فهرست مطالب
مجله دانشکده دندانپزشکی مشهد
سال سی و نهم شماره 1 (پیاپی 92، بهار 1394)
- تاریخ انتشار: 1393/12/16
- تعداد عناوین: 10
-
- مقاله پژوهشی
-
صفحات 1-8مقدمهنشان داده شده است که دهان شویه های حاوی نانوذرات فلزی می توانند به صورتی موثر در کنترل پلاک دندانی عمل نمایند. هدف از این تحقیق بررسی ثبات رنگ یک نوع ماده کامپوزیت بعد از مجاورت با چند محلول کلوئیدال حاوی ذرات نانو بود.مواد و روش هاابتدا نمونه های کامپوزیتی تهیه و به مدت 24 ساعت در آب مقطر نگهداری شدند. سپس رنگ تمام نمونه ها بر اساس سیستم CIELAB تعیین گردید (مرحله اول؛ ابتدای کار). در مرحله بعد، نمونه ها به مدت 24 ساعت در دهان شویه های حاوی نانوذرات اکسیدتیتانیوم، اکسید روی، نقره، اکسید مس، کلرهگزیدین (کنترل مثبت) یا آب مقطر (کنترل منفی) غوطه ور شدند و مجددا سنجش رنگ انجام شد (مرحله دوم؛ بعد از قرار دادن در دهان شویه). سپس سطح نمونه ها توسط مسواک برقی به مدت 1 دقیقه تمیز شد و نمونه ها برای سومین بار رنگ سنجی شدند (مرحله سوم؛ پس از مسواک زدن). میزان تغییر رنگ در میان گروه های مختلف با استفاده از آزمون واریانس یک عاملی (ANOVA) و پس آزمون توکی مقایسه گردید. (0/05=α)یافته هاآزمون ANOVA تفاوت معنی داری را در تغییر رنگ بین مراحل مختلف درمان در میان گروه های مختلف نشان داد (P<0.05). تغییر رنگ بین مرحله اول و دوم در دهان شویه های نقره و کلرهگزیدین به صورت قابل توجهی کمتر از دهان شویه های اکسید مس و اکسید تیتانیوم و در تمام گروه ها به صورت قابل توجهی بیشتر از آب مقطر بود (P<0.05). تغییر رنگ بین مراحل اول و سوم در تمام گروه های دهان شویه از لحاظ آماری در یک سطح و به صورت قابل توجهی بیشتر از گروه آب مقطر بود (P<0.05).نتیجه گیریدهان شویه های حاوی نانو ذرات فلزی تغییر رنگی در حد کلرهگزیدین و بیشتر نشان دادند. مسواک زدن تاثیر اندکی در برداشتن رنگ از روی نمونه های کامپوزیت داشت.
کلیدواژگان: نانوذرات، دهان شویه، کالریمتری، کامپوزیت دندانپزشکی -
صفحات 9-20مقدمهبه علت مشکلات دنچرها، امروزه اوردنچرهای متکی بر ایمپلنت رواج یافته اند. به رغم موفقیت بالای ایمپلنت، از دست رفتن ایمپلنت هنوز معضل اساسی است. افزایش نیروی وارد بر ایمپلنت فاکتور مهم تحلیل استخوان و از دست رفتن ایمپلنت می باشد. این مطالعه با آنالیز اجزای محدود اوردنچرهایی با سه ایمپلنت، به بررسی بهترین طراحی و ترکیب اتچمنت که باعث حداقل استرس در استخوان آلوئول شود، پرداخته است.مواد و روش هادر این مطالعه به روش اجزای محدود، مدل هندسی مندیبل به کمک داده های سی تی اسکن تولید گردید و سه ایمپلنت ITI در میدلاین و محل دندان های پرمولار اول قرار گرفت. کلیه شرائط با استفاده از نرم افزار اجزای محدود شبیه سازی شد. سه طرح درمان Bar-ball، Bar و Ball جهت ساپورت اوردنچر در نظر گرفته شد. حداکثر تنش فون مایزز در سطح کلیه اتچمنت ها و استخوان ساپورت کننده با یکدیگر مقایسه شد و خمش مندیبل نیز در طرح های مختلف اتچمنت با یکدیگر مقایسه گردید.یافته هابیشترین میزان استرس در استخوان، اطراف گردن ایمپلنت و Thread های فوقانی بود. اتچمنت های Ball و Bar-Ball به ترتیب بیشترین و کمترین میزان استرس رانشان دادند. بیشترین میزان استرس در اتچمنت Ball در سیستم Bar-Ball دیده شد و بیشترین میزان حرکت اوردنچر در اتچمنت Bar-Ball مشاهده شد.نتیجه گیرینتایج نشان داد، طرح درمان Bar-Ball به بهای کاهش Stability اوردنچر، باعث کاهش انتقال استرس به استخوان اطراف ایمپلنت می شود و طرح درمان Ball به بهای افزایش استرس به استخوان اطراف ایمپلنت باعث افزایش Stability اوردنچر می شود.
