برای بررسی تفاوت بین زمان های مختلف نمونه گیری، و آزمون تعقیبی بن فرونی استفاده شد
    یافته ها
    نتایج نشان داد که مکمل HMB باعث کاهش معنی دار دو مارکر آسیب عضلانی (CK و LDH) بعد از تمرین مقاومتی، در گروه مکمل شده است، ولی تفاوت معنی داری بین گروه مکمل و دارونما مشاهده نشد.
    بحث و نتیجه گیری
    مکمل HMB می تواند باعث کاهش مارکرهای آسیب عضلانی شود اما نمی توان از این مکمل به عنوان عاملی مستقل برای کاهش مارکر های آسیب عضلانی متعاقب فعالیت های شدید بدنی استفاده کرد.
    کلیدواژگان: بتاهیدرکسی بتا متیل بوتیرات، لاکتات دهیدروژناز، کراتین کیناز، تمرین مقاومتی برونگرا
  • نیلوفر زارعی، اصغر توفیقی صفحات 74-82
    هدف
    هدف این پژوهش، بررسی مقایسه اثر دو شیوه تمرین تناوبی و تداومی بر عملکرد محور هورمون رشد و فاکتور رشد شبه انسولین یک می باشد.
    روش شناسی: 36 آزمودنی چاق غیرفعال به طور تصادفی به سه گروه 12 نفره، تمرین تناوبی (با میانگین سن 27/2±58/23 سال، شاخص توده بدنی 33/0±60/30 کیلوگرم متر مربع، درصد چربی 33/0±59/35 درصد) و گروه تداومی (با میانگین سنی 84/2±41/25 سال، شاخص توده بدنی 55/0±51/30 کیلوگرم متر مربع، درصد چربی 47/0± 54/35 درصد) و گروه کنترل (با میانگین سن 4/2±22سال، شاخص توده بدنی 51/0±54/30 کیلوگرم متر مربع، درصد چربی 64/0±49/35 درصد) تقسیم شدند. برنامه تمرین تناوبی و تداومی شامل دویدن باشدت 75-60 درصد ضربان قلب بیشینه به مدت 8 هفته وهر هفته 3 جلسه بود. تجزیه و تحلیل آماری داده ها با استفاده از آزمون t- زوجی و واریانس یک طرفه، در سطح معناداری 05/0P< انجام گرفت.
    یافته ها
    این پژوهش نشان داد که در گروه تناوبی و تداومی سطوح GH و IGF-1 سرمی به طور معنی داری افزایش یافت. همچنین میزان درصد چربی بدن در هر دو گروه به طور معنی داری کاهش یافت (05/0P<). تغییرات سطوح GH و BMI و درصد چربی بدن در پس آزمون گروه های تناوبی، تداومی و کنترل معنی دار بود (05/0P<)، ولی سطوح IGF-1 در پس آزمون گروه ها معنی دار نبود.
    بحث و نتیجه گیری
    نتایج تحقیق حاضر نشان داد که تمرین تداومی باعث افزایش بیشتر سطح هورمون رشد شده و به تنظیم تعادل وزن منجر می شود.
    کلیدواژگان: هورمون رشد، فاکتور رشد شبه انسولینی1، تمرین تناوبی، تمرین تداومی
|
  • Pages 5-15

    Introduction and Purpose:

    microRNAs (miRs) are involved in cellular different processes and inhibit gene expression. One of these miRs is microRNA-1 (miR-1) which is special in muscles-tissue and the rate of it decreases with muscular hypertrophy. Regarded to difference of slow and fast muscles to resistance exercise، the purpose of this study was to evaluate the effect resistance exercise (RE) on miR-1 expression in fast and slow skeletal muscles of Wistar male rats.

    Materials And Methods

    The subjects of this Fundamental study were15 rats that were randomly assigned to RE (n=10) or control groups (n=5); the RE group performed one session RE (climbing a 1-meter–long ladder with 4 set، 5rep)، then 3 and 6 hours after RE with control group were anaesthetized and sacrificed، the soleus and Extensor digitorum longus (EDL) muscles -slow and fast twitch skeletal muscle respectively- were removed. The miR-1 expression rate was determined by Real time RT-PCR method. To analysis of dates the one sample t test and independent t test were used.

    Results

    The results showed that in response to RE، the expression of EDL miR-1 was significantly decreased 99 and 73 percent at 3 (P<. 0001) and 6 hours (P<. 0001) after exercise respectively. While the expression of soleus muscle miR-1 decreased by 40 percent (P<. 323) and then increased 224 percent (P<. 196) at 3 and 6 hours after RE respectively but these changes were not significant. Discussion and

    Conclusion

    one session RE induce decrease in miR-1 in EDL muscle، it is probably a sign of proliferation in EDL muscle.

