فهرست مطالب

نشریه سوخت و ساز و فعالیت ورزشی
سال سوم شماره 2 (پاییز و زمستان 1392)

  • تاریخ انتشار: 1392/11/18
  • تعداد عناوین: 7
|
  • فتاح مرادی *، ویان وثوقی، اعظم حیدرزاده صفحات 89-104
    هدف
    اشتها یک مفهوم ذهنی است که برای توضیح کنترل دریافت غذا به کار می رود و تحت کنترل مغز و هورمون هایی همچون گرلین فعال است. شیوع روزافزون چاقی و مشکلات چندگانه جسمی و روانی مرتبط با آن، این وضعیت بیمارگونه را به یک اپیدمی جهانی مبدل نموده و کم تحرکی همواره به عنوان یکی از عمده ترین دلایل آن مطرح بوده است. کمرین یک آدیپوکاین جدید است که سطوح سرمی آن در بیماران مبتلا به چاقی بالا می رود. هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر دوازده هفته تمرین هوازی بر کمرین، گرلین فعال و اشتها در مردان چاق کم تحرک بود.
    روش پژوهش: در یک کارآزمایی نیمه تجربی، 21 مرد چاق کم تحرک به طور تصادفی به دو گروه تمرین هوازی (10 نفر، 27.8±3.2 سال، 93.5±7.1 کیلوگرم، 31.7±3.4 درصد چربی، 32.0±3.5 کیلوگرم بر متر مربع) و کنترل (11 نفر، 26.7±2.6 سال، 92.9±6.3 کیلوگرم، 31.4±3.2 درصد چربی، 32.3±2.8 کیلوگرم بر متر مربع) تقسیم شدند. ویژگی های عمومی آزمودنی ها، سطوح در گردش کمرین و گرلین فعال (با به کارگیری کیت های الایزا) و اشتها (با استفاده از پرسشنامه اشتهای تغذیه) قبل و پس از دوره تمرین اندازه گیری شد. پروتکل تمرین هوازی شامل دوازده هفته تمرین رکاب زدن روی چرخ کارسنج (3 جلسه تمرین در هفته، شدت 60 تا 70 درصد ضربان قلب ذخیره، مدت 20 تا 40 دقیقه در هر جلسه) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با به کارگیری نرم افزار آماری SPSS16 صورت گرفت. سطح معنی داری 0/05>P در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    پس از دوره تمرین، وزن بدن، نمایه توده بدن و درصد چربی بدن کاهش و VO2max افزایش یافت (0/05>P). همچنین تمرین غلظت کمرین سرم را کاهش (215.9±27.2 در مقابل 200.8±25.5 نانوگرم بر میلی لیتر) و غلظت گرلین فعال پلاسما را افزایش (3/3±15/6 در مقابل 2/8±21/8 پیکوگرم بر میلی لیتر) داد (0/05>P). اشتها نیز در گروه تمرین (4/3±30/2 در مقابل 3/7±33/1) افزایش یافت (0/05>P).
    نتیجه گیری
    افزایش میزان اشتها در نتیجه دوازده هفته تمرین هوازی با تغییر در سطوح در گردش گرلین فعال در مردان چاق کم تحرک همراه است. در کنار این تغییرات، عملکرد قلبیتنفسی مردان چاق کم تحرک متعاقب دوازده هفته تمرین هوازی بهبود یافت. همچنین، دوازده هفته تمرین هوازی می تواند از طریق کاهش سطوح کمرین سرم به بهبود حساسیت انسولینی و التهاب در مردان چاق کم تحرک کمک نماید.
    کلیدواژگان: تمرین هوازی، اشتها، کمرین، گرلین فعال، چاق
  • پروانه نظرعلی، رزیتا فتحی *، بیبی سارا ایمری صفحات 105-113
    هدف
    نسفاتین آدیپوکاین نسبتا جدیدی است که از بافت چربی ترشح شده و در سازوکار تنظیم گلوکز خون، بهبود حساسیت انسولینی، تنظیم اشتها، هموستاز انرژی و سوخت و ساز دخالت دارد. با توجه به اهمیت فعالیت مقاومتی در پیشگیری و درمان اضافه وزن و چاقی، هدف تحقیق حاضر، تعیین اثر 8 هفته تمرین مقاومتی بر سطوح پلاسمایی نسفاتین1 در زنان دارای اضافه وزن بود.