کلیدواژگان: ایمپلنت های دندانی، اوردنچر، اتچمنت، آنالیز اجزای محدود -
صفحات 21-34مقدمههدف درمان ایمپلنت های مدرن، علاوه بر موفقیت آمیز بودن کاشت ایمپلنت، فراهم آوردن عملکرد، زیبایی و پایداری، مشابه دندان طبیعی است. یکی از مشکلاتی که اغلب در ایمپلنت های دندانی مشاهده شده و باعث عدم رضایت بیماران می گردد، شل شدن اباتمنت می باشد. لذا هدف این تحقیق، بررسی ویژگی های مکانیکی، طراحی سطح تماس فیکسچر- اباتمنت، در سیستم های ایمپلنتی با انواع اباتمنت های پیچی (یک/دو تکه) بود.مواد و روش هاتحقیق حاضر، 5 نوع سیستم ایمپلنتی تجاری، با حدود 103 مدل سه بعدی مربوط به مجموعه فیکسچر- اباتمنت، را پس از مدل سازی دقیق و شبیه سازی تحت اثر بار های استاتیکی، دینامیکی و سیکلی در موقعیت دندان لترال مورد تحلیل المان محدود قرار داد.یافته هابه طورکلی اباتمنت های پیچی یک تکه، مقاومت بالاتری نسبت به انواع همراه با پیچ نگهدارنده (دو تکه) در برابر شل شدگی نشان دادند.نتیجه گیریتوجه به طراحی قسمت اتصال و چگونگی طراحی های داخلی فیکسچر و اباتمنت می تواند در میزان مقاومت به شل شدگی موثر باشد.
کلیدواژگان: ایمپلنت دندانی، دندان لترال، اباتمنت پیچی، آنالیز المان محدود -
صفحات 35-42مقدمهترکیبات آمونیوم چهارتایی گروهی از ترکیبات شیمیایی ضدعفونی کننده هستند که امروزه در ضدعفونی کردن سطوح و وسایل دندانپزشکی کاربرد زیادی دارند. در این مطالعه اثرات آنتی باکتریال ضدعفونی کننده Diseptبا Helvemed forte و Micro10 enzyme روی وسایل دندانپزشکی آلوده سازی شده با استافیلوکوک طلایی و کاندیداآلبیکانس مقایسه شد.مواد و روش هادر این مطالعه آزمایشگاهی، 88 فرز مستعمل به 4 گروه مساوی تقسیم و توسط اتوکلاو استریل شدند. سپس داخل سوسپانسیون استافیلوکوک طلایی و کاندیداآلبیکانس غوطه ور شدند. فرزهای آلوده شده به میکروارگانیسم های مورد نظر در گروه A درون Helvemed forte، گروه B در Micro10 enzyme و گروه C داخل Disept قرار داده شدند. پس از گذشت زمان مشخص، نمونه ها خارج شده و در محیط کشت مایع قرار گرفتند، سپس محیط های آلوده شده با استافیلوکوک در محیط جامد SBA و محیط های آلوده شده با کاندیداآلبیکانس در محیط جامد سابورودکستروز آگار کشت داده شدند. گروهDبه عنوان گروه شاهد، بدون قرار گرفتن در داخل محلول ضدعفونی کننده کشت داده شد. در بررسی نتایج از نرم افزار SPSSو آزمون Chi-squareبا سطح معنی داری P<0.05 استفاده شد.یافته هاپس از مدت زمان سپری شده و بررسی نتایج کشت، در سه گروه مورد هیچگونه رشد میکروبی مشاهده نگردید ولی در گروه شاهد نتیجه کشت مثبت بود.نتیجه گیریقدرت ضدعفونی کنندگی محلول ایرانی Disept در غلظت 5% مشابه محصولات Micro10 enzyme و Helvemed forte است.