    Keywords: Resistance exercise, EDL muscle, Soleus muscle, microRNA, 1
  • Bahman Mirzaei, Amir Khosravi, Bahram Rasoulian, Javad Mehrabani Pages 16-24
    Background

    unlike regular exercise، acute exhaustive exercise may be elicits damage to the heart. The aim of this study was to comparing the effects of acute exhaustive exercise on cardiac troponin T serum and malondialdehyde of heart tissue response levels of endurance trained young rats

    Materials And Methods

    48 Wistar male rats were assigned into following three groups (N=16): 1. control (without exercise); 2. experimental (8 weeks exercise + an acute bout of exhaustive exercise); 3. experimental (8 weeks exercise + three acute bout of exhaustive exercise). The end of experimental، half of rats were killed immediately before exhaustive، but the remaining rats were killed immediately after performed an acute bout of exhaustive exercise on the treadmill. malondialdehyde of heart tissue and Cardiac troponin T serum levels were measured by ELISA and TBARS methods، respectively. Data were analyzed by one – way ANOVA

    Results

    The results show that malondialdehyde of heart tissue group1 (34. 63%)، group2 (31. 09%)، group3 (18. 13%) and Cardiac troponin T serum، group1 (288%)، group2 (162. 5%)، group3 (82. 3%)، were significantly increased following an acute bout of exhaustive exercise compared to before exhaustive. Nevertheless، the increased in group3 was significantly less than other groups (P<0. 05).

    Conclusion

    Based on the results، it can be concluded that 3 consecutive bout of exhaustive exercise after the 8 weeks exercise compare to singly 8 weeks exercise effectiveness provided protection from myocardial damage induce an acute bout of exhaustive exercise.

    Keywords: Cardiac troponin T, exhaustive exercise
  • Mohsen Ebrahimi, Hakime Akbari Pages 25-32
    Aim
    The purpose of this study was to determine the impact of swimming on appetite، energy intake (EI) and composition of foods in young females.
    Keywords: swimming, energy intake, appetite, women
  • Pages 33-41
    Introduction
    The aim of the present study was to investigate the responses of plasma visfatin to resistance exercise volume and its relationship with insulin resistance index، IL-6 and growth hormone.
    Methods
    Fifteen healthy young subjects (age: 23. 9±1، weight: 74. 4±7. 2، BMI: 26. 1±3. 6) were volunteered to participate in the study. After familiarization and determining the maximum strength (1-RM)، subjects performed two resistance exercise protocols of 3-sets and 5 sets randomly at two separate occasions with one week intervening. Three blood samples were taken before exercise، immediately after exercise and after 30 min recovery، and were analyzed for growth hormone، interlukin-6 (IL-6) and visfatin. Insulin resistance index was calculated using glucose and insulin concentrations. To compare the responses of parameters to exercise and recovery، the differences between pre and post exercise as well as pre and post recovery data were calculated and compared by using paired t-test.
    Results
    Results showed that there were no significant differences between the responses of these parameters to two resistance exercise volumes (P>0. 05). Irrespective of resistance exercise volume، single session of resistance exercise resulted in significant (P<0. 001) changes in all variables except for visfatin. Investigating the statistical correlations of data in response to exercise showed no significant relationship among all variables with visfatin.
    Conclusions
    The results of this study show that resistance exercise volume is not an affective factor on plasma concentration of visfatin and that visfatin cannot be considered as one of the affective factors in insulin resistance process.
    Keywords: Resistance exercise volume, maximum strength, visfatin, interlukin, 6
  • Somayeh Bordbar, Mehrzad Moghadasi, Mohammad Ali Babaee Bigi, Amir Aslani, Eskandar Rahimi, Maryam Ghareh Khani Pages 42-48

    Introduction and

    Background

    Brain natriuretic peptide (BNP) is principally synthesized and released by ventricular myocytes in response to myocardial wall stress. Acute and chronic effects of resistance and endurance exercise on N- terminal pro brain natriuretic peptide (NT pro BNP) are still unclear.

    Purpose

    The aim of this study was to investigate the acute and chronic effects of resistance versus endurance training on NT pro BNP level in middle-aged men.

    Material And Methods

    Twelve middle-aged men were randomly assigned to resistance or endurance group. Resistance training consisted of 8 weeks weight training، 3 days a week، at an intensity corresponding to 50% of one-repetition maximum. The endurance training programme included continuous running at an intensity corresponding to 70% of maximal heart rate، 3 days a week for 8 weeks.