    روش پژوهش: 18 زن داوطلب غیر فعال دارای اضافه وزن (میانگین سن 34.84±5.70 سال، نمایه ی توده بدنی 28.82±3.65 کیلوگرم بر متر مربع، درصد چربی 28.82±3.65 درصد و نسبت دور کمر به دور لگن 0.85±0.04) به طور تصادفی در 2 گروه قرار گرفتند. گروه تمرین مقاومتی (50 دقیقه در روز، 70-60 درصد یک تکرار بیشینه، 4 روز در هفته) به تمرین مقاومتی پرداختند. نمونه های خون آزمودنی ها در حالت ناشتا جمع آوری و به منظور بررسی تغییرات سطوح پلاسمایی نسفاتین، انسولین و گلوکز در قبل و پس از 2 ماه تمرین مورد استفاده قرار گرفت. از آزمون آماری t مستقل در سطح معنی داری P<0.05 و ضریب همبستگی پیرسون برای بررسی فاکتورها استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که سطوح پلاسمایی انسولین در گروه تمرین مقاومتی در مقایسه با گروه کنترل (P<0.05) و همچنین WHR، BMI و درصد چربی نیز در گروه تجربی به طور معنی داری کاهش یافت (P<0.05)؛ اما در سطوح نسفاتین تغییری ایجاد نشد.
    نتیجه گیری
    یافته های پژوهش حاضر نشان داد که 8 هفته تمرین مقاومتی بر سطوح نسفاتین زنان دارای اضافه وزن اثربخش نیست. به نظر میرسد در زنان دارای اضافه وزن سالم تغییرات سطوح نسفاتین با بهبود ترکیب بدنی و یا نیمرخ لیپیدی ناشی از تمرین ارتباط ندارد. به هر حال در این زمینه مطالعات بیشتری مورد نیاز است.
    کلیدواژگان: تمرین مقاومتی، نسفاتین، 1، اضافه وزن
  • احمد محمدی مقدم *، ناصر بهپور، وحید تادیبی صفحات 115-128
    هدف
    در تحقیقات گذشته مشخص شده است که عوامل زیادی بر اشتها تاثیرگذارند. تمرینات ورزشی یکی از عواملی است که روی اشتها و به دنبال آن بر میزان انرژی دریافتی تاثیر می گذارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر فعالیت ورزشی مقاومتی دایره ای با شدت های سبک، متوسط و سنگین بر میزان اشتها می باشد.
    روش پژوهش: 8 مرد و 8 زن سالم به صورت داوطلبانه به عنوان آزمودنی در این پژوهش شرکت کردند. فعالیت ورزشی با سه شدت سبک (30 تا 40 درصد 1RM)، متوسط (50 تا 60 درصد 1RM) و سنگین (80 تا 90 درصد 1RM) و در 6 حرکت پرس سینه، زیربغل، سرشانه، اسکات پا، پشت پا و ساق پا (در مدت90 دقیقه) انجام شد. اشتهای افراد پیش از فعالیت ورزشی، بلافاصله، 3 و سپس 6 ساعت پس از فعالیت ورزشی با مقیاس اندازه گیری آنالوگ بصری (VAS) ارزیابی شد. جهت تحلیل یافته ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون t استفاده شد. سطح معنی داری (P<0.05) در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    میزان اشتها در مردان و زنان بلافاصله پس از فعالیت ورزشی نسبت به قبل از فعالیت ورزشی کاهش معنی دار پیدا کرد. تمایل به غذا در زنان 6 ساعت پس از فعالیت ورزشی با شدت سبک و متوسط به ترتیب 35 و 33 درصد کاهش (P<0.05) و احساس سیری به ترتیب 76 و 51 افزایش یافت (P<0.05). در حالیکه، تغییرات معنی داری در مردان و همچنین در فعالیت ورزشی با شدت سنگین، در زنان و مردان مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    در کل با توجه به نتایج پژوهش حاضر، به نظر میرسد زنان در فعالیت ورزشی مقاومتی با شدت سبک و متوسط دچار کاهش اشتها می شوند که احتمالا این کاهش اشتها می تواند سبب کاهش انرژی دریافتی و درنتیجه کنترل یا کاهش وزن در این افراد شود.