کلیدواژگان: ضدعفونی، آنتی باکتریال، کاندیدا آلبیکنس، استافیلوکوک طلایی -
صفحات 43-50مقدمهیکی از بهترین روش ها برای بازسازی نواقص استخوانی در ناحیه دهان و دندان بیماران، استفاده از پیوند اتوژن است که هنوز به عنوان استاندارد طلایی جهت آگمنتاسیون نواحی دچار کمبود استخوان، در نظر گرفته می شود. مناطق داخل دهانی متعددی برای برداشت این گرفت استخوانی وجود دارد که توبروزیته ماگزیلا به دلیل دسترسی راحت تر و عوارض جراحی کمتر، محل مناسبی جهت برداشت مقادیر محدود استخوان می باشد. هدف از انجام این مطالعه، ارزیابی مشکلات پریودنتال مولر دوم ماگزیلاری پس از برداشتن پیوند استخوان از ناحیه توبروزیته بود.مواد و روش ها15 بیمار مراجعه کننده به بخش جراحی و ایمپلنت دانشکده دندانپزشکی مشهد، با محدوده سنی 20 تا 40 سال، پس از بررسی شرایط ورود و خروج، وارد مطالعه شدند. برای هر بیمار شاخص های عمق پاکت، از دست دادن چسبندگی لثه، شاخص پلاک، شاخص لثه و خونریزی بعد از پروب کردن، در سه ناحیه شامل میددیستال، دیستوباکال و دیستولینگوال از هر دندان، در دو زمان قبل و 6 ماه بعد از جراحی، اندازه گیری و ثبت شدند. در تحلیل داده ها از آزمون t زوجی، ویلکاکسون و مک نمار استفاده شد (α=0.05).یافته هامیانگین عمق پاکت در دیستال مولر دوم ماگزیلا، در دوز مان قبل و 6 ماه بعد از عمل، به میزان 4/15% کاهش یافته بود که این میزان کاهش، معنی دار بوده است (P=0.002). سه شاخص پلاک (P=0.002)، از دست دادن چسبندگی لثه 0/025=P و شاخص لثه 0/077=P به صورت رتبه ای ارزیابی شدند که هر سه با گذشت زمان کاهش یافته بود. میزان خونریزی مشاهده شده در 6 ماه پس از جراحی 21/4% کاهش داشت اما این میزان کاهش معنی دار نبود (P=0.250).نتیجه گیریبرداشتن گرفت استخوانی از ناحیه توبروزیته، منجر به ایجاد مشکلات پریودنتال برای مولر دوم ماگزیلاری مجاور این ناحیه، نخواهد شد و استخوان ساپورت کننده در دیستال آن، چنانچه در طی جراحی دچار صدمه شده باشد، دوباره بازسازی شده به طوری که عمق پاکت و عرض بیولوژیک نرمالی خواهیم داشت.
کلیدواژگان: توبروزیته ماگزیلا، مولر دوم فک بالا، پریودنتیت، پیوند استخوان -
صفحات 51-60مقدمهروکش های استیل زنگ نزن مواد ترمیمی ارزشمندی برای ترمیم مولرهای شیری محسوب می شوند. سمان های چسباننده ارتباط بین روکش و ساختار دندان آماده شده را فراهم می کنند. لذا هدف از این پژوهش بررسی و مقایسه تاثیر استحکام گیر روکش های استیل زنگ نزن (SCC) دندان، هنگام استفاده از چهار نوع سمان مختلف برای چسباندن روکش های استیل زنگ نزن بود.مواد و روش ها48 دندان مولر دوم شیری به صورت تصادفی به چهار گروه تقسیم شده و تحت تراش استانداردSCC قرار گرفته و برای هر دندان روکش با سایز و گیر مناسب انتخاب شد. قبل از سمان کردن سیم 0/9 ارتودنسی به صورت U شکل به کراون ها لحیم شد، سپس کراون های هر گروه با یکی از چهار سمان پلی کربوکسیلات، زینک فسفات، گلاس آینومر و سمان رزینی چسبانده شد. سپس دندان ها در بزاق مصنوعی قرار گرفته و برای 24 ساعت در انکوباتور oc37 قرار گرفتند. پس از آن دندان ها توسط دستگاه اینسترون با سرعت mm/min 2تحت کشش قرار گرفتند. نیرو به آرامی افزایش پیدا کرد تا زمانی که علایم جدا شدن کراون دندان مشاهده شد. سطح SSC با استفاده از روش گرافیکی محاسبه شد و میزان استحکام گیر به صورت نیرو بر واحد سطح (kg/cm2)محاسبه شد. داده ها با آزمون آماریOne-way ANOVA تجزیه و تحلیل گردیدند. (α=0/05).یافته هامیانگین استحکام گیر در سمان پلی کربوکسیلات kg/cm 3/23±17/2زینک فسفات kg/cm 3/28±19/8 گلاس آینومر kg/cm 17.01±3.8و سمان رزینی kg/cm 3/27±19/27 بود. بر اساس آنالیز آماریOne-Way ANOVA بین چهار گروه اختلاف آماری معنی داری مشاهده نشد. (P=0.1)نتیجه گیریاستحکام گیر چهار سمان پلی کربوکسیلات، زینک فسفات، گلاس آینومر و سمان رزینی تفاوت چندانی با هم ندارد. بنابراین انتخاب سمان می تواند بر اساس نیاز های فردی بیمار و با توجه به قضاوت دندان پزشک صورت گیرد.