    Results

    The results demonstrated that NT pro BNP increased (P<0. 05) after a session of endurance training، however it decreased (P<0. 05) after 8 weeks endurance training. Besides، NT pro BNP has not significant change after a session of resistance training، while it increased (P<0. 05) after 8 weeks resistance training.

    Conclusion

    In summary it seems that the acute and chronic effects of resistance exercise differ with the effects of endurance exercise. Endurance training improved myocardial function compare to the resistance training; however further studies are needed. Key words: NT pro BNP، Myocardial damage، Endurance exercise، Resistance exercise، middle-aged men.

    Keywords: NT pro BNP, Myocardial damage, Endurance exercise, Resistance exercise, middle, aged men
  • Pages 49-57
    Introduction and
    Purpose
    Chemerin is a chemokine that is involved in inflammation and resistance insulin development. Thus، recent study evaluated The ffect of 8 weeks intense resistance training on plasma levels of chemerin and insulin in male rats.
    Materials And Methods
    24 male Wister rats (mean weight، 161 ± 23 g and age 5 weeks) were randomly divided into three groups: healthy control، insulin resistance control and insulin resistance training. The rats in insulin resistance training group were subjected to a resistance training program (3 days/wk، for 8 wk) consisted of climbing a ladder carrying a load suspended from the tail. Following eight weeks resistance training plasma chemerin، insulin، glucose and lipid profile concentrations were measured.
    Results
    The findings showed that resistance training was lead to a significant reduction in plasma chemerin (p= 0. 01)، glucose (p= 0. 001)، insulin (p= 0. 001) and plasma LDL (0. 007) and significant increase in plasma HDL cholesterol (p= 0. 03) in insulin resistance training group.
    Conclusion
    It seems that resistance training with high-intensity can be focused as a prevention approach in insulin resistance.
    Keywords: Chemerin, insulin resistance, resistance training, Rat
  • Dr Majid Kashef, Mr Yousef Abdollah Pour, Mr Yahya Mohammadnajad Pages 58-65
    Introduction and
    Purpose
    The aim of the study was to examine the effect of short-term consumption of HMB supplementation on CK and LDH after eccentric resistance exercise in young male athletes.
    Materials And Methods
    Twenty-four young male futsalplayer were selected and randomly divided into two groups of 12 of supplementation and placebo. Subjects consumed HMB or placebo for 6 days before a session of eccentric resistance exercise. Blood samples were taken to measuring CK and LDH in 4 times.
    Results
    The results showed that the effect of HMB supplementation on two markers of muscle damage (CK and LDH) is not significant but HMB supplementationcaused a significant reduction in both markers of muscle damage (CK and LDH) after eccentric resistance training on supplementation groupDiscussion and
    Conclusions
    HMB supplementation can decrease markers of muscle damage، but the results cannot be used as functional supplements to reduce muscle damage markers caused by intense physical activity
    Keywords: Beta, hydroxy, beta, methylbutyrate, Lactate dehydrogenase, Creatine kinase, eccentric resistance exercise
  • Nilufar Zareie, Asghar Tofighi Pages 74-82
    Background And Aim
    The aim of this study was the comparison of two different interval and continuous exercise regimen on GH/IGF-1 axis function. Methods and Materials: 36 inactive and overweight women were divided randomly in three 12 person groups as below: interval exercise training program (average age: 23. 58±2. 27 years old، BMI 30. 60±0. 33 kg/m2، fat percentage 35. 59±0. 33 percent)، continuous exercise training program (average age: 25. 41±2. 84 years old، BMI 30. 51±0. 55 kg/m2، fat percentage 35. 54±0. 47 percent) and control group (average age: 22±2. 4 years old، BMI 30. 54±0. 51 kg/m2، fat percentage 35. 54±0. 64 percent). Both exercise regimens consisted of running in 60-75 % MHR 3 sessions per week for 8 weeks. Data were analyzed by using of paired t-test and one-way ANOVA test at P<0/05
    Result
    This study showed that in the interval and continuous groups، the levels of GH and IGF-1 serum increased significantly. The amount of body fat percent in both groups decreased significantly (p<0. 05). The changes of GH and BMI levels، and the percentage of body fat were significant in the post-test values of interval، continuous and control groups (p<0. 05)، but it was not significant for IGF-1 levels.
    Conclusion
    The results of the research showed that continuous exercise increases the GH levels and leads to the adjustment of weight balance.
    Keywords: growth hormone, insulin, like growth factor, 1, interval exercise, continuous exercise