    کلیدواژگان: اشتها، فعالیت ورزشی مقاومتی، تمایل به غذا، احساس سیری
  • بهمن میرزایی، فرهاد رحمانی نیا، امیر رشیدلمیر، مهدی قهرمانی مقدم* صفحات 129-139
    هدف
    سالمندی در انسان با کاهش عملکرد و کارایی عصبی عضلانی همراه است. این امر تا حدودی توسط افزایش فشار اکسایشی و کاهش وضعیت آنتی اکسیدانی مرتبط شناخته شده است. اسید اوریک و بیلی روبین دو آنتی اکسیدان اصلی در جریان خون اند که با ظرفیت تام آنتی اکسیدانی ارتباط معنی داری دارند. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر یک جلسه فعالیت مقاومتی بر ظرفیت تام آنتی اکسیدانی، بیلی روبین و اسید اوریک در مردان سالمند ورزشکار و غیرورزشکار بود.
    روش پژوهش: 8 کشتی گیر سالمند (سن 59.75 ± 1.98 سال، قد 172.25 ± 7.08 سانتی متر، وزن 14/6±76 کیلوگرم) و 7 سالمند غیرورزشکار (سن 1/9±61/42 سال، قد 4/09±173/14سانتی متر، وزن 8/15±79/71 کیلوگرم) به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. آزمودنی ها برنامه تمرین مقاومتی را که شامل: پرس سینه، بازکردن زانو، کشیدن میله لت، خم کردن زانو، جلوبازو، ساق پا و پشت بازو بود را با 60 تا 70 درصد یک تکرار بیشینه (1RM) و 8 تا 12 تکرار انجام دادند. نمونه های خونی در قبل، بعد و 24 ساعت پس از فعالیت از سیاهرگ بازویی جمع آوری شدند.
    یافته ها
    فعالیت مقاومتی تغییر معنی داری در هیچ یک از شاخص های مورد مطالعه ایجاد نکرد. اما، مقادیر پایه بیلی روبین تام و ظرفیت تام آنتی اکسیدانی به طور غیرمعنی داری در گروه ورزشکار بالاتر بود.
    نتیجه گیری
    یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد یک جلسه فعالیت مقاومتی تاثیر معنی داری بر وضعیت آنتی اکسیدانی سالمندان ورزشکار و غیرورزشکار نداشت.
    کلیدواژگان: آنتی اکسیدان، سالمندی، اسید اوریک، بیلی روبین، کشتی
  • علی ضرغامی خامنه*، افشار جعفری صفحات 141-153
    هدف
    تحقیق حاضر به منظور تعیین تاثیر یک وهله فعالیت مقاومتی وامانده ساز بر برخی از شاخص های سرمی آسیب عضلانی مردان والیبالیست پس از مصرف مقادیر مختلف کافئین انجام شد.
    روش پژوهش: 30 مرد والیبالیست (میانگین سنی 21.47±1.45 سال، چربی 10.47±3.11 درصد و شاخص توده بدنی 23.15±1.26 کیلوگرم بر مجذور متر) در قالب یک طرح نیمه تجربی و دوسویه کور به طور تصادفی در سه گروه (10 نفری) همگن مکمل (با 6 و 9 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن کافئین) و شبه دارو (6 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن دکستروز) قرار گرفتند. همه آزمودنی ها پس از مکمل دهی در یک برنامه فعالیت مقاومتی باوزنه (با 80 درصد یک تکرار بیشینه تاحد واماندگی) شرکت نمودند. تغییرات شاخص های آسیب عضلانی (کراتین کیناز تام و لاکتات دهیدروژناز تام سرمی) طی سه مرحله (حالت پایه، بلافاصله و 24 ساعت پس از قرارداد تمرینی) اندازه گیری شد. داده های نرمال با آزمون های تحلیل واریانس مکرر و تعقیبی بونفرونی در سطح معنی داری 0/05 بررسی شد.
    یافته ها
    نتایج حاکی است که مصرف مقادیر متفاوت کافئین دارای تاثیر معنی داری بر سطوح افزایش یافته آنزیم های سرمی آسیب عضلانی بلافاصله پس از فعالیت در مقایسه با گروه شبه دارو نبودند. همچنین، فعالیت مقاومتی وامانده ساز باعث افزایش معنی دار سطوح 24 ساعته کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز سرمی در تمامی گروه ها گردید (P≤0.05). در حالی که، مصرف مقادیر مختلف کافئین تاثیری بر سطوح افزایش یافته شاخص های آسیب عضلانی، 24 ساعت پس از فعالیت نداشت.