کلیدواژگان: روکش استیل زنگ نزن، استحکام گیر، سمان چسباننده، مولر شیری -
صفحات 61-70مقدمهدر برنامه ریزی درمانی برای بیماران ارتودنسی از مورفولوژی مهره های گردنی برای بررسی بلوغ اسکلتی استفاده می شود. هدف این مطالعه بررسی رابطه سن تقویمی و مراحل بلوغ مهره های گردنی بود.مواد و روش هادر این مطالعه توصیفی- تحلیلی، 320 لترال سفالوگرام افراد در محدوده سنی 15-7 سال (160 پسر و 160 دختر) در شهر بابل مورد بررسی قرار گرفتند. افراد به 8 گروه سنی تقسیم شدند. از روش تغییریافته Baccetti برای بلوغ مهره های گردنی (CVM) استفاده شد. ارزیابی شامل بررسی چشمی ویژگی های مورفولوژیکی سه مهره گردنی (مهره های دوم، سوم و چهارم گردن) بود. آنالیز داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS با ویرایش 20 انجام شد. (P≤0.05) معنی دار تلقی گردید.یافته هاضریب همبستگی اسپیرمن بین سن تقویمی و مراحل بلوغ مهره های گردنی در کل نمونه ها 0/841 (P<0.001)، در پسرها 839/0 (P<0.001)، در دخترها 0/873 (P<0.001) بود. نسبت درستنمایی مثبت برای تعیین مراحل بلوغ مهره های گردنی در کلیه گروه های سنی، به جز گروه سنی 8-7 سال (در پسرها و دخترها) و گروه سنی 10-8 و 15-14 سال در دخترها، پایین بود.نتیجه گیرینتایج این مطالعه نشان داد در جمعیت، مورد مطالعه روش CVM، در تعیین زمان شروع بلوغ قابل اعتماد است و علی رغم وجود ضریب همبستگی بالای بین سن تقویمی و مراحل بلوغ مهره های گردنی، پایین بودن نسبت درست نمایی مثبت در بیشتر گروه های سنی، بیانگر این مسئله است که سن تقویمی نشانگر ضعیفی برای تعیین مراحل بلوغ است.
کلیدواژگان: مهره گردنی، سفالومتری، رادیوگرافی دیجیتال -
صفحات 71-80مقدمهکاربرد دارویی گیاهان برای درمان بیماری های گوناگون در زندگی انسان بسیار دیده شده است. امروزه درمان آلودگی های ویروسی با داروهای شیمیایی در دسترس با پیدایش مقاومت دارویی در ویروس ها با چالش هایی روبرو شده است، لذا نیاز به داروهای ضدویروسی نوین احساس می گردد. در این پژوهش اثر بازدارندگی گیاه سرخارگل بر ویروس هرپس سیمپلکس تیپ 1 در زمان های گوناگون اثردهی عصاره بررسی شد.مواد و روش هانخست عصاره آبی ریشه این گیاه فراهم گردید و پس از سنجش آستانه توکسیسیته آن بر روی دودمان یاخته ای (Human epithelial type 2 Hep-2) با ارزیابی (Cytopathic effect) CPE، اثرضدویروسی عصاره گیاهی با روش Neutralization Test (NT) در زمان های یک، دو و سه ساعت اثردهی عصاره سرخارگل پس از تلقیح ویروس هرپس سیمپلکس تیپ 1 بررسی گردید.یافته هاعصاره گیاه سرخارگل در غلظت های μg/ml 900-50هیچ گونه اثر کشندگی بر روی یاخته ها نداشت. یافته ها نشانگر بیش ترین ویژگی بازدارندگی این گیاه در یک ساعت پس از بردن ویروس بر روی یاخته ها بود که در رقت های μg/ml 900-500 بازدارنده کامل تکثیر ویروس بود، ولی این ویژگی ضدهرپسی در دو و سه ساعت کاهش یافت.نتیجه گیریگیاه سرخارگل در غلظت های غیرتوکسیک به کار رفته بر روی دودمان های یاخته ای، اثر ضدهرپسی خوبی را بر روی ویروس هرپس سیمپلکس تیپ 1 نشان داد. برای پیدا کردن سازوکار اثر این دارو نیاز به کارآزمایی بیش تر می باشد تا در ساخت داروهای ضدهرپسی به کار رود.