    نتیجه گیری
    براساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که مصرف حاد مقادیر مختلف کافئین احتمالا توانایی لازم جهت تعدیل آسیب را ندارد و همچنین در تعامل با فعالیت مقاومتی منجر به تشدید شاخص های غیرمستقیم آسیب عضلانی نیز در مقایسه با گروه شبه دارو نمی گردد.
    کلیدواژگان: فعالیت مقاومتی، کراتین کیناز، لاکتات دهیدروژناز، کافئین
  • پویان صیاد حق شمار، حمید محبی*، جواد مهربانی صفحات 155-166
    هدف
    بررسی پاسخ IgA و کورتیزول بزاقی به کاهش ذخایر کربوهیدراتی بدن متعاقب فعالیت تناوبی پاروزنی در مردان قایقران رشته کایاک بود.
    روش پژوهش: آزمودنی ها شامل 10 مرد قایقران نخبه رشته کایاک، با میانگین سنی 2/4±18/6 سال، قد 179.2±4.07 سانتی متر و وزن 9/6±68/3 کیلوگرم بودند که در دو جلسه مجزا به فاصله حداقل 7 روز در دو آزمون شرکت کردند و مورد ارزیابی قرار گرفتند. در یک نوبت در شرایطی که سطوح گلیکوژن طبیعی بود، پروتکل فعالیت تناوبی شامل سه وهله پاروزنی به مسافت 1000 متر با فواصل استراحتی 1/5 برابر زمان پارو زدن با شدت 90% حداکثر ضربان قلب انجام شد و در نوبت دیگر، بعداز ظهر روز قبل از اجرای آزمون اصلی، به منظور کاهش ذخایر کربوهیدراتی بدن، یک آزمون پاروزنی با شدت %80 حداکثر ضربان قلب به مدت 60 دقیقه و نیز 4 وهله پاروزنی به مسافت 250 متر با شدت 90% حداکثر ضربان قلب و فواصل استراحت 1/5 برابر زمان پاروزدن انجام دادند. سپس وضعیت تغذیه آزمودنی ها کنترل شد و از آنها خواسته شد تا در شب قبل از آزمون ناشتا باشند. صبح روز بعد و پس از 12 ساعت ناشتایی، پروتکل فعالیت تناوبی اجرا شد. نمونه های بزاقی، قبل، بلافاصله و 3 ساعت پس از پایان فعالیت جمع آوری شد. از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی جهت تعیین محل تفاوت و از آزمون t مستقل برای مقایسه اختلاف در شرایط طبیعی و کاهش ذخایر کربوهیدراتی استفاده شد.
    یافته ها
    یک نوبت فعالیت تناوبی پاروزنی در شرایط سطوح طبیعی و کاهش ذخایر کربوهیدراتی موجب کاهش میزان IgA و افزایش کورتیزول بزاقی به طور معنی داری شد (0/05> P)، با این وجود تفاوت معنی داری بین پاسخ های IgA و کورتیزول در این دو شرایط مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد یک نوبت فعالیت تناوبی پاروزنی در شرایط سطوح طبیعی و کاهش ذخایر کربوهیدراتی موجب کاهش میزان IgA و افزایش کورتیزول بزاقی در کایاک رانان نخبه می شود.
    کلیدواژگان: عملکرد ایمنی، کاهش ذخایر کربوهیدراتی، ایمونوگلوبولین A، کورتیزول بزاقی، قایقرانان نخبه
  • انسیه رحیمی*، شادمهر میردار، هادی باغبان صفحات 167-179
    هدف
    عامل رشد میوستاتین و IGF1 نقش موثری در پاسخ به انقباض های عضلانی، تنظیم و تحریک متابولیسم عضلات ایفا می کنند. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر مکمل جنسینگ بر سطوح سرمی فاکتورهای رشد میوستاتین و IGF1 است.
    روش پژوهش: لذا 16 نفر از کاراته کاران باشگاهی درقالب طرح نیمه تجربی دو سو کور پیشپس آزمون به دو گروه جنسینگ و دارونما تقسیم شدند قبل و بعد از مصرف یکماهه مکمل و پس از یک دوره مسابقه شبیه سازی شده، نمونه گیری خون انجام شد. برای آنالیز یافته ها از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر همراه با آزمون تعقیبی LSD و آزمون t مستقل استفاده شد.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد در گروه دریافت کننده مکمل جنسینگ سطح سرم میوستاتین و سطح سرم IGF-1 تحت تاثیر مصرف مکمل جنسینگ و فعالیت شبیه سازی شده بود (P<0.05). سطح سرم میوستاتین و سطح سرم IGF- 1 بعد مصرف نسبت به قبل مصرف مکمل افزا یش داشتند (P<0.05). ولی پس از مسابقه شبیه سازی شده سطح سرم IGF-1 نسبت به بعد از مصرف کاهش و سطح سرم میوستاتین افزایش معنی داری داشت(P<0.05).