کلیدواژگان: تکثیر، هرپس سیمپلکس تیپ 1، سرخارگل -
صفحات 81-88مقدمهزعفران دارای انواع زیادی از ترکیبات فلاوونوئیدی، گلیکوزیدی و آنتوسیانین ها می باشد که خواص ضدالتهابی، آنتی اکسیدان و غیره دارد. این تحقیق، به منظور بررسی اثرات زعفران بر روی شاخص های لثه ای بیماران مبتلا به ژنژیویت مارژینال ژنرالیزه وابسته به پلاک دندانی انجام شد.مواد و روش هابرای این مطالعه از خمیردندان حاوی عصاره آبی کلاله زعفران استفاده شد. 22 نفر بیمار که مبتلا به ژنژیویت مارژینال جنرالیزه بودند، انتخاب گردیدند. بیماران به صورت تصادفی به دو گروه 11 نفری تقسیم شدند. در یک گروه از خمیردندان زعفران و در گروه دیگر پلاسبو روزانه دو بار استفاده شد و برای هر گروه شاخص عمق پاکت (PD)، شاخص لثه ای (GI)، شاخص پلاک (PI) و شاخص خونریزی هنگام پروب کردن (BOP) قبل از کاربرد خمیردندان و یک ماه بعد مورد ارزیابی قرار گرفت. آزمون های t زوجی مستقل، من-ویتنی و ویلکاکسون در تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد (α=0/05)یافته هادر پایان مطالعه مقایسه شاخص های اندازه گیری شده قبل و یک ماه پس از مداخله، در هر گروه، حاکی از کاهش معنی دار در تمامی شاخص ها بود (P<0.01). گروه مداخله تفاوت معنی داری در کاهش شاخص های لثه ای و خونریزی حین پرابینگ نسبت به گروه دارونما داشت (P=0/038). اما در شاخص های PD و شاخص پلاک این تفاوت به لحاظ آماری معنی دار نبود (P>0.05).نتیجه گیریخمیردندان حاوی عصاره آبی کلاله زعفران می تواند برخی از شاخص های لثه ای در بیماران مبتلا به ژنژیویت را بهبود بخشد.
کلیدواژگان: ژنژیویت، زعفران، شاخص های لثه ای -
صفحات 89-98مقدمهاستفاده از ماده لوبریکنت در حد فاصل رزوه های بین پیچ اباتمنت و ایمپلنت به منظور کاهش احتمال شل شدن پیچ اباتمنت پیشنهاد شده است. هدف از این مطالعه مقایسه گشتاور لازم برای بازکردن پیچ در اباتمنت های یک قطعه ای و دو قطعه ای در شرایط خشک و آغشته به بزاق و پر شده از بزاقبود.مواد و روش ها10 ایمپلنت ITI در داخل بلوک های آکریلی مانت شد. 10 اباتمنت یک قطعه ای با نیروی گشتاور 10 و20 و 35 نیوتن سانتیمتر بر روی ایمپلنت های مربوطه محکم شدند و نیروی لازم برای باز کردن آنها ثبت شد. این آزمایش در سه شرایط مختلف انجام شد: محیط خشک، آغشته کردن پیچ اباتمنت به بزاق مصنوعی و پر کردن حفره فیکسچر با بزاق مصنوعی. همین مراحل برای اباتمنت های دو قطعه ای نیز تکرار شد. نتایج توسط آزمون Repeated measure ANOVA و LSD آنالیز شدند. برای مقایسه گشتاور باز کردن اباتمنت ها با گشتاور های بستن مربوطه از آزمون One-Sample t-test استفاده شد (α=0.05).یافته هااز محیط خشک به محیط آغشته به بزاق و محیط پر شده از بزاق میانگین گشتاور باز کردن اباتمنت های یک قطعه ای و دو قطعه ای به تدریج و به طور معنی داری افزایش یافت (P<0.001). هنگام استفاده از هر سه گشتاور بستن Ncm 10، 20 و 35 میانگین گشتاور لازم برای باز کردن، برای اباتمنت های یک قطعه ای بیشتر از دو قطعه ای بود (P<0.001).نتیجه گیریدر اباتمنت های یک قطعه ای و دو قطعه ای، به ترتیب آغشته شدن پیچ اباتمنت با بزاق و پرشدن حفره داخلی فیکسچر با بزاق گشتاور لازم برای باز کردن پیچ اباتمنت را افزایش می دهد.
کلیدواژگان: ایمپلنت دندانی، گشتاور بستن، پیچ اباتمنت، لوبریکنت
-
Pages 1-8IntroductionIt has been demonstrated that nanoparticle-containing mouthrinses could be effective for plaque control. This study aimed to evaluate the color stability of a dental composite after exposure to several colloidal solutions containing nanoparticles.Materials and MethodsThe composite specimens were prepared and immersed in distilled water for 24 hours. Then, the colors of all specimens were assessed according to the CIELAB system (First stage; baseline). Afterwards, the specimens were immersed for 24 hours in mouthrinses containing nanoTiO2, nanoZnO, nanoAg, nanoCuO, chlorhexidine (positive control) or distilled water (negative control) and color assessment was performed again (second stage; after immersion in mouthrinse). Finally, the teeth were brushed with an electrical toothbrush for 1minute, and color measurement was performed again. The level of color change between different treatments stages was compared among the study groups using ANOVA and Tukey test (α=0.05)ResultsANOVA showed significant between-group differences in the color change among different treatment stages (P<0.05). The color change between the first and second stages was significantly lower in chlorhexidine and silver mouthwash compared to CuO and TiO2 mouthwashes. Discoloration in all groups was significantly greater than distilled water (P<0.05). The color change between the first and third stages was statistically comparable in all mouthrinse groups, and was significantly greater than distilled water (P<0.05).ConclusionNanoparticle-containing mouthwashes exhibited the same or even greater staining effect compared to chlorhexidine. Tooth brushing had little effect on stain removal from the composite specimens.Keywords: Nanoparticles, mouthrinse, colorimetry, dental composite
-
Pages 9-20Introductionbecause of problems associated with dentures nowadays implant supported overdentures are used widely. Despite the high success of implants, implant failure remains a major challenge. Implant overload is a factor for cortical bone loss and implant failure. This study, evaluated 3 designs used in overdentures with three implants, using finite element analysis for their stress distribution.Materials and MethodsUsing finite element method, a geometrical model of the mandible was produced with CT data and three ITI implants were placed at the midline and at the first premolar teeth. All conditions were simulated using finite element software. Three treatment bar-ball, bar and ball were considered to support the overdenture. Maximum von Mayzz stress levels were compared for all attachments and supporting bone and mandibular flexure attachment was compared in different designs.ResultsResults showed that the greatest amount of stress on the bone was around the upper thread and the neck of the implants. Attachment of the ball and the bar-ball induced the greatest and the least amounts of stress to the bone around the implants respectively. The maximum stress could be seen on the ball attachment in the bar-ball design. The maximum amount of the movement was show in bar-ball attachment.ConclusionsAccording to the results, the bar-ball treatment plan with reducing the stability of over denture will reduce the stress around the bone of implant and ball treatment plan with increasing bone stress around the implant will increse the stability of overdenture.Keywords: Dental implant, mandibular overdenture, attachment systems, finite element method
-
Pages 21-34IntroductionIn addition to successful osseointegration, the goal of the modern implant therapy is to provide an esthetic and functional restoration similar to natural dentition. To this end, lots of problems still remain, including a loose abutment which often leads to patient dissatisfaction. Herein, it is aimed to investigate the mechanical properties, contact surface design in screw type abutments.Materials and MethodsIn the present study, five implant systems were evaluated through 103 finite element complex models subjected to static, dynamic, thermal, and cyclic loads to simulate stress distribution in abutments and fixtures in the lateral incisor position.ResultsBetween the two types of the threaded abutments, one-piece screw abutments showed higher stiffness than two-piece abutments with retain screws.ConclusionsDespite the higher resistance of one-piece abutments compared to the two-piece abutments in internal connection implant systems, due to the diverse designs of implants, the results may vary in different systems. Hence, improvements in the design of the connection between the internal fixture and the abutment, holds a significant role in the loosening resistance.Keywords: Dental implant, lateral incisor, screw loosening, screw abutment, finite element analysis
-