    نتیجه گیری
    پس با توجه به افزایش معنی دار سطح سرم فاکتور رشد میوستاتین وIGF-1 در پی مصرف یکماهه مکمل به نظر میرسد با توجه به نقش فاکتور رشد شبه انسولین در رشدبدنی، افزایش اثار آنابولیسمی و ترمیم بافتی بدن و نیز نقشی که میوستاتین در کنترل هومئوستاز انرژی و متابولیسم گلوکز دارد اهمیت جینسینگ در این فرآیند نمایان میشود. بنابراین پیشنهاد می شود کارکرد این مکمل گیاهی در فعالیتهای ورزشی رقابتی مورد توجه قرار گیرد.
    کلیدواژگان: میوستاتین، IGF، 1، مکمل جینسینگ، مسابقه شبیه سازی شده کاراته
|
  • Moradi F.*, Vosouqi V., Heydarzadeh A Pages 89-104
    Aim
    Appetite is a subjective concept to describe control of food intake، and is under control of brain and hormones like active ghrelin. Ever-increasing incidence of obesity and related multiple psychological and physiological problems converted it into a global epidemic، while sedentariness is considered as one of the main obesity-causing factors. Chemerin is a new adipokine that its serum level increases in obese patients. The purpose of this study was to survey effect of twelve weeks aerobic training on chemerin، active ghrelin، and appetite in sedentary obese men.
    Method
    In a semi-experimental study، twentyone sedentary obese men were randomly placed in two groups: aerobic training (n=10، 27. 8±3. 2 yr، 93. 5±7. 1 kg، 31. 7±3. 4%، 32. 0±3. 5 kg/m2) and control group (n=11، 26. 7±2. 6 yr، 92. 9±6. 3 kg، 31. 4±3. 2 %، 32. 3±2. 8 kg/m2). General characteristics of subjects، circulating levels of chamerin and ghrelin (using ELISA kits)، and appetite (using Council on Nutrition Appetite Questionnaire) were assessed before and after training. Aerobic training protocol consisted of twelve weeks pedaling on cycle ergometer (3 sessions per week، intensity 60-70% of reserved heart rate، duration of each session 20-40 min). Data analyzed by SPSS16 software. Statistical significance was accepted at P<0. 05.
    Results
    After training period، body weight، body mass index، and body fat percent were decreased، and maximal oxygen uptake was increased (P<0. 05). Also، aerobic training decreased serum chemerin concentration (215. 9±27. 2 vs. 200. 8±25. 5 ng/ml) and increased plasma active ghrelin concentration (15. 6±3. 3 vs. 21. 8±2. 8 pg/ml) (P<0. 05). In aerobic group training، appetite (30. 2±4. 3 vs. 33. 1±3. 7) was also increased (P<0. 05).
    Conclusion
    Increase of appetite as a result of twelve weeks aerobic training is associated with changes of circulating levels of active ghrelin in sedentary obese men. Along with these changes، cardio-respiratory function of subjects improved after aerobic training. Also، twelve weeks aerobic training can contribute to improvement of insulin sensitivity and inflammation in sedentary obese men due to decrease of serum chemerin levels.
    Keywords: Aerobic Training, Appetite, Chemerin, Active ghrelin, Obese
  • Nazarali P., Fathi R.*, Imeri Bbs Pages 105-113
    Aim
    Nesfatin-1 is a novel adipokine secreted by adipose tissue and interfere in regulation of blood Glucose، improvement of insulin sensitivity، appetite regulation، energy homeostasis and metabolic function. Given the importance of resistance exercise in prevention and treatment of overweight and obesity، the purpose of this study was to determine the effect of eight weeks resistance training on plasma levels of nesfatin-1 in overweight women.
    Method
    Thirty-eight overweight women (age 34. 84±5. 70 y، BMI 28. 82±3. 65 kg/ m2، body fat percent 36. 34±3. 39 % and WHR 0. 85±0. 04 (means ± SD)) were randomly divided into 2 groups. Resistance exercise training (50 min/day، 60-70% 1-RM، 4 days/week). Fasting blood samples were collected to assess changes in plasma Nesfatin، insulin and glucose levels in before and after 2 months of the training program. Independent ttest and Pearson correlation coefficient were used for further analysis (P<0. 05).
    Results
    The results showed after resistance exercise، BMI، WHR، and % body fat and serum insulin were significantly decresed compared with control group (P<0. 05).
    Conclusion
    The findings of this study showed that 8 weeks resistance training had no effect on overweight women nesfatin levels. It seems that changes in nesfetin levels in healthy overweight women has no ralataion with improved body composition or lipid profile induced by exercise. However، more research is needed in this area.
    Keywords: Resistance training, Nesfatin, 1, Overweight
  • Mohammadi Moghaddam A.*, Behpoor N., Tadibi V Pages 115-128
    Aim
    The previous research has identified that many factors can affect appetite. Exercise is one of these factors that affect appetite and subsequent energy intake rate. This study aims to examine the effect of light، moderate and high intensities of circuit resistance exercise on the appetite.
    Methods
    8 healthy men and 8 healthy women participated in this study as subjects voluntarily. Exercise activity with three intensity، light (30 to 40 % of 1RM)، moderate (50 to 60 % 1RM) and high (80 to 90 % 1RM)، and in six moves induding the bench press، armpits، shoulder، leg squat، back foot and leg (each session was 90 minutes) has performed. Appetite were assessed before exercise activity، immediately after، and three and six hours after exercise activity by Visual Analog Scale (VAS). ANOVA with repeated measures and t-test were used to analyze the findings. The significant level was considered (P<0. 05).
    Results
    The Appetite was significantly reduced immediately after the exercise activity than before exercise activity appetite in both men and women. In women desire to food in take 6 hours after light and moderate exercise were decresed up to 33- 35% respectively (P<0. 05)، and feeling of fullness increased 76 and 51 respectively (P<0. 05)، while significant changes in men and in high intensity exercise activity in women and men were not observed.
    Conclusions
    In general، according to the present results، it seems appetite is decreased in low and moderate-intensity resistance training in women، that this appetite decreased can lead to reduced food intake and as a result weight control or loss.
    Keywords: Appetite, Resistance exercise, Desire to food, Feeling of fullness
  • Mirzaei B., Rahmani-Nia F., Rashidlamir A., Ghahremanimoghaddamm* Pages 129-139
    Aim
    Aging in human is associated with a loss in neuromuscular function and performance. This is related، in part، to increased oxidative stress and decreased antioxidants status. Uric acid and bilirubin considered as two main antioxidant in blood and have a significant relationship with Total Anti Oxiidait Capaciy. The aim of present study was to examin the effects of resistance exercise on total antioxidant capacity، bilirubin and uric acid in non-athlete and elderly wrestlers.
    Method
    8 elderly wrestlers (age 59. 75 ± 1. 98، Height 172. 25 ± 7. 08 cm، Weight 76 ± 14. 6 kg) and 7 untrained (age 61. 42 ± 1. 9، Height 173. 14 ± 4. 09 cm، Weight 79. 71 ± 8. 15 kg) elderly people volunteered as subject for the study. Subjects completed resistance exercise protocol including: bench press، leg extension، lat-machine pull down، leg curl، cable triceps curl and cable biceps curl with 60-70% of 1RM and with 8-12 repetitions. Blood samples were colected at pre، post and 24 hours after resistance exercise.
    Results
    Resistance exercise did not caused any significancant differences in indices but the baseline amount of total bilirubin and TAC was higher in athlete group، but not significantly.
    Conclusion
    The results of this study showed a single bout of resistance exercise had not significant effect on antioxidant status in athlete and nonathlete elderly men.
    Keywords: Antioxidant, Aging, Uric acid, Bilirubin, Wrestling
  • Zarghami Khameneh A.*, Jafari A Pages 141-153
    Aim
    The aim of this study was to determine the effect of one-bout exhaustive resistance exercise on some muscular damage markers in serum of male volleyball players after different dosage of caffeine intake.