Pages 35-42IntroductionQuarternary ammonium compounds are a group of chemical compounds that are antiseptic and are used to disinfect surfaces and dental devices nowadays. In this study, the antimicrobial effects of disinfectant Disept, Micro10 enzyme and Helvemed forte on dental instruments contaminated with Staphylococcus aurous and Candida albicans were compared.Materials and MethodsIn this experimental study, 88 drills were divided into four equal groups and and using on autoclave, were sterilized. Burs were immersed in Staphylococcus aurous and Candida albicans suspension. Burs contaminated with the microorganisms in group A were placed in the antiseptic solution Helvemed forte, Group B in Micro10 enzyme and Group C in Disept and were them Set in BHI culture environment. Next, the polluted environment was cultivated with candida albicans in sabouro dextrose agar and in SBA for staphylococcus aurous. Group D as controls were cultured without exposure to the disinfectant solution. The data were analyzed usage SPSS software and chi square test. P<0.05 were considered significant.ResultsNo microbial growth was observed in the first 3 groups but in group D (control), culture was positive.ConclusionDisinfectant Iranian solution Disept at a concentration of 5% is similar to products Micro10 enzyme and Helvemed forte. Disept is cheaper and more available compared to the other products.Keywords: Disinfection, antibacterial, candida albicans, staphylococus aurous
-
Pages 43-50IntroductionOne of the best methods for reconstruction of bone defects in the area of dental patients is using autogenously bone grafts that is considered the gold standard for bone defect augmentation. Different intraoral donor sites to harvest the bone graft are available and the maxillary tuberosity due to its convenient surgical access and fewer complications is a perfect place for taking a limited amount of bone. The aim of this study was to evaluate maxillary second molar periodontal problems after tuberosity bone graft harvesting.Materials and Methods15 patients admitted to the Department of Oral and Maxillofacial surgery at Mashhad Dental School with ages ranging from 20 to 40 years, were studied. For each patient, pocket depth index, gingival attachment loss index, plaque index, gingival index and bleeding on probing at four areas including middistal, disto buccal, disto lingual of each tooth, both before and 6 months after surgery were measured and recorded. Paired t test and Wilcoxon and Mc Nemar tests were used for data analysis (α=0.05).ResultsThe data showed that the mean pocket depth of distal of maxillary second molar, both before and 6 months after surgery, showed a rate of 15.4% reduction which was significant (P=0.002). Plaque index, gingival attachment loss index and gingival index were ordinal evaluated as and all three had declined significantly over time (P-value=0.002, 0.025 and 0.077 respectively. Bleeding rate observed at 6 months after surgery showed a 21.4% decrease which was not significant (P=0.250).ConclusionThe removal of bone from the maxillary tuberosity, will not cause any periodontal problems for second molar maxillary and if the supporting bone distal to it is damaged during surgery, would be restored so that there will be a normal biologic width and pocket depth.Keywords: Tuberosity of maxilla, maxillary second molar, periodontitis, bone graft
-
Pages 51-60IntroductionStainless steel crowns are valuable materials for the restoration of primary second molars. Luting cements provide the connection between crowns and prepared tooth structure so the aim of this study was to evaluate and compare the retentive strength of stainless steel crowns to the teeth after using luting cements including poly carboxylate, zinc phosphate, glass ionomer and adhesive resin cements.Materials and MethodsA total 48 primary second molars were randomly divided into 4 groups, the standard crown preparation (stainless steel crown) was done on each tooth and a crown with suitable size and retention were selected for each tooth before cementation. A U shape orthodontic wire was soldered to the crown and then the crowns of each group were cemented with one of the four cements. Next, the teeth were kept in artificial saliva and incubated for 24 hours at 37ᵒc. After that using a specially designed Instron Universal Testing Machine, the teeth were pulled away with 2mm/min speed. The load was gradually increased so that the signs of dislodgement of the crown from tooth would be observed. The surface area of SSC was measured by a graphical method. The retentive strength was measured in terms of load/area (kg/cm2).ResultsThe mean retentive strength (kg/cm2) of poly carboxylate cement was 17.2±3.3, 19.8±3.8, zinc phosphate 17.01±3.8 for glass ionomer and 19.27±3.7 for resin cement. Based on statistical analysis of One Way ANOVA, there was no significant statistical difference among 4 groups. (P=0.1)ConclusionThe retentive strength of these four cements showed non-significant difference. Therefore, the selection of the cement could depend on the individual patient’s needs and decision of practitioner.Keywords: Stainless steel crown, retentive strength, luting cement, primary molar
-
Pages 61-70IntroductionCervical vertebrae morphology is used in planning orthodontic patients’ treatment for assessing skeletal maturation. The aim of this study was to investigate the relationship between chronological age and Cervical Vertebral Maturation (CVM) stages.Materials and MethodsIn this descriptive-analytical study, 320 lateral cephalograms over an age range of 7-15 years (160 boys and 160 girls) were investigated in the city of Babol, Iran. The subjects were divided into eight age groups. The Baccetti modified version of CVM method was used for the assessment. The assessment consisted of visual analysis of morphological characteristics of the three cervical vertebrae (C2, C3, C4). Data analysis was done using SPSS (version 20) software. P≤0.05 was considered significant.ResultsThe spearman correlation coefficient between chronological age and cervical vertebral maturation stages was 0.841 (P<0.001) in total sample size, 0.839 (P<0.001) in boys and 0.873 (P<0.001) in girls. The positive likelihood ratio for detecting cervical vertebral stages was low in all age groups; except for age range of 7-8 in boys and girls, and age ranges of 8-10 and 14-15 in the girls.ConclusionsThe results of this study demonstrated that the CVM method is reliable for the determination of onset of puberty and despite the high correlation coefficient between chronological age and cervical vertebral maturation stages, the low positive likelihood ratio in most age groups results that the chronological age is a poor indicator for detecting maturation stages.Keywords: Cervical vertebrae, cephalometry, digital radiography
-
Pages 71-80IntroductionMedicinal application of plants has been after used for the treatment of different diseases throughout human history. There is an increasing need for antiviral drugs since the treatment of viral infections with the available antiviral drugs often leads to the problem of viral resistance. In the present study, Echinacea purpurea plant with ethnomedical background was tested for its inhibitory effect on HSV-1 multiplication at different exposure times.Materials and MethodsRoot part of Echinacea purpurea plant was extracted with decoction method to obtain crude aqueous extract. This extract was screened for its cytotoxicity against Hep II cell line by CPE assay. Antiviral property of the plant extract was determined by Neutralization Test (NT) at one, two and three hours after extract oxposufe following inoculation of HSV-1.ResultsEchinacea purpurea plant did not have toxic effect at 50-900 μg/ml concentrations to the cell lines used. Findings indicated that plant extract had the highest inhibitory property when used one hour after virus inoculation that was completely inhibitory for virus replication in concentrations500-900μg/ml, but this anti-herpes specificity decreased in two and three hours.ConclusionEchinacea purpurea extract exhibited significant antiherpes effect on HSV-1 at nontoxic concentrations to the cell line used. Further research is needed to find action the mechanism of this plant before it could be used in conformation of antiherpes drugs.Keywords: Multiplication, HSV, 1, echinacea purpurea
-
Pages 81-88IntroductionGingivitis is an inflammatory disease involving gums. Saffron contains various forms of flavonoids, glycosides and anthocyanin compounds that are proved to have anti-inflammatory and antioxidant effects. This study evaluates the anti-inflammatory effects of Saffron on gingival indices in patients with marginal generalized plaque induced gingivitis.Materials and MethodsFor this study, we used toothpastes containing aqueous extract of Saffron flower. 22 patients with generalized marginal gingivitis were chosen. Patients were randomly divided into two equal groups of test and placebo each group, pocket depth index (PD), gingival index (GI), plaque index (PI) and bleeding of probing index (BOP) were measured before and one month after use. Independent t test, Mann–Whitney test and Wilcoxon test were used for statistical analysis (P<0.05).ResultsThe comparison between gingival indices before and one month after tooth paste use showed significant decrease in all measured indices at the end of study (P<0.01). Saffron treated group had a significant difference in reducting GI and BOP indices in comparison with placebo group (P<0.05). However, for PD and PI indices in the difference was not statistically significant (P>0.05).ConclusionIn this study, it was found that using aqueous extract of Saffron flower containing toothpastes may have a positive effect in some gingival indices in patients with gingivitis.Keywords: Gingivitis, saffron, gingival indices
-
Pages 89-98IntroductionApplication of a lubricant material at the abutment screw interface has been proposed to reduce the possibility of screw loosening. The aim of this study was to compare removal torque values (RTVs) of one-piece and two-piece abutments tightened in three different conditions: dry, saliva impregnated and filled with saliva.Materials and Methods10 ITI implants were inserted in acrylic blocks. 10 one-piece abutments were connected on their corresponding implants and tightened with 10, 20 and 35 NCm torques. After each tightening, RTV of the abutment was measured. This experiment was conducted in three different conditions: dry environment, abutment screws impregnated with artificial saliva, and the fixture holes filled with artificial saliva. These procedures were repeated for two-piece abutments. Data were analyzed by repeated measure ANOVA and LSD tests. One-sample test was used to compare the RTVs with respective tightening torques (α=0.05).ResultsThe RTVs of one- piece and two piece abutments increased continuously when the environment changed from dry to impregnated and filled with saliva respectively (P<0.001). The RTVs of one-piece abutments were higher than those of two-piece abutments in three applied torques (P<0.001).ConclusionThe RTVs of both one-piece and two-piece abutments increased when the abutment screw was impregnated with artificial saliva and the fixture hole was filled with artificial saliva, respectively.Keywords: Dental implants, torque, lubricant