    Method
    Thirty male volleyball players (mean aged 21. 47±1. 45 years، fat 10. 47±3. 11 % and BMI 23. 15±1. 26 kg. m2) in a randomized semi experiment and double-blind design were allocated in three groups: supplementing groups (with 6 and 9 mg. kg-1 caffeine) and placebo group (6 mg. kg-1 dextrose). After the supplementation، all subjects were participated in onesingle- session resistance weight-training (with 80% of one repetition maximum until exhaustion). Changes in muscular damage indices (total serum CK and LDH) were determined in three phases (Baseline، immediately and 24 hours after the training protocol). The normal data were analyzed by repeated measure ANOVA and Bonferroni at P≤0. 05.
    Results
    The results showed different dosage of caffeine intake had no significant effect on increased level of muscular damage serum enzymes immediately after exercise compared with the placebo group. Also، exhaustive resistance exercise increased levels of 24-hour CK and LDH significantly in all groups (P≤0. 05). However، different dosage of caffeine intake had not effect on increased levels of muscle damage markers after 24 hours of exercise.
    Conclusion
    Based on the present findings and the execss intake of different dosage of caffeine probabley can not prevent further damage and in intraction with resistante exercise can not lead to escalation the indirect indices of muscle damage in compared with the placebo group.
    Keywords: Resistance Exercise, Creatine kinase, Lactate dehydrogenase, Caffeine
  • Sayad Haghshomar P., Mohebbi H.*, Mehrabani J Pages 155-166
    Aim
    The Aim of present study was to investigate response of salivary IgA and cortisol to reduction body''s carbohydrate reserves following paddling interval exercise in men kayakers.
    Method
    Subjects included 10 men elite kayakers، with a mean age of 18. 6±4. years، height 179. 2±4. 07 and weight 68. 3±9. 6 kg، that participated in two separate session within 7 days in two tests and were evaluated. At first، when the glycogen levels were normal، they performed interval exercise protocol، including 3 time padlling for 1000 meters with 90% maximum heart rate intensity and the rest interval 1. 5 fold of padlling time، then the day before main test، to reduce body carbohydrates reserves، they performed a test of padlling with 80% maximum heart rate and rate intensity for 60 minutes and a test including 4 times padlling for 250 meters wihe 90% maximum heart rate intensity and 1. 5 fold rest interval were followed. Then، subject’s nutritional status was controlled and they were asked to stay fast overnight. In the morning، after 12 hours fasting، the interval exercise protocol was performed. Saliva samples were collected before، immediately and 3 hours after exercise. were used Analysis of variance with repeated measures and Bonferroni post hoc test to locate differences and the independent t-test to compare the differences in normal and reduction body''s carbohydrate reserves conditions.
    Results
    One bout of paddling interval exercise significantly reduced salivary IgA and increased cortisol levels (P<0. 05)، in normal and reduction body''s carbohydrate reserves conditions. Nevertheless، was observed no significant difference between IgA and cortisol responses under these two conditions.
    Conclusion
    It seems that one bout interval exercise causes decrease in salivary IgA and increase in cortisol levels، in normal and reduction body''s carbohydrate reserves conditions، of elite kayakers.
    Keywords: Immune function, Carbohydrate storage reduction, Immunoglobulin A, Silva cortisol, Elite canoeists
  • Rahimi E.*, Mirdar Sh, Baghban H Pages 167-179
    Aim
    The growth factor myostatin and IGF-1 play a major role in response to muscular contractions and in the regulation and stimulation of muscles metabolism. This research aim is to study the effects of ginseng on the myostatin and IGF-1.
    Method
    Therefore، 16 athletes were selected. The research was constructed as a two-way blinded semi- experimental، pre-post test with a control group. Participants were divided into two groups: Ginseng and placebo. Blood sampling was done before and after one month supplementation and after a simulated competition. Data analysis was done by repeated measures analysis of variance، LSD post hoc and independent T-test.
    Results
    Results showed that level of myostatin and IGF-1 were influenced by using ginseng and simulated competition (P<0. 05) and the levels of myostatin and IGF-1 were increased after supplementation compared with pre supplementation (P<0. 05). There were a significant decrease in IGF-1 (P<0. 05) and increase in myostatin (P<0. 05) after simulated competition. Conlusion: So that a significant increase in myostatin and IGF-1 levels after one month ginseng supplementation. Seems that the role of insulin-like growth factor in physical growth، increasing anabolism effects، body tissue regeneration and also the role of myostatin in controlling energy homeostasis and glucose metabolism، the importance of Gensing supplementation appears in this process. Therefore it is suggested that herbal supplement performance to be considered in the competitive exercises.
    Keywords: Myostatine, IGF, 1, Ginseng supplement, Karate simulated